سایر منابع:
سایر خبرها
روایت های یک جانباز شیمیایی از تاوان عاشقی
اند همه چیز را ول می کند و به سمت جبهه ها می رود؛ آن زمان به خاطر سن و سال کم به من اجازه نمی دادند که به جبهه بروم برای همین مجبور شدم شناسنامه ام را بشویم و کپی شناسنامه برادرم که 2سال از من بزرگ تر بود را نشان دهم، برای همین با نام عبدالرضا افشاری راهی جبهه شدم. یادم هست آن زمان موتور گازی داشتم و آنقدر آن را دوست داشتم که مادر می گفت فقط شب ها آن را نمی آوری در رختخواب؛ برای رفتن به جبهه همین ...
دخترانم در 2.5 سالگی حافظ قرآن بودند
ه گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس ، ذکریا محمدی پزشک خانواده روستای فردو استان قم، دارای دو دختر یازده ساله به نام زهرا حافظ بیست جزء قرآن و زینب 9 ساله حافظ یازده جزء قرآن درباره حضور خود در ایران گفت: سی و یک سال پیش به ایران آمدم درزمان تحصیل پدر خود را از دست دادم. وی افزود: با توجه به استعدادم به کمک بستگانم در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل در رشته پزشکی شدم، از همان ...
زن خیانتکار شوهرش را به آتش کشید
هماهنگی قضایی پنجشنبه گذشته زن جوان به نام ندا را بازداشت کردند. زن جوان در بازجویی های اولیه به تناقض گویی پرداخت و مدعی شد در قتل شوهرش نقشی نداشته و نمی داند به چه علت این حادثه رخ داده است. در ادامه تحقیقات از این زن، او پس از ساعاتی بازجویی به قتل همسرش با همدستی مردی به نام محمدجواد اعتراف کرد و به پلیس گفت: حدود یک سال پیش در جریان سفری که به تهران داشتم با مرد جوانی به ...
تنها آرزویم سلامتی رهبر معظم انقلاب، موفقیت مسوولان نظام و خوشحالی مردم است
داده بود. قادری ادامه داد: رییس بیمارستان و کادر پزشکی با دیدن این صحنه فوری مرا از سردخانه خارج و برای مداوا و درمان اساسی به شیراز اعزام می کنند. این جانباز سرافراز گفت: با وجودی که در بیهوشی کامل بودم و سرم نیز ضربه شدید و فرورفتگی داشت در بیمارستان نمازی شیراز مورد معالجه قرار گرفتم و پس از 45 روز به هوش آمدم. وی گفت: نزدیک به دو سال در این بیمارستان بستری بودم و پس از مدتی ...
قتل نوزاد شش ماهه پس از ارتباط نامشروع همسر
قانونی منتقل شد و متخصصان در اولین بررسی ها اعلام کردند دختربچه به دلیل فشار بر عناصر حیاتی گردنش جانش را از دست داده است. درحالی که مأموران پلیس ردی از خانواده کودک یا عاملان قتل او پیدا نکرده بودند، مرد میان سالی به پلیس خبر داد یکی از نوه هایش گم شده است. او گفت: عروس و پسرم هر دو اعتیاد دارند و فعلا عروسم در زندان است. من دو نوه داشتم وقتی برای سرزدن به آنها رفتم، متوجه شدم ...
به امام رضا (ع) بگویید: محمد با دستان خالی می آید / عدم استفاده از واژه "بد"
، عما، عمامه و حتی لحاف درست می کرد. به خاطر دارم که قبل از انقلاب بنده از طرف انجمن اسلامی بهشر، آیت الله مکار شیرازی را دعوت کردم و ایشان شبی را در منزل آیت الله کوهستانی گذراند. آن شب دو نوع خورش بر سر سفره بود و قاشق و چنگالی هایی متفاوت با گذشته وجود داشت. چند روز بعد از این میهمانی، خدمت آیت الله کوهستانی رفتم و پرسیدم: سابقه نداشت که شما دو نوع خورش و چنین قاشق و چنگالی بر سر سفره ...
حاشیه هایی که مادر شدن برای مهناز افشار به همراه آورد/ پرونده
کوتاه تر از مهناز افشار پیدا نکرده است: به هر حال چند روز بعد از آن ماجرا در نشست دیگر در حضور خبرنگاران از مهناز افشار عذرخواهی کردم و نمی دانم چرا دیواری کوتاه تر از ایشان پیدا نکرده بودم اما این مساله آنقدر که صحبت های قبلی ام بازتاب داشت، انعکاس نداشت. از نظر مرضیه برومند حالا همه چیز تغییر کرده است: الان مهناز افشار بچه دار شده است. من برای او و دخترش آرزوی خوشبختی و سلامتی می کنم. به ...
چطور با مادرم از کره شمالی فرار کردیم؟
با صدای زنگ گوشی بیدار شدم. مین هو بود: ساعت شش آنجا خواهیم بود. من یک دقیقه بعد جلوی هتل بودم و سریع تاکسی گرفتم. او دوباره زنگ زد: ما رد شدیم. الان در آن همان خانه متروکه ایم. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم. 11 سال و 9 ماه و 9 روز بود که مادرم را ندیده بودم. اما حالا تنها چند دقیقه با او فاصله داشتم. به راننده گفتم که بایستد. می خواستم تا آنجا پیاده بروم. حدود 50 متر آن طرف تر و ...
پای درد و دل 60 هزار جانباز شیمیایی از فکه تا حلبچه
از جانبازان شیمیایی هم در همان زمان جنگ هیچ علائمی نداشتند، اما بعد از مدتی علائم خود را به صورت سرطان های مختلف نشان می دهد. در فاو و خرمشهر و حلبچه شیمیایی شدم مشکلات عدیده ناشی از مجروحیت گازهای شیمیایی خیلی زود گریبانگیر این جانبازان شد. کسانی که بخش زیادی از عمر خود را با عوارض شیمیایی سپری می کنند. مجید مرادی متولد 1346 همدان است. او در نیمه دوم سال های دفاع مقدس به ...
دوست ندارم به تکرار بیفتم
برنامه گل ها می شناسند؟ من نوازنده ارکستر گلها بودم و در این ارکستر کارهای بزرگی انجام داده ام. اغلب کارهایی که از من شنیده می شود نوازندگی ویلون و ویولا بوده منتهی در آن زمان چون در هنرستان هارمونی تدریس می کردم و با اصول هارمونی بین المللی در ایران آشنایی داشتم قطعاتی را برای رادیو و برنامه فرهنگ و هنر نوشتم و اجرا کردم یعنی در واقع از حدود سال 1348 علاوه بر نوازندگی، آهنگسازی، تنظیم و ...
فنای زندگی یک ایرانی در زندان مالزی
ایرانی یک بار موفق شده است برای درمان بیماری سخت خود به بیمارستان منتقل شود. اما سختی روزهای بیمارستان همچنان آزارش می دهد. 'اگر چه قرار بود یک ماه بستری شوم، اما رفتار مقامات بیمارستان و همچنین سایر بیماران و پلیس در بیمارستان به گونه ای بود که تنها پنج روز پس از بستری شدن خواستار بازگشت به زندان شدم. نگاه ها، دستبند و تخت و توهین هایی که نثارت می شد قابل تحمل نبود. مرگ بهتر از این ...
چراغ دفتر آقا در سوریه امید را در دل مردم روشن می کند
، انقلاب اسلامی متعلق به همه مستضعفان عالم است و این یعنی یک شناخت. اگر بگوییم اینها جلوتر از ما انقلاب اسلامی را سرلوحه خود قرار داده اند اشتباه نگفته اییم. در دوران دفاع مقدس رزمندگانی را داریم که با دم مسیحایی امام خمینی رحمت الله راه صدساله را یک شبه رفتند، در تیپ فاطمیون نیز از این موارد زیاد است که بعد از شهادتشان می فهمیم چه انسان بزرگ و گمنام و بی ادعایی بودهف آنها با هدف دفاع از ...
کینه قدیمی با قتل پایان یافت
اعتراف گشود و گفت: من و مقتول دوستان قدیمی بودیم. سال 1375 در جریان سرقتی، او مرا لو داد که دستگیر و به شش سال زندان محکوم شدم. پس از آزادی از زندان به دنبال فرصتی برای انتقام بودم. روز حادثه با دوستم تماس گرفته و او را به خانه ام دعوت کردم. او هم بدون اطلاع از نقشه شوم من به خانه ام آمد که در فرصت مناسب دو گلوله به او شلیک کرده و بعد از قتل جسد را در صندوق عقب خودروی مقتول گذاشته و در یکی از شهرک های ...
مجازات مرگ برای عاملان قتل و آزار کودک روستایی
برای دو متهم پرونده درخواست مجازات کرد. در ادامه اولیای دم پسر بچه خواستار اعدام هر دو متهم شدند. رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به مرتضی از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان با قبول اتهامش گفت: روز حادثه در حال کار بودم که حسین به سمت من آمد و خواست برای او تیرکمان بسازم. من هم دچار وسوسه شده و پسر بچه را به طویله ای متروکه برده و در آنجا مورد آزار و اذیت قرار دادم. بعد هم محمد ...
نزاع مرگبار شش پسر جوان در باغ متروک
برای همین خودم را به ماشینم رساندم و چاقویم را از زیر صندلی بیرون آوردم و به سمت حمید حمله ور شدم. وقتی چاقو را پرتاب کردم، اشتباهی به علی خورد و او روی زمین افتاد. چاقو به سینه اش خورده بود و خونریزی داشت. سریع او را به بیمارستان بردیم اما دیگر دیر شده بود و علی پس از چند ساعت جانش را از دست داد. با ثبت اظهارات متهم بازسازی صحنه جرم در دستور کار ماموران قرار گرفت که به این ترتیب ...
خاطرات آیت الله خامنه ای از کودکی و نوجوانی؛از تقلید منبر فلسفی تا اولین روز مکتبخانه
که آن وقت برای من مطرح بود و عملاً وجود داشت، این بود که اهل دعا و ذکر و دعاهای مأثور و اعمالی که وارد شده بود، بودم. مثلاً یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول میکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع میشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب - روزهای ...
نوزاد 6 ماهه، قربانی اعتیاد و خیانت
. مادرش از او نگهداری می کرد، اما وقتی زندانی شد من دیگر نمی توانستم از او مراقبت کنم، نازی نه تنها حاصل خیانت همسرم به من بود بلکه خیلی هم گریه می کرد و من کلافه می شدم. یک روز که داشت گریه می کرد، او را خفه و بعد هم جسدش را جلو ایستگاه آتش نشانی رها کردم . به دستور بازپرس، آزمایش دی ان ای از مقتول و متهم انجام و مشخص شد پیام، پدر کودک نیست. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهم صادر شد. روز گذشته درحالی که متهم برای محاکمه از زندان به شعبه4 دادگاه کیفری یک فرستاده شده بود، به دلیل عدم اعزام همسرش به عنوان مادر کودک و پیدانشدن پدر واقعی کودک جلسه رسیدگی تجدید شد. ...
جزئیات تکان دهنده واقعه 7 تیر
؛ 69 درصد جانبازی دارم و در عین حال 6 ترکش در پای راستم و یک ترکش در بازوی راستم از آن حادثه باقی مانده و عصب های دست راستم قطع شده است. وی با بیان اینکه در 24 ساعت از شبانه روز با حدود 15 نوع دارو به سر می برم بیان کرد: در این 34 سال تا یکسال فرزند شهیدم مصطفی از من پرستاری می کرد و بعد از آن مادر مصطفی همسرم، پرستارم است که هم داغ شهیدیش را بر دل دارد و هم از من پرستاری می کند و شبی یک آمپول همسرم برایم تزریق می کند. آیت الله نجفی افزود: این اشاره ای بود به واقعه آن شب اگر بخواهم آنچه در خاطره 34 ساله ام که دارم بازگو کنم چند کتاب می شود. ...
اضطراب جنسی مردانه چیست؟
...> دغدغه های جنسی مردانه کدام است؟ اگر عملکرد خوبی در رختخواب نداشته باشم و نتوانم همسرم را از نظر جنسی ارضا کنم؛ آیا می توانم به اندازه کافی نعوظ پیدا کنم؟ آیا ممکن است من زودانزال شوم و بسرعت به ارگاسم برسم؟ آیا همسرم از اندام من رضایت دارد و مرا مسخره نمی کند؟ آیا همسرم بوی بدن مرا دوست دارد؟ آیا می توانم رابطه جنسی را درست انجام دهم؟ آیا همسرم از عملکرد من راضی است و لذت می برد؟ ممکن است ...
متن اشعار خوانده شده در سوگواره شعر حضرت خدیجه(ص)
...> خیلی بد است کارگر از کار می زند لعنت به نانجیب مدینه که بی هوا سیلی به پابه ماه عزادار می زند چون روز روشن است از امروز کوچه اش فردا سه ساله را سر بازار می زند پنجاه سال بعد به اسم سه شعبه ای مسمار را به چشم علمدار می زند مهدی رحیمی: زل میزند با چشم های تر به مادر هِی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر سرمایه اش ...
گفتگو با علی عبدالمالکی (خواننده موسیقی پاپ)
می کنند از دوران کودکی به این حرفه علاقه مند بودم و این علاقه روز به روز بیشتر می شد. بعد از یادگیری گیتار، در جمع های دوستانه که می خواندم دور و بری ها و دوستان بسیار تشویقم می کردند و می گفتند ادامه بده که بالاخره به صورت حرفه ای وارد این عرصه شدم. آن روز ها در اوج شهرت به سر می بردید و آهنگ های تان همه جا شنیده می شد؛ چه حس و حالی داشتید؟ واقعا آن روزها عجیب و غریب بود. حس ...
ریما رامین فر: کاش مثل هما بودم...
شروع به ساخت می شود، قلب من هم به تپش می افتد؛ چراکه بعد از گذشت سال ها دیگر خانواده معمولی به خانواده دوم من بدل شده و دلم برای آنها تنگ می شود، برای همین سعی می کنم آیین را متقاعد کنم که دوری ام را تحمل کند؛ هرچند در این راه نمی توانم منکر حمایت های همسرم شوم؛ او قدرت پذیرش نقش هایی از این دست را در من ایجاد می کند، مسوولیت های آیین را می پذیرد و خیالم را راحت می کند. همه از بازیگر ...
چه کسانی پورشه و بوگاتی می خرند؟
...، اقتصاد ایران را به سمت پیش روی در منطقه هدایت می کرد. حداقل سران بازار تهران که در سال های بعد از انقلاب از حجره ها به اتاق بازرگانی کوچ کردند، چنین گمانه ای را تایید می کنند هرچند اقتصاددانانی مانند احمد سیف باور دیگری دارند. سیف اقتصاددان ایرانی ساکن اتریش در مقاله ای می نویسند: ساختار اقتصادی ایران در سالهای پیش ازانقلاب اسلامی، با همه داستان هایی که در باره اش گفته می شود ساختاری بود به ...
مردم پاسخ دادند: دلیل جدی گرفته نشدن موضوع کم آبی/راهکارهای مردمی برای مقابله با بحران آب را بخوانید
بهداشتی هوشمند با قیمت مناسب دراختیارمردم قراربگیره امکانات لازم برای بهره برداری حداکثری ازنزولات جوی بخصوص درمناطق پرباران تر فراهم بشه دراستانهای جنوبی و همجوارسواحل خلیج فارس ازرطوبت بسیاربالای هوا امکان تهیه آب میسراست شیرین سازی آب خلیج فارس و دریای عمان برخوردهای بازدارنده و موثر با مشترکان بی مسئولیت و تذکر و یادآوری بی وقفه ازطریق همه رسانه ها. فرشاد: من 2 سال سرباز آتش نشانی بودم ...
ایران بعد از 8 سال در مطب دکتر!(طنز)
.... ولی فکر کنم هشت سال توی کما بودی و افتاده بودی ته دره. یادته کی نجاتت داد؟ - کسی نجاتم نداد آقای دکتر. دیگه از اینکه کاری نکنم خسته شدم واسه همین پا شدم اومدم بیرون. : خب. آفرین. خیلی ظریف خودت رو نجات دادی. - امیدی هست آقای دکتر؟ جاییم صحیح و سالم مونده اصلا؟ : ببین عزیزم قلبت داره می زنه و این خیلی مهمه. معلومه خیلی قلب بزرگی داری. دمت گرم. می خوای ...
اگر من گناه کردم و راحت بودم آخر چه بلایی بر سرم می آید؟!
نماز خواندیم و مثلا روزه گرفتیم و این طورهایی که آن طرفی ها هستند، ماها به فضل خدا و به مرحمت خدا، مثلا به خوبی خانواده نیستیم. خب این یک مومن معمولی است. این مومن معمولی قلبش نورانی است. اما این نورانیت چقدر است؟ عبارت آن حدیث مُبهَمةً عَلَی الإیمان است. یک نور مبهمی است. آن وقت بعد آنجا فرمودند که فَإذا أرادَ إستِنارهَ ذلِک. اگر خدای متعال خواست که این قلب نورانی شود. یعنی آن ابهام برطرف شود. حالا ...
عاشقانه های رضا رویگری و همسرش
خودم را می گویم. خیلی ظاهری و با معیارهای خودمان همه چیز را می سنجیم و حکم می دهیم. ماجرای شوم آقای رویگری اصلا چطور شد که این اتفاق برای شما افتاد؟ رضا: یک شب به شدت دچار فشار عصبی شدم. البته قبلش نیز دچار بیماری قلبی شده بودم. کنسرتی داشتم که بعد از اجرای آن دیدم نفس نفس می زنم. خودم را به بیمارستان خاتم الانبیا رساندم. در آنجا فشارم را گرفتند و بعد از معاینه دیدند ...
از ماجرای تماس منافقین با خواهر شهید تا آخرین صحبت های دکتر بهشتی
هستم و اگر نتایج آمد، بعد می آیم؛ برادرم به من گفت تا اون زمان خیلی دیر است و زودتر به تهران بیا.... شب همان روز برادرم به شهادت رسید و دیگر نتوانستم او را زنده ببینم. خاطره دیگر این بود که فروردین سال 60 گفت فامیل را جمع کنید که می خواهم همه را ببینم؛ آن زمان همه را جمع کردیم و در برنامه صبحانه همه را جمع کردند و با تک تک آن ها صحبت کرد. تسنیم: وقتی دکتر شهید شد، چه حس و حالی ...
مصاحبه جالب و خواندی با سعید عزت اللهی
کردم و روز قبل از بازی هم کی روش اعلام کرد که می خواهد از من بازی بگیرد و کنارم کشید تا روحی وروانی با من کار کند. از اینکه می خواستم بازی کنم ذوق زده شدم و هیجان زیادی داشتم. یک سال و حتی خیلی قبل تر از این ها انتظار این را می کشیدم که روزی بتوانم برای تیم ملی کشورم بازی کنم و بعد از این همه سختی و تلاش باید برداشت می کردم. کسی به من فرصت داده بود که به راحتی به بازیکنی اعتماد نمی کند و حتماً ...
اعتیاد= بر باد رفتن موقعیت اجتماعی و خانوادگی
را در خانواده و اجتماع دوباره به دست آورم. ز- ط، خانم 32 ساله ای که به مواد افیونی مبتلا شده است، می گوید: دسته جمعی با دوستانم در مهمانی با مواد آشنا شدم. دوستانم به خاطر حال خوش و اینکه مواد آدم را خوش هیکل می کند روز به روز مرا به این بلا وابسته تر کردند. وی می افزاید: بعد از گذشت پنج سال به یک فرد خمیده با ظاهری تکیده تبدیل شدم که دیگر نشانی از جوانی و زیبایی در من نمانده ...