سایر خبرها
12 درس ارزشمند که متاهلین می خواهند مجردها بدانند
هایی که خودم آموخته ام را در اختیار دوستان و اعضای خانواده ام که در دوره ی نامزدی به سر می برند می گذارم، با این امید که این نصایح بتواند ازدواج آنها را مستحکم تر کند. در دنیایی که طلاق بسیار رایج و پیش پا افتاده است، نصیحت متاهلین چیزی نیست که بتوان نادیده گرفت، زیرا ممکن است یک ازدواج را نجات بدهد. چند ماه بعد از این که من و همسرم ازدواج کردیم، من با ارسال پیامک های عشوه گرانه و بامزه ...
کی چی گفت | مرور مهمترین مصاحبه های هفته ای که گذشت
و نه پدرم تصور نمی کردیم که به این جایگاه برسم و هشت سال بعد در جام جهانی تیم ملی فوتبال کشورم را همراهی کنم. با این حال آرزوی پدرم قطعا آرزوی من هم بود و من واقعا مصمم بودم تا هر چه که در توان دارم را انجام دهم تا این اتفاق رخ دهد. همیشه گفته ی پدرم به یادم هست که وقتی در تیم ملی بازی می کنم، 80 میلیون ایرانی من را نگاه می کنند. می دانستم من یکی از آن 80 میلیون نفر هستم. وقتی در جام جهانی قبل ...
به اندازه پنجاه شصت سال پیر شده بود/ داشت مرا آماده شهادتش می کرد
...> اولین مرخصی و بازگشت به خانه زمانی که بعد از سه ماه حضور در منطقه به خانه آمد، او را نشناختم؛ به اندازه ی 50-60 سال پیر و شکسته شده بود. با گریه پرسیدم: چی شده که اینقدر پیر و شکسته شده ای؟ گفت: تازه متوجه شدم که بعد از عاشورا چه بر سر خانم حضرت زینب (س) آمده است. وقتی که حضرت زینب(س) به خانه اش بازگشت یک تار موی سیاه در سر ایشان نبود و همسرش نشناختش. دوری از عزیزان و دلتنگی یک ...
خاطرات یک آواره سوری از روزهای فتح حلب
. پاسخش را دادم، گفتم که خوبم و احوال او را نیز جویا شدم. این بار پیام بلندتری برایم فرستاد و گفت: ما هم خوب هستیم. آنقدر خسته ام که نمی توانم ماجرا را برایت تعریف کنم فقط این را بدان که از مرگ جان سالم به در بردیم. امروز در 50 متری ما موشک بالستیکی به زمین خورد که ظاهراً از سمت دریا شلیک شده بود . عمر داوود به همراه همسر و سه فرزندش در حلب زندگی می کردند. در اواسط نوامبر سال گذشته که ...
مختصات عاشقی در خاطراتی از زیارت اهل بیت غریب بقیع
را بستم. همین که دکمه را زدم، شرطه لاغراندام، سبزه رو و جوانی را دیدم که در گوشه کادر رو به من ایستاده و با انگشت اشاره مرا می خواند. همه چیز را تمام شده دیدم. صبح از رفتار توهین آمیز یکی از چفیه سرخ های وهابی، فیلم کوتاهی ضبط کرده بودم که هنوز در حافظه گوشی ام بود. به طرفش رفتم. موبایل را گرفت. در یک لحظه فکر اینکه با همسرم به این سفر آمده ام و بعد از دستگیری من، دچار چه وضعیت روحی نامناسبی می ...
دختر یاسوجی به 5 بیمار زندگی بخشید
پنج هزار نفر از مردم نوع دوست و نیکوکار استان فرم اهدای عضو بعد از مرگ را تکمیل کرده اند. جام جم 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: آشنایی با سمانه کار خودش را کرد / در خانه آن ماجرای کثیف پیش آمد! چند وقتی از عروسیم نگذشته بود که عرفان زنگ زد / او گفت که دلش با من است! گیر کردن مار 3 متری بالای تیر چراغ برق!+تصاویر خواهر جوانم فکرش را نمی کرد وقتی وارد ...
قتل 2 دختر با چاقو توسط پدر
ماموران نیروی انتظامی دستگیر شده است. سرهنگ عباس زاده، رئیس پلیس آگاهی استان آذربایجان شرقی نیز در این رابطه گفت: تحقیقات بر روی این پرونده ادامه دارد. اکنون به دنبال مشخص شدن انگیزه قتل هستیم. میزان 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: آشنایی با سمانه کار خودش را کرد / در خانه آن ماجرای کثیف پیش آمد! چند وقتی از عروسیم نگذشته بود که عرفان زنگ ...
قتل در پشت نقاب پزشک شیک پوش/ناگفته هایی که وحشت به جان می نشاند
...> اقدام دیگر مأموران آگاهی، فعال سازی مخبران و منابع اطلاعاتی و تحت نظر قراردادن ویلاهایی اطراف محل بود. دو ماه بعد(شهرری) به دنبال سرقت اموال چند نفر جوان شهرستانی جویای کار که بر اثر مصرف قرص های خواب آور و بیهوشی در پارک شهر مورد سرقت واقع شده بودند، این بار پرونده ارجاعی از کلانتری علاوه بر سرقت، خبر از قتل یک جوان شهرستانی را نیز در برداشت. شاهدان ماجرا و حاضران ...
آقا شعری را که خواندم پسندیدند/ چفیه ایشان بهترین هدیه بود
...> * بعضی از میهمانان فکر میکردند که رهبری بعد از سخنرانی، از در پشتی سالن خارج خواهند شد اما دیدیم که وارد جمع شدند و با استقبال پرشور میهمانان، صحنه های جالبی رقم خورد. بنده حقیقتاً امیداور و علاقه مند بودم که آقا به میان حاضران بیاید و با خودم گفتم که آیا آقا از داخل سالن خارج می شود یا نه اما خدا را شکر به طرف ما آمد و توانستم دستشان را ببوسم و چفیه که هدیه ای مبارک و باارزش است از دست ایشان بگیرم. گفت و گو: حسن صدرایی عارف / شروین طاهری منبع: ...
"فاطمه" عین بهشت است
معشوق خداست؛ فاطمه، حسن و حسین برگزیدگان خدا هستند و لعنت خدا بر آنان که کینه ورز این عزیزان خدا باشند. این را اکنون که تو غسل رحلت می کنی نمی گویم. آن روز که من در خیمه ای نشسته بودم و بر کمانی عربی تکیه کرده بودم یادت هست؟ تو و شوی گرامی ات علی و دو نور چشمم حسن و حسین نشسته بودیم و من برای چندمین بار اعلام کردم که: ای مسلمانان بدانید: هر کسی که با اینان- یعنی با شما- در صلح و صفا باشد من با او ...
ویژگی بارز حضرت فاطمه زهرا، شخصیت همه جانبه آن حضرت است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بهارانه ؛ گاهی یک سخن زندگی و نگاه آدمی را تغییر میدهد. بسیار از خانم زهرا سلام الله علیها شنیده بودم تا اینکه به این روایت برخوردم که امام عصر علیه السلام فرمودند (الگوی من مهدی، مادرم فاطمه هست) اگر چه این تک روایت افق های فکری زیادی را پیش روی من گشود ولی داستان وقتی برایم اوج گرفت که این جمله را از مقام معظم رهبری شنیدم (من حوایج یک سالم را نگه ...
جریمه نشنیدن صدای همسر/تبریک مریم رجوی برای شهادت
هر روز، حتی شده دو، سه دقیقه روضه امام حسین(ع) بخوانید که این ویژگی خود شهید هم بوده است.همسر شهید عطایی درباره تعداد آمد و رفت های شهید به منطقه گفت و اظهار کرد: بار اول 109 روز ماند و دفعات بعد کمتر از دو ماه نمی شد اما ماه رمضان دو سال پیش که دستش مجروح شد، بعد از یک ماه برگشت، این چند بار فقط یک بار فرصت کرد سوغاتی بخرد.وی همچنین از سمت های شهید عطایی در جبهه برایمان گفت و ادامه داد: بار اول به ...
وقتی زنم را دیدم که آن مرد ازدواج کرده طاقت نیاوردم! / قصدم چیز دیگری بود!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، مردی سال ها بعد از جدایی از همسرش وقتی او را همراه مردی غریبه دید، دست به جنایتی هولناک زد. روز 20دی ماه سال گذشته به مأموران کلانتری 14بندرعباس خبر رسید که زنی در بلوار شهید مصطفی خمینی هدف گلوله قرار گرفته است. زمانی که مأموران به محل حادثه رسیدند، این زن به دلیل خونریزی شدید جانش را از دست داده و ضارب نیز گریخته بود. متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه ...
یک رحل مشترک
حافظ کل قرآن بودند دوستان خوبی برای هم شدیم تا اینکه یک روز موضوع خواستگاری برای برادرشان را با من مطرح کردند. خاطرم هست که خواهرشان با من تماس گرفتند و گفتند که من را برای آقا ابوذر درنظر دارند و بعد خواستندکه اگر نظر شخص خودم مثبت است با خانواده صحبت کنند تا برای خواستگاری بیایند. من ابتدا غافلگیر شدم. تا قبل از خواستگاری هرگز همسرم را ندیده بودم، فقط 2 بار در تلویزیون و در مسابقات ایشان را دیده ...
زن بابای جوانم دست بر دار نبود / پدرم چهره واقعی او را نمی شناخت!
بود تا جایی که دیگر مرا هم کتک می زد. وارد کلاس اول راهنمایی شده بودم که روزی پدر و مادرم به دادگاه رفتند و از یکدیگر جدا شدند. چند ماه بعد وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم زن جوانی را کنار پدرم دیدم و از آن روز به بعد زندگی در کنار نامادری را آغاز کردم اما از همان روز اول، هیچ گاه از دیدن او خوشحال نشدم و او نیز هیچ وقت به من به عنوان فرزندش نگاه نکرد. همین رفتارها و کینه ها حس تنفر را در ...
چند وقتی از عروسیم نگذشته بود که عرفان زنگ زد / او گفت می خواهد با من عروسی کند!
برخوردار بودیم. سال های نوجوانی من در همین شرایط سپری شد تا این که بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی عازم یکی از شهرهای دیگر خراسان رضوی شدم. آن روز هنگام ثبت نام در دانشگاه با دختری که او نیز اهل مشهد بود آشنا شدم. سوزان در رشته دیگری پذیرفته شده بود اما از این که با یکی از همشهریانم دوست شدم خوشحال بودم. ارتباط من و سوزان آن چنان صمیمی شد که من به پیشنهاد او از ...
من در تهران نبودم که این مرد با تفکرات پلیدش دخترم را بیچاره کرد!
ماجرای گروگانگیری پرداخت و به قضات گفت: روز حادثه صبح زود از خانه خارج شده بودم تا نان بخرم اما ناگهان 3 مرد جوان از یک خودروی سفیدرنگ پیاده شدند و مرا به زور سوار خودرویشان کردند من که از این اتفاق بشدت غافلگیر شده بودم ناگهان پدر زنم را داخل ماشین دیدم. آنها همان موقع چشمانم را بستند اما از زیر چشم بند دیدم که مرا به کرج می برند. بعد هم در یک مکان ناشناخته دست و پایم را بسته و شکنجه ام ...
سخنان ناراحت کننده بچه هایی که شاهد رفتار ناشایست با مادرشان بودند پلیس را به صحنه کشاند! + عکس
همین خاطر سکوت کرده است. ایران 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: آشنایی با سمانه کار خودش را کرد / در خانه آن ماجرای کثیف پیش آمد! چند وقتی از عروسیم نگذشته بود که عرفان زنگ زد / او گفت که دلش با من است! گیر کردن مار 3 متری بالای تیر چراغ برق!+تصاویر خواهر جوانم فکرش را نمی کرد وقتی وارد اتاق شود با چنین صحنه ای روبرو شود+ عکس زن جوان پدرم کثیف بود و ...
دو پسر جوان تهرانی در کمتر از پنج ماه با چندین زن چه کرده بودند که اعدام می شوند؟
ادامه رسیدگی، نخستین شاکی پشت تریبون ایستاد. او همان زنی است که هنگام تعرض باردار بود و نخستین بار با شکایت او در پلیس آگاهی، پرده از جرائم متهمان برداشته شد. زن 23ساله گفت: ششم فروردین امسال – روز حادثه- من سه ماهه باردار بودم. می خواستم از محل کارم در خیابان هفتم تیر به خانه برگردم که متهمان سوار بر یک پراید شیشه دودی جلویم توقف کردند. هنوز چند دقیقه از حرکت ماشین نگذشته بود که آنها به ...
خواهرم حتی فکرش را نمی کرد وقتی وارد اتاق شود با چنین صحنه ای روبرو شود و ... + عکس
اعترافات صریح متهم، قاضی میرزایی دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب فرزند پدرکش روانه زندان Prison شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند. شایان ذکر است شانزدهم آذر سال گذشته، زنی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گفت: همسرم 2 روز قبل از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است. در پی اعلام این گزارش، تحقیقات کارآگاهان برای رمزگشایی از پرونده فقدانی آغاز شد.14 ماه بعد از این ماجرا ...
همسر اولم آبرویم را برد / در حمام بودم که فرامرز را به خانه آورده بود! + عکس
مشکلاتی بود که او داشت و باهم حلش کردیم. شما متأهل هستی؟چند سال قبل، از همسرم جدا شدم و با دختر 9 ساله ام زندگی می کنم. چرا با سمانه همراه شدی؟برای اینکه عاشق اش هستم. ما می خواهیم باهم ازدواج کنیم. بعد از آزادی Freedom از زندان Prison به هدفمان می رسیم. من سمانه را می پرستم، عاشقش نیستم. چرا او را در این حد دوست داری؟سمانه یک مرد است، سمانه دست نیافتنی است. برعکس ...
تور مرد میانسال برای دختران جوان!
عروسیم نگذشته بود که عرفان زنگ زد / او گفت که دلش با من است! گیر کردن مار 3 متری بالای تیر چراغ برق!+تصاویر خواهر جوانم فکرش را نمی کرد وقتی وارد اتاق شود با چنین صحنه ای روبرو شود+ عکس زن جوان پدرم کثیف بود و دست بر دارم نبود / پدرم او را نشناخته بود! اقدام عجیب این مرد وقتی دید همسرش با مرد غریبه در یک خودرو سوار است! حراست بانک عامل دزدی بود +تصاویر تجاوز وحشیانه دو پسر جوان تهرانی در کمتر از پنج ماه با چندین زن! در حمام پنهان شده بودم که همسرم فرامرز را به خانه آورده بود! + عکس مجری معروف شبکه 3 سیما در بیمارستان بستری شد! + عکس ...
روایت تلخ پلاسکو از زبان آتش نشان بازمانده
علی تبار. البته امیرحسین داداشی هم چند ماه بود که از ایستگاه حسن آباد به ایستگاه صبا رفته بود. همسرتان خبر داشت که در پلاسکو هستید؟ بله؛ تماس می گرفت. البته بعد از ریزش ساختمان. اما من برای این که آنها را بی خود نگران نکنم، تلفنی خیلی تند و سریع گفتم که حالم خوب است و قطع کن که کار دارم. زود قطع کردم تا متوجه درد من نشود. من فقط به برادرم اطلاع دادم. من را به بیمارستان پارس ...
دانش آشتیانی: کتاب نخوانید که وزیر شوید
و همچنین کتاب قلعه حیوانات از جورج اورول و کتاب بابالنگ دراز بود. وی همچنین به نقل خاطره ای از دورانی که به عنوان معلم حرفه و فن به بچه ها درس می داد، پرداخت و گفت: من زمانی که معلم حرفه و فن بودم، سر کلاس برای بچه ها داستان می گفتم و به آنها پیشنهاد می دادم که این کتاب و آن کتاب را بخوانند و جایزه هم به آنها می دادم. بعد از مدتی یک بار مدیر مدرسه من را صدا زد و گفت تو چکار کرده ای!؟ من هم گفتم ...
جدایی ابدی دوقلوهای آتش نشان در فاجعه پلاسکو/حسام از کنار پلاسکو تکان نمی خورد+عکس
چند سال گذشت ، یک روز یکی از خانواده های شهدا با یک قوطی به محل آواربرداری آمده بود و به همکاران ما می گفت مقداری از خاک این جا را به من بدهید تا به یاد شهیدمان نگه داریم.انگار امیدشان را برای یافتن پیکر شهدا هم از دست داده بودند. روز چهارم بود که یک دستکش از زیر آوار پیدا شد: یکی از همکاران یک دستکش از زیر آوار پیدا کرد، وقتی گفتند روی آن حرف انگلیسی اچ نوشته شده، حسام خیلی بی تابی کرد ...
مگر بهشت تلفن ندارد؟
به تهران بیاید به شهادت رسید. حالا من مانده ام و غلامرضای 13ساله ام که مرد خانه ام و نان بیارم شده است و هر روز خستگی هایش را به کنار مزار پدر شهیدش می برد. علیرضای 7 ساله که هر روز ساعت ها به موبایل من نگاه می کند و دائم می پرسد: مامان مگه بهشت تلفن نداره که بابا به من زنگ بزنه؟ بعضی وقت ها که از رفتن زیاد او به سوریه و سختی های زندگی ناراحت می شدم گلایه می کردم که این بار پسر هایت را هم با خودت ...
چه طور می توانیم کم تر حرف بزنیم ولی بیش تر بگوییم
اغلب آزاردهنده ترین) شوخی های کنایه آمیز خود بر هم می زند. تا حدی که من با هر کلمه به خود می لرزم. زمانی که دخترم کوچک بود، من یک مادر مجرد بودم و برای این که از عهده ی مخارج مان بربیایم چند شغل داشتم. بعضی روزها، وظایف روزانه ام هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ جسمانی چنان خسته ام می کرد که فقط دوست داشتم در سکوت بنشینم. (حالا بعد از دو دهه، هنوز هم گاهی آن روزها را تجربه می کنم.) فرشته ی ...
توطئه شوم زن سنگدل برای قتل شوهرش/اعدام در انتظار پسرانی متجاوز به چندین زن/مظنون جنایت هولناک مجیدیه ...
.... مهران به مأموران گفت: مقتول برای خریدن برنج به مغازه ما آمد و از من چند گونی برنج خواست. به او گفتم چون هنوز قیمت برنج از اتحادیه به ما اعلام نشده برو و چند روز دیگر بیا. او عصبانی شد و به صورت لفظی با هم دعوایمان شد. دعوا تمام و مهران از مغازه خارج شد و من نیز به کارهای دیگرم پرداختم که بعد از چنددقیقه هنگامی که من مشغول جاروزدن مغازه بودم، مهران با برادرش، سعید، وارد مغازه شدند. چند ...
اخبار استخدام کمیته امداد در سال 95 (کلیه اخبار)
نیازمندان برسانیم. وی گفت: امسال نیز همکاران کار را از چند روز قبل آغاز و تاکنون حدود 400 میلیون تومان کمک ها را جمع آوری کرده اند. وی با بیان اینکه 5هزار و 400 نو عروس جهیزیه توزیع شده است و تا پایان امسال هیچ پشت نوبتی برای جهیزیه نداریم افزود: همچنین 200 هزار جهیزیه کامل از بهترین وسایل ایرانی در مناطق استان توزیع شد. صادقی تصریح کرد: 3 هزار و 500 خانواده بدون مسکن داریم که تا ...
ما لوتی ها و مشتی ها، عابس لشکر امام حسین (ع) یادمان نمی رود
.... شهیدی که تشییع می شد، شهید مهدی عزیزی از بچه های هیأتی بود که هر کاری کردند، نشد شهادتش را مخفی کنند یا بی سر و صدا خاکش کنند، چون هیأتی ها متوجه شده بودند. از یکی از نزدیکانش پرسیدم مگه الانم کسی شهید میشه؟ اصلاً چطور شهید شد؟ نگاهم کرد و با تعجب پرسید یعنی نمیدونی؟ فدای حضرت زینب شد در سوریه . گیج بودم مگر سوریه چه خبر است که شهید می دهیم آن هم ما ایرانی ها! از چند روز بعد رفتن ...