سایر خبرها
غزال ؛ تنها واکنش سینمای ایران به واقعه کشف حجاب
...: واقعه کشف حجاب رضاخان در سال 1314 به طور رسمی آغاز شد؛ اگرچه زمینه سازی اش از سال ها قبل از آن آغاز شده بود. اتفاقات ریز و درشتی که در پی این واقعه صورت پذیرفت، مثل اعتراضات مردم و علما در شهرهای مشهد، شیراز و قم، کشتارها و ظلم هایی که به زنان و مردان همه شهرها و روستاهای کشور صورت گرفت و همچنین آثار شوم این واقعه که سال ها بعد در دوره محمدرضا پهلوی بیشتر نمایان شد، اینها مسائلی است که ...
ماجرای عجیب کارگری که در سردخانه زنده شده + تصاویر 18+
... حوض آب؟ ماجرای این حوض آب چیست؟ نمی دانم اسمش را چه بگذارم. خواب، رویا و یا عالم برزخ. آخرین صحنه ای که دیدم چراغ های اتاق عمل بود. بعد که چشمانم را باز کردم خودم را در کار آن حوض آب دیدم. گیج شده بودم و نمی دانستم کجا هستم. ناگهان دو مرد قد بلند که به سمت من می آمدند توجهم را جلب کردند. همه چیز خیلی عجیب به نظر می رسید. وقتی آن دو مرد به نزدیکی ام رسیدند چنددقیقه ای بدون اینکه حتی ...
از قتل عام متحصنین مسجد گوهرشاد با مسلسل ماکسیم تا سخنرانی مرحوم بهلول و محقق در جمع متحصنین
کرده و به قبرستان پایین خیابان برده بودند، گودال کنده و همه را ریخته بودند. نقل شده حتی زنده هایی هم در میان کشته ها بودند. * دیده های آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی از شب وقوع قیام مسجد گوهرشاد مشهد کسی جرأت نکرد... فامیلی داشتیم به نام کربلایی حاج محمد؛ پسر دایی پدرم بود. با هم کار می کردیم. خدا رحمت کرده می گفت: من سرباز پادگان مشهد بودم. مردم در مسجد گوهرشاد ...
فیلم : بیان سخنان دانشجو کامفیروزی در حضور رهبر و پاسخ رهبرمعظم انقلاب به ایشان
لحاظ کمّیّت و هم از لحاظ کیفیّت با امروز خیلی تفاوت داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند؛ علّتش هم پُرکاری بود، ایمان پُرشور انقلابی بود، خسته نشدن بود، شب وروز کار کردن بود؛ با این وضعیّت آن تعداد معدود دانشجو در آن روز توانستند این همه کارهای بزرگ را انجام بدهند. البتّه کم تجربه هم بودند؛ تجربیّاتی را که امروز شما دارید آنها نداشتند؛ درعین حال کار زیادی انجام دادند. اگر ما بخواهیم این را معیار ...
دل دختر و بابا در شلمچه گره خورد/ وصیت نامه ای که مأمنش پوتین بود
طرف دیگر دید کافی هم در شب وجود نداشت، حدود 20 چادر را گشتم تا جایی برای خواب پیدا کنم. در حال جست وجوی جای خواب بودم که در یکی از چادرها، جایی به اندازه ای که یک نفر بتواند به پهلو بخوابد، پیدا کردم. فرصت را غنیمت شمردم و وارد چادر شدم، رفتم زیر پتوی یک رزمنده که صورتش مشخص نبود، به محض این که بدنم به او برخورد کرد، بلافاصله بلند شد و فریاد زد: یاابوالفضل عراقی ها حمله کردند ...
معتضد: کشف حجاب در ایران، از ناصرالدین شاه قاجار تا رضاخان پهلوی
چادر سفید عوض می کند. این تاریخ دان اظهار کرد: آقای بافقی فکر می کند که ایشان چادر برداشته و مردم یک اعتراض و داد و بیدادی می کنند و مسأله تمام می شود اما یکی از این چابلوس ها به رضاشاه زنگ می زند و می گوید که ریختند و خانواده شما را می زنند و می کشند. رضاخان شبانه با تعدادی تانک که برای اولین بار در ایران وارد شده بود به قم سفر می کند و به صحن حرم می رود و با عصبانیت همه مردم را می زند ...
75 سال گریه حاج صالح بر پدر
بزرگتر می شود از اطرافیان جویای پدر می شود و از این طرف و آن طرف و آن هایی که در شب واقعه بودند اطلاعات جمع می کند و متوجه می شود که پدرش به خاطر اعتراض به مسئله کشف حجاب و متحدالشکل کردن البسه در مسجد گوهرشاد کشته می شود. حاج خانم می گوید: مادر ایشان موقعی که به خواستگاری آمدند، مریض بودند، بعد من هنوز در عقد بودم که به رحمت خدا رفتند. چون صالح پدر نداشت می خواست که خیلی زود او را سر و سامان بدهد و ...
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
بود و با توجه به شرایط پیش آمده در آینده نیز بخشی از کارها را باید انجام دهد. احمد کیارستمی اظهار کرد: در تمام این سال ها ندیدم که پدرم از چیزی گله کند ولی چند سال پیش زمانی که برایش بزرگداشتی برگزار کردند، گفت: این همه جایزه و جشنواره در دنیا به جای خود، اما این اتفاقات در خانه خود آدم چیز دیگری است. الان می دانم که این حضور مردم خیلی به او می چسبد. پس از پایان صحبت های احمد کیارستمی ...
بخشی از بیانان امام(ره)درباره کشف حجاب
اسم اینکه خودشان جشن گرفتند. در بعضی از جشن ها (به اصطلاح خودشان) آنقدر گریه کردند مردم که این ها از آن جشن شاید اگر حیایی داشتند پشیمان می شدند. یک رشته هم جلوگیری از منابر و جلوگیری از روضه خوانی و خطابه به هر عنوان. در تمام ایران شاید گاهی اتفاق افتاد که عاشورا یک مجلس نباشد. بعضی از اشخاصی که یک قدری مثلاً جرأت داشتند، نصف شب، آخر شب، سحر مجلس داشتند که اول اذان مثلاً تمام بشود. همه ...
میراث هزار ساله مادران سرزمینم/ نگاهی به قانون فراموش شده حجاب
خورده بود مثل اتش فشان از پرید و میان بازار و جمعیت یقه جوان را گرفت و عصبانی طوری که رگ های گردنش بیرون زده بود او را به دیوار کوبید و فریاد زد، مرتیکه عوضی مگر خودت ناموس نداری؟ خجالت نمی کشی؟ جوان اما خیلی ارام بدون اینکه از رفتار مرد ناراحت شود یا واکنشی نشان دهد مودبانه ومتین ادامه داد: خیلی عذر میخواهم فکر نمی کردم انقدر عصبی و غیرتی شوید، به خاطر وضع ظاهری خانمتون و ارایششون دیدم همه دارند ...
رنگ خدا
هستند حجاب دارند. همه افتخار من این بود که حجاب ندارم. سال اول دانشگاه بودم که ازدواج کردم. همسرم در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود ولی بعد از ازدواج، شبیه من شد و همه زندگی ما شده بود تفریح و مجالس شبانه. پوررجب از اتفاق زیبایی که مسیر زندگی اش را متحول کرده، اینگونه می گوید: سال دوم دانشگاه بودم. یکی از همکلاسی هایم پیشنهاد کرد که شب قدر به مراسم احیا برویم. من تا آن موقع اصلا شب احیا ...
کیارستمی در اولین استقبال و آخرین بدرقه راهی دیار باقی شد
، امیرجعفری حضور داشتند. در ابتدای این مراسم که با تلاوت آیات قرآن توسط مجید یراقبافان آغاز شد، پرویز پرستویی به عنوان مجری مراسم گفت: ما امروز گرد هم جمع شده ایم تا عزیزی را بدرقه کنیم که سالها تلاش کرد تا برای ما خاطراتی را به جا بگذارد. این هنرمند تنها یک فیلمساز و شاعر، یک تصویرگر و عکاس نیست، او همه اینها هست و فقط همه اینها نیست. عباس کیارستمی یعنی هنر متعالی سرزمین پهناور ایران . ...