سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای ورود خانم مجری از کودکی به رادیو در دورهمی /عکس
.... ژاله صادقیان مجری خوش صدای رادیو وتلویزیون درباره ورودش به رادیو گفت :من زمانی که 5 سالم بود برای اولین بار وارد رادیو شدم . پسرخاله مادرم آقای گل ربایی در رادیو بودند و مرا به رادیو معرفی کردند و من از همان 5 سالگی کار خودم را در رادیو آغاز کردم . یک روز در رادیو مشغول خواندن یک مطلب بودم که یکی از دوستان با تعجب به من گفت مگر تو بلدی بخوانی و من از لحن این گفته و به تصور اینکه کار ...
ازدواج فوتبالیست ایرانی با زنی که 20 سال از خودش بزرگتر بود!
ثروتمند که باعث سوژه و خنده هم تیمی های فوتبالیست بود- سر شکسته این فوتبالیست بود. او چند روزی را با سر بانداژ شده به تمرینات تمیش رفت و آمد داشت. فوتبالیست قصه ما به یکی از دوستان صمیمی اش که هم تیمی بودند گفته بود: سرم را پسر همسرم بر اثر یک ماجرایی که اینجا جای گفتنش نیست شکسته و... این فوتبالیست حاشیه ای البته چند سال بعد از این ماجرا دوباره ازدواج کرد و اکنون با همسر دومش روزگار ظاهرا خوشی می گذراند! خبرورزشی ...
روایت احیای عروسک های بومی ایران/ می خواهم خلاف جریان آب شنا کنم
فرهنگ و اصالت های خود را بپذیرند، اتفاق خوشایندی است. روستایی ما در تمام این سال ها یاد گرفته از بیرون وام بگیرد و خیلی خوب است اگر همین روستایی بگوید من وام نمی خواهم من گردشگر نمی خواهم. ما می خواهیم نیاز واقعی به وجود بیاید. برای مثال یک خانم خیر می خواست برای روستاییان چرخ خیاطی بخرد. من خواهش کردم به جای چرخ به آن ها آموزش تکمیلی خیاطی بدهد بعد به عنوان جایزه به آنها چرخ هدیه بدهد. وقتی ما به یک زن روستایی عزت نفس می دهیم کمک می کنیم خودش را پیدا کند و به کارش ادامه دهد. ...
برای ارتباط بهتر با نقش تیپ خود را تغییر دادم/ علم پزشکی پایان دهنده دردهای ما نیست
خبرگزاری فارس گروه هنر: سوسن پرور متولد 1354 در شهر اراک بازیگر ایرانی است. وی از سال 1372 بازی در تئاتر را آغاز کرد و در سال 1387 با سریال بزنگاه به شهرت رسید. وی در فیلم های سینمایی چون رد کارپت، پشت در خبری نیست و زندان زندان بازی کرده و در کارهای مختلفی هم کارگردانی و نویسندگی تئاتر و هم بازیگری تئاتر و تلویزیون کرده است. پرور اخیرا در دو نمایش با عنوان نماینده ملت به کارگردانی ...
لباسی که مادر مسی به لج عروسش پوشید! /تصاویر
به گزارش ملیت به نقل از نمناک،مشکل همسر و مادر مسی لو رفت ! جنگ مادر و همسر لیونل مسی در مراسم ! لباسی که مادر لیونل به لج عروسش پوشید ! واقعیت این عنوان ها که ساعتی بعد از مراسم ازدواج منتشر شد چیست؟ عناوین این چنینی ساعاتی بعد از برگزاری مراسم ازدواج ستاره شماره 10 تیم فوتبال بارسلونا منتشر شد و کنجکاوی کاربران را برای اطلاع از واقعیت ماجرا برانگیخت. سوژه شدن لباس مادر مسی ...
نمایش آناکارنینا ؛ آرزوهای سرکوب شده انسان معاصر
را اجرا می کند. او در این گفت و گو دلایل خود برای زیرذره بین بردن زندگی افراد مشهور را بازگو کرده است. چطور شد به سراغ چنین موضوعی که مرتبط با زندگی سلبریتی ها و افراد مشهور است، رفتید؟ چیز تازه ای برایم نبود، در نویسنده مرده است هم همین کار را کرده بودم. این قشر زندگی جذابی دارند تا بقیه مردم. زندگی سلبریتی ها فراز و نشیب فراوانی دارد البته مثل زندگی همه مردم عادی اما آنها ...
روایت های نخستین اسیر زن ایرانی در دفاع مقدس
اسیر کرده بود. حدود 20 زن خرمشهری آن جا بودند که آن ها را همراه با برادر، فرزند و یا همسرانشان اسیر کرده بودند. این ها را از خرمشهر به بصره و از آن جا به اردوگاه آورده بودند. هر آسایشگاه 150 نفر ظرفیت داشت که یکی از آن ها را به ما دادند تا زنان و دختران در آن اسکان پیدا کنند. حدود یک سال و دو ماه در اردوگاه موصل بودم. بعد از مدتی تعدادی از خانم های اردوگاه را مبادله کردند و آن ها را با ...
چهارسال پس از فاجعه حادثه خیابان جمهوری
شعار سال : حادثه خیابان جمهوری را فراموش نکرده اید و نمی کنید، اما تصویر سقوط آن دو خانم، حال به بایگانی ذهن همه ما فرستاده شده است. این موضوع هم مثل هر حادثه دیگری از تب و تاب افتاد و افکار عمومی، دیگر دچار تنش و به هم ریختگی نیست. حال مسئولان راحت تر از قبل، قادر به سرپوش گذاشتن روی اهمال شهرداری و آتش نشانی هستند. اتفاقی که افتاده و هیچ کس پیگیر نیست که بداند خانواده این افراد در چ ...
ظهر عاشورا نمازش را خواند و شهید شد + عکس
.... وقتی پیکر آمد و دیدم کمی آرام شدم. خودش دوست داشت به این شکل از دنیا برود. در صحبت هایی که اوایل ازدواج می کردیم درباره شهادت خیلی مطالعه داشت و از خدا و ائمه اطهار شهادت را می خواست. چگونه از نحوه شهادتشان اطلاع پیدا کردید؟ از دوستانش شنیدم روز عاشورا گردانشان برای زیارت می رود. به آقا وحید هم می گویند بیا به زیارت برویم که ایشان پاسخ می دهد اگر به گفته امام حسین(ع) بخواهیم عمل کنیم همین جا هم می توانم زیارتم را انجام دهم. دقیقا همان ظهر عاشورا بعد از خواندن نماز شهید می شود و شهید ظهر عاشورا لقب می گیرد. منبع: روزنامه جوان ...
چرا در این سال ها مخدّرها مدام تغییر کرده اند؟
از کوکائین و هروئین تا ال اسی دی و اکستازی تا مخدرهای امروزی: نشئگی ما بازتاب میل ها و ترس های زمانۀ ماست. به گزارش ترجمان، در باب مخدرها، دیدگاه های کمتر کسی به قدر آلدس هاکسلی دست خوش دگرگونی شده است. هاکسلی که در سال 1894 در یک خانوادۀ مرفه انگلیسی به دنیا آمد، شاهد جنگ علیه مخدرها در اوایل قرن بیستم بود، یعنی زمانی که دو مادۀ بسیار محبوب ظرف چند سال از پی همدیگر ممنوع شدند: کوکائین و هروئین، محصول شرکت های داروسازی آلمانی ...
ارتباط کثیف پسر 16 ساله با نامادری اش در اسلامشهر
کارگران نمایندگی، مأموران پسر آن مرد را که در محل حضور داشت به عنوان مظنون بازداشت کردند. بیژن 17 ساله بااعتراف به جرمش و در خصوص قتل Murder پدرش گفت: 7 ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و پدرم با بهاره ازدواج کرد.او بعد از ازدواج رابطه بین من و پدرم را خراب کرد. او معتاد Addicted به مصرف شیشه بود و پدرم از این موضوع اطلاعی نداشت. مدتی گذشت تا اینکه بهاره از من خواست پدرم را به قتل برسانم تا با ...
دختران نینجا بر پشت بام +تصاویر
تعداد دو هزار نفر در تهران فعالیت می کنند . این بخشی از صحبت های تینا روشن نیا، نایب رئیس رشته نینجارنجر است که خودش به نوعی اولین فردی بوده که از جمع زنان وارد این رشته شده است؛ همان موقع که نه سالنی برای تمرین داشته و نه اینکه کار راحتی برای واردشدن به این رشته. آن زمان که کار را شروع کردیم خیلی سخت بود، چون مجوز نداشتیم و وقتی هم مجوزی در کار نباشد، باشگاهی در اختیار شما قرار نمی دهند تا ...
محمد جواد معنوی نژاد، جدیدترین ستاره ی والیبال ایران
...> سخت ترین دورانی که در والیبال تجربه کرده ای، کجا بوده است؟ - سال 1393 بود. بازیکن پیکان بودم و به عنوان پدیده مسابقات لیگ برتر انتخاب شدم. چند روز بعد آقای کواچ من را به تیم ملی بزرگسالان دعوت کرد و عصرها سر تمرین بزرگسالان می رفتم. چند وقت بعد آقای پیمان اکبری هم برای تیم ملی امید به اردو دعوتم کرد و مجبور بودم صبح ها به تمرین امیدها بروم. رسما وقتی بعد از تمرین به خوابگاه بر می گشتم ...
گفت وگو با مربی سابق تیم ملی که راننده کامیون شد!
...> فکر می کنم این طوری برایم بهتر است. دلایل زیادی برای این تصمیم داشتم اما خلاصه بگویم که من هر چه از فوتبال دورتر باشم، به نفعم است، چون نمی توانم با فضای این فوتبال کنار بیایم. چطور شد که راننده کامیون شدید؟ از چند سال قبل یک کامیون داشتم که به راننده اجاره داده بودم. وقتی از شاهین بوشهر جدا شدم، بیکار بودم و ترجیح دادم خودم راننده کامیون شوم. برای شما که سال ها ...
روابط تلگرامی نامشروع هستند؟
به گزارش بلاغ ، این روز ها پیامی در کانال های تلگرامی و فضای مجازی به سرعت منتشر می شود که حاوی هشداری است و در آن نوشته شده؛ دوستی های مجازی را شوخی نگیرید. دوست شدن زن با مرد در شبکه های اجتماعی مانند تلگرام می تواند مشمول ماده 637 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران، یعنی رابطه نامشروع باشد در ادامه این مطلب را به نقل از سلامت نیوز بخوانید. کتاب پنجم قانون مجازات ...
شکایت از یک "مامور قلابی" به اتهام آزار و اذیت
به گزارش شهدای ایران ، اوایل تیر امسال دختری جوان با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از مردی به اتهام آدم ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد. شاکی به قاضی مرشدلو گفت: من آرایشگر هستم. یک روز در حال رفتن به محل کارم بودم که افرادی در خیابان برایم ایجاد مزاحمت کردند. همان موقع جوانی که خودش را مامور معرفی می کرد به سمتمان آمد و با آنها برخورد کرد و افراد مزاحم را فراری داد. بعد ...
مردی که پایش را جا گذاشت اما پایمردی اش را نه!
کردم باید همدوش رزمنده ها در جبهه ها بجنگم. پدر و مادرم وقتی متوجه شدند مخالفت کردند اما با اصرار و به هر ترفندی که بود به جبهه رفتم. از آنجایی که شناگر خوبی بودم و از کودکی نیز در دریاچه ارومیه شنا می کردم، وارد تیم غواصی شدم و در جبهه جنوب به عنوان مسئول غواصان شروع به کار کردم. بعد از سه سال بر اثر تیری که به پایم اصابت کرد، مجروح شدم و به خانه بازگشتم. این بار نیز پدر و مادر مخالف بازگشت من به ...
فقر، بیکاری و اعتیاد دومینوی معضلات اجتماعی در قطب اقتصاد کشور
بحران این معضل در هرمزگان دارد. زهرا، ح بانوی جوان هرمزگانی است که سال ها همسرش در دام اعتیاد گرفتار شده و بنیان زندگی او راکه مادر یک دختر مظلوم است به نابودی کشیده است. وی از زندگی اش می گوید از فقر و مهاجرتی که منشا اعتیاد همسرش شد؛زهرا می گوید:در یکی از روستاهای هرمزگان به دنیا آمدم که مادر را در بدو تولد از دست دادم هنوز بابا گفتن را یاد نگرفته بودم که پدرم را هم در حادثه ...
خنده های شیطانی پسر همسایه که از تراس وارد اتاقم شد و ...
ازدواج را از انگشتش بیرون کشید و از پدرم طلاق گرفت. از آن روز به بعد پدرم در مرداب مواد مخدر به حرکت خود ادامه داد و مادرم برای سعادت و آینده من، کمر همت بست. اگرچه با اجاره یک در بولوار توس مادرم شغلی برای خودش دست و پا کرد تا دست نیاز به سوی کسی دراز نکنیم اما من همیشه آرزو داشتم که روزی پدرم نزد ما بازگردد تا حداقل در سختی های روزگار تکیه گاهم باشد. اما افسوس ... خلاصه سال ها به همین ...
زندگی پر فراز و نشیب طناز - در 19 سالگی سرکرده باند زورگیری شدم
بازگردیم و جسد را با خود به مکان دیگری منتقل کنیم. چطور بازداشت شدید ؟ مرد نجات یافته به پلیس ماجرا را گفته بود که همین باعث شد ما لو برویم. من و یکی ازاعضای باند همان شب در کرج بازداشت شدیم و بقیه روز بعد دستگیر شدند. سرقت های دیگری هم انجام دادی ؟ بله. با همین باند خودروهای مدل بالا را هم سرقت می کردیم. من به عنوان مسافر سوار خودروها می شدم، بعد با چاقو ...
عشق نباشد چرخ این 40 تُن نمی چرخد
...> می خواهیم از ازدواج و زندگی زناشویی خودش نیز برای مان بگوید. آهی می کشد و می گوید: سال 70 وقتی 16 ساله بودم ازدواج کردم. همسرم در دفتر یک کوره آجرپزی کار می کرد اما بعد از مدتی وقتی آجر ماشینی وارد بازار شد و کمتر کسی به آجرهای سنتی که در کوره های آجرپزی تولید می شد علاقه نشان داد این کوره ها یکی پس از دیگری ورشکست شدند و همسرم نیز بیکار شد. ورشکستگی و بی پولی و غم و غصه خلاصه او را از پا ...
اشعارم را پشت میز نمی نویسم
محمد حسین ابراهیمی، برگزیده دومین دوره جشنواره شعر فجر با مجموعه شعر قافیه های معطر شعر را از سال 78 و با حضور در کلاس های حمیدرضا شکارسری آغاز کرد. این شاعرِ متولد سال 1363 به رغم کسب مقام های متعدد در جشنواره های ادبی، مدتی از فضای شعر دور بوده و حال پس از 10 سال با مجموعه شعر جدیدش، تحت عنوان کنار تو ایفل ژست می گیرد ، به جامعه ادبی بازگشته است. کنار تو ایفل ژست می گیرد ، دومین کتاب ...
کسی نمی داند که تکلیف 11 شهید مفقود چه شد؟
کرده است. اما متاسفانه در مقابل وظایف اولیه ای که برعهده ایشان و سازمان حج بوده، هیچ کاری نکردند. مثلا ما می گفتیم بعضی از شهدایی که در این حادثه شهید شدند در روز ششم سفر به شهادت رسیدند، بعد از آن نبودند، چرا هزینه حج آن ها را برنمی گردانید؟ نه پاسخی می دهند و نه کاری می کنند! سازمان حج و زیارت می گوید فراتر از وظایفش کار انجام داده است. خانواده های شهدای منا می گویند پدرم رفت، مادرم رفت ...
دلخوش به پشتوانه ها
هر ماه مبلغ مشخصی حقوق می گیرد. ما اگر یک ماه پول خوبی کسب کنیم، باید این را بدانیم که ممکن است ماه دیگر پولی نباشد. در نتیجه باید آن را مدیریت کنیم. البته بعد از گذشت چند سال می توان این پیش بینی را داشت که در ماه های مختلف درآمد چطور است و این که پولمان هم برای مخارج زندگی است و هم بخش بزرگی از آن برای خرید مواد اولیه مصرف می شود . تا حالا شده مشکل مالی پیدا کنید و اوضاع اقتصادیتان به هم ...
دنیا به پایان نرسیده
این نگرانی همیشه در ذهنمان وجود دارد . ولی این نگرانی هیچ وقت مانع کار شما نشده؟ مرتضی : مانع نه. هرچند بعد از ازدواج این دغدغه صددرصد پررنگ تر شد. به خاطر بیشتر شدن بار مسئولیت. اما هنوز روند زندگی به همان شکل قبل جلو می رود. یک مسأله این است که حتی در نمایشگاه هایمان هم سعی می کنیم خیلی خودمان را ناامید نکنیم! چون این پیش آمده است که نمایشگاه گذاشتیم و حتی یک سال زمان گذشته و هنوز اثری ...
منتقد ظلم به هنرمندم
.... به دانشکده هنرهای تزیینی رفتم و شروع به تدریس کردم. یکی دو سال گذشت و انقلاب فرهنگی شد و دانشگاه ها تعطیل شد. باید برای برای خدمت سربازی اعزام می شدم. درست در بحبوحه جنگ بود. خدمتم که تمام شد، وارد حوزه هنری شدم و همزمان در دانشگاه هم به عنوان استاد مدعو و حق التدریس مشغول به کار بودم. چون لیسانس داشتم حدود 13سال طول کشید تا در دانشگاه استخدام شوم. در همین حین همسرم هم مشغول درس خواندن ...
چشمانم دیگر نور ندارد
چشمش انجام دهم. مدتی که منزل بودم روز به روز بینایی ام کمتر می شد. با اصرار پدرم به سقز پیش دکتر علایی رفتم. گفت این چشم کجا عمل شده؟ از دکترش شکایت کنید دو اجسام خارجی در چشم باقی مانده که باید خارج می کرد. این چشم دیگر از دست رفته! از او خواهش کردیم راه حلی به ما دهد. نشانی دکتری در بیمارستان فارابی تهران را به ما داد. گفت: مگر از دست ایشان کاری ساخته باشد. رفتم تهران. 22روز تهران ماندم ...
سنجاق سر
مرد شریفی هستید. مرد سرش را برگرداند و گفت: نه خانم! من مرد شریفی نیستم. من یه دزدِ اتومبیل بودم و همین امروز از زندان آزاد شدم. زن آدرس شرکتش را به مرد داد و از او خواست که حتماً به دیدنش برود. چند روز بعد وقتی مرد وارد دفتر رئیس شد، فکرش را هم نمی کرد که روزی به عنوان راننده مخصوص، در آن شرکت بزرگ استخدام شود. ...
گفتگویی خودمانی با بانو روشندل دکتر سیما رئیسی
و شروع دوره دکتری در دانشگاه تهران مرکز بود. حمایت گر بنده خانواده ام بخصوص پدرم که همواره در کنار من بوده است و در تمام مسیر مرا کمک نموده است. 3- وقتی اسم خانم دکتر سیما رئیسی کنار این جمله زن موفق کمبینای بلوچ قرار می گیرد؟ چه حسی به شما دست میدهد و آیا ازاین فرمول راضی هستید؟ اینکه الآن به عنوان خانم دکتر معرفی شدم: اوایل واقعا برایم سخت بوده، اما بعد از هجده سالگی که این اتفاق ...
تیتر این مقاله را شما بنویسید و جایزه بگیرید!
مادر بزرگم تعریف می کرد تازه عروس بودم و همراه دو خواهر شوهر یتیمم در خانه ای کاه گلی زندگی می کردیم.دختر 17 ساله ی آن روزگار که هم میرزا کوچک خان جنگل و سربازانش را دیده بود و هم پانزده سال پیش به نامش ” عابر بانک ” صادر شده بود. بگذریم. مادر بزرگم تعریف می کرد همان اوایل عروسی و در یکی از شبهای بارانی پائیز، عمویش به خانه شان رفته بود که شام را پیش برادر زاده و اصطلاحا عروس خانم ...