سایر منابع:
سایر خبرها
داستان/ جوجه تیغی
اندازه پرونده هیتلر پس از جنگ جهانی دوم.... خداوند حفظ کند جناب پیل آرام را، از بستگان مادرم بود و خیلی کمک کرد تا با اغماض و اخذ رضایت از چند مسؤل، کارت پایان خدمت را به دستش دادیم، شاید بتواند برای جامعه اش مفید باشد. درست چند روز بعد از آن ماجرا، از اورژانس تماس گرفتند. تارسیدم اورژانس صدبار مُردم و زنده شدم، وقتی رسیدم، جسد خون آلود و بدون پیراهن مصطفی روی تخت افتاده بود، از نگرانی و ...
مراد و هیولا؛ یکی تروریست و دیگری قهرمان ملی!
. یکی از چهار تروریست شناسایی شده بود: مردی 24 ساله. سپس مراد نام آن مرد را خواند: نجیم لاچرائویی یا همان نجیم عشراوی . آن لحظه انفجاری بزرگتر رخ داد... درون سر مراد او در مورد این اتفاق چیزی به دانشجویان دیگر نگفت اما آنها هم همان خبر را خوانده بودند. یکی از دانشجویان در آزمایشگاه فریاد زد: هی مراد ! فامیلی او با فامیلی تو یکی است... نکند از فامیل های شماست؟ او البته این را به ...
زن متهم به شوهر کشی: من بی گناهم، پسرم قاتل است
...، پسرم از پشت سر به وی حمله کرد، سپس من نیز به کمکش رفتم و با چاقویی که در دست داشتم، دو یا سه ضربه به وی زدم و بعد چاقو را به آرش دادم. پسرم نیز چند ضربه زد. دخترم نیز به کمک مان آمد و برای کشتن پدرش گلویش را فشار داد. وقتی مطمئن شدیم او را کشته ایم، جسدش را لای پتو در صندلی عقب خودرویش گذاشتیم و به بیابان های اطراف ورامین بردیم و در آنجا رها کردیم. با اعترافات این زن، دختر و پسرش ...
عقدکنان در زندان؛ زندگی در آزادی
15 روز تحت نظر باشد. سه شنبه ها روز ملاقات بود و من که نمی توانستم دوری برادرم را تحمل کنم به ملاقات او رفتم. آن روز مهم ترین اتفاق زندگی ام در سالن ملاقات زندان رقم خورد. وقتی با برادرم صحبت می کردم کنار من مادر دلشکسته ای بشدت اشک می ریخت و گریه های او باعث شد تا کنجکاو شوم. برادرم وقتی متوجه کنجکاوی من شد گفت پسر این زن به نام امیر مهرداد به اتهام قتل محکوم به قصاص شده و این حکم نیز ...
ای کاش برادرم هیچ وقت آرش را به خانه مان نمی آورد - مزاحمت هایش تمامی ندارد
خواهان جدایی بود و به همین خاطر پس از یک سفر خارجی او را در بازگشت همراهی نکرده بود. شکیبا با عجله وارد شد و از تهدیدهای همسر سابقش گفت بعد هم به پسرنوجوانش اشاره کرد که در آتش اعتیاد پدرش می سوزد. قاضی او را به آرامش فراخواند و خواست منتظر بماند تا جلسه دادگاه زن و شوهر پزشک به پایان برسد. زن چادرش را محکم گرفته و در سکوت روی نیمکت راهرو نشسته بود. پسرک نوجوان بر خلاف مادرش ریزاندام ...
روابط نامشروع محمد رضا پهلوی و کلفت سوئیسی که باردار شد/جریان ازدواج های متعدد شاه
ظلم می کرد و به خصوص بعضی ها را خیلی آزار می داد. هر روز نوبت یک نفر بود که آزار ببیند؛ ولی هیچ گاه مرا اذیت نکرد و همواره با من صمیمی بود . فردوست در صفحه 40 از جلد اول کتاب خاطرات خود درباره دوران تحصیل در لوزان نوشته است: در مدرسه یک محصل مصری بود که زور و بازویی داشت و مشت زن خوبی بود و دنبال حریف می گشت. بعضی وقت ها که دختری در اتاق بود، ولیعهد می خواست برای دخترک خودنمایی کند؛ ازاین رو ...
2 عزیزم را در 3 ماه از دست دادم
خاطر شهادت دایی ام، مادربزرگم می گفت تو دیگر نرو ما سهم مان را داده ایم. روزی برادرم با موتور بیرون رفت. وقتی برگشت دیدیم دست و پاهایش زخمی است. فرصت را غنیمت شمرد و به مادربزرگم گفت چه اینجا باشم چه جبهه خدا نگهبان من است پس اگر بمانم ممکن است اینجا برایم اتفاقی بیفتد. دلتان می آید از سفره پهن شده که همه دارند استفاده می کنند من کنار باشم و استفاده نبرم؟ اجازه بدهید از این سفره بی نصیب نمانم. با ...
رابطه پنهانی مرد جوان با قتل همسرش رنگ خون گرفت
کلیدملی : مرد جوان وقتی فهمید که همسرش پی به رابطه پنهانی او با زن دیگری برده است، نقشه جنایت کشید. این مرد پس از قتل همسر 32ساله اش جسد او را در اطراف مشهد دفن کرد غافل از اینکه یک سگ گله، دستش را رو خواهد کرد. به گزارش کلیدملی به نقل از روزنامه همشهری، صبح شنبه، دوم مردادماه چوپانی که در حال چرای گوسفندانش در تپه های اطراف مشهد بود متوجه رفتار غیرعادی سگش شد. سگ گله در بالای تپه سر و ...
خاطره های ماندگار علامه طباطبایی از لسان دخترشان
که بودیم مادرم مقید بود وقتی حاج آقا دق الباب می کردند خودش در را باز کند و با خوشرویی با ایشان روبه رو می شد و عبای حاج آقا را می گرفت. همه ی این رفتار ها را جلوی چشم ما انجام می داد. پدر و مادرم خیلی با هم جفت بودند و هیچ مشکلی با هم نداشتند. *گویا مرحوم مادرتان بسیار خانه دار و کدبانو بودند که علامه بعد از درگذشت ایشان از کدبانوگری تعریف کرده بودند؟ بله، جالب اینکه همه را با ...
کیفر حسن فتحی را در شبکه چهار ببینید
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی سیما، فیلم های سینمایی، تلویزیونی و انیمیشن جک آیریش: لکه سیاه ، تبسم گرگ ، سرگذشت ریچارد کمپ ، سزار چاوز ، قصه گو ، عبور از مرز: چارلی رایت ، تپه عقاب ها ، مردی به سان باد ، پیش از آن که بگویی خداحافظ ، راه نجات ، برکه من ، عشق پدرانه ، عملیات پایتخت ، خشم ، مرد عنکبوتی شگفت انگیز ، رز زرد ، پیش به جلو ، طلا ، روزی که می آید ، مهمان داریم ، بعد از زلزله ، اقلیما ، کیفر ، فراموشی ، تلواسه ، فقط بیست ، گوزن شمالی ، سرزمین های شاد ، کیس جوان ، قصیده شب بارانی ، ماشین ها 1 و 2 ، اولین باران پاییزی ، پل 2 ، دور دنیا در 50 سال ، پرواز ، شیدا ، سلطان تپه ، آلن پاتریج ، ویلا می تازد ، محافظت از خانم تس ، بدون هیچ ردی ، ماهی استثنایی ، خانواده ، نیمه شب ، برف پیما ، استالینگراد ، فروشنده ، راز پنهان ، سفر کارول و آتش در کوهستان در روزهای پایانی هفته و سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع)، پنجشنبه، جمعه و شنبه 7، 8 و9 مرداد ماه از شبکه های سیما روی آنتن می رود. شبکه یک سیما فیلم سینمایی جک آیریش: لکه سیاه به کارگردانی جفری واکر، پنجشنبه 7 مرداد ماه ساعت 22:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم با بازی گای پیرس و مارتا دزل دراپ آمده است: دس کانر که از گمشدن پسرش گری احساس نگرانی می کند به جک آیریش که یک کارآگاه خصوصی است مراجعه می کند. دس دوست قدیم پدر مرحوم جک است و به همین خاطر جک پرونده او را بلافاصله قبول می کند. ابتدا به نظر می رسد که گری یک تاجر فعال است که ماهی چند بار به اقصا نقاط جهان سفر می کند و در یکی از این سفرها ناپدید شده است اما تحقیقات جک نشان می دهد که گری در واقع یک قاچاقچی مواد مخدر است که با همکاری یک کارتل تجاری بزرگ در استرالیا اقدام به این کار می کرده است. پس از این تحقیقات شخصی به نام دیوید از اداره پلیس با جک مخفیانه تماس گرفته و با او قرار ملاقات می گذارد که ... **** فیلم تلویزیونی تبسم گرگ به کارگردانی جواد علیزاده، جمعه 8 مرداد ماه ساعت 16:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: نادر شکارچی جوانی است که با همسر و پسرش در کلات نادری زندگی می کند. همسرش مارال در آستانه دومین وضع حمل خود است و برای سلامتی فرزندش قالیچه می بافد و آن را نذر امام رضا می کند. او از نادر می خواهد تا قالیچه را به حرم امام رضا (ع) برساند اما نادر برای حل مشکلات مالی خود درگیری های دیگری دارد. او که در شکار غیرقانونی گرگ دست دارد توسط یک گله دار اجیر می شود تا گرگ بزرگی را شکار کند. نادر راهی کلات می شود اما در می یابد که حیوان مورد نظر گرگ نیست بلکه یک پلنگ است. ماجرای در کلات می پیچد و ماموران محیط بانی متوجه می شوند که نادر برای شکار پلنگ راهی کلات شده است. آنها به تعقیب او پرداخته و ... لیلا نامداری، پردیس افکاری، رضا نامدار و امیر محاسباتی در فیلم تلویزیونی تبسم گرگ بازی کرده اند. **** فیلم سینمایی سرگذشت ریچارد کمپ به کارگردانی ژرمینال آلوارز، شنبه 9 مرداد ماه ساعت 09:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم با بازی ژان، هاگز آنگلید و ملانی تیئری آمده است: در سال 2009 ریچارد کمپ میانسال کمیسر اداره پلیس است که در پی بررسی یک پرونده قتل با شاهدی به نام هلن بتیستلی آشنا می شود. ریچارد در جستجوی اسناد و شواهد پرونده ناگهان در زمان سفر کرده و به دوره جوانی اش در اداره پلیس باز می گردد. در گذشته هم او بر روی پرونده یک قاتل زنجیره ای کار می کرد. ریچارد میانسال که از همه قتل ها و نحوه وقوع آنها و نام مقتولین آگاه است به کمک هلن که در آن سال ها یک روانپزشک جوان و بی تجربه است اطلاعات خوبی به ریچارد جوان و کمیسرهای دیگر مسئول پرونده می رساند. اما این موضوع باعث جلوگیری از قتل ها نمی شود. ریچارد میانسال خود برای کشتن قاتل زنجیره ای اقدام می کند اما ... **** فیلم سینمایی سزار چاوز به کارگردانی دیگو لونا، شنبه 9 مرداد ماه ساعت 16:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم با بازی مایکل پنا، آمریکا فررا و رزاریو داوسن آمده است: سزار چاوز کارگر اهل مکزیک است که به همراه خانواده و همشهریان خود در مزارع اربابان آمریکایی در مرز بین مکزیک و آمریکا کار می کند. او و سایر کارگران در ازای کار سخت مبلغ ناچیزی دریافت می کنند و زندگی بخور و نمیری دارند. این موضوع زمینه ساز اعتراضاتی در میان کارگران می شود. چاوز و عده ای از اطرافیانش تصمیم می گیرند که کارگران مزرعه را دعوت به اعتصاب کنند. او شوراهایی را در بین کارگران تشکیل داده و اقدام به دادن وام می کند به این ترتیب کارگران زیادی دور او جمع می شوند. کارگران به سرکردگی چاوز تظاهراتی انجام می دهند اما ... شبکه دو سیما فیلم تلویزیونی قصه گو به کارگردانی مصطفی کوشکی، پنجشنبه 7 مرداد ماه ساعت 8 صبح از شبکه دو سیما پخش می شود. داستان فیلم روایت گر زندگی مرحوم مهدی آذریزدی است. یک زوج که در ارتباط با زندگی و داستان های مهدی آذریزدی تحقیق می کنند، نزد ایشان رفته و او را ب ...
رازگشایی از پرونده قتل زن جوان در ارتفاعات سد طرق
به گزارش خبرنگار ما ساعت هفت و 50 دقیقه صبح شنبه گذشته قاضی ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب مشهد طی تماس تلفنی مأموران کلانتری طرق از کشف جسد یک زن جوان برروی تپه ای در مسیر جاده روستایی سیاه سر در نزدیکی مشهد باخبر شدند. در پی این گزارش مقام قضایی به همراه اکیپی از کارآگاهان اداره ویژه جنایی پلیس آگاهی استان، عوامل بررسی صحنه جرم و پزشکی قانونی به محل مورد نظر که در حد فاصل ...
عشق سیاه درحلقه دار!
صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی سید جواد حسینی به ردیابی های اطلاعاتی پرداختند و بدین ترتیب همسر مقتول را به همراه امید در تهران دستگیر کردند. زن خیانتکار که دیگر همه راه های فرار را بسته می دید از عشق سیاه خود سخن گفت و به قتل همسرش با همدستی امید اعتراف کرد سپس کارآگاهان و مقام قضایی پس از 6 ساعت جست و جو در بیابان های روستای گونجوک،موفق شدند جسد جوان 29 ساله را در حالی کشف کنند که ...
چشمم را روی خیلی چیزها بستم تا بازیگری را ادامه دهم
داشته باشم. از خیلی چیزها که شاید برای دیگران آزردگی یا مشکل به وجود آورد، می گذرم. این خصلت ذاتی است یا به مرور زمان به دست آورده اید؟ بیشتر ذاتی است. مادرم بسیار مهربان بود و بزرگ شدن در کنار چنین مادری بزرگ روی ما تاثیر زیادی گذاشت. مادرم همه مردم را دوست داشت و با همه مهربانی می کرد و محبتش فقط مخصوص بچه هایش نبود. چند تا خواهر و برادر دارید؟ پنج تا ...
بزرگمردِ شهیدِ عملیات مرصاد
فرو کرد.گفتم:مگه همه باید شهید بشن؟شما ها باید بمونید و به اسلام خدمت کنید.اما دوباره سؤالش را تکرار کرد و به ناچار جواب دادم:معلومه که مهمه.دلم نمی خواد یک عمر چشم انتظار بمونم.و او خیلی جدی گفت:پس من از خدا می خوام اگه لیاقت شهادت رو نصیبم کرد،پیکرم رو برات برگردونه..." بغض دیگر رفیق نفس های مادر شده،پس با آن مدارا می کند و می گوید:" سال آخر جنگ لباس رزم پوشید و 7 ماه در جبهه بود.قطعنامه که امضا ...
آقا مهدی کارگر، ثروتش و خاطره هایش
محل وقوع داستان های شان نوشته شود. نام اصلی او مهدی هاشمی بود، اما همه مهدی کارگر صدایش می کردند، خوش اخلاق بود، حرف زور نمی شنید، می گفت: صبح که میام کرکره های این مغازه رو می کشم بالا می گم خدایا به امید تو، یه زن دارم مثل دسته گل فقط یه نحوه توی گردنشه، دکترها می گن اگه ریشه کنه بالاتر خطرناکه، همونجام بمونه ممکنه خفه بشه، اما امیدم به خداست، دو تا پسر دارم، سربه راه اما دست شون ...
دوگانه ای درباره بازی و بازیگری
بیان شده و به تصویر کشیده می شود و آن قدر در این طنازی ها توسط عطا و دوستش راه به افراط می رود که گاه موضوع اصلی یعنی سرنوشت بازیگر مغضوب در سایه قرار می گیرد، اما همه اینها را باید به لحاظ محتوای فکری زیبای اثر، یعنی دفاع از مظلومیت این قشراز بازیگران این ملک و لحظات کمیک و طنازی که توسط جمشیدی و صامتی ایجاد می شود چشم پوشید. نمایش به واقع گرایی تنه می زند. از مناسباتی روزمره و معمولی سخن به ...
سست شدن پایه های مذهبی از علل اصلی تک زیستی و ازدواج سفید
دقیق برای پژوهش های جامعه شناختی مواجهیم. ولی وقتی که شما در جامعه ای زندگی می کنید؛ مسلماً ، در مقام مشاهده گری که در امور جامعه مشارکت دارد و در آن زندگی می کند، خیلی از شاخص ها را می توانید ببینید؛ اصولاً، یکی از روش های پژوهش در جامعه شناسی و مردم شناسی؛ مشاهده مشارکتی است. شما در جامعه زندگی می کنید و خیلی موارد را به چشم خود می بینید. ما نشانه ها و شاخص های بسیاری داریم که تغییرات را در شکل ...
ساختمان پزشکی قانونی تهران...
قرار ندارد و تند از این سر سالن به آن سر می رود. کفن های روی ویترین انتهای سالن را یکی یکی زیر و رو می کند. متصدی از او می پرسد: واسه کی می خواین؟ زنه یا مرده؟ ناگهان صورت زن در هم می شکند و با بغض می گوید: زن. مادرم بوده. سایه سفید پشت پلک هایش با سیاهی میان چشم ها به هم می آمیزد و همراه با اشک فرو می ریزد. برادرش روی ویلچر از راه می رسد. می گوید: دیروز برادرم برای گرفتن ارث و میراث به خانه مادرم ...
بنیاد در آینه مطبوعات
او که زندگی من در جهت اوست .پدر ومادر عزیزم، در مرگ من گریه و زاری نکنید . مگر من بهتر از علی اکبر امام حسین (ع) هستم که در راه اسلام شهید شد! انسان روزی به دنیا می آید و روزی از دنیا می رود. خوشا مرگی که در راه اسلام و میهن باشد. قدس سه شنبه 5/5/95 زمان مراسم تشییع مادر شهید صیاد شیرازی اعلام شد مادر شهید صیاد شیرازی که به دلیل ایست قلبی در بیمارستان شمس الشمو(ع) ارتش ...
حسن آباد؛ پرحاشیه و پر چالش
. یک روز هست و چند هفته نیست. آنها هم اهل هراتند و چندسالی است که حضورشان در ایران قانونی شده است. برای عیادت شوهر بی بی به آجرپزی آمده اند. از در خونه که بری بیرون همه چیز زرد و سرخ میشه. به رنگ خاک هایی که دور و بر اینجاست. بعد از یه مدت اصلا چشم آدم همه چیز رو قرمز و زرد می بینه. ما که چشمامون این طوریه وقتی می آیم اینجا. بی بی و بچه هاشو نمی دونم. کارگران با صورت های پوشیده در دستمال ...