پشت پرده آدم ربایی 600 میلیونی در تهران
سایر منابع:
سایر خبرها
بخشش زن همسرکش پای چوبه دار توسط فرزندانش
اواخر در جریان دعوا تهدید کرد یک روز مرا می کشد. چون امنیت جانی نداشتم با پرداخت 11میلیون تومان از فردی یک سلاح کلت و تعدادی تیر خریدم. شب حادثه که به خانه آمد گفت باید بسته ای را از دوستش تحویل بگیرد و از من خواست تا خانه دوستش در اطراف تهران همراهش باشم. تصور کردم تحویل بسته بهانه ای برای قتل من است. سلاح را برداشتم و در کیفم گذاشتم و سوار خودرو شدم. در میانه راه در حاشیه تهران توقف کرد و پیاده ...
اقدام عجیب زن رزمی کار در پیروزی تهران/ تهیه فیلم سیاه از استاد بعد از تجاوز
حالت نیمه بیهوش در خانه ناهید چشمم را باز کردم و متوجه شدم که دست و پاهایم طناب پیچ شده و بسته بود. نمی دانم چند ساعت گذشته بود اما در حالی به هوش آمدم که روی تخت بیمارستان بودم. وقتی حالم بهتر شد متوجه شدم که آنها حدود 6 میلیون تومان پول نقد من را سرقت کرده بودند. آنها در حالت نیمه بیهوشی رمز کارتم را پرسیده بودند و همه موجودی کارتم را هم برداشته بودند. در همان حال جمشید به من تجاوز ...
انکار قتل شوهر در دادگاه
گرفتم او را به قتل برسانم. چند باری نقشه قتل را طراحی کردم، اما هر بار پشیمان شدم، اما شب حادثه تصمیم آخرم را گرفتم. آن شب او قرار بود بسته ای را به یکی از دوستانش برساند و من هم همراه او شدم. وقتی به نزدیکی فرودگاه امام خمینی رسید، برای لحظاتی توقف کرد و من هم از پشت دو تیر به او شلیک کردم و بعد از خودرو پیاده شدم. کمی آن طرف تر خودرویی کرایه کردم و به خانه برگشتم. بخشش متهم پس از ...
پرستار خانگی ادعای بی گناهی کرد
چند روز قبل زن 60 ساله ای همراه خانواده اش در تهران به اداره پلیس رفت و از پرستار خانگی اش به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد. وی گفت: چند سالی است تنها زندگی می کنم و مشکلی هم نداشتم، اما از مدتی قبل بیمار شدم و فرزندانم تصمیم گرفتند برای من پرستار خانگی استخدام کنند. مدتی به دنبال فرد مورد اطمینانی بودیم تا اینکه یکی از فرزندانم زن جوانی به نام ثریا را برای انجام کار های خانه ام استخدام کرد ...
نجات از مرگ پس از 2 بار رفتن پای چوبه دار
: روز حادثه در خانه بودم که سهراب زنگ خانه را زد و از من خواست به داخل کوچه بیایم. وقتی در را باز کردم، دیدم او همراه یکی از دوستانش است. سهراب طلبش را درخواست کرد و گفت تا بدهی اش را پرداخت نکنم از در خانه ما نمی رود. وقتی صدایش را بلند کرد عصبانی شدم و به داخل خانه رفتم، همان لحظه چشمم به تفنگی که دوستم به من یادگاری داده بود، افتاد. تفنگ را برداشتم و به داخل کوچه رفتم و به طرف سهراب گرفتم. می ...
پرتاب پسرجوان از پنجره توسط نامزدش / پسر جوان معجزه آسا زنده ماند + عکس
در حالی بود که پیام به کما رفته بود. در بررسی های پلیس روشن شد همان روز رعنا همراه خواهرش و یک مرد غریبه به خانه پیام رفته بودند که با سقوط پیام از پنجره ، وسایل خانه را جمع و بار وانت کردند و گریختند . بازداشت دختر جوان با افشای این ماجرا رعنا بازداشت شد و گفت: مدتی قبل با پیام آشنا شدم .او به من ابراز علاقه کرد و گفت تصمیم به ازدواج دارد. ما با هم نامزد کردیم و قرار بود ...
اقدام شیطانی مرد بوالهوس با 17 زن و دختر جوان تهرانی
شناسایی کردند و پرده از جنایت های سیاه شان برداشتند. پزشکی قانونی نیز آزار و اذیت هفت قربانی را تأیید کرد. دو پسر جوان دو روز پیش برای نخستین جلسه تحقیق در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند. در ابتدای جلسه هفت شاکی به تشریح ماجرا پرداختند. یکی از آن ها گفت: من با رضا در فضای مجازی آشنا شدم و او در اینستاگرام برایم پیام فرستاد و به من ابراز علاقه کرد. او از من ...
زنی شوهرش را از با 2 گلوله کشت / پایان نفرت با شلیک های مرگبار در تهران + عکس
از ماشین پیاده شدم و به خانه برگشتم. به اعترافات این زن و بازسازی صحنه جرم، پرونده وی با صدور کیفرخواست به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، تا به جرم وی رسیدگی شود. اما در این میان دو دختر قربانی که تنها ولی دم بودند بدون قید و شرط از قصاص گذشتند. ادعای تازه در دادگاه به این ترتیب میترا45ساله از جنبه عمومی جرم و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی از ...
بارداری زن صیغه ای از شوهر عقیم اش ! / من بچه دار نمی شوم ! / پدر بچه کیست ؟!
مظنون شدند و در بازرسی از کیفم چند پوکه فشنگ به دست آوردند. وی گفت: من خودم از این ماجرا شوکه شده بودم و نمی دانستم پوکه های فشنگ چطور از کیفم سر در آورده اند اما مأموران مرا بازداشت کردند 40 روز در زندان بودم. در این مدت بارها گفتم احتمالا یکنفر با من دشمنی کرده و برایم پاپوش درست کرده است تا اینکه سرانجام با سپردن وثیقه آزاد شدم. من پس از بازگشت به خانه متوجه شدم همسرم باردار است. از ...
مرد جوان برادرش را جلوی چشم عروس خانواده کشت / دستور ویژه برای نبش قبر + عکس
غیرمنتهی به قتل کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد . اعلام گذشت اولیای دم در این میان مادر ایرج اعلام گذشت و رئیس قوه قضاییه نیز پس از بررسی پرونده، از طرف 2 فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرد. با گذشت اولیای دم دو متهم از جنبه عمومی جرم و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی از خود دفاع کردند. ایرج وقتی روب ...
بی تاب دو چیز بودم؛ سینما و برف/ تارزان شدم، بعد از سه روز تشنه و گشنه از جنگل به شهر برگشتم/ 28 مرداد ...
به دنیا آمدید و بزرگ شدید و مناسبات تان با کتاب و فرهنگ چطور آغاز شد؟ من در یک خانواده متوسط متولد شدم و از سن شش سالگی عاشق کتاب بودم. پدرم وقتی این عشق را دید مرا به مکتب خانه برد تا زودتر سواد یاد بگیرم، چون آن زمان از هفت سالگی در مدارس ثبت نام می کردند. من یک سال در مکتب خانه درس خواندم و آنجا به راحتی می توانستم کتاب ها را بخوانم. به دبستان که رفتم این عشق به کتاب و خواندن و دانستن ...
قاتل برادر: پشیمانم
به گزارش جوان، یکی از روز های پایانی خردادماه 1400 مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و راز قتل برادرش را پس از شش ماه برملا کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: برادر کوچک ترم به نام بهروز بداخلاق بود و همیشه زن و فرزندانش را کتک می زد. همسر برادرم بار ها از من خواسته بود او را نصیحت کنم، اما نصیحت های من فایده ای نداشت و بداخلاقی های او ادامه داشت تا اینکه روز حادثه وقتی به خانه شان رفتم، دیدم ...
هوشیاری بازپرس دست قاتل را رو کرد
خانواده ام را نبرند. مدتی قبل به رفتار دو دخترم مشکوک شدم، اما فکر نمی کردم با کسی ارتباط داشته باشند، به همین خاطر به آن ها تذکر دادم و حتی یکی، دو بار هم آن ها را تنبیه کردم. شب حادثه آن ها را بیرون از خانه دیدم که با دو پسر جوان صحبت می کردند. خیلی عصبانی شدم و وقتی به خانه آمدند، تصمیم گرفتم آن ها را تنبیه کنم. دو دخترم آبروی مرا برده بودند و من به شدت عصبانی بودم و آن ها را کتک زدم. هر لحظه که می ...
رفیق کشی بر سر معامله سنگ های قیمتی/ قاتل پس از 10 سال از اعدام نجات یافت
.... از طلبکارانم وقت می خریدم تا هرچه زودتر پول تهیه کنم و بدهی هایم را بپردازم. وی ادامه داد: روز حادثه مقتول به مقابل خانه ام آمد که با هم درگیر شدیم. خیلی عصبانی بودم و می خواستم با اسلحه او را تهدید کنم و بترسانم تا برود اما نمی دانم چه شد که دستم روی ماشه رفت و گلوله ای شلیک شد. وی گفت: اسلحه را هم یکی از دوستانم به من هدیه داده بود. رهایی از قصاص متهم به قتل در شعبه ...
مخوف ترین دعوای زناشویی در تهران
دست گرفت و در ادامه گفت: بعد از اینکه احمد به کما رفت، پسر کوچک من به نام مجتبی در صدد انجام کارهای اداری بود.اما او و فرزندانش مورد تهدید قرار گرفته بودند.برای همین مجتبی فرزندان خردسال خود را به یکی از روستاهای آستارا منتقل کرد تا در امان بمانند.خودش به خاطر کار و شغل در تهران مانده بود و گاهی به بچه ها سر می زد.تا اینکه یک روز وقتی به آستارا رفت اتفاق شومی رخ داد که باعث مرگ پسرم شد.آن روز صبح ...
تازه داماد قصاص شد/ پسر خطاکار مهلت گرفت
. بدین ترتیب تحقیقات برای حل معمای قتل زن جوان آغاز شد. تازه عروس تیم جنایی در ادامه تحقیقات دریافتند مهرانه مدرک دکتری آی تی داشته و قرار بوده 20 روز دیگر مراسم عروسی اش را با نامزدش به نام بهزاد برگزار کند و به خاطر همین موضوع، پدر و مادرش برای توزیع کارت عروسی به شهرستان رفته اند و او روز حادثه همراه نامزدش در خانه تنها بوده است. مأموران در نخستین گام از بهزاد که موضوع آتش سوزی ...
راز جنایت در نبش قبر
قربانی نیز گفت: برادرشوهرم برای وساطت به خانه مان آمده بود اما شوهرم به سمت او حمله کرد. من که ترسیده بودم میله ای را به سمت شوهرم پرتاب کردم اما میله ناخواسته با سر او برخورد کرد.همان موقع شوهرم که عصبانی بود به سمت من حمله ور شد. او می خواست مرا بزند که برادرشوهرم مانع او شد. به این ترتیب برای ایرج به اتهام قتل و برای همسر قربانی به اتهام ضربه های غیرمنتهی به قتل کیفرخواست صادر و پرونده شان به ...
شلیک زن جوان به شوهرش پشت فرمان خودرو در تهران / زن جوان ادعای عجیبی کرد!
خمینی رفته بودیم که کلت را از کیفم بیرون آوردم و از پشت سر به او شلیک کردم. این زن به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد که دو دختر قربانی از گذشتند. وقتی میترا به دفاع ایستاد ادعای تازه ای را مطرح کرد و گفت بی گناه است. وی گفت: قبول دارم آن روز سوار ماشین شوهرم به سمت فرودگاه امام رفتیم. اما من از ماشین پیاده شدم ...
پرتاب پسرجوان از پنجره توسط نامزدش
شکایت برای رعنا، خواهرش و امین کیفرخواست صادر شد اما آنها منکر جرمشان شدند. رعنا گفت: آخرین بار وقتی دعوا میان ما بالا گرفت پیام مرا به شدت تحقیر کرد و از خانه بیرون انداخت. من که کینه او را به دل گرفته بودم همراه خواهرم و امین به آنجا رفتیم و او را کتک زدیم. اما او خودش را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و ما در سقوط او بی تقصیر هستیم. پرونده متهمان برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بزودی به جرم آنها رسیدگی شود. این در حالی است که پیام برای آنها اشد مجازات خواسته است. انتهای پیام/ ...
یکی دیگر از متهمان نزاع مرگبار در پارک قائم یافت آباد دستگیر شد
در این درگیری اعتراف کرد و گفت: ابتدا با قاتل در خانه مشروب مصرف کردیم و راهی پارک قائم شدیم در آنجا چند دختر حضور داشتند که آنها را می شناختیم؛ قصد داشتیم از پارک خارج شویم که مقتول برای دختر جوان مزاحمت ایجاد کرد و قصد داشت او را به زور با خودش ببرد. وی ادامه داد: برای نجات دختر جوان اقدام کردیم اما مقتول ناگهان چاقو کشید و قاتل هم برای دفاع از جان ما چاقوی خود را از زین موتور بیرون آورد و با وی درگیر شد.با دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی، متهمان برای روشن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. ...
ماجرای انتقام گیری خشن زن جوان از نامزد سابق
من را از پنجره به پایین پرت کردند. پلیس در بررسی ها موفق شد نگین و خواهرش نگار که در آن حادثه حضور داشته و مردی به نام بابک را بازداشت کند. هر سه آنها نقش داشتن در اقدام به قتل کیومرث را رد کردند و مدعی شدند کیومرث خودش به زمین افتاده است. نگین به ماموران گفت: مدتی قبل من و کیومرث با هم نامزد کردیم. من قبلاً یک بار ازدواج کرده و جدا شده بودم. بعد از نامزدی وسایل خانه ام را به ...
ربودن مرد برج ساز به خاطر اختلاف 4 میلیارد تومانی
دادسرای امور جنایی تهران در اختیار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت. 24 ساعت بعد مأموران پلیس تحقیقات را درباره این حادثه آغاز کردند، اما هیچ ردی از مرد گمشده پیدا نکردند تا اینکه 24 ساعت بعد مرد برج ساز به اداره پلیس رفت و راز ربودنش را بر ملا کرد. پرهام گفت: من در تهران برج ساز هستم و در شمال کشور هم ویلا می سازم. روز حادثه در نزدیکی خانه ام در یکی از خیابان های شمالی تهران منتظر ...
تعرض گنده لات تهران به پسر جوان در یک کل کل اینستاگرامی | دیگر نمی توانم از خانه بیرون بروم | من دیوانه ...
از او شاکی هستم. با این شکایت مأموران به ردیابی اشکان پرداختند و حدود یک ماه بعد رد وی را در غرب تهران یافتند و او را بازداشت کردند. تحقیقات درباره پرونده آدم ربایی اشکان آغاز شده بود که پسر 23ساله ای به پلیس آگاهی رفت و پرده از جنایت سیاهی که اشکان 5 سال قبل رقم زده بود برداشت. پدرام گفت: 5 سال قبل وقتی که 18 سال داشتم با اشکان روبه رو شدم. ما با هم اختلاف کوچکی داشتیم. یک ...
قتل پیرزن مشهدی برای تامین هزینه اجاره خانه + عکس قاتل
دلیل ناچار شدم سرقت کنم که این اتفاق افتاد. درباره ماجرای قتل بیشتر توضیح بدهید. من همواره به ایشان (مقتول) سر می زدم. آن روز هم طبق معمول برای سرکشی از او رفتم و چند ساعتی را در کنارش بودم وقتی از منزل خاله خارج شدم دست به جیبم زدم و فهمیدم که کارت بانکی ام را در منزل وی جا گذاشته ام. هنگامی که دوباره به خانه او بازگشتم و باز هم چشمم به النگو ها افتاد، وسوسه شدم و این کار را انجام دادم ...
محاکمه قاتل پسر 11 ساله
.... گریه ها و فریاد های پسر نوجوان به آسمان بلند شده بود که از ترس او را خفه و جسدش را در بیابان رها کردم و به خانه برگشتم. وی ادامه داد: در این مدت با کسی درباره حادثه صحبتی نکردم تا اینکه یک روز خاطره قتل را برای دوستم تعریف کردم و بعد هم مأموران مرا بازداشت کردند. من بیمار بودم و کنترلی روی کارهایم نداشتم. با طرح این ادعا، قضات دادگاه در پایان جلسه متهم را به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی کردند تا وضعیت سلامت روحی و روانی او از سوی کارشناسان بررسی شود و پس از اعلام نظر آن ها رأی نهایی را صادر کنند. ...
دختر تنهایی که مجبور شد گوش پیرمرد شیطان صفت را ببرد!
روزانه ام را تهیه کند. همخانه روباه صفت مردی که تصورم این بود جای خالی پدرم را پر کرده است، این اواخر دیگر در خانه ام می خوابید و چون همسرش فوت کرده بود و من نیز به خاطر اینکه دینم را به وی ادا کنم برای او هم غذا می پختم ولی همیشه جلوی او با حجاب بودم و در اتاقم را قفل می کردم تا اینکه یک روز ناگهان به من حمله ور شد و مرا مورد تجاوز قرار داد و من از اینکه او را مثل پدر می ...
قتل و آزار و اذیت پسر 11 ساله در بیابان های اطراف کرج
از خود گفت: آن روز باربد را برای اولین بار مقابل خانه شان دید م که در حال بازی بود. او را به بهانه خرید بستنی با خودم همراه کردم. پسر بچه را به بیابان های اطراف چهارباغ بردم و در آنجا آزار دادم. گفت موضوع را به مادرش می گوید و ترسیدم. به همین دلیل او را خفه کردم. جنازه اش را در بیابان رها کرده و به خانه بازگشتم. چند وقت بعد ماجرا را برای دوستم تعریف کردم و همان روز ماموران مرا در خانه پدری ام ...
مأمور ساواک آزاد شد
می کند و به گفته همسایه ها مدتی است پسرخوانده و عروسش ناپدید شده اند، اما وی اعلام مفقودی نکرده است. با به دست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان جنایی به خانه ویلایی شهروز رفتند و در پارکینگ خانه با لندرور مشکی مشابه همان خودرویی روبه رو شدند که دوربین های مداربسته روز حادثه در محل کشف سر های بریده ثبت کرده بودند. بدین ترتیب شهروز به عنوان مظنون بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد. اعتراف ...