سایر منابع:
سایر خبرها
از عبارت ذخیره نظام در مقطع خوبی استفاده نکردند/ دولت در بحث اشتغال می توانست تصمیم های بهتری هم بگیرد/ ...
...> هاشمی: دلخوری هم می کشد اما الحمدالله در دولت همه با هم دوست و برادر هستند. لحظه ای است. س: چون برخی وقت ها شنیدیم یکی قلبش می گیرد و چند روز در کابینه نمی اید، این درست است؟ هاشمی: هر کسی برای کار خود شگردی دارد. س: چرا برای دوره بعد نمی خواهید وزیر بمانید؟ هاشمی: قرار شد من صحبت نکنم. س: چیزی نگوییم؟ هاشمی: خیر. از این بگذرید. ...
علیرضا عصار: این روزها حالم برای برگشتن خوب است
خونی؟ و این برایم بسیار اتفاق عجیبی است که اصلا ربطی هم به خودستایی ندارد. من می خواهم بگویم جنسی از رابطه با مردم به وجود آمده که یک ثانیه هم احساس نکردم فراموش شدم. عصار با اشاره به این نکته که در مدت غیبت 6 ساله خود احساس تنهایی و فراموش شدن نداشته است، گفت: این حسی است که من در این مدت از مردم گرفتم و شاید زمانی که مردم به کنسرت بیایند خیلی ها بگویند: فلانی اینطور هم که احساس می ...
ماجرای عجیب مردی که از زباله گردی به حسابداری رسید
دوباره ازدواج کرده و او را طلاق داده بود، ناراحت بودم. قبل از آن درک درستی از وضعیت مادرم نداشتم و به همین دلیل دوست داشتم مثل پدرم چهار تا زن بگیرم. اما بزرگ تر که شدم، دلم نمی خواست مثل او باشم. ابراهیم 19 ساله که شد، پدرش برایش آستین بالا زد و دامادش کرد. پدرش هنوز هم مواد مصرف می کرد و در این بین بالاخره ابراهیم هم بند را آب داد و همراه پدر و دایی اش پای بساط نشست. اوایل یک روز در میان ...
مرضیه دباغ که بود؟+ فیلم و تصاویر
به گزارش حوزه احزاب و تشکل های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرضیه حدیدچی در سال 1318 در شهر همدان متولد شد. وی دارای خانواده ای مذهبی و فرهنگی بود. تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیری قرآن و نهج البلاغه بهره فراوان برد. مرحومه دباغ در سال1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد. این ازدواج را می توان سرآغاز تحولات زندگی وی محسوب کرد. در آغازین روزهای زندگی ...
دردسر ارتباط شوم منشی جوان با مدیرعامل خسیس
تقریباً یک سالی از ازدواج زن جوان و مرد میانسال می گذشت، اما حتی شش ماه هم زیر یک سقف با هم زندگی نکرده بودند. آرزو 31 سال داشت و منصور 52 سال. هر دو ازدواج دوم را تجربه می کردند. زن، حضانت دختر 15 ساله اش راهم داشت اما مرد، سرپرستی پسر 17 ساله اش را به همسر قبلی اش سپرده بود. هر دو به آینده و موفقیت فرزندشان دلخوش بودند، اما انگار زبان مشترکی برای ادامه زندگی پیدا نکرده بودند.در لحظاتی که زن و ...
آیا دختر جوان با میل خودش در پراید هدف آزار و اذیت های شیطانی پسران قرار گرفته بود؟
سال داری؟ 22 سال. چقدر درس خواندی؟ تا سوم راهنمایی. چرا ادامه تحصیل ندادی؟ وضعیت خانواده ام خوب نبود، برای همین مجبور شدم که ترک تحصیل کنم و بعد از آن هم بروم سرکار. البته خودم هم زیاد اهل درس نبودم. چکار می کردی؟ در یخچالسازی کار می کردم از 5 صبح تا 9 شب. نمی دانم چرا این اشتباه را انجام دادم و زندگی خودم و خانواده ام را به نابودی کشاندم. باور کنید پشیمانم. براساس ...
شهریان: از سیستم اداری بازنشسته شدم نه از ورزش زنان/خستگی 30 ساله ام به نتیجه رسید
رباب شهریان در گفت وگو با پایگاه خبری علت در رابطه با اعلام بازنشستگی خود از وزارت ورزش و جوانان افزود: من در زمان دکتر گودرزی درخواست بازنشستگی دادم و وی نیز موافقت کرد اما به خاطر تغییر و تحولاتی که در ساختار وزارت ورزش اتفاق افتاد این مساله به وزیر جدید مسعود سلطانی فر محول شد و طی نشستی که با او داشتم اعلام کردم که دوست دارم بازنشسته شوم و وی نیز موافقت کرد اما به من گفت باید تا مشخص شدن فرد ...
وقتی سرزده به خانه رفتم مرد غریبه را داخل کمد پیدا کردم
.... او را می شناختم، دوست یکی از بستگانمان بود. او از کمد بیرون آمد و مدعی شد آمده همسرم را که به دلیل مصرف موادمخدر حالش بد شده، به بیمارستان ببرد. متهم به قتل ادامه داد: با دیدن او مطمئن شدم آن دو با هم ارتباط پنهانی دارند و همین مرد او را معتاد کرده است. در همین موقع مرد آشنا از خانه ام فرار کرد. همسرم نیز مدام می گفت مرا دوست ندارد و می خواهد با همان مرد ازدواج کند. در همین موقع لباس هایش را ...
ترفند مرد کثیف و آزار دهنده دختر 14ساله برای جلوگیری از شکایت
. یک ساعت پس از فرار، محمد پیامی در تلگرام برایم فرستاد و تهدید کرد اگر شکایت کنم، آبروی خودم هم می رود؛ چرا که او مبتلا به ویروس اچ ای وی است و من هم دچار بیماری ایدز شده ام. او می گفت اگر شکایت کنم مرا به قرنطینه می برند و آبرویم پیش خانواده و دوستانم می رود. وی ادامه داد: من 7روز خانه دوستم بودم و در این مدت مدام اشک می ریختم تا اینکه در نهایت مجبور به شکایت شدم. پس از شکایت این دختر جوان ...
دردسر صیغه کردن زن زیبا برای تازه داماد / سارا چند روز قبل از عقد با دختر عمویم باردار شد
پسر 22 ساله ای که به همراه مادرش هنگام خرید و فروش نوزاد یک ماهه دستگیر شده بود درحالی که اظهار می کرد این دختر خودم است به تشریح ماجرای فروش نوزاد پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری شیرازی مشهد گفت: حدود یک سال قبل وقتی سوار اتوبوس شرکت اتوبوسرانی بودم نگاه های مرموز زن جوانی که آرایش غلیظی داشت توجهم را جلب کرد. آن روز وقتی زن جوان در یکی از ایستگاه های اتوبوسرانی شهرستان بم از اتوبوس پیاده شد ...
کردار عجیب و کثیف دختر جوان با دو پسر عاشق پیشه
اختلاف داشتند. در حالی که تحقیقات پلیس برای دستگیری متهمان ادامه داشت، صبح روز چهارشنبه 6 خردادماه حبیب خودش را به مأموران پلیس معرفی و به قتل بامداد اعتراف کرد. دعوا بر سر دوستی با دختر متهم در بازجویی ها با اظهار پشیمانی گفت: مدتی قبل با دختر جوانی به نام شراره در پارکی آشنا شدم. ارتباط من با شراره ادامه داشت تا اینکه به هم علاقه پیدا کردیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. بعد از آن بود که ...
صاحب رستوران معروف دومین دختر کارگر رستورانش را هم آزار و اذیت کرد
...، قصد اخاذی و بدنام کردن مرا دارد. پس از این شکایت قاضی رنجبر دستور تحقیقات تخصصی در این باره را صادر کرد تا اینکه مأموران دریافتند متهم عصر روز حادثه ابتدا در کرج و سپس در خیابان آفریقا – جردن – در تهران تردد داشته است. از آنجا که دختر جوان شب حادثه با خودروی آژانس به خانه اش منتقل شده بود، مأموران به تحقیق از آژانس های کرایه خودرو پرداختند. تا اینکه یکی از راننده های آژانس با یادآوری ...
بی آبرویی دختر شهرستانی با لو رفتن فیلم رقص با پسر جوان در پارتی مختلط
بودم که دست از پا خطا نکنم. به مرور اما همه چیز تغییر کرد و ابتدا در تفریحاتشان همراه شدم و بعد هم با اصرار دوستانم به میهمانی های مختلف رفتم. دیگر از ترس اینکه مرا عقب مانده ندانند نه نماز می خواندم و نه به اعتقادات قبلی ام پایبند بودم. تا اینکه یک شب به پارتی مختلطی دعوت شدیم. تازه در جمع دوستانم جایی پیدا کرده بودم و نمی خواستم دوباره تنها شوم به همین دلیل همراه آنها به میهمانی رفتم. وقتی وارد ...
این دو دختر به خاطر پول چه کارهایی که نمی کردند!
من و مهری برای دخترها شوهر پیدا می کردیم و به گونه ای معروف شده بودیم و بابت این معرفی دو طرف از آنها پولی دریافت می کردیم و کم کم این کار به کسب وکار برای ما بدل شده بود تا اینکه... زن جوان، سراسیمه وارد اتاق مشاوره شد و به خاطر مزاحمت های یک مرد 40 ساله درخواست کمک کرد، او گفت: من از همان بچگی دوست داشتم درآمد کسب کنم و زندگی در سطح مالی بالایی داشته باشم اما وضعیت ما مالی خوبی ...
دختر تهرانی را به خاطر بدحجابی کشتند!
از حادثه یکی از دوستانم شماره مریم را به من داد و رابطه ما به صورت تلفنی شروع شد. مریم گفته بود هپاتیت دارد. کمی که رابطه ما ادامه پیدا کرد، دلم به حالش سوخت و زمانی که به خودم آمدم به او علاقه مند شده بودم. مدتی بعد اما با هم اختلاف پیدا کردیم؛ چراکه او پوشش خوبی نداشت. متهم در شرح روز حادثه گفت: آن روز به محل کار مریم که یک کارگاه پلاستیک سازی در خاک سفید بود، رفتم. وقتی وارد شدم ...
یکی از دوستان بی شرم شوهرم دست در بازویم انداخت / هر چه همسرم را صدا زدم اعتنا نکرد!
زمانه است و حقیقت زندگی آن چیزی نیست که همواره قبل از ازدواج فکرمی کردم. زمان همچنان در حال گذربود و دیری نگذشت که در گذرشتابان روزگار، مادر لقب گرفته و صاحب فرزند پسری به نام رضا شدم. شوهرم از لحاظ مالی چندان مشکلی نداشت و به قول معروف تا حدودی دستش به دهانش رسیده و من هیچگاه با شرایط زند گی و شغلش مشکلی نداشتم و این تنها ظلم و بدزبانی او همراه با ضرب و شتم ، دشنام و الفاظ رکیک بود که زند ...
این زن با تمام کثافت کاری های شوهرش هنوز عاشقانه او را دست دارد!
زن میان سال که گویی توفان سهمگین یک حادثه تلخ، زندگی اش را تا مرز نابودی کشانده بود، در حالی که ادعا می کرد همسرم باید حق طلاق را به من بدهد تا هر زمان صلاح دانستم از زندگی اش بیرون بروم ، به کارشناس اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت: با آن که همسرم مسئولیت پذیر نبود و بارها در کسب و کارش شکست خورد، اما ذره ای از علاقه من نسبت به او کاسته نشد. 18سال با همه سختی ها و بدبختی ها در کنارش زندگی کردم و اکنون نیز حاضرم هر ...
جهان شما را از خود عبور می دهد
. نامه را توی پاکتی انداختم و به مرکز دانشگاه پست کردم، و شاید باورتان نشود، من خوشحال تر شدم؛ اگر این نامه ها را نمی نوشتم، اگر این کار را نمی کردم، نمی دانستم چه بر سر من می آید. بدتر از آنی می شدم که بودم. من احتمالا همان تجربه را می داشتم اگر قادر می شدم درباره چیزی که زندگی مرا زیبا می کرد، نقاشی کنم یا قادر می شدم ترانه ای بنویسم، یا بانجوی ارزان قیمتی بخرم و شروع کنم به نواختن ...
ایدز دارم؛ اما ترکم نکنید
رفتم و دوباره خودم را پیدا کردم. وی اضافه کرد: من از مردم می خواهم که وقتی متوجه می شوند یک نفر ایدز دارد از او فرار نکنند و او را تنها نگذارند زیرا این بیماران به حمایت نیاز دارند. این بیمار با بیان اینکه ارمغان ازدواج من بیماری ایدز بود توصیه کرد: ما بیماران به کسی صدمه نمی زنیم ما باید مراقب باشیم چون سیستم دفاعی بدن ما ضعیف است. وی افزود: این را به به جامعه می گویم هیچ کس ...
گفتگو با قاتل سارا :پول آنها مرا به اینجا کشاند
؟ با اودر یک مهمانی شبانه و از طریق یکی از دوستانم آشنا شدم. به علت اعتیاد از سوی خانواده اش طرد شده بود و با تعدادی از دوستان مانند خودش در یک خانه مجردی زندگی می کرد. تو که از وضعیتش اطلاع داشتی پس چرا با او دوست شدی؟ قصدت ازدواج بود؟ من هرگز هدفم از دوستی با او ازدواج نبود بلکه به دنبال یک هم صحبت بودم. البته هوس های شیطانی هم بی تاثیر نبود. او همیشه در دسترسم ...
کیمیایی: این فیلم من نیست!
که آپارات چی ها و تعمیرکارهای دوربین جمع می شوند، اینها همه بی کارند. فکر کن که یک باره صد سال تخصص رفت در صندوق خانه. سال ها پیش یک دوربین خریدم. یک مووی کم که دوربین خودم را داشته باشم و توانستم دو فیلم با آن بگیرم؛ اما الان همان دوربین آهن پاره است، چون دیگر با این دوربین ها شوت نمی شود. دوربینی که یکی از آرزوهای من بود و قبل از خریدنش، فیلم گلادیاتور با ...
جنایت به خاطر راز مگو
حدود هشت ماه پیش با ساغر دوست بودم. من به او علاقه مند بودم و می خواستیم با هم ازدواج کنیم. روز حادثه همراه او به حوالی کردان رفتیم که در آنجا از ساغر خواستگاری کردم اما او گفت همسر و فرزند دارد و در این مدت، این موضوع را از من مخفی کرده بود. با شنیدن این موضوع، انگار یک سطل پر از آب یخ بر سرم خالی کردند. جا خوردم. باورم نمی شد ساغری که من دوستش داشتم، آنقدر بد باشد که با وجود داشتن همسر و ...
بازیگر معروف که 3 سال بازیگر دوره گرد تئاتر بود!
نقش زندگی کردم، کارش را غیرقابل نقد می داند چون به این اشاره می کند که متوجه نشدم چه کار کردم و وارد عالمی شدم که مرا با خود برد. شما به او می گویید که در فلان بخش بازی ات اشتباه کردی اما او می گوید به من ربطی ندارد و من زندگی ام را کردم. وی افزود: شما آن بازیگر را نمی توانید نقد کنید اما مرا می توانید نقد کنید؛ چون لحظه ای که بازی می کنم تمام مسائلم را ناخودآگاه به دست گرفته و یک چشم سوم ...
پیوس یعنی انتظار ...
دست کم گرفتیم و تجربه خوبی برایمان بود. در همان بازی من یک شوت زدم که دو بار به تیر خورد، اما به تور نچسبید. واقعا بعضی روزها در فوتبال استثنایی است هر چند خیبر آن روز خیلی خوب بازی کرد و نمی خواهم منکر شایستگی های تیم آنها شوم. بغض فرشاد کی ترکید؟ روز بازی با استقلال در آخرین داربی . بیستم تیر 1376 برای آخرین بار پیراهن تیم پرسپولیس را برتن کردم و برابر استقلال چند دقیقه به ...
توضیح رامبد جوان درباره جدایی جناب خان از خندوانه
.... بحرانی در پایان این برنامه با اجرای قطعه ای جنوبی و تشکر از تمام همکاران خود برای پرداختن به عروسک جناب خان، از رئیس جمهور درخواست کرد: در فصل گذشته با برنامه خندوانه با بیماری ای بی آشنا شدم و از همانجا با خودم تعهد کردم که هر کاری در توانم است را انجام بدهم، درحال حاضر واقعا درخواست دارم از طریق خندوانه من و یکی از نمایندگان بیماری پوستی ای بی از نزدیک با رئیس جمهور ملاقات داشته باشیم و عدل های این بیماران را برایشان عرض کنیم. خندوانه شب گذشته با بخشی از غزل خوانی بحرانی برای رامبد جوان و ثبت 10 ثانیه لبخند مهمان دومین شب از برنامه فصل چهارم به پایان رسید. ...
روایت ترس از تنهایی و حسرت های دخترانی که مجرد مانده اند و ازدواج نکرده اند
پنج میلیون و 670 هزار نفر زن هستند. این آمار به خوبی این طرف و آن طرف بوم و به عبارتی وجود اشکال در روند ازدواج دختران را قبل و بعد از سن ازدواجشان نشان می دهد. فارغ از اینکه این دختران با چه گروه سنی ای از مردان ازدواج کرده اند و باز هم فارغ از اینکه در حداقل یک دهه اخیر مردان تمایل بیشتری به ازدواج با زنانی در غیر از گروه سنی خود داشته اند، باید گفت که این روند درباره زنانی که چنین ...
از عبارت "ذخیره نظام" در مقطع خوبی استفاده نکردند/ قانون تجمیع بیمه ها و سیاست های کلی نظام سلامت گرفتار ...
به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت با حضور در برنامه تلویزیون دست خط در واکنش به توضیحاتی که مجری به وی ارائه داد، گفت: درباره حضور در این برنامه هنوز هم تردید دارم به ویژه با تیتراژی که شما رفتید و تعابیری که استفاده شد، احساس تحقیر کردم چراکه من هم همانند مردم عزیز ایران یک شهروند عادی هستم، البته شهروند عادی تر قبل از ...
بعد از زایمان، بدنتان را دوست بدارید!
هر زن زیباست و ظرافت آن ها را ستایش کردم. بدن های آن ها به نظرم قوی، پرورش دهنده، و زنانه آمد. حقیقت این است که من هرگز آن ها را آنقدر تند که خودم را محکوم کردم، محکوم نمیکنم. وقتی آن عکس ها را دیدم، از توقعات احمقانه بالایم راجع به بدنم و دوست نداشتنش خیلی خجالت زده شدم. به پست وبلاگ یک طراح، جاستینا بلیکنی، "نه ماه بعد: بدن من و بیانسه" برخورد کردم که راجع به تلاش او برای پذیرش بدن ...
استادی جامع که رفتارش مبنای ایمان و الهام بخش صدق بود
دورانی که درسشان رفتم، و باهم در جلسات درس دیگران حاضر می شدیم) ایشان را پای درس با چشمان بسته و پلک های روی هم دیده باشم. هرچه خسته بودند، پای درس خواب به چشمانشان نمی آمد. در مدرسه ی بعثت مقاومت نمود و1350 تا 56 مدیریت را بر عهده داشت و نقش خود را در مدرسه داری ایفا نمود. وقتی که در سال50 درسی سالگی به عنوان معلم وارد این مدرسه شدم، او یک ماه قبل به اتفاق یکی از دوستان (مرحوم عطایی) آن ...
قتل دختر جوان در پارکینگ
رنگش پرید. سوال های ماموران را بسختی جواب می داد و حرف های متناقضی می زد تا این که سر انجام تصمیم گرفت راز قتل را فاش کند. او در اظهارات خود مدعی شد، حدود چهار سال پیش که خانه خود را به این ساختمان منتقل کردیم، من با عسل آشنا شدم. از همان روز های اول به هم قول دادیم، بعد از اتمام درسمان با هم ازدواج کنیم. قول و قرار ازدواج به هردوی ما انرژی زیادی برای ادامه مسیر می داد. همدیگر ...