سایر منابع:
سایر خبرها
حمایت های سازمانی از مزایای دریافت مجوز های سه گانه صنایع دستی است. به گفته مستوفیان مجوز ها بیشتر در رشته های گلیم بافی، سوزن دوزی، مشبک چرم و معرق کاری صادر شده است. انواع گلیم و سفره کردی، جاجیم، پارچه بافی، چادرشب بافی و حوله بافی، کلاه کرکی، دوخت لباس های سنتی، زیورآلات محلی، چاروق، انواع سفال از مهم ترین هنر های دستی خراسان شمالی محسوب می شود. بیش از 18 هزار نفر صنعتگر فعال دارای مجوز در 69 رشته در زمینه صنایع دستی مشغول به فعالیت هستند. ...
مشابه هم هستند؛ اما چادرشب های روستای قاسم آباد گیلان به دلیل طرح و رنگ خاص از ارزش هنری بیشتری برخوردار هستند. جالب است بدانید که روستای قاسم آباد به عنوان روستای ملی چادر شب بافی شناخته می شود. چادر شب شباهتی به چادر ندارد؛ اما چرا به این نام مشهور شده است؟ طبق پژوهشگران، این هنر دستی حداقل 600 سال در ایران قدمت دارد و چون شب ها به عنوان روانداز استفاده قرار می گرفته به این نام معروف ...
...، ابریشم ارزشمند بود و حتی قدرتمندان نیز مشتاق آن بودند. می گویند در اولین سال قبل از میلاد، چین 30 هزار توپ پارچۀ ابریشم، 7680 کیلوگرم نخ ابریشم و 370 دست لباس به مهاجمان متعلق به مناطق شمالی داد و اختلافات را فیصله داد. در میان افرادی که از قدرت کمتری برخوردار بودند پارچه چه بسا ارزش بیشتری داشت. در اسناد قانونی امپراتوری اویغورها (ترکستان چین، که امروزه با نام سین کیانگ شناخته می ...
...، استاد فرقه سیگو، با شمشیرزنی حرفه ای خود برتری پیدا کرد و نمادی از نور در دنیای هنرهای رزمی بود. با این حال، او به طور ناگهانی به همراه دی فی شنگ، رهبر اتحاد جینیوان، ناپدید شد؛ آن هم پس از اینکه قرار شد در دریای شرقی مبارزه کنند. ده سال بعد، لی لیان هوآ یک پزشک حومه شهر است که او به طور تصادفی مشهور می شود و به درون یک دنیای وحشیانه کشیده می شود؛ اما بلافاصله به این نتیجه می رسد که دیگر نمی ...
جامعه سنتی ترکمن برای تزیین لباس های مردان، زنان و کودکان و هم چنین پرده ها نیز استفاده می شد اما امروز عمدتاً در لباس زنان دیده می شود. نوع دوخت آن زنجیره فشرده و بسیار ریز است که در ترکمنی به آن سانجیم می گویند و بیشتر از نقوش هندسی و قرینه به صورت ذهنی بهره می گیرند. این هنر، تاریخچه ای کهن در تاریخ این منطقه دارد. گلدوزی مصور ترکمن از زمان سکاها رایج بوده و در دیگر دوره ها به ...
کنند و آن سینی چای را به دستم دهند!؟ ولی به این که بین همه بچه ها ظرف آبنبات دست من بود، به خودم می بالیدم و به هیچ قیمتی این افتخار را به دیگران واگذار نمی کردم. البته این کار، هدیه شکلاتی را هم به همراه داشت، شکلاتی با عطرِ جیب پدربزرگ.آقا که روضه می خواند، همه چادر روی صورت می کشیدند و عده ای گریه می کردند، آن قدر که غش و ضعف می کردند و باید فوری برایشان آب قند می بردیم! دو تا خانم پیر بودند ...