سایر منابع:
سایر خبرها
روز تلخ فرمانده حفاظت سپاه
مخفی شدن به اسارت عراقی ها درآمد. گرجی زاده پس از اسارت، به مدت چهارماه فرماندهی خود بر ستاد قرارگاه سپاه ششم را از عراقی ها مخفی کرد اما لو رفت که در پی آن مورد بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفت. عراقی ها او را به زندان الرشید که مخوف ترین زندان عراقی ها بود منتقل کردند و چند سال اسارت خود را در این زندان به سر برد. روایت نحوه شهادت شهید علی هاشمی یکی از بخش های جالب ...
اسنادی دیگراز مدعیان دروغ/سندی ازترورشهید کریم فاتح داریان/ملکه ترور(مریم رجوی) مدعی حقوق بشرجوابگو باشد
ناگهان سه تن از سربازان بی انیفورم صدام (منافقین) با رگبارهای پی در پی مسلسل های آمریکایی خود از پشت ، بدن این عزیزان را سوراخ ، سوراخ می کنند که به دنبال آن کریم در اثر اصابت بیش از 6 گلوله به نقاط مختلف پیکر پاکش به شرف شهادت نائل می شود و برادر پاسدار همراه وی که رانندگی موتورسیکلت را نیز به عهده داشت مجروح و پس از انتقال به بیمارستان تحت معالجه قرار می گیرد و زمانی بعد بهبودی خود را باز می یابد ...
"با حبیب" رفتم... "بدون حبیب" بازگشتم! +عکس
.... صحنه بسیار وحشتناکی بود. هر دو مجروح شدیم. از پنجره ای که سمت من قرار داشت، تیر به داخل ماشین می آمد. چند تیر به کمرم اصابت کرد. از همان پنجره تیرها به سمت حبیب نیز می رفت و او نیز مجروح شد. قلم پایش بیرون زده و کف ماشین پر از خون شده بود. سربازهای عراقی اصلاً تصور نمی کردند یک زن در ماشین پر از مهمات باشد صحنه مرگ و زندگی بود. آ ن قدر همه چیز به سرعت اتفاق افتاد که فرصت هیچ عکس ...
جزئیات به رگبار بستن سه مأمور کازرون
شهید شده و مامور دیگر به نام میرفردی به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل می شود. اعترافات قاچاقچی متهم در حالی که قصد فرار از کلانتری را داشته به ضرب گلوله مجروح و دستگیر می شود. وی در جلسه دادگاه در پاسخ به سوالی در مورد روز حادثه ، می گوید: زمانی که داخل اتاق بودم ماموران را با گلوله زدم. سپس به قصد خودکشی به قلب خودم شلیک کردم .فشنگ هایم تمام شد. داخل راهرو آمدم ناگهان تیری ...
دو سال زندگی با طعم اسارت/ اطاعت پذیری رزمندگان از ولایت فقیه، فتح خرمشهر را رقم زد
آن بود، سرزمینی که قدم به قدم آن با خون بهترین فرزندان این ملت و اسوه جوانان کشور تطهیر شده بود. اما در این میان اکبر طلایی یکی از اسرایی بود که بیش از 2 سال از بهترین دوران زندگی اش را در غل و زنجیرهای عراقی های متوحش گذراند و امروز که بیست و ششمین سال ورود این آزادگان عزیز به میهن اسلامی است بهانه ای شد تا پای درد و دل این آزاده گرانقدر نشسته و همه آن روزهای به یاد ماندنی و خاطرات ...
روایت خواندنی یک آزاده از دوران اسارت/ ساخت هیتر برای از بین بردن شپش لباس اسرا
اسارت را بیان کنید. خاطرات اسارت بسیار زیاد است اما از دید خودم بدترین و بهترین خاطره مربوط است به ماه رمضان سال 1365 در اردوگاه عنبر که من عضو ارشد آسایشگاه که اکثر اعضای این آسایشگاه را پیر مردان تشکیل می داد بودم و پیر مردانی که همه آنها به عشق جبهه و جنگ آمده بودند تا به شهادت برسند که رژیم بعث آنها را اسیر کرده بود. من هم در جمع آنها بودم و در روز نهم ماه مبارک سال 65 بود ...
قصه پردرد فوتبالیستی که از تیم ملی به شیشه بری رسید!
حفاری در لیگ 2 شدم. راستش را بخواهید وقتی که مشمول شدم و یک سال نتوانستم فوتبال بازی کنم، قصد داشتم دیگر فوتبال بازی نکنم؛ چرا که زده شده بودم و یک سال دوری از فوتبال من را از تیم ملی نیز دور کرده بود. زمانی که در لیست 25 نفر ذخیره تیم ملی امید قرار گرفته بودم، اهداف بلندی در سر داشتم و در ذهنم رویای بازی در لیگ برتر و بازی در تیم ملی بزرگسالان را می پروراندم، چرا که تیم ملی امید، تیم دوم ملی کشور ...
مناظره داغ دو چهره سیاسی که 28 مرداد را کودتا نمی دانند
کاشانی که من در کنارشان بودم و نامه های او را دارم، از رازهای رویدادهای مرداد سال 32 باخبر نشدند. بعد از سال ها پژوهش، تحقیق، انتشار اسناد، مدارک و خاطرات افراد است که می توانیم این قضایا را به صورت یک تابلو ترسیم کنیم. بنابراین فکر نکنید یک رویداد ساده ای بود که همه آن را می دانستند. این واقعیت هایی که من به طور مستند گفتم حتی یک بار در این صدا و سیما کوچکترین سخنی از آن گفته نشده است. ...
دو داستان به مناسبت سالروز بازگشت رزمندگان به وطن
قرارداد تا از پای درنیاید... یادها و خاطرات تلخ و شیرین دوران گذشته، می خواستند به همه وجود حسین هجوم بیاورند و ذهنش را به سال های نچندان دور بکشانند؛ سال هایی که... **** ... شهر" قصرشیرین" و نخلستان های زیبایش، درمیان دود و آتش دشمن غرق شده است. صدای شلیک گلوله ها و انفجار بی امان خمپاره ها و کاتیوشاها، هر چند لحظه یک بار قسمتی از شهر را به لرزه در می آورد و سیاهی و دود ناشی از ...
با خبر آزادی غش و ضعف نکردیم/ جنون بی حد سربازان عراقی در شکنجه
در این مدت 6 -7 سال که بچه ها دوران اسارت را با آن شرایط طاقت فرسا، اما سرشار از معنویت و خلوص پشت سر گذاشته بودند یک آرامش درونی عجیب و وقار و منش بلند طبعی پیدا کرده بودند و می توانم بگویم شنیدن خبر آزادی آنچنان تلاطم عظیمی در روح بزرگ آنها ایجاد نکرد. اما خیلی خوشحال بودیم. دفاع پرس: پس شما جز دومین گروه آزادگان بودید؟ بله. جز هزار تای دوم بودیم یعنی 800 نفر از اردوگاه ما و ...
سرآغاز عاشقی از درگیری های ایام انقلاب تا رقص عاشقانه در میان اروند
در میدان شهدای ساری به همراه برادرانش شرکت داشت، در آن روز یک سرباز و یک نیروی حزب اللهی توسط یک سروان به شهادت رسیدند. شهید خیرآبادی و چند نفر دیگر با فیض الله رفاقت نزدیکی داشتند، وقتی که شهید خیرآبادی در درگیری با منافقین در خیابان انقلاب ساری تیر خورد، پسرم او را به بیمارستان رساند اما خیرآبادی در بیمارستان به شهادت رسید. فیض الله شیفته امام (ره) بود و همیشه می گفت: راه ...
هم پیمانی آل سعود با صهیونیستها در کشتار مسلمانان/ هزار سؤال بی پاسخ در پرونده 7 هزار قربانی فاجعه منا
. ایران نیز یکی از 39 کشوری است که نام زائرانش در زمره جان باختگان فاجعه منا قرار گرفت و نزدیک به 465 نفر از حاجیان خویش را از دست داد و این فاجعه هولناک، قلب تمامی خانواده های حاجیان و ایرانیان را جریحه دار کرد. اما بیشترین موضوعی که دل ایرانیان را در طول اتفاقات و فجایع سال گذشته به در می آورد عملکرد عجیب و توهین آمیز مسئولان سعودی در قبال حاجیان و به ویژه ایرانیان بود؛ یکی از ...
رضا عطاران و ویشکا آسایش، ترکیب جادویی سینما (2)
، سکوتی در اهالی هنر است و دلیلش همان اشاره کوچکی است که کردم؛ همان حسادت که در خودم هم هست و بدون رودربایستی به آن اشاره کردم. یعنی هم حرف بقیه بود، هم حرف دل خودم! آسایش: حسودی در همه وجود دارد و همیشه هم بد نیست. مثلا وقتی لیلا حاتمی به عنوان داور به جشنواره کن رفت، در عین حالیکه برایش خوشحال بودم ته دلم گفتم کاش من جای لیلا بودم، چی می شد!... بعدها به خودش هم گفتم (من کلی به تو حسودی ...
عمو نصیر
... سال اول دبیرستانم که تمام شد مثل همه بچه ها و هم دوره ای هایم برای اعزام به جبهه در پایگاه مسجد محل نام نویسی کردم. تابستان سال 61 قرار بود تا در عملیات رمضان شرکت کنیم. اما به دلیل تاخیر در شروع دوره ی آموزش، بعد از آن برای شرکت در عملیات مسلم بن عقیل وارد جبهه شدم. نوجوانی بودم ساده و پر از شور و شوق و سری پر از هوای یاد گرفتن حتی در سخت ترین شرایط! همه چیز جبهه ناب ...
صلیب سرخ هیچ نقشی در کم کردن مشکلات اسرا نداشت/ اعدام سرباز عراقی که هنگام شکنجه مراعات اسرا را می کرد
...> این داوطلب بسیجی با اشاره به نحوه اسارت خود در گفت وگو با خبرنگار بلاغ ، اظهار کرد: در عملیات والفجر 6 وقتی در محاصره دشمن بودیم از ناحیه دست و پا مجروح شدم، یکی از دوستانم بند پوتینش را به پاهایم بست اما همچنان خون زیادی از من می رفت و توان راه رفتن نداشتم، به فرمانده اعلام کردم که نمی توانم بیایم و تنها در کوه ماندم؛ چند ساعت نگذشته بود که چند عراقی من را به سنگرشان بردند. وی افزود ...
محمد بنا: کجاست مادر؟ کجاست گهواره من؟
. اظهارنظری شوکه کننده و غیرمنتظره از مردی که انگار خبر از تغییر فصل می داد. از پوست اندازی اش. معمولی شدنش. با این همه حتی اگر گله مند باشیم که در ریو با شاگردانش قلب مان را شکست اما دوستش داریم. مگر می شود این جاه طلبِ باهوشِ جان سخت را دوست نداشت؟ او سال گذشته مادرش را از دست داد. مادری که ماه های آخر قادر به تکلم نبود. برای پسری که عاشقانه دوستش داشت روی کاغذ می نوشت. ...
روایت آزادگانی که هرگز سهمی از انقلاب برای خود قائل نشدند
شد مثلا هر روز سه هزار نفر را مبادله می کردند. تبادل از اردوگاه موصل یک شروع شده بود اما من در موصل چهار بودم و 31 مرداد ماه سال 69 آزاد شدم. ما را شبانه با قطار به بغداد آوردند و صبح نیز در مرز خسروی ما را به ایران تحویل دادند. البته آزادی ما به خاطر اسباب و عللی بود که به دست خداوند رقم خورد؛ علت اصلی آزادی ما جنگ عراق با کویت بود که صدام برای اینکه خیالش از جانب ایران و خطر حمله اش آسوده ...
روند تغییرات نرخ دیه؛ کدام عضو بدن دیه بیشتری دارد؟+جدول
آفتاب نیوز : میزان دیه در دین اسلام برای مرد و زن مسلمان و مردان و زنان معتقد به سایر ادیان متفاوت است. اکثر فقها بر نصف بودن دیه قتل زن نسبت به مرد توافق نظر دارند و در این مورد میان فقهای شیعه و فقهای اهل سنت اتفاق نظر وجود دارد. البته بر اساس ماده 560 قانون مجازات اسلامی، دیه زن و مرد در اعضاء و منافع تا کمتر از ثلث دیه کامل مرد یکسان است و چنانچه ثلث یا بیشتر شود دیه زن به نصف تقلیل می یابد. همچنین بر اساس قانون بیمه اجباری خسارات و ...
دلم برای آن روزها تنگ می شود
بار سوم در آبان ماه سال 61 در عملیات محرم شرکت کردم. این عملیات در منطقه دهلران استان ایلام انجام شد و با توجه به ویژگی ها یی که داشت، تقریبا عملیات موفقی بود. شما در چه عملیاتی به اسارت رژیم عراقی در آمدید؟ درعملیات محرم، من با چند نفر از رزمنده های دیگر مجروح شدیم. تیر به پایم اصابت کرد و نتوانستم حرکت کنم. رزمنده ها ی دیگر رفتند و ما 5 مجروح ماندیم. نهایتا هم به فاصله یک ساعت منطقه ...
دلاوری که 3000 بعثی را به درک واصل کرد/گردانی که با تیربار شهید زرین متلاشی شد
شیشه بود و از آن طرف پیدا بود من را گذاشتند روی برانکارد و دیگر نفهمیدم چه شد که بلند شدم و دیدم در بین شهدای اهواز هستم. قاسمی در همین خصوص می گوید: یکی از فرماندهان که داشته شهدا را نگاه می کرده در بین شهدا؛ شهید زرین را می بیند و بلافاصله او را در آغوش می گیرد که یک دفعه می بیند چشم های شهید به هم می خورد و سریع ایشان را به بیمارستان منتقل می کنند و خلاصه چند ماهی در بیمارستان بستری ...
فریاد الموت لصدام در میان شکنجه های بعثی ها
کربلای 2 از بهشهر عازم منطقه شدیم و پس از ورود به مناطق عملیاتی فاو و پس از 4 روز محاصره توسط سپاه سوم عراق به فرماندهی ماهر عبدالرشید به اسارت درآمدیم. فارس: در کدام محل و چگونه اسیر شدید؟ در منطقه عملیات والفجر 8 بعد از 5 روز محاصره در نبرد بی امان، مجروح و به اسارت گرفته شدم . فارس: زمان اولین اعزام به منطقه و زمان اسارت چند ساله بودید؟ در سن 15 سالگی ...
از اسارت در سومار تا فعالیت در جبهه اقتصاد مقاومتی
آزادگی و آزاده بودن را باور کنید با تمام وجود حس کردیم، آن لحظات غیرقابل بیان و غیرقابل وصف است، باید اسیر باشی تا متوجه شوی که آزادگی بعد از اسارت چه معنی و مفهومی دارد، لحظه ناب زندگی من بود، به محض ورود به خاک کشور همه چهار سال سختی و مشکلات از یادمان رفت، خاک پاک وطن را توتیای چشم کردم، نفس کشیدن در این آب و خاک با هیچ چیز قابل تعویض نیست. لذت آزادی ما همه سختی های این مدت را از ...
اسارت در 13 سالگی
اخشینا هم..." از سوره یاسین را بسیار تکرار می کردم و واقعا هم به کارم آمد. از تشنگی و خستگی و... دیگر ناامید شده بودم با صدای بلند فریاد زدم. ناگهان 10 الی 20 نفر آمدند دور من را گرفتند و با تعجب می گفتند: شما کجا بودید. ما شما را ندیدیم. و به این طریق ما اسیر شدیم. دفاع پرس: مدت زمان اسارت و مکان اسارتتان کجا بود؟ مدت اسارت من سه سال و شش ماه و 24 روز است یا به تعبیری بگویم 42 ...
حکایت سودای عشق و اسارت/سرگذشت 26 ماه شکنجه در زندان عراق
ایران هستم که در سال 1365 عازم جبهه های نبرد علیه دشمن شدم و در 24 تیرماه 1367 در عملیات تک دشمن منطقه شرحانی به مدت 26 ماه به اسارت گرفته شدم. چگونه به اسارت دشمن درآمدید؟ عملیات پاتک دشمن بود و من نیز فرمانده دسته ادوات بودم. شب قبل از عملیات، دیدبان به من گزارش داد که صدای تانک های دشمن می آید. و ما نیز این اطلاعات را به رده های بالاتر منتقل می کردیم. ساعت پنج صبح روز بعد از ...
وقتی خمینی کبیر، عصایش را بلند می کند
با پیروزی انقلاب اسلامی ابرقدرتهایی که ایران با همه منافع آن را از دست داده بودند با بسیج همه امکانات پیدا و پنهان خود دست به توطئه هایی بی نظیر برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی زدند. اولین منطقه ای که به دلیل ظلم و استضعاف به نظر آنان آماده پذیرش توطئه و فتنه و شورش بود منطقه کردستان بود. سیاستهای سازشکارانه دولت موقت با ضد انقلاب نیز مزید بر علت شد و زمینه جدایی کردستان را در تابستان 58 فراهم آورد. ...
از خبر رحلت امام خمینی تا دور چرخاندن اسرا در شهر بصره
اشتر خبر داد و اظهار کرد: آغاز فعالیت بنده به عنوان نیروی امدادگر در کنار سایر رزمندگان بود و در تاریخ چهارم شهریور سال 65 یعنی مقارن با شروع عملیات کربلای 4 بر منطقه عمومی ابوخصیب و پس از عبور از رودخانه اروند و جزیره ام الرصاص در مقر سپاه هفتم پس از درگیری با نیروی دشمن بعثی از دو ناحیه سر و پشت مورد اصابت دو گلوله قرار گرفته و مجروح شدم. وی با اشاره به اینکه در نهایت به اسارت نیروی ...
پیروزی در سایه وحدت ارتش و سپاه
. گفتم: رضا مقاومت کن آمدم. تک عملیاتی با کمک نیروهای حاضر در منطقه در حالی که تنها و دست خالی بودم و هیچ راهی به ذهنم نمی رسید، دیدم از دامنه ارتفاع رضاآباد تعدادی سرباز و سپاهی که شب قبل در آن منطقه پاسداری می دادند، پایین می آیند. وقتی در دست آنها آرپی جی هم دیدم بسیار خوشحال شدم و همگی را به سمت خود خواندم. خودرویی از راه رسید که برای پایگاه ها آب می برد. آن را متوقف کردم. سوار شدیم ...
آزادگان؛ قهرمانان ایستادگی و مقاومت
...> سالیان اسارت، لحظه های اثبات حقانیت جمهوری اسلامی و دفاع از استقلال و آزادی سرزمینی بود که با سال ها مبارزه و با خون هزاران شهید به ثمر نشست. فریاد خاموش غیورمردانی که با دژخیمان زمانه به رویارویی پرداختند و از سرزمین اسلامی خویش دفاع کردند. پیروزی ایران در این جنگ، ثمره خون هزاران شهید، رنج اسارت و شکنجه هزاران تن از مبارزان و اسیران دفاع مقدس به شمار می رود و شجاعت و ایثار این بزرگواران ...
سلفی و خودکشی
می افتد که پای ساختمان افتاده اند. کیسه ها را رها می کند و به سمت مادر آیدا می دود. یکی از میان جمع می گوید: سیما و آیدا دست همدیگه رو گرفتن و خودشونو از بالای ساختمون انداختن پایین. زن رنگش مثل گچ سفید می شود و به سمت جنازه ها می دود. ماموران پلیس جلویش را می گیرند اما به شرط یک دیدار کوتاه به زن اجازه می دهند تا جنازه دخترش را ببیند. مادر جلوی دخترش می افتد و مبهوت فقط تماشا می کند. زن ...
150 مسافر بلاتکلیف
مسافران در رستوران ترمینال 4 فرودگاه مهرآباد جمع شده بودند و شام می خوردند. در بین شان کودک نیز وجود داشت و سه نفر هم ایتالیایی بودند. تعدادی در نمازخانه خوابیده و عده ای دیگر هم پا روی چمدان های شان انداخته و روی صندلی ها نشسته بودند. در فاصله چند قدمی از آنها صدای اعتراض یکی از مسافرها بلند بود: چرا غرفه اترک تعطیل است و از نماینده اش خبری نیست؟ الان تکلیف ما چیست؟ (با دست نشان می دهد) این همه مسافر ...