سایر منابع:
سایر خبرها
می خواست گمنام بماند اما خدا پرآوازه اش کرد
حرام اهمیت زیادی می داد و خیلی برایش مهم بود زندگی اش از راه حلال بگذرد. از همان زمان در یک مغازه هفت متری، برنج می فروخت و هنوز بعد از گذشت 70 سال هنوز همان مغازه را دارد. یادم است ایشان یک کتاب در رابطه با امام حسین(ع) داشت و از همان بچگی در محرم و صفر برایمان می خواند. صدای خوشی داشت و در مساجد مختلف اذان می گفت و وقتی از این کتاب در خانه می خواند ما گریه می کردیم و سینه می زدیم. محبت و ارادت ...
مردی که اجازه نداد "بدنش قصابی شود!"
2000 تا 75000 (تمام اعضا) فروخته می شوند. درست 30 سال پیش بود که برادر 18 ساله ابونگه که او هم یک زال تن بود، ناپدید شد. آن هنگام ابونگه تنها 15 سال داشت. استفان می گوید: او یک روز صبح از خانه خارج شد و دیگر به خانه برنگشت... چند روز بعد اعضای خانواده توانستند جسد او را میان بوته ها پیدا کنند. بدن او قصابی شده بود. شکمش باز شده بود و نمی دانم چه چیزی را از داخل شکمش برداشته بودند. ...
نظرات مردمی از خودروهای سمند و سورن مجهز به موتور EF7
آقا پراید بخر سمند نخر والسلام عباس ویشلقی — 5-سلام بنده سمند EF7 پایه گازسوز مدل نود دارم که البته سال 89 ثبت نام کردم ولی با شش ماه تاخیر سال نود تحویل گرفتم از ابتدا تا الان که ماشین صد و هفتاد هزارتا کار کرده مشکلی با موتور ماشین نداشتم و به غیر از خرج های معمول خرج دیگه ای نداشت و قدرت موتور حتی روی گاز هم خیلی عالیه ولی خوب موتور ایراداتی دارد مثل داغ شدن زیاد موتور ...
نقشه دختر ایدزی برای انتقام خونین از دوست پسرش / گفتگو با این دختر در زندان
...، ناباورانه مبتلا به بیماری ایدز شده ام. پس از شنیدن خبر بیماری وحشتناک ایدز به راستی دیگر ازهمه چیز تهی، زمین گیر و به تمامی پاک باخته شده بودم وعامل همه بدبختی ها خود را در رامین جستجو می کردم، به همین دلیل همواره از او کینه شتری بر دل داشتم و می خواستم که به هر شکلی که شده وجود ناپاکش را از صفحه زمین پاک کنم تا دختران دیگری چون من در اثر فریب اوزندگیشان نابود نشود. بنابراین با ...
حمله مرگبار با چاقو به همسر باردار در توهم شیشه
هر دری زده ، راه رهایی ازآن را نیافته بودم و روز به روز حیران تر از گذشته در سراب زندگی خود غوطه ور می شدم. ساعتی از شب گذشته و ستاره خوابیده و من نیز بر طبق عادت معمول خود، سرگرم مصرف مواد شده بودم و برای اینکه بتوانم تا اوج رویاهای خود سفر کرده و کاخ های آرزوهایم را یکی پس از دیگری طی کرده و به سرایی آکنده از مروارید های گران قیمت والماس های نورانی در بستر گنج های ناپایان دست یابم ، بی نهایت دل ...
فرهنگ در رسانه
سکوتی تکان دهنده و فاصله ای پرناشدنی منجر شود. صحنه ای از این دست را به طور نمونه، پس از ملاقات آنها با زوج زن و شوهر دیگر فیلم شاهد هستیم، در صحنه ای شبانه که گیدی و کریس در حیاط منزل این زوج با آنها گفت وگو می کنند و به صورتی نامترقبه این گفت وگو با اختلاف و دلخوری میان آن دو به اتمام می رسد و صبح روز بعد، با بازگشت همه چیز به حالت عادی در گردشی در کوه ادامه می یابد. چگونگی صورت بندی اده از ...
ناگفته های سحر قریشی از ازدواجش +تصاویر
.... آقای علومی شما چند سال دارید؟ علومی: 28 ساله هستم. پس خیلی زود به شهرت رسیدید؟ علومی: برای من در سن 17-18 سالگی این اتفاق افتاد. وقتی بعد از چند تجربه آهنگسازی برای اولین بار یکی از کارها را خودم خواندم، آهنگ به سرعت پخش شد و آنقدر خوشحال بودم که به سرعت کارهای بعدی را ساختم. حس لذت بخشی بود؛ مثل حس قدرت بود که کارتان را دیگران می شنیدند. آن موقع ...
اختصاصی / چند سکانس از اسطوره بودن حجازی از نگاه یک خبرنگار
این تعصب مثال زدنی اسطوره بود . برای مردم ... در بیمارستان بودیم .من بودم و بهناز شفیعی و ناصری که روی تخت دراز کشیده بود .ناصر حجازی خوب نمی توانست صحبت کند.درد بیماری زبانش را شل کرده بود .باید خیلی فکر می کردی تا متوجه شوی او چه می گوید .گزارشی را که برایش نوشته بودم را خواندم .گفت خیلی زیبا است .بعد چند بار جمله ای را تکرار کرد که من متوجه آن نمی شدم .به نازی خانم گفتم ...
صادق کارهایش را خدا محور کرده بود/ به خواسته ی فرزندم در مجلس عزایش سیاه نپوشیدیم/ رازی که برملا شد!
... آناج: زمانی که رفتنش به سوریه حتمی شد شما چه حس و حالی داشتید؟ مادر: چون زمان زیادی است که در خانه ی ما بحث سوریه است به همین خاطر مسئله ی شگفت انگیزی نبود. از آن جایی هم که صادق و هم صالح هردو تو دار هستند به ما چیزی نمی گفتند، اما بعد ها متوجه شدم که در طی این یکی دو سال در پادگان ها افراد اعزامی به سوریه را آموزش می داند و خودشان هم برای رفتن آماده می شدند. یک روز با ...
خاطرات اسارت/ یک روز ، یک عمر ( قسمت پنجم )
فندک روشن میشد و برق میزد. از حال و هوای اتاق بوی بازجویی و شکنجه به مشام میرسید. ترس کم کم بر تمام وجودم مستولی شد. آخر تا آن زمان من در ایران حتی با یک افسر ایرانی نیز روبرو نشده بودم،حالا در این سن و سال باید با این شرایط روبرو میشدم. بازجویی شروع شد و یک سرباز عراقی به دقت ترجمه میکرد و دیگری همه چیز را مینوشت و سه افسر نیز سوال میکردند. سوالات اول و دومی به آسانی گذشت که وارد سوالات ...
جوان بیست و هشت ساله ای درونِ من زندگی می کند
کامبیز درم بخش طراح، کارتونیست و گرافیست ایرانی از جمله هنرمندانی است که در روزگار سپری شده آدم های جامع الاطراف، به چندین هنر آراسته اند و از آن دست آدم هایی است که با دیدنشان می شود به این ضرب المثل کهنه شک کرد که با یک دست نمی توان چند هندوانه برداشت . با نگاهی به زندگی درمبخش می توان بی درنگ این نتیجه را گرفت که او با یک دست چندین و چند هندوانه برداشته است و الحق که این کار را استادانه و ماهرانه انجام داده است. در کارنامه اش علاوه بر کار با کاغذ و قلم، بازیگری هم به چشم می آید و سری هم به جهان تئاتر زده است! ...
آقازاده ای که راه تحریم های جدید را باز کرد/ شرط انقلابی ماندن حوزه های علمیه
این راهِ رفته و اعتماد به دشمن آزمایش پس داده است. حاشیه سازی و اظهاراتی از این دست که نمی گذارند کارها پیش برود نیز، نتیجه طبیعی اصرار بر همان راه غلط است. امروز دیگر برخی رهبران سیاسی غرب-مثل سفیر فرانسه در آمریکا- هم اعتراف می کنند، آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده است؛ حتی برخی مسئولین خودمان رفته رفته نیز تسلیم واقعیت شده می گویند دستاورد اعتماد به آمریکا در این سه سال تقریبا هیچ ...
سحر قریشی و جراحی های زیبای اش ! + عکس
آورد و مهم تر است. من بازهم می گویم من اگر بازیگر شدم حق ندارم دیگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم که ذهنیت مردم را به هم بریزم؛ آنها مرا با شکلی پذیرفتند که وارد این محیط شدم. هنوز سن من کم است و افتادگی پلک، چروک صورت و... ندارم. پس نباید دیگر این اشتباه را انجام دهم. من در مدتی انگار بیمار شده بودم و در آن روزها اعتمادبه نفس نداشتم و باید حال بدم را با سفر و استراحت خوب می کردم نه با ...
مشروح سخنان سیدحسن نصرالله به مناسبت هفتمین روز شهادت مصطفی بدرالدین
خداوند به دست او فتح را برای مسلمانان به ارمغان آورد. همه مسلمانان درباره داستان فتح خیبر اتفاق نظر دارند. پیامبر گرامی اسلام فرمود فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خداو پیغمبر را دوست می دارد و خدا و پیغمبر نیز او را دوست دارند او مردی است هجوم برنده که از میدان نبرد نمی گریزد پیامبر پرچم را به دست علی علیه السلام داد و خدا به دست علی فتح و پیروزی را نصیب مسلمانان کرد. بعد از آن واقعه ...
دیگر عاشق و دلسوخته ای در این راه نمی بینم
حدوداً 20 سال با ایشان زندگی کرده ام. استاد بنان تنها خواننده ای بودند که صدایشان به دل من می نشست وعاشقانه صدایشان را دوست می دارم. ایشان تعریف می کردند به محفلی رفته بودم و هنرمندان درزیر زمین آن منزل مشغول نواختن ساز بودند استاد بنان گفتند زمانی که وارد منزل شدم و صدای نی استاد کسایی را شنیدم به طوری محو این ساز و صدا شده بودم که در پله سوم نشستم و فراموش کردم من غلامحسین بنان هستم. ...
90/ سرگذشت دختری که به خاطر یک فوتبالیست خودکشی کرد
زندگی می کردم. تمام فکر و خیالاتم درباره او بود. البته این عشق و علاقه من به او هیچ ربطی به پول و شهرتش نداشت. من حتی اسم بچه هامون بعد از ازدواج را هم انتخاب کرده بودم؛ مریم برای دختر و جونیور برای پسر! مای درباره جدایی اش از دوست پسری که قرار بود نامزدش شود گفت: فکر می کردم که دارم به آدنان خیانت می کنم. دیگر عاشق استفان نبودم و احساس خوبی درباره ادامه این رابطه نداشتم. واضح بود که من هیچ شانسی ...
داستان زندگی منصور بهرامی؛ مرد سیندرلایی تنیس جهان
کردن است که باعث تبدیل شدن او به یک تنیس باز متفاوت شده است داستان زندگی منصور اما فراز و نشیب های فراوانی را طی کرده است پسر بانمک و سبزه روی اراکی که تا 13 سالگی اجازه بازی پیدا نکرد وتا 3 سال بعد از انقلاب به دلیل بسته شدن زمین های تنیس خانه نشین شد افسردگی گرفت و در نهایت به فرانسه رفت تا فصل جدیدی از زندگی حرفه ای خود را آغاز کند. 2.روزی روزگاری: ظهر یک روز داغ تابستانی ...
برگزاری همایش کارآفرینی و آشنایی با شیوه های نوین کارآفرینی در دانشگاه ارومیه
آبخیزداری با تأکید مجدد بر دل نبستن جوانان به استخدام در کارهای دولتی خاطرنشان کرد: باید جوانان خود رشد کنند و با پشتکار زیاد به مراحل موفقیت برسند. در ادامه این مراسم دیگر کارآفرین برتر استانی در حوزه پرورش قارچ نیز اظهار کرد: ابتدا شغل و درآمدی نداشتم اما توانستم با استفاده از برنامه ریزی و پشتکار خودم و همچنین استفاده از تسهیلات بسیج سازندگی شهرستان میاندوآببه سطحی از درآمد دست یابم. ...
موزه ای برای پایان دادن به خجالت روستایی بودن / موزه میراث روستایی بیشتر از همه جا در گیلان غریب است
موسس و مدیر موزه میراث روستایی گیلان شدیم و با او از هر دری سخن گفتیم.مردی که عاشقانه دغدغه فرهنگ اصیل این مرزو بوم را دارد و تلاش می کند با بازسازی بخش هایی از روستا و زندگی روستایی در محوطه ای مشخص از زوال فرهنگ این مرزوم بوم جلوگیری کند. طالقانی ابتدا با اشاره به دغدغه اصلی خود برای راه اندازی موزه میراث روستایی گفت: من در فکر فرهنگ مردم بودم و هیچ گاه قصد ساختمان سازی نداشتم ...
مژده لواسانی : در 16 سالگی سردبیر رادیو شدم
.... من هم بعد از برنامه حرفم را زدم او هم ناراحت شد و حتی مشارکتش با برنامه را به هم زد. اجرای برنامه اربعین را بیشتر از همه دوست دارم اجرای 7 روزه خانم لواسانی در بام حرم امام حسین (ع) در ایام اربعین تبدیل به بهترین خاطره اش در اجرا شد. طوری که بارها از لذت های آن اجرای متفاوت تعریف می کند: اگر از من بپرسید کدام اجرایت را بیشتر دوست داری. قطعا 7 روز اجرای اربعین را می گویم ...
اعتماد بی جا زندگی ام را نابود کرد
چرا و چگونه گرفتار میله های آهنی زندان گردیده است. علیرضا با چند تا سرفه صدایش را صاف کرد و گفت: فرزند اول خانواده هستم که پدرم بازنشسته تأمین اجتماعی و مادرم خانه دار است. 2 برادر و یک خواهر هم دارم که یکی از برادارنم سال 82 در سانحه تصادف فوت کرد . بعد از گرفتن دیپلم، در رشته برق قبول شدم و به دانشگاه رفتم؛ درسم بد نبود، بعد از گرفتن مدرک کاردانی برق حاضر به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر ...
این دختر گرفتار اعتیاد جنسی بود / پریا: در کودکی بارها از سوی اقوام نزدیکم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم
آن عمل بروم را از خودم می گرفتم، اما نهایت چیزی که برای من مانده بود، پرخاشگری و مشکلاتی بود که نمی توانستم برای رفع آنها کاری انجام بدهم. چطور به انجمن معتادان جنسی گمنام راه پیدا کردی؟ یکی از آشنایانمان در جلسات انجمن خانوادههای معتادان گمنام شرکت می کرد و از من هم خواست که به آنجا بروم تا کمی آرام شوم. وارد جلسه شدم، فضایش را خیلی دوست داشتم. یک ساعت و نیمی که در آن جلسه بودم واقعا ...
مصاحبه ای خواندنی با خالق جناب خان و ببعی!
گشاده رو به این کار معرفی شدم. آدمایی مثل مریم سعادت و محمد اعلمی که بی دریغ هر چی داشتن به من یاد دادن، توی مکتب همون آدما منم دوست دارم اگه کسی این کاره باشه، رفیق باشه، با استعداد باشه، از طریق من اتفاقات خوبی براش بیفته... وقتی مریم سعادت منو معرفی کرد، منم گمنام بودم اما اینکه مثلا صداش برای ببعی مناسب تر از من باشه... تصورم اینه که اون کاراکتر با کمک این صدا و اون عروسک به وجود اومدن و دیگه ...
نمی خواستم شرمنده حضرت زینب(س) شوم
من 30 سال از سعید دور بودم. 30 سال دلتنگ گمشده خانه ام بودم. جایش در میان بچه هایم خالی بود. در میان همه مراسم ها و همه روزهای زندگی ام. وقتی شهدای گمنام را می آوردند قاب عکسش را می زدم زیر چادرم و راه می افتادم به گمان اینکه این شهدا دوستان و همرزمان شهیدم هستند. همیشه به بهشت زهرا (س) می رفتم و سر خاک شهدای گمنام می نشستم و درد دل می کردم. خانه مان را هم عوض نکردم هم به خاطر ...
عظیم ترین قلعه جهان زیر پای عظیم آذربایجان/ بازخوانی مصاحبه عظیم پیش از فتح اورست
...> از چه سنی باید کوه نوردی را شروع کرد؟ سن کوه نوردی سی سال به بالا خوب است. بعد از 30 سال آدم تصمیم احساسی نمی گیرد. ولی من خیلی زودتر شروع کردم و در سنی که باید شروع کنم، درحال اتمام هستم. از خودتان بگویید، اهل کدام محله تبریزید، مجردید یا متأهل و تحصیلاتتان چیست؟ اهل محله لیل آباد هستم. پدرم اهل محله مقصودیه بود و مادرم چرندابی است. مجردم و لیسانس تربیت بدنی دارم ...
فرهنگ در رسانه
بسازم و قصد نداشتم در سال 1394 فیلمی بلند بسازم. از ابتدا می خواستم در حدود 15 دقیقه موقعیتی عاشقانه از این عزیزان را نشان دهم اما به دلیل پرداخت ریزه کاری ها و زوایایی که در زندگی این افراد وجود دارد، بیشتر شد. من همه سعی خود را کردم فیلمی آبرومند بسازم و از نظرات مختلفی استفاده کردم. به هر حال بعد از پایان کار و با دیدن نظرات مخاطبان دیدگاه های جدیدی ایجاد می شود. گاهی یک موضوع کوچک را در فیلمی می ...
گفتگو با مژده لواسانی جوانترین سردبیر تاریخ رادیو
شهرکتاب گردی گذشت. مدام پیگیر بودم انتشارات مختلف چه کتاب های تازه ای منتشر کرده اند که بخوانم. من به واسطه جو ادبیاتی که در خانواده ام وجود داشت بسیاری از کتاب ها را زودتر از بقیه خواندم. دیگر تفریحی که بخش زیادی از جوانی کردنم را می سازد سفر است. من به شدت اهل سفر هستم و به جز یک سری از استان های غرب کشور همه را رفته ام. دلم هم که می گیرد بلافاصله به مشهد می روم . گاهی از دست مهمان هایم ...