...> در بخشی از این کتاب می خوانیم: اگه یه بچه ای بیاد بخواد با رنگین کمونت بازی کنه، من چکار کنم؟ تو دلت می خواد من با اون بچه ها دعوا کنم؟ آریو: نه بابا من دعوا دوست ندارم، دعواش نکن، بذار یه ذره باهاش بازی کنه بعد بره خونشون. پدر: خب اگه بخواد رنگین کمونت رو ببره، بغل کنه با خودش ببره چی؟ آریو: خب ازش بگیر، بگو مال پسر خودمه! پدر: اگه گرفتم و ...
را ندارند. این خانواده ها مدعی بودند که رأی صادره مغایر با اسناد و مقررات بالادستی، اساسنامه، آئین نامه همچنین مغایر با استراتژی و برنامه ریزی مدارس سمپاد که بر پایه یک دوره شش ساله و با سنجش و پایش شرط معدل بوده، صادر شده است و به طور قطع اجرای این رأی، ساختار آموزش و برنامه ریزی و تربیتی این مدارس را تحت الشعاع قرار می دهد و از مسیر موفقیتی که در چهار دهه گذشته داشته است، منحرف خواهد ...
مربی که زیر بار مشکلات کمرش شکست ولی هیچکی باری از رو دوشش برنداشت... به احترام مربی که همیشه مقصر بود ولی هیچوقت مورد تشویق قرار نگرفت... به احترام مربی که خیلیارو باهم رفیق کرد ولی خودش غریبه شد... به احترام مربی که برا همه بهترین کارارو کرد ولی هیچکی خوبی هاشو ندید و فقط یه بدیش رو دیدن... به احترام مربی که خودش شکست ولی نذاشت شاگردش بشکنه... ...
پلیس میگه حداقل اسم شرکت خواهرتو بگو تا ما شماره شرکتشو پیدا کنیم ولی پیام حتی اسم شرکت رو هم یادش نمیاد و آخر سر مجبور میشن پیام رو تا دم خونه شیرین و علی برسونن ولی چون خونه نبودن پیام پشت در می مونه .... شیرین بلاخره قبول می کنه چند روزی بره مرخصی و از زرگر می خواد حواسش به همه چیز باشه و دائم باهاش در تماس باشه. علی به شیرین میگه قبل از اینکه برن خونه یه سر برن پیش فرزانه تا شیرین ...
خانه
