سایر منابع:
سایر خبرها
حسین سحرخیز: چرا حرفه ای های ما در فضای تئاتر نیستند/بودجه تئاتربیشتر شوخی است!
ایسکانیوز-نشمیل نوری: بیگانه نام رمانی از آلبر کامو است که در سال 1942 در انتشارات معروف گالیمار منتشر شد و متن آن از اصلی ترین آثار فلسفه اگزیستانسیالیسم به شمار می آید. کامو در مقدمه ای بر این رمان می نویسد: دیرگاهی است که من رمان بیگانه را در یک جمله که گمان نمی کنم زیاد خلاف عرف باشد، خلاصه کرده ام: در جامعهٔ ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش می کند. منظور این است که فقط بگویم قهرمان داستان از آن رو محکوم به اعدام شد که در بازی معهود مشارکت نداشت. این کتاب داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف می کند ...
ازدواج دختران 7 تا 11 ساله در روستای پسک
...، ما دختران مان را می فرستیم. از آن طرف آموزش وپروش می گوید شاگرد بدهید تا ما مدرسه بسازیم. از طرف دیگر روستاییان اختلاط دختر و پسر را قبول ندارند و خیلی حساس هستند که دختران بعد از کلاس سوم و چهارم باید جدا شوند. امسال فکر کنم حداکثر 2نفر برای کلاس پنجم ثبت نام کردند و ما نمی دانیم چطور برای 2نفر کلاس مجزا برگزار کنیم. متاسفانه ما همه جا نامه دادیم. دوران احمدی نژاد به رئیس جمهوری ...
روایت هایی جالب از بچه پولدارهای تهران
...، زندگی مان طوری نبود که آرامش داشته باشیم. پدرم آشپز بود و حقوق بخور و نمیری داشت. فکر می کنید یک روز هم آرامش داشتیم؟ نه. با اینکه پدر و مادرم آدم های بدی نبودند؛ ولی همین که من و سه برادر دیگرم تامین نبودیم، مایه غصه و جنگ و دعوا بود. از من بپرسید می گویم همه اینها که می گویند پول مهم نیست، دروغ می گویند؛ چون هرچه می دوند به آن نمی رسند و برای خالی نبودن عریضه، یک چیزی برای خودشان می گویند ...
دنیای این روزهای بهنازجعفری با بیماری ام اس
... از اینکه نمی توانستم همپای گروه ورزش کنم، خجالت می کشیدم دوره ای هم به ورزش پیلاتس پرداختم و زیر نظر یک مربی خوب و در منزل تمرین می کردم. حقیقت این است که نگران بودم که اگر به شکل گروهی ورزش کنم، نتوانم همپای بقیه پیش بروم. در واقع خجالت می کشیدم که اسمم را صدا کنند و بگویند زود باش، به بقیه برس یا مثلا همه 20بار حرکت را انجام داده اند و تو عقب ماندی. اما بعد مدتی که تمرین پیلاتس را ...
بررسی حجاب در روایات معصومین و وصایای شهدا/ جملات ادبی در رابطه با حجاب و عفاف+ تصاویر گرافیکی
موقع و هر زمان حجاب و عفتتان یادتان نرود. (شهید رضا شیخ) به خواهران بگوئید تو را به جان فاطمه(س) حجابتان را رعایت کنید و مثل فاطمه(س) زندگی کنید. (شهید صفر علی صفری) خواهرم، حجاب تو همانند این است که سنگر خالی من را پر کرده ای و بدان که حجاب تو همانند تیری است که به قلب هر کافری می زنی. (شهید عباس ظریف پیوندی رازقی) خواهران، وظیفه شما در برابر انقلاب این است که هرگز ...
فاجعه گوهر شاد به روایت شاهد عینی
آقا مهدی قمی داماد ما و شوهر همشیره بنده بود. مرحوم آقای حاج آقا حسن قمی هم رفت، ولی بقیه ماندند. ما چون قوم و خویش بودیم، من در جریان قضیه بودم. همشیره ما چون شوهرش رفته بود، به منزل ما آمد. یک دختر کوچکش هم در منزل ما فوت شد. در هرحال تقریبا بعد از گذشت یک سال به همه اینها که حدود 40 نفر بودند، گذرنامه دادند و همگی به عتبات رفتند. آیت الله قمی در کربلا ماندند و مرجع تقلید شدند. ماجرای ...
ارزش هنر راستین برای مسؤولان کشور ما
بود به جناب معاون وزیر گفت: اینکه این مستندساز شما تا اینجا زنده مانده، بسیار عجیب است و هر لحظه ممکن است کارش تمام شود. لازم است فوری او را به تهران برسانید... من صدای او را که با عجز این ها را به جناب معاون می گفت شنیدم، و در پی آن همه درد هولناک که بی اغراق در برخی مراحلش چنان زجرآور بود که صدها بار از پروردگارم طلب مرگ کرده بودم، شادمان بودم که عاقبت صبوری در مجاهدت فرهنگی ام را خداوند با ...
نبوغ در یک بشقاب ترک خورده
کتابم است. چهار سال رویش کار کردم. آره، کتاب این سوی بهشت را وقتی توی ارتش بودم، نوشتم. من به خارج اعزام نشدم. تقریبا تمام کشور را گشتم. ما را سوار کشتی کردند و بعد بلافاصله تخلیه مان کردند. به خاطر اپیدمی آنفلوآنزا یا همچین چیزی. حدود یک هفته قبل از متارکه جنگ بود. چند وقتی توی پادگان مایلز، در لانگ آیلند بودیم. من جیم زدم و رفتم نیویورک- آنجا دختری چشم انتظارم بود ...
بنیاد در آینه مطبوعات
...: بگویید رفته توی کما، یک سال دیگر به هوش می آید، فقط بگویید که زنده است... ساعت 10 شب بود که گفتند شما فرض کن به احتمال 90درصد همسرتان شهید شده است. همین را که گفتند فرزانه گریه کرد... وقتی برگشتم همه می فهمند کجا بودم مرد همسایه، ما را تا خانه شهید دامرودی همراهی می کند. رضا پسر اول خانه بود و زمانی که شهید شد 27سال داشت. پدرش می گوید: وقتی پیکرش را آوردند روستا، قیامتی شده بود ...
میترا حجار: به دلیلی که نمی دانم، ورودم به سازمان صداوسیما ممنوع شده است
کنار عباس کیارستمی، فوت بهمن زرین پور را هم تسلیت می گویم چون بسیار مهجور ماند. همچنین فوت ملیحه نیکجومند؛ بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون را نیز تسلیت می گویم. هفته گذشته هفته بسیار دردناکی برای اهالی سینما بود و کاش قدر هنرمندانمان را در زمان حیاطشان بدانیم. کتابی در زمینه روانشناسی ترجمه کرده ام میترا حجار در پایان گفت: من یک کتاب در زمینه روانشناسی ترجمه کرده ام و احتمالا ...
بدرود جانِ آرام سینما
. از شما سپاسگزارم که نام این سرزمین را در جهان، به نامی پراحترام و دلنشین بازگرداندید. سپاسگزارم که دل نبریدید از این خاک با همه نادیده گرفتن ها و قدرناشناسی ها. سپاسگزارم که راه ناهموار و سنگلاخ جهانی کردن سینمای این مرز و بوم را بردبارانه هموار کردید که اگر امروز کنجکاوی و اشتیاقی است برای دیدن آثار ایرانی بیرون از این مرزها، وام دار گام هایی است که در آن دوران سخت برداشتید. سپاسگزارم که بیش از ...
در مراسم پاسداشت از شاعر دو کاج چه گذشت؟/ حداد عادل: بچه هایم به آقای محبت می گفتند عمو جواد
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ ساعت نزدیک 17 است و توی خیابان هوا گرم است و آفتاب سر و صورت را می سوزاند. داخل کافه نخلستان اما خنکای هوای همه جا پخش است. برای پاسداشت محمدجواد محبت شاعران نام آوری آمده اند. مثل جواد محقق، موسوی گرمارودی، احمد ده بزرگی، اسماعیل امینی، رضا اسماعیلی و محدثی خراسانی. میانگین سنی جمعیت بالای 50 سال است. مثل خود استاد محبت که عصا به دست شده اند و با پیری دست و پنجه نرم ...
مسعود کیمیایی: کیارستمی به اندازه تاریخ ماندگار است
جمع بندی کارهای او را نمی توان تنها با نگاه به کارهای او در نقاشی یا سینما انجام داد. کیارستمی معتقد بود، باید کار کرده و تغییر ایجاد کند، زیرا چنین وظیفه ای برای خود قایل بود و این گونه است که جاودانگی به وجود آمد و این جاودانگی تا سال ها ادامه خواهد داشت. رئیس سازمان سینمایی نیز دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: امروز را جهان هرگز فراموش نمی کند. کیارستمی مرد آرام فرهنگ و هنر و همه چشم ...
روز جشن آینه ها
پدرم به خوبی مراقبت کرد و شرایط را تاب آورد. در این سال هایی که از پدرم کمتر فیلمی در اینجا به نمایش درآمد، کم دیده بودم گله ای کند، ولی چند سال قبل که مراسم بزرگداشتی در ایران برای او برگزار شد، احساس خوبی داشت و معتقد بود آدم این همه در جشنواره های جهانی شرکت می کند، اما وقتی در خانه خودش مراسمی برپا می کنند، چیز دیگری است . سپس حجت الاسلام محمود دعایی، بر پیکر عباس کیارستمی نماز خواند ...
بدرقه کیارستمی تا خانه دوست
شعرهایتان در گوشه گوشه جهان، تشنگان فراگیری را گرد خود جمع کردید، نه فقط برای آموختن به آنها، بلکه بالاتر از آن برای دلگرم کردنشان به اینکه می توانند در هر شرایطی با اندک امکانی، رویاهایشان را به تصویر بکشند. سپاسگزارم نه به این خاطر که زیبایی های جهان را می دیدید، بلکه چون جهان را زیبا می دیدید. سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختید. که با همه بزرگی تان، از دایره فروتنی فرو نلغزیدید. من از شما ...
دست غم روی شانه شهر
. سپاسگزارم نه به این خاطر که زیبایی های جهان را می دیدید، بلکه چون جهان را زیبا می دیدید. سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختید که با همه بزرگی تان، از دایره فروتنی فرو نلغزیدید. من از شما سپاسگزارم به خاطر همه زحماتتان. و زحمت آخر، رساندن این پیغام: آقای کیارستمی عزیزم، تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همتی کن و بگو ماهی ها، حوض شان بی آب است. آغداشلو: کیارستمی؛ هنرمند جامع الاطراف ...
عباس کیارستمی به خانه دوست بدرقه شد
پیکر عباس کیارستمی پیش از آغاز رسمی مراسم حوالی ساعت 8:15 به کانون رسید. پرویز پرستویی در بدرقه کیارستمی اجرای مراسم آیین بدرقه را که دقایقی پس از ساعت 8:30 آغاز شد، پرویز پرستویی برعهده داشت در ابتدای این مراسم که با تلاوتی آیات چند از قرآن مجید آغاز شد،پرویز پرستویی از حاضران خواست نظم را رعایت کنند و سپس تابوت کیارستمی را بوسید و برنامه را آغاز کرد. این هنرمند خطاب به حاضران و خانواده این هنرمند گفت: ما امروز اینجا آمده ایم تا عزیزی را که سال های سال تلاش کرد و برای ...
فورا مرا استخدام کنید!
چاکرتو ببینی؛ همین! - اینارو ول کن پهلوون؛ خب حالا بفرما برای چی تشریف آوردی اینجا، بامعرفت؟! - آخر معرفتی اوسا! راستش اومدم اینجا استخدام شم ؛ یعنی باس فوراً استخدام شم! - حالا چرا فوراً؟! - چون من حیفَم جون تو؛ دیگه عُمراً بتونین یَلی مثل منو پیدا کنین! از همسایه هاتون شنفتم که مترو، آدم باجُربُزه استخدام می کنه؛ گفتم بیام حضورتون بلکه... خنده ...
اولین راه مبارزه با شیطان، تقویت عقل است
این که زمینه برای عبادت و کار خیر بوده است، ما فراموش می کنیم، یا به خاطر تمایلی که به گناه داریم، در راه غلطی قدم می گذاریم، شیطان است. او بر انسان غالب می شود و یاد خدا را از ذهنش می برد؛ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ.[2] این نسیان مشکلات بسیاری برای انسان درست می کند. از حضرت آدم که به خاطر نسیان دچار ترک اولی شد، تا انسان های دیگر همه به آن گرفتار می شوند. ...
بدرقه کیارستمی تا خانه دوست
افراد استثنایی جهان را تکان می دهند بازیگر سرشناس سینما در همان ابتدا از ابراهیم حقیقی دعوت کرد تا در جایگاه حاضر شود و این هنرمند هم با اشاره به اینکه حرف زدن درباره دوستی که 45 سال از دوستی با او می گذرد، گفت: نگهداری تعالی هنر آن هم در سینما بسیار سخت است و در دوره ای که فیلم هایی تولید می شوند که پر از قتل، غارت، خونریزی هستند، کیارستمی نشان داد فیلم می تواند سرشار از مهر و دوستی باشد. ابراهیم حقیقی همچنین گفت: برخی می گویند همه جهان او را نمی شناسند ولی مگر همه جهان میکل آنژ را می شناسد؟! این افراد استثنایی جهان را تکان می دهند و کیارستمی برای سینمای جهان الفبای تازه ای را طراحی کرد. توضیح صمدیان درباره یک مصاحبه پرستویی در ادامه با اشاره به اینکه امروز بهانه ای است تا بار دیگر عباس کیارستمی را به یاد آوریم و البته مردم ما هیچ گاه هنرمندان را فراموش نمی کنند و امروز آماده ایم تا آغاز دوباره او را به نظاره بنشینیم، از سیف الله صمدیان دعوت کرد تا به عنوان دوست و همکار قدیمی این هنرمند و نیز تمام اهالی سینما صحبت کند. صمدیان با اشاره به اینکه قصد ندارد صندوق خاطرات 30 ساله دوستی شان را با کیارستمی باز کند به یک فایل تصویری که در چند روز گذشته در فضای مجازی پخش شده اشاره کرد و گفت: این فایل تصویری درباره یک مصاحبه از عباس کیارستمی است که در آن مانند زندگی، خود او و فیلم هایش یک ابهامی وجود دارد و آنجایی است که از او پرسیده می شود؛ دوست دارد کدام اثر هنری اش بعد از او به جا بماند؟! وی افزود: او در این گفت وگو رُک و بدون رودربایستی گفته است که دوست دارم خودم بمانم . این جمله برای خیلی ها ممکن است تعبیر مبهمی داشته باشد اما با شناخت جزئی من از کیارستمی، می گویم جزئی چون معتقدم خود او هم به طور کامل خود را نتوانسته بشناسد و بروز بدهد ...
رسیدن مسافر به مقصدی که آغازی دوباره است/ زنی که پوستر جمع می کرد
سریع تر صورت بگیرد چرا که افراد مسن در حال اذیت شدن هستند. من هم پوستری را که در ابتدای مراسم گرفته بودم در دست داشتم که به یکباره پسر جوانی آن را از دست من کشید و رو به دوست عکاسش که بالای دیوار بود نگاه کرد و عکسی به یادگار گرفت و آن را دوباره بازگرداند. کمی جلوتر زن سن و سال داری را دیدم که پوستر های عباس کیارستمی را جمع می کرد که رو به من کرد و گفت: آقا این پوستر را از کجا گرفتی من ...
تلخ است کتاب یک کشتار خونین خوانده نشود/ من و آثارم سر قرارمان هستیم/ جان می کَنَم تا ادبیات متعهد بنویسم
نویسندگانی هستیم، که محصول گوشه ای نشستن وکارکردن برای یک دلکوبه هستیم. *متاسفم با وجود تمایل به واقعه گوهرشاد، کتابش بعد سال ها معرفی می شود نوشتن از مضامین مغفول فرهنگی و دینی و نشان دادن آن بخش نگفته این سرزمین وظیفه هرنویسنده باورمند است. متاسفم که با این همه تمایل به واقعه گوهرشاد، پاریس، پاریس که به همت جناب آقای شجاعی در انتشارات کتاب نیستان منتشر شد اکنون بعد از سال ها دارد ...
پرویز هادی: برای رضایی متاسفم/ تا احقاق حقم دست بردار نخواهم بود
اشاره نکرد و فقط همه جا نشست و گفت اگر هادی در لاس وگاس مدال می گرفت تیم ملی ایران قهرمان می شد. دارنده مدال طلای آسیا در ادامه گفت وگو با ایسنا، بار دیگر از حقش برای حضور در المپیک ریو گفت و اظهار کرد: اصلا کسی پیدا نمی شود که بگوید کمیل قاسمی را چگونه در انتخابی تیم ملی جا دادند؟ او سال گذشته در انتخابی مسابقات جهانی آمریکا در مشهد هم با اختلاف به من باخت و بعد هم مقابل جعفر شمس ناتری ...
توفیق یا شکست؟
بدهید بحث اصلی را با این سوال آغاز کنیم و آن که در روایت تاریخ یک صد سال گذشته صنعت نفت، بویژه قبل از ملی شدن، بعضا با دو دیدگاه و گرایش متفاوت و گاه کاملا متضاد رو به رو هستیم، اولی دیدگاهی جانبدارانه و گاه سرشار از لحن نوستالژیک و ستایش از آنچه در آن زمان رخ داده و دیگری نگاهی به شدت تاریک و تلخ که هر چه را که در گذشته رخ داده یکسره رد می کند. جناب آقای راسخی، به نظر شما کدامیک از این دو تصویر ...
داستان کوتاه نشانه عشق
نام او "تمام آسمان" است. اگر من از این به بعد در مدرسه نبودم سوالات خود در مورد عشق و معرفت را از "تمام آسمان" بپرسید. همه این درس و معرفت برای این است که به مرحله و درک "تمام آسمان " برسید. او اکنون معنای عملی و واقعی عشق را در رفتار و کردار خود نشان داده است."/داستانک
تابستان بابابزرگ ها؛ شنا در تجن و عالیواک، درشکه سواری در خیابان نادر
به شوق رفتن به دریا و چشمه از خواب بیدار کند. ماشین را آتش می کرد و به دریا می رفتیم. آب بازی و شنا که بعدها آن را یاد گرفتم برای من بهترین روزهای تابستان کودکی را رقم زده است. کاشفی درباره رفتن به مدرسه و کار کردن در تابستان نظر متفاوتی دارد. او می گوید: من خیلی مردود می شدم اما در گذشته مردود شدن یا به اصطلاح آن زمان تجدیدی، نه تنها بد نبود، نشانگر توجه و اهمیت دادن آموزگار به یادگیری ...
شهادت آقا کمیل منت خدا بر سر ما بود
به خودم برگشته است. در آقا کمیل چه دیدید که جواب مثبت دادید. خودتان ملاک و معیار خاصی برای ازدواج داشتید؟ آقا کمیل با همه فرق می کرد. اخلاق و ایمان طرف مقابلم خیلی برایم مطرح بود. من به خودشان هم گفتم چیزی که من قبل از عقد از تو دیدم با چیزی که بعد از عقد دیدم خیلی فرق داشت. از آن چند جلسه صحبت کردن نمی شد فهمید ایشان چطور آدمی است. بعد از عقد خیلی شرایط عوض شد و چون نظامی بود فکر ...
شهیدی که با چفیه به خواستگاری آمد
من در خلوت صحبت کنم. وقتی مادر رفتند، به حسین آقا گفتم من هیچ یک از حرف های شما را متوجه نشدم! تمام حواسم به مادرتان بود! لطفاً همه حرف ها را مجدداً تکرار کنید! گفت همه را تکرار کنم؟ گفتم بله! من حواسم فقط به مادرتان بود و هیچی متوجه نشدم! دوباره شروع کرد و حرف هایش را گفت. همان شب حسین آقا به من گفت فکر میکنم حداقل تا 80 درصد نظر هردومان مثبت است! گفتم از کجا این حرف را می ...
مدیریت جشنواره دهم باید بدست هنرمندان بومی منطقه سپرده شود
به گزارش اهروصال ، در آستانه برگزاری دهمین جشنواره سراسری تئاتر کوتاه ارسباران سرگرد پاسدار علیرضا کریم پور که در چند سال اخیر در اکثر برنامه های فرهنگی شهرستان نقش عمده ای داشته و به برگزاری جشنواره های تئاتر نیز کمک های زیادی کرده به گفتگو نشستیم که باهم می خوانیم؛ شما از چه زمانی با دست اندرکاران جشنواره تئاتر ارسباران آشنا شدید ؟ می توان گفت از سه سال پیش با دست ...
بیشترین ضربه را از هم لباسی هایمان خوردیم/صبر کنید تا معلوم شود نامزد ریاست جمهوری می شوم یا نه/مطمئن ...
از اینهاست و موانعی بر سر رسیدن به حقوقشان وجود دارد. درست است، با همه این توضیح ها، به اعتقاد شما بزرگترین ضربه را نظام سلامت در چه دوره ای و در چه بخشی خورد؟ واردات دارو بود یا اختلاف رئیس دولت قبلی با وزیر بهداشت وقت، تحریم ها بود یا... ضربه ای که در این دو سال و اندی شما همچنان مشغول درست کردن وضع هستید؟ بیشترین آسیب را ما از خودمان خوردیم و از هم لباسی خودمان به خاطر مشاوره ...