سایر منابع:
سایر خبرها
خوردبین: دربی 9 نفره بهترین خاطره من از روزهای تولدم بود/با پروین از تیم ملی المپیک دوقلو شدیم
ماندن از تنش ها می تواند قهرمان آسیا بشود چون از نظر فنی چه در داخل زمین و چه روی نیمکت هیچ چیز کم ندارد. وی درباره بهترین رویداد در روزهای تولدش ادامه داد: یکی از بهترین خاطراتم به دربی 9 نفره در سال 78 مربوط می شود. عجب بازی خوبی بود. باعث افتخار همه پرسپولیسی ها شد. تولد سال قبل هم جالب بود. من و علی پروین اتفاقی یک جا بودیم و برای هر دوی ما کیک تولد گرفته بودند. خوردبین ...
حماسه خرمشهر موضوع دومین قسمت از مسابقه فرمانده
. مسابقه فرمانده که با هدف یادآوری حماسه های سالهای دفاع مقدس، بازخوانی تاریخ پر افتخار ایران، پرداختن به خلاقیت های فرمانده هان جوان در عین محدودیت های موجود و همچنین درخشش خلاقیت ها و توانمندی های جوانان امروز در 4 قسمت ویژه هفته دفاع مقدس تهیه شده، میزبان فرماندهانی از ارتش، سپاه و بسیج خواهد بود. موسیقی تیتراژ این برنامه توسط محمد احمدی و با ترانه و صدای رضا لسانی ساخته شده است. مسابقه فرمانده با اجرای علیرضا تابان و تهیه کنندگی کیاناز کاوه از شنبه، 3 مهر، هر روز از ساعت 15 تا 16 از شبکه رادیویی ایران تقدیم مخاطبان می شود. ...
خانه فوتسال نداریم
بندرعباس آشنا شده و فعالیت خود را آغاز کردید و از آن زمان تا به امروز چقدر برای این تیم مایه گذاشتید؟ جیم: یک روز همراه تیم محلی رفتیم بازی دوستانه با یاران شهسوار داشته باشیم و یکی از دوستانم که در این تیم بازی می کرد و خیلی وقت بود همدیگر را ندیده بودیم، آنجا مرا دید و مرا به مربی خودشان معرفی کرد و این عامل باعث شد که در فضای بهتر و در این تیم فعالیت ورزشی ام را ادامه دهم. سین: چه کسی را ...
مرور خاطرات هفت سالۀ - سیامک عباسی - در شب رونمایی از چهره اش
قطعه مورد علاقه اش یاد کرد. این خواننده با اشاره به این که همه قطعات خاطره انگیزش را اجرا خواهد کرد، تو که نیستی ، جوونتر که بودم و شهر بارونی را خواند و برای دقایقی استیج را برای تعویض لباس و همچنین آماده شدن گروه برای اجرای بخش آنپلاگد ترک کرد. در این بخش سیامک عباسی هم گیتار به دست گرفت و قطعه عشق عمیق با هم نوازی گیتار اعضای گروه اجرا شد. در ادامه امیر عظیمی پشت پیانو نشست تا قطعات ...
بخش های خواندنی یک کتاب خندوانه ای
زمینه ارتباط بیشتر مخاطبان با این کتاب مؤثر بوده است. آب نبات هل دار را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است و ازجمله کتاب هایی است که در سری دوم مسابقه کتاب خوانی بخون و ببر برنامه خندوانه معرفی شده است. باهم بخش هایی از این اثر را می خوانیم: پرده اول: توشله بازی برای توشله بازی [تیله بازی]، از قبل، توی زمین خاکی خانه درست کرده بودیم و دیگر نیازی به کندن ...
آیت الله خزعلی و نامه ای که امام به رئیس غائله خلق عرب نوشته بود
در جلد سوم از صفحه 217 تا 233 ایشان خودشان شرح حالشان را بیان کرده اند. بنابراین بنده صرفاً به خاطراتی که خودم از ایشان دارم اکتفا می کنم. آیت الله خزعلی از قبل از 15 خرداد سال 1342، مرتباً به اهواز تشریف می آوردند و در اینجا عمدتاً در مسجد مرعشی که الان به مسجد بهشتی معروف است سخنرانی داشتند و ما هم کم و بیش در خدمتشان بودیم. در مجموعِ این ارتباطات، بدیهی است که خاطرات زیادی وجود داشته باشد که ...
تکنیکی ترین جودوکار لیگ برتر بزرگسالان استان شغلی ندارد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از پایگاه خبری دانشجویان بیدار بهزاد وحدانی متولد سال 1367 ساکن بجنورد و عضو تیم ملی جودو و کوراش بزرگسالان است او کارشناسی خود را در رشته مدیریت و تربیت بدنی از دانشگاه آزاد شیروان گرفته و بنا دارد مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه بجنورد به ادامه تحصیل بپردازد. وحدانی گفت: جودو از هنرهای رزمی ژاپن و به معنی درگیری نزدیک است. حرکات این ورزش ...
آغاز جشنواره فیلم مقاومت | از اظهارات شهاب حسینی تا سخنرانی مدیران
فعالیت های او پخش شده بود گفت: تصاویر این فیلم از مستند زندگی در ارتفاعات گرفته شده بود که در سال 64 در ارتفاعات کردستان عراق فیلمبرداری شد. آن منطقه صعب العبور به فرماندهی یکی از نظامیان برجسته ارتش، سرلشگر حسن آب شناسان آزاد شده بود و اگر او این کار را نمی کرد همین یک فیلم هم در آن منطقه ساخته نمی شد. این فیلمساز ادامه داد: یکی از متولیان ساخت فیلم برای شهدا روزی مرا دعوت کرد تا در ...
جدال صبا با فولاد به دنبال دومین 3 امتیاز
خانه فولاد در بازی نیم فصل نخست دوره شانزدهم لیگ برتر فوتبال باشگاه های کشور، تیم صبای قم در حالی به میهمانی فولاد خوزستان می رود که این مسابقه چهارمین میهمانی صبا در لیگ امسال است و البته عبدالصمد مرفاوی سرمربی صبا از آخرین سفر به اهواز به عنوان سرمربی نماینده فوتبال قم خاطره خوشی دارد زیرا صبا با هدایت مرفاوی در هفته پانزدهم نیم فصل نخست لیگ چهاردهم توانست قهرمان لیگ سیزدهم یعنی ...
دی کاپریو در نقش رئیس جمهور ناراضی
به گزارش جام جم آنلاین ، این فیلم با حال و هوای افشاگرانه خود، یک داستان عجیب و غریب دلهره آور سیاسی را تعریف می کند. شخصیت محوری داستان فیلم، رئیس جمهوری است که تازه کار خود را شروع کرده و بزودی متوجه یک واقعیت باورنکردنی می شود. کشف این رئیس جمهور حکایت از آن می کند که دولت آمریکا چندین دهه است که توسط اعضای یک سازمان مخفی اداره می شود. با کشف این واقعیت پنهان، تلاش رئیس جمهور برای تغییر اوضاع آغاز می شود. اما در این راه، او با مشکلات زیادی روبرو می شود. به نوشته ورایتی، نقش این رئیس جمهور معترض و عصبانی را در جلوی دوربین، لئوناردو دی کاپریو بازی خواهد کرد. آلیک ساخاروف که کارگردانی این درام دلهره آور سیاسی را به عهده دارد، از دی کاپریو به عنوان بهترین گزینه برای این نقش اسم می برد. اگر این بازیگر بازی در فیلم را بپذیرد،به احتمال زیاد یکی از تهیه کنندگانش هم خواهد بود و آن را در شرکت فیلم سازی خود تولید خواهد کرد. دی کاپریو هم اکنون هیچ فیلمی را آماده نمایش عمومی ندارد. این در حالی است که رسانه های گروهی خبر از مذاکرات او با افراد مختلف برای بازی در فیلم های تازه می دهند. آخرین فیلم دی کاپریو به نام از گور برخاسته سال قبل به نمایش عمومی درآمد و با تحسین منتقدان و تماشاگران روبرو شد. ...
وزیر آموزش و پرورش به متن، حاشیه می رود
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی رسانه ملی،برنامه متن، حاشیه شنبه سوم مهر، میزبان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش خواهد بود که از مهر ماه 1392 سکان مدیریت این وزارتخانه را رسما در دست گرفته است. این برنامه به بررسی عملکرد و برنامه ها ی وزارت آموزش و پرورش می پردازد. برنامه متن، حاشیه به تهیه کنندگی مهدی ترابیان و اجرای وحید ایمانی شنبه شب ها به صورت زنده، از شبکه سه سیما پخش می شود. ...
معلمم سر صحنه بازیگری، درسم می داد/ عطاران اهل حاشیه نیست
به گزارش جام جم ، خونه مادربزرگه، مدرسه موش ها، هادی و هدی، دنیای شیرین، سفر جادویی، علی کوچولو، مدرسه پیرمردها و پاتال و آرزوهای کوچک از این جمله بودند. در این آثار کودکانه تعدادی بازیگر بازی کردند که بعدها هر کدامشان تبدیل به بازیگران بزرگی شدند. سعید شیخ زاده، امید آهنگر، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، مونا فرجاد، بابک بادکوبه و خیلی ها دیگر. یکی ازبازیگران محبوب کودک در آن دوره و زمانه کودک شیطان و زبر و زرنگی با موهای طلایی نرم و عینک بزرگ گردی بر چشم بود که مدام در حال سرک کشیدن به دور و اطرافش بود. نام این بازیگر علیرضا رئیسی است که در دوران جوانی جلای وطن کرد و رفت هندوستان. رئیسی در هفت سالگی با بازی در فیلم فانتزی و مفرح پاتال و آرزوهای کوچک وارد دنیای بازیگری شد و بعدترها رفت در سریال دنیای شیرین در قالب یک خانواده داستان های جذابی را برای مخاطبان رقم زد. او در سی و چهار سالگی چند سالی است که به ایران آمده و در مجموعه و فیلم هایی مثل مرخصی شب عید، عالیجناب، 360 درجه و شاید برای شما اتفاق بیفتد هم بازی کرده است. با او درباره دوران کودکی و بازی هایش گفت وگویی انجام داده ایم. بعد از بازگشت به ایران، انتظار داشتید پیشنهادات بازیگری زیادی داشته باشید؟ بعد از بازگشت خیلی از مسائل بخصوص در حوزه هنر تغییر کرده بود و شاهد تحولات ساختاری زیادی بودیم و در جنس ارتباطات هم دستخوش تحولات زیادی شده است. بعد از برگشتم تصور می کردم بتوانم فعال ظاهر بشوم و همان شماره تلفن قبلیم را راه انداختم و روشن کردم و بعد از مدتی متوجه شدم خیلی در سینما و تلویزیون به دنبال استفاده از بازیگران دهه 60 و 70 نیستند. تغییر فیزیکی از یک نوجوان به جوان باتجربه هم در ایجاد چنین شرایطی نقش داشت؟ یک بخشش مربوط به این مساله است، اما خیلی از بازیگران باسابقه در این دوران بیکارهستند و توفیق اجباری ماندن در خانه را پیدا کرده اند. یکی دو کار برای بازی به من پیشنهاد شد که شرط بازیم داشتن اسپانسر مالی برای تولید کار بود و ورود اسپانسر بازیگر در این عرصه مجالی برای کار کردن خیلی ها را از بین برده است. در این چهار ساله اخیر سه تا پیشنهاد خوب بازی در سینما داشتم که شرطش داشتن اسپانسر مالی یا پرداختن پول بود. از آنجا که از کودکی برای ایفای نقش دستمزد می گرفتم، هضم و پذیرفتن چنین پیش شرط هایی برایم خیلی دشوار است. بنابراین از کودکی علاقه زیادی به پول داشتید؟ نه، این طور نیست و آن زمان هم احتیاجی نداشتم به عنوان یک حرفه و شغل به بازیگری نگاه می کنم. باید در مقابل کارم مثل هر شغل دیگری دستمزد دریافت کنم. در آن موقع پدر و مادرم در موقع قرارداد سعی می کردند هر مبلغی ولو کم را دریافت کنم. دستمزدهایتان را پس انداز می کردید؟ برایم پس انداز می کردند. مبلغ قابل توجه بود که بتوانید با آن بیزنسی انجام بدهید؟ نه، در آن دوران دستمزد ها رقم بالایی نبود. برای چهار ماه بازی مستمر در فیلم مدرسه پیرمردها نسبت به آن زمان دستمزد بالایی گرفتم. در آن دوران اغلب آثار کودک پرمخاطب بود. یکی از بازی های خوب شما در نقش کودک سمج و پیگیر فیلم مدرسه پیرمردها بود که باعث می شد نقشه های فرزندان طمعکار یک سرهنگ بازنشسته نقش بر آب بشود. بله، این کارم را خیلی دوست دارم و تجربه بسیار خوبی برایم بود و برای مخاطب بزرگسال هم فوق العاده جذاب بود و کار خانوادگی محسوب می شد. مدرسه پیرمردها فیلم خوش ساختی از علی سجادی حسینی بود و من افتخار حضور در این کار خاص و ویژه را داشتم که حرفه ای های سینما آن را خلق کردند. همنشینی با اکبرخان عبدی برایم یک افتخار بزرگ بود و نقشش هم خیلی جذاب بود خیلی از حضور و بازی در این فیلم لذت بردم. در دنیای شیرین هم با آدم هایی کار کردید که هر کدامشان مثل بهروز بقایی، رضا فیاضی و رضا عطاران بازیگران توانایی بودند... روزی که فیلمبرداری دنیای شیرین آغاز شد همه قسم خوردیم تا مثل یک خانواده در کنار هم باشیم و برای تولید اثر خوب پش ...
خاطرات فرمانده زنجانی از سه عملیات بزرگ دفاع مقدس/ عمل به آیه 96 سوره اعراف درهای لطف الهی را به روی ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ علی اصغرمحمودی، سرهنگ بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امروز در گفت و گو با خبرنگار موج رسا , اظهار داشت: از سال 1355 رسما در انقلاب فعالیت داشتم و با پخش اعلامیه و حضور در راهپیمایی ها تا سال 1357 به انقلاب کمک کردم در این زمانی همه مردم به انقلاب با حضور در برنامه های مساجد کمک می کردند. وی افزود: در سال 1360 در تهران در خیابان شادمان مغازه ای ...
اعتبارم را از تلویزیون بدست آورده ام / شبکه های مجازی به فردیت دامن زده است
سالی است سوای بازیگری در حوزه کارگردانی و تهیه کنندگی نیز فعالیت دارد. فیلم سه خط موازی، فیلم جواد و فرشته و بچه های لواسان از این جمله هستند. اجرای برنامه هایی نظیر برنامه زنده بوم سفید، و برنامه زنده ماه محبوب، برنامه ایستگاه نوآوران، برنامه زنده و پرواز 1404 نیز از جمله اجراهای تلویزیونی افشانی محسوب می شوند. با او درباره فعالیت های بازیگری و کارگردانی اش گفت وگویی انجام داده ایم. ...
همکلاسی ها پس از چهار دهه گرد هم آمدند
حتی تعدادی نیز لذت نوه دار شدن را چشیده بودند و حالا پدربزرگ بودند، اما هنوز هم دلشان برای نیمکت های چوبی رنگ و رو رفته کلاس اول ابتدایی تنگ می شد. علی وحیدی که برای زنده کردن این خاطرات شیرین از سه سال قبل تلاش خود را آغاز کرده بود تا بقیه را دور هم جمع کند، نشاندن لبخند بر صورت دانش آموزان قدیم کلاس اول مدرسه شریعت پناهی و خانم معلم را بهترین لحظه زندگی اش می داند. او می گوید: همه ما وقتی قرار ...
شکنجه ، دلتنگی ، مقاومت و حس لحظه آزادی...
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : چهار سال رنج، چهار سال استقامت بعضی ها، کتاب ها را از ابتدا تا انتها می خوانند، بدون این که به صفحات میانی، یا انتهای کتاب سرک بکشند. بعضی ها که کم تحمل ترند، اول به انتهای کتاب سر می زنند. بعضی هم هستند که کتاب را ورق می زنند، صفحات ابتدایی، میانی و انتهای کتاب را نگاه می کنند تا یک دید کلی به دست بیاورند. اگر از گروه سوم باشید، این ...
قاسم زارع: بازیگری نباید شغل اول باشد
این بازیگر در آثار غیرجنگی هم حضور داشته که از میان آنها می توان به عید آن سال ها، بچه های خیابان، چراغ جادو، هتل و... اشاره کرد. بازیگر توانمندی است که مثل بسیاری از بازیگران دیگر در دام کلیشه و تکرار افتاده است. با او همصحبت شدیم تا درباره خودش و حرفه بازیگری که انتخاب خودش بوده، برایمان بگوید. چطور شد بازیگری را به عنوان حرفه انتخاب کردید؟ اشتباه کردم! چون مدت هاست حال فرهنگ و هنر اصلا خوب نیست و روزبه روز بدتر هم می شود. خوب یا بد به هرحال بازیگری حرفه شماست! از بچگی به این حرفه علاقه مند بودید؟ در جنوب شهر همدان به دنیا آمدم، محله زندگی مان نزدیک قبرستان همدان بود. شب های جمعه این قبرستان حکایتی برای خودش داشت. مردم زیادی آنجا می آمدند تا فاتحه ای برای امواتشان بخوانند و همین باعث می شد تا گروه های زیادی از پرده خوان ها، نقال ها، مارگیرها و... به قبرستان همدان بیایند و برای مردم نمایش های مختلف اجرا کنند. دلخوشی ام این بود که شب جمعه به قبرستان همدان بروم و نمایش ها را تماشا کنم. شما که این همه به نمایش علاقه مند بودید، چرا به سالن های تئاتر داخل شهر نمی رفتید؟ آن زمان بچه بودم و خودم نمی توانستم بروم، خانواده ام اصلا در فضای کارهای فرهنگی و هنری نبودند. به همین دلیل من به تماشای معرکه گیرها و پرده خوان های حاشیه شهر می رفتم و از همان زمان به نمایش و بازیگری علاقه مند شدم. وقتی دوره دبیرستان را تمام کردم، وارد اداره فرهنگ و هنر شدم و علاقه مندی های خودم را دنبال کردم تا امروز. دوران کودکی در بزرگسالی و اهداف آدم ها تاثیر زیادی دارد؛ نزدیکی به قبرستان و فضای آنجا روی ذهنیت شما چه تاثیری داشت؟ نمایش ها برایم خیلی جالب بود و در طول هفته به نوعی با آنها زندگی می کردم، اما به فضای خود قبرستان و موضوع مرگ اصلا کاری نداشتم! هیچ وقت مرگ و حواشی آن برایم جذابیتی نداشت. مثل الان زنده ها بیشتر برایم جذاب هستند تا مرده ها ! در فیلم های دفاع مقدس زیادی بازی کرده اید، اما در آنها معمولا زنده می مانید! شاید به این دلیل است که با مرگ میانه خوبی ندارید؟ (با خنده)! نه در فیلم ها هم شهید نشده ام! در زمان جنگ تا خط مقدم هم رفتم، اما شهید یا مجروح نشدم و زنده برگشتم! زمان جنگ پسرم سه ساله بود و مدام به خانواده ام فکر می کردم و دوست داشتم زنده و سالم پیش آنها برگردم. از چه زاویه ای به زندگی نگاه می کنید که زیبایی های آن را می بینید؟ زندگی فی نفسه خوب و زیباست؛ به قول سهراب سپهری تا شقایق هست، زندگی باید کرد! زندگی خیلی وسیع است و دلخوشی های زیادی می توان در آن پیدا کرد. زندگی در کنار خانواده ام را خیلی دوست دارم و به کارم علاقه مندم. دوستان خوبی دارم و... همه اینها بخش های دوست داشتنی زندگی را می سازد. وقتی زندگی سخت می شود، چه می کنید؟ زندگی پایین و بالا دارد؛ یک جاهایی خیلی سخت می شود، اما باید با همه اینها کنار آمد. زندگی مجموعه همه دشواری ها و خوبی هاست. همیشه با آرزوی این که سختی ها به پایان می رسد، زندگی می کنم و از خواسته هایم کوتاه نمی آیم. تمناها و آرزوهای آدمی تمامی ندارد، اما در حد معقول تلاش می کنم به آرزوهایم برسم. از چه زمانی برای ادامه کار بازیگری به تهران آمدید؟ قبل از پیروزی انقلاب به سربازی رفتم، وقتی برگشتم فضای فرهنگ و هنر کاملا تغییر کرده بود و مردم علیه محمدرضا پهلوی تظاهرات می کردند و دیگر نمی شد در همدان کار تئاتر را ادامه داد. به همین دلیل به تهران مهاجرت و در اداره تئاتر کارم را شروع کردم. بیشتر در آثار دفاع مقدس بازی می کنید، انتخاب خود شما بود که در فیلم ها وسریال های جنگی بازی کنید؟ نه انتخاب خودم نبود که به بازیگر ثابت این گونه آثار تبدیل شوم! بعد از انقلاب هم در اداره تئاتر بودم وهم در تلویزیون تله تئاتر بازی می کردم تا این که به دعوت عباس شیخ بابایی در اولین فیلم جنگی به نام راهیان شهادت بازی کرد ...
مردم فراموشکار نیستند
یکی از کنش های بشدت سماجت وار ما که البته به بار ننشست و ابتر ماند، تلاش برای گفت وگو با فردوس کاویانی بود. استاد کاویانی گویا هنوز چندان دل به فناوری نداده و تلفن همراه ندارد یا اگر هم دارد کسی نمره اش را ندارد؛ باید با منزل شان تماس گرفت و مصدع اوقات شان شد که ما هم همین کار را کردیم. همسر محترم شان پاسخگو شدند و البته مهربانی ها کردند و از محبت و احترام دریغ نورزیدند، بزرگوارانه. تاکید موکد داشتند که استاد حاضر به مصاحبه نیست. نشان به آن نشان که با وجود همه پافشاری ها حتی حاضر نشد برای لحظاتی گوشی تلفن را دست بگیرد و با ما همکلام شود. در مرتبه بعدی و تلاش مجدد، عنوان کردیم می خواهیم حضوری مزاحم شان شویم، نه برای مصاحبه که برای تازه کردن دیدار با این هنرمند پیشکسوت و تقدیری هرچند کوچک و در حد وسع و امکانات از ایشان. استاد کاویانی اما گویا بشدت گوشه عزلت گزید ه است و حاضر به ملاقات با کسی نیست. نتیجه آن شد که از سر استیصال و البته علاقه، با هنرمندانی که در فیلم یا سریالی با ایشان همبازی و همکار بوده اند، گفت وگو کردیم از برای یاد و ذکری از این بازیگر کهنه کار و البته توانا. فردوس کاویانی عمر و جوانی اش را برای هنر این مروز و بوم هزینه کرده و آنچنان که باید و شاید قدر و منزلت ندیده است. بر سبیل عدل و انصاف ذکر یک نکته اما ضروری به نظر می رسد؛ بخشی از بی خبری جامعه از این هنرمند پیشکسوت به روش و طریقی که خود در پیش گرفته است، بازمی گردد. ایشان موجه یا غیرموجه، از همه کناره گرفته و در لاک تنهایی فرورفته است. وگرنه کم نیستند کسانی که هنوز به یاد کمال سریال همسران هستند و سراغش را می گیرند و از نبودش اظهار نگرانی می کنند. مردم خاطره ها دارند با هنرمندان خود و با وجود همه گرفتاری ها و عسرت های عموما برآمده از معیشت و گذران زندگی، آنقدرها هم فراموشکار نشده اند. بخشی از فرآیند ارتباط و تعامل میان هنرمندان و مخاطبان شان به نوع برخورد هنرمند بازمی گردد. مردم انتظار دارند هنرمند محبوب شان نیز محبت آنها را بی پاسخ نگذارد و دستی را که به رسم دوستی دراز شده، به گرمی بفشارد. فردوس کاویانی حتما ادله و برهان خود را دارد برای این کناره گیری و عزلت گزیدن، اما شایسته است که حساب عامه را از متولیان و مسئولانی که بعضا هنرمندان پیشکسوت را ارج نمی نهند، جدا کند و همه را به یک چشم نبیند. مردم قدر هنرمندان خود را به نیکی می دانند و عزیزشان می دارند؛ روزنامه نگاران و اهالی قلم هم در حد وسع خود؛ همچنین. به امید روزی که با فردوس کاویانی دیداری تازه شود و پای صحبت های استاد بنشینیم که نقل ها و ناگفته های جذاب بسیار دارد، بی گمان. امروز سوم مهرماه روز تولد فردوس کاویانی است. استاد 75 ساله شده اند. محسن محمدی ...
آن مرد با کمال آمد
فردوس کاویانی هنرمند شایسته ای است، اما به دلیل حجب و حیایی که دارد، در حال حاضر کم کار شده است. بعد از سریال همسران آن گونه که باید نتوانستند از هنرش استفاده کنند. کار با آقای کاویانی تماماً خاطره است، بویژه زمانی که با او در سریال همسران کار می کردیم اکثراً به دلیل بامز گی های وی در آن مجموعه و خنده عوامل، کار متوقف می شد. یکی از ویژگی های مهم آقای کاویانی، مدارای زیاد وی در حین فیلمبرداری است، او به همگان احترام می گذارد و هیچ حاشیه ای ندارد. یکی از دلایل منزوی شدن آقای کاویانی این است که اهل تملق نیست و تلاش نمی کند برای گرفتن نقش های مختلف به دیگران نزدیک شود و با آنها روابطی برقرار کند. شاید نقش های مناسب برای آقای کاویانی در مجموعه های مختلف وجود داشته باشد، ولی از آنجا که خیلی جلوی چشم ها نیست اصلاً کسی یادش نمی آید که از ایشان می توان استفاده کرد. واقعاً دوست دارم مجدداً ایشان را در کارهای مختلف ببینم و حیف است که مردم از هنر این هنرمند بی بهره باشند. تئاتر، اولویت اولش است هادی مرزبان: به اعتقاد من، فردوس کاویانی نمونه ای کامل از یک انسان به تمام معنا و یک تئاتری واقعی است. بنده تصورم این است که فردوس تمام زندگی خود را وقف تئاتر و بچه های تئاتر کرده است. از حدود 40 30 سال پیش، فردوس کاویانی یکی از اعضای گروه ما بود که در کنار افرادی مانند زنده یاد رادین و... کار می کردیم. فردوس کاویانی در مورد مسائل معیشتی بچه های تئاتری هم بی تفاوت نیست، وی همواره دغدغه دارد که آنان به لحاظ مسائل روزمره زندگی دچار مشکل نباشند. او علاقه ویژه ای به تئاتر دارد و این حوزه همیشه برایش اولویت داشته است، تا جایی که اگر کاری در سینما و تلویزیون به او پیشنهاد می شد، اول با بنده تماس می گرفت که آیا کار تئاتری در دست داریم یا خیر. با این که حوزه سینما و تلویزیون به لحاظ مالی به نفع افراد است، امّا وی تمایل دارد اول در کارهای تئاتری روی صحنه برود. تنها کاری که کاویانی در کنار ما حضور نداشت، آخرین کارم با عنوان بازار عاشقان بود که من بسیار اصرار کردم که به جمع ما در این مجموعه بپیوندد، امّا خودش نیامد. کاویانی از تئاتر چیزهای زیادی می داند و بسیار حرفه ای است و شاید یکی از دلایل منزوی شدنش همین است که با افراد بسیار بزرگی کار کرده و حاضر نیست در هر مجموعه ای حضور داشته باشد. وی همواره یک ساعت قبل از اجرا در محل کار حضور می یابد، پس ازنرمش دیالوگ هایش را تمرین می کند، سپس برای گریم آماده می شود و تمامی این موارد نشان دهنده انضباط کاری و اعتقادات وی در عرصه هنر است. احساس می کند فراموش شده است آتش تقی پور: فردوس یک انسان فردوسی است، به اندازه ای پاک فکر می کند و مهرورز است که براحتی می توان به وی اعتماد کرد و از او چیزهای زیادی آموخت. از سوی دیگر، وی بسیار انسان قرص و محکمی در کار است و می توان انسانیت را به تمام معنا در او در زمینه های کاری و غیرکاری دید. آقای کاویانی به مسائل معیشتی دیگران اهمیت می دهد و حتی زمانی برای حل مشکلات مسکن بچه ها تلاش کرد و این مسائل نشان دهنده انسانیت اوست. با توجه به تمامی خصایص انسانی که آقای کاویانی دارند، بنده ارادت ویژه ای به او دارم و امیدوارم همواره شاد و سلامت باشد. بنده در سریال پشت کوه های بلند افتخار همکاری با او را داشتم و بسیار از این که با آقای کاویانی همکار بودم، لذت بردم. در مورد این که چرا کم کار شده نیز باید توجه کنیم که چقدر کار خوب ساخته شده است که وی بتواند در آنها حضور داشته باشد. از سوی دیگر، فردوس کاویانی بازیگری نیست که بخواهد خودش را جلوی چشم ها نگاه دارد و با افراد مختلف برای گرفتن کار تماس بگیرد، بلکه وی فردی است که باید کارگردان ها به سراغش بروند، چون واقعاً به لحاظ هنری هم قابلیت های زیادی دارد. واقعیت این است که وقتی از بازیگری سراغی گرفته نمی شود و به دلایلی کم کار می شود، آن هنرپیشه احساس می کند که فراموش شده است؛ چون حیات و ممات افراد به کارشان بستگی دارد. ما باید قدر افرادی مانند آقای کاویانی را بدانیم؛ چراکه برخی شخصیت ها دیگر تکرار نمی شوند. خلاق در بازیگری امرالله احمدجو: جا دارد که واقعاً از روزنامه جام جم به دلیل توجه به هنرمندانی مانند فردوس کاویانی تشکر کنم. کار کردن با ایشان تماماً خاطرات خوش است و من از حضور وی در کارهای مختلف خاطرات خوبی دارم. همکاری با آقای کاویانی، یک ...
صدام؛ نامردی که با جنایت بزرگ شد و زندگی کرد + تصاویر
پرده صحبت می کرد و صدایش هم بعد از تغییر داده شدن به کمک ابزارهای صوتی پخش می شد. این زن درباره روزی که اسیر شده بود گفت: وقتی که اسیر شدم، 16 سال بیشتر نداشتم. چند سرباز عراقی به من حمله کردند و مرا به شدت کتک زدند. با شوک الکتریکی مرا شکنجه می دادند و هر روز تا سر حد مرگ کتک می زدند. وقتی در دادگاه از این زن سؤال شد که آیا مورد آزار و اذیت جنسی هم قرار گرفته یا نه، سرش را به نشانه تأیید تکان ...
از مفقود الاثری که نامش بعد از خبر شهادتش وارد لیست صلیب سرخ شد تا فرمانده ای که بیش از 400 اختراع دارد
: پیروزی همیشه شیرین است اما زمانی تا آخرین نقطه منطقه را در عملیات یا سید الشهدا از دست متجاوزان گرفتیم این اقدام بسیار مایه خرسندی و قدرت بود. این رزمنده پیروزی بعد جنگ را بهترین خاطره و از دست دادن هم رزمانش را بدترین ضربه دانست وافزود: هیچگاه غم از دست دادن مردان شجاع هم رزمم را از یاد نخواهم برد. وی در پایان خطاب به نوجوانان امروزی عنوان کرد: بی شک ایران اسلامی هر آنچه ...