سایر منابع:
سایر خبرها
(تصاویر) جای خالی برف های تهران
را به گند نکشیم . مامان هیچ وقت ذوق ما برای درست کردن آدم برفی را درک نمی کند. امروز 20 آذر 1365 است... ... امروز با یک مورد جالب برخورد کردم. از دیشب دارد برف می آید. جسته و گریخته ولی تقریباً سنگین. توی دانشکده، قیم تمیمی یکی از بچه ها زیر برف ایستاده بود و بلورهایش را توی دست های بدون دستکشش یک جور عجیبی نگاه می کرد. می گفت چقدر قشنگند، تا حالا ندیده بودم... جمیعاً یک جوری نگاهش ...
مقالۀ جنجالی موراکامی در گاردین
همسرم و یکی از دوستان به دیدن اجرای فلوت جادویی موتزارت به خانه اپرای برلین شرقی رفته بودیم. اجرا و فضای اپرا فوق العاده بود. اما با روی صحنه رفتن هر پرده پس از دیگری، ساعت تیک تاک می کرد و ناگزیر به نیمه شب نزدیک تر می شد. یادم می آید در راه برگشت به ایست بازرسی چارلی رسیدیم. درست به موقع رسیدیم اما خطر از بیخ گوشمان گذشت. از تمام اجراهایی که دیده ام، فلوت جادویی تکان دهنده ترینشان بود. ...
خاطره ای از حضور فرزندان مقام معظم رهبری در جبهه
به گزارش اول نیوز به نقل از دفاع پرس، وقتی به آرامی بندهای کفشش را باز می کند، انگار دارد با بندهای پوتینش ور می رود. خیلی آرام و دقیق حرف می زند. خیلی از نقل قول ها و خاطرات را بخوبی به یاد دارد، آن جاهایی هم که شک دارد، قید "یا" را می آورد. قرار مصاحبه مان در دفتر کارش در طبقه هفتم ساختمان شمالی مجلس شورای اسلامی است. یک اتاق با سه میز که یکی از آن ها مربوط به سردار کوثری است. روی ...
سوگولی حاتمی کیا کیست؟
بهروز شعیبی در پاسخ به اینکه آیا مسابقات جام ملت های آسیا را پیگیری می کند؟ گفت: پس از اینکه فوتبال ایران و استرالیا را کامل دیدم، بعد از آن بیشتر اخبار ورزشی را دنبال می کنم. خودم هم به ورزش علاقه دارم و از هفته دیگر ورزش را شروع می کنم. وی که توسط علی ضیاء - مجری بعضیا - جوان نخبه در زمینه هنر معرفی شده بود، افزود: نخبه شمایید که با این توان و انرژی کار می کنید. من از خانه که بیرون ...
جواد یساری: فقط به من مجوز نمیدهند!
...، امسال عید فقط ایران بودم. هر سال برای اجرا می روم. من کار خودم را می کنم. دو سال پیش یک آلبوم بیرون دادم. اما واقعیت اش را بخواهید، خیلی خرج دارد. که چی بشود؟ من اصلا نمی روم ارشاد که بخواهم درباره مجوز کارم حرف بزنم. چون نتیجه اش را می دانم. من حتی اگر قتل هم انجام داده بودم، باید بعد از 30 سال آزاد می شدم. من نه سیاسی بودم و نه مثل دیگران کارهای آنچنانی انجام دادم. من توی این خط ها نبودم ...
صادق خرازی: پول توجیبی به ندا نداده ام، خودش محل درآمد پیدا می کند
، سیاست آقای خاتمی را به عنوان شخصیت اصلی اصلاح طلب پذیرفته بودند، ماجرای سال88 زودتر از اینها تمام شده بود و به اینجا نمی رسید. آقای خاتمی تنها بود و فقط توصیه می کرد. اما حرف های دلش اینها نیست. یک بار نگفت که انتخابات را باید باطل کرد. آقای خاتمی دوست داشت با ادبیات دیگری مواجهه شود. من خودم یکی از کسانی بودم که نقش پررنگی در رای دادن آقای خاتمی داشتم و ایشان را تشویق کردم که در ...
بولتن موسیقی ؛ مجله خبری روزانۀ موسیقی (22 دی)
برگزاری صدوهشتادوچهارمین شب بخارا و بزرگداشت مصطفی کمال پورتراب، حرف های تازه کیهان کلهر در آلبوم جدیدش با عنوان لایه های تاریکی ، سخنان علی ترابی دبیر جشنوارۀ فجر درخصوص برگزاری شب پروین بهمنی در جشنوارۀ امسال، معرفی هیات انتخاب نخستین دوره جایزه ققنوس، خبرهایی دربارۀ رضا صادقی و احسان خواجه امیری ، حواشی لغو کنسرت همایون شجریان و بلاخره گفت و گویی با رضا خرم موسیقی دان جوان کشورمان مهمترین اخبار شب و روز گذشته را به خود اختصاص داد. ...
کوچکترین پدر و مادر ایرانی از زندگی و بچه داری می گویند!/ پدر 13 ساله مادر 15 ساله!
این سن کم ازدواج کنی؟ چرا اما فکر کردم بهتر از این است که معتاد شوم. ول شوم. آخر همه جوان ها اینجا معتاد هستند. گفتم بروم دنبال زندگی ام و سر و سامان بگیرم. کار کنم. درآمدت ماهانه چقدر است؟ ماهانه نیست. روزی است. روزی 30هزارتومان اما یک روز است، 10روز نیست. با این درآمد می توانی هزینه های پسرت را تامین کنی؟ کم است اما پدر و مادرم کمک می کنند ...
ماجرای سربازی که نقاش شد
همه معلمان من هم می دانستند که من بالاخره نقاش خواهم شد. صادقی در ادامه اظهار کرد: بعد از ساخت فیلم من آنم که یک سال قبل از انقلاب بود، من تصمیم گرفتم به کار نقاشی خودم بازگردم، کتب قدیمی را زیاد می خواندم و این کتاب ها و آثار نقاشی مثل قهوه خانه ای و ... نیز بسیار بر من تأثیرگذار بود، مینیاتورهای ایرانی هم به عقیده من بسیار سورئال است و همچنین تخیل عرفانی ما ایرانی ها نیز سورئال است ...
رونمایی فرزاد حسنی از تازه عروس خانواده حسنی روی آنتن تلویزیون!/ تصاویر
قدرت فرزاد حسنی روی آنتن شبکه سه باشیم. به نظر می آید در پشت پرده حضور فرزاد حسنی در تلویزیون سیاست خاصی از سوی مدیران تلویزیون وجود داشت، چراکه بعد از جدایی فرزاد حسنی و آزاده نامداری و جنجالی شدن این خبر در تمامی رسانه ها، فرزاد حسنی روزه سکوت گرفت و به هیچ عنوان در رابطه به جدایی اش سخنی به زبان نیاورد، گویا این دعوت به همراه خانواده آن هم در ویژه برنامه عید قربان شبکه سه، به نوعی هدیه مدیران ...
مهمترین برنامه فرهنگی تاریخ معاصر فرانسه، مقابله با هالیوود و تهاجم فرهنگی آمریکاست
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، در روزهای غبارآلود و پرهیاهوی سینمای ایران، در روزگاری که جنجال های حاشیه ای در سینمای ایران، متن پرابهام و پرسوال سینما را به کناری کشانده است با حجت الله ایوبی، عالی ترین مقام سینمایی دولت به گفتگو درباره 1970 روز در شماره شش ژان پارت پرداختیم. به بازگویی خاطرات آقای رایزن از حضور در قلب پاریس. انتخابی غیرمعمول و شاید سوال برانگیز اما فقط با یک فلسفه وجودی ...
ادبیات داستانی پر شده از شبه نویسنده ها؛ انتشارات ها خاک گرفتند
و بسیار هم معاصر است. چرا آنجا این اتفاقات رخ نمی دهد؟ از قرن 18 ما نویسندگان زیادی داشتیم که نگاه مقدس گونه به انسان های مقدس داشتند، مثل زوربای یونانی ، مسیح باز مصلوب این ها ادبیات است. اسرائیلیات هم دارد، مستندات هم قطعا دارد اما این همه آدم در سراسر جهان آن را مطالعه می کنند. نویسندگان رفته اند و هویت از انتشارات ها گرفته شد ما باید وارد حوزه ادبیات به مفهومی که ادبیات ...
سرگذشت مصادره های ایرانی
.... و پیش از 5/ 9 شب یا بعد از 7 صبح چه؟ در ساعات روز هم قدرت در دست شب روها بود. اگر در ساعات به اصطلاح ممنوع به خانه ها یورش می بردند برای ایجاد رعب بیشتر و گم کردن ردّ اموال در تاریکی بود. وقتی اموال را مافوق ها صورت جلسه کنند و در اختیار بگیرند چیزی به تفنگچی ِ دونپایه نخواهد رسید. ترجیع بند همه، چه تفنگدار و چه غیرمسلح، این بود: انقلاب کردیم فلان کار را بکنیم، انقلاب کردیم بهمان کار را ...
نا گفته های وزیر مسکن در دولت نهم از بازسازی بم و شکل گیری مسکن مهر / سعیدی کیا: همیشه گفتم مسکن مهر
ترین استادیوم کشور در بم است چرا که همه چیز زنانه و مردانه در آن وجود دارد. اولین استادیومی است که یک نیمچه سایه بانی دارد. در بم سه میلیارد تومان مردم به حساب کمک کردند. فکر شد که با این پول چه کار کنیم. بعد از من که آقای تابش آمد ندبا مشورت آنها یک تصمیم بسیار خوب گرفته شد و تمام خانه های بم بیمه شد. یعنی آن پول صرف بیمه شدن خانه ها بم شد. در حال حاضر تمام خانه های بم بیمه است. اگر ...
وقتی توکلی زمین های غصبی را از خاله خود پس گرفت
من این کار را کردی؟"؛ گفتم: "من آن خرابه ها را دیده ام که آباد کرده ای، ولی نمی دانم غیر از خرابه، جاهای دیگر را هم گرفته ای یا نه، چون آن موقع بچه بودم و چیزی نمی فهمیدم؛ حالا هم دادگاه هرچه گفت باید تسلیم شویم، راهی دیگر نداریم." خاله با شنیدن حرف های من خانه را ترک کرد و پیش آیت الله العظمی شیخ هاشم آملی، شوهر خاله اش و پدر لاریجانی ها، شکایت کرد. یادم هست روزی به قم رفته ...
پادشاه عمان میانجی مذاکره مخفی آمریکا با ایران
دریافت کنند. قبل از این که آمریکا را ترک کنند، دوباره با آن ها دیدار کردم و دعایم را [بدرقه راهشان کردم و] با آن ها به تهران فرستادم. آن ها اجازه پیدا کردند دیدار اشک باری با فرزندان خود داشته باشند، اما به آن ها اجازه داده نشد تا فرزندانشان را به خانه برگردانند. ایران از تمام این صحنه ها به عنوان یک شاهکار تبلیغاتی استفاده کرد. در مدتی که این مصیبت ادامه داشت، من سعی داشتم از هر کانال پشت ...
مردم باید در رفتار روحانیت نشانه های پیامبر(ص) را ببینند
تنبیه کرد، دست پدر را می بوسد. چون وقتی مریض بود بالای سرش بود، وقتی مسابقه داشت کنار زمین تشویقش می کرد، زمانی که در مدرسه می خواستند به او جایزه بدهند حضور داشت، در همه این عرصه ها پدر بود، اینجا هم هست و حق دارد تنبیه کند. اما اگر من پدری باشم که فقط توی گوش فرزندم بزنم و مسئولیت های دیگر را نادیده بگیرم، بچه از خانه فرار خواهد کرد. مردم این را می فهمند. روحانی ما باید با مهربانیش، محبتش، پدری اش ...
این عاشقانه رنگ خون دارد/ انسانِ آگاه در دل تراژدی بالفعل
بیشتر می توان به این موضوع دقیق شد، پدر یا مرد خانه بی تفاوت به سیاست و سیاسیون نیست و در عین حال جنسی فرهنگی و به دور از حال و هوای سیاسیون دارد. مادر یا زن خانواده هم پای مرد همه چیز را به جان می خرد و هر دو در این راه قربانی می دهند. ایا این موضوع مد نظر شما بوده یا نه؟ - طبعا وقتی سراغ مفاهیم قابل اعتنا در تاریخ معاصر کشور خودمان می رویم با انسان های برجسته ای برخورد می کنیم که در ...
جزییات جنایت وحشیانه اصفهان از زبان پدر مقتول
موقع سراغ پسرم را گرفتم که مادرش گفت او با پسرعمه اش و بقیه بچه ها در حال بازی است. نمی دانم چرا دلشوره داشتم. یک ربعی که گذشت خودم به دنبال مهدی راهی کوچه شدم. همه بچه ها در کوچه بودند اما از مهدی خبری نبود. با خودم گفتم حتما در گوشه ای مشغول بازی است اما هر چقدر دنبالش گشتم او را ندیدم. از مهدی خبری نبود و من که نگران شده بودم، تمام خیابان های اطراف را هم گشتم ولی هر چه بیشتر می گشتم بیشتر به این ...
کوچک زاده: این شکل واگذاری مدرسه به بخش خصوصی را خیانت به مردم می دانم
، قانون اساسی، انقلاب؛ بعد هم زیرش در خانه های چند هزار متری هر غلطی که خواستی بکنی. نمی شود چون یک احمق چینی گفته می خواهد زلزله بیاید با مال مردم شب تاسوعا با هلی کوپتر بروی سد لتیان اسکی روی آب، بعد بخواهی مردم حُرمَتت را نگه دارند. این ها یک واقعیاتی است که بخواهید یا نخواهید هر چیزی که باشد، سیل این مردم، شما را خواهد شست. ممکن است ما را هم با خودش نابود کند، چون وقتی سیل آمد همه را با هم خواهد ...
من به قصد حاجتی چشمم به صاحبخانه خورد شعله ی عشقی مرا تا آتش عشق تو برد
آرام شدم، بدون اینکه بفهمم چطور و کجا، آرام شدم و ذهنم به کار افتاد، سعی کردم رابطه مان را ترمیم کنم و مهم تر از همه حواسم به تمام واجبات و محرمات بود، البته فقط برای اینکه خدا همسرم را برگرداند و در این میان مانده بود حجاب، سختم بود، خیلی سخت، گاهی بهش فکر می کردم و سریع از رویش می گذشتم، این یکی دیگر در توانم نبود، می گفتم خدایا تو ازدواج ما را درست کن، حجابم بماند برای بعد تا اینکه چله ...
همسر شهید قشقایی: صبری که خدا عطا می کند را با تمام وجود حس کردیم
...، صاحب فرزند شدید؟ پسرم محمدحسین در سال 81 به دنیا آمد؛ یعنی حدوداً دو سال بعد از ازدواج . - رفتار شهید قشقایی در منزل چگونه بود؟ آیا به گونه ای رفتار می کردند که هنگام نبودشان در منزل خلأ حضور ایشان را حس کنید؟ شاید این تعریف ها حرف هایی کلیشه ای باشد، اما واقعاً از همه لحاظ خوب بود و من به عنوان همسرش از او رضایت کامل داشتم. هر وقت از سرکار برمی گشت خستگی را پشت در می ...
دو رکعت نماز عالمی که معبد هندوها را به باد داد!
گرفته و رفتند و در تخت پولاد مشغول جستجو شدند و به میرفندرسکی(رحمة اللّه علیه) برخوردند و دیدند نشانی ها بر ایشان تطبیق می کند. بعد از سلام و عرض ارادت، عرض کردند: این سید، چه تقصیر داشته که شما او را ادب نموده اید؟ جناب میرفندرسکی فرمودند: من مدتی حرف های او را گوش کردم. او کلا از عذاب و قهّاریت خدا سخن می گفت و این سبب می شد که مردم از خدا ناامید و دور شوند و حال آنکه همه انبیا آمده اند ...
گفتگو با شاعر ترانه های حامد زمانی
می بیند و این خوب است. **شعر مقاومت و آیینی پررنگ ترین گونه های شعری معاصر * آیا شعر مقاومت توانسته است به عنوان یک گونه ی مستقل شعری خود را در فضای ادبی بعد از انقلاب تثبیت کند؟ قطعا بله. شعر دفاع مقدس هم دوش شعر آئینی پررنگ ترین گونه های شعری در عصر حاضر هستند و هر دو به صورت پویا در حال رشد و تکامل هستند. * گاه برای شعرهای دفاع مقدس عناوین دیگری چون شعر ...
خواب دیدم شهید می شود
نشدم ولی چند دقیقه بعد حالم به هم ریخت و زنگ زدم به پسرخاله ام. نپرسیدم چه شده فقط گریه کردم. فهمیده بودم او شهید شده و حتی زخمی هم نشده. تلفن را قطع کردم. زنگ زدم به مادر آقا مصطفی. باز هم فقط گریه کردم. بعد یکی از دوستانش زنگ زد. گفت ایشان در بیمارستان است. بیمارستان لبافی نژاد از خانه ما زیاد راهی نبود. منزل خاله ام نزدیک آنجاست. خاله ام آمد منزل ما. آژانس گرفتیم. آن روز ترافیک بود ...
انوری: سینما و ادبیات دِین خود را به انقلاب ادا نکرده است
کودکی با اینکه در محیط روستایی بودم با کتاب، قصه و کلام الله مجید ارتباط داشتم. آن زمان مکتب خانه می رفتم و خیلی خوشحالم که باب آشنایی من با دنیای علم و کتاب از این طریق بود. نخستین جمله ای که یاد گرفتم هوالفتاح العلیم؛ بسم الله الرحمن الرحیم بود؛ یک سالی را در مکتب خانه بودیم و بعد به مدرسه رفتیم اما قبل از این پای قصه قصه گویان بودم و یا در مراسم دوره ای، قرآن خوانی ها را زیر کرسی گوش ...
پیش گویی یک شهید از نحوه شهادتش
ساده نشستم سرِ سفره عقد و بعد از مراسمی که توی خانه خودمان برگزار شد. صبح که از خواب بیدار شده بود، داشت همه چیز را مهیای رفتنش می کرد. موها و صورتش را اصلاح کرد. وقتی دیدمش، یک لحظه خیلی خوشم آمد از قیافه اش. گفتم: خیلی خوشگل شدی ها. خوشحال گفت: سرم رو برای رفتن اصلاح کردم. ناراحت شدم، گفتم: نگو این حرف ها رو، آدم دلش می گیره. انشاء الله بازم میری و صحیح و سلامت برمی گردی. ولی او باخنده ...
سه روایت متفاوت از زندگی شهید احمدی روشن
رئیس ایران خودرو باش! گفت: نه! گفتند توی وزارت نفت پست بگیر! گفت: نه! همین صنعت هسته ای ماندن می خواهد. زرنگ بود مصطفا. بوهایی شنیده بود. نرفت و رسید! *** از در مدرسه آمد تو. رفتم طرفش. دست دادم. پوستش زبر بود، مثل همیشه. درس و بازی مان که تمام می شد، می رفت پای مینی بوس کمک پدرش. همه کار می کرد: از پنچرگیری تا جارو کردن کف مینی بوس. تک پسر بود، ولی لوس بارش نیاورده بودند. از ...
ماه عسل معلم فداکار در بیمارستان
بودم که چطور آدما می تونن از حال هم غافل باشن، بسم اللهی گفتم و فردای اون روز از مدیر مدرسه جویای احوال یعقوب شدم. تصمیم خودم رو گرفته بودم، نمی توانستم در مورد مسایلی اینچنین بی تفاوت باشم، باید به او کمک می کردم. چندی بعد با همراهی مدیر مدرسه به خانه یعقوب رفتیم. کلبه ای فقیرانه که یعقوب، برادر و مادرش را در خود جای داده بود، اندکی وسایل مورد نیاز زندگی دور آن خودنمایی می ...
نامه جمعی از اساتید هندی به رهبر ایران؛ قزوه را به هند برگردانید
آقای قزوه و شکل گرفتن انجمن ادبی بیدل، ما در هندوستان فقط چند شاعر انگشت شمار پارسی سرا داشتیم که همه در کنج پستوی خانه به زبان فارسی شعر می سرودند. امّا به لطف خداوند، در زمان حضور آقای قزوه هر ماه تعداد بی شماری از ادب دوستان در این انجمن ها در شهرهای مختلف جمع می شدند و گاهی به همه نوبت نمی رسید که شعرشان را بخوانند یا به زبان شیوای فارسی سخنرانی کنند. خیلی از این شاعران جوان را خود ...