سایر منابع:
سایر خبرها
چادری شدنم را مدیون شهدای مدافع حرم هستم
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از "ناصرون " سلام بر همه اهالی پایگاه خبری ناصرون، من "زهرا" 15 ساله از شهرهای استان تهران هستم و شما را دعوت می کنم که این مطلب را بخوانید: 27 بهمن ماه سال 94 یک اردوی گروهی برای من و دوستانم پیش آمد که باید به مشهد می رفتیم. اسم یکی از صمیمی ترین دوستم در آمده بود ولی اسم من از روی بد شانسی جزو رزرو بود، من بعد از کلی پارتی بازی ...
افشاگری مجیدی درمورد اتفاقات استقلال
استقلال شد، تأیید می کنی؟ بله، همه حرف هایش را تأیید می کنم، اما تنها یک نفر خیانت نکرد، بلکه چند نفر خیانت کردند. آقای مظلومی! شما مظلوم واقع شدید. به او تبریک می گویم چون توانست تیمی را که دو سال نتیجه نگرفته بود، سوم لیگ و نایب قهرمان جام حذفی کند، اما آقای مظلومی! شما هم ضعف داشتی. به خاطر مظلوم بودنت، به یک سری آدم ها باج دادی. دوست نداشتم صحبت کنم اما مجبورم برخی حرف ها را بزنم. ...
ادینهو: اصلا نمی توانم احساسم به تراکتور را بگویم
بزرگی از آن به خاطر روحیه ای بود که از هواداران می گرفتم. تماشاگران تراکتورسازی تبریز بی نظیر هستند. علاقه آنها به فوتبال و تیم تراکتورسازی، مرا به یاد زادگاهم در برزیل می اندازد. در تبریز همه چیز عالی است. توافق با تراکتور برای تو چقدر طول کشید؟ زمان زیادی برای مذاکره صرف نشد. آن ها از طریق مدیربرنامه هایم پیشنهاد دادند و به محض اینکه پیشنهاد به دستم رسید، آن را پذیرفتم. هیچ ...
2 ورزشکار پس از اعتیاد سارق شدند
.... چه شد که سارق شدی؟ اعتیاد به مواد مخدر زندگی ام را تباه کرد. من ورزشکار بودم و برای خودم در بین بستگان و دوستانم احترام داشتم، اما وقتی معتاد به شیشه شدم همه چیز را از دست دادم. مربی بدنسازی بودم که معتاد به شیشه شدم. از طرف دیگر مادرم نیز بیمار است و برای درمانش نیاز به پول داشتم به همین دلیل با شایان که او هم معتاد است، نقشه سرقت از خانه ها را طراحی کردیم. ...
محمود دولت آبادی از کیارستمی گفت
احترام عباس کیارستمی. به واقع عمیقا متأثرم از بابت فوت ناگهانی شخصی که زمان زیادی بایستی بگذرد تا مثل او پدید بیاید. نه آن که پدید نخواهد آمد اما تا پدید بیاید زمان زیادی بایستی بگذرد. دولت آبادی با اشاره به شعر خیام گفت: این که گفتم یاران موافق، منظورم از بابت دوستی و رفاقت نبود؛ منظورم یاران یک مسیر بود. کسانی که در هر دوره ای هر کس از گوشه ای به راه می افتد، جست وجو می کند، حرکت می ...
حقوق وزرای دولت چقدر است؟/ کاسبان پسابرجام را بهتر بشناسید
رهبری چهره هایی چون "مالکوم ایکس" و"هیویی پی نیوتن" که بر دفاع مشروع و "قدرت سیاه" تاکید داشتند. نظام سیاسی آمریکا همواره از رویکرد دوم می ترسید و تلاش می کرد تا جای ممکن با آن مقابله کند. مالکوم ایکس در یکی از سخنرانی های معروف در تفسیر این دو نگاه می گوید: در زمان برده داری، دو نوع برده وجود داشت؛ "برده های کشتزار" و "برده های خانگی". برده های کشتزار در انبارها می خوابیدند ...
روستایی که دختران آن تا 11 سالگی عروس می شوند
نامزد می کنند، چون ممکن است پسری برود خدمت و دختری پیدا نکند. رسم است که پسر وقتی زن می گیرد باید پیش خانواده داماد زندگی کنند، به خاطر همین چون از اختلاف می ترسند، هیچ وقت از خانواده غریبه زن نمی گیرند. وقتی هم پسری را خانواده ای بشناسند و با خانواده اش موافق هستند، دخترشان پنج ساله هم باشد، می دهند. همین که بدانند پسر زنش را کتک نمی زند و پدر و مادرش خوب هستند، کافی است ...
عمل بسیار زشت پسر و زن بابا
برای تعمیر به مکانیکی بردم. آن موقع خیلی خسته بودم و نمی دانم چطور شد که خوابم برد و وقتی بیدار شدم فهمیدم مکانیک ها جسد را دیده و با پلیس تماس گرفته اند. اگر حرف های نامادری ام نبود شاید هیچ وقت پدرم را به قتل نمی رساندم. دفترچه اسرار آمیز پسر جوان بعد از قتل پدرش اثر انگشت او را در دفترچه ای ثبت کرده بود؛ دفترچه ای که ناپدید شده و قضات دادگاه هم اطلاعی از آن ندارند. وی در این ...
گولچ:شاید استقلال را 4تایی یا 6تایی کردیم
...> همان طور که گفتید من علاوه بر پرسپولیس یک پیشنهاد از لیگ کره جنوبی داشتم اما بعد از مطالعاتی که انجام دادم پرسپولیس را انتخاب کردم چرا که به دنبال کسب مقام بودم و می خواستم به تیمی بروم که در آسیا حضور دارد و به همین دلیل به تهران آمدم تا در یکی از بهترین تیم های آسیا بازی کنم. دوست داشتم زیر نظر برانکو فوتبال بازی کنم و طبق اطلاعاتی که کسب کرده بودم می توانیم با همه امکاناتی که داریم قهرمان ...
همه خوبی ها در وجود علامه بلخی جمع شده است
زاده پایین نیامده بود که حضرت امام از در حیاط وارد شدند. علامه بلخی همین که چشمشان به امام افتاد، با صدای رسا این شعر حافظ را خواندند: بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید/ روی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید در این لحظه بود که این دو رهبر بزرگ شیعه و این دو سیاستمدار برجسته اسلامی، صمیمانه یکدیگر را در آغوش گرفتند، گویی پیر کنعان یوسف گمشده خود را باز یافته بود. سکوت محض حاکم بود. طلاب ...
برای نجات جان انسان ها به واسطه هوش مصنوعی، پزشک شدم
بود پدرشان بر اثر سرطان فوت کرد همیشه ناراحت بود که نتوانستم کاری برایش انجام بدهم وقتی با این تکنولوژی آشنا شد فکر کرد با قدرت بالایی که دارد می تواند شیوه درمانی نوینی هم داشته باشد برای همین به دانشکده پزشکی هم رفت تا علمش را کامل کند از طرفی چون در زمان تحصیل در انگلیس و کشورهای مختلف کار می کرد 10 سال طول کشید تا مدرک پزشکی خودش را بگیرد. تا به حال حرم امام رضا (ع) هم رفته است؟ بله ...
وارد ایران که شدم چادر سرم کردم/در سفر به ژاپن و مکزیک، با حجاب می روم
یاد داده بودند. با اینکه لباس خوب می پوشیدم ولی قبل از ازدواج بی حجاب بودم. چراکه کسی برای حجاب سر به من مسئله ای را یاد نداده بود. پس از گرایشم به اسلام پوششم بهتر و با حجاب شدم. سخت نیست با چادر سرکار می روید؟ نه اصلا سخت نیست. چرا که من از کوچکی پوشش را دوست داشتم. الان که مسلمان شدم و چادرم را خیلی دوست دارم. نظر خانواده شما درباره حجاب شما چیست؟ ...
رضا اربابیان می گوید با شیپور می خواهد بازار یک میلیاردتومانی برای خود بسازد
می کنم بهتر باشد داستان شما را از همان کانادا و دلایل برگشتن شما به ایران شروع کنیم. 14 ساله که بودم یعنی حدودا سال 75 به همراه خانواده ایران را به مقصد کانادا ترک کردم. خانواده دو سال آنجا بودند و در کنار من حضور داشتند و بعد از آن به ایران برگشتند. من در حالی که تنها 16 سال داشتم در آنجا ماندم و تا پایان دوره کارشناسی ارشد در کانادا تحصیل کردم. *داستان شیپور از کجا شروع می ...
مرگ شاهد هولوکاست؛ آن ها هرگز بیدار نمی شوند
داشته است. چون او چنان با زیر و بم وقایع روبرو شده که تصویر آن محوناشدنی است؛ ویزل 15 ساله شاهد تصویری بوده در ساعات اولیه شب از جمع آوری اجباری ساکنان شهر از داخل منازل به سمت بیرون آن و درون یک محوطه باز: آن ها یکی پس از دیگری از جلوی من رد می شدند، معلمان، دوستان، همه آن هایی که ازشان می ترسیدم. همه آن هایی که روزی می توانستم به آن ها بخندم، تمام کسانی که سال ها با آن ها زندگی کرده بودم. همه ...
از محجبه شدن در حرم حضرت معصومه(س) تا سوختن در آفتاب سوزان طلائیه/ زخم زبان ها را به جان خریدم
اشک هایی که به آرامی روی گونه هایش سرازیر می شد را پاک کرد و ادامه داد: اوایل هم که چادری شده بودم زخم زبان ها و تیکه هایی که بارم می کردند را به جان خریدم حتی دوست صمیمی ام مسخره ام می کرد و من خیلی دلشکسته می شدم. این بانوی محجبه تصریح کرد: صبر و تحمل تنها کاری بود که در پیش گرفتم چون اگر پایبند نبودم الان چادری به سر نداشتم، به هر حال بعد از مدتی به همه اثبات شد که من تغییر کرده ام ...
عباس کیارستمی به روایت خودش
بر اساس سن وسال نبود. بعد از جنگ (سال 1325) دولت امکان مدرسه سازی نداشت. آقای خیری که یخچال طبیعی داشت، ساختمان بزرگی را در اختیار گذاشته بود و تمام کسانی که مدرسه نمی رفتند در این کلاس نام نویسی کردند هر وقت هم صاحب مدرسه می خواست، می توانست مدرسه را تعطیل کند! چون ملک او بود و ما را به عنوان کارگر می بردند تا یخ بشکنیم؛فکر می کنم هرچه می سازم مربوط به آن دوره است. از 30 سال قبل به این ...
بدحجابی؛ عشوه گری یا بی خبری!
گفتند باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شویم اما در حال حاضر با این فضای فکری و فرهنگی به وجود آمده در کشور مشاهده می شود که نیازی به روشنفکران غرب زده نیست چراکه رسانه ها به گونه ای جوانان را پرورش داده اند که آن ها خودشان در این راستا حرکت می کنند. وی ادامه می دهد: دشمنان درصدد هستند در بعد فرهنگی و مهم تر از همه در بخش حفظ حجاب و پوشش نگاه و حساسیت زنان، دختران و مردان را به این موضوع ...
پیکر مهدیه الهی قمشه ای به خانه ابدی بدرقه شد
تصریح کرد: ما امروز با بانو قمشه ای وداع نمی کنیم و قرار بر سوگواری نیست. ایشان در تمام عمر جز پیام امید و مدارا پیام دیگری نداشتند. من همچون دیگران در زمان دو مصیبت که بر ایشان نازل شد شاهد بودم چیزی جز لبخند به تسلیت گویان ندادند. اگر تلخص آتش را برای خود برگزیدند سوزانده بودن شان فقط برای خودشان بود و به دیگران تنها نور می دادند. ساعد باقری نیز گفت: من به همراه سهیل محمودی از نسیم ...
فاجعه گوهر شاد به روایت شاهد عینی
رضاخان صحبت کنم. گفتم: فرض کنید من رضاخان هستم و شما آمده اید با من صحبت کنید. چه می خواهید بگوئید؟ گفتند: اول به تو می گویم این کارهائی که می خواهی بکنی، رها کن، چون همه اینها مخالف با اسلام است. اگر قبول کردی، زانویت را می بوسم و برمی گردم، اگر قبول نکردی، می گویم پس بگذار من با زن و بچه ام بروم به عتبات عالیات . به هر حال ایشان به تهران رفتند و نتیجه ای هم نگرفتند. بعد از آن مقدسینی که ...
ظریف درک صحیحی از طراحی امریکایی ها نداشت/ مشکل امروز کشور این است که تیم تصویب کننده برجام، امروز ناظر ...
بانکیتان سوار کنید. این خیلی حرف عجیبی است، چون الان که یک سال از برجام گذشته است باید این قضیه حل شده باشد و به خاطر امتیازاتی که بر اساس توافق اصلی باید می گرفتیم، نباید امتیازات جدیدی بدهیم. مثل این است که بخواهید خانه ای بخرید و به شما بگویند قیمت خانه 200 میلیون تومان است. شما به محضر می روید و امضا هم می کنید و در قرارداد خانه به اسم شماست. بعد که می خواهید بروید و در خانه بنشینید نمی گذارند و ...
زبان طنز بهنام تشکر در موردمسابقه یورو 2016 / تولد تیر ماهی ازنگاه خواننده موسیقی پاپ/قدردانی رهنما از ...
...... مستندساز و عکاس دفاع مقدس با کلی سیمرغ بلورین و مقام. آن زمان شرمنده شدم که چرا نشناختمش و در احوال خود غرق بودم. ایشان پیش از استادی در نگارش و فیلمسازی، استاد فروتنی هستند. بر روی بسته ی ایرانگرد که از فروشگاه سروش قابل تهیه است نام و نوشته ای از ایشان برای ایرانگرد با افتخار نقش بسته است. تولیدِ آخر ایشان ده سال به طول انجامیده. فیلم سینمایی رستاخیز. اما توقیف است. با تمام وجود برای ...
شعر متأثرکننده همسر مدافع حرم افغانستانی برای همسر شهیدش
...: شعر بسیار متأثرکننده همسر مدافع حرم افغانستانی برای همسر شهیدش: از اولش هم گفته بودم که سری از من دیدی که من حق داشتم؟! عاشق تری از من دلبسته ات بودم من و دلبسته ام بودی اما رهایت کرد عشق دیگری از من آتش شدی، رفتی و گفتی:" عشق سوزان است باقی نماند کاش جز خاکستری از من" رفتی و جا مانده فقط مُشت پَری از تو ...
روایت مددکار داوطلب مبتلا به سرطان
مراجعه کنم. باور کنید وقتی به من گفتند که مبتلا به سرطان هستم، انگار که خبر سرماخوردگی به من داده باشند. برایم خیلی راحت و قابل هضم بود. هر چه باشد من 16 سال بود که با کودکان مبتلا به سرطان معاشرت داشتم. *یعنی حضور در محک این پذیرش را برای شما به وجود آورده بود؟ بله. من کودک 15 روزه ای را دیده بودم که به این بیماری مبتلا است. نوجوانان را دیده بودم. اکثرشان هم خوب می شدند. من در ...
حکایت تلخ معتاد یزدی که تا مرز خودکشی رفت/خواب نجات بخش در لحظه انتظار مرگ
خود می گفتم این اتفاق به شکل یک روند دائمی در نخواهد آمد و منحصر بود به زمان هایی است که دور هم می نشستیم و هر وقت که خواستم می توانم آن را کنار بگذارم . این نجات یافته از اعتیاد گفت: بعد از چند ماه مصرف تریاک اثرش روی ظاهر نمایان شد، 12 سال تریاک کشیدم، و هروز من بیشتر درگیر آن به لحاظ روحی می شدم و همیشه احساس کمبود و محبت در خود احساس می کردم و همین احساس من را درگیر مصرف تریاک کرد ...
پیکر بانوی شعر و ادب تشییع شد +عکس
... ** مرحومه الهه قمشه ای شادمان زیست ساعد باقری شاعر و نویسنده معاصر نیز که اجرای مراسم را برعهده داشت، پس از قرائت غزلی از مولانا گفت: امروز همه ما غمی سنگینی از این جهت که کسی را از دست داده ایم که در نوع نگاه به جهان شناسی، رفتار و اخلاق و مهرورزی مانند بزرگانی بود که در ادب می شناسیم. وی گفت: مرحومه مهدیه الهی قمشه ای علیرغم دو مصبیت جانکاهی که دید شادمان زیست، از آن نوع ...
بابک آخوندی: من نه راکرم و نه اصلاً از موسیقی متال خوشم می آید!
ایران می آمدی اما گویا این بار قرار است در ایران بمانی. چه شد که تصمیم به برگشتن گرفتی؟ من به مدت 12 سال، هر سال به ایران می آمدم چون تا سن 36 سالگی اینجا بودم و زندگی ام را همینجا ساختم. الان هم به کشورم برگشته ام. هر سال که به ایران می آمدم دلم می خواست بمانم و تمام این سال ها که در آلمان بودم به همه می گفتم من بالاخره از اینجا می روم. پس چرا 12 سال طول کشید تا برگردی؟ چون در حال بزرگ کردن ...
فیلمسازان اپوزیسیون سینما هم دولتی هستند
تان را عوض کنید. چه کسی این حرف را به شما زد؟ نماینده شورای پروانه ساخت. چه سالی؟ اگر اشتباه نکنم سال 92 یا 93 بود. دوستان تازه در شورای پروانه نمایش مستقر شده بودند و می گفتند نه برای ما خوب است و نه برای خودت که بعد از آخرین روزهای زمستان چنین فیلمی بسازی. پس از ساخت ژنرال که ناامید شدید، سراغ ایستاده در غبار رفتید؟ در طول این مدت ...
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
بخواهم چند کلامی با ما صحبت کند. ابراهیم حقیقی: او برای سینمای جهان الفبای جدیدی طراحی کرد ابراهیم حقیقی بیان کرد: حرف زدن درباره دوستی که 45 سال قبل همکاری با او آغاز شد و به دوستی های عمیق رسید سخت است. تسلیت خودم را به همه ملت هنردوست عرض می کنم. در دوره ای که تمام فیلم ها سرشار از صحنه های تلخ بود عباس کیارستمی به ما یاد داد فیلم می تواند سرشار از زندگی باشد. حقیقی ادامه داد: عده ای می ...
بخشی از بیانان امام(ره)درباره کشف حجاب
، مرحوم انگجی، این ها هم نهضت کردند، آن ها را هم گرفتند بردند و مدت ها در تبعید بودند. بعد از آن هم که به مرحوم آمیرزا صادق آقا گفتند شما آزادید، دیگر نرفت به آذربایجان در صورتی که آذربایجان او را خیلی گرامی می داشتند، هیچ دیگر نرفت، در قم آمدند و تا آخر عمرشان در قم بودند و ما هم خدمتشان می رسیدیم. مرحوم مدرس (رحمة الله) خوب من ایشان را هم دیده بودم، این هم یکی از اشخاصی بود که در مقابل ظلم ...
انتظاری که در نازی آباد سرآمد
...... بعد از عملیات که منطقه شلمچه به نیروهای ما برگشت، وقتی جنازه این دختران را از خاک بیرون آوردند یاد این شعر فردوسی افتادم که 800 سال پیش می گفت: همه سر به سر تن به کشتن دهیم، از این به که سر به دشمن دهیم... مادر می گفت بعد از شهادت پسرها، یکی از بچه های بسیج محله از حاج آقا پرسید شهادت در خانواده شما چطور بود؟ حاجی یک لیوان آب را برداشت و گفت ببینید این لیوان را، زندگی ما مثل ...