سایر منابع:
سایر خبرها
اسفندقه: جای جلسات نقد خالی است/ مرحوم آغاسی از قلندری و شیدایی و شیوایی فاصله نگرفت
. برخی بعدها برای انقلاب شعر گفتند و برخی هم الان برای جنگ شعر می گویند. وی در ادامه به شعرخوانی پرداخت که بخشی از اشعارش را در زیر می خوانید: سپیدی با سیاهی در هم آمیخت ز جانم رخوت دیرینه بگریخت موذن بانگ زد الله اکبر ز خواب مرگ دل ها را بر انگیخت * سعید یوسف نیا دیگر شاعر حاضر در این نشست نیز به شعرخوانی پرداخت که بخش هایی از اشعارش به شرح زیر است: ...
روایت دانش آموزان شهیدی که خون بر روی چادرهایشان لخته بست+تصاویر
مدرسه که نگاه می اندازی، چادرهای آغشته به خون، دیوارهای فرو ریخته، کیف های خون آلود دانش آموزان، همه و همه مرثیه می سرایند و تو را به میهمانی اشک فرا می خوانند؛ باز پیش می روی به کلاس ویرانی می رسی با تخته سیاهی برپا ایستاده که جمله ای بر آن نقش بسته است: الوداع، اگر ما ندیدید حلالمان کنید! حادثه با همه تلخی اش اتفاق افتاد. حالا چند روزی از حادثه گذشته است و اغلب مجروحین بمباران تحت ...
چند روایت از آثار صادق چوبک
...، اصطلاحات خاص زمان اثر در نظر گرفته شده یعنی هیچ لغت و تعبیری ساخت سال های بعد در آن راه ندارد . سنگ صبور هرچه هست و نیست، گذر زمان نشان داده که هرقدر از عمرش می گذرد زوایای تازه ای از آن به دید می آید که یکی از این زوایا رابطه مکالمه ای، طنزآمیز و کنایی آن با افسانه ها و اساطیر و فولکلور و تاریخ و همه آن چیزهایی است که گذشته فرهنگی و تاریخی و اجتماعی و سیاسی ما در آنها منعکس شده بود ...
شاخص های قدرت مطلوب در قرآن
هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ : سخن آنان تو را غمگین نکند، زیرا عزّت همه از آنِ خداست. او شنوای داناست. (13) زیرا پیامبر مظهر صفت های الهی است و بعد مؤمنان مظهر صفت های پیامبرند، اما کافران و منافقان که از جهت اخلاقی، عملی و فکری، مخالف خدا و رسولند، بهره ای از نور خدا و صفت های او ندارند و در جهل و تاریکی غوطه ورند. (14) هر چند در برخی موردها، عزت ظهور بیرونی و مادّی دارد و خود را در مال ...
شاهرخ و نارپری
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: محمد قاسم زاده روزی بود، روزگاری بود. در زمان های قدیم پادشاهی بود و این بابا پسری داشت که اسمش شاهرخ بود، ولی مردم به اش می گفتند شاهرخ شاه. پادشاه و زنش آن قدر پسرشان را دوست داشتند که جان شان برای او درمی آمد. این پسره را تا سن هفت سالگی تو زیرزمین بزرگی نگه داشته بودند تا از چشم بد در امان باشد. ملایی هم می رفت تو ...
کارکردهای مشترکِ قدرت مطلوب و نامطلوب
در کفر خود حیله داشتند و تا جایی که در توانشان بود، در تکذیب پیامبران الهی تدبیر می کردند. هر چند خداوند مکر و تدبیر آنان را باطل می کرد؛ زیرا فرمود: همه ی تدبیرها نزد خداوند است . (56) در نتیجه خداوند مکرشان را به خودشان بر می گرداند. (57) در قرآن کریم بر تدبیر امور جامعه تأکید می شود. در تعبیر خواب پادشاه مصر حضرت یوسف (علیه السلام) به بیان قرآن فرمود: هفت سال پی درپی می کارید، و آنچه ...
زنی که یازده شکم زایید
زاییدنش که شد، یعنی سر نه ماه و نه روز و نه ساعت و نه دقیقه و نه ثانیه، باز هم دختر انداخت رو خشت. زن طوری عصبانی شد که شروع کرد به درگاه خدا آه و ناله و شکایت که من پسر می خواستم، تو به من دختر دادی؟ آخر این که رسمش نیست؟ فلان و فلان. چه دردسرتان بدهم، هزار جور رد و بد گفت. حالش که جا آمد و از رخت خواب بلند شد، بچه ی بیچاره را دور سرش گرداند و دو لنگش را گرفت و از هم جرش داد و نعشش را انداخت آن ور ...
چل کلید
دوم پادشاه این بود که شاه زاده باید یک ساعته پیه سوزی بسازد و روشنش کند. پسر این کار را هم کرد. شرط سومش این بود که پسره چهل شب برود بالا سر دختره و طوری ماچش کند که از خواب بیدار نشود. جوان این شرط را هم به جا آورد. پادشاه شاه زاده را به دامادی قبول کرد و دستور داد شهر را چراغانی کنند و هفت شب و هفت روز جشن گرفتند و شب هفتم دختره را برای شاه زاده عقد کردند. پسره دست زنش را گرفت و راه افتاد و رفت ...
مرغ تخم طلا
شهری و دید مردم شهر همه دارند پچ پچ می کنند. از یکی خبر گرفت و پی برد چند روز است دختر پادشاه کر شده و شب و روز گریه می کند و کم مانده از غصه دق کند و بمیرد. پادشاه هم چون همین یک بچه را دارد، طوری غصه دار شده که حال و روز خودش را نمی فهمد. سعید گفت چرا حکیم برایش نمی برند؟ گفتند هر حکیمی را تو این شهر بوده، برده اند سروقت دختره، اما هیچ کدام نتوانستند معالجه اش کنند. سعید تا این را شنید، یک راست رفت ...
ذکر حکایاتِ لطیفه ی ملوک و نکات ظریفه ی سلاطین
.... اسکندر جواب او را پسندید. (2) دردسرهای ریاکاری زاهدی سالوس (3) نزد پادشاهی حدیدالفهم (4) که به ادمان خمر (5) مبتلا شده بود آمد و گفت: دوش حضرت رسالت پناه را در واقعه دیدم که مرا گفت ”برو پادشاه را بگوی که شراب کمتر خورد“ پادشاه گفت: والله که تو این خواب را به دروغ بر آن حضرت بسته یی. زاهد گفت: از کجا می گویی که این خواب دروغ است؟ گفت: از آنجا که گفتی پیغمبر فرمود ...
فهرست های 19 و 20 لاک پشت پرنده رونمایی شدند
با عنوان خداوندا صدای مرا بشنو که تو را می خوانم از لوریس چکناواریان پخش شد که به روح آتش نشانان حادثه پلاسکو تقدیم کرده بود. در ادامه نیز، نویسندگان و شاعران، شعرها و قطعات ادبی شان را که برای شهدای آتش نشان نوشته بودند، خواندند. طاهره ایبد، نخستین نویسنده ای بود که متن خود را برای حضار خواند و گفت: متنی که می خوانم نامه ای است از طرف همه نویسندگان برای بچه هایی که پدران شان ...