سایر منابع:
سایر خبرها
قصاص فرجام قتل پدر با همدستی نامادری
نکردم و تمام شب مشغول رانندگی بودم برای همین وقتی ماشین را برای تعمیر آوردم، اینجا خوابم برد. سعید، نامادری اش را طراح نقشه قتل معرفی کرد تا زن 36 ساله نیز دستگیر شود. راحله در بازجویی ها خود را بی گناه دانست، اما شواهد ماجرا از نقش او در قتل حکایت داشت به همین دلیل کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت. ...
نوجوان17ساله:نامادری ام با رفتارهای وسوسه آمیز و شیطانی اش مرا تحریک به کُشتن پدرم کرد
کند اما او نیامد. چرا نیامد؟ نمی دانم شاید ترسیده بود. چطور پدرت را کشتی؟ 3 بار تصمیم به قتل پدرم گرفتم. دفعه اول قرص خواب آور داخل شربت اش ریختیم اما هیچ تأثیری نداشت. برای دومین بار هم این کار را انجام دادیم اما شربت خواب آور را نخورد. دفعه سوم 10 قرص را داخل غذایش ریختیم که بالاخره خورد و بیهوش شد. البته داشت به هوش می آمد که اسپری اشک آور به چشمانش زدم و بعد چند ضربه ...
رژیم غذایی در بارداری، با برنامه غذا بخوریم
دشواری است. باید بگویم که اگر در این 4 ماه موفق بودم رژیم دکتر هاشمی را مو به مو اجرا کنم و از آن نتیجه مطلوب بگیرم، به دلیل همراهی ها و پیگیری های همسرم بوده که در این مدت پا به پای من برای اجرای دستورات این رژیم با من همراه بود و هر روز با یادآوری ها و تشویق های او توانستم به بهترین نحو برنامه های غذایی ام را دنبال کنم. او مرا تشویق به خوردن میوه ها و سبزی های تازه می کرد و در انتخاب ...
قصاص، مجازات نوجوانی که پدرش را کشت
سرش کوبیدم و او بی حال شد. وقتی روی زمین افتاد، او را با طناب خفه کردم و بعد هم جسد را از خانه بیرون بردم و آن را در صندوق عقب ماشین گذاشتم. متهم ادامه داد: برای اینکه بتوانم جسد را از بین ببرم آن را پشت صندوق عقب ماشین گذاشتم و بیرون بردم اما ماشین خراب شد و مجبور شدم به تعمیرگاه بروم؛ اصلا فکر نمی کردم مرد مکانیک صندوق عقب ماشین را باز کند و متوجه جسد شود. با توجه به گفته های متهم ...
شکایت مرد هنرمند از شاکی ها
بزرگان فامیل قرار شد ماهانه یک میلیون تومان به حساب مردی به نام وحید پول بریزم و او هم به طلبکارها پول بدهد. اما سه ماه گذشته بود که مرا دستگیر کردند و از 8 ماه پیش با حکم غیابی دادگاه در زندان هستم. اما من هم از آنها شکایت دارم چون قصد ربودنم را داشتند و چند باری تلفنی مرا تهدید به مرگ کرده بودند. او درباره ادعایش اظهارکرد: یک شب وقتی وارد حیاط خانه ام شدم یک نفر از پشت سر به من حمله کرد ...
پسر 17 ساله پدرش را کشت+جزئیات حادثه
سرویس حوادث وارش نیوز: مسعود پنجم مرداد 92 وقتی که 17 سال داشت پدر 40 ساله اش به نام محمد را در خانه شان در سه راهی آدران کشت و جنازه را در خودرو پدرش جاساز کرد تا آن را در خیابانی خلوت رها کند. این پسر که از نیمه شب تا 11 ظهر در خیابان های شهر سرگردان بود ماشین حامل جنازه را که خراب شده بود برای تعمیر به نمایندگی خودرو برد و همان جا پشت فرمانش خوابش برد. همین خواب کوتاه کافی بود تا کارگران ...
رفیق صمیمی شوهرم در رفت و آمدهایش به خانه ما کاری کرد که شوهرم مرا طلاق داد
زن 56ساله در حالی که خلافکاری های همسرش را برای فاش می کرد تا شهروندان دیگری طعمه او نشوند، به کارشناس اجتماعی کلانتری کاظم آباد مشهد گفت: دختر جوانی بودم که با پسری شایسته و خوش اخلاق ازدواج کردم. زندگی ما آن قدر عاشقانه بود که بسیاری از اطرافیانمان به این ارتباط زیبا غبطه می خوردند، در این میان تنها یک موضوع مرا رنج می داد، چرا که من به دلیل برخی مشکلات جسمی نمی توانستم باردار شوم. با این حال ...
خنده های قلندرانه فرزاد و دلشاد به یک بیماری نادر
...> کمی بعدتر دختر بزرگترم ازدواج کرد و پسر بزرگم فرهاد برای اینکه کمک کار من باشد ترک تحصیل کرد و شاگرد مکانیکی شد. گرچه همسایه ها با دیدن فرزاد در گوش هم پچ پچ می کردند اما از وقتی فرهاد به سر کار رفت خوشحال بودم که اوضاع زندگی مان بهتر می شود، ولی اشتباه می کردم. تا به خودم آمدم متوجه شدم پوست بدن دخترم دلشاد هم پر شده از لکه هایی که هر روز بیشتر می شدند و پچ پچ همسایه ها و اطرافیان که تازه چشم ...
حکم قطع دست برای سارق خانه قاضی
حسین اصغرزاده برگزار شد، متهم گفت: من و همدستم پیک موتوری بودیم و از آنجا که هر دوی ما سابقه دار بودیم نقشه سرقت کشیدیم. پس از مدتی من دستگیر شدم که قاضی پرونده ام به من تخفیف داد و مرا به زندان محکوم کرد. با این حال زمانی که در زندان بودم، مرخصی گرفتم و دوباره سرقت هایم را شروع کردم. آخرین خانه ای هم که به آن دستبرد زدم، خانه قاضی رسیدگی کننده به پرونده ام بود و او با دیدن چهره ام در دوربین مداربسته مرا شناسایی کرد. بعد از اعترافات این مرد، هیأت قضایی وارد شور شد و مردم جوان را به قطع دست محکوم کرد. پرونده همدست وی نیز در کرمانشاه تحت رسیدگی است. ...
شلیک اشتباهی پسر، مادر را به کشتن داد
... وی در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: من و برادرم مدام سر موضوعات مختلف باهم درگیر می شدیم. روز حادثه با برادرم درگیر شدم و او خانه را ترک کرد. از این موضوع عصبانی بودم اسلحه را برداشته و در حال تمیز کردن آن بودم .وی ادامه داد: مادرم نیز آنجا بود و با من صحبت می کرد، نمیدانم که چرا یک لحظه گلوله ای شلیک و به پای او اصابت کرد.با توجه به اعتراف صریح متهم ، او با قرار بازداشت از سوی مقام قضایی در اختیار اداره پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
دختر 11 ساله یمنی و ماجرای عجیب ازدواجش
هیچی فکر نمی کرد، حتی وقتی که حامله بودم. اگر پدرش در خانه نبود حتی بدتر هم می زد. حضور پدرش محدودیت بود، اما باز هم بدجور زخمی می شدم. بچه ها هم مورد آزار قرار می گرفتند. وقتی احلام دو ساله بود، الاحدام از پا بلندش می کند و به زمین می کوبد. بچه را درحال خونریزی به بیمارستان می برند. بعد از 10 سال حمله های مداوم، نورا عضو پروژه ای در آکسفام و اتحادیه زنان یمنی شد که به قربانیان خشونت خانگی ...
لوئی فردیناند سلین؛ پزشکی ناموفق، نویسنده ای توانا
شهر کوچک مودون در غرب پاریس مستقر می شود. در منزل مطبی باز می کند، دیگر مریضی ندارد؛ ولی همسرش در طبقه ی بالا کلاس رقصی باز می کند و به کار مشغول می شود. سلین ده سال آخر زندگی خود را در تنهایی و انزوا می گذارند ولی ولع و سماجت نوشتن او را هرگز ترک نمی کند. سه رمان آخر را تمام می کند یا بازنویسی می نماید و گاهی نیز پیر و جلنبر مودون به مصاحبه های روزنامه نگاران تن در می دهد و هرگز از گفته ها و نوشته ...
سرقت های میلیاردی از چهره های سرشناس
سال گذشته از سوی پلیس بازداشت شد، اما طی یک اقدام عجیب موفق شد از دست پلیس فرار کند. سرقت های سریالی و دستگیری 5 متهم چندی قبل مردی با حضور در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از سرقت شبانه منزلش خبر داد. او به بازپرس رستمی گفت: چند روزی با خانواده به مسافرت رفته بودیم، وقتی به خانه رسیدیم متوجه شدم که درِ ورودی خانه باز است. با عجله به داخل خانه رفتم، اما هیچ چیزی سر جایش ...
کیارستمی کوکر را به دنیا شناساند
جالب بود وگرنه او هیچ ویژگی دیگری نداشت که بخواهم به او نقش اول فیلمم را بدهم. همین نگرانی او بود که باعث شد من به او وابسته شوم. بارها از چشم او در آن لحظه عکس گرفتم و حتی توی راه تا تهران برگردم، هزاران بار به عکس های او نگاه کردم و متوجه شدم او همان کسی است که من دنبالش بودم . بعدها که فصل مدرسه شروع شد، آقای کیارستمی به روستای ما آمد و جلوی مدرسه منتظر شد تا شاید بتواند ما را پیدا کند که همین ...
ذره بین
بازداشت شده بود و در زندان به سر می برد. بنابراین متهم صبح دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه ایستاد و گفت: تازه از زندان مرخصی گرفته بودم که دوباره دست به سرقت زدم؛ اما نمی دانستم به آخرین خانه ای که دستبرد زده ام خانه قاضی رسیدگی کننده به پرونده ام است. در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شدند و بهنام را به قطع دست محکوم کردند. پرونده همدست ...
یک سالگی ابهام
است و هنوز وقتی به رادیو گوش می دهم تصویر در ذهنم شکل می گیرد. وقتی فیلم بتواند قوه خیال ما را به کار بیندازد، خلاقانه است. در جایی دیگر نیز به این خاطره اشاره می کند: یادم می آید ده یازده ساله بودم که با مادربزرگ و بقیه خانواده با اتومبیل به میگون رفتیم. میگون دهی بود در پنجاه کیلومتری تهران. معمولا در طول راه کسی با کسی حرف نمی زد. اما ناگهان، او با آرنج به پهلوی من زد و چیزی را از گوشه ...
قصاص مجازات قتل پدر
نشان داد، این پسر نوجوان، پسر مقتول است و با جسد پدرش در خیابان ها بوده است. بنابراین بلافاصله پسر 17ساله بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی با اعتراف به قتل پدرش ماموران گفت: به دلیل اختلافات خانوادگی، پدرم را در خانه مان کشتم و جسدش را داخل خودروی خودش گذاشتم. می خواستم جسد را در خیابانی خلوت رها کنم، اما تا صبح در خیابان ها سرگردان بودم که درنهایت خودرو خراب شد و برای تعمیر به نمایندگی ...
خاک صحنه ای که عمو قناد خورد!
به این پرسش که علت جدایی شما از برنامه فیتیله چه بود؟ بیان کرد: گاهی مسائلی در خانه ما رخ می دهد که نباید به بیرون از خانه کشیده شود. به مدت هشت سال بچه ای را بزرگ کردم و لحظه به لحظه با او زندگی کردم اما علی رغم میل باطنی ام از این برنامه جدا شدم. گاهی نامهربانی هایی دیدم که احساس کردم مجید قناد نباید درجا بزند و باید برنامه جدیدی را شروع کند به همین دلیل این کار را کنار گذاشتم. اما یادمان باشد ...
پایان آشنایی مجازی؛ تجاوز یا حق السکوت؟
دادسرای امور جنایی تهران گفت: مدتی قبل درفضای مجازی با مردی آشنا شدم اما وقتی پی بردم زن و بچه دارد ارتباطم را قطع کردم. ولی او بر ارتباط مان تأکید داشت. به همین خاطر به عنوان دو دوست در کنار هم بودیم. چند روز قبل سوار بر خودرو پژوی خودم به رباط کریم رفته بودم که طلا بخرم. در راه برگشت، پشت چراغ قرمز بودم که ناگهان حجت سوار ماشینم شد. بعد هم چاقویی را زیرگلویم گذاشت و از من خواست به طرف ...
مرد معتاد،صاحب کارش را در حالی که داخل چاه بود،با پرتاب مصالح ساختمانی کشت - جنایت بعدی،قتل همسراو
همسرم با سیامک تماس گرفت و گلایه کرد که چرا پول را به حسابش نریخته است که همین مسأله باعث درگیری لفظی بین سیامک و همسرم شد. بعد از این بحث تلفنی مقتول با من تماس گرفت و حرف های زشتی درباره همسرم زد و گفت: اگر جای تو بودم این زن را طلاق می دادم و... من که از دست سیامک به خاطر حرف هایی که درباره همسرم زده بود ناراحت و عصبی بودم، روز بعد مثل همیشه سرکار رفتم. سیامک پایین چاه بود که باز هم جر ...
سرنوشت گورخواب ها؛ شش ماه بعد ...
بیارن که این قدر به بچه ها سرکوفت نزنه. مهدی 38 ساله است و اصالتا اهل اسلامشهر. سال ها راننده بیابان بوده و گاهی به قول خودش تفننی موادمخدر مصرف می کرده اما از وقتی در اثر بی احتیاطی در جاده تصادف کرد، مسیر زندگیش عوض شد. مواد کشیده بودم، نشستم پشت فرمون، تو جاده تصادف کردم دو نفر تو اون تصادف کشته شدن، رفتم زندان، دیه دادم. بعدش دیگه اون آدم سابق نشدم. کلا کشیده شدم سمت مواد، یه جوری که ...
بازیکن ملی پوش ایرانی مامور نیروی انتظامی را کشت!
متوجه نشدم اما زمانی که با همکاران متوفی حرف زدم تازه فهمیدم چه داغ عمیقی به این خانواده وارد شده است. اپیزود چهارم (یک ماه پس از مرگ فرزند همسایه 21 خرداد) در ماه رمضان یک شب در محل کار کشیک بودم و حدود ساعت 5 صبح با تمام شدن کار و پس از صرف سحری برای استراحت راه خانه را پیش گرفتم. تازه هوا سفید شده بود که به در منزل رسیدم، در کمال تعجب مرد همسایه را دیدم که روی پله در خانه ...
راننده سرویس دختربچه را به جای مدرسه به خرابه می برد و...
موضوع را به پلیس Police اطلاع می دهند. ماموران با حضور در پارک به تحقیق از نگهبان پرداخته که نگهبان می گوید: ساعت پنج صبح متوجه این مرد داخل پارک شدم. او چند ساعت داخل پارک پرسه زد و رفت. نیم ساعت بعد دوباره او همراه با دختر خردسالی وارد پارک شد. ابتدا به وی مشکوک نشدم تا این که زن و مرد جوانی سراغ من آمده و مدعی شدند، مردی را در حال آزار و اذیت دختر خردسالی دیده اند. با کمک این زن و مرد، وی را ...
چگونه بیل را بکش زنان را قوی تر می سازد! سیرانوادا ساخته کریستی پویو
این حال، تورمن می گوید او کاملا آدمی روراست، مختصر و دقیق بود. بسیار به خاطر کار او تحت تاثیر قرار گرفتم و راحت بودم. در پاسخ به سوالی در مورد لارس فون تریه که تورمن اخیرا با او در فیلم خانه ای که جک ساخت کار کرده، این بازیگر گفت: من لارس را دوست دارم. مردی وحشی است. واقعا وحشی است. و خیلی هم خوشحال می شود اگر این را بشنود. اما واقعا او را دوست دارم. او هنرمندی بسیار پیچیده است. او ...
قتل زوج جوان توسط شاگرد
گرفت و حرف های رکیکی درباره همسرم زد وگفت اگر جای تو بودم این زن را طلاق می دادم. آن روز تمام شد در حالی که به خاطر صحبت های مقتول اعصابم به هم ریخته بود. متهم به قتل زوج طبسی افزود: ساعت 15 روز بعد آماده شدم تا سر کار بروم، چون به علت گرمای شدید هوا در طبس کار من بعدازظهر شروع می شد. وقتی به محل ساختمان رسیدم مقتول پایین چاه بود که همان ابتدا به خاطر حرف هایی که به همسرم نسبت داده بود درگیری ...
چهره های نفاق
طبق وعده و قولی که داده بودم به منزل حاج تقی دامغانی رفتم و نحوه فعالیت و عضوگیری سازمان مجاهدین را برایش تشریح کردم، در حالی که علت دستگیری فرزندانش را توضیح می دادم، احساس کردم که کس دیگری هم به حرف هایم گوش می دهد، با وجود احساس ناامنی و بی اطمینانی، سخنانم را جمع و جور کردم و پیش از این که خداحافظی کنم، سریع بلند شدم و پاورچین پاورچین از پله ها پایین آمدم، در اتاقی را در طبقه اول بازکردم و ...
ستاره است
مقیاس توانمندی و شاخصه های لیلا حاتمی همچون سینمایی که از پدر فقیدش در خاطر داریم، در میان چهره های وطنی انگشت شمارند. شاید در میان بازیگران زن هدیه تهرانی را بشود با جرأت یک ستاره ایده آل دانست و از او دفاع کرد. درکل سینمای ایران و مناسبات عجیب آن اصولاً کمتر اجازه می دهد تا ستاره ها رشد و یا جایگاه خود را حفظ کنند. واقعیتی که برای غلبه بر آن باید از برخی مطالبات خود گذشت و اسیر فرمول ها و تصمیم ...
نظرآیت الله بهاءالدینی درباره رهبری مرحوم منتظری
فقاهت و عرفان است و این دیدگاه بسیاری از بزرگان نسبت به ایشان بود. من با آیت الله بهاءالدینی و با آیت الله بهجت خیلی مانوس بودم. با آیت الله کشمیری هم بعداً که از نجف آمدند ایران تا آخر عمر با ایشان مرتبط بودم که خوشبختانه یکی از عنایات حضرت حق به من این بود که من روز اول ورودم به حوزه، با آیت الله بهاءالدینی آشنا شدم یعنی فاصله یک ماه بعد هم نه، همان روز بعد از چند ساعت با ایشان آشنا شدم. من ...
2 روایت عجیب از عاقبت شوم یک دوستی اینترنتی
...> او اصرار داشت که یکدیگر را ملاقات کنیم اما من زیر بار نمی رفتم. تا اینکه دیروز برای خرید طلا به منطقه رباط کریم رفتم. پس از خرید طلا، وقتی به نزدیکی خانه رسیدم و پشت چراغ قرمز بودم ناگهان مجید در ماشین پژوی مرا باز کرد و در صندلی عقب نشست. خیلی ترسیده بودم می خواستم فریاد بزنم که ناگهان او چاقویی زیرگلویم گذاشت و گفت اگر حرکت نکنم مرا به قتل می رساند. وی ادامه داد: هوا کاملا تاریک شده بود و من از ...
2 داستان در یک پرونده جنایی
از منصور خبری نبود تا این که یک روز برای خرید طلا به منطقه شهریار رفتم و پس از خرید دو النگوی طلا سوار بر خودرویم به سمت خانه حرکت کردم. پشت چراغ قرمز ایستاده بودم و منتظر بودم تا چراغ سبز شود که ناگهان در خودرو باز شد و مردی که شباهت زیادی با منصور داشت، سوار بر خودرویم شد. ابتدا شروع به جیغ و فریاد کردم و سعی کردم مرد غریبه را از خودرویم بیرون کنم که مرد ناشناس از من خواست آرام باشم و سپس خودش را ...