سایر منابع:
سایر خبرها
متهم: شوهرم عاشق سریال جومونگ بود!
خواست با برادرش تماس بگیرم و ماجرای سفرمان را مطرح کنم که قبول کردم. وقتی به طرف تلفن رفتم با لگد ضربه ای به من زد. بعد چاقویی برداشت و نمی دانم چطور خودزنی کرد. من پشت سر او بودم و لحظه زدن ضربه را ندیدم. وقتی برگشت دیدم چاقو را در سینه اش فرو کرده است. بعد هم روی زمین افتاد. قاضی گفت: گزارش کارشناسان پزشکی قانونی نشان می دهد که ضربه خودزنی نبوده است، بلکه فرد دیگری آن را وارد کرده است. متهم گفت: من این گزارش را قبول ندارم. قاضی عبداللهی بعد از شنیدن آخرین دفاع شهره و وکیل مدافع وی با اعضای دادگاه وارد شور شد. ...
دعوای مرگ بار زن و شوهر به خاطر رفتن به جشن عروسی
، کیفرخواست قتل عمدی علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه، کیفرخواست علیه متهم خوانده و سپس مادر مقتول به عنوان ولی دم خواستار صدور حکم قصاص شد. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت: من و شوهرم هشت سال قبل با هم ازدواج کردیم. خانواده های ما در شهری در ...
چالش با زنی که با یک اعدامی ازدواج کرد
با هم صحبت کردیم؛ او گفت 14 دی سال 88 در خانه شان خواب بود که برادرش و خواهرزاده اش با هم درگیر می شوند، آن هم سر یک جفت کتانی، امیر هم خواب بوده و یک مرتبه با صدای فریاد بیدار می شود و می بیند برادرش زخمی شده است؛ او فقط وارد معرکه می شود تا به ماجرا خاتمه دهد، برای همین چاقو را برمی دارد تا اتفاق وحشتناک تری نیفتد اما خواهرزاده اش انگار از زخمی شدن برادر امیر می ترسد و وقتی چاقو را در دست امیر می ...
مرگ جوان ثروتمند درگروگانگیری میلیاردی
برادر زن 25 ساله ام از ترس، سکته قلبی کرد و مرد. ما روحیه آدم کشی نداشتیم و اصلاً قرارمان این نبود. اما ناخواسته جسد 2 جوان روی دستمان ماند. تقاضای قصاص با اعتراف متهمان به ربودن گروگان و بازسازی صحنه مرگ بیژن ، بازپرس پرونده قرار مجرمیت متهمان را به اتهام آدم ربایی و قتل صادر کرد.خانواده مقتول نیز خواستار مجازات و قصاص متهمان شدند. بدین ترتیب پرونده برای محاکمه و صدور حکم به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنجبر فرستاده شد. ...
تراژدی مصدق؛ از خیابان کاخ تا کاخ سلطنت آباد
: آقاجان حالتان خوب است به لطف خدا؟ آقای عزیز! ناراحت نباشید! روز 28 مرداد جمعیت، خانه احمد و قدس اعظم را ویران کرده بودند و مصدق مدام تکرار می کرد شما چه تقصیری داشتید؟ شما همگی به پای من سوختید. قدس اعظم که داشت چشم هایش را پاک می کرد، گفت: عموی عزیز، ما همه چیزمان را فدای شما می کنیم. دادگاه های مصدق در میان اعتراضات سرکوب شده مردمی برگزار شد. دادستان نظامی، سرتیپ حسین آزموده که به ...
زن در دادگاه:شوهرم را من نگشتم،خودزنی کرد
زن جوان که به اتهام قتل شوهرش در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد در آخرین دفاع گفت: من شوهرم را نکشتم.او خودزنی کرده و علت درگیری ما هم دخالت های خانواده شوهرم در زندگی ما بود. به گزارش خبر انلاین ؛این مرد که سجاد نام دارد سحرگاه دوم فروردین سال گذشته درحالی که با چاقو مجروح شده بود به بیمارستان صفائیان در تهران انتقال یافت اما به علت خونریزی شدید جان سپرد. به دنبال این ...
خط شکن غیور، 30سال دست بسته زنده به گور شد/چشمان مادر در انتظار منصور بسته شد
شدیدی به ورزش های رزمی داشت، بسیار شاداب و سر حال بود و بیشتر اوقات را به دعا، نیایش و نماز شب اختصاص می داد، او با سن کم خود اهمیت زیادی به امر به معروف و نهی از منکر می داد و در نهایت در سن 16 سالگی پس از کسب رضایت پدر و مادر عازم جبهه شد. وی در خصوص نحوه اسارت و شهادت برادرش گفت: در سال 1364 با فاش شدن عملیات کربلای 4 آنها در محاصره عراقی ها قرار گرفته و اسیر شدند، دشمن 175 غواص از ...
دوئل با مرگ
این مرد گمشده ها را هر کجا که باشند پیدا می کند به گزارش ، اینجا همه چیز ساکت است. سرد و ساکت. من این پایین، تن به آب سپرده ام که آرام و بی خیال دست در دست ریشه های نیلوفری که با پاهای من یکی شده اند مثل ننویی همیشه تکانم می دهد تا خوابم نیاشوبد. خواب ابدی و آرام من. کاش کسی آمده بود کاش کسی زودتر آمده بود، اما نیامد و من رفتم. من مدت هاست رفته ام. مدت های طولانی یا کوتاه ...
مکافات یک لحظه جنون
خواستگاری من بیاید. او پذیرفت. برادرم هم ماجرا را با من در میان گذاشت که من هم قبول کردم با آن مرد که بیش از 40 سال از من بزرگ تر بود، ازدواج کنم. موضوع این خواستگاری را برای فرزندانم تعریف کردم که همگی مخالفت کردند، اما در ادامه با دلخوری با این وصلت موافقت کردند. مقتول 50 متر از خانه روستایی اش را مهر من کردو مرا به عقد موقت 99 ساله اش در آورد و بعد از برگزاری جشنی مختصر به خانه او در روستایی در ...
روایت مردانگی پدری کُردستانی با عشق به ارتش و میهن اسلامی
را می شود در کلمات پسر لمس کرد. محبتی که پس از گذشت 35 سال هنوز از خاطرش فراموش نشده است. محبتی که وقتی از آن حرف می زند انگار که کودکی شده و در کنار پدر آرام گرفته است و با دست های کودکانه اش با نخ های قالی بازی می کند و به لب های پدر چشم می دوزد. پسر می گوید: پدر الگوی من و برادرم بود. او یک مَرد واقعی بود. سال 42 یا 43 با هدف خدمت به مردم و وطنش وارد ارتش شد و همیشه به ما توصیه می کرد که به فکر ...
اعتراف مادر سنگدلی که 2 فرزندش را کشت
پول نیوز - اوایل مردادماه سال گذشته، مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و عنوان کرد: از چند روز قبل، وقتی دخترم به تماس های تلفنی من پاسخ نداد، خیلی نگران شدم و به محل سکونت او در خیابان دکترشریعتی مشهد رفتم، اما باز هم هرچه زنگ زدم، کسی در را باز نکرد. این در حالی بود که صدای تلویزیون منزل به گوش می رسید. وقتی نگرانی ام شدت گرفت، در واحد آپارتمانی را شکستم که ناگهان با صحنه دردناکی رو به ...
همسر شهید اندرزگو در گفت وگویی مطرح کرد زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش/پیش بینی وقوع جمهوری ...
مرد جلوی در خانه ای ایستاد. من هم ایستادم. در زد. من هم به انتظاری که برایم هم شیرین بود و هم تلخ ایستاده بودم تا این که در باز شد و رفتیم تو. *شهید اندرزگو در این خانه منتظر شما بودند؟ بله! وقتی رفتم تو، ایشان وسط راهرو ایستاده بود. راهروی کوتاهی بود که دو طرفش اتاق های کوچکی داشت. ایشان جلو آمد و دست انداخت گردن پسرم مهدی و او را بوسید. یک ماه بود که همدیگر را ندیده بودیم ...
توطئه شبانه پدر پس از 11 سال فاش شد - او پسر معتادش را کشته است
مردی که با شلیک یک گلوله به زندگی پسرش پایان داده بود پس از 11 سال به قتل او اعتراف کرد. به گزارش خبرجنوب اگرچه این مرد در اظهاراتش عنوان کرد که پسرش توسط یک سارق که شبانه وارد منزلش شده به قتل رسیده اما با پیگیری های دادستان کوار پس از سال ها جزئیات جنایت را فاش کرد. در سال 84 اهالی یکی از خیابانهای اصلی در منطقه کوار صدای شلیک گلولهای را شنیدند که از خانه یکی از ساکنان این ...
حمله شیمیایی فرانسه به غوطه شرقی
بدون مرز نیز به ارائه اطلاعات به دستگاه های جاسوسی فرانسه متهم است. فرانسه با توجه به گذشته استعماری خود همواره به دنبال به دست آوردن سوریه بوده است. لازم به ذکر است حمایت های غرب از تروریست ها هر روز جنایات جدیدی را رقم می زند چنانکه حمله خمپاره ای تکفیری ها به شهرک الزهراء در حومۀ شمالی حلب، چندین شهید و مجروح برجا گذاشت. در این حمله 3 تن از اهالی از جمله یک زن و یک مرد سالخورده شهید و 14 نفر از جمله چندین زن و کودک مجروح شدند.تکفیری ها این حملات را از شهرهای بیانون و عدنان در اطراف شهرک الزهراء انجام دادند. ...
اموال خصوصی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام)
عیینه حذیفه بوده و به علت پارگی چشمش عیینه نامیده می شد. او رئیس قبیله خود، (بنی فزاره) بود و از این رو فزاری خوانده می شد. وی در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام آورد و بعد مرتد شد و پس از رحلت رسول خدا که طلیحه به دروغ ادعای نبوت کرد به او گروید و در جنگی که بین مسلنانان و طلیحه رخ داد، اسیر شد و ابوبکر او را آزاد کرد. عیینه از آن به بعد اظهار اسلام می کرد اما شخصی خشن و دارای روحیه ...
حسین فاطمی؛ دکتری که در راه جمهوریت ایران شهید شد
امنیت از حقوق ملت خود دفاع می کرد، بیشتر از سه ساعت در اولین روز و چندین ساعت در روزهای بعد، جریان مدافعات او را تلویزیون به بیشتر از صد میلیون تماشاچی آمریکایی نشان می داد، زیرا شخصیت آن مرد بین المللی به یک چنین موقعیتی رسیده بود که هیچ آمریکایی نظیرش را ندیده بود. (از نامه 15 آبان 32) این عشق و علاقه به روزنامه نگاری، این آشنایی با مبانی ژورنالیسم، این اعتقاد به قدرت تبلیغات می ...
مثل خاطره اولین باران پاییزی
گذشته آن برگزار شد. این مهمانی به پاس زحمات 40 سال راهبرعملیات هوانوردی وعضوهیات مدیره شرکت فرودگاه ها با عنوان به احترام یک مرد، به اعتبار یک صنعت شکل گرفته بود و من هم مانند سایر دست اندرکاران روابط عمومی که از چند روز پیش درگیر برپایی این برنامه می شوند، کار کرده بودم و حالا؛ بعد از انجام آخرین آزمایش های مربوط به نور، صوت، تصویر، کلیپ ها و آنونس برنامه، چک کردن تمامی دستگاه های صوتی و تصویری و ...
"زجرآور ترین" لحظه برای خواهر شهید "لاجوردی"
می رفتیم مدرسه امامیه. این دو تا مدرسه هزار متری با هم فاصله داشتند. برادرها تا مدرسه ما را می بردند و بعد از مدرسه هم به سرایدار سپرده بودند که تا آنها نیامده اند دنبالمان، ما از مدرسه جایی نرویم و بعد باز تا خانه، ما را اسکورت می کردند. یادم هست که یک بار هوا خیلی گرم بود و من روبنده ام را بالا زده بودم. وقتی رسیدیم خانه، دیدم برادرم با تغیّر به من نگاه می کنند. علت را که پرسیدم، گفتند، دیگر ...
نمی گذارم حسرت به دلم بماند
عمق چشم هایش به چهره اش فرو می ریزد؛ تو جاده قزوین تصادف کردم، دیگر نتوانستم به سفرم ادامه بدهم. اشتباهم این بود که مسیر اتوبان را انتخاب کرده بودم. آن روز ترافیک سختی بود و من آرام از کنار جدول کشی بزرگراه رکاب می زدم. راننده خودرویی که پشت سرم حرکت می کرد من را ندید و به راهش ادامه داد. همزمان در میانه بزرگراه یک تریلی به اتوبوس زد. سواری پشت سر من، 3متر کشیده شد و همزمان من را هم ...
به هیچ وجه برای شهادت نمی روم!
نیازی به گفتن نداشت. قبل از اینکه رضا به خواستگاری ام بیاید عضو انجمن اسلامی بودم و دیداری با آقا داشتیم، در آن دیدار نامه ای هم به ایشان دادم و درخواست یک هدیه و یک نصیحت کردم. وقتی رضا این حرف را زد سریع رفتم آن نامه را آوردم و نشانش دادم. نکته دیگری که خیلی تأکید داشت احترام به پدر و مادر بود. آیه قرآن مثال می زد و می گفت خدا در قرآن گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب ...
گقت وگو با مردی که کودک 6ساله اش 5ماه گروگان بود - تلفنی گفتند یک میلیارد بده وگرنه زبانش را می بری
اعتماد گفت وگو با معاون کمیته امدادخاش که پسر6ساله اش را در 18 اسفند94 ربوده اند گفت وگو کرده است. متن مصاحبه را می خوانید: 18 اسفند 94 یادآور روزی دلهره آور برای شما و خانواده تان است، در این روز چه اتفاقی افتاد؟ ساعت 11 ظهر آن روز دختر 10 ساله ام رومینا، دست برادر 6 ساله اش علی را گرفته بود و دوتایی داشتند از مهدکودک برمی گشتند خانه اما به محض اینکه دخترم کلید را در قفل ...
فرار معجزه آسای یک زن از چنگال داعش
.” هاگوس آن شب توانست فرار کند و دو ماه بعد خود را به اروپا رساند. “نمی خواستیم با دست وپای بسته بمیریم.” داعشی ها مهاجران را به بیمارستانی رهاشده در منطقه ای بیابانی در نزدیکی شهری به نام “نوفلیه” بردند. داعشی ها در جستجوی جواهرات زنان را گشتند و آستین و گردنبندهایشان را با چوب بلند می کردند و سپس آن ها را به اتاقی که یک زن از نیجریه در آن زندانی بود بردند. صبح روز بعد، یکی از ...
احمد نجفی: گرفتار جن و جِم شده ایم
از صحبت های خود به وجود مافیا اشاره کردید، اگر شرایط به گونه ای پیش برود که این بار همین مافیا به سراغ خود شما بیاید و از شما دعوت کند تا با انها همکاری کنید، این کار را می کنید؟ مرادیان: زنده یاد سلحشور زمان ساخت سریال اصحاب کهف از تمام سن ها و از تمام بچه های تئاتر، سینما، تلویزیون و ... تست می گرفتند. بعد هم با بازیگران انتخاب شده تماس می گرفتند. این روال ادامه داشت سال ها که منظورم ...
بخشش داماد قاتل به خاطر نوه ها
ای دیگر افتاده و دچار خونریزی شدیدی شده بود. او بعد از قتل همسرش تلاش کرده بود خودش را حلق آویز کند اما نتوانسته بود این نقشه را عملی کند و به شدت مجروح شده بود. در چنین شرایطی جسد متوفی به پزشکی قانونی و پیکر نیمه جان مرد جوان برای مداوا به بیمارستان انتقال یافت. جزئیات جنایت چند روز بعد وقتی متهم از بیمارستان مرخص شد در برابر بازپرس جنایی قرار گرفت و درباره انگیزه اش از ...
از بی مهری آخوند درباری تا مهر و محبت درجه دار شهربانی!
نداشته ام به اسلام خدمت کند. ولی خوب حالا تو حجره نمی دهی. به پسر نگاهی کردم. دلم نمی آمد این مرد و آن بچه یتیم را رد کنم. از خدا خواستم راهی جلوی پایم بگذارد که ناگهان یادم آمد. حاجی یک حجره داریم که مال خادم مدرسه است، ولی از بس آن جا هیزم سوزانده اند، در و دیوارش سیاه شده. می خواهی برود آنجا؟ باور کن تنها جای خالی است که داریم. برق در چشم هایش درخشید و با عجله ...
اعتراف های تلخ قاتل مادر و دختر 3 ساله
تصمیم گرفتی سحر را به قتل برسانی؟ قصدم کشتن آنها نبود. بار دومی که به تهران آمدم با سحر تماس گرفتم. از صحبت هایش متوجه شدم که همسرش خانه نیست. چون خیلی وقت بود او را ندیده بودم، وقتی تعارف کرد که به خانه اش بروم قبول کردم. وارد خانه که شدم و در جریان صحبت با او، ناگهان وسوسه های شیطانی به سراغم آمد. بعد هم با سحر درگیر شدیم، ناگهان دست هایم دور گردنش را گرفت. بعد از چند لحظه متوجه شدم که او نفس ...
شهیدی که رعشه به تن منافقین انداخت
زندانیان را فراهم آورد. سرانجام در تاریخ 27/5/56 از زندان آزاد گشت اما مدتی بعد به ساواک احضار شد. لاجوردی در روزهای اوج انقلاب در کمیته استقبال از امام (ره) به فعالیت پرداخت و پس از پیروزی انقلاب مسئولیت دادستانی انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت اما مدتی بعد ریاست سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی به او سپرده شد. لاجوردی خود درباره سال های زندان و هم بندی با منافقین می گوید: در قزل حصار ...
می گفتند اعضای بدن برادرم را فروخته ایم
سلامت نیوز :محمدرضا دلدار که پس از سه سال سخت برادر خود را از دست داد، حرف ها و شایعاتی را که پس از اهدای عضو برادرش در مراسم ختم به گوشش رسید آزاردهنده تر از دوران بیماری برادرش می داند ولی می گوید او و خانواده اش برای رضای خدا اهدای عضو کردند. گفت وگوی خبرنگار ما را با این مرد 45ساله در ادامه می خوانید: برادرتان چند سال داشت، شغلش چه بود و آیا ازدواج کرده بود؟ به گزارش سلامت ...
کلیات شورای نگهبان غیرقابل خدشه است/ فراکسیون امید شناسنامه اصلاحات نیست/عامه مردم نمره خوبی به دولت نمی ...
...> عطریانفر: شما چرا ابا می کنید که صراحتاً نام آقای نعمت زاده را ببرید؟ آیا کس دیگری هم است؟ضمن اینکه هزار میلیارد ثروت از آن دروغ های شاخدار است. فارس: نمونه بارزش آقای نعمت زاده است... عطریانفر: کیهان مختصات یک فرد را به این شکل می گفت: یک مرد مجهول الهویه معلوم الحال به نام س.ل . بعد می گفت این فرد معلوم الحال س.لیلاز ؛ بعد می گفت این سعید ل . خب معلوم است که اگر این سه تا را ...
به یاد شهید مفقودالاثر مدافع حرم مرتضی کریمی شالی /شهیدی که هدف تک تیراندازهای داعش قرار گرفت و جان ...
نه؟ می گفت علت خاصی ندارد فقط مدل کارهایمان باهم فرق دارد. برای همین زمان کاری مان هم متفاوت است. آنقدر بی ریا بود که بعد از شهادتش فهمیدم که مرتضی فرمانده بوده! حالا به راز تمام تنهایی هایمان پی بردم... *چیدمان خانه به زیبایی خانه خیلی اهمیت می داد. حتی یک بار که بیرون از خانه بودم، وقتی برگشتم دیدم خانه خالی است! گفتم مرتضی مبل ها را چه کرده ای؟ گفت از چشمم افتاده ...