سایر منابع:
سایر خبرها
مقابل مسجد قزللی اصرار کردم من هم می آیم نه شما را نمی توانم ببرم . وصیت نامه اش را قبلا نوشته بود هر چه در جیبش بود در آورد و گذاشت روی میز.رفت دور زد و دوباره آمد.مادر گفت: پسرم چرا این جوری می کنی؟ مادر جان نمی توانم بروم، می روم و بر می گردم نمی توانم از شماها بگذرم. حرف هایش که به اینجا می رسد چشم هایش بارانی می شود و با بغض در گلو ادامه داد: برادرم رفت و در ...
توانند در مقابل یک نهضت مردمی به گستردگی نهضتی که مردم ایران راه انداخته بودند مقاومت کنند. در 26 دی اتفاق دیگری در تهران رخ داد که فرار محمدرضا پهلوی از کشور بود. شاید یکی از باشکوه ترین صحنه هایی که تهران به خودش دید تظاهرات مردم در روز 26 دی ماه بعد از اعلام خبر فرار شاه از ایران بود و مجسمه های محمدرضا پهلوی و رضاخان که در میادین تهران نصب شده بود به زیر کشیده شد و مردم تهران این مجسمه ...
مصطفی کرد، در صد ها نوار ضبط کردند و به تمام ایران فرستادند و مردم دور هم جمع شدند و گوش کردند. آن صحبت تکلیف روشنفکران مذهبی را معین کرد، تکلیف آخوند ها را که تا آن وقت تکانی نخورده بودند روشن کرد و به آن ها نهیب زد که نویسنده ها نامه می نویسند و انتقاد می کنند و کسی هم با آن ها کاری ندارد. صد نفر از شما هم نامه ها را امضا کنید. تکیه کلام ایشان هم این که، حالا که کارتر فرصت داده و دست رژیم بسته ...
... (صحیفه امام؛ ج 6، ص 178 - 182) یاسر عرفات، روز یکشنبه 29 بهمن ماه 1357 در یک مصاحبۀ رادیو تلویزیونی شرکت کرد و خطاب به امام خمینی و مردم ایران گفت: آیا هیچ کس می تواند باور کند که ما حالا در ایران هستیم؟ آیا کسی این حرف را باور می کند که انقلاب فلسطین، حالا در ایران است؟ اما حالا هم می توانند باور کنند که روزگاری نو، آغاز شده است . در این مصاحبه که با حضور جمعی از شخصیت های ...
مقابل حرم امام رضا(ع)، خودم روی سر خودم عمامه گذاشتم و با عنایت امام رضا(ع) و اجازه ی امام رضا(ع) بود. به گرگان آمدم و منبر رفتن در ابتدا سخت بود. مردم به بنده می گفتند: منبر برو؛ اما برای من منبر رفتن سخت بود. یک شیخ بیرجندی به نام آقا شیخ ابراهیم احمدی - خدا رحمتش کند - در محل ما بود. این آقا برای من نوشت و گفت: این طوری بگو. بنده اولین منبر را در محل خودمان رفتم ...