سایر منابع:
سایر خبرها
رسالتی که رهبر انقلاب بر عهده شاعران نهادند
زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شویم. فکر کنم یک یا دو روز قبل از دیدار بود که به بنده اعلام شد من هم دعوت هستم. بنده با خانواده مطرح کردم و استخاره گرفتم و قرار شد که پس از دیدار با حضرت آقا به مشهد مشرف شوم. اگر حقیقت را بخواهم بگویم در جلسه زمانی که قرار شد شعرم را بخوانم بر خلاف همیشه که بسیار آرام و بدون استرس بودم، در همان ابتدا قافیه را باختم و استرس مانع از تمرکزم شد. این استرس ...
واکنش بهروان به عملکرد کی روش
دوستانمان در کمیته مسابقات نظرات و تجربیاتم را منتقل می کنم. بستگی دارد آنها چقدر بخواهند از آنها استفاده کنند. همه آنها مثل بچه های خودم هستند. از مهدی تاج دلخور هستید؟ بگذریم! من در زندگی ام از کسی دلخور نیستم، زندگی گاهی اوقات جور دیگری می چرخد. فارس: از نیروهای زیردستتان در سازمان لیگ دلخورید؟ خیر. هر کسی به اندازه توانش کار می کند. در نیم فصل دوم ...
قتل کودک نامشروع پایان رابطه شیطانی زن و دایی همسرش
زن جوانی که در رابطه شیطانی با دایی شوهرش، بچه دار شده بود، وقتی فهمید همسرش به این ماجرا ظنین شده، برای پنهان ماندن این راز هولناک نقشه ای طراحی کرد و با همدستی دایی شوهر ش پسربچه 15 ماهه نامشروع را کشتند. اما چند روز بعد راز جنایت فاش شد و زن و مرد دستگیر شدند. با گذشت حدود دو سال از این جنایت، سرانجام عاملان قتل، صبح دیروز از زندان ورامین به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران منتقل ...
از سینما و وطنم طلبکار نیستم
محوطه قوسی شکل شرق کافه. یک فنجان قهوه سفارش دادم، شاید هم چای سفارش داده باشم؛ چون آن روزها بی پول بودم! خیره شدم به کاج خشکی که در حیاط شرقی جنب کافه خودنمایی می کرد! حتما فکر می کنید از خشکی این کاج یک نتیجه اخلاقی یا یک پند مهم گرفتم و مثل مورچه ای که تلاش می کرد و به تیمور لنگ شکست خورده انگیزه جمع آوری سپاه داد، من هم دچار تحول شدم! اما نه اصلا این طور نبود! در حقیقت کاج خشک شده نکته انحرافی ...
کودک یک ساله، قربانی خیانت پدر و مادر
: بعد از گفته های این زن مأموران به سراغ مردی رفتند که بچه را با خود برده بود. این مرد بعد از بازداشت اعتراف کرد پسربچه را به قتل رسانده است. او گفت: برای اینکه آبروریزی نشود چاره ای نداشتم جز اینکه بچه را از بین ببرم. آن روز وقتی بچه را از مادرش گرفتم، دستمالی به گردن او بستم و او را از چاهی آویزان کردم. وقتی داشتم این کار را می کردم به صورت بچه نگاه نمی کردم که پشیمان شوم. من چند فرزند و همسر ...
افزایش بانوان دست فروش +عکس
گزارش با تاکسی از میدان فردوسی محل خبرگزاری تا چهارراه ولی عصر رفتم، به محض اینکه از تاکسی پیاده شدم بساط کتاب فروشی در ضلع شمال غربی پیاده رو توجهم را جلب کرد، تصمیم گرفتم با فروشنده این کتاب ها صحبتی داشته باشم. کتاب ها مال خودم نیست، برای کسی کار می کنم کتاب فروش مرد جوان حدود 20 تا 22 ساله بود، از او پرسیدم، کسی در روزهای پایان سال در میان این همه کالای متنوع، به فکر خرید ...
دغدغه ام ساختن تئاتر کودک است تا نسل آینده راآگاه بارآوریم
داشتند اجرا را می دیدند. در مورد این که کاراکتر های خودمان بیایند اجرا را ببینند مثلا شب اول اجرا، یک لحظه رفتم سر کاراکتر خودم و حواسم پرت شد، یکی از همان بچه هایی که کاراکترش را بازی می کردیم آمد و اجرا را دید، برای خود آن شخصی که اجرا را بازی می کرد اجرای خیلی سختی بود و بعد از اینکه ما با آن کسی که قرار بود نقشش را بازی کند صحبت کردیم بسیار حالش بد شده بود. احتمالا این اتفاق برای من و دیگران هم ...
اولین اظهارات سردسته باند سرقت خودروی پاسارگاد
. ماهی یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق می گرفتم اما خودم روزانه با میلیون ها تومان پول سر و کار داشتم. هر کسی جای من بود با این وضعیت مالی و آن همه پول وسوسه می شد. * تنها کارمندی که در سرقت حضور داشت تو بودی؟ یکی دیگر از کارمندان نیز اوایل با ما همراه شد. اما چند روز بعد خودش را کنار کشید و گفت در سرقت شرکت نمی کند. * اطلاعات را چه کسی به شما داده بود؟ ...
این نگاه سطحی و عمقی به آلبوم هایم برایم جالب است
قرار گرفت. درست است؟ این قطعه را به صورت جداگانه و با موزیک ویدئو پخش کردیم و به همین دلیل بازتاب زیادی نسبت به کارهای دیگر داشت. یکی از کارها به نام نکن به خاطر تفاوت زیادی که با همه آهنگ های مرسوم داشت مورد توجه قرار گرفت و مخاطبان دوست داشتند. یک روز تصمیم گرفتم عاشقانه بسازم و عاشقانه من تبدیل به چنین آهنگی شد و گفتم این هم از سبک خودم است! *به فکر کنسرت این آلبوم هستید؟ دوست دارم به یک ...
خاطره شنیدنی سیف از مصدق
کاشانی زمانی که داشتند مصاحبه می کردند، گفتند مصدق را بکشند و اعدامش کنند. بعد او به آقای مصدق نامه می دهد؟ ولی یک کاری کرده بود. بعد از کودتا من نزد آقای الله یار صالح بودم داشتیم صحبت می کردیم گفت فلانی چند روز پیش (آیت الله) کاشانی آمد اینجا، گفتم چطور؟ گفتم ما وقتی از ماموریت می آمدیم می رفتیم دیدن او و احوال او را می پرسیدیم، آمد اینجا گفت آقای صالح دیگر از ما حالی نمی پرسید! گفتم به هرحال ...
شخصیت و منش سیاسیون مهمترین عامل فرهنگ ساز است
بعد اگر سیاسیون بخواهند مجادله کنند و از خودشان بی صبری نشان دهند، دیگر چه فایده ای دارد که صدهزارتا منبر برای مردم بگذاریم تا به آنها بگوییم: اخلاق تان را خوب کنید، در خانه دعوا نداشته باشید، بچه ها در کلاس، با معلم خوب برخورد کنند دیگر این کارها نمی گیرد! طبق فرمایش حضرت امیر(ع)، مردم به امراء شان شبیه تر هستند. نکته دیگر اینکه؛ شما ممکن است صدتا مدیر خوب داشته باشید و فقط ده تا مدیر ...
مشکلات غرب با اسلام هراسی حل نمی شود
تناقضات به نظر شما چیست؟ الان در اروپا و امریکا نفرت پراکنی و اسلام هراسی به شدت جریان دارد و تبلیغ می شود؛ البته این موضوع قبل از این هم بوده ولی بعد از 11 سپتامبر بیشتر شد حتی به یاد دارم قبل از 11 سپتامبر در انفجار اوکلاهما رسانه ها تا چند روز مدام مسلمانان را مجرم معرفی می کردند. پس از11سپتامبر شرایط برای مسلمانان بدتر شد. آلمان نازی را به یاد بیاورید وقتی در جنگ جهانی اول شکست سنگینی خورد ...
اخبار کوتاه از فوتبال
کشاندن بازی است. اصلا از اینکه چرا سیاه جامگان اینطور بازی می کرد ناراحت نیستیم. حتی پیش بینی این را هم داشتیم. با وجود بسته بودن دفاع آنها، سه، چهار موقعیت بعد از تساوی بازی هم داشتیم. اصلا هم اعتراضی نداریم. طبیعی بود که بعد از زمین خوردن، بازیکنان دیر بلند می شدند. به بازیکنانم گفتم که علتش موقعیت آنها در جدول است. در کل نیمه اول من احساسم بر این بود که سخت می شد با تیم میثاقیان بازی کرد چون در خط ...
پزشک گفت 2 روز دیرتر می آمدی رفته بودی!
شنیدنی است. در ادامه همکلامی مان با او و همسرش را پیش رو دارید. آقای شیرازی چه سالی وارد جبهه شدید؟ من از زمانی که 14- 13 سال داشتم در مبارزات انقلابی شرکت می کردم. بنابراین بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ، تداوم رزمندگی را این بار در جبهه های جنگ جست وجو کردم. مدتی به صورت بسیجی به جبهه رفتم و سال 63 عضو رسمی سپاه شدم. جز من برادرانم که زن و بچه دار بودند هم به جبهه اعزام شدند. ...
پسرم عکسم را می شناخت اما خودم را نه!
برگشتمان به این خاطر است که نمی خواهیم با برادران ایرانی مان درگیر شویم. حرفمان را باور کردند و حتی تا ارومیه مشایعتمان کردند. در تهران به تیم حفاظت از شخصیت ها پیوستم و از آنجا به بعد دیگر با اصغر وصالی و بچه ها نبودم. یک مدت محافظ مرحوم هاشمی بودم و بعد هم که محافظت از مقام معظم رهبری را برعهده گرفتم. البته این موضوع برمی گردد به پیش از بحث ریاست جمهوری ایشان. گویا شما از شاهدان ترور مقام ...
علیرضا حیدری: باید مجسمه اصغر فرهادی را از طلا بسازند و یک میدان به نامش کنند
موضوع برای خود من هم خیلی جالب بود. من در فرودگاه امام (ره) و در بخشی که مسافران را می گردم بودم که آقا بابک را دیدم و یک لحظه حس کردم که خود آقا تختی است. ماموران از او خواسته بودند که برای عبور از گیت ساعت و کمربند و وسایل اش را تحویل بدهد. ماموران که من را می شناختند اجازه دادند که بدون طی شدن روال معمول از گیت رد شوم. اما بعد به آن ها گفتم او را که می گشتید، شناختید و آن ها هم گفتند نه و من ...
دعا کنید با وجود حاشیه ها برگردم و اینجا فیلم بسازم
شوقم را ابراز کردم و آقای فرهادی به من گفت من فکر می کنم این فیلم را مردم خیلی دوست خواهند داشت. آن طرف ها را نمی دانم اما فکر می کنم مردم ایران این فیلم را دوست دارند این را گفتم تا بدانید اصغر فرهادی در درجه اول برای مردمش فیلم می سازد او فیلمساز مردم ایران است و ریشه در این خاک دارد. او عاشق وطنش است و عاشق ایران است و به همین دلیل همه جهان او را دوست دارند. عباس کیارستمی هم همینطور بود. یک روز ...
عاشق حضرت زهرا(س) بود و فدایی حضرت زینب(س) شد...
دلیل خوابی که دیدم اسم علی را انتخاب کردم. در زمان بارداری خواب دیدم که در مراسم روضه بودم دنبال پسر بچه ای می رفتم برای مراقبت از او و اسمش را صدا می زدم علی. برای همین اسم پسرم را علی انتخاب کردم. * چطور بچه ای بود؟ – مادر شهید: آرام و با ادب بود. در هشت سالگی علی آقا خواب دید که یک آقایی که رو دوش خود شال سبزی دارد به همراه سید محمد حسین طباطبایی (حافظ قرآن) راه می رفتند و دست روی ...
دو گروه به آقای هاشمی جفا کردند
...، بعد ادوات و خمپاره الی ماشاءالله، عملیات که تمام شد من اینها را لیست کردم فرستادم برای آقا محسن و گفتم همین امروز حکم لشکر را بدهید، همان روز تیپ قدس گیلان لشکر شد. استعفایم از سپاه تحمیلی بود اواخر جنگ، تقریبا بوی صلح به مشام می رسید، من اهواز بودم، دوستان و برادران من در رشت برای خودشان جلسه گذاشتند، بچه هایی که در محلات و مناطق مختلف بودند، به من زنگ زدند که امروز ...
اجرای نیم بند بخشودگی جرایم دیرکرد در بانک ها
اجرایی نشده است. در این همین باره یکی از کسانی که سه سال پیش ضامن تسهیلات 8 میلیون تومانی از بانک آینده شده، به خبرنگار ما می گوید: این وام که سه سال پیش با سود 24 درصد از بانک آینده اخذ شد، در مدت سه سال باید 11 میلیون و 840 هزار تومان بازپرداخت می شد اما گیرنده تسهیلات به دلیل مشکلات مالی فقط 4 میلیون و 600 هزار تومان پرداخت کرد. وی می افزاید: 5 روز پیش خودم به بانک رفتم و ...
هوتن شکیبا: به ازدواج فکر هم نمی کنم!
سینما نگرفت پس من هم با خودم گفتم که به رشته تئاتر می روم و ترم بعد تغییر رشته می دهم ولی وقتی به آنجا رفتم اعتیادش باعث شد که آنجا بمانم و مسیر زندگی ام تغییر پیدا کرد. چقدر تلاش کردید که به این جا برسید تا وارد سینما بشوید؟ خیلی زیاد. حتی دوه 4 ساله لیسانسم را 7 الی 8 سال کش دادم فقط به خاطر این که در آن فضا بمانم که بعد از آن هم به همان بهانه دوباره فوق لیسانس هم خواندم ...
سردسته باند سرقت: نقشه مان حرف نداشت!
سابقه ندارم اما یکی از اعضای باند که در گیلان دستگیر شد سابقه دارد ولی نمی دانم چه سابقه ای. تصمیم نداشتی از کشور خارج شوی؟ نه، من روز سرقت را مرخصی گرفتم اما چون اضطراب داشتم دو روز بعد هم مرخصی ام را تمدید کردم. بعد از آن هم مثل روزهای معمول به سرکارم رفتم. وقتی از مرخصی برگشتی و از ماجرای سرقت با خبر شدی، چه واکنشی نشان دادی؟ تا آنجا که می توانستم ...
فرهادی: کجای دنیا مثل ایران می توانم فیلم بسازم/ سلامِ سینما به فرهادی
گرفتم کار کنم و به تهیه کننده ام در خارج از کشور گفتم حالم حالی نیست که بیایم. فرهادی خطاب به همان مرد ادامه داد: دعا کنید با تمام مشکلات بیایم و در ایران فیلم بسازم. خیلی خوشحالم در نوروز با آن مقطع تهران بودم و حالا شما دعا کنید بعد از رفتن توانی پیدا کنم بتوانم برگردم. فیلمسازی در ایران برایم فیلمسازی با دلم است و دوست دارم آن را ادامه دهم. کجای دنیا این سرمایه را می توانم بدست آورم ...
متأسفانه جامعه ما از زندگی فاطمی فاصله گرفته است
... اما زمانی که کلاس های تدریس ما برای خانم های قمی آغاز به کار کرد، نگاه ها به ما عوض شد. حضور بانوان بیوت علما و چهره های شاخص مثل حضرت امام خمینی(ره) موجب شد تا دختران به تحصیل علوم دینی تشویق شوند؛ البته چون آن زمان رفتن دختران به دانشگاه ها با مشکل رو به رو بود، خیلی از آقایان از ما تشکر کردند که یک مرکز فرهنگی برای خانم ها دایر کردیم. اما بعد از مدتی مکتب توحید و سپس مکاتب دیگری راه اندازی ...
ما 3 تن یک تن واحد بودیم
مرجعیت و رهبری امام تلاش کنیم و همین کار را هم می کردیم. در آن سال ها، نذر جالبی هم کرده بودم و هر وقت به حرم حضرت رضا(ع) مشرف می شدم، خدمت آقا عرض می کردم: از شما درخواست می کنم روزی برای رفتن به سفر حج استطاعت مالی پیدا کنم که در ایران حکومت اسلامی تشکیل شده باشد. حضرت عنایت فرمودند و توانستم در سال 1360 به حج مشرف شوم. در زمانی که این تعهد را به یکدیگر سپردید، در چه سطحی در حوزه بودید ...
ناچو: به من گفته بودند که به خاطر دیابت باید از فوتبال خداحافظی کنم!
، به پایان برسد. وی در مصاحبه با UEFA.com گفت: تنها 12 سال داشتم که متوجه شدم دیابتی هستم. دو سال بود که به رئال مادرید پیوسته بودم و مشخصاً دوران سختی بود. به یاد می آورم که به بیمارستان رفتم – قرار بود که همراه رئال مادرید به یک تورنمت بروم اما آن را از دست دادم – و به جای متخصص غدد، پیش یک پزشک عمومی رفتم. او گفت که روز های فوتبالی من رو به پایان است. آن هفته واقعاً لحظات سختی را ...
ماجراهای آقای هیجانی!
... – چند خبر بسیار مهم و حیاتیه؛ بَه بَه، چه روزنامه وزین و عزیزی؛ چه خبرهای داغ و لذیذی! – این خبرها و خال ها و جنگ و جدل ها که نمی تونه دردهای اساسی مردم رو حل کنه و به جنگ مشکلات مسکن مستاجران خانه به دوش بره و... و به یکباره کنترلم را از دست دادم و فریاد زدم:” داری سر به سرم می ذاری مرد حسابی؟! آخه با این اخبار که مشکل بیکاری من حل نمی شه؛ می شه؟!” آقای هیجانی ...
مادرم از پنجره بیرون را نگاه می کرد او را کشتم! /آخرین اقرار مرد شیشه ای
. آن شب سجاد پسردایی ام میهمان ما بود که دیدم مادرم جلوی پنجره رفته است. من به مادرم تذکر دادم تا از جلو پنجره کنار برود، اما مادرم به حرف های من توجه نکرد تا اینکه با هم مشاجره کردیم و من هم عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه به مادرم زدم. در حالی که مادرم غرق در خون نقش بر زمین شده بود، پسر دایی ام به طرف من آمد و شروع به داد و فریاد کرد که او را هم با چاقو زدم و بعد دیگر متوجه نشدم چطور خودم را زخمی کرده بودم. در حالی که متهم مدعی است در توهم شیشه مادر و پسر دایی 10 ساله اش را به قتل رسانده است، بازپرس پرونده متهم را برای مشخص شدن سلامت روحی و روانی اش به پزشکی قانونی معرفی کرد. ...
به من بینوا کمک کنید ...
و سکینه نمی گذشت که 2 زن بچه بغل و یک پسر بچه کنار سکینه آمدند و با هم صحبت کردند و رفتند. من از سکینه فاصله گرفتم و بعد از رفتن آنها از او پرسیدم آنها که بودند؟ و او پاسخ داد مادر، خواهر و 2 برادرم بودند، آنها هم اطراف همین میدان کار می کنند. گفتم سکینه هر روز چقدر کار می کنی؟ و او گفت اگر سر چهار راه برویم حدود 100 هزار تومن و بیشتر و اگر بنشینیم خیلی کمتر. با خودم ...
اصغر فرهادی: دعا کنید دلگرم باشم، باز هم اینجا کار کنم/ فروشنده قرار نبود ساخته شود
...! خدا توانی به من بدهد که با همه حاشیه ها فقط روبروی خود را نگاه کنم و دلگرم باشم که باز هم اینجا کار کنم. او با اشاره به اینکه این صحبت بهانه ای شد که حرفهای ابتدایی ام را بیشتر باز کنم، یادآور شد: نوروز دو سال قبل وسایل ام را جمع کرده بودم و حتی چمدان ام را بسته بودم و می خواستم بروم اما چون نوروز بود و تهران خلوت، میل ماندن در این شهر و کار کردن در من وجود داشت و خوشحالم که آن ...