سایر منابع:
سایر خبرها
پایان سرسپردگی
در خدمت مستشاران آمریکایی بود. آنها مقری داشتند در پادگان عشرت آباد که همه طرح ها و نظرها از آنجا به مستشاران ابلاغ می شد. مخالفت های شما از همین زمان شروع شد؟ بله دقیقا. هنوز سال نشده بود که استخدام شده بودم. خب وقتی داخل پادگان اوضاع را اینطور می دیدم و بعد اوضاع کشور و وضعیت معیشتی مردم را می دیدم که چگونه از بودجه همین مملکت به آمریکایی ها و خانواده هایشان مبالغ و امتیازات ...
درد دل گروه های زباله گرد
دختر بچه که پنج شش سال بیشتر ندارد، داد می کشد و بعد بلافاصله پسر بچه را که کمی بزرگ تر است، هل می دهد. نور تیر چراغ برق این قسمت از زندگی او را مثل روز روشن کرده است ، سرما تا مغز استخوان آدم نفوذ می کند. جلو می روم وسلام می کنم ،سرش را بالا می آورد و دستش را از سطل زباله بیرون می کشد،بعد از کمی مکث ،می گویم که خبرنگار هستم واینکه قرار است درباره گوشه ای از درد و رنج زباله گردها گزارش تهیه کنم ...
زنان در متن انقلاب اما در حاشیه تاریخ
آنچه در ادامه می آید تلاشی است جهت یادآوری زنان بی نام و نامداری که در متن قیام مردمی سال 1357 صادقانه و مخلصانه دست به یک حرکت جمعی زدند برای تغییر رژیمی که ظلم و ستمش بر همگان واضح و مبرهن شده بود و حضورشان گرچه خوب یه یادها نماند و امروزه گاهی در حقشان کم لطفی هم می شود، اما همین مناسبت های تاریخی و شکوهمند می تواند بهترین موقعیت باشد برای یادآوری دوباره آنها و ارزش گذاری بر فداکاری ها و ایثارهایشان طی سال های مبارزه برای پیروزی انقلاب. ...
گفتگو با همسر مرحوم - حسن حبیبی - ، در سالروز درگذشت اش
زمانی خبر فوت دکتر شریعتی را شنیدید؟ دو روز بعد از رفتن ایشان به ما گفتند که دکتر شریعتی فوت کرده. من خیلی متأثر شدم. به همراه دکتر حبیبی و دکتر طباطبایی و خانم ایشان و دخترش که با دختر من هم سن و سال بود، به لندن رفتیم. همه کسانی که دوستان دکتر بودند، در منزل یکی از اشخاص که فکر می کنم حاج آقا تحریریان بود، جمع شدند. برای دفن دکتر شریعتی شما و دکتر حبیبی به سوریه رفتید؟ ...
پدرم در کنار ستارخان و باقرخان مبارز بود/ پیشنهاد مربیگری در آمریکا را بخاطر ایران رد کردم
. بعد از مدتی هم که در آنجا شروع به کار کردم، به برادرم مهدی گفتم به این باشگاه بیا چون یک مربی بسیار فنی و کاربلد دارد که انسان بسیار خوبی هم هست. او هم آمد و حرف های من را تایید کرد. در آنجا مرحوم رحمت الله غفوریان که بسیار انسان شریف و فنی ای بود مربی بود و به حق که بهترین مربی دوران کشتی من بود. *هفته ای شش روز تمرین کشتی داشتم او به قدری به همه بچه ها توجه داشت که ما با جان و دل ...
قاتل: باید از راه قانون وارد می شدم
مرد بنگاه دار که یک سال قبل همسایه اش را به خاطر ریختن تفاله چای با ضربه چوب بیسبال به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد. به گزارش جوان، پانزدهم دی ماه سال گذشته، کارکنان یکی از بیمارستان های تهران، مأموران کلانتری 161 ابوذر را از مرگ مشکوک مردی 49 ساله به نام یوسف با خبر کردند. لحظاتی بعد، مأموران پلیس در محل حاضر شدند. برادر یوسف که شاهد ماجرا بود، گفت: ما در طبقه اول ...
سرنوشت انقلاب های بزرگ دنیا؛ سرنوشت انقلاب فرانسه+ تصاویر
. از این رو، تنوع اقشار این طبقه بسیار زیاد بود، از دهقانان بی زمین و دهقانان با زمین اجاره ای تا کارگران و صنعت گران ساده شهری، تا طبقه متوسط (شامل پزشکان، بازرگانان، کارمندان و وکلاء که روی هم بورژوازی خوانده می شدند) همه طبقه سومی بودند. در فرانسه قرن 18، بسیاری از سنت های قدیمی تغییر کرده بود. مثلا القاب و امتیازات اشرافی که تا قبل از آن تنها به صورت موروثی انتقال می یافت، قابل خرید ...
نامه یک مادر به کانون وکلا
من و همسرم چهل سال پیش و قبل از انقلاب به تهران آمدیم و خدمتگزار منزل یک وکیل دادگستری بودیم و ایشان چند سالی است به رحمت خدا رفته است که انشاءالله جایش در جنت باشد متاسفانه همسرم بیست و پنج سال پیش از دنیا رفت و من ماندم ودخترم و کار در منزل آن وکیل محترم الان دخترم بیست و هفت ساله است ما همیشه در طول زندگیمان با توجه به رفت و آمد زیاد وکلای دادگستری به منزلی که در آن خدمتکار بودیم حداقل با سی ...
خاطره جالب شاهنگیان از ساخت سرود 17 شهریور: این سرود را یک نفره ساختم/ مادرم می گفت مفت جان خود را از ...
است که اینها تا طبقه دوم آمدند و بالاتر نیامدند. اصلاً چطور صدای ما در می آمد. ما یا داشتیم قرآن می خواندیم، یا ادعیه ضبط می کردیم یا سرود. یک بار دیگر شب را به خانه آمدم. به ندرت اتفاق می افتاد خانه باشم. شب هایی هم اتفاق می افتاد که هیچ جا نداشتیم بخوابیم. صبح بعد از نماز مادرم گفت ماشین که دم در است، خیلی وقت است روشن نشده، برو روشن کن. من عادت نداشتم پیژامه بپوشم، همیشه شلوار لی به ...
سفارش طناب دار برای قاتل ستایش /زنده شدن ناگهانی جوان 32ساله/حمام خون راهزن مسلح/یکسال زندگی با یک ...
که همیشه در خوابگاه بودم، مسئول خوابگاه من را صدا کرد و عذرم را خواست. من چند روز مخفیانه در خانه مقتول زندگی کردم که درنهایت، باعث شد با او رودررو شوم و بعد از درگیری، او را با چاقو کشتم. پیش از کشتن مقتول و بعد از اینکه من را از خوابگاه بیرون کردند، درِ خانه روبه رویی را زدم و به بهانه اینکه مأمور گاز هستم، وارد ساختمان شدم و بعد به طبقه پنجم رفتم و در آنجا مخفی شدم. قبل از آنکه از خوابگاه ...
طیف آقای شیرازی می آیند مداح مان را با پول می خرند/ مداح معروف دعوت نکنید
. ♦ اما یک جوانی بعد از دو ماه محرم و صفر می خواهد جشن ازدواجش را برگزار کند. به احترام دستگاه امام حسین(ع) دو ماه صبر کرده، اما بعد از دو ماه هم برخی می گویند نباید جشن گرفت، چرا که ایام محسنیه است. این موجب زده شدن این جوان از عزاداری نخواهد شد؟ من این کارها را هم قبول ندارم. گرچه خودم 69 روز پیراهن مشکی می پوشم. همه دو ماه سیاه می پوشند، اما من نه روز بعد پیراهن مشکی ام را در ...
شش سال زندگی مشترک شهید مدافع حرم روایت همسر
کنی من هم یاد می گیرم. کی خدا زهرا خانم را به شما داد؟ سه سال بعد از عروسی؛اسفند ماه سال 93. وقتی فهمید دارد بابا می شود همه اش می گفت هرچه صلاح خدا باشد، ولی من خیلی دوست دارم بچه اولمان دختر شود. وقتی هم که فهمید قرار است صاحب دختر شویم خیلی خوشحال شد. شب قبل از زایمان به من می گفت مرتب صلوات بفرست و تلاش می کرد که آرامم کند. وقتی برای اولین بار دخترتان را دیدند ...
دختر قربانی اشتباه پدر
به گزارش ایمنا، مردی با دختر 10 ساله اش وارد اتاق مشاوره شد و گفت: دخترم در خردسالی مادرش را در اثر سانحه تصادف از دست داد و تا به حال که 10سال دارد با هم تنها زندگی می کنیم من هم برای او مادر بودم و هم پدر و در تمام این سال ها کاری کردم که آب در دلش تکان نخورد. من دوستی به نام بابک دارم که خیلی با هم صمیمی بودیم و سالهاست که با هم رفت وآمد داشتیم. بعد از فوت همسرم در اثر همین رفت وآمدها ...
مردی که با اجلاس غیرمتعهدها آسمانی شد + تصاویر
خودت را برسانی. آن سال قرار بود اجلاس غیر متعهدها در تهران برگزار شود و تروریست ها تهدیدهایی بری اخلال در امنیت این مراسم کرده بودند. گفت مجبورم یک سر بروم ببینم چه خبر است. دو سه روز از رفتنش می گذشت که شب قبل از شهادتش نزدیک منزلمان کاری برایش پیش آمده بود و به همین دلیل یک سر هم به خانه زد و گفت آماده شو با هم برویم تا من کارم را انجام می دهم چند دقیقه هم با هم باشیم. بعد من را گذاشت منزل مادرش ...
جان آپدایک در حوالی زندگی و هنرش
2008 هم کتاب تروریست او در فهرست پرفروش ترین های کتاب در حوزه ادبیات داستانی قرار گرفت و بعد از آن در فهرست بهترین های روزنامه دیلی تلگراف در نظرسنجی خوانندگان جوان. جان آپدایک علاوه بر بردن 2 بار جایزه ادبی پولیتزر و جایزه ملی آمریکا و همچنین جایزه پن/ فالکنر و Rea، همیشه پای ثابت نامزدهای نوبل ادبیات بود؛ هر سال اسم من باعث بی حوصلگی و خمیازه کشیدن حاضران می شود! . جالب این که با همه ...
یک گزارش از دستان خالی ولی سخاوتمند!
نگرانی شب می کند و هراس روزهای پیش رو خوابهای شبانه اش را به کابوس مبدل کرده است. دخترم را سه سال پیش به عقد پسری از طبقه متوسط در آوردم . طی این مدت تمام تلاش خود را به کار بستم تا بتوانم حداقل چند وسیله ضروری را برایش تهیه کنم و راهی خانه همسرش کنم اما هر چقدر گذشت فهمیدم که زورم به قدر سیر کردن شکم بچه های یتیمم و پرداخت نصفه و نیمه اجاره خانه نمی رسد که همیشه بدهکار صاحبخانه ام و باید ...
رقابت های انتخاباتی و راهکارهای موفقیت
عقاید این لایه ها یکی از فاکتورهای مهم در انتخابات می باشد. آرای خاکستری منظور ازآرای خاکستری همان عده کسیر هستند که در مرحل انتخابات امکان تغییر در رای این عده میباشد حتی در روز انتخابات و پای صندوق رای این عده تغییر مسیر میدهند. شما باید رای دهندگان را در دسته ها و طبقه های مختلف تقسیم بندی کنید با این شرایط ما با چندین سوال روبروه میشویم که بهتراست توسط اتاق فکر این سوالات ...
کار بر مدار زندگی
...> تولید روزانه 300 تا 500 دست لباس فروغ مزروعی سرپرست کارگاه خیاطی زن جوان دیگری است که دو سال و نیم است در این کارگاه خیاطی می کند. 20 نفر در این مکان مشغول کار هستند و روزانه 300 تا 500دست لباس تولید می شود. هر فردی می تواند روزانه یک لباس کامل تولید کند. در این کارگاه آنها دراین زمینه توانمند می شوند که اگر زمانی خواستند در خانه یا مکان دیگری لباس بدوزند بتوانند. اکثر لباس ها برای بیمارستان ...
دستگیری دزدان مادربزرگ
.... مریم به عنوان یکی از همسایه ها ، با میانجیگری سعی در آشتی ما دو نفر داشت. پس از متارکه از همسرم، من به مصرف موادمخدر روی آوردم ؛ مریم نیز به صورت پنهانی شیشه مصرف می کرد و همین موضوع زمینه ارتباط نزدیک مرا با مریم ایجاد کرد. من مشکلات مالی فراوانی داشتم و مریم طی این مدت به من کمک مالی می کرد. حدودا یک ماه قبل یکبار با معرفی مریم و برای نظافت به خانه مقتول رفته بودم. از آنزمان ، چندین ...
زینبی که باشیم همه ما مدافع حرم می شویم
اگر طعنه ها شنیدید باید صبور باشید. ما با رفتنمان نشان می دهیم که حرف هایمان شعار نبوده و امروز خیلی ها شعار می دهند و عمل نمی کنند. چند روز در منطقه حضور داشت؟ همسرم 45روز بعد از حضورش در 13 بهمن سال 1394 در روند آزاد سازی دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا با اصابت مستقیم گلوله تک تیرانداز دشمن هنگام اذان ظهر به شهادت رسید. دوستانش می گفتند به حالت سجده روی زمین افتاده بود. خبر ...