سایر منابع:
سایر خبرها
کلاس ها حاضر شوند. کسی پاسخ نمی دهد واقعیت این است که در قم پیداکردن کسی که بخواهد در این باره حرف بزند، خیلی سخت است. معلم ها و کادر مدارس دراین باره ملاحظات خاصی دارند و کسانی که در ارتباط مستقیم با این ماجرا هستند، واهمه دارند درباره آن سخن بگویند. همه کسانی که در این گزارش حاضر به صحبت با ما شده اند با گرفتن قول های چندباره درخصوص عدم افشای نام، محل کار یا تحصیل شان با ما ...
.... من داستانی هم که با علم آمیخته باشد نوشته ام. رمانی داشته ام درباره سرطان که نوجوان داستان با این بیماری درگیر است. من آن فضا را نمی شناختم؛ به این دلیل حدود دو سال پژوهش کردم، با تعدادی از متخصصان خون در کلینیک هایشان صحبت کردم و اطلاعات پزشکی ای را که برای داستانم نیاز داشتم از آنها دریافت کردم. به بیمارستان شهدا، محک و جاهایی که کودکان مبتلا به سرطان در آنها بستری هستند سر زدم. به این ...
. به سوریه هم زیاد رفته ام، شاید صدتا دوست در سوریه دارم، چون خیلی عقیده شان به عقیده ما نزدیک بود، آنها انقلاب ما را دوست داشتند و شنیده بودم زمان جنگ، فقط سوریه به ما کمک کرده است. البته ما در هر کشوری خیلی قوی وارد می شدیم و به همه مسائل جمهوری اسلامی مشرف بودیم. برازجان، شهر سرداران بزرگ و نخلستان های متراکم مقصد بعدی ما شهر بُرازجان است، مرکز شهرستان دشتستان. برازجان ...
کارهایی از این دست را دنبال کند. طبیعی بود با چنین نگاهی، انجام کارهای فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... توسط شهرداری، می توانست برای همه مسئله ساز و غیرقابل درک باشد. اما با وجود همه این انتقادها، رویکرد جدید دنبال شد و نگاه به شهرداری از یک خدمات دهنده صرف در برخی از حوزه های شهری، به حکمروایی شهری تغییر پیدا کرد؛ نهاد یا ارگان یا ابرسازمانی که می توانست چشم اندازهای بلند فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... هم ...
رسم می کنند از روی کاغذ کالک روی کاغذ سفید کپی می کنند.) را تکثیر می کرد. صاحب مغازه مرحوم آقای گریگوریان، ارمنی بود. رفتم گفتم: موسیو شاگرد نمی خواهی؟ جلو مغازه را جارو کنم و ... با همان لهجه ارامنه پرسید: مودبی؟ گفتم: من نوکرتم موسیو. غلامتم! گفت: آنجا را جارو کن ببینم بلدی؟ انجام دادم. بعد گفتم: موسیو من مدرسه می روم و فقط می توانم بعدازظهرها بیایم. گفت: اشکالی ندارد. خلاصه در 16 ...