سایر منابع:
سایر خبرها
در پارکینگ التماس کرد تا او را نکشیم و ما هر چه خواستیم انجام داد حتی مُردن را!
در اتوماتیک را باز کرد ما هم پشت سر او وارد پارکینگ شدیم. من و محمد که چاقو همراه داشتیم وارد ماشین علی شدیم و با چاقو تهدید کردیم تا کارت های عابربانکش را به ما بدهد. او سه کارت به ما داد و گفت مجموع موجودی اش 2 میلیون و 700 هزار تومان است. وی ادامه داد: برای برداشت پول لازم بود تا صبح روز بعد صبرکنیم تا بتوانیم از یک صرافی خرید کنیم. به همین خاطر چند کپسول را که از قبل داخل آن گرد سیانور ...
"همسر رئیسی": فرزندانم به خاطر کاندیداتوری پدرشان خیلی گریه کردند/خود من چند روز در بیمارستان بستری شدم
اختلاف بفرستد، خود در روند کار ایشان خیلی تاثیر داشت. بعد از آن سال ها بود که ایشان به سازمان بازرسی رفت. به یاد دارم آن روزها دولت اصلاحات به شدت از بازرسی های ایشان ترس داشت. هرجایی که ایشان ارتقا پیدا می کرد یا ایشان را به زور و با فرمان مافوق می فرستادند یا حتی در برخی موارد اصلا به ایشان نمی گفتند و ایشان را منصوب می کردند و در موردی حتی ایشان حکم خود را از رادیو می شنید و وقتی من به ایشان می ...
دستگیری جُل جُل آپاچی سوار
روزنامه خراسان: معتاد شیشه ای معروف به جُل جُل آپاچی سوار که در مناطق مختلف مشهد اقدام به گوشی قاپی می کرد، با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در حالی دستگیر شد که تاکنون به 60فقره سرقت اعتراف کرده است. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، روز گذشته درباره جزئیات ماجرای دستگیری و اعترافات جُل جُل آپاچی سوار به خراسان گفت: در پی افزایش گوشی قاپی بعد از تعطیلات نوروزی در مناطق شمال و غرب ...
عروس جوان در دام آدم ربایان شیطان صفت
رسیدگی به پرونده، شوهر زن جوان با ناراحتی گفت: آن شب وقتی همسرم را دیدم او را نشناختم. صورتش زخمی و خون آلود و لباس هایش گل آلود بود و انگشتان دستش هم شکسته بود. من و همسرم چند ماه قبل ازدواج کرده ایم، او همیشه به موقع به خانه برمی گشت و آن روز به خاطر تأخیر، نگرانش شدم اما تلفن همراهش در دسترس نبود.تا اینکه وحشت زده تماس گرفت و صدای التماسش را شنیدم. سرگردان درخیابان ها در جست وجویش بودم ...
زورگیری مرگبار با استفاده از سیانور
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، متهمان دیروز در دادگاه کیفری جزئیات این جنایت را شرح دادند و مدعی شدند از سر ناچاری دست به این زورگیری مرگبار زده اند. روز 13 اسفند ماه سال 94 مأموران پلیس جسد مردی را درحالی که در صندوق عقب خودروی اپتیمای سفیدرنگش قرار داشت کشف کردند. با حضور اکیپ ویژه بررسی صحنه جرم در محل معلوم شد مرد جوان بر اثر خوردن قرص سیانور جان باخته است. با ...
محاکمه 3 آدم ربای خطرناک
بودم و وضع مالی خوبی داشتم اما به خاطر پول نزول ورشکست شدم. تا این که در باشگاه با امیر که مربی بود، آشنا شدم. با او رفیق صمیمی شدم و مرتب با هم درد دل می کردیم. او می دانست که من وضع مالی خیلی بدی دارم. برای همین به من کمک می کرد. تا این که یک روز از این پیرمرد برایم گفت. از آن روز به بعد مرتب از این پیرمرد و وضع مالی خوبش برایم می گفت. امیر گفت که خواهرش آرایشگر است و مستاجر یکی از ملک های پیرمرد ...
مهندس جوان به خاطر ورشکستگی آدم کشت
...: مهندس جوان که با همدستی دوستش مرتکب قتل شده است، مدعی شد به دلیل فقر مالی شدیدی که داشته، مرتکب این قتل شده است. به گزارش خبرنگار ما، متهم که بعد از پایان دانشگاه یک شرکت تأسیس کرده و ورشکسته شده است، متهم است صاحب یک اوپتیما را به قتل رسانده تا اموالش را به سرقت ببرد. براساس مستندات پرونده اسفند دو سال قبل به مأموران پلیس گزارش دادند مرد جوانی که صاحب یک ماشین بود، گم شده است. خانواده ...
پزشکی قانونی امروز علت فوت عارف لرستانی را اعلام می کند شایعه قصور پزشکی درباره عارف لرستانی از کجا آمد؟
اینکه از مردم بابت لطفشان پس از درگذشت عارف لرستانی ممنونم و امیدوارم هیچ کس داغ رفیق نبیند و اصلاً داغ نبیند، گفت: عارف روز قبل از درگذشتش سکسکه می کرده و الهام خانم همسرش در این رابطه با کمند صحبت می کرده است. کمند هم به او گفته بود جمشید مشایخی بابت سکسکه به بیمارستان رفته و یک هفته بستری شده است. این گونه می شود که همسر عارف او را به بیمارستان می برد و بعد از آرام بخشی که به او می زنند، باحال خوب ...
دوستی گروگان 8 میلیاردی با آدم ربا
روزنامه همشهری: مرد ثروتمند وقتی توسط ماموری قلابی به گروگان گرفته شد و فهمید باید برای آزادی 8 میلیارد تومان پرداخت کند با مرد آدم ربا طرح دوستی ریخت و در فرصتی مناسب توانست از اسارتگاهش فرار کند. دیروز، پس از گذشت 14 ماه از این حادثه مرد آدم ربا در دادگاه کیفری محاکمه شد و جزئیات تازه تری از این پرونده که یکی از گران ترین گروگانگیری های سال های اخیر است را بازگو کرد. روز ...
درددل های سوشا: غربت و تنهایی
مرا قانع کنند از اینجا خواهم رفت. شب گذشته هم برای آخرین بار در کنار استروم گودست بودم و بعد از آن روز دوشنبه جلسه ای بامسئولان باشگاه میون دالن خواهم داشت چرا که من با این تیم قرارداد دارم و به عنوان بازیکن قرضی به استروم گودست آمده ام. البته دو ماه دیگر با استروم گودست قرارداد دارم. این 2ماه را چطور سپری می کنی؟ اولی را بگویم که حتی حاضر شدم هزینه جدایی از میون دالن را بدهم ...
سه ماه حبس در خانه متروکه / دو خواهری که اسیر پسر همسایه شده بودند!
کردیم فایده ای نداشت 3 ماه تمام مورد شکنجه قرار گرفتیم. دختر نوجوان ادامه داد: علاوه بر پسر همسایه و دوستانش افراد دیگری نیز به آن خانه رفت وآمد می کردند تا اینکه چند روز قبل من توانستم از آنجا فرار کنم. چون جایی نداشتم یک هفته آواره بودم تا اینکه پیرزنی به من پناه داد و همزمان پدرم هم آزاد شد و همراه او نزد پلیس رفتم اما هنوز خواهرم در آنجا زندانی است و معلوم نیست تا حالا چه بلایی بر سرش ...
شوهرم از من چیزهایی می خواست که نمی توانستم انجام دهم
یک روز طبق معمول رفتم سرجاسازشان تا مواد بردارم. اما نبود. از مادرم پرسیدم مواد را کجا گذاشته ای تو را به خدا به من هم بدهید چند تا دود بگیرم، درد دارم. پدرم که فهمیده بود مواد می کشم سیلی محکمی به گوشم زد و گفت مگر نمی بینی ما به خاطر همین مواد بدبخت شده ایم؟ نمی بینی زندگی مان را به باد داده ایم؟ چرا می خواهی خودت را بدبخت و بیچاره کنی؟ گفتم من نمی خواستم بکشم و مستاجرمان یادم داده است. تا اسم او ...
بلایی که بر سر مرد کارخانه دار تهرانی در خانه مخوف آمد
آنجا کردم. شاکی گفت: احتمال می دهم پشت این سناریوی آدم ربایی مردی به نام یزدان باشد که با هم اختلاف مالی دارند. پس از طرح شکایت، تیمی از مأموران پلیس آگاهی دست به تحقیق زدند و مرد آدم ربا را بازداشت کردند. او در بازجویی ها با اقرار به جرمش گفت: مدتی قبل مغازه پخش مواد غذایی داشتم و وضع مالی ام خوب بود، اما به خاطر پول هایی که نزول کرده بودم، ورشکسته شدم. متهم ادامه داد: من در باشگاهی ...
آشپز گیلانی اجساد زنان را تکه تکه می کرد
اجساد دو زن که در انباری خانه پدری ام دفن کرده ام بقیه را به جنگل برده و پس از قتل و سرقت طلا،پول و دارو ندارشان با توجه به اینکه مدت زیادی آشپز بودم و به راحتی گوشت را تکه تکه می کردم بدون وحشت و واهمه اجساد زنان را تکه تکه کرده و آنها را در جاهای پرت جنگل می انداختم تا خوراک حیوانات شوند و خیالم راحت بود هیچ وقت گرفتار نمی شوم. چرا 8 سال وقفه قاتل سریالی زنان در اعترافات خود ...
سه سال پس از ازدواجم سایه سیاه پسری به نام جلال روی زندگیم افتاد و
دیر به منزل می آمد و با تلفن های مشکوکش آزارم می داد. اعتراض های من فایده ای نداشت. تا این که موضوع را با پدرش در میان گذاشتم ولی نصیحت های پدر ایوب هم تاثیری در تغییر رفتارهای او نداشت. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که من به همراه خانواده ام به یکی از شهرستان های اطراف مشهد رفتیم. آن روز ایوب با من تماس گرفت وسوال کرد چه وقت به مشهد بازمی گردیم؟ به خاطر سوال های مشکوک او یک روز زودتر به ...
علی قمصریاگر به عقب برگردم، دوباره همین مسیر را طی می کنم
...، اجرای تار کل سریال را برعهده گرفتم. خواننده آقای علیرضا قربانی بود و موسیقی هم با سریال که در دوره خاص تاریخی اتفاق می افتاد سنخیت داشت و خوب شده بود. بعد از پخش شش، هفت قسمت، متوجه شدم هیچ اسمی از من به عنوان نوازنده در تیتراژ نیامده است. خوشحال بودم که تار توانسته نقش کوچک مثبتی در سریال ایفا کند و نه جایی حرفی زدم و نه اعلام کردم تار این کار را من زده ام. در قسمت های ششم و هفتم بود که به ...
حجت الاسلام شریف: فلاح و رستگاری در گرو تبعیت از اهل بیت(ع)است+گزارش تصویری
...، یک پایش می لغزد ولی پای دیگرش او را نگه می دارد و برمی گرداند؛ یعنی توبه می کند. من دیگر عصبانی شدم. گفتم من نامه نوشتم که این را بدبختش کنیم، ولی انگار آقا به ما بدل زد. با خودم کلنجار رفتم که من که کوتاه نمی آیم باید او را بدبخت کنم. همین طور که در فکر بودم که چه کار کنم، دیدم چند روز بعد نامه ای از آقا آمد. در نامه نوشته بود آقای ابراهیم اگر می شود این اقلام را برای من تهیه کنید و ...
تولدی دیگر برای کودکان معلول آموزش پذیر
عباسعلی سپاهی یونسی: بعد از چاپ اولین خبر درباره بابک، تا جایی که حافظه ام کمک می کند لااقل سه خبر دیگر درباره او را پوشش دادم. اولین خبر دیداری بود با او در تربت جام، خبر دوم مربوط به یکی از عمل های جراحی او در بیمارستان مفید تهران بود و من و همکارم فرامرز عامل بردبار هم سه ساعت با تیم پزشکی او همراه بودیم و خبر سوم مربوط به شبی بود که احمدرضا با خانواده واقعی اش در مشهد روبه رو شد. اگر خواننده ...
نکاتی از ماجرای هانی: تحلیل تاسف برانگیز
دولت اوست. امروز یکشنبه هست، جشن قهرمانی پرسپولیس چهارشنبه بود یعنی دقیقا 4 روز میگذره ولی نعره کشیدن وا مصیبتا و وا حسرتا و وا هانی نوروزی جماعت تک چرخ بیشتر آدمو یاد تزویر شخصیت های سریال قهوه تلخ میندازه. وقتی کسانی از هانی نوروزی بعد اون اتفاق برای ایجاد تنش حمایت کردن که از توهین به پدرش قبل از این اتفاق ابایی نداشتن باعث میشه این مویه ها بیشتر تصنعی بودن خودشو نشون بده. اینکه چه اتفاقی اون ...
می گفت با کسی ازدواج کن که شهید شود
. بسیار دلتنگ بودم تصمیم گرفتم با یکی از دوستانم به اتفاق همسرش با هم به تهران بیاییم. به او زنگ زدم که به ایشان اطلاع بدهم. او بلافاصله به منزل آمد و مبلغی پول به من داد و قدری با زینب بازی کرد و گفت: شما بروید من هم آخر هفته به تهران می آیم. می خواهم شما را برای زیارت به مشهد ببرم. از اینکه عبدالرضا چنین حرفی زد بسیار خوشحال شدم ولی احساس کردم دیگر او را نمی بینم. آن روز با هم خداحافظی کردیم به ...
آرزوی آیت الله علم الهدی برای مردم و مسئولان در سال 96
به گزارش هفت روز خبر به نقل از گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان به نقل از تسنیم، آیت الله سیداحمد علم الهدی عضو مجلس خبرگان رهبری نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و امام جمعه مشهد مقدس است. در مصاحبه حدود یک ساعته ای که با ایشان داشتیم، آیت الله علم الهدی همچون تمامی مصاحبه های قبلی با طمانینه و آرامش پاسخگو بود. از ارزیابی عملکرد سال 95 در حوزه اقتصاد مقاومتی تا فعالیت جبهه مردمی ...
وقتی نیمی از اجر شهادت رضایت نامه مادر برای اعزام دختر در جبهه می شود
تهران به سپاه شهرستانها پیام مخابره شد که به نیروی امدادگر زن نیاز داریم. من سریع اعلام آمادگی کردم .چند نفری شدیم و ما را به مناطق جنگی اعزام کردند. زنان شهید: در آن روزها شما چند ساله بودید؟ آیا از طرف خانواده ممانعتی صورت نگرفت؟ حیدری : من 19 ساله بودم. پدرم موافق بود، ولی مادرم موافق نبود. خیلی التماس کردم، برایش دلیل آوردم. اگر برادرم درجبهه مجروح شود چه کسی است از ...
جزییات دیدار دو اصلاح طلب با رهبر انقلاب/ کاندیداهای پیروان ادیان الهی تأیید صلاحیت شدند؟
زندگی اش را تأمین کند، اما در نظام جمهوری اسلامی این گونه نیست چراکه ذات پروردگار خون صدها هزار شهید را به خاطر پول پرستی و یغماگری و چپاول افراد نمی گذارد، پایمال شود و کسانی که با غیر نیت خدا وارد عرصه شوند از همان اول حرکتشان با ذلت و نکبت آمیخته است و آخرش نیز بی نتیجه است. این آقایان هم اگر از الان می خواهند بنده را سوژه عملیات روانی کنند تا از جریانی حمایت کنم یا خیر کور خوانده اند، اصلاً قصه ...
جذب ایرانیان به نوپاترین نهاد ایران شناسی جهان
شناسی جهان را بشناساند و جایگاه آن را ارتقا بخشد. این دیدار و گفت و گو در سفر اخیر او به تهران (آذرماه سال گذشته) صورت پذیرفت،که در پی می آید. آقای خسرونژاد! درابتدا و برای ورود به بحث، از پیشینه خانوادگی خود بگویید و اینکه خانواده ای که شما در آن رشد کردید، چقدر در جهت گیری آینده شما نقش داشت؟ من در سیزدهم فروردین سال 1348 در تهران به دنیا آمدم و در ایران بزرگ شدم. پدرم در کنار ...
مکانی: در نروژ با پنبه سر من را بریدند
.... شب گذشته هم برای آخرین بار در کنار استروم گودست بودم و بعد از آن روز دوشنبه جلسه ای بامسئولان باشگاه میون دالن خواهم داشت چرا که من با این تیم قرارداد دارم و به عنوان بازیکن قرضی به استروم گودست آمده ام. البته دو ماه دیگر با استروم گودست قرارداد دارم. این 2ماه را چطور سپری می کنی؟ اولی را بگویم که حتی حاضر شدم هزینه جدایی از میون دالن را بدهم و رضایتنامه ام را بگیرم. ...
زنان در دام پزشکان قلابی
شرق تهران رفتم. او چهار میلیون تومان از من گرفت و برایم مو کاشت. یک بار که برای ویزیت به مطبش رفتم، متوجه شدم. به مسافرت رفته است. به همین دلیل نزد پزشک دیگری رفتم تا ببینم کار کاشت مو چطور بوده است. وقتی محل کاشت مو را بررسی کرد، گفت این کار توسط یک پزشک انجام نشده است. به موضوع مشکوک شده و بعد از بررسی پی بردم او دارای نظام پزشکی نیست. ماموران در ادامه، این زن را دستگیر کرده و در بازرسی از مطب ...
مژه هایی که سفید شد
دانستم دوستم دارند یا می خواهند سیاه بختم کنند؟! سال به سال می گذشت و من حال و روز خوبی نداشتم. خانواده فقیری داشتیم. من مجبور بودم از کلشتر به رشت بروم و در خانه های مردم کار کنم. یک روز با همه بی حالی و ناامیدی ام با خانواده رفتیم به چشمه بار. جایی بود مثل دربند تهران. خوش آب و هوا بود و اهالی رودبار برای استراحت و خوش گذرانی به آنجا می آمدند. رفته بودم کنار آب که نگاهم به یک مرد ...
گروگان گرفتن دختر جوان برای شنیدن جواب مثبت
سلامت نیوز : چند روز قبل مردی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از پسر جوانی به اتهام ربودن دختر جوانش شکایت کرد. به گزارش سلامت نیوز، جوان نوشت: شاکی در توضیح ماجرا گفت: دخترم مهتاب دانشجو است. او سه روز قبل به دانشگاه رفت. در حالی که عصر در خانه منتظرش بودیم از او خبری نشد تا اینکه نگرانش شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم. پس از چند بار تماس در نهایت دخترم در حالی که گریه می کرد به تلفن من ...
پورموسوی: اگر پول باشد من و بازیکنان می مانیم
کنار این بازیکنان باز هم حضوری قدرتمندانه و البته بهتر از قبل در لیگ برتر داشته باشیم. گفته می شود شما هم از نفت تهران و صنعت نفت آبادان پیشنهاد دارید. از این 2 باشگاه نه اما پیشنهادهای دیگری دارم. البته باز هم می گویم دوست دارم در استقلال خوزستان بمانم. به خاطر مردمی که در خیابان می بینم و به من لطف دارند. یک روز بعد از اعتصاب به خیابان امام (ره) رفتم تا یکی از دوستانم را ببینم ...
بیکاری و ناامیدی ارمغان بی تدبیری مسئولین/ وعده هایی که سفره ها را کوچک تر کرد
شغل های مربوط به ساختمان سازی ، این امر موجب کوچک شدن سفره های تعداد زیادی از کارگران روز مزد و مشاغل مربوط به ساختمان شده است. م.الف یکی از دختران جوان جویای کارمی گوید: حدود دو سال در یک داروخانه دور از شهر مشغول به کار بودم و می توان گفت تقریبا 10 ساعت از روز را در داروخانه می گذراندم، اما باتوجه به مسافتی رفت و آمد هزینه های جانبی و فشار بالای کار مجبور به ترک این شغل شدم اما هرچه ...