سایر منابع:
سایر خبرها
زن داشتم که به لیلا علاقمند شدم ولی او با مرد دیگری هم ارتباط داشت که ...+ عکس
....بهزاد – 32 ساله- در بازجویی به کارآگاهان گفت: چند ماه پیش هنگام مصرف در آن آپارتمان با لیلا (28 ساله) آشنا و به او علاقه مند شده بودم. اما پس از مدتی متوجه شدم لیلا با مرد غریبه ای رابطه دارد که بشدت خشمگین و ناراحت شدم. روز در همان آپارتمان به سراغ آن مرد رفتم که با هم درگیر شدیم و در جریان نزاع پرده پنجره را کندم و آن را دور گردنش پیچیده و خفه اش کردم. از آنجا که لیلا هم در آپارتمان حضور داشت و ...
فاطمه هاشمی: همسرم همه زندگی من است/ مدتهاست کار نکردم و ناراحتم! + فیلم
کرده است، از پیگیری مادرش برای رسیدن به خواسته ها و موفقیتش گفت. هاشمی عنوان کرد: اگر باز هم میخواستم انتخابی داشته باشم وارد رشته هنر می شدم. شما بهتر می دانید که پشت شغل ما عشق است و اگر همین عشق نبود تا به این اندازه حضور ما در این حرفه طول نمی کشید. وی افزود: اولین بار با همکاری نصرالله رادش، نادر سلیمانی توسط همسر رضا عطاران از فرهنگسرای نیاوران به پروژه پرواز 57 معرفی ...
شکایت بازیگر زن ایرانی از آزار همکارش / در مسافرت او به من ..
...؛ در مسافرت او به من تعرض کرد و بعد هم به من گفت ناراحت نباش؛ چون قصد دارم با تو ازدواج کنم اما چند روز بعد بی محلی هایش را شروع کرد و بعد هم گفت پشیمان شده است و من آن زنی نیستم که او می خواهد. بعد از این ماجرا بود که تصمیم گرفتم شکایت کنم و موضوع را به دادگاه بکشانم. مرد هنرپیشه با شکایت این زن بازداشت و تحقیقات از وی آغاز شد. پسر جوان گفت: من قبول دارم با هم ارتباط ...
با پریسا در مغازه آشنا شدم و ارتباطمان زیاد شد تا اینکه خواستم به زنم بگویم اجازه ازدواج با او را بدهد ...
شوهرش خوش باشد، اما بی میلی من او را هم ناراحت می کرد. هیچ وقت اعتراض نکرد و همین موضوع باعث شد فکر کنم او هم مثل من به زور ازدواج کرده است. بعد ها فهمیدم غرورش آن قدر زیاد بوده که به خودش حتی اجازه ابراز ناراحتی نمی داد. روابط ما روز به روز سرد تر می شد. اکرم درس خواندن را شروع کرد و سرکار رفت. سر خودش را با هر چیزی گرم می کرد تا کمتر پیش من باشد و من هم از این موضوع راضی بودم. پنج سال از ...
از من فیلم شیطانی گرفته بود و ناخواسته تن به همه چیز دادم و ...
رییس پلیس تربت حیدریه روز گذشته در پی اعلام پلیس 110 مبنی بر وقوع یک به عنف در محدوده منطقه با بلافاصله تیمی از کارآگاهان آگاهی وارد عمل شدند. در بررسی های اولیه مالباخته که دختری جوان است اظهار داشت: که دو مرد جوان با صورت پوشیده با زور وارد خانه شده و طلاهایش را زورگیری کردند، که در بررسی بیشتر صحنه سرقت کارآگاهان مجرب پلیس آگاهی متوجه صحنه سازی در سرقت شدند و مجددا شاکی پرونده مورد ...
سالار عقیلی از موسیقی، آواز و شهرت می گوید
وارد کلاس های استاد تعریف شدم. دوشنبه ها ساعت 3 بعد از ظهر به مدت 6 یا 7 سال پیاپی هر هفته به کلاس می رفتم و پیگیر بودم. شاید در 7 سالی که خدمت ایشان تلمذ کردم، کلا 5 جلسه کلاسم لغو شد که نرفتم چون واقعا برایم خیلی مهم بود حتما بروم. دوست نداشتم بین کلاس هایم وقفه بیفتد. من ردیف های آوازی استاد دوامی را خدمت استاد صدیق تعریف هم خواندم و هم دوره کردم. از سال 1372 تا نزدکی به سال 1378، 1379 ردیف ها ...
وقتی وارد حیاط شدم مردی را در کنار زنم دیدم و ... / جمجمه ای که راز شوم داشت!
که از زوج جوان که سال 83 مستاجر خانه بودند، خبری نبود. این در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد جمجمه و استخوان متعلق به یک مرد است که به رسیده و دفن شده که بعد از سال ها بقایای جسد او کشف شده است. همچنان در تلاش برای یافتن زوج جوان بودیم تا این که با گذشت چند هفته توانستیم ردی از مرد جوان به دست بیاوریم و او در قاسم آباد شهریار شناسایی و بازداشت شد. او تنها مظنون ما در این پرونده قتل ...
پس از اولین گناه با همسر دوستم دیگر عذاب وجدان نداشتم تا اینکه یک روز سر زده به خانه آمدم بابک را در ...
سراغ من نیامد و چیزی که از همه بیشتر خوشحالم می کرد این بود که آن قدر خوب بازی کرده بودیم که از رفتار دوستم بابک و همسرم مشخص بود کمترین شکی به ارتباط پنهانی ما نکرده اند، اما امان از دل غافل من که دنیا بی حساب و کتاب نیست و روزی ورق بازی بر می گردد. مرد در حالی که سرش را در میان دستان گرفته بود، ادامه داد: بعد از دو سال ارتباط، روزی از مغازه به خانه برگشتم. روزی که قرار بر برگشتنم نبود ...
راز نقشه دختردانشجو با شوهر خواهرش در ماشین آلبالویی رنگ! + عکس
چندی پیش مردی شیک پوش پای در دادسرای رسالت گذاشت و به دادیار پرونده گفت: هفته آخر تابستان بود که همراه خانواده ام برای تعطیلات به یکی از شهرهای شمالی رفتیم و بعد از یک هفته وقتی به خانه آمدیم در حالی که خانه مرتب بود همسرم برای گذاشتن طلاهایش سراغ گاوصندوق داخل کمد رفت که متوجه شد دلارهای داخل صندوق به سرقت رفته است. با ادعای این مرد، دادیار پرونده دستور داد تیمی از ماموران پلیس برای ردیابی دزد ...
دختر جوانی که در تهران با کار عجیبش خبرساز شد + عکس
زندان بودم. چرا با خانواده ات مشکل داشتی؟ 13 ساله بودم که به خاطر بیماری اعصاب همیشه با خانواده ام درگیر بودم به همین خاطر از همان زمان با پوشش پسرانه به تهران آمدم و وارد دنیای تبهکاری شدم. سابقه داری؟ تا دلت بخواد، 30 سابقه زندان دارم، شرارت، مواد، درگیری با مامور پلیس ،سرقت و جیب بری بارها به زندان رفتم. از زندان خسته نشدی؟ چیکار کنم ...
موهای راضیه 14 ساله را گرفت با مشت به صورتش کوبید و به سمت دکه کشاند تا...
فروشنده مواد بود. روز برای کشیدن شیشه به خانه دوستم رفته بودم که ناگهان مقتول وارد شد و به سمتم حمله کرد. او قصد آزار و اذیتم را داشت که من هم با یک چاقوی کوچک، ضربه ای به ساعدش زدم سپس با اورژانس تماس گرفتم و وی به بیمارستان منتقل شد. من قصد قتل نداشتم. مقتول می خواست به من کند. پرونده متهم نوجوان با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران رفت. باتوجه به ...
دختر جوان از ماجرای یک سناریوی سیاه پرده برداشت - بعد از نقشه شیطانی کیارش صحنه ای را دیدم که پاک
از ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای دستگیری مرد فریبکار وارد عمل شدند و خیلی زود با توجه به آدرسی که مرجان از خانه کیارش داشت این مرد از سوی ماموران دستگیر شد. کیارش در همان ابتدا پرده از اقدام سیاهش برداشت و گفت: از روزی که با مرجان در پارک آشنا شدم به او علاقه مند شدم اما چون متاهل بودم و می دانستم مرجان با اطلاع از این ماجرا حاضر به ازدواج با هم نخواهد ...
اعتراف شیطانی پسر نوجوان به داشتن ارتباط شوم با زنان شوهردار
حساب شخصی که مدعی بود صاحب خانه اش می باشد واریز نموده ام اما چند ماه پیش متوجه شدم که این خانم مهرناز، نرم افزاری که من از طریق آن با وی در ارتباط بوده ام را هک نموده و عکس های شخصی خانم بنده را برداشته و حالا با تهدید این که آنها را انتشار می دهد تقاضای دریافت پول های بیشتری را دارد لذا پرونده در این پلیس تشکیل و در دستور کار کارشناسان این پلیس قرار گرفت. وی افزود: با توجه به حساسیت ...
کتاب مورسو، بررسی مجدد ؛ ادامه ای بر بیگانه کامو
خاطر آن که بویی از انسانیت نبرده، محکوم می کنند، چون در خاکسپاری مادرش اشکی نریخته و بعد از آن شنا کرده و فردایش به سینما رفته. کارهایی که به ظاهر ربطی به هم ندارند، اما از نظر آن ها رفتارهای انسانی سوگوار نیست. هارون، راوی داستان کامل داود، پرونده قتلی را که در بیگانه اتفاق افتاده، دوباره باز می کند تا درباره هویت مرد عربی حرف بزند که مورسو کشت. عربی که نامی نداشت و جسدش هیچ وقت پیدا نشد ...
وقتی امیر را در خانه نامزدم دیدم به همه چیز پی بردم و ..
ها به هر دو قتل اعتراف کرد و گفت: من به مواد مخدر اعتیاد دارم و از این طریق با زنی به نام کبری (مقتول) آشنا شدم. پس از مدتی به او علاقه مند شده و با پیشنهاد من مدتی نامزد بودیم، اما بعدا او ساز مخالفت کوک کرد. فهمیدم پای مرد دیگری به نام امیر در میان است. وقتی دیدم کاری از پیش نمی برم، نقشه قتل هر دویشان را کشیدم. روز حادثه به خانه کبری رفتم. امیر هم آنجا بود. با او درگیر شدم و جلوی چشم ...
ماجرای شرکت دختر22ساله در سرقت مسلحانه به خاطر عشق پسرقاتلی که به او قول ازدواج داده بود
که پیمان را عاشقانه دوست داشتم جواب دادم هر کاری که بخواهی انجام می دهم. او گفت: با دوستانم قرار گذاشته ایم تو اول به عنوان مشتری وارد یک طلافروشی بشوی بعد هم من و دوستانم وارد می شویم و با ترساندن صاحب مغازه مقداری طلا و جواهر را بر می داریم و فرار می کنیم. اما در این قضیه به تو اتهامی وارد نمی شود. با شنیدن این پیشنهاد پیمان بشدت مخالفت کردم و از او خواستم حالا که تصمیم ...
شکایت بازیگر زن ایرانی بخاطر تجاوز جنسی همکارش
اشتباهی برای این خانم به وجود آمد؛ البته من ابتدا به او ابراز علاقه کردم اما بعد متوجه شدم این زن کسی نیست که من خیلی دوستش داشته باشم و بخواهم با او زندگی کنم و خصوصیات اخلاقی ما با هم یکی نیست؛ به همین خاطر هم به او گفتم که نمی خواهم با او ازدواج کنم و بهتر است به دنبال زندگی خودش باشد. این دختر برای انتقام گیری از من دست به این کار زده است. با تکمیل تحقیقات، شاکی و متهم در دادگاه ...
زندگینامه شهاب حسینی
.... همچنین وی به خاطر فیلمهای پرسه در مه به کارگردانی بهرام توکلی و درباره الی به کارگردانی اصغر فرهادی بازیگر مرد برگزیده چهاردهمین جشن بزرگ سینمای ایران نیز بود. شهاب حسینی، پدر، بازیگر، مجری، همسر، کارگردان و کافه دار چه تفاوت هایی با هم دارند؟ – شهاب هیچ وقت کافه دار نبود؛ بعد از تولد محمد امین مدتی در خانه بودم و همان موقع دوست داشت فضای دوستانه و صمیمانه ای را برای گپ ...
گفتگویی جالب با دهباشی ؛ بخوانید
سفری که قرار بود امروز انجام شود به زمان دیگری موکول می شود. من خوشحالم که این اتفاق نیفتاد. چون من دوست ندارم که رئیس جمهور کشورم، هر کسی که هست از امکانات دولتی برای استفاده شخصی استفاده کند. ** ایشان هر سال به کیش می رفتند؟ هر سال می رفتند و یک سال که مادرشان فوت کرد نرفتند. ** آیا اعتراض خودتان را به ایشان منتقل می کردید؟ بله ** چرا این بار در فضای مجازی منتشر ...
تاجر عراقی در دام کلاهبردار آبادانی
دیگر فیصل را ندیدم و هر چه به موبایلش تماس گرفتم بی فایده بود تا اینکه برای سرکشی و پیگیری فیصل به آبادان آمدم که دستگیر شدم. کارآگاهان در گام بعدی تحقیقات با اطلاعاتی که از قاسم به دست آورده بودند احتمال دادند که فیصل بار دیگر به آبادان بازگردد و در این مرحله خانه پدر و مادر این متهم به صورت نامحسوس تحت نظر مأموران قرار گرفت. پس از پنج سال فیصل که فکر می کرد پرونده اش بسته شده ...
اشتباهات رایجی که دختران را مجرد نگه می دارد
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان ، این خانم، در آستانه چهل سالگی، وقتی پرونده های شرکت را بازبینی می کرد، به فکر بازبینی زندگی شخصی خودش افتاد و با این تصور که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد به این نتیجه رسید که هیچ راهی برای تشکیل خانه برایش وجود ندارد . او این موضوع را بارها و بارها برای خودش تکرار کرد، تا اینکه یک روز مرد مناسب خود را ملاقات کرد. حالا خودتان نتیجه را پیش ...
خواهرم در سراسر ایران است
بتوانیم برای اهدای عضو اقدام کنیم تا فرصت و اعضا از دست نرود. حتی در ساعات اولیه که اقداماتی برای اهدای عضو انجام شد، ما هیچ چیز را امضا نکرده بودیم و صرفا به خاطر درخواست شفاهی من کارها شروع شد. در خوزستان هم مسئولان اهدای عضو به ما خیلی کمک کردند و بعد از تماس تلفنی همکارانشان در کهگیلویه وبویراحمد، سریع به خانه ما رفتند و اوراق را تکمیل کردند و صبح روز بعد تیم برداشت اعضا از شیراز آمد و کار کامل شد ...
همسرکشی با اسلحه شکاری/ گفت وگو با قاتل سریالی زنان گیلان/ انتقام خونین خواستگار کینه جو از مادر و دختر/ ...
کرد؟ یک روز صبح در بانک سرگرم کار بودم که با من تماس گرفت و قرار گذاشتیم در پایان کار، در قهوه خانه ای به دیدنش بروم. آنجا همراه با دوستش منتظرم بودند که ضمن صحبت پرسید:اگر چیزی از تو بخواهم برایم انجام می دهی؟من که پیمان را عاشقانه دوست داشتم جواب دادم هر کاری که بخواهی انجام می دهم. او گفت: با دوستانم قرار گذاشته ایم تو اول به عنوان مشتری وارد یک طلافروشی بشوی بعد هم من و دوستانم ...
گمنام امیدوار عاشق
بینم به مهم ترینش رسیده ام؛ من معلم شده ام و بیشتر از آنچه فکر می کردم معلمی را دوست دارم. موفقیت بچه ها یم و ادامه تحصیل شان آرزوی من است. من نذر کرده بودم اگر معلم شدم، روی لب پنج هزار دانش آموز، لبخند شادی بنشانم. حالا توانسته ام با کارهایی که می کنم، تقریبا 2200 دانش آموز را با تامین خوراک، پوشاک و خدمات درمانی، شاد کنم و لبخندشان را ببینم. ارزشمندترین هدیه عمرم امسال روز معلم ...
قصاص برای تازه داماد متهم به قتل
روز نو : تازه دامادی که به اتهام قتل همسر جوانش در زندان به سر می برد، پس از سه بار محاکمه به قصاص محکوم شد. متهم در سال 89 با مأموران تماس گرفت و مدعی شد همسرش در خانه به قتل رسیده است. این مرد جوان که جلال نام دارد، به پلیس گفت: روز حادثه هنگامی که از محل کار به خانه برگشتم، با جسد خونین همسرم، هستی، روبه رو شدم. خیلی ترسیده بودم و نمی دانستم باید چه کار کنم. بلافاصله با مادرم ...
حکایت شیرین یک شیدای سینما!
سینما فارغ التحصیل شدم و می خوام اگه ممکن باشه، توسط شما وارد بازار کار بشم!” – یعنی به سلامتی دیگه درس و مشق رو تمومش کردی؟!” – بله، تموم شد! – بدون تجدیدی؟! – تجدید چیه آقا؛ من در بین همه دانشجویان، بهترین امتیاز... – بابا ایول؛ جمالتو عشقه ممتاز؛ سالاری جون هوشی! و بلافاصله چند قدم جلو آمد و به شکل عجیبی چشمهایش را گرد کرد و به ...
بیرانوند:آرزویم بازی در جام جهانی و قهرمانی آسیا با پرسپولیس است
. دارم رفتگری می کنم. یک بار وقتی در کارواش کار می کردم یکی از اقوام من را دید و رفت به پدرم گفت شما واقعا فکر می کنید پسرتان دارد فوتبال بازی می کند؟ پسر شما دارد در تهران کار می کند. بعد پدرم خیلی ناراحت به من زنگ زد و پرسید چرا؟ گفتم:مجبورم! چون جای خواب ندارم. باز هم گفت برو خانه عمه. گفتم نمی شود. خودم اذیت می شوم. پدرم واقعا خبر نداشت. اگر خبر داشت شاید اصلا نمی گذاشت من فوتبال بازی کنم و به هر ...
بوفون: دوست دارم مردم از شنیدن خبر بازنشستگی ام ناراحت شوند
، لباسش را عوض می کند، چیزی گفت که نشان داد چرا او یکی از قابل احترام ترین بازیکنان حال حاضر دنیا است. او عنوان کرد: خوشحال می شوم که پیراهنم را با هر بازیکنی عوض کنم چون این را نشانه ای از احترام می بینم. یادم هست وقتی بازیکنی جوان بودم، در پایان بازی از یک نفر خواستم که پیراهنش را با من عوض کند و او نه گفت. آن موقع خیلی ناراحت شدم و به همین دلیل با خودم گفتم اگر روزی بازیکن بزرگی شدم، هرگز چنین حرکت شرم آوری را انجام ندهم. آن بازیکن چه کسی بود؟ نمی توانم بگویم! ...
شهدا اسوه های اخلاق و ایثار هستند
نگو دکتر،از این اصطلاحات بیزارم، دلم از این دنیا گرفته،عنوان های ظاهری، دکتر، زن، بچه، مال و ... را نمی خواهم، بخدا دنیا را طلاق داده ام . حجت الاسلام مبلغی، همشهری و همرزم شهید نیز در نقل خاطره ای از شهید، گفت: در همان دوران بچگی در مسجد جامع رفت و آمد داشتیم، در یکی از روزهایی که در مسجد بودیم، کارگری که خیلی فقیر بود وارد مسجد شد. وی افزود: شهرام گفت این شخص خیلی آدم فقیری ...
پایتخت بدریخت، شهر بدقواره و شهرداری بدحساب
شهر می خورد. مینوچهر با اشاره به این که وقتی وارد جوادیه شدم دیدم مردها و زن ها همه سطل به دست دارند برای آوردن آب مقدار زیادی راه می روند، افزود: آن روز هوا بارانی و سرد بود بطوریکه من بسیار متاثر شدم. کنجکاوی کردم معلوم شد در خانه های جوادیه که صدی 90 بیش از 30 متر وسعت ندارند و بقیه از صد و پنجاه متر تجاوز نمی کرد، چاه های آب در فاصله دو متری مستراح ها حفر شده بود و می بایست از این ...