سایر منابع:
سایر خبرها
مردی که می خواهد مرگ همسرش را فراموش کند/ ماجرای تلقین به دیگران
توسط آزمایشاتش به وسیله ای می رسد که با استفاده از آن می تواند سایز بدنش را به بزرگی یک گودزیلا و یا به کوچکی یک مورچه تبدیل کند و به همین دلیل به او لقب مرد مورچه ای می دهند. هنری متوجه می شود که این اختراعش می تواند به امنیت مردم جهان لطمه بزند برای همین این مسئله را مخفی نگه می دارد. سال ها بعد، هنری متوجه می شود که شاگرد سابقش دارن موفق شده است که به دانش کوچک سازی انسان پی ببرد و لباسی تحت ...
ناگفته هایی از شکنجه گاه هولناک پدر جنایتکار
مادرم از راه رسید و میله بارفیکس را از پدرم گرفت و پس از یک ساعت کلنجار رفتن با او راضی اش کرد محمدحسین را به بیمارستان ببرند. محمدحسین گوشه ای افتاده بود و ناله می کرد که بعدها شنیدم به بیمارستان نرسیده و جان باخته است. این دختر که زنده ماندن خود را معجزه می داند، گفت: من بعد از رفتن پدر و مادرم به سختی توانستم روی پایم بایستم که عمه و مادربزرگم به خانه مان آمدند و شروع به تمیزکردن ...
مردی که می خواهد مرگ همسرش را فراموش کند؛ ماجرای تلقین به دیگران
تلویزیونی زیرخاکی به کارگردانی شهره لرستانی، جمعه 24 اردیبهشت ماه ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم با بازی فاطمه گودرزی، خشایار راد، هیلدا خسروی، محمد یگانه و فریبا ترکاشوند آمده است: مرتضی جوان ساده دل روستایی است که پس از فارغ التحصیلی در رشته زبان چینی از دانشگاه نمی تواند هیچ کاری پیدا کند و در نتیجه راهی زادگاهش لرستان می شود. در آنجا او به طمع یافتن گنج با ...
ناگفته های فاطمه از شکنجه گاه هولناک پدر بی رحم +عکسf
باخته است. این دختر که زنده ماندن خود را معجزه می داند، گفت: من بعد از رفتن پدر و مادرم به سختی توانستم روی پایم بایستم که عمه و مادربزرگم به خانه مان آمدند و شروع به تمیزکردن آثار خون ها کردند. وقتی خاله و مادربزرگم – مادر مادرم- آمدند خواستند مرا با آژانس به بیمارستان ببرند که پدرم رسید و به زور مرا سوار ماشین خودش کرد. آخرین چیزی که پیش از بیهوش شدن به یاد دارم این است که ...
مهریه بالا شآن دختر را پایین می آورد
فراوانی نوشته شده و مردم دیگر از قدرت آن در خوشبختی آگاه شده اند. اهل ورزش کردن هستید؟ بله. پیاده روی را به صورت مستمر انجام می دهم. اما خیال دارم ورزش کردن را به شکلی جدی تر از قبل در برنامه روزمره ام بگنجانم. چون سلامتی نعمتی است که اگر از دست برود، براحتی هم به دست نمی آید. آشپزی تان چطور است؟ راستش همه می گویند دستپختم خوب است و معمولا بقیه از تمام غذاهایم راضی ...
ملاک انتخاب همسر از منظر امام سجاد (ع)
داد و فرمود: از او محافظت کن و به او نیکی نما، که به همین زودی بهترین خلق خدا بعد از تو، از این دختر به دنیا می آید. وقتی از وی سؤال کردند؛ به چه علّت، امام حسین علیه السّلام را به عنوان همسر خویش انتخاب نمودی؟ در پاسخ گفت: پیش از آن که لشکر اسلام بر ما هجوم آورد، من رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را در خواب دیدم که به همراه فرزندش حسین علیه السّلام وارد منزل ما شد و مرا به ...
پیشنهادهای خواندنی بازیگران
اخیر دنیا می شود. عاشق خواندن زندگینامه و خاطرات آدم ها هستم. قبل از این کتاب هم، کتاب برای این لحظه متشکرم نوشته والری تریرویلر را خواندم که روایتگر خاطرات بانوی اول سابق فرانسه است. رامبد جوان مجری برنامه خندوانه وبازیگر فیلم آذر،شهدخت،پرویز و دیگران بهروز افخمی و کارگردان فیلم ورود آقایان ممنوع می گوید: عاشق کتابخوانی هستم. حالا چه برای خودم بخوانم، چه برای دیگری. حتی اگر تمام ...
مجتبی مروتی جانباز 70 درصدی جنگ تحمیلی از شیرینی تلخی جنگ می گوید؛
شیمیایی است. در طول سال های جنگ وقتی برادرم زخمی می شد و به خانه می آمد خبرش می کردند که به شما نیاز داریم و تا در خانه پی اش می آمدند اما بعد از شهادتش به ندرت این اتفاق افتاد. بهتر است مسئولین نگاه ویژه ای به جانبازان داشته باشند و سری هم به خانه جانبازان بزنند. البته نه انتظاری از آنها داریم و نه از این بابت ناراحتیم. اما کم نیستند جانبازانی که نیاز به حمایت های معنوی دارند. بد نیست سری هم آنها ...
گذری بر زندگی دو فینالیست خندوانه
دانم از چه کسی؛ دلخورم از اینکه چرا یک برنامه ای مثل خندوانه باید باعث شود ارشا به یک چهره تبدیل شود. چرا نباید بدانیم یکی مثل ارشا در آخرین اثر جیمز باند با آنها همکاری داشته. نمی دانم دلخوری و گلایه ام از چه کسی است و خوشحال هستم یک خندوانه ای بود که این اتفاق را به وجود آورد. می دانم اگر رامبد جوان در آن کارگاه حضور نداشت یک جای دیگر و به شکل دیگری احتمالا می بود. چیزهایی که بیان می کنم ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی+تصاویر
، نیلوفر خوش خلق، علیرام نورایی و همسر محترم و روزبه معینی در جمع حضور دارند. عکس یادگاریِ سجاد افشاریان در کنار رامبد جوان و استاد امین تارخ که بچه محل و همشهری سجاد هم هست، در پشت صحنه برنامه خندوانه. سلفی یادگاری عزیزان پس از تماشای یک نمایش. فرهاد بشارتی عزیز هم در جمع حضور دارد. حسین سلیمانی و امیر آقایی، دو بازیگر زحمتکشِ جامعه سینمایی. دانیال عبادی و ...
می خواست گمنام بماند اما خدا پرآوازه اش کرد
نماز شب می خواند. می دیدم در نماز شب هایش چقدر گریه می کند. بعد از شش ماه این دفترچه پاک پاک بود. یعنی نشان می داد ایشان قبل از شهادتش واقعاً به مرحله شهادت رسیده بود. دقیقاً این 15 مطلب را بجا آورده بود. دوستانش می گفتند می دیدیم همه این موارد را در زندگی اش رعایت می کرد. مجذوب خدا بود. انسانی بود که مجذوب تمام عیار خدا بود. در بعضی نوشته هایش آورده بود خدا همیشه به اعمال ما ناظر است. روی سنگ قبرش ...
پاسداران مازندرانی که در حلب معراجی شدند
روزها حال و هوای مازندران و فریدونکنار کمی متفاوت تر است. ماه شعبانی که به بوی شهید مدافع حرم معطر شده و فضای دلنشینی را در مازندران و فریدونکنار ایجاد کرده است. اما امسال فرا رسیدن سوم شعبان، روز پاسدار در مازندران و فریدونکنار نسبت به سال های گذشته متفاوت است، چراکه برای نخستین بار شهدای پاسدار مدافع حرم در کنار خانواده، همسر و فرزندان شان نیستند. کسانی که در تأسی ...
همنشینی با با برادر شهید و جانباز موفق خیابان نصر
بروم اما قبل از حرکت مرا از اتوبوس پیاده کردند و گفتند سن و سالت برای به جبهه رفتن کم است. پای اتوبوس خیلی گریه کردم اما گفتند نمی شود و قول دادند که مرا برای آموزش به پادگان امام حسین(ع) که الان دانشگاه امام حسین(ع) شده معرفی کنند. اصرار حاج امیر برای حضور در جبهه و تأکید مسئولان طی کردن دوران آموزشی ادامه پیدا کرد: بعد از گذراندن دوران آموزشی خیلی دوست داشتم در عملیات رمضان حضور داشته باشم ...
پاسدار، جانباز ماهنشانی که مدال شهادت را نیز بر گردن انداخته است
برادر خریدار ناز خواهر است، برادر تکیه گاه خواهر است حیف و صد حیف علیرضا رفت و نبودنش هر لحظه که فکرش را می کنم آزارم می دهد این خواهر مهربان از دوران تحصیلی شهید در زمان ابتدایی می گوید: ما همین جا یعنی بافت قدیم ماه نشان می نشستیم مدرسه یادبود فاصله چندانی با ما نداشت مثل همه بچه ها می رفت مدرسه پدرم بنایی می کرد وضعیت مالی نسبتا خوبی داشتیم فقط می رفت مدرسه درس می خواند و بعد آمدن به خانه هم به ...
آرمانگاردی بری بادیگارد حاتمی کیا
تواند نمادی از آینده ای روشن باشد. میثم را می توان از دید حاتمی کیا، تا حدودی جوانِ تراز انقلاب اسلامی دانست؛ جوانی که به کشورش تعهد دارد. راضیه همسر حیدر که در سراسر فیلم، رابطه ای پرمهر و صمیمی با او دارد. راضیه، مدیر مدرسه ای است که حتی بیرون از مدرسه هم خودش را در قبال شاگردانش مسئول می داند. با این که راضیه نسبت به فاطمه همسر حاج کاظم در آژانس شیشه ای، حضور بیشتر و ...
نمی گذاریم بی بی جانمان باز به اسارت برود
در چنین محیطی رشد کرد و واقعا به اهل بیت ارادت داشت. همسرم قبل از عباس مدافع حرم شده بود. البته پدر اصلی عباس فوت شده است. از هفت فرزندم، جواد، قاسم و عباس از همسر اولم هستند که در جوانی فوت شد. مهدی، محمود، فاطمه و فرشته هم از همسر دومم هستند. همسرم قبل از عباس مدافع حرم شد و در واقع عباس پا جای پای او گذاشت. پس همسرتان هم مدافع حرم هستند؟ ایشان از مجاهدان افغانی بودند که علیه ...
رمز "یا زهرا "گره گشای مشکلات حسین/29 سال زندگی روی ویلچر
اهواز مرا به بیمارستان نمازی شیراز بردند و در آنجا ترکش را در آوردند، پیش از عمل گروهی مامور شده بودندکه به خانواده ها خبر دهند نزدم که آمدند گفتم بگذارید بعد عمل به محض اینکه عمل تمام شده بود به سراغم آمده بودند و بنده شماره خاله ام را که حفظ بودم، دادم . به بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان که اعزامم کردند مادرم که نمی خواست بی تابی اش را ببینم جلو آمد و گفت خدا از تو قبول کند. وی در ...
دخترکی که دلتنگ خنده های پدر آسمانی اش شده است
بلباسی بابیان اینکه همواره به محمد افتخار می کنم، ادامه می دهد: باوجود اینکه در سالهای متمادی در زمان های تحویل سال نو، محمد در کاروان راهیان نور بود و در خانه حضور نداشت من هیچ وقت نبود او را احساس نمی کردم. وی زمان شنیدن خبر شهادت همسرش را این گونه توصیف می کند: وقتی خبر شهادت محمد را شنیدم نماز شکرانه خواندم چون مطمئن بودم او شهید می شود چراکه او همیشه به من سفارش می کرد بعد از شهادتش ...
گفتگو خواندنی با یک جانباز مدافع حرمی / زنده برگشتم؛ زنده از خان طومان + عکس
...> **چرا مدافع حرم شدید؟ من فرزند شهید هستم. وقتی چهار ماهه بودم، پدرم در جنگ های نامنظم از یاران شهید چمران بودند و در یکی از این جنگ ها هم شهید شدند. شش ساله بودم که عمویم به شهادت رسید و من هنوز تصویر بدن تکه تکه شده او را وقتی در سردخانه می شستند به خاطر دارم. شهادت، راهی بود که در خانواده ما وجود داشت، فقط آن موقع این فرصت بود که پدر، عمو و جوان های دیگر بروند و از کشور دفاع کنند و در این ...
تسهیلات و امکانات ویژه برخی خودروها سوژه جناب خان شدند + فیلم
رامبد جوان یادآور شد، نسل جانبازهای بعد از جنگ خانواده هایشان هستند؛ چون آن ها هم به نوبه خود ایثارگری و مقاومت کردند و با وجود همه مشکلات در تمام لحظات همراه این عزیزان بودند و هستند. و آرزوی سلامتی و دل شاد هم در آخر، پایان بخش خندوانه ای دیگر شد. شاد باشید. http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/2/22/4510956_156.mp4 گزارش از: فاطمه شهدوست باشگاه خبرنگاران ...
می خواهم پدرم بالاخره به خوابم بیاید/ خندوانه راوی دلاوری ها شد + فیلم
فاطمه دختر شهید ترک با اشاره به رفتن افتخارآمیز پدرش آرزویی که شادش می کند را این طور عنوان کرد: چیزی که من را شاد می کند، این است که پدرم به خوابم بیاید چون از وقتی که خبر شهادتش را دریافت کردیم، مدت هاست که به خوابم نیامده. لینک دانلود
انتقام خونین دختر ایدزی از نامادری اش
حلقه به گوش کامل نامادریم شد و به راستی من دیگر هیچ جایگاهی در زندگانی پدرم نداشته و پنداری نامادریم توانسته بود با نیرنگ های بی نظیر خود، پدرم را دچار سحر و جادوی ابدی کرده و ماهیت وجودیش را دچار دگرگونی اساسی کند. پدر،به پیشنهاد نامادریم با ادامه تحصیل من مخالفت کرد و برای همیشه من را از رفتن به دانشگاه بازداشت، نامادریم که از حضور من در خانه چندان دل خوشی نداشت و همیشه ایّام من را به چشم یک ...
روایت شوخ طبعی های 2 مدافع حرم در برنامه خندوانه
و بچه ها را بیرون می برد. فاطمه دختر شهید محرم ترک نیز گفت: پدرم مرد بسیار خوبی بود شوخی زیاد می کرد. یک خاطره ای که از ایشان دارم و درس گرفتم این بود که در سفر به سودان از آنجا که این کشور مردم فقیری دارد وقت برگشت پدرم همه وسایلی که داشتیم را توی جعبه ریخت و به مردم چادرنشین داد. هدی کمالیان همسر شهید مدافع حرم علی اصغر شیردل دیگر مهمان برنامه خندوانه بود که از نحوه آشناییش ...
خورشیدی به نام حسین بن علی(ع)
به گزارش بلاغ ، خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام درادامه می خوانیم: ولادت در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت علی وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت علی (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه ای سپید پیچید ...
شبیه خوان عاشورا خودش هم کربلایی شد
.... همیشه از شهدا حرف می زد و یادواره شهدا و بنر شهدا را خودش کار می کرد. از سختی های زندگی با یک نظامی اطلاع داشتید؟ روح الله پاسدار تکاور بود. شب خواستگاری به من از سختی های کارش و مأموریت های طولانی مدتش گفته بود و من همه را قبول کردم تا اینکه بحث رفتنش به سوریه پیش آمد. چندماه قبل ثبت نام کرده بود ولی ما بی خبر بودیم تا اینکه نزدیک به اعزامش موضوع رفتنش را مطرح کرد. ابتدا ناراضی ...
فاطمه افتخاری: در خواب هم پرواز می کردم
داریم و فقط مختص آقایان نیست. این طور شد که قبل از گرفتن جواب آزمون کنکور با برادر و پدرم برای ثبت نام به باشگاه سپهرآشیان رفتیم و دوره آموزشی را گذراندم. جالب این بود که پدرم قول داده بودم اگر در کنکور نمره خوبی بگیرم برایم یک اسب می خرد، اما بعد از گذراندن آن دوره به پدرم گفتم به جای اسب برای من بال بخرد. از تجربه اولین پروازتان بگویید. اولین پرواز بلند من در سایت گردنه رخ ...
پرواز بر بال تهجد، قصه بهترین پدر دنیا
، پیش خودم باز می گردی، می گفتم که پدر من هم در سال های جنگ تحمیلی به جبهه رفته و سالم برگشته است، تو هم می روی و بر می گردی.. اما 45 روز بعد از رفتنش به سوریه خبر شهادتش را آوردند، او برای شهادت رفته بود و لایقش بود. این حرف سردار سلیمانی را شنیده اید که -در کنگره هشت هزار شهید گیلان -گفته است: شرط شهید شدن، شهید بودن است و تمام شهدا قبل از اینکه شهید شوند، شهید بودند همانگونه که شرط ...
برای زندگی کردن در صلح مجبوریم آماده جنگ باشیم / سرپرست تیم مذاکره کننده آمریکا گفت کره شمالی "کاملاً" ...
بکارگیری آنها نیز بسته به نیاز های دفاعی خود کاملا تسلط یافته است. در این میان امریکایی ها روی نیروی هوایی و مشخصاً فرمانده آن محمد خاتمی که همسر دوم فاطمه خواهر ناتنی شاه (فرزند چهارم رضاخان از عصمت الملوک دولتشاهی) بود به عنوان جایگزین احتمالی شاه برنامه ریزی کرده بودند (فاطمه پهلوی در امریکا تحصیل کرده و قبل از ازدواج با محمد خاتمی با یک روزنامه نگار امریکایی به نام وینسنت لی هیلر در ...
لباس عزای سید الشهدا را تا لحظه شهادت بر تن داشت
بچه ها خداحافظی کنم و برگردم. تماس قطع شد و نتوانستم با حمید خداحافظی کنم. یک هفته گوشی اش خاموش بود تا اینکه از دفتر آمدند و خبر شهادتش را دادند. بعد از یک هفته جنازه شوهرم را آوردند و خیلی اذیت کردند که پیکرش را به خودمان نشان دهند. صورتش را که باز کردیم یک طرف صورتش رفته بود. گفتند تک تیرانداز به پیشانی اش شلیک کرده است. خودش که زنگ می زد می گفت دعا کنید جلوی حضرت زینب(س) شهید شوم و دوست ندارم ...
حرف های خواندنی همسر شهید عبدالصالح زارع
دشواری بود. علم کردن خیمه ها، آب رسانی، غذا، برنامه های فرهنگی، سخنران، مداح و... همه و همه هماهنگی زیادی نیاز داشت. *لذت خدمت به شهدا همیشه همینطور بود که از کارهای سختی که به نظرش انجامش لازم بود فرار نمی کرد و حتی خودش را به سختی می انداخت. لذت عجیبی از خدمت به شهدا می برد. بعد ازدواج ما، 2 سال تا شهادتش فاصله بود که متأسفانه نتوانستم با او به فکه بروم. آقاصالح با دیگر ...