سایر منابع:
سایر خبرها
آیین های ضیافت الهی در خراسان شمالی
. همچنین افرادی نیز بودند که شب خوان بودند و با طبل که آهنگین نیز بود و بعضا به زبان فارسی و یا ترکی به مردم اطلاع داده می شد که وقت افطار و سحر است. آهنگ طبل اول بدین گونه بود که قره خاتون تو پلو بیشر یعنی پیرزن بلند شو غذا درست کن که خانم خانه را به برخاستن و آماده کردن بساط سحری دعوت می کرد و آهنگ طبل دوم می گفت: قره خاتون قازانه دیشر یعنی پیرزن دیگ غذا را پایین بیار، که در واقع به ...
واکنش هنرمندان به درگذشت 19 سرباز وظیفه+عکس
...> المیرا شریفی مقدم گوینده خبر نوشت : امان از شب که همیشه اشتهای زیادی دارد. چه در بالش خودت غرق خواب باشی و چه سرت را مثل آن سرباز، زیر پرده چرک گرفته اتوبوس به شیشه تکیه داده باشی و خواب به چشمت نیاید بابت همه تصویرهایی که از مقصد این سفر برای خودت ساخته ای.شب که بیاید، همه چیز را می بلعد. پلک ها کم کم سنگین می شوند، حتی پلک های اتوبوس و همه می خوابند. دیگر هر چه می روند، نمی ...
یوم التوپ؛ بهارستان در خون غرق شد
تنها مامونتوف بلکه بسیاری از منابع چون یحیی دولت آبادی که شب در مجلس به صبح رسانده بود نوشته اند خواب به چشم کسی نرفت. انگار همه می دانستند صبح آبستن اتفاق مهمی است. یحیی دولت آبادی از میرزا اسدالله خان پسر عمه میرزا جهانگیرخان نوشته که آخرین شماره صوراسرافیل را آماده می کرد. غلامعلی عزیزسلطان یا ملیجک ناصرالدین شاه که در خانه اش در عمارت عزیزیه چسبیده به عمارت مجلس بود نیز درباره آن شب ...
به نام زیدان، کسی که فوتبال را به زبان خود ترجمه کرد
پیرمرد بر تابوت تنها امید زندگی اش می گریست. و روزگار چه بی رحم و چه آسان جای غم و شادی را در یک آن تغییر می دهد. پسرک خوشبخت دیروز، مرد تنهای امروز بود. پیراهن زیدان را درآورد و بر زمین انداخت و بر تابوت پدر مشت می کوبید. - برگرد پدر، مگر خودت قول ندادی مرا به ورزشگاه ببری؟ این بود قولت؟! پیرمرد با دستانی لرزان پیراهن را از زمین برداشت و در آن آرزوهای بر باد رفتۀ کودکی را می دید که حالا ...
نکاتی برای داشتن پروازی آرام و دلپذیر
هیچ چیز به اندازه پروازی ناخوشایند نمی تواند خاطره سفر در ایام تعطیلات را به کام مسافران تلخ کند. آیا راهی برای مقابله با مزاحمت های مسافران در طول پرواز وجود دارد؟ در پروازهای فرست کلاس مسافران از امکانات رفاهی قابل توجهی مانند کابین هایی با تخت های سایز بزرگ یا حتی سوئیت هایی به همراه آشپزهای اختصاصی برخوردار هستند؛ از طرفی، در سایر پروازها مانند پروازهای درجه یک، دو و سه (که به ...
خدا کند حاج احمد برگردد/ سرودی که ضد انقلاب را عصبانی کرد
.../ پرشود کیتوان گذشت به پیل تو سر همرهی ما داری/ هیچ آیا کمک توانی کرد گفته ام من به پاسخش آری/ کودکم گرچه نیک شیرین است همسرم گرچه همچو مه زیباست/ همه چیزم فدای راه خداست همه را می نهم، حرم تنهاست *شب پیرمردها ! بعد از استادگرمارودی، قزوه اشاره ای به دکتر حداد عادل کرد و کتاب هنوز هم... که به تازگی به چاپ دوم رسیده است. حداد عادل ...
ناگهان خدمت تمام شد!
به گزارش سرمدنیوز، مسافران 2دستگاه از این اتوبوس ها سربازانی بودند که در شوق پایان یافتن دوره آموزشی و رفتن به مرخصی چندروزه، راهی خانه هایشان بودند اما اتوبوس آنها هرگز به مقصد نرسید.عصر سه شنبه 5دستگاه اتوبوس از یکی از ترمینال های مسافربری کرمان راهی پادگان05 شدند تا سربازانی را که قرار بود برای مرخصی راهی خانه هایشان شوند، به مقصد برسانند. تمامی این سربازان فوق دیپلم و لیسانس وظیفه بودند که ...
مرگ دلخراش 19 سرباز + فیلم
اینکه 19نفر از این عزیزان خوزستانی بوده اند در فضای مجازی منتشر شده است. وی خاطرنشان کرد: این حادثه دردناک سراسر میهن و مردمانمان را عزادار کرده است و این مصیبت عظیم را به همه خانواده های داغدار تسلیت گفته و همجواری با شهیدان والامقام را برای آن عزیزان سفرکرده از درگاه باری تعالی خواهانم. خورشید در پایان گفت امیدوارم این جوانان رشید که در راه بازگشت از دوره آموزشی خدمت مقدس سربازی جان خود را از دست داده اند ، هم اکنون در جوار رحمت حق آرمیده و از خوان نعمت بیکران او بهره مند گردند فیلم حادثه دلخراش سقوط اتوبوس ...
بازگشت فرزند مُسرف
... غذا پایان یافته است و خدمتکاران سفره را جمع کرده اند. اکنون در شبی که نسیمی در آن بلند نیست، ساکنان خسته خانه، یکی پس از دیگری به خواب می روند. اما با این همه در اتاق پهلویی اتاق فرزند مسرف می دانم که کودکی، برادر کوچک، در سراسر شب تا سپیده دم بیهوده می کوشد که بخوابد. • توبیخ پدر خدای من، امروز من مانند کودکی در برابر شما زانو می زنم، با چهره غرق در اشک. اگر به خاطر بیاورم و تمثیل ...
بازخوانی دیدگاه علامه طباطبایی درباره معراج پیامبر(ص)
این رو واژه لیلا را به عنوان تأکیدی برای آن ذکر می کنند. کنار هم قرار دادن این دو واژه این معنا را نتیجه می دهد که همه رفت و برگشت واقعه ی معراج، شبانه بوده و در مسجدالاقصی واقع شده است. عبارت لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا نشان دهنده غرض و نتیجه این سیر شبانه است و به این معناست که خداوند متعال خواسته است به وسیله معراج، بخشی از نشانه های بزرگی و کبریایی خود را به آن حضرت بنمایاند. فراز پایانی ...
مسعود فراستی: من حکومتی هستم!
با من سر و کله زده بود، مرا می شناخت. یک شب به سلولم آمد. پشتم را به دیوار کردم و نشست. گفت: الاغ! خواسته ام دو باره از اول محاکمه شوی. خودت را لوس نکن. می دانم دیگر مارکسیست نیستی. این را هم می دانم که طرفدار انقلاب اسلامی هستی. مسلمان هستی یا نیستی، به من مربوط نیست. از تو سئوال می کنم مثل آدم جواب بده. خودت را لوس نکن. قبول است؟ گفتم: قبول است. گفت: به من مدیونی. بچه خیلی خوبی بود. ...
شب پیرمردها!
، محضر رهبر عزیز انقلاب ، سر ارادت ما و آستان حضرت دوست و... عناوین کتاب ها هم متنوع است: رقص عجوزه، برچه های سرخ/کوچه های سبز، نقش ماهی رنگارنگ، ایما، از سناباد شعر، در این آهسته شب، جشن یگانگی، زنوبهار تو خواهم رفت و... *از شیراز چه خبر؟ در همین حین احوالپرسی ها و امضا کردن ها، آقا می رسند، جماعت بلند می شوند، راه می افتند جلوتر تا یکی یکی محضر رهبری برسند. همان ابتدا آقای ...
مجموعه ای از بهترین چکامه های تولد
...> با هرچی وفاست از سوی خدا / همه تقدیم تو باد عزیزم امروز قشنگ ترین روز زندگیمه تولدت مبارک ❤❤❤ اس ام اس تبریک تولد ❤❤❤ قشنگ ترین تصویر عمرم عکس نازنینی از نخستین دیدن توست خوش آهنگ عمرم ٫ یادگار دلنشین اولین خندیدن توست ... تولدت مبارک . . . دوستت دارم &Smms.persianblog.ir& حقارت واژه ها را وقتی دیدم که نتونستن مهربونیت رو توصیف کنند ...
استاد اخلاقی که در موعظه طناز بود+تصاویر
پرداخت و وقتی از قم به تهران آمد، شب ها در مسجد امین الدوله که مرحوم شیخ محمدحسین زاهد در آنجا مشغول به تدریس و اقامه نماز بود، استاد صبح و عصر به امر تدریس اشتغال داشت، از آنجایی که مرحوم شیخ زاهد در اواخر عمر و با وجود کهولت سن به سختی مشغول تعلیم و تربیت طلاب بود، بنابراین از ایشان تقاضا کرد که علاوه بر تدریس، شب ها هم منبر بروند و استاد در طول دو سال، شش جزء اول قرآن را با استفاده از تفسیر برهان که ...
در معارفه شریعتی چه گذشت؟
...، پیمانکاران یا کارمندان و کارگران غیر بومی می باشد.افرادی با هواپیماهای چارتری می آیند و می روند و فرصت های اشتغال را از جوانان خوزستانی می گیرند.این کارها غیر قابل تحمل است. • بحث ریزگردها باعث ایجاد مشکلات حادی برای مردم خوزستان شده است. خوزستانی ها مخصوصا نخبگان در حال هجرت هستند و این موضوع باید معالجه شود. همه دنبال فرصتی برای رفتن از خوزستان هستند. • خوزستان ...
مرد مرده شور قربانی طاسی همسرش شد
شده بود. نیلوفر با التماس از شوهرش خواست به بیمارستان بروند اما مرد عصبانی و ناراحت مخالفت کرد. بعد هم زخمش را پانسمان کرد و خوابید. اما ساعتی بعد نیلوفر متوجه شد همسرش بسختی نفس می کشد. به همین خاطر با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست. دقایقی بعد امدادگران وارد خانه زوج جوان شدند و پس از معاینات لازم راهی بیمارستان شدند، اما در بین راه مرد جوان بر اثر شدت خونریزی جان باخت. امروز دو سال از آن حادثه ...
انگیزه تازه عروس از ازدواج با یک محکوم به اعدام
روبه رو می شوی. آن جا روبه روی این میله ها حیاطی است با فضای سبز که امروز به طور ویژه ای تزیین شده است. حال و هوای خاصی در فضای اطراف بندها و آن حیاط مخصوص وجود دارد. سفره ای زیبا در وسط حیاط خودنمایی می کند و همه در رفت وآمد هستند. سفره ای که قرار است تا چند دقیقه دیگر میزبان یک تازه عروس و تازه داماد باشد. امروز وقتی زندانیان از خواب بیدار شوند، قرار است که مراسم عقد یکی از هم بندی های ...
در عرصه فرهنگ کار از سینه سپر کردن گذشته، من شمشیر کشیده وسط میدانم
گروه فرهنگ رجانیوز - محمدرضا وحیدزاده: اتوبوس ها جلوی در می ایستند و یکی یکی پیاده می شویم. همان ابتدا مهدی قزلی را می بینم که با ماشین خودش آمده و می خواهد وارد شود. می روم سمتش. امروز در یکی از گروه های تلگرامی در پاسخ به سؤالات دوستان با دل پر گفته بود معلوم نیست امشب بیاید یا نه. می گویم حاشیة دیدار امشب را تو می نویسی دیگر؟ می گوید نه. می گوید فعلاً گویا قلمش طرفدار ندارد. می پرسم مگر همین ...
یادگارهای شاعرانه یک ضیافت/ جزحرف راست هیچ نگوید زبان ما
پسندید ترا کار تمام است در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف در مذهب اسلام همین باده حرام است شد قافیه تکرار ولی مسئله ی نیست چون شاعر این بیت طرفدار نظام است این ماه شب چاردهم در شب مهتاب یا این که نه، همسایه ما در لب بام است در مجلس اگر جای خودت را نشناسی این جا است که مهفوم قعود تو قیام است پرسید ...
بر تابوت نادرشاه و کلنل پسیان نماز میت خواندیم
بعد امتحان دادم و قبول شدم. هوشم خوب بود. آن زمان برق هم نبود و شب ها با چراغ گردسوز درس می خواندم. بعد گفتند باید بروی کلاس2و. من گفتم اگر بخواهم با همین روند ادامه دهم، زمان استخدام راه آهن تمام می شود. به همین دلیل مستقیم از کلاس اول رفتم ششم. گفتم یا قبول می شوم و مدرک می گیرم یا هیچ. برادر دیگر همسرم آن زمان کلاس10 بود و در نیروی هوایی کار می کرد. گفتم بیا به من کمک کن، بگذار گواهی را بگیرم و ...
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
دقت کردین تفاوت من با شما تو چیه ؟! . . من یدونه نقطه داره شما سه تا جلل خالق تو همه چی تکمااااا ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ جوک خنده دار ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ توجه سازمان حمایت از مردان در اعتراض به نامگذاری اولین شب زمستان به نام یلدا . . تصمیم گرفت اولین روز تابستان را که بلندتربن روز سال است به نام ""یداله ...
از غزل طنز فیض تا قصیده حدادعادل / چه شعرهایی در محضر رهبر معظم انقلاب خوانده شد
ام این جا که حلال است، حرام است؟ با این که به فتوای دل اشکال ندارد گر یار پسندید ترا کار تمام است در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف در مذهب اسلام همین باده حرام است شد قافیه تکرار ولی مسئله ای نیست چون شاعر این بیت طرفدار نظام است این ماه شب چاردهم در شب مهتاب یا این که نه، همسایه ما در لب بام است. در مجلس اگر جای خودت را نشناسی این جا است ...
در معارفه شریعتی چه گذشت؟
...، پیمانکاران یا کارمندان و کارگران غیر بومی می باشد.افرادی با هواپیماهای چارتری می آیند و می روند و فرصت های اشتغال را از جوانان خوزستانی می گیرند.این کارها غیر قابل تحمل است. • بحث ریزگردها باعث ایجاد مشکلات حادی برای مردم خوزستان شده است. خوزستانی ها مخصوصا نخبگان در حال هجرت هستند و این موضوع باید معالجه شود. همه دنبال فرصتی برای رفتن از خوزستان هستند. • خوزستان ...
سیستان و بلوچستان در ضیافت الهی
بعد از خواندن نماز صبح حمام می روند و لباس نو با رنگ های روشن بر تن می کنند به طوری که معتقدند که در ماه رمضان با زدودن تیرگی ها به استقبال عید فطر باید رفت، در شب پایانی ماه مبارک رمضان، زنان بلوچ با تهیه و آماده کردن حنا که معمولا حنای محلی آن منطقه است، خود را برای مراسم حنا بندان آماده می کنند. در این مراسم که شب قبل از عید فطر برگزار می شود، زنان و دختران با حنا نقش های مختلف و زیبایی ...
آن سوی دیوار جذامی ها...
صحبت کند و نظر دهد، او هم دلش می خواهد تفریح کند، ازدواج کند، در خیابان ها راه برود و ... اما چون چهره اش به خاطر جذام به هم ریخته است، نمی تواند... می گوید: “تنها خدماتی که در اینجا دریافت می کنیم، وعده های غذایی است. غیر از آن دیگر هیچ”. چند بیمار دیگر در اینجا حضور دارند، اما کسالت ظهر و گرمای اینجا، آنان را به خواب عمیق فرو برده است. دستشویی، آشپزخانه، اتاق پرستار و ... هم وجود داشت ...
خیابان های خالی، رفتگران بی ماشین
سعید برآبادی : از دور و تاریکی، نور شبرنگ های لباسش پیداست. پیرمرد اول به ماشین نگاه می کند تا شیک و آن چنانی نباشد، بعد آرام دست آفتاب سوخته اش را بالا می برد و تکان می دهد. می ایستیم. از شیشه پنجره می گوید راه آهن! و بعد مکث می کند: تا هرجا که می ری، ما رو هم ببر . از تاریکی، سه جوان بیرون می آیند. هر چهار نفر لباس رفتگرها را به تن دارند و روی موهایشان غبار نشسته. به زحمت چهار نفری در عقب ماشین ...
کبادالوک (پسرک عرب)
پیدا کردن او گشتیم، اما نه خود او را پیدا کردیم و نه کس دیگری را که بپرسیم درویش کجا رفته و چه بر سرش آمده است. سلطان آهی برآورد و دستی به ریش بلند و سفید خود کشید. آنگاه خدمتگزاران خویش را مرخص کرد و آنان بی درنگ به اتاق خود رفتند و با همان لباس و چکمه ی سواری خود را به رختخواب انداختند و به خواب رفتند. سلطان تا پاسی از شب نتوانست بخوابد. با خود می اندیشید که داماد خود را چگونه پیدا کند ...