سایر خبرها
جهل جنسی، چه بلایی که سر خانواده نمی آورد!
مراجعه شود و در تمامی مسائل رجوع کردن به غیر متخصص قطعا با ضررهای بیشتر از سود همراه است. تا چه حد مرکز در بهبود سلامت جنسی افراد موفق عمل کرده است؟ این مسائل در جامعه ما تابو است. مسئله مهم خط شکنی این موضوع است. همین که وارد می شوی و می بینی تابلوی کلینیک سلامت جنسی خورده است خودش خیلی مهم است. این که افراد علی رغم این که این تابلو وجود دارد روی آمدن به داخل مرکز را دارند خیلی ...
عناوین روزنامه + فال روزانه + فال حافظ سه شنبه 17 فروردین 95
...: وبسایت جار فال روزانه - فال امروز شما سه شنبه 17 فروردین 1395 فال روزانه به همراه فال حافظ با تعبیر فال حافظ فال روز متولدین فروردین: شما معمولا آدمی نیستید که خودتان را با دیگران مقایسه کنید و از موفقیت های آنها به عنوان معیار سنجش خودتان استفاده کنید، اما به نظر می رسد امروز دارید این کار را می کنید. اصلا خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، شما ...
جنگل های ایران در حال عقب نشینی هستند
ایران آنلاین /پسر بزرگ بیمار که پنجاه و اندی سن داشت بامن به گفت و گو نشست و نمی دانم چه شد که صحبت به از بین رفتن درختان و نابودی جنگل ها کشید. باز هم صحبت گرم تر شد و من نقل کردم که در کتابی خوانده بودم که سرگرد اسکندانی و ستوان تفرشیان و چند نفر دیگر از دوستان آنها، چنان که در کتاب قیام افسران خراسان ذکر شده، در سال 1323 علیه حکومت مرکزی قیام می کنند. در اولین اقدام آنها پادگان مراوه تپه را خلع سلاح ...
مصطفی زمانی: عشق هورمونی است
همدردی می کنند. انگار همه یک چیزهایی در این فضا دارند و رویشان نمی شده روکنند. من اتفاقا بعد از شهرزاد چیزی دیدم که برایم خیلی جذاب بود. مردم ما هنوز دوست دارند اینطوری باشند ولی تصویرش خوب نیست. انگار تصویر آدم عاشق، تصویر قشنگی نیست. نمی دانم، شاید چون خیلی درگیر ذهنیات شده اند و وقتی یک تصویر وجودی را می بینیم حاضر نیستیم آن را بپذیریم. قدیمی ها می گفتند مرد گریه نمی کند، شما با این طرز ...
گل آفتابگردان من!
دعوای شدید و طوفانی. کار آن قدر بالا گرفت که ساکم را برداشتم و مقداری لباس و وسایل در آن ریختم و در حالی که بچه هایم به شدت گریه می کردند و شوهرم هنوز فریاد می زد، از خانه خارج شدم. حالم خیلی بد بود برای همین تصمیم گرفتم قدری راه بروم تا حالم بهتر شود. همان طور که راه می رفتم و گریه می کردم خودم را در پارک لاله دیدم. می خواستم از در جنوبی پارک که در بلوار کشاورز بود بیرون بروم و خودم را به ترمینال ...
قتل همسر به خاطر عضویت در تلگرام!
روز نو : مردی همسرش را به خاطر عضویت در شبکه های اجتماعی به قتل رسانده بود، توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد. 27 اسفند ماه و از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، یک فقره کشف جسد متعلق به یک زن جوان در محل سکونتش در خیابان هفت چنار - خیابان شهید حاتمی به کلانتری 111 هفت چنار اعلام شد. با حضور مأمورین کلانتری 111 در محل و تأیید خبر اولیه، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس ...
10 روز با عباس کیارستمی
که به فیلم های قبلی ام شباهتی نداشت بلکه تصویربرداری را هم خودم انجام دادم. تصویربرداری چالشی بود که از آن می ترسیدم اما بی درنگ با آن روبه رو شدم. در آخر، فکر می کنم هر فیلمسازی که در این کارگاه شرکت کرد با یک مانع منحصر به فرد مواجه شد و هرکدام از ما به خاطر وجود چنین مانعی، رشد کردیم. از میان 52 فیلمی که در روز آخر ارایه شدند، هیچ کدام به یکدیگر شبیه نبودند. صحنه های ...
همسرکشی به خاطر عضویت در شبکه های مجازی
تا به خانه سری بزنم. سراسیمه خودم را به خانه مان رساندم و با جسد مادرم روبه رو شدم. کارآگاهان در این تجسس ها هیچ شکی نداشتند که عامل جنایت کسی جز شوهر 42 ساله مریم به نام سیاوش نیست، به تعقیب وی پرداختند اما تا روز 15 فروردین ماه هیچ سرنخی از همسرکش فراری به دست نیاوردند تا اینکه ساعت یک ظهر سیاوش با پای خود به اداره 10 پلیس آگاهی تهران رفته و تسلیم شد. سیاوش در بازجویی ها گفت: مریم از چندی ...
قاتل سحرخیز صحنه جرم را بازسازی کرد
پاها را داخل یک کیسه مشکی زباله و نیم تنه را داخل کیسه دیگری گذاشتم. اول خواستم کیسه ها را در بیابان های ایوانکی بیندازم، اما تصمیم خود را عوض کردم. دوباره راهی تهران شدم و به طرف خیابان کردستان رانندگی کردم. نبش خیابان 21 بود که کیسه ها را داخل سطل زباله انداختم و به خانه رفتم. متهم پس از تحقیقات تکمیلی، چند روز قبل صحنه حادثه را بازسازی کرد. تحقیقات درباره این حادثه از سوی کارآگاهان ادامه دارد. ...
قتل همسر به خاطر عضویت در گروه های تلگرام
اینکه نفسش بند آمد. پس از حادثه چه کار کردی؟ پشیمان شدم و نامه ای را به پسرم نوشتم و تلفنی موضوع را به او خبر دادم و بعد هم فرار کردم. در این چند روز کجا رفتی؟ ابتدا به قزوین رفتم و چند روزی در گاراژ یکی از دوستانم مخفی شدم. چند روز بعد به تهران برگشتم و داخل آزمایشگاه محل کارم مخفی شدم. خسته شده بودم از در به دری تا اینکه به قم رفتم و بعد تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم ...
زهری که قطره قطره در سینه می چکد
... جلوی محوطه باز اورژانس و درست زیر برج باشکوه میلاد، تقریباً همیشه صدای شیون بلند است؛ یکی تلفن همراه به دست ناله کنان خبر می دهد که پدر مرد . دختر جوانی جیغ می کشد و رو به آنهایی که قدرت مهارش را ندارند می گوید: چرا نمی ذارین جنازه برادرم رو ببینم چرا چرا! توی سالن انتظار اورژانس، دوستی را می بینم که هر دو ماه یک بار، برای بالانس کردن آب مغزش به اینجا مراجعه می کند. به هوای بستری شدن، یک ...
زن کُشی به خاطر فعالیت در فضای مجازی
حضور در خانه، با جسد مادرش روبه رو شده و موضوع را به پلیس خبر داده بود در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شب گذشته مادرم از من خواست تا به منزل خواهرم بروم تا او و پدرم بتوانند به صورت خصوصی درباره برخی اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم، حوالی ساعت شش صبح روز حادثه پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم ...
مرگ وحشتناک دو کودک در واژگونی ظرف آب جوش
هردویشان خیره شده بود. مادر جوان بلافاصله پس از شنیدن فریادهای فرزندانش به آشپزخانه آمد و با صحنه وحشتناکی روبه رو شد. دختر 6ساله و پسر 18ماهه اش پس از ریختن ظرف آب جوش می سوختند و فریاد می زدند. چند دقیقه بعد با اطلاع مادر خانواده، نیروهای اورژانس به محل حادثه در باقرشهر رسیدند و این دو کودک نیمه جان را به بیمارستان منتقل کردند. در ادامه ماموران کلانتری 151 یافت آباد نیز درجریان انتقال ...
مرگ مرموز دختر شیشه ای
. بسیار ترسیده بودم و نمی دانستم چه کار می کنم. در یک لحظه تصمیم به فرار از بیمارستان گرفتم. کیف دستی فرزانه را از داخل ماشین به بیرون پرتاب کردم و به سرعت از محوطه بیمارستان خارج شدم. من هیچ دخالتی در مرگ فرزانه نداشتم . سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده، بهزاد برای انجام تحقیقات ...
پایان 3 زندگی که با رابطه نامشروع شروع شد
در داخلی خانه را باز کردم، اول دیدم کسی درهال نیست،امّاچیزی نگذشت که متوجّه شدم که ازاتاق خواب،صداهایی می آید،هنگامی که درپشت دراتاق خواب، به گوش ایستادم، تازه در کمال ناباوری دریافتم که هرمز با دختری به نام فریبا، که یکی از همکلاسی های دوره دانشگاهی هر دوی ما بود، ارتباط دارد. بدون اینکه آنها متوجّه حضور من در داخل خانه بشوند،گریه کنان به خانه پدری برگشتم، درحالی که پدرم، مطابق معمول ...
همسرکشی به دلیل عضویت در شبکه های اجتماعی
بتوانند به صورت خصوصی درباره برخی اختلافاتشان صحبت کنند. من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم. حدود ساعت شش صبح روز بعد پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و گفت شب گذشته با مادرم درگیر شده است. او به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم. زمانی که وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که رشته ای طنابی شکل دور گردنش قرار داشت و در کف اتاق افتاده بود .کارآگاهان با توجه به اظهارات پسر مقتول، قصد ...
قتل همسر به خاطر عضویت در تلگرام
اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم. حدود ساعت شش صبح پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و اظهار کرد که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم. زمانی که وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که دور گردنش طنابی پیچیده شده بود. همچنین پدرم در دست نوشته ای انگیزه خود را درباره قتل مادرم نوشته است. با توجه به صحبت های پسر جوان از ...
زن کُشی به خاطر فعالیت در فضای مجازی
صورت خصوصی درباره برخی اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم، حوالی ساعت شش صبح روز حادثه پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم اما زمانیکه وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که رشته ای طناب شکل به دور گردنش قرار داشت و در کف اتاق افتاده بود. با توجه به اظهارات همسر مقتوله، کارآگاهان ...
فرح پهلوی: گاهی زندگی برای من دشوار می شود
که در گذشته به ما شده پاسخ نداده ایم مقصریم و البته علت این بوده است که این حملات در خارج از ایران صورت می گرفت. ما به خود می گفتیم که در داخل کشورمان در اندیشه و تلاش در جهت پیشرفت و تعالی کشورمان هستیم و کاری نداریم که مطبوعات خارجی مطالبی علیه کشورمان درج می کنند. شاید آنان دلایل زیادی برای انتقاد از ایران داشته باشند ولی متاسفانه این مشکل از هیچ شروع و مانند گلوله برفی بزرگ شد، بزرگ شد و به ...
مرور خاطرات دور و نزدیک لیلی گلستان از پدر و عکس های کودکی؛
. وقتی درسم تمام شد، برگشتم ایران و در یک کارخانه ی پارچه بافی مشغول به کار شدم. آن زمان خیلی جوان بودم و بعد تلویزیون ملی ایران تاسیس شد که از من دعوت کردند برای طراحی لباس تئاتر به آنجا بروم. بعد رییس برنامه ی بچه ها شدم. بعد هم عاشق شدم و ازدواج کردم. همه چیز خیلی خوب بود. بچه های خوبی دارم. خوشبختانه یکی از اتفاقات نادری که افتاده، این است که هر سه فرزندم خارج از ایران درس خوانده اند اما هر سه هم ...
عضویت در تلگرام قتل زن توسط همسرش را رقم زد
چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت همسرم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث ... به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، حدود ساعت 9 صبح 27 اسفند سال گذشته خبر قتل زن جوانی در خیابان قزوین محدوده [...] چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت همسرم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث ... به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، حدود ساعت 9 صبح 27 اسفند سال گذشته خبر قتل زن جوانی در خیابان قزوین محدوده خیابان رنجبر از سوی مأموران کلانتری 111 هفت چنار به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. با حضور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل کشف جسد، تحقیقات از پسر جوانی که پلیس را در جریان قتل مادرش گذاشته بود، آغاز شد و پسر 22 ساله درباره جزئیات قتل مادرش به بازپرس گفت: مادر 40 ساله ام به دلیل سوءظن پدرم، با وی دچار اختلافاتی شده بود؛ دیشب قصد داشتم پدر و مادرم را آشتی بدهم به همین خاطر پدرم را به منزل مادرم بردم و تا یک بامداد نزد آنها بودم و پس از ترک کردن آنجا به منزل خواهرم رفتم و پدر و مادرم را تنها گذاشتم که امروز صبح پدرم با من تماس گرفت و گفت مادرم را کشته است، من نیز پس از تماس پدرم به سرعت با یکی از دوستانم خود را به اینجا رساندم و درب منزل مادرم را شکستم. پسر جوان اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: با ورود به منزل با جسد مادرم در اتاق خوابش مواجه شدم، دور گردن مادرم یک سیم بسته شده و بدن وی مقداری خونی بود؛ من به سرعت با کمک دوستم جسد مادرم را به پذیرایی منتقل و با چاقو سیم را پاره کردیم و با اورژانس تماس گرفتیم اما متأسفانه دیر شده بود و از فوت مادرم چند ساعت گذشته بود. با بررسی های صورت گرفته از جسد مقتول، آثار دو ضربه چاقو روی بازوی دست چپ مقتول با جراحت عمیق مشاهده شد همچنین یاداشتی از همسر مقتول کشف شد که وی به ارتکاب قتل اعتراف کرده بود. پس از این قتل، تحقیقات برای دستگیری سیاوش (همسر مقتول) آغاز شد تا اینکه وی دیروز با حضور در اداره پلیس آگاهی خودش را تسلیم پلیس کرد و صبح امروز با حضور در دادسرای امور جنایی تهران درباره انگیزه قتل همسرش به بازپرس جنایی تهران گفت: حدود 25 سال از زندگی مشترکم با مریم می گذشت و در طول این مدت، زندگی خوبی با همدیگر داشتیم، و به تازگی موفق به خرید خانه شده بودیم تا اینکه چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت مریم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث، مریم به منزل مادرش رفت و آنجا بود تا اینکه با وساطت خواهرش مجددا به خانه برگشت. متهم 41 ساله این پرونده ادامه اظهاراتش به بازپرس را اینگونه شرح داد: 26 اسفند مریم به همراه دختر، داماد و پسرم به خانه برگشت که دختر و دامادم ساعتی بعد از آنجا رفتند و پسرم نزد ما ماند، در منزل از همسرم خواستم دیگر سر کارش نرود که همین موضوع باعث شروع درگیری بین ما شد؛ حدود ساعت یک بامداد روز وقوع قتل، مریم از پسرمان خواست که منزل را ترک کند؛ بعد از رفتن پسرم جر و بحث بین ما تا ساعت 3 بامداد ادامه داشت تا اینکه من با ریختن چندین قرص داخل آب از همسرم خواستم تا آب را بنوشد اما مریم از این کار خودداری کرد. سیاوش درباره لحظات ارتکاب قتل نیز به بازپرس پرونده گفت: در این حین مریم به داخل اتاق رفت و جورابی را دور گردنش انداخت و تهدید به خودکشی کرد، من نیز با دیدن این صحنه بسیار عصبانی شدم و با برداشتن چاقوی میوه خوری چند ضربه به دست همسرم زدم و بعد از این اتفاق نیز با همان جوراب مریم را خفه کردم؛ حدود ساعت 6 صبح نیز با گذاشتن یادداشتی به قتل وی اعتراف کردم و پس از این ماجرا در تماس با پسرم اعلام کردم که مادرش را کشته ام، بعد از فرار از خانه چند روز به قزوین رفتم و چند شبی را هم در آزمایشگاهی که 17 سال در آن مشغول به کار بودم، سپری کردم، دو روز نیز به قم رفتم و دیروز خود را به پلیس معرفی کردم. با اعتراف متهم این پرونده به قتل همسرش، وی به دستور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. Let’s block ads! (Why?) منبع: 598 کد مطلب : سایر اخبار ...
رابطه های اینترنتی مرد هوسران
به گزارش صبحانه ، خانمی جوان که برای دریافت راهنمایی و مشاوره به دایره مشاوره پلیس فتا استان اصفهان آمده بود گفت: شوهرم شغل آزاد دارد ابتدای زندگی رابطه ی ما خیلی خوب و صمیمی بود هیچ کس و هیچ چیز نبود که بتواند بین من و شوهرم فاصله بیندازد. همه چیز جای خودش بود اکثر روزهای تعطیل بیرون بودیم فرصتی هم می شد به مسافرت می رفتیم و وقتی هم از سرکار بر می گشت با دست پر وارد خانه می شد و به من توجه و ...
انتقام اینترنتی پس از 4سال جواب منفی
مهمترین حوادث و رویدادهای اجتماعی شبانه روز گذشته: سرقت از طلافروشی به شیوه سینمایی/ انتقام اینترنتی پس از 4سال جواب منفی/ مرگ مرموز دختر شیشه ای/ قابلمه آب جوش دو کودک را کشت/ حمله یک قلاده گرگ هار به 5 نفر در مشکین شهر/ مرگ مشکوک 2 جوان در استخر خانه اعیانی/ کشف جسد زن 39 ساله در بیرجند/ کلاهبرداری زوج شیاد با وسوسه ویزای اروپایی/ ورود میلگرد به داخل سر کارگر ...
دغدغه های طناز خوزستانی که دیگر نمی خندد/ اکبر ادود کیست؟
کنارش نگهبانی می داد. تا اینکه بعد از برازجان به اصفهان رفتیم و آنجا برای اولین به عنوان یک بازیگر دیده شدم. حدس می زنم در اصفهان به مدرسه برگشتی و این اولین دیده شدن هم با توجه به شرایط سنی ات مربوط به محل تحصیل می شود؟ همینطور است. قرار بود معلم تاریخمان نمایشی را با توجه به یکی از درس ها به روی صحنه ببرد، به من گفت که می توانی نقش یک اسیر را بازی کنی، گفتم آماده ام. همان ...
روایت خبرنگارخبرآنلاین از زندگی مهاجران افغان در حاشیه ی شهر کرمان
زنده پیش کش شده، حالا کجای جهان است و زندگی اش چگونه می گذرد؟ بالاخره پس از مدتها جست وجو و ساختن مستندی از همین جست و جو و دوبار تولید پول های آنچنانی تحت تاثیر فروش همان مستند، وی را در خانه ای روستائی در یکی از پرت ترین نقاط افغانستان با چهار فرزند و دستی شکسته زیر مشت و لگد شوهر پیدا می کنند و تازه شوهر وقتی درمی یابد که عکس همسرش را گرفته اند و برای او تا اینجا آمده اند دوباره قصد می ...
دوستی عجیب گروگان با آدم ربای ورشکسته
نتوانستم آن را پرداخت کنم. ورشکست شدم و بدهی بالا آوردم. همین باعث شد که نقشه آدم ربایی و اخاذی بکشم. وی ادامه داد: پیرمرد را می شناختم، او صاحب همان باشگاه ورزشی بود که گاهی به آنجا می رفتم. می دانستم حساب پر از پولی دارد و وضع مالی اش خیلی خوب است. همین باعث شد تا به بهانه پرسیدن آدرس سوار ماشینش شوم و با تهدید او را گروگان بگیرم. پس از آن او را به خانه ام در شرق تهران بردم و در این ...
مرگ دو مرد متأهل در استخر خانوادگی
روز نو : اول فروردین امسال زن جوانی هراسان در تماس با آتش نشانی از غرق شدن همسر و دوست او در استخر خانه خبر داد و بلافاصله مأموران ایستگاه 205 آتش نشانی به محل حادثه در خیابان نیاوران اعزام شدند. با حضور آتش نشانان مشخص شد دو مرد 25 و 28ساله به نام های میلاد و رضا در استخر خانه به عمق 1,5 غرق شده اند. با توجه به مشکوک بودن غرق شدن دو مرد جوان، موضوع به کلانتری نیاوران اعلام شد. با حضور ...
90/ پیرزن ، آپاراتی و آن شب سرد و بارانی
درمانده و عاجزش کرده بود او را به خانه اش رساندم . پیاده شدم و وسایلش را خودم به خانه اش بردم. کلی دعایم کرد. مدت کوتاهی گذشت. در یک شب سرد و بارانی چیزی شبیه همان شب که به آن پیرزن کمک کرده بودم در خیابانی دنده عقب گرفتم می خواستم دور بزنم ماشینم داخل جوی بزرگ آبی افتاد. همه مغازه ها بسته بودند و عابری هم از آنجا عبور نمی کرد . دقیقا پشت اتومبیلم یک مغازه آپاراتی وجود داشت. بدون اینکه من از او کمک ...
اعتیاد یک زن به تلگرام جنایت آفرید
. او گفت که دیشب با مادرم درگیر شده و او را کشته است. پدرم از من خواست به خانه بروم تا جسد مادرم روی زمین نماند. این را که شنیدم شوکه شدم، باورم نمی شد که ماجرا به اینجا ختم شود. فورا خود را به خانه رساندم و با جسد مادرم که کف سالن افتاده بود روبه رو شدم. روی شکم مادرم نامه ای بود که پدرم آن را خطاب به من نوشته بود. متن نامه این بود: این روزها مادرت اصلا اهمیتی به من نمی دهد و مدام درحال ...
بازسازی صحنه قتل هولناک دختر جوان
، به سمت آپارتمانی که در ایوانکی داشتم رفتیم و او را به داخل خانه ام بردم و در آنجا برای آنکه جنازه را رها کنم و کسی مرا نبیند مجبور شدم دست و پایش راببرم. من دست و پا رادر یک نایلون و سر و تنش را در نایلون دیگری گذاشتم و بسته بندی کردم. پس از آن هردو نایلون را در سطل آشغال رها کردم اما نمی دانم چرا فقط یک نایلون پیدا شده است. به گزارش همشهری، این مرد پس از بازسازی صحنه جنایت، با قرار ...