سایر منابع:
سایر خبرها
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی+عکس
برنامه غذایشون رو هماهنگ کنن. وقتی میبینی بچه مهمونتون پسته های آجیل عید رو خورده 37. 'نیمه گمشده' همون تیکه پیتزاییه که شب گذاشتیش تو یخچال و صبح دیدی نیستش. 38. رسم عیدی دادن و باید برعکس کنن. ینی تا 18 سالگی بهت عیدی ندن از 18 سالگی به بعد عیدی بگیری. آخه بچه چه غلطی میکنه با پول؟ 39. من یه بار رفتم رستوران 65 تومن پول چلو ماهیچه دادم توقع داشتم تو خیابون ...
روایت شبانه یک دزدی در 6 پرده/ زورگیری ادامه دارد
ایران آنلاین /پرده اول ترافیک سنگین بود، ساعت 9 شب آن هم در خیابان امامزاده حسن تهران که همیشه خدا شلوغ است و خرید شب عید ترافیکش را دوچندان کرده بود همه چیز و هر اتفاقی ممکن است الا زورگیری. فرید لا به لای همین ترافیک قرار بود قربانی توطئه جوانک هایی شود که چهارچشمی او را می پاییدند تا در فرصت مناسب نقشه شان را عملی کنند. دقایقی بعد فرصت مهیا می شود و راننده پرشیای سفید رنگ آیینه ماشین را به ...
اشرافی گری، بی توجهی به محرومان؛ آفت های عدم تحقق آرمان های انقلاب اسلامی/ امام خمینی : آن روزی که دولت ...
زمینه می فرمایند: یک وقت هست که ما در زندگی شخصی خود مثلاً حرکت اشراف گونه ای داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافیگری میدهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه اش حرام است؛ بهخاطر اینکه تعلیم دهنده ی اشرافیگری است به: اولاً زیردستهای خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق میشوند ...
دزدی طلا به بهانه کار خیر!
لباس ها انداخت و با تاکید به اینکه طلاها داخل کیسه لباس ها است آنها را تحویل من داد و از محل دور شدند اما وقتی به خانه رفتم در کیسه را باز کردم تا طلاهایم را بردارم و لباس ها را به افراد نیازمند بدهم اما از طلا و پول ها هیچ اثری نبود. وقتی کیسه را بررسی کردم متوجه پارگی کیسه لباس ها در قسمت پایین آن شدم و تازه پی به فریبکاری دزدان جوان بردم. شیوه و شگرد سارقین در سرقت طلاجاتِ مالباخته ...
دام شیطانی 3 مرد برای جوان دانشجو +عکس
.... وی گفت: روز حادثه بی خبر از همه جا همراه سهیل به جنگل های سرخه حصار رفتیم. در آنجا به جای کارگردان 2جوان که سوار بر یک پراید بودند سراغمان آمدند. آنها از دوستان سهیل بودند و وقتی نزدیک شدند مرا هل دادند و شروع به کتک زدنم کردند. بعد هم به همراه سهیل با زور مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و تمام پول ها و اموالم را سرقت کردند و پا به فرار گذاشتند. با این شکایت، تیمی از مأموران با دستور ...
دانشجوی بازیگری، قربانی جنایت سیاه در جنگل
تلویزیون معرفی کند و به سادگی می توانی به شهرتی که می خواهی دست پیدا کنی. بدین ترتیب صبح روز حادثه میلاد طبق قرار قبلی به دیدن سهیل و دوستانش در محل فیلمبرداری رفت. بعد هم همگی سوار بر خودروی پراید مشکی راهی شرق تهران شدند. اما پس از ورود به جنگل، سه پسر شرور با تهدید و ارعاب، میلاد را مورد آزار و اذیت قرار داده و گوشی تلفن و 200 هزار تومان پولی را که به همراه داشت به سرقت بردند. پسران خشن ...
دانشجوی بازیگری، قربانی جنایت سیاه
.... بدین ترتیب صبح روز حادثه میلاد طبق قرار قبلی به دیدن سهیل و دوستانش در محل فیلمبرداری رفت. بعد هم همگی سوار بر خودروی پراید مشکی راهی شرق تهران شدند. اما پس از ورود به جنگل، سه پسر شرور با تهدید و ارعاب، میلاد را مورد آزار و اذیت قرار داده و گوشی تلفن و 200 هزار تومان پولی را که به همراه داشت به سرقت بردند. پسران خشن، لحظاتی بعد سوار بر خودروی پراید شده و پس از رها کردن قربانی ...
قاتل گوش بر به 3 بار اعدام محکوم شد
برداشت و گفت: مجید چند روز قبل مقداری لوازم داخل خودرو و دو گوشی تلفن همراه به خانه آورد و مدعی شده بود اینها امانت هستند. وقتی گوشی را بررسی کردم، عکس پسر جوانی را در آن دیدم. روز بعد، در خیابان قدم می زدم که با حجله همان پسر روبه رو شدم. همسایه ها می گفتند او کشته شده و اموالش هم به سرقت رفته است. با افشای این راز، مجید به سومین قتل نیز اعتراف کرد و گفت: با مقتول اختلافات قدیمی داشتم و روز حادثه ...
زندگینامه و مبارزات محمدتقی بهار +دانلود کتاب گزیده دیوان اشعار
خوردم و بعد از آن دست به گل نمی زدم. بهترین تعارفی که مرا در اوان صباوت خشنود و شاد می نمود، گل بود. خاله ای داشتم که در خانه آنها گل یاس و گل زنبق بسیار بود. او گاهی از آنها چیده برای من می آورد و گاهی که من [به خانه آنان] می رفتم، از آن گلها به من می داد. من آن زن را خاله گلدار نام نهاده بودم... در نقاشی ذوق مفرطی داشتم. کتابهائی که دارای تصاویر بود، یگانه مونس من بود و غالب اوقات آنها را ...
شوالیه های مرگ
این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را ...
دیدار با دلال کلیه در قلب شهر
نیست اما بالاخره عصبانیتش فروکش می کند، بعد از چند دقیقه، صحبت هایش رنگ درد دل می گیرد و با بغض می گوید: آقا بهم حق بده، روزی هزار نفر بهم زنگ می زنند و بعد دیگه هیچ خبری از اونا نمیشه، خدا شاهده پول لازمم، کار ندارم، یه مریض توی خونه دارم که واسه نجات اون مجبورم پول زیادی جور کنم، به معنای واقعی بیچاره شدم، باور کن دیشب تا ساعت سه و چهار صبح با زنم گریه می کردیم، توی این گیر و دار صاحبخونه هم ...
زنی که ناخواسته به ایدز مبتلا شد
چه شده اما هیچ کس موضوع را به من نمی گفت و من بیشتر از دکتر خبردار می شدم. دکتر می گفت برو واکسن بزن. آنجا متوجه شدم که علاوه بر ایدز، همسرم هپاتیت هم داشته است و واقعاً شانس آوردم هپاتیت نگرفتم. بعد که متوجه شدید، مسیر درمانی تان را شروع کردید؟ چند ماه اول خیلی حال بدی داشتم و در دنیای خودم بودم. فکر کنید زمانی که بچه در شکمم بود، گفتند بیمار هستم. اصلا حس خوبی نداشتم و فقط ...
سکه ها را می دهم به رییس جمهور خرج انتخابات کنند/ "خرزو خان" مابقی جوایز قهرمانی ما را بالا کشید
. دستم خالی است و هیچ امیدی ندارم. در مسابقاتی که حضور داشتم یک گروه معاند به من پیشنهاد دادند در کانادا بمانم اما من ایران را ترک نکردم و کشورم را به پول نمی فروشم اما باید بگویم این جواب اعتماد نیست. من 7 – 8 بار قهرمان جهان و آسیا شدم اما جواب مرا با 5 سکه دادند! من نمی دانم دولت مردان ما چه کار می کنند؟ وزارت ورزش و جوانان پول میلیاردی به تیم فوتبال می دهد اما به یک ورزشکار ...
سفر به جهنم سبز
، دنیا روسرم خراب شد. از بچگی تو بازار بزرگ شده بودم، همه چی داشتم، مغازه داشتم، مغازه رو چکی فروختیم، همه چیزمون رو فروختیم، نابود کردیم خودمون رو، به قصد نابودی اومدیم. - من همه راه های قانونی رو امتحان کردم، هرجا هم فکر کنید اپلای دادم، این راه ظاهرا غیرقانونی، تنها راهی بود که می تونستم از ایران برم. ترم اول فوق لیسانس روانشناسی از دانشگاه اخراج شدم و ممنوع الخروجم کردند. با پاسپورت جعلی ...
ساز ناکوک زندگی در دستان کوچک نوازندگان خیابانی
نواخته می شود، گوش می دهند. برای گفت و گو مجبور می شوم چند دقیقه ای منتظر باشم و تا خلوتی فراهم شود و بتوانم باب صحبت را باز کنم بعد از 40 دقیقه انتظار فرصت را مناسب دیدم و نزدیک تر شدم قبل از اینکه که خودم را معرفی کنم شروع به تعریف و تمجید از نوازندگیش کردم و تا فضایی دوستانه برای گفت و گوی دو نفره بین ما حاکم شود، بعد از چند دقیقه مکالمه کوتاه خودم را معرفی کردم هنوز جمله پایانی من تمام ...
به زودی نتیجه بررسی کپی بودن یکی از آثار برگزیده جشنواره فجر را اعلام می کنیم
اثر هنرمند ترکیه ای را دیدید تا خلق اثر فرایندی را که طی شد برای ما توضیح دهید. خراسانی در پاسخ به پرسش های مطرح شده گفت: من دوست داشتم زودتر جواب این سوال ها را بدهم و در این چند روز فشار روی من بسیار زیاد بود. من 22 سال است کارمند دولت هستم و 17 سال است تدریس می کنم. فوق لیسانس گرافیک و دکترای پژوهش هنر دارم. خانواده من هم پیشینه قوی در عرصه فرش دارند. دغدغه من خوانش متن فرش است و نه ...
می توان سرطان را شکست داد، حتی 2 بار!
اسپانیا گسترش یافته بود، از جمله رقیب دیرینه آنان رئال مادرید که به عنوان یک حرکت انسان دوستانه و فراتر از حدود رقابت های ورزشی پیراهن هایی به تن کردند که روی آن اسم ابیدال نوشته شده [و برای او آرزوی شفا شده و به او روحیه داده شده] بود. عمل جراحی در زمان تعیین شده با موفقیت انجام شد و این ستاره فرانسوی توانستند در مدت زمانی بی نظیر، حدود 40 روز بعد، به میدان بازگردد و حتی در رسیدن بارسلونا ...
زندگی خود نوشت زنده یاد آیت الله ربانی شیرازی
.... بعد از چند ماه از گذشت واقعه ی 15 خرداد، به واسطه منبرهایی که در قم رفتم، ممنوع المنبر شدم و تا آخر انقلاب این ممنوعیت بود ولی اعتنا نمی نمودم و در موارد لازم سخنرانی می نمودم. ظاهرا یازده مرتبه زندان و یک مرتبه تبعید شده ام و آخرین زندان در ماه محرم قبل از انقلاب است که بعد از سخنرانی در روز عاشورا در شیراز، پس از راهپیمایی وسیع دراین شهر، به تهران منتقل شدم و تا دو روز قبل ...
مریم از آن شوم که در خانه برادرش خوابید می گوید/ کاش مرا می کشت نه اینکه...+عکس
اما دیگر سوزش صورت و دستانش امانش نمی دهند. او می گوید: آنقدر متعجب بودم که نمی توانستم حرف بزنم تا خواستم سر و صدا کنم که شاید کسی صدایم را بشنود، از روی طاقچه ظرفی را برداشت و روی صورتم اسید ریخت. بعد از آن چنان سوزش داشتم که به زحمت خودم را به بیرون رساندم و همسایه ها به دادم رسیدند و به اورژانس زنگ زدند . درمان سخت حالا مریم براثر پاشیدن اسید روی دستان و صورتش ...
جلسه شورای هنری و داوران جشنواره هنرهای تجسمی بدون عذرخواهی پایان یافت؛ نگرانیم آقای گوکچه باء شکایت ...
قرار دهد و چهارپایان زیاد دیده نشوند. او افزود: یکسری افراد برای مصاحبه از سوی ستاد جشنواره دعوت شدند که ای کاش مرا هم دعوت می کردید البته من در تاریخ 12 دسامبر به آقای کفشچیان مقدم پیام دادم و توضیح داده بودم که این فرم آماده است اما من ایده ام را بر آن پیاده می کنم و این ایده برای خودم است که به کار اضافه کردم و البته آقای کفشچیان گفتند ندیدند کار را و من مجددا برای شان ارسال کردم. می ...
هنرمند جایزه اش را به امانت گذاشت/ مخالفان و موافقان نظر دادند
دیده بودید؟ بین دیدن اثر و خلق اثر چه زمانی صرف شد؟ در واقع از زمانی که شما اثر هنرمند ترکیه ای را دیدید تا خلق اثر فرایندی را که طی شد برای ما توضیح دهید. خراسانی در پاسخ به پرسش های مطرح شده گفت: من دوست داشتم زودتر جواب این سوال ها را بدهم و در این چند روز فشار روی من بسیار زیاد بود. من 22 سال است کارمند دولت هستم و 17 سال است تدریس می کنم. فوق لیسانس گرافیک و دکترای پژوهش هنر دارم ...
افشای راز ارتباط یک زن با دایی همسرش
در حوالی ورامین شناسایی شد. این مرد به کارآگاهان گفت: روز حادثه پس از تحویل عرشیا توسط مادرش، او را به بیابان بردم و با یک لنگ خفه اش کردم و جسدش را به داخل یک چاه عمیق انداختم و بعد هم یک چرخ خودرو را برداشتم و ماشین را در همان جا باقی گذاشتم تا خیال کنند که آن را دزدیده اند. پس از این اعتراف ها حبیب و نازنین هر دو به اتهام مشارکت در قتل کودک و داشتن رابطه نامشروع و زنا دستگیر شدند تا ...
سجادیان: اصلاح طلبان آلترناتیوی برای روحانی ندارند/ احتمال طلاق سیاسی میان روحانی و اصلاح طلبان/ اگر ...
زنگ زدند و این انتصاب را به من تبریک گفتند و من به آن ها گفتم که ما یکسری خط قرمزها داریم و به هیچ وجه از آن ها عدول نمی کنیم. به همه اعم از احزاب و شخصیت ها گفتم که خط قرمز من این است و وقتی که وارد خط قرمزها شدم و مقابله کردم، این اصطکاک ها و انتقادها شروع شد. چرا بعد از پنج سال بگویند آقای سجادیان از اول هیچ کاره بوده است؟ و چرا آن اولش نگفتند؟ چرا وسطش نگفتند؟ چرا آن زمانی که به ...
از قهر مهدی پاکدل با تلویزیون تا سوال بی جواب کورش تهامی
آیا با ادبیات تندی که خیلی ها به کار بردند موافقید یا نه؟ تهامی در این مورد گفت: این که چرا هیئت داوران با رگ خواب آن گونه برخورد کرد برای همه جای سوال است. بعد از اعلام نتایج خیلی ها از دوستان هنرمند تا دوستان منتقد با من تماس گرفتند و از تاسفشان برای دیده نشدن رگ خواب گفتند که برخورد من و پُستی که در صفحه اینستاگرامم گذاشتم به اندازه ناراحتی دوستانم شدید نبود. او ادامه داد ...
"نشاط" پیش کش، عیدمان عزا شد
جرات نمیکنه از مدیرای کاسپین جواب بخواد. تا کی باید منتظر پولهامون باشیم؟ الانم آخر سال هست و موقع بستن حساب های بانکی و قطعا بعدشم تعطیلات و بعدشم سال مالی جدید و تا اردیبهشت خبری از پول ها نخواهد بود و تا اون موقع باید هر روز نامه های صوری نمایندگان به این ارگان و اون ارگان رو ببینیم. بعدش هم در هیاهوی انتخابات همه چیز گم میشه و میره تا بعد انتخابات اون موقع هم آقای سیف عوض میشه و رییس جدید میاد ...
دزدان نیکوکار مادربزرگ ها را سرکیسه می کردند!
را به او دادم. او هم بعد از یادداشت کردن چند عدد، دستبند را داخل نایلون انداخت و آن را به دستم داد. بعد هم سوار پراید شد و همراه دوستش از آنجا رفتند. وقتی به خانه رفتم نایلون را باز کردم تا دستبندم را بردارم. داخل نایلون نه از بسته پول خبری بود و نه از دستبند طلایم. لباس هایی هم که داخل آن بود کهنه بود و هیچ ارزشی نداشت. وقتی به زیر نایلون دقت کردم متوجه سوراخ بزرگی شدم. فهمیدم که آنها کلاهبردار ...
زندگی تلخ رخساره و پسر بیمارش در یاسوج/گذران زندگی با 45 هزار تومان/ شوهری که رخساره را به خاک سیاه ...
برای خودم ابهتی داشتم اما حالا هیچ چیزی ندارم آدرس محل زندگی قبلی اش را داد و گفت: اگر باور نمی کنید برید سراغ مرا همسایه هایم و از من بپرسید در ان محله همه مرا می شناختند که چگونه بودم و حالا چه بر سرم امده است. لحن حرف زدنش دردناک بود وقتی گذشته اش را بخاطر می آورد غم تمام چهره اش را می گرفت شوهرش ازدواج کرده است و وکالت نامه تام الاختیار به زنش داده است امروز که داشتم این گزارش را می ...
تعرض به جوانی که عشق بازیگری داشت
که می خواهی دست پیدا کنی. بدین ترتیب صبح روز حادثه میلاد طبق قرارقبلی به دیدن سهیل و دوستانش در محل فیلمبرداری رفت. بعد هم همگی سوار برخودروی پراید مشکی راهی شرق تهران شدند. اما پس از ورود به جنگل، سه پسر شرور با تهدید و ارعاب، میلاد را مورد آزار و اذیت قرار داده و گوشی تلفن و 200 هزار تومان پولی که به همراه داشت را به سرقت بردند. پسران خشن؛ لحظاتی بعد سوار بر ...
یک روز با بدهکاران مهریه در اوین
بعد از آن به جرم قتل عمد دستگیر و به زندان رجایی شهر منتقل شدم. پدرم برای اینکه پول دیه را بدهد همه زندگی اش را فروخت و الان هم آواره است. حدود 600 میلیون تومان پول دیه را داده و 170 میلیون تومان از آن باقی مانده است. وی ادامه می دهد: در زندان والیبال بازی می کنم. خانواده همسرم به همسرم به دروغ گفته اند که او در زندان رجایی شهر معتاد شده و دیگر به درد زندگی نمی خورد، در حالی که من ورزش ...
سارقان دانشجوی بازیگری را سیاه کردند
نهایت چند روز قبل مأموران مخفیگاه متهمان را شناسایی و آنها را دستگیر کردند. سهیل سردسته زورگیران در بازجویی ها گفت: وقتی از طریق کیوان با شاکی آشنا شدم، متوجه شدم شاکی علاقه زیادی به بازیگری دارد به همین دلیل خودم را به دروغ دوست کارگردانی سرشناسی معرفی کردم و مدعی شدم، می توانم او را برای بازیگری به دوستم معرفی کنم. چند روزی از آشنایی ما گذشته بود و شاکی هر زمانی مرا می دید اصرار داشت ...