سایر منابع:
سایر خبرها
تقیان: به کسب مدال امید نداشتم خداحافظی می کردم
برداری را کنار می گذاشتم. رنگ مدالی که می گیرم را نمی دانم، اما تمام تلاشم را انجام می دهم تا بتوانم به تیم کمک کنم. تقیان افزود: طبق صحبت هایی که با توکلی سرمربی تیم ملی داشتم تا چند روز آینده به اردوی تیم ملی خواهم رفت تا طبق برنامه تمرین کنم و به آمادگی صدرصد برای کسب مدال در مسابقات جهانی و المپیک برسم. وی افزود: آمدن حسین توکلی در کادر فنی بسیار مفید و خوب بود و اگر این ...
بررسی یک پرونده جنایی/ جنایت در نیمه شب
هم نداشتیم. روزی که خواهرم باغ را خریداری کرد، می دانستم دیر یا زود جسد بیرون خواهد آمد. خودم هم عذاب وجدان شدیدی داشتم و می خواستم هرطوری شده جنازه پیدا شود. حال وروز مادر محسن را که می دیدم، دگرگون می شدم و دلم می خواست همه چیز به پایان برسد، اما جرئت بیان کردن اتفاق را نداشتم. حتی خودم هم برای شخم زدن آن باغ به کمک خواهرم رفتم. می توانستم از محل دفن جسد بگذرم و همه چیز تمام شود، اما خودم این کار ...
زورگیر سریالی از زنان: صفحه حوادث روزنامه ها را زیاد می خواندم/ خانواده ام باور نمی کنند زورگیر باشم
آن دو با هم مشغول صحبت شدند . متهم: مرا ببخشید. اشتباه کردم. شاکی: برو گوشه زندان آب خنک بخور. متهم: پس خرج زن و بچه من را چه کسی می دهد؟ شاکی: می خواهی خرج زن و بچه ات را من بدهم؟ من 16 سال است از صبح تا شب زحمت می کشم. متهم: خودم پشیمانم. بچه ام آسم دارد. به خاطر من نه اما به خاطر بچه هایم رضایت بدهید. شاکی: رضایت بدهم که بروی در ...
آهنگسازی دردسرهای عظیم 2 حرکت بر لبه تیغ بود
از نواهایی می شود که طی سال های گذشته به اشتباه وارد فضای نوحه ها و ملودی های ماه محرم شد. البته خوشبختانه تا حد زیادی جلوی آن جریان گرفته شد. صدری با اشاره به اینکه انتخاب ملودی برای آثار مناسبتی مهم است، بیان کرد: با توجه به تجربه ای که از این فضا آموخته ام می دانم چه ملودی را بر اساس چه فضایی طراحی کنم که علاوه بر انطباق با چارچوب و محتوای اثر با مخاطب نیز ارتباط برقرار کند. مدیوم ...
حرف های آیدین آغداشلو، آهو خردمند و محسن درخشان در یک نمایشگاه
آهو خردمند در کنار محسن درخشان، نقاش نمایشگاه مشترکی از تابلوهای نقاشی خود برپا کردند که البته با استقبال هم روبرو شد. اما چه شد که او به نقاشی روی آورد و چرا محسن درخشان که سال هاست به طور حرفه ای نقاشی می کند تصمیم گرفت با آهو خردمند یک نمایشگاه مشترک برگزار کند؟ این پرسش هایی بود که از این دو هنرمند پرسیدیم، ضمن آن که حضور آیدین آغداشلو، نقاش و منتقد هنری نیز در این نمایشگاه بهانه ...
مهدی مرندی:کسی نمی تواند جای ظریف را پر کند/باورم نمی شد،نزدیک بود با زانو زمین بخورم
مهری رنجبر- خبرگزاری خبرآنلاین؛ جانشین فرهاد ظریف شدن کار هر کسی نیست؛ بازیکنی که سال های سال در تیم ملی والیبال بازی کرده و انصافاً خوب هم بازی کرده است. مثل اینکه یکی بخواهد در فوتبال جای علی کریمی یا علی دایی را بگیرد. هر قدر هم که بازیکن حرفه ای باشد اما برای بازی کردن به جای این بزرگان استرس دارد؛ حالی که مرندی هم آن را تجربه کرده است: استرس زیادی داشتم. من 3 سالی بود که در اردو حضور داشتم ...
رزمنده ای که برای تیپ فاطمیون افغانی شد
صدای بلند داد زد: مین! چراغ قوه کوچکی که داشتم را روشن کردم شروع کرد به تیراندازی. سریع روی زمین خوابیدم. آن نفر با داد حرف می زد و منم با داد جواب می دادم. هرچه می گفتیم حرف هم را نمی فهمیدیم تا اینکه یکی از نیروهای حزب الله که کمی فارسی بلد بود مرا شناخت. بعد فهمیدم مین یعنی تو که هستی که در زبان عامیانه این طور گفته می شود. نیروهای ایرانی که زخمی می شدند هم خیلی مظلوم بودند. در ...
خاطره همسر "یک اعدامی" از آیت الله گیلانی!
را روی سرشان کشیدند. دو مرد معمّم یا اللّه گویان وارد اتاق شدند. زن ها به اتاق مجاور رفتند. دختر گیلانی بچه را به مستخدم داد و بلند شد و به مردی که چهره و موی کم رنگ و چشم های آبی داشت و عمامه سفید بر سر نهاده بود، گفت: آقا جان، خانم شیخ الاسلام زاده از ساعت چهار بعد از ظهر منتظرتان هستند. آیت الله گیلانی با صدایی ملایم و شمرده مرا مورد خطاب قرار داد: همشیره به منزل ما خوش آمدید. ببخشید که ...
حاج حمید مژده شهادت در غربت را از قرآن گرفته بود + تصویر
بنده خدایی آمدند و با یک ماشین ما را از آن مهلکه نجات دادند. البته حضرت آقا ماجرا را با جزئیات کامل می گفتند اما من الان حضور ذهن ندارم. حاج حمید همان طور که سرش توی کتاب بود گفت آن بنده خدا من بودم. من جا خوردم. این همه سال گذشته بود و حاج حمید حتی یک بار هم اشاره ای به چنین موضوعی نکرده بودند. ولی این سال های آخر بعضی چیزها را می گفت. انگار بهش الهام شده بود که دیگر زیاد زنده نخواهد ماند. ...
استعدادهای وزنه برداری که پس از سال 2013 خبری از آنها نشد
هستم وقتی پدرم بیمار شد درگیر آن شدم. پس از آن نیز بدنم تازه خوب شده بود و حتی رکوردهایم از رضا دهدار بهتر بود به طوری که تا 175 کیلوگرم یک ضرب و 205 کیلوگرم دو ضرب آمدم اما از ناحیه پشت پا آسیب دیدم. البته 2 سال نرفتن به مسابقه های جهانی هم بی تاثیر نبود به طوری که وزنه برداران امید نداشتند امسال نیز تیم به مسابقه ها اعزام شود. با این حال برای بزرگسالان تمرین می کنم هرچند که با وجود سهراب مرادی ...
غواصی که قراربود راهی سفرحج باشد+عکس
: به خدا قسم! اگر احساس کنم عملیاتی در پیش هست به حج نمی روم. آنجا زیارت خانه خداست ولی اینجا خدا را می شود دید اگر... . نمی دانم چه شد که حالش عوض شد. یاد برادر شهیدش افتاد و شروع کرد به گفتن از برادر شهیدش داود . گفت: اسماعیل! وقتی برادرم در عملیات رمضان (در سال 61) با آرپی جی تانک دشمن را زد، الله اکبر گفت و همانجا بود که با آتش دشمن شهید شد. من آن موقع همه اش 15 سال داشتم. خودم هم ...
دانیال داوری: می خواهم فصل تازه ای را شروع کنم
به همراه باشگاه دسته دومی آرمینیا بیله فلد تجربه کنی. علت بازگشت دوباره ات به بوندس لیگا چه بود؟ علت اصلی بازگشت من به بوندس لیگا این بود که من در زوریخ دوران چندان خوبی را تجربه نکردم، چون بازی های زیادی انجام ندادم. البته دلایل شخصی و خانوادگی نیز بود که من تصمیم گرفتم برگردم، چون من و همسرم بچه دار شدیم. امکان همکاری با باشگاه آرمینیا بیله فلد فرصتی است تا فصلی تازه را شروع کنم. من دوست ...
پایان اردوی تیم ملی وزنه برداری در همدان
وزنه بردارانی که نتوانند رکوردهای حد نصاب را ثبت کنند از حضور در مرحله جدید (در قزوین یا شهرکرد) کنار گذاشته شوند. پایان محرومیت دو ساله وزنه بردار المپیکی ایران و ز نه بر د ار المپیکی ایران که در سال 2013 به دلیل مثبت شدن تست دوپینگ با محرومیت دو ساله مواجه شد، از این پس می تواند در میادین حاضر شود. سهراب مرادی، و ز نه بر د ار المپیکی ایران در جریان مسابقات قهرمانی آسیا 2013 تست ...
کریم انصاری فرد: پرسپولیس خانه من است
کرد که بین دو نیمه تعویض شدم. باز هم 8 هفته به من بازی نرسید. با مسئولان باشگاه درباره مشکلاتی که داشتی، صحبت کردی؟ با مدیر ورزشی تیم صحبت کردم و گفتم مربی رفتارش با من خوب نیست. چه مشکلی با من دارد؟ شده روزی سه جلسه تمرین می کنم. وقتی او با اوربان صحبت کرد گفته بود اتفاقاً کریم بازیکن خوبی است و هنوز بازی های زیادی مانده است. حتماً از او استفاده می کنم. دوباره مدتی بیرون بودم و ...
معجزه بعد از سقوط به دره 50 متری +تصاویر
منتظر کمک بنشیند. من هم با توجه به اعتمادی که به خودم داشتم چند مسیر را امتحان کردم اما متاسفانه نشد. کاملا گیج شده بودم. به طرز جنون آمیزی راه می رفتم. وقتی هوا تاریک شد وحشتم بیشتر شد. گرسنه و تشنه در آن تاریکی با چشمانی کم سو ادامه می دادم. یک لحظه به خودم آمدم و دیدم که معلق میان زمین و آسمانم! انگار این اتفاق را داشتم در خواب می دیدم. فشار هوای سرد به صورتم شلاق می زد و ضعف ...
حاشیه برای والیبال ایران
سخت بود تماشای بازی از تلویزیون. داشتم دیوانه می شدم و آخرش هم دلم طاقت نیاورد. خودم زنگ زدم که می توانم بیایم ؟ گفتند بیا مشکلی نیست. ظریف اما در مورد آینده اش گفت: به خوش خبر گفتم و او گفته هر وقت کواچ بخواهد خبرت می کنیم. من هم همین طور در انتظارم. کادرفنی بازیکن ها را مشخص می کند و نفر اصلی کواچ است. او باید جواب بدهد. من کاری نکردم که کسی از دستم دلخور باشد، شاید به او اطلاعات غلط داده اند ...
گربه سیاه استقلال به پرسپولیس می آید؟
کمتر اتفاق بیفتد. من با پیراهن پرسپولیس و در مقابل مظلومی این کار را انجام دادم و به همین دلیل سه گلی که در دربی زدم به بهترین خاطره ورزشی ام تبدیل شد. * الان در مورد سرمربیگری مظلومی در استقلال چه صحبتی داری؟ - حتما خیلی خوشحال هستم... همیشه این آرزو را داشتم که یک بار دیگر به پرسپولیس برگردم تا بتوانم برای این تیم بازی کنم. حالا که مظلومی سرمربی استقلال شده دوست دارم تا من هم ...
به مناسبت زادروز ابن سینا
آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران را درمان می کردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم در این کار وقت صرف کردم. در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم. بعد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد ...
همه چیز درباره غواص شهید لشکر خوبان ، بازمانده کربلای4 + تصاویر
.... اما دلم بی قرار بود. هر چه کردم نتوانستم آنجا آرام بگیرم. ساعتی نگذشته بود که دوباره به خط برگشتم. دوستان تعجب کرده بودند و می پرسیدند: چرا زود برگشتی. چی شده؟! جوابی نداشتم. هنوز جوابی نداشتم. اما چرا دلم مرا تا آنجا کشانده بود؟ از راست: شهید علی پاشایی، قلی حلبی ساز، شهید اصغر علی پور، اسماعیل وکیل زاده آخرین اقامه نماز شهید پاشایی در شلمچه اذان ظهر بود. علی ...