سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های تنها زن تاریخ خبرگان
یا همراهی با افرادی مانند آیت الله طالقانی زیر فشار قرار نگرفتید؟ تذکر می دادند. دستگیر هم شدید؟ خیر اما خاطره ای در ایام پیروزی انقلاب دارم. یک شب ساعت 9 بود که در منزل را زدند. در را باز کردم و بالا آمدند و بدون اجازه وارد شدند. فردی از میان آنها که ظاهرا مسئول آن گروه بود، گفت: تنها زندگی می کنید؟ شما می دانید من کی هستم، اگر من آدمکش بودم چی؟ گفتم تا خدا را دارم از هیچ چیز نمی ترسم. گفت: چند ...
پیکار پاندویی ها و کورویی ها (1)
آنان سه خدمتکار گماشته است و گاه در یک شب ده هزار کس را به مهمانی می خواند و برای همه ی آنان خوردنی ها و نوشیدنی هایی خوش گوار و اعلا در ظروف زرین می دهد؟ هیچ می دانید که او چند گله اسب دارد، چند فیل دارد؟ هیچ می دانید که در چراگاه ها و مرغزارهای او سی هزار مادیان و شتر می چرند؟ از روزی که من شکوه و حشمت دربار او را دیده ام زندگی خویش را بسیار پست و حقیر می یابم. زندگی من در برابر ...
متن و حاشیه شب باشکوه شهرزاد / پرستویی: صداوسیما یاد بگیرد + تصاویر
... کرمی در ادامه توضیح داد: اصغری قاتل حشمت نبوده و این تصور برای مخاطبان فقط به دلیل شباهت چهره دو بازیگر به وجود آمده است. اصغیر فقط عاشق است. در ادامه مهدی سلطانی سروستانی با بیان این جمله به طنز که اولا اصغری غلط کرده که عاشقه، گفت: خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم. ما حقمان بود که جشن بگیریم زیرا سازندگان این سریال بسیار تلاش کردند که بهترین را بسازند و حالا که این سریال با ...
از خرید کارخانه آسفالت و برنامه های فرهنگی تا حضور اعضای شورای شهر در ستادهای انتخاباتی
، دیروز در سایت زرین خبر منتشر شد و در ادامه بخش دوم و مشروح این جلسه را با ذکر نام شخص سوال کننده، عنوان سوال و نام پاسخ دهنده می خوانید. مقتدر عضو شورای شهر میاندوآب خواستار ارائه توضیحات و تشریح خرید کارخانه آسفالت توسط آقای حاجی زاده و سجادی شد که حاجی زاده بعد از اصرار، حاضر به پاسخگویی شد. حاجی زاده: چون در کمیسیون فرهنگی هستم اگر سوالی در زمینه فرهنگی داشته باشید، در ...
دو روایت از داستان زخم های جانبازان نخاعی
خود و خانواده اش می گوید: " 6 برادر هستیم و من پسر چهارم خانواده هستم، همه ما به نحوی در جنگ شرکت داشتیم. یکی از برادرانم به خارک اعزام شده بود، و یکی دیگر از آنها سرباز نیروی هوایی و دیگری مثل خودم پاسدار بود، دوتای آخری هم از من کوچکتر بودند و پس از من به جبهه رفتند. من پاسدار بودم. پیش از جنگ و اوایل پیروزی انقلاب، وارد سپاه شدم و در جنگ تحمیلی سه بار در سال های 59، 60 و 61 مجروح شدم. ...
قتل زن جوان به دلیل امتناع از برقراری رابطه نامشروع
محمود دست به کار شدند و این جوان را در محل سکونتش که اتاقکی در یک کارگاه جوشکاری بود، بازداشت کردند. متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی در همان تحقیقات اولیه به قتل زن ناشناس اقرار کرد و گفت چون آن زن پیشنهاد او را برای برقراری رابطه نامشروع نپذیرفت، دست به جنایت زد. این نوجوان در اعترافاتش گفت: من همراه خانواده ام در شهری کوچک زندگی می کردم. پدرم دو همسر داشت و خانواده ما شلوغ بود؛ به همین خاطر ...
باخ نوازی در ولی عصر
صورت آزاد یاد گرفته ام.افرادی که موسیقی کارکرده اند منظور من را از تحصیل آزاد موسیقی متوجه می شوند.من تمام ارکان آموزش موسیقی از جمله تئوری، هارمونی و غیره را به صورت آزاد و در منزل یادگرفته ام . به دانشگاه نرفتم چون نمی خواستم وقتم را پشت کنکور هدر دهم.من موسیقی را بدون استاد و تنها با کتاب یادگرفتم و فکر می کنم الان چیزی حدود 18 سال است ساز می زنم. دامون: من از حدود 10 یا 11 سالگی ساز می ...
گره کور معمای قتل وآتش زدن دختر8ساله پس از 5سال هنوز باز نشده است
دنبال حادثه را نگیرد، بلایی را که سر حدیثه آوردم بر سر دختر او هم خواهم آورد. یکی دیگر از شاهدان اظهار داشت: چند روز بعد از جنایت در حال عبور از کنار خانه قربانی بودم که مادربزرگش به من ناسزا گویی کرد و گفت: به خاطر گرفتن پول، به ناحق شهادت دروغ داده ام و خون نوه اش را پایمال کرده ام. با شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدم، می خواستم بروم شکایت کنم وقتی ماجرا را برای امیر تعریف کردم گفت که یکی دیگر از بچه هایش را هم می کشم! در ادامه جلسه متهم شهادت این دو نفر را تکذیب کرد بدین ترتیب قرار است محاکمه ادامه یابد. اکنون تحقیقات درباره این جنایت پیچیده ادامه دارد. ...
محسنی:تمدن نیاز ضروری نیست - رهدار:مدینه النبی نطفه تمدن اسلامی است
؟ ابتدای ظهور؟ محسنی: نه؛ ظهور که واقع می شود اول آن جنگی که در آن 15 سال انجام می شود، طاغوت به مفهوم حاکمیت زمینی طاغوت از بین می رود و بعد هم چون شیطان در زمین بدون اولیا می شود، خودش با لشکری از اجنه به جنگ امام زمان می آید. آنها در جنگ دیگری شکست می خورند که آنجا دیگر حاکمیت، حاکمیت حق است و جریان، جریان حق است و مردم رشد خیلی زیادتری کردند که شبیه چیزی که زمان حضرت سلیمان وجود داشت ...
پروین فرمان داد به مایلی کهن حمله کردم
و پنجعلی و... بودم. در آن زمان، بیشتر از اینکه با خانواده ام باشم، با اینها بودم. پرسپولیس در دهه 60 ، پنج دوره به قهرمانی رسید که دیگر هم تکرا نشد، در آن مدت آقا بهروز و آقا وحید دروازه بان های پرسپولیس بودند و تیم هم نتیجه می گرفت. سلطانی: همان روزی که با خانمم نامزد شده بودیم، بازی کیان و پرسپولیس بود (سال 60). خانم من با برادر و خانم برادرش به استادیوم آمده بودند و چون ...
فرهنگ در رسانه
...، به دنبال یک حال خوش و شعف درونی هستم . این طور نیست که حالا مثلاً اگر بزرگترین کارگردان سینمای دنیا هم به من پیشنهاد بازی دهد ، بدون مطالعه و آگاهی از نقش و حس درونی ام، بازی در آن را بپذیرم. نام کارگردان برای ایفای نقش در یک سریال یا حضور در یک نمایش چقدر برایتان اهمیت دارد؟ طبعاً خیلی مهم است و من برای بازی در یک فیلم و یا سریال باید بدانم که کارگردان آن کیست. اما این ...
سوشا مقصر قهرمان نشدن پرسپولیس است
منفجر کردم پلی که به سمت آبادان می رفت را من منفجر کردم. آبادان محاصره بود این قدر من قوی بودم و شجاع که کلمه مردن برایم ارزش نداشت. منزل ما یکی از بهترین خانه های آبادان بود. پدرم در شرکت نفت کار می کرد و ما آنجا شرایط زندگی مان بد نبود. در دوره انقلاب، ما شدیم بچه انقلابی های محل. من و برادرم، این طوری بودیم. جنگ هم که شد کاری نداشتیم که از شهر برویم. خانواده ام رفتند کرج اما من که نمی ...
ماجرای قتل دختربچه ربوده شده در راه مدرسه
، بلایی را که سر حدیثه آوردم بر سر دختر او هم خواهم آورد. یکی دیگر از شاهدان اظهار داشت: چند روز بعد از جنایت در حال عبور از کنار خانه قربانی بودم که مادربزرگش به من ناسزا گویی کرد و گفت: به خاطر گرفتن پول، به ناحق شهادت دروغ داده ام و خون نوه اش را پایمال کرده ام. با شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدم، می خواستم بروم شکایت کنم وقتی ماجرا را برای امیر تعریف کردم گفت که یکی دیگر از بچه هایش را هم می کشم! در ادامه جلسه متهم شهادت این دو نفر را تکذیب کرد بدین ترتیب قرار است محاکمه ادامه یابد. اکنون تحقیقات درباره این جنایت پیچیده ادامه دارد. ...
عاشق گل ها شدیم
سمت چپ، بچه ها سوار تابی شده اند که به درخت بسته شده و سمت راست، مردی روی نیمکتی بزرگ و پهن نشسته؛ مردی که حدوداً 50ساله به نظر می رسد و گلابگیر قدیمی روستایی است به نام کله که به استناد تابلوی ورودی آنجا، زادگاه کمال الملک است. میزبان ما غلامرضا غیاثی است؛ پدر یک خانواده کشاورززاده که حالا، دستی در گلابگیری دارندمی گوید: آدم باید عاشق کارش باشد، من عاشق این گل ها شده ام، چه چیزی بهتر از این سراغ ...
ناگفته های تنها زن تاریخ خبرگان/ نپذیرفتند رجال حذف شود
هم شدید؟ خیر، اما خاطره ای در ایام پیروزی انقلاب دارم. یک شب ساعت 9 بود که در منزل را زدند. در را باز کردم و بالا آمدند و بدون اجازه وارد شدند. فردی از میان آنها که ظاهرا مسئول آن گروه بود، گفت: تنها زندگی می کنید؟ شما می دانید من کی هستم، اگر من آدمکش بودم چی؟ گفتم تا خدا را دارم از هیچ چیز نمی ترسم. گفت: چند روز است مجاهدین اطراف منزل شما هستند که یک بلایی سر شما بیاورند. من آمده ام که ...
کریم باوی: سوشا مقصر قهرمان نشدن پرسپولیس است
. کلی با هم حرف زدیم داشتم پای برگه را امضا می کردم اما قرار شد تا ظهر خبر بدهم. بعد از ظهرش به خاطر مجتبی محرمی و سیروس منصرف شدم. چون سیروس به من گفت می خواهد فصل آینده برود پرسپولیس و من هم فکر کردم بروم آنجا، جمع مان دور هم جمع می شود. پرسپولیس که رفتم، زوج مان با فرشاد عالی بود. علی پروین همیشه می گفت توپ ها رو رو هوا بریزین واسه کریم، فرشاد تو هم اون جلو بپلک تا کریم توپ رو واست بندازه. یادش به ...
جوزانی: قهرمان فیلم هایمان کوچک و حقیر شده اند
ما خطری نداشته باشد. امروز شخصیت های ما آدم های کوچک و حقیری شده اند که حتی حاضر نیستند از یک لقمه نان بگذرند. امروز در فیلم هایمان همه داد می زنند. همه چیز داغون و کثیف است. من حتی در یک خانواده واقعی هم این میزان داد و بیداد را نمی بینیم. در ادامه و در بخش گپ هفت امیرعباس صباغ و سیدسعید هاشم زاده به سراغ علی عطشانی، کارگردان جنجالی این سال های سینمای ایران رفتند و با وی به گفتگو نشستند. ...
اهداف امسال رامبد جوان/شایعه دستگیری سحر قریشی/حسام نواب صفوی در کنار شهدای گمنام
است تا هر روز و هر شب، نمازهای جماعت در آن، با شکوه برگزار شود و تقریبا در هیچ نوبت از نمازهای جماعت، جای خالی برای ورود دیگران وجود نداشته باشد .. از همه چیز بهتر اینکه بیش از هفتاد درصد نمازگزاران در این مسجد را کودکان و نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند . کاش بیاموزیم و به کار بریم. رامبد جوان نوشت: رفقا سلام. می بینین که هی دارم آماده تر می شم برای اهداف امسالم. بیاین برای هدف امسالتون ...
فرهنگ در رسانه
قضاوت نهایی را به مردم و مخاطب واگذار می کند و این برگ برنده هر اثر خوب سینمایی است. حتی کوچک اما سخت درست. تو حتی برای آن راننده در شب تاریک میدان آزادی که کرایه 10 تومانی را نفری 50 تومان حساب می کرد هم جای دفاع گذاشتی در مقابل آن جمله اش که؛ از جبهه برگشتی؟ چه کنم؟ من هم زن و بچه دارم و محتاج! زمان 1371 خورشیدی، سکوت، سیاهی، نور، همان پرده بسم الله رحمان رحیم... از کرخه تا ...
مسعود جعفری جوزانی در برنامه هفت : جمشید آریا قهرمان بود اما منتقدان او را تحقیر کردند
فیلم قرارداد بستم، 2 سرمایه گذار فیلم کنار کشیدند و من برای تامین تعهداتی که به عوامل فیلم داشتم، به صورت اتفاقی از سر ناچاری توسط یکی از دوستان به آقای زنجانی معرفی شدم و بعد از یک جلسه ملاقات، ایشان موافقت خود با سرمایه گذاری در این فیلم را اعلام کردند. فردای آن روز پیش قرارداد را امضا کرد و گفت شنبه بیایید چک خود را بگیرید. یک ماه قبل از جشنواره ایشان بازداشت شد و حاشیه ها شروع شد. ...
نام من ریچل کوری است / روایت خواندنی از زندگی دختری که به دنبال حقیقت بود/ ریچل کوری در غزه چه دید؟
را سوراخ کرده است. در نتیجه کل خانواده در اتاق خواب پدر و مادر می خوابند. من روی زمین کنار کوچک ترین دخترشان خوابیدم و همه پتوهایمان را با هم تقسیم کردیم.به پسر خانواده درد کلیف انگلیسی اش کمک کردم، و همه با هم گورستان حیوانات خانگی را که یک فیلم ترسناک است دیدیم. :: چند روز پیش مادربزرگ خانواده برایم با کلی فوت کردن و اشاره به شال سیاهش به عربی سخنرانی کرد. از نیدال خواستم ...
داستان تلخ یک پل عابرپیاده
می دانستم که قصد خودکشی دارد حتما کاری می کردم که از تصمیمش منصرف شود. اما انگار هیچ کس او را ندید. مردم وقتی متوجه مرد شدند که او فریادی کشید و از طناب دار پایین افتاد. حالا بعد از آن روز هر عابر پیاده ای را می بینم که از پل بالا می رود دقت می کنم و ناخودآگاه ذهنم به سمت حادثه آن روز می رود. مرد دستفروش وقتی می شنود مردی که خودکشی کرده 67 ساله بوده می گوید: من زندگی سختی دارم. یک دخترم ...
توطئه زن ایرانی برای قتل شوهر افغان
حضور شوهرم در یکی از اتاق های خانه پنهان شد. او منتظر من ماند تا دستور قتل را بدهم. شب از شوهرم خواستم برای خوردن شام سر سفره بیاید. همان موقع همدستم متوجه ماجرا شد و به محض خارج شدن شوهرم از اتاق خواب، او را هدف شلیک گلوله قرار داد. با اطمینان از مرگ وی، جسد را در خودروی او انداختیم و با انتقال به جاده زرندیه ساوه همانجا رهایش کردیم. به خانه که بازگشتیم، لکه های خون را پاک کردم. بعد با سرهم کردن ...
فقط می خواستم او را بترسانم
می خارد و دلت کتک می خواهد. من هم می خواستم با دسته تی که به درخت تکیه داده شده بود، او را بزنم اما او هیکلش خیلی از من بزرگ تر بود و دسته تی را از من گرفت. بعد هم هولم داد و زمین خوردم. من هم که از رفتارهای او کلافه شده بودم قاتی کردم و گفتم ناموس ندارم اگر آتشت نزنم. بعد رفتم به اندازه یک بطری نوشابه خانواده بنزین گرفتم. رفتم اتاقم و شیشه مصرف کردم بعد هم سر بطری را بریدم تا راحت تر ...
مصرف مواد از 10 سالگی تا قتل هوس آلود
استادکارم در مغازه بودیم بعد از آن هم دوستانم آمدند ولی بعد از این که همه رفتند. من تنها شدم، خوابم نمی برد. در واقع تحریک شده بودم به همین خاطر حدود ساعت 2 بامداد بود که یک سیگاری (بنگ) بار کردم و از کارگاه بیرون آمدم. در همین حال چشمم به زن محجبه چادری افتاد که از زیر پل هوایی در ورودی پنجتن 55 عبور می کرد من هم بلافاصله دنبالش رفتم با او صحبت کردم و خواستم با من دوست شود تا به اتاق مجردی ام ...