سایر منابع:
سایر خبرها
چگونه به المپیک ریو 2016 برویم؟
مراکز استان ها. 4- هیأت های ورزشی در شهرهای استان ها متشکل از دست اندرکاران هر رشته تخصصی. 5- کمیته ملی المپیک که هیأت اجرائی آنها متشکل از حداقل شش فدراسیون المپیکی بود. 6- باشگاه های ورزشی در سراسر کشور که با پروانه و نظارت سازمان تربیت بدنی فعالیت یا بدون اجازه کار می کردند. در ابتدای امر به نظر می رسد این تشکیلات بسیار گسترده طراحی شده و شاید نیازی به ...
چاووشی: همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
محسن چاوشی در ویژه نامه نوروزی نشریه تجربه در مصاحبه ای از روزهای سختی گفته که بدون مجوز در حوزه موسیقی فعالیت می کرده است. این خواننده پاپ، در مصاحبه با نشریه تجربه پیرامون مسائل بسیاری از جمله سینما و سریال شهرزاد نیز سخن گفته است. بخش هایی از این مصاحبه را در ادامه می خوانید: روزهای سخت، استودیو گلابی ... تصمیم گرفتیم توی حیاط خانه رضا (احمدوند) یک استودیو خانگی و ...
آموزش فیلمسازی به زنان در برهوت صنعت سینمای عربستان
اماکن عمومی بخش های جداگانه ای برای زنان و مردان دارند و هنگام سفر باید یک مرد محرم آنها را همراهی کند. جشنواره فیلم سعودی سال گذشته بعد از وقفه ای هفت ساله دوباره برگزار شد و امسال سومین دوره آن از پنج شنبه گذشته (پنجم تایازدهم فروردین) تا سه شنبه جاری توسط انجمن فرهنگ و هنرهای عربستان سعودی در شهر دمام برگزار می شود. فراهنگ**9157 ** 1569 انتهای پیام /* ارتباط با سردبیر: info@avaeabiposhan.ir تماس بی واسطه با مسئولین ...
کوچک زاده: هیچ فردی از من فحاشی سراغ ندارد !
نمایندگان موفق به ورود به مجلس نشدند که این امر طبیعی است و در هر دوره هم این اتفاق می افتد چراکه مردم نمایندگان دوره قبل حوزه انتخابیه خود را در طول 4 سال ارزیابی می کنند و چنانچه مورد قبول آن ها باشد به وی رای می دهند البته ناگفته نماند تبلیغات رسانه ها در مورد نمایندگان کنونی مجلس در نتیجه آراء انتخابات مجلس دهم بی تاثیر نبود. ...
از وقتی هوادار استقلال شدم که بازیکن این تیم شدم - من باید یکی از میهمانان خندوانه باشم - برهانی
شدم طرفدار این تیم. حالا هم که فوتبال بازی نمی کنم همه بازی های استقلال را تعقیب می کنم و دوست دارم این تیم قهرمان شود. * از چهار سال حضورت در استقلال چه چیزی در ذهنت مانده است؟ - چهار سال حضور در استقلال را تجربه کردم. در فصل اول حضورم در استقلال یکی از بدترین و سخت ترین سال های فوتبالی خود را تجربه کردم. یک فصل در ترکیب ثابت استقلال بودم، اما نمی توانستم برای این تیم گل بزنم ...
سؤال از صدام درباره دلیل کشتن شهید صدر
شهدای ایران : در قسمت قبلی این سلسله مطالب (که ترجمه ایست از مصاحبه ی تفصیلی احمد چلبی درباره پشت پرده ی سیاست عراق و آمریکا و ایران در سال های اخیر) رسیدیم به نحوه ی چگونگی دستگیری صدام و کشته شدن پسرانش. ادامه مصاحبه را می خوانیم: *بعد از دستگیریِ صدام چه شد؟ -بعد از آنکه خبر دستگیری صدام را رسانه ای کردیم، برمر با من تماس گرفت و درخواست کرد که با او برای دیدن صدام برم. من هم ...
قالیباف: تهران نیازمند یک سازمان گردشگری است
محمد باقر قالیباف در حاشیه بازدید از ستاد گردشگری شهرداری تهران با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: به نوبه خودم سال جدید را به همه ملت عزیز به ویژه شهروندان تهران تبریک می گویم. امیدوارم امسال، سال پرخیر و برکتی توام با شادی، نشاط، عاقبت به خیری و گشایش و رونق اقتصادی باشد. به گزارش شهرنوشت؛ وی با اشاره به بازدید صبح امروز خود از نمایشگاه بین المللی شهر آفتاب عنوان کرد: افتتاح این ...
اعتراف ارتش صهیونیستی به بی گناه بودن شهید عبد الفتاح شریف
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از رسانه های صهیونیستی، ارتش صهیونیستی اذعان کرد که شهید شریف در لحظه هدف قرار گرفتن توسط نظامی صهیونیست هیچ ماده منفجره یا کمربند انفجاری با خود به همراه نداشت و بدین ترتیب، ادعاهای وکلای مدافع نظامی قاتل صهیونیستی و راستگرایان تندرو را رد کرده است. تحلیلگران معتقدند که راستگرایان افراطی سعی در دیکته کردن آموزه های جدید به ارتش صهیونیستی را دارند تا با ...
باید از نقدینگی 900 هزار میلیارد تومانی کشور برای تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کرد
آن حمایت و مراقبت کرده اند. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، سرمایه اصلی کشور را مردم خواند و افزود: هر کجا که مردم حضور داشتند و ابتکار عمل را به دست گرفتند، شاهد موفقیت و پیروزی های چشمگیری بوده ایم. هاشمی رفسنجانی با تأکید بر اینکه با اتکاء به مردم می توانیم هر کار بزرگی را انجام دهیم، گفت: آن زمانی که در زندان بودیم، امیدی به پیروزی انقلاب در سال های نزدیک را نداشتیم، اما ...
غرضی: آقای مصباح با طناب احمدی نژاد رای نیاورد
ایران آنلاین / گفت وگو با سید محمدغرضی همیشه می تواند جنجالی باشد، ناگفته ها و مواضع وزیر دولت سازندگی که به یک باره در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سال 92 پس از نزدیک به 20 سال دوری، به صحنه سیاست بازگشت همواره مورد توجه رسانه ها بوده؛ نگاه متفاوت این سیاستمدار کهنه کار به مسائل کشور از انتخابات مجلس تا پرونده بابک زنجانی و دولت های احمدی نژاد قابل توجه است. گفت و گوی نوروزی با سید ...
عکس/گران ترین بوگاتی تاریخ
این روزها از جدید ترین خودروی خود رونمایی کرده است که در نوع خود، خودرویی بی نظیر محسوب می شود. بررسی بوگاتی 57SC نشان می دهد که این شرکت در گذشته هم بهترین ها را می ساخته و با حفظ کیفیت تا به امروز در عرصه صنعت خودرو حضور دارد. این خودروی اسپرت که به حراج گذشته شده، محصول سال 1937 شرکت بوگاتی است. این مدل خودرو که ظاهری شبیه جگوار یا مورگان دارد در بین سال های 1934 تا 1940 در ورژن های ...
سفر روحانی به اسلام آباد، بهار روابط ایران و پاکستان
پله هواپیمای حامل رئیس جمهوری اسلامی ایران حضور یافتند تا نشان دهند سفر روحانی به این کشور، تا چه حد برای دولت و مردم پاکستان، به ویژه در شرایط کنونی منطقه، حائز اهمیت است. روحانی عصر روز جمعه ششم فروردین و در نخستین سفر خارجی خود در سال 1395، وارد اسلام آباد شد و در سفری پرکار، علاوه بر دیدار با محمد نواز شریف نخست وزیر، ممنون حسین رئیس جمهوری، ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش و سرتاج ...
صادارت گاز ایران به پاکستان؛ در بن بست ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک تنش زای منطقه
پرس به نقل از نفت ما ، خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان و هند، در بن بست و گرفتار ژئوپولیتیک پیچیده و تنش زای منطقه و رقابتهای ایدئولوژیک شده است. سفر دو روزه دکتر روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران به پاکستان، اهمیت زیادی داشته و بازتاب گسترده ای در رسانه های منطقه داشته است. در این سفر دو روزه، وزرای نفت، صنعت، نیرو نیز حضور داشتند. در این سفر مذاکراتی در زمینه مسائل اقتصادی و ظرفیتهای توسعه آن ...
سوال روز | چه کشوری میزبان باشگاه های ایرانی در لیگ قهرمانان می شود؟
این باور هستند که علی کفاشیان کشور میزبان را به AFC معرفی کرده است اما برای اینکه با نارضایتی باشگاه های ایران روبرو نشود فعلا نام کشور میزبان را رسما اعلام نکرده است تا در شرایطی آرام این موضوع رسانه ای شود. این اتفاق در حالی افتاده است که تیم های تراکتورسازی و ذوب آهن فعلا کشورهای میزبان بازی های خود را پیشنهاد داده اند و فقط سپاهان است که در این باره سکوت کرده است. تراکتورسازی در ...
اخبار مهم قاره سبز؛ از چراغ سبز مسی به لیگ جزیره تا پیشنهاد وسوسه انگیز چلسی به زلاتان
به گزارش متافوتبال و به نقل از شفقنا، اگر مهم ترین اخبار قاره سبز در 24 ساعت اخیر را از دست داده اید دلیلی برای نگرانی وجود ندارد چرا که شفقنا ورزشی طبق روال در گزارشی به مهم ترین اخبار خواهد پراخت و نخست از پیروزی روحیه بخش انگلیسی ها سخن به میان می آوریم. شکست قهرمانان جام جهانی در برلین تیم ملی فوتبال انگلیس دست به کار بزرگی زد. این تیم که برای دیدار با آلمان به برلین سفر کرده ...
کلید آشتی شجریان با مردم در دست خود اوست، نه دولتمردانی که بخاطر قدرت از غیرت دینی می گذرند
حتی پا را فرا تر از این گذاشت و با حضور در رسانه های بیگانه و ضد ایرانی دست در دست با زنان فاسد و بی حجاب و خواننده های کثیفی مثل فائقه آتشین مشهور به گوگوش عکس یادگاری گرفت و با مصاحبه هایی که با این رسانه ها کرد اوج عداوت خود را نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی نشان داد. آری شجریان نمک خورد و نمکدان را به زعم خویش شکست. شجریان که بخش وسیعی از اشتهار و ثروتش مدیون فضای حاکم بعد از جمهوری ...
غرضی:از کسانی که برایم جوک ساختند تشکر می کنم
اجناس را تثبیت کند. در برخی کشورهای دیگر دنیا وقتی می گویند تورم به حداقل رسیده، به دلیل این است که قیمت ها در بیرون تثبیت می شود. اینکه مجلس و دولت با هم هماهنگ شوند و بگویند که درآمد و هزینه یکی است، کفایت نمی کند؛ اگر قیمت اجناس بیرون از دولت و مجلس ثابت بماند، پیداست که تورمی وجود ندارد. اگر غیر از این باشد، پیداست مجلس و دولت دست در دست هم جیب فقرا را خالی می کنند. در طول حدود سه سال گذشته ...
عربستان به دنبال توقف جنگ در یمن نیست؛ سیاستمداران هوشیار باشند
فرهنگی مقابله با تجاوز ادامه داد: هم اکنون همبستگی گسترده ای میان ملت یمن برای مقابله با عربستان وجود دارد. همچنین پیشرفت هایی در زمینه هوشیاری مردم و رسانه ها به وجود آمده است اما مهم ترین پیشرفت در عرصه نظامی و مقابله با متجاوزان به خصوص در مرزها بوده است همه این اتفاقات در طی سال گذشته روی داد که عربستان تلاش داشت ملت یمن را به زانو در آورد و آنها را خوار کند سعودی ها درصدد بودند تا ملت یمن را ...
قلیان، قدم اول اعتیاد
که در کشورهای مختلف دنیا به مصرف کنندگان عرضه می شود، به این نتیجه رسید که در هیچکدام از آنها برای افزایش آگاهی مصرف کنندگان، هشدار بهداشتی و یا مشخصات محتویات آن اعلام نشده بود. بنابراین خوب است بدانیم که در طی سال های گذشته مصرف قلیان بطور قابل توجهی در کشورمان افزایش یافته است. سازمان بهداشت جهانی بعد از اعلام همه گیری در حال رشد مصرف سیگار که در دهه گذشته بارها و بارها تکرار کرده بود ...
ماجرای جوش آمدن خون خاتمی از یک اردوی مختلط!
عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی ...
فرار لذت بخش
فهماند که نرفته است. کنارم نشست و گفت: تجربه تلخ گذشته و حضور سگ ها مانع رفتنم شد. با بی تفاوتی سرم را پایین انداختم و گفتم: چه تجربه ای؟ -تو فرار سال قبل، 40 شب طول کشید که از کف اتاق به کانال تا دیواره رودخانه بزنیم. وقتی سوراخ کانال به رودخانه بازشد، سگا اومدن دم سوراخ و یه ساعت تموم پارس کردن تا سر و کله ی نگهبانا پیدا شد. هرچی گشتن، نفهمیدن سگا واسه چی پارس می کنن. ولی اون شب ...
بزرگترین شکست برانکو بعد از 15 سال زندگی در ایران!
برانکو در مصاحبه با سایتی از شهر زادگاهش در کرواسی در خصوص ایران گفت: "من سال ها در ایران کار کرده ام، به زندگی در اینجا عادت کرده ام، راه روش زندگی و ذهنیت ایرانی ها خیلی نزدیک به کروات ها است. تمام سال های حضورم در ایران بسیار عالی بوده است و بزرگترین شکست من در این سال ها یاد نگرفتن زبان فارسی بوده است. البته چندین کلمه اساسی را بلد هستم اما این کافی نیست، با تجربه شش سال زندگی در ایران فکر هم ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
با اینکه پرسپولیسی بودم اما شروع فوتبالم در تیم استقلال بود / از رفاقت پشیمان نیستم اما از آمدن به ...
در ادامه افزود: خانواده ها خیلی سخت اجازه می دادند تا بچه ها فوتبال بازی کنند. خانواده من هم همین طور بود و مادرم سخت اجازه می داد. با بچه ها بر سر یک ساعت خاص قرار می گذاشتیم و یواشکی بیرون می رفتیم. یک بار که سر برادر بزرگم شکست؛ کار من برای بیرون رفتن از خانه سخت تر شد ولی ما کوتاه نیاوردیم. گاهی در خانه با بالشت گل درست می کردیم و در خانه 70 متری به همراه دو برادرم بازی می کردیم و خیلی چیزها را ...
انضباط تیمی، مهمترین دستاورد حضور قلعه نویی در تراکتورسازی
پیش نگران کننده کرد تا مدیران باشگاه دست به کار شده و در نهایت تصمیم به برکناری تونی و روی کار آوردن قلعه نویی با پیش زمینه نارضایتی هواداران، بگیرند. اما حضور قلعه نویی در تراکتورسازی با وجود مخالفت های متعدد برخی هواداران و رسانه های استانی، برای مجموعه باشگاه مثبت و با دستاورد های مهمی همراه بوده است که ایجاد نظم و انضباط تیمی، دوری از هر گونه مسائل حاشیه ای و ایجاد انگیزه در میان ...
پاسخ سرمربی استقلال به ابهامات خبرنگار سوئدی
. مظلومی در پایان به میزبانی خوب سوئدی ها و باشگاه هاماربی اشاره کرد و گفت: واقعا باید تشکر کنم از میزبانی خوبی که باشگاه هاماربی انجام داد. همه چیز خوب بود و ما مشکل خاصی در استکهلم نداشتیم. ا مید وارم که این همکاری ها میان دو باشگاه همچنان ادامه داشته باشد. اخبار مرتبط حضور شبانه قهرمان ملی بر سر مزار مرتضی پاشایی+ تصویر تکنیک فوق العاده دختر نیلسون! +تصاویر النازشاکردوست هوادار کدام تیم است؟+تصویر کری بازیگر معروف زن پرسپولیسی + تصویر دختر نیلسون برای استقلالی ها کُری خواند سوتی عجیب اینستاگرام منتسب به قلعه نویی+تصویر ...
نگاهی به آثار هنری وتاریخی موزه ویکتوریا و آلبرت بازدید مجازی از موزه ملکه ویکتوریا و آلبرت
یکی از نفیس ترین اجناس بخش هنر ایرانی موزه است که در گذشته در بقعه شاه صفی الدین قرار داشته و در زمان شاه طهماسب اردبیلی به شاه عثمانی هدیه داده شد سپس در قرن 17 آن ها این فرش را به دولت بریتانیا فروختند. این فرش زیر یک فضای شیشه ای قرار دارد که درون آن چراغ هایی نصب شده است و هر نیم ساعت یک بار این چراغ ها را روشن می کنند تا بافت ریز فرش بهتر دیده شود. در این موزه بخش جداگانه ای نیز به ...
تشریح و بررسی فیلم های توقیفی ارشاد در دولت دهم و یازدهم
به دنبال راه چار ه ای است تا بتواند بدهی های خود را پرداخت کند. این فیلم در سال 93 و 94 هم رنگ اکران را ندید. بلوک 9 خروجی 2 : عده ای عقیده دارند دلیل راه نیافتن فیلم بلوک 9 خروجی2 به بخش مسابقه جشنواره فجر تلخی بیش از حد قصه آن است.البته این فیلم از گروه فیلم هایی است که از دیگر فیلم هایی است که مسئولان سازمان سینمایی سال گذشته آن را برای اهالی رسانه نمایش دادند. ...
قالیباف: تهران نیازمند یک سازمان گردشگری است
سرویس اجتماعی فردا: محمد باقر قالیباف در حاشیه بازدید از ستاد گردشگری شهرداری تهران با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: به نوبه خودم سال جدید را به همه ملت عزیز به ویژه شهروندان تهران تبریک می گویم. امیدوارم امسال، سال پرخیر و برکتی توام با شادی، نشاط، عاقبت به خیری و گشایش و رونق اقتصادی باشد. به گزارش شهرنوشت؛ وی با اشاره به بازدید صبح امروز خود از نمایشگاه بین المللی شهر آفتاب ...
حضور آقای نارنجی تا انتخاب بهترین هافبک راست
به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان، هشتمین برنامه نوروز فوتبالی به انتخاب بهترین هافبک راست ایران در سال 94 اختصاص داشت. به همین ترتیب تیم کارشناسی برنامه پس از بررسی های لازم 5 گزینه نهایی را برای این پست معرفی کرد. 1) جابر انصاری - استقلال تهران 2) مرتضی تبریزی - ذوب آهن 3) مهدی ترابی - سایپا 4) محمدرضا خلعتبری ...