شستن سر بهروز وثوقی توسط حامد بهداد جنجالی شد + عکس
سایر خبرها
واکنش اینستاگرامی علیرضا بیرانوند به اشتباه خود مقابل ذوب آهن
هم خداروشکر امتیاز گرفتیم. این تیم با همه سختی ها و مشکلات حرف های زیادی برای گفتن داره. تجربه فوتبالی من در همه این سال ها اینو میگه که تیممون دوباره میتونه لبخند رو به لب هواداران بیاره. تساوی مقابل ذوب آهن تجربه خوبی برای ما خواهد بود تا بتونیم در آینده مسیر درست رو انتخاب کنیم و در راه موفقیت قدم برداریم.حمایت ها و انرژی مثبت هاتون رو از ما دریغ نکنید که تنها دلخوشی ما همینه. تو روزهایی که حتی تو خونمون تنهاییم فقط انرژی خوب شما میتونه به پرسپولیس کمک کنه. دوستون دارم به امید دیدار. ...
بیرانوند: دوباره می خندیم، مطمئن باشید!
به گزارش "ورزش سه"، علیرضا بیرانوند که در تقابل با ذوب آهن نتوانست مثل دو بازی قبلی دروازه خود را بسته نگه دارد و در نهایت هم پرسپولیس به تساوی یک بر یک رسید، در خصوص نمایش تیمش در این بازی توضیحاتی ارائه کرد. بیرانوند با انتشار پیامی عنوان کرد: شاید تو بازی با ذوب آهن اون پرسپولیس همیشگی نبودیم ولی تو روز نه چندان خوبمون مشکلات حرف های زیادی برای گفتن داره. در ادامه پیام ...
حجاب عربی لیلا بلوکات در کربلا
...> برای اینکه من کارمو ( بازیگری ) خیلی دوست دارم و عاشقانه بخاطرش جنگیدم ، تلاش کردم .و چون دختر خیلی مسئولیت پذیری هستم و واقعا بازیگری نمیذاره که من به همه کارام برسم و اینا اجازه نمیده که من بتونم فرد دیگه ای رو وارد زندگیم بکنم و شریکی رو انتخاب بکنم که نتونم از عهده نیاز های اون بر بیام.و ناراحت بشه از این که من نیستم.حتی تو این 4 سالی که کار نکردم تمام وقتم با بچه های یتیم خونه گذشت.که حالا ...
جزئیاتی ناگفته از زندگی ابراهیم گلستان
بهروز غریب پور برخی از ناگفته ها درباره زندگی ابراهیم گلستان پس از مهاجرت از ایران را برای نخستین بار بیان کرده است. به گزارش تابناک، پس از درگذشت ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز، در انگلستان، بهروز غریب پور نویسنده و کارگردان تئاتر، در روزنامه ی هم میهن درباره اش نوشت: آنچ بیند آن جوان در آینه پیر اندر خشت می بیند همه مولوی ...تا احمدرضا زنده بود ...
نمایش بدل روایتی متفاوت از اهدای عضو و داستان پیچیدگی های انسانی
مادران داغدیده از مرگ مغزی فرزندان اشاره می شود: من خودم یه مادرم... پسر هفت ساله دارم، می تونم درکش کنم. آخه یه مادر طاقت دیدن... نه اصلا نمی خوام حتی یه لحظه بهش فکر کنم. باور کنید هیچ وقت نمی ذارم کارت اهدای عضو بگیره، می دونم عضو کسی رو با کارت اهدا نمی کنن و باید حتما رضایت خانوادش باشه ها ولی نه! اجازه نداره! بهش حق می دادم اینقدر شلوغ کنه و بگه راضی نیست، آخه تو اون وضعیتی که پاره ی تنِ ...
وودی آلن: از همه ی فیلم هایم متنفرم!
، که وقتی من بیست سالم بود خیلی کمکم کرد. یک تدوینگر بی رحم بود و من هم از او یاد گرفتم. اینها مربوط به زمانی است که من برای تلویزیون می نوشتم. با هم روی یک قطعه ی طنزآمیز کار می کردیم. همه چیز خوب پیش می رفت و بعد یکی از ما ایده ی یک شوخی عالی به ذهنش می رسید. و دنی می گفت: آره، شوخی فوق العاده ایه اما خنده ی پرهزینه ای داره . منظورش این بود که اتفاقات را به خاطر آن شوخی متوقف می کنی. من دوست نداشتم ...
شستن موهای وثوقی توسط حامد بهداد+ فیلم
حامد بهداد با انتشار تصویری از خود و بهروز وثوقی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: همه چی هایی که ما رو بیچاره کرد و دق داد، تقصیر کیمیایی و بهروز بود. منبع: خبر فوری
ویدئوی تازه از شستن سر قیصر توسط حامد بهداد
برترین ها: انتشار تصاویری جدید از شستشوی سر بهروز وثوقی، هنرمند سرشناس و مشهور ایرانی توسط حامد بهداد، بازیگر سینما در شبکه های اجتماعی همچنان پربازدید است. طی روزهای اخیر حامد بهداد با تصویری از خود و بهروز وثوقی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و نوشته بود: همه چی هایی که ما رو بیچاره کرد و دق داد، تقصیر کیمیایی و بهروز بود. پ ...
# پرسه در فضای مجازی
...> مقایسه بیمه درمانی ایران و آمریکا کاربری نوشت: ایران به 5 دهک اول بیمه رایگان درمانی داد و همه خدمات درمانی 3 دهک اول رو تو مراکز دولتی کاملا رایگان کرد. وضعیت درمانی آمریکا: سیستم بهداشتی ویران و ناکارآمده و 85 میلیون آمریکایی بدون بیمه یا با بیمه ای ضعیف رها شدند این حرف ما نیست، برنی سندز سناتور آمریکایی گفته! ظهور یکباره موش ها به شهر! سیدعلی موسوی با انتشار صفحه ...
بی قرار شهادت؛ از مِحراب مسجد تا میدان نبرد علیه داعش در سوریه
قبول نکرد و در گوشه ای از بازار خودش را قایم کرد که پدر و مادرش فکر کنند او گم شده و بعد از اینکه همه جا را گشتند و حسابی خسته شدند، مصطفی از جایی که قایم شده بود بیرون آمد و گفت: بریم اون لباسی که من می خوام بخرید و پدر و مادر مصطفی لباس مورد نظر را خریداری کردند. بیشتر اقوام با مصطفی اختلاف دیدگاه عمیقی داشتند؛ یعنی هر زمان آقا مصطفی می رفت سوریه و مجروح می شد و می آمد، به او می گفتند ...