سایر منابع:
سایر خبرها
حیا، حجاب و عفاف در سیره معصومین علیه السلام
اسماء ساخته بود، نگاه می کرد. سپس با خوش حالی از این که دیگر حجم بدن او پس از مرگ در تابوت بر کسی نمایان نمی شود، فرمود: چه چیز خوبی درست کردی که در آن مشخص نمی شود جنازه مرد است یا زن .5 نگرانم پدر! در خانه به صدا درآمد و صدایی آشنا به اهل خانه سلام گفت. پیامبر اکرم(ص) وارد خانه شد و دختر خود فاطمه(س) را تنها یافت. کنار او نشست، ولی متوجه شد فاطمه(س) غمگین است. پیامبر(ص) از او ...
رامین مرا به خانه مجردی برد، چند روز با او بودم که فهمیدم نامزد دارد و ...
من هیچ علاقه ای به او نداشتم پدرم اصرار داشت به خاطر نسبت فامیلی و شناختی که از یکدیگر داریم با کرامت ازدواج کنم او می گفت اجازه نمی دهم با فرد دیگری به جز پسر عمه ات ازدواج کنی. این گونه بود که من از خانه فرار کردم و به مشهد آمدم. چند ساعت بعد از آن که به مشهد رسیدم با پسری به نام رامین آشنا شدم و به خانه مجردی او رفتم. انتظار داشتم او با من ازدواج کند ولی چند روز بعد فهمیدم رامین نامزد دارد. وقتی در خیابان به خاطر همین موضوع با یکدیگر مشاجره می کردیم مورد ظن ماموران قرار گرفتیم و دستگیر شدیم. حالا هم پشیمانم اما... ...
نان شب واجب تر از کمک به جهیزیه/کمک به زن بدسرپرست بر نوعروس اولویت دارد
نوعروس است، چیزی شنیده اید؟ جواب می دهد: در اینستاگرام با این طرح آشنا شدم، آن طور که گفتند هر کسی از طریق ربات عضو گروه شود و بعد عکس آن را در اینستاگرامش بگذارد کمکی معادل 10 هزار تومان به این طرح انجام داده، شرکت کردم و البته تبلیغاتش را در خیابان ها دیدم و به نظرم طرح خوبی است و امیدوارم که دولت و ملت همت کنند تا این مقدار جهیزیه فراهم شود. زمانی که می پرسم به نظر شما تبلیغ و تشویق کمک ...
خودکشی جوان تهرانی از طبقه پنجم/ پایان تلخ رابطه نامشروع/ گفت وگو با دختری که خواستگارش او را سر کلاس ...
- حسین، 60 ساله- را شناسایی کردند و چند روز بعد مردی به نام محمدصادق [54 ساله] با مراجعه به اداره آگاهی، راز جنایت را فاش کرد. او که خود را استاد دانشگاه معرفی کرد، به کارآگاهان گفت: درست یک سال پیش به خاطر بدهی که به یک شرکت خصوصی در بهشهر داشتم، فراری شدم و به خانه یکی از اقوامم در تهران آمدم. پس از مدتی با شخصی به نام حسین [مقتول] آشنا شدم که برج ساز بود. بعد هم قرار شد او با کمک یکی از ...
کارگرانم پیش چشم هایم سوختند و کشته شدند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : چند روز قبل قهوه خانه ای در یافت آباد تهران در آتش سوخت و دو کارگر کشته شدند. صاحب قهوه خانه می گوید مردمی که شاهد ماجرا بودند، جلو نیامدند؛ در عوض با موبایل هایشان فیلم می گرفتند. به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: خبر آمد که در آتش سوزی قهوه خانه ای در یافت آباد دو کارگر کشته و دو نفر مصدوم شدند. حادثه، روز پنجشنبه صبح اتفاق افتاد و ...
کاش دل تان اندکی برای من تنگ شود...
50 زبان ترجمه شده بودند، به دست آتش سپرده شد. تسوایگ شش سال بعد همراه همسر دومش به برزیل رفت، همان جا زندگینامه 500 صفحه ای بالزاک را نوشت و موفق ترین و مشهورترین اثر خود “شطرج باز” را به پایان برد. اما هرگز از سفری که به گمان اش بیش از چند ماه طول نمی کشید، بازنگشت و دو سال پس از ورود به برزیل و در 61 سالگی همراه همسر 33 ساله اش لوته تسوایگ دست به خودکشی زد. ...
یک روز در آمریکا...
زندگی می کردیم. حدود 3 سال از ازدواج ما گذشته بود، خداوند به ما یک دختر داد و من و همسرم دوست داشتیم دخترمان را با یک دین بزرگ کنیم. دین مسیحی برای من راحت تر بود لذا هر کدام از ما سعی می کردیم دیگری را قانع کنیم که دین من منطقی تر است اما به یک باره همه چیز تغییر کرد. وی ادامه می دهد: تناقص هایی که در دین مسیح وجود داشت آنقدر زیاد بود که من نمی توانستم به همسرم بگویم مسیحیت منطقی تر و ...
ماجرای عجیب ترین داعشی جهان/ ماه عسل در کنار داعش! + تصاویر
...، واقعا شگفت زده شدم. راستش را بخواهید من در آن لحظه در مسجد مشغول راز و نیاز بودم و پدر و مادرم اولین کسانی بودند که متوجه به روی آوردن جائلین به اسلام شدند. وقتی به خانه برگشتم، فهمیدم که او مسلمان شده و واقعا از خوشحالی زبانم بند آمده بود. محمد حالا در مورد "سورپرایز دوم" می گوید: تقریبا چند هفته بعد، جائلین بدون اینکه من چیزی گفته باشم یا تلاش کرده باشم که او را مجبور کنم، خودش ...
مرگ مشکوک دختر جوان و مرد رمال
این خانه اسباب کشی کرد و صبح هر چه به او زنگ زدم تا برای کمک به خانه اش بروم جواب نداد به همین خاطر نگران شدم و به در خانه اش مراجعه کردم و با این صحنه دلخراش روبرو شدم. در این مرحله کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ مرد تنها و دختر جوان را گازگرفتگی اعلام کردند و پرونده به دستور دادیار مرادی از شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران به کمیسیون 3 نفره ارجاع شد تا عاملان این سناریوی مرگبار مشخص شوند ...
شهیدی که آل سعود را در قلب عربستان لعن می کرد
کرد و در این رشته پیشرفت زیادی کرد. او حتی خواهرش را تشویق کرد تا یک سال ترک تحصیل کند و حفظ قرآن را به اتمام برساند. خوشبختانه دخترم با عنایت ها و توجه های برادرش، حافظ کل قرآن است. از مادر شهید می پرسم، چطور اجازه دادید حاج حمیدرضا به سوریه برود؟ پاسخ می دهد: اوایل ما خبر نداشتیم. او خیلی وقت ها دیر به خانه می آمد و فکر می کردیم مشغول کارهای معمولش است. اما نگو شب ها به آموزشی می رفت ...
نمایی نزدیک از اعتماد نابجا تا اوین
کشید بتوانم جبران کنم. اما زهی خیال باطل! همه ما تباه شدیم؛ من این طور، خواهرم هم به آن صورت و مادرم که بدلیل نبود مرد در خانه زجر فراوانی کشید؛ اصلا نمی توانم باور کنم چگونه روزهای خوب ما سپری شد و با گذراندن روزهای بد ادامه یافت . او که با تکان دادن سر خود ابراز تاسفش را به مخاطب انتقال می دهد، محکومیت مالی را وضعیت خیلی بدی می داند و ادامه می دهد: وقتی عملی مغایر با قانون انجام دهی ...
جی کی رولینگ، پرفروش ترین نویسنده زن دنیا
، درحالی که دخترش در کنارش به خواب رفته بود. به هرحال در سال 1995 رولینگ نخستین نسخه دست نویس هری پاتر و سنگ فیلسوف را تمام کرد و آن را به انتشاراتی های مختلف فرستاد. 12 ناشر کتاب را پس فرستادند تا این که یک سال بعد انتشارات بلومزبری با دادن پیش پرداخت یک هزار و پانصد پوند چاپ کتاب را منوط به اصلاح مواردی کرد. بعدها بری کانینگهام، مدیر انتشارات بلومزبری دلیل چاپ هری پاتر را خواست دختر ...
شکایت از خانم روانشناس به اتهام قتل مادر
ناساریی تنفسی اعلام شد.ولی ما به خواهرمان مشکوک هستیم و احتمال می دهیم او مادر مان را به قتل رسانده باشد. چرا که خواهرمان در حال جدایی است.به دنبال این شکایت، بازپرس جنایی دستور احضاراین زن را صادر کرد.وی دیروزبه بازپرس جنایی گفت: من روانشناس هستم و سال گذشته به خاطر مشکلاتی که با همسرم داشتم تصمیم به جدایی گرفتم. برای همین بیشتر مواقع به خانه مادرم که تنها زندگی می کرد می رفتم. روز حادثه ...
اخبار حوادث
خانه های شهر فسا اتفاق افتاد، به محل حادثه رفتند و با جسد خونین دختر در راهروی خانه روبه رو شدند. تحقیقات پلیس نشان داد این خواهر و برادر در خانه پدری شان به صورت مجردی زندگی می کردند. عامل قتل در بازجویی ها گفت: من و خواهرم از مدت ها قبل با هم درگیر بودیم اما چند روز بود که با هم کاری نداشتیم و هر کس به فکر زندگی خودش بود. نیمه شب وقتی به خانه رفتم متوجه شدم او در خانه نیست تا اینکه نزدیک صبح ...
خیلی هم مثبت فکر نکنید
شروع کنند. بعد از آن ها خواستیم تعدادی سناریوی باز در مورد قرارگذاشتن را کامل کنند. شما در مهمانی هستید. همان طور که در حال حرف زدن با شخص موردنظرتان هستید، می بینید دختر یا پسری که فکر می کنید شخص موردنظرتان ممکن است از او خوشش بیاید وارد اتاق می شود. همان طور که او به شما دو نفر نزدیک می شود شما فکر می کنید که... . تعدادی از دانشجویان سناریوها را با خلق داستانی همراه با موفقیت کامل ...
رحلت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)
چنین خواهند کرد. در این لحظه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از هوش برفت و علی(ع)، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را در آغوش گرفت در حالی که می گفت: پدر و مادرم فدای تو باد! پس از تو چه دهشتی ما را فرا خواهد گرفت و وحشت دختر تو و پسرانت چه اندازه خواهد بود و غصه های من بعد از تو چه طولانی خواهد بود، ای برادرم! از خانه من اخبار آسمان ها قطع خواهد شد و پس از تو دیگر جبرئیل و میکائیل نخواهم دید و ...
خرید و فروش زندگی در زیر پوست شهر!
دارد که دانشگاه آزاد درس می خوانند. می گوید: خدا هیچ مردی را شرمنده زن و بچه اش نکند. صدای ممتد بوق ادامه دارد. شخصیت پنجم: همه نوع کلیه بعد از 6 بار زنگ زدن منشی تلفنی یک متن ضبط شده را می گوید: از 18 تا 30 سال و تمام گروههای خونی را داریم. قیمت توافقی است. برای اطلاعات بیشتر گروه خونی و شرایط خود را به این شماره ... اس ام اس بدهید. صدای بوق شنیده می شود. شخصیت ششم ...
خانم منشی به هر دو مدیر شرکت بله گفت!
این دختر که به پیشنهاد شرم آور صاحبان شرکت محل کارش بله گفته بود، نمی دانست آن ها از تمام رفتار های غیر اخلاقی فیلم گرفته اند. دختر جوان در حالی که دستش از همه جا کوتاه شده بود نزد مشاور اجتماعی پلیس رفت. حرف های تکان دهنده این دختر را از زبان مشاور پلیس می خوانید: خانم منشی به هر دو مدیر شرکت بله گفت! باز هم مثل همیشه مشغول کار بودم. ساعت از یک گذشته بود. چندین مورد مشاوره انجام ...
صدور حکم زندان و شلاق برای متجاوزان به دختر جوان افغانی
وهمراه مادرم به ایران آمده ام.ما روزها در خانه مردم کار می کنیم و عصر هم به خانه اجاره ای مان درشهرری می رویم. بعدازتمام شدن کارمان ،راهی خانه شده بودیم که به عنوان مسافر سوار یک خودروی پرایدشدیم که دوسرنشین داشت. مادرم برای انجام کاری زودتر پیاده شد وپس ازطی مسافتی متوجه شدم راننده تغییرمسیرداد.من به راننده اعتراض کردم که اومدعی شد مسیراصلی بسته است وبایدازراه فرعی برود.ازاو خواستم توقف کندتاپیاده ...
حمید دوست دخترش را باردار و گردن من انداخت
شدم پدر و دوبرادرش که کمین کرده بودند مرا گرفتند و یک کتک مفصل نوش جان کردم. من تازه فهمیدم این دختر در اثر ارتباطی که با حمید داشته متاسفانه باردار شده است. موضوع را به پلیس گفتم و برای خودم واقعا متاسفم که با چنین فرد فاسدی دوست شده بودم. با این کارابروی چندین و چند ساله پدر و مادرم را به باد دادم. حمید دستگیر شده است و پس از آزمایش های فنی از اتهام باردار کردن دختر جوان تبرئه شدم و فقط باید جوابگوی ارتباطم در فضای مجازی با این دختر باشم. ...
پسرم دختر غریبه را مخفیانه به خانه آورد / چاره ای نداشتم با او کنار آمدم
پسرم را به دانشگاه فرستادم و هرچه می خواست برایش مهیا می کردم. آرزویم این بود برای خودش کسی بشود، اما او بویی از معرفت نبرده است. دو سال قبل، دل باخته دختری شد. یک روز باخبر شدم چند بار این دختر را مخفیانه به خانه مان آورده است. از ترس آبرویمان، به خواستگاری دختر مورد علاقه اش رفتیم. خانواده اش جواب رد دادند. خیالم راحت شد که موضوع ختم به خیر می شود، ولی پسرم دست بردار نبود. ...
با فریبا جدیکار، بازیگر مجموعه تلویزیونی یادداشت های یک زن خانه دار
مثل محمدرضا هنرمند و مرضیه برومند این مجموعه ها را ساخته اند. در مواقعی که سر کار نباشم، به امورات خانه رسیدگی می کنم و بهترین تفریحم کتاب خواندن است. یک پسر و یک دختر دارم که پسرم در رشته موسیقی و دخترم هم در رشته سینما درس خوانده اند و همیشه رابطه دوستانه و خوبی با فرزندانم داشته ام و در حد توانم آنها را راهنمایی و هدایت می کنم. من همیشه به علاقه مندان بازیگری، سینما و ...
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
عده ای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفتند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد. اما همچنان امیر مومنان، فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند. بدین ترتیب عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزمهای گردآوری شده و پاره آتشی که با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عده ای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و ...
دردسر ارتباط شوم دختر 14 ساله با پسر عمه / چرا با من بودی پس شاید...!؟
زن 21 ساله که دست کودک خردسالی را می فشرد و در انتظار تولد دومین فرزندش روزشماری می کرد، دادخواست طلاق را روی میز مشاور کلانتری گذاشت و در حالی که عنوان می کرد می خواهم از همسرم طلاق بگیرم و زندگی خوبی را برای فرزندانم مهیا کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: 2 ساله بودم که مادرم پس از تحمل یک بیماری سخت از دنیا رفت ومدتی بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد. هنوز مدت ...
باورم نمی شد که مرد سالخورده شیطان صفت با دخترم این کار را کرده باشد
دخترم این کار را کرده باشد. ایران 110 چه بلایی بر سر مهماندار قطار در تصادف محور سمنان آمده است + عکس ببینید چه بلایی بر سر این زن تهرانی آمده + عکس زن 29 ساله بدون اطلاع شوهرش از ارتباط پنهانی اش با اسکندر می گوید شوهری که بی خبر بود / کار بسیار قبیح زن متاهل با دوست پسرش در جاده + عکس پدرم از من خواست تا جلوی دوستان نامحرمش برقصم و پول بگیرم! / درباغ 2 تن از آنها مرا هدف نیت شیطانی شان قرار دادند! بدترین تصادف پرادو در ایران را ببینید / عکس ...
عاقبت تلخ ارتباط شوم با زن عمو جوان
و نقش هایی را که او به من می سپردبه خوبی بازی می کردم. اختلاف شما چطور شروع شد؟ بعد از این که سارا با ترفندهای خاص خود تنها خانه ام را نیز از من گرفت، متوجّه شدم که دیگر همه دارایی ام را از دست داده ام. او مرتب به بهانه های مختلف از من پول می خواست، امّا من دیگر چندان پولی برایم باقی نمانده بود و تمامی املاک و دارایی های خود را نیز یا به او بخشیده و یا در راه مصرف مواد هزینه ...
آرش با دختر خواهرم ارتباط شوم داشت / از در و همسایه ها شنیدم و ...
داد مادر مهربان و مظلوم برسند، او سوخت و جا در جا، مرد و برای همیشه ایّام، دختر دلبندش را در برزخی از مشکلات تنها گذاشت. من هرچند کوچک بودم امّا پیوسته خود را در مرگ مادرم مقصر دانسته و پیوسته شب و روز گریه می کردم. بعد از فوت مادر دیگرهرگز به مدرسه نرفته و خود را به تمامی در خانه حبس کردم. بعد از چهلم مادر، پدرم گلی را به خانه آورد و از همان بدو ورودش به خانه، جنگ و جدل بین من و او آغاز ...
استاد دانشگاه، مرد برج ساز را کشت + عکس
تهران آمدم و در یک شرکت 500 میلیون تومان سرمایه گذاری کردم اما بعد از یکسال شرکت ورشکست و شد و پولم و سودش را که یک میلیارد تومان بود پس نداد. در آن زمان همه کسانی که از آنها پول قرض گرفته بودم تا سرمایه گذاری کنم به سرم ریختند و پولشان را خواستند. سال 91 بود که طلبکاران حکم جلبم را گرفتند و من از ترس انها به تهران کردم. وی ادامه داد: در تهران با زن جوانی آشنا شدم که مرا به حسین معرفی کرد ...
نه من، نه همسرم... عشق سالار است
بچه هایم زیاد بازی می کردم. همین فردا قرار است دختر کوچکم را به پارک ببرم. تا آنجایی که توانسته ام بچه ها را به پارک و شهربازی برده ام. زن و شوهر چگونه می توانند زندگی خوبی کنارهم داشته باشند؟ گذشته از عشق و محبت و فداکاری، آنها باید به مسائل اقتصادی هم توجه کنند. از همان ابتدا با تلاش و کوشش و یک دوره سختی کشیدن به فکر تهیه مسکن و وسایل زندگی باشند. رفاه ...
درخشش بانوی موتور سوار ایرانی در جهان
شروع کردم. مادرم خیلی تشویقم می کرد و جلوی کارم را نمی گرفتم. به انتخابم افتخار می کرد و می گفت دختر باید زرنگ باشد و همه کاری بلد باشد. من از سال 89 تا 91 در شارجه امارات موتور ریس سوار می شدم و در سفری که به تایلند هم داشتم آنجا در پیست موتور ریس سوار شدم و متاسفانه نمی دانستم که در ایران خانم ها می توانند به صورت حرفه ای در پیست موتورسواری کنند و آن زمان هیچ شناختی نداشتم ...