سایر منابع:
سایر خبرها
می گفت می روم آلمان، اما از سوریه سر درآورد/ مجید ما، مجید سوزوکی اخراجی ها نیست/ آخری ها نماز شب می ...
. یک روز سند مغازه را به مجید دادم. گفتم این سند را بگیر، اگر فروختی همه پولش برای خودت. هر کاری می خواهی بکن. حتی اگر می خواهی سند خانه را هم می دهم. تو را به خدا به خاطر پول نرو. مجید خیلی عصبانی می شود و بارها پایش را به زمین می کوبد و فریاد می گوید: به خدا اگر خود خدا هم بیاید و بگوید نرو من بازهم می روم. من خیلی به هم ریختم. مجید تصمیمش را گرفته است. یک روز بی قید به تمام حرف هایی که پشت سرش می ...
مواظب باشید! این بچه بوی شهادت می دهد
داد و گفت این کلیپ را خودم ساختم بعد از شهادتم از این استفاده کنید. داشتم دیوانه می شدم فرزند جلوی پدر چنین صحبت هایی کند. خیلی سخت است. شهادت رضا را باور داشتم با این روحیاتی که رضا داشت غیر از این نمی توانستم فکر کنم. همیشه آرزو داشت رد سوریه شهید شود و با تکفیری ها بجنگد ولی سرنوشتش در مرزهای ما رقم خورد تا راه شهدای بعدی را هموار کند. دلش می خواست در مقابل تکفیری ها شهید ...
برای تبلیغ حجاب بهتر است درباره اش حرف نزنیم!
نفس می کشند کافر هستند. هیچ کاری هم نمی کردند. فتنه که شد اول در بسیج را بستند. وقتی دیدم اوضاع خراب است یک روز رفتم آرایشگاه و خیلی صریح گفتم از ظاهر من ظاهر یک بچه بسیجی بساز. گفت دیوانه شدی؟ الکی گفتم گریم است. وارد دانشگاه که شدم همه ماتشان برد. می خواستند امتحانات را لغو کنند ولی من نگذاشتم و سر جلسه رفتم. می خواستند مرا بزنند اما من آدم کتک خوری نبودم. برای نظم گرفتن دانشگاه با هر مسئولی ...
بازگشت کامیابی نیا به تمرینات پرسپولیس
2016-07-20 17:24 نقل کردن اکبر: خوش اومدی داداش کمال نکنه یه وقت تنهامون بزاری و از هدفمون دورمون کنی همین حرفا رو میزنیم بازیکنا واسمون شاخ بازی در میارن. نقل قول +13 #26 محمد 2016-07-20 17:20 دوستان اگه موافقین به نظرم مثبت بدین از وقتی مسلمان خوب بازی کرد برانکو روی اورد به یک هافبک دفاعی که اغلب کمال تو زمین بود. بنظر من هفته های ...
رزمنده ای که آرزو دارد در آسایشگاه جانبازان بستری شود
سخت بود و تمام بدنم دچار زخم بستر شده بود اما فرصت بزرگی برای زندگیم بود، در طول روز 70 درصد وقتم با کارهایی پر است که نمی توانم آنها را به کسی بگویم و 30درصد دیگر وقتم به کارهایی مثل تماشای تلویزیون و گوش دادن به سخنرانی ها و سمینارهای علمی می گذرد. اگر بنیاد جانبازان ادامه می داد اما از یک چیز ناراحتم، الان همه کارهای من را پدر و مادرم انجام می دهند و امیدوارم سایه این دو ...
کشتارگاه زندگی
اهالی اشاره دارد و از صفحه 21 تا 33 فقط توصیفِ یک روز تمام در مِهِ غلیظ است و عنصری برای پیشبرد داستان ندارد. کوپی وارد داستان می شود برای شرح اتفاقی که برایش افتاده و از بی عدالتی، خطرات کار و سرزنش ها و ناسپاسی کارفرما می گوید. از صفحه 47 تا 50 نیز توصیفِ رفتارِ یکی از بالادستی هاست که به او لقبِ زرِمفت داده اند و جز یکی، دو مورد جزئی حضور دیگری در داستان ندارد و تصاویری دیگر از سیمونن، پینیولو ...
شجریان خاطره شنیداری ایرانی ها
...؛ زمانی که رادیو با مدیریت ابتهاج دوره گذاری را پشت سر گذاشت و بسیاری از بزرگان امروز موسیقی سنتی ما، مثل محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، مجید درخشانی و البته محمدرضا شجریان پایشان به رادیو باز شد. هرچند آن سال ها استاد شهناز، استاد تجویدی، همایون خرم و جواد معروفی هم در رادیو بروبیایی داشتند اما ورود گروهی جدید که با تأسیس گروه شیدا و بعد عارف و در سال های بعد چاووش همراه شد، مسیر ...
مصدق می خواست آبرومندانه برود!/ چرا آیت الله کاشانی رییس مجلس شد؟
جمعیت بود که میدان جا نداشت و تمام خیابان های اطراف هم شلوغ بودند. سربازها همه به سربازخانه ها رفته بودند و پلیسی هم نبود. طرفداران نهضت ملی و حزب زحمتکشان، ترافیک و نظم شهر را حفظ کردند و هیچ حادثه بدی در آن روز اتفاق نیفتاد. *در روز سی تیر با آیت الله کاشانی هم تماس داشتید؟ از حالات ایشان بگوئید. بله در روز سی تیر دائماً پیش آقا می رفتیم و می آمدیم. آقا به قدری افسرده بودند ...
اسم حزب الله لبنان را متوسلیان پیشنهاد داد
دارم وقتی سه ماه مأموریتم در کردستان تمام شد و قرار بود به ساوه برگردم و بروم سر کلاس که حقوقم قطع نشود، یک روز داشتم خمپاره اندازها را تمیز می کردم دیدم یک نفر از پشت گرده من را گرفت و محکم فشار داد باور کنید بعد از این همه سال هنوز بعضی وقت ها دست حاجی را بر روی گرده ام احساس می کنم گفت: خیلی نامردی! من سرم را بلند کردم دیدم حاج احمد است، با دست های گریسی بلند شدم، گفتم ببخشید حاج آقا چه قصوری از ...
بهناز جعفری: سخت ترین تئاتر زندگی ام را با ام اس بازی کردم
را یک بیماری هولناک غیرقابل درمان نمی دانند. همه بگو بخند می کردند و روند درمان را توضیح می دادند. هیچ کس از یک موضوع هیولایی صحبت نمی کرد و حتی یکی از پرستاران برایم تعریف کرد که خودش هم از سال ها پیش به ام .اس مبتلاست و دوبار هم زایمان کرده است. دیدم زندگی با ام .اس هم جریان دارد و فقط باید روی بعضی مسائل مثل استرس کنترل داشته باشم. ام.اس اثر انگشت خاص است از آنجا که فکر می کردم ...
المپیک برای من یک حسرت همیشگی است
دنیای قهرمانی شد. البته او هیچگاه از کشتی فاصله نگرفت و تحت عنوان سرمربی تیم ملی جوانان، سرپرست، نایب رئیس فدراسیون و ... در سال های اخیر با کشتی همکاری داشته و امروز نیز مسئولیت فنی تیم ملی کشتی مراکش را برعهده دارد و با این تیم در المپیک ریو حضور خواهد داشت. درحالیکه هر لحظه به میدان بزرگ المپیک نزدیک می شویم پای صحبت های حسن رنگرز نشستیم، حرف های قهرمان سابق جهان با مردم سالاری در مورد گذشته و ...
ذوب آهن قهرمان سوپرجام فوتبال ایران شد / دست آبی ها به جام نرسید
بازیکن ذوب واستاده تو دروازه؟؟؟بحق چیزای نشنیده...سوتی ...سوتی کجا دقیقا نوشته بازیکن ذوب واستاده؟؟؟بازیکن کیسه واستاده ن ذوب اهن نقل قول +13 #14 عموعلی 2016-07-20 02:59 یاد بنگستون به خیر دیدمش انقد لذت بردم...کاش بازی سایپا اتفاقه نمی افتاد نقل قول +13 #13 دنی 2016-07-20 02:53 ذوب آهن اگه راست میگفت تو لیگ اس خوزستان رو می برد و ما قهرمان ...
“برخورداری” از “علم” و “صنعت” می گوید
توانم در کنکور شما ثبت نام کنم؟ گفتند بیا و امتحان بده و اگر قبول شدی بعدا بیا. اینجا هم من امتحان دادم و به عنوان شاگرد اول قبول شدم و من بین دوراهی اینکه لیسانس فیزیک بگیرم یا فوق دیپلم و معلم شوم گیر کردم. در نهایت از دانشگاه اصفهان انصراف دادم و به اینجا آمدم تا معلم بشوم. سال دوم که تمام شد، بچه ها و از جمله خودم اعتصاب کردیم که ما فوق دیپلم گرفتیم و می خواهیم همین جا لیسانس بگیریم. در ...
قوام داعیه مدرنیسم داشت/چرا مصدق، قوام السلطنه را دستگیر نکرد/دربار مسئول کشتار قیام 30 تیر بود
.... این منظره مرا به گریه انداخت. چیزی بود که در عمرم ندیده بودم و تاریخ مشروطیت را هم مثل حالا نخوانده بودم. دیدم زن ها همه روی پشت بام ها رفته اند و یا حسین یا حسین می گویند و در خانه ها را باز می گذارند که ما پناهنده شویم. به انتهای کوچه دبستان که رسیدم، دیدم جنازه آوردند. در کوچه دبستان دور زدند. من رفتم جلوتر و دیگر جنازه را ندیدم. خودم را به خیابان روبروی مسجد سپهسالار رساندم. دیدم جنازه را ...
تجلیات غیبی روح متعالی در مثنوی
ام همچو داودم نود نعجه مراست *** طمع در نعجه ی حریفم هم به جاست حرص اندر عشق تو فخر است و جاه *** حرص اندر غیر تو ننگ و تباه حضرت حق به دقوقی ندا داد: ای بزرگ مرد! این دیگر چه عشقی و چه تشنگی سختی است. استسقاء ، در این جا طلب و کوشش بنده در سیر الی الله است. تو که عاشق منی، دگر چه می خواهی؟ وقتی خدا با توست چرا به دنیال یافتن انسانی؟ دقوقی گفت: پروردگارا! ای که به هر رازی ...
منتقدی چند وجهی، متواضع و فروتن
تندی می نوشت و حرفش را می زد. اما چرا خاطرات ما از او به قبل از انقلاب برمی گردد و بعد از انقلاب خاطرات زیادی از او نداریم؟! لیلی گلستان نویسنده، مترجم و از دوستان قدیمی جمشید ارجمند نیز با اشاره به دوستی خود با این منتقد فقید که از سال 48 در مجله تماشا شروع شده بود، یادآور شد: جز خاطرات خوش و صورت مهربان و صفاتی مثل شرافت، نجابت، شعور، هوش، سعه صدر و ملایمت و بسیاری صفات نیک دیگر خاطره ای ...
گفت وگوی اختصاصی با علیرضا سپاهی لایین(شاعر، نویسنده و روزنامه نگار خراسانی)
جاری شود؟ ** شعر، بالطبع مثل هر اثر هنری دیگری نیازمند یک محرک اجتماعی و عاطفی است. یعنی تا دردی، زخمی، غمی، اندوهی و نیازی نداشته باشید، دست به قلم و سرودن نمی برید. بدیهی است که اگر یک نفر بر وزن وقافیه تسلط داشته باشد یا اصول و قواعد کلی شاعری را بداند، می تواند در هرحالی چیزی بنویسد و بسراید اما پیداست که چنین سروده ای از سرتفنن است و تاثیرات عمیق و ماندگاری نخواهد داشت. بنده، اصولا ...
قوام آیت الله کاشانی را بزرگترین مانع خود می دانست
واقعه سی تیر به دست خواهد داد. *خاطره شخص شما از واقعه سی تیر چیست؟ آن روز من چند بار حوالی مجلس رفتم و شاهد درگیری ها بودم. البته مقابل مجلس تا سرچشمه، اوج درگیری ها بود، ولی خیابان اکباتان را هم دیدم. بسیاری از رفتارهایی را که در انقلاب سال 57 در جریان تظاهرات پیش می آمد، من آن روز در آنجا مشاهده کردم؛ مثل دست هایی که در خون شهدا شسته و روی دیوارها به عنوان علامت جنایت رژیم ...
نقد و بررسی پرچمدار نام آشنا بازار اندروید / Samsung Galaxy S7
برای آن به ارمغان آورده اند.چیپ اگزینوس 8890 دارای 8 هسته ای پردازشی بوده که از 4 هسته Mongoose و دارای کلاک 2.3 گیگاهرتز برای پردازش های سنگین و 4 هسته Cortex-A53 با فرکانس 1.6 گیگاهرتز برای پردازش های روزمره و فعالیت های عادی تشکیل شده است.همچنین چیپ Mali-T880 MP12 مسئول پردازش گرافیکی در این گوشی بشمار رفته تا به عنوان یک مکمل خوب، سخت افزار گلکسی اس 7 را همه چیز تمام کند، بطوریکه در بنچمارک ...
با اهل هوا
مثل رویا متغیربود. آن گره ی روی دهل ، من ، دخترک و حالا این منقل پراز دود. در همه ی این چیزها یک حس مشترک جریان داشت: رابطه ای گنگ و نا مفهوم که بین من و آن دختر جوان ایجاد شده بود. یک حس مستور که مرا در تنوره ی ضربه های خیزران به او متصل می کرد ومن تمام این احساس را در صلابت دست های خود بر دف آشکار می کردم. عبدالله گفت:" رهایش کن. " بابا گفت:" نیمه کاره؟" عبدالله گفت:" در او باد چموشی ...
از واکنش های خشمگینانه و توهین به مهرجویی تا جذابیت ازدواج علیخانی!
. حسین هدایتی به خاطره دل شما هواداران عزیز حاضر به قبول پیشنهاد چهار میلیاردو چهارصد میلیون تومانی جهت حفظ مهدی طارمی شده بود و همه جوره هم توافق کرده بودیم ، ولی خودمون هم نفهمیدیم که چی شد و مهدی سر از ترکیه در آورد . در هر حال من به نوبه خودم از تمام شما عزیزان که باعث آزار و اذیتتون شدم عذرخواهی میکنم و در این شبهای عزیز برای مهدی عزیزم که برای من بازیکن پرسپولیس نبود و ...
پاسخم به ترک سپاهان یک نه محکم بود
دست همه آنها را می بوسم. هیچ وقت حمایت هایشان را فراموش نمیکنم و بسیار مدیون آنها هستم. من از تمام مسئولین سپاهان که برای این تیم زحمت می کشند هم تشکر می کنم و امیدوار هستم هر روز شاهد موفقیت های دست اندرکاران و زحمتکشان این باشگاه بزرگ و قدرتمند باشیم.
هادی حجازی فر: باورم شد فرمانده ام
دزفول که بودیم، 1200 سرباز آوردند. بازی استقلال و پرسپولیس بود و ناگهان همه ناپدید شدند. هیچ حرف گوش نمی کردند. گفتم بگذارید برایشان سخنرانی کنم. چون سربازهای سپاه بودند، همین که هیبت مرا از دور دیدند، بسرعت حاج احمد را شناختند و خیلی خوب همراه شدند. خودم هم باورم شده بود فرمانده این جمع هستم! لحظات خیلی درخشانی داشتیم. این فقط بخشی از تجربه هادی حجازی فر است که این روزها با بازی در ...
دلش را به حرم حضرت زینب(س) گره زده بود
شهادت در آنجا بود. آن شب به او اصرار کردم که نرود اما فردای آن روز به من گفت: مادر! این بار امام حسین(ع) مرا طلبیده است. با شنیدن این جمله تنم لرزید. به مهدی گفتم: آیا خوابی دیده ای؟ مادر! تو را به خدا قسم، مرا نترسان. اما مهدی نه تنها از این حرف اندکی شک و نگرانی به دل راه نداد بلکه انگار تا به حال او را به این شادی ندیده بودم . مادر! مرا به حضرت زینب(س) بسپار مادر شهید مهدی ...
"می رویم زیارت جناب حمزه سیدالشهداء علیه السلام!"
: اما تو و بچه ها تنگه رو رها نکردین... مگه نه؟ و نگاه به سمت همت چرخاند. او هم میان دیواره های سنگی احد غرق شده بود. - بیا پایین حاجی... اینجا که نوسود و پاوه نیست! - چرا هست... خدا دست ما رو گرفته آورده اینجا تا بهمون نشون بده که احد زیاده. ما باید سرباز خوبی واسه پیامبر باشیم. -متوسلیان وقتی دید که هر دوی آنها جدی اند، خواست بیشتر سر به سر آنها بگذارد. شانه اش را بالا انداخت و ...
بنیاد در آینه مطبوعات
به همه مجاهدان و رزمندگانی که علیه ظلم و استکبار می جنگند دارم و در این میان فاطمیون جایگاه خاصی دارد. چند روز گذشته توفیق داشتم با خانواده ابوحامد در مشهد دیدار کنم و وقتی وارد خانه وی شدم بغضی ناخودآگاه گلویم را گرفت.نیرو های فاطمیون را هیچ کس نمی تواند دست کم بگیرد و آن ها مجاهدانی مثل همه مجاهدان ضدداعش هستند. وی درباره برخورد و استقبال مشهدی ها از خودش گفت:این یک توفیق الهی است که مردم ...
بررسی پرونده موسیقی انقلاب و جنگ با آهنگساز اراکی سرود فتح بستان/نت هایی را که با خونمان می نوشتیم
را ساخته بود. تنظیم کننده سرود حسن یوسف زمانی و شعرش را هم سبزواری گفته بود. سرودهای دیگری هم بودند که فقط اسم هایشان یادم می آید؛ مثل سرود فتح خرمشهر. بسیار خب شما یکی از معدود آهنگسازان دوره جنگ ایران محسوب می شوید که متاسفانه هرگز پرونده اش توسط هیچ نشریات مرور نشده و مردم چیز زیادی از پشت صحنه این آهنگ ها نمی دانند . مهمترین اثر آهنگسازی شده توسط شما در دوران جنگ سرود فتح بستان است. در ...
گپی با گلاره عباسی و پوریا پورسرخ، هم بازی های خوشحال
...> شاید یکی از دلایل این باشد که رشته های تخصصی تان عوض شده و ... مثلا من در رشته مهندسی درس خواندم و دوستان دوران دانشگاهم در آن فضای کاری هستند و من آمدم در یک فضای دیگر. - درست است. به نکته خوبی اشاره کردی چون من هم همین جا را به تو گیر دادم. به طور طور نرمال ، ممکن است من به آرش زنگ بزنم و او در آن لحظه کار داشته باشد و نتواند جواب تلفن مرا بدهد ولی من پوریا اگر جواب ندهم، به واسطه ...
راز تو اسیر توست
روان پریشان اخلاقی وارد بازار شده اند و خصوصی ترین جزییات خانواده ها را برملا ساخته اند و آسیب های روانی جدی به ارکان خانواده های حساس و پاکدامن زده اند؟ دوربین های مینیاتوری دیجیتالی قابل نصب روی خودکار و موبایل و فندک و کمربند و ساعت و کلاه و ... روز به روز وارد بازار می شوند. داشتن یکی از این دوربین ها چیز هیجان انگیزی است. به خصوص وقتی لازم است اتفاقی لحظه ای مثل فیلمبرداری از صحنه ...
ای نور هر دو دیده بی تو چگونه بینم؟
بتواند زیر پر و بال خواهر ها و برادر هایش را بگیرد، وقتی آن خواب را دید، دیگر شبیه قبلش نبود. مثل خواب گردها شده بود. آمد پیش من که می خواهم بروم جبهه. هزار آرزو برایش داشتم... . اصرارهای پدر به جایی نرسید. پسر 15ساله شناسنامه اش را دستکاری کرد تا از قافله جا نماند. این کاروان دلش را برده بود. وقتی می خواست با شناسنامه دستکاری شده برای ثبت نام برود، به کمک دوستش طوری جلوی مسئول گزینش می ...