سایر منابع:
سایر خبرها
اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)
...> ************** آسمان است و زمین دور سرش می گردد آفتاب است و قمر خاک درش می گردد این قد و قامت افتاده درخت طوباست این محاسن به خدا آبروی دین خداست این حرم خانه زهراست خجالت بکشید این حسینیه دنیاست خجالت بکشید شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید پسر فاطمه را پای پیاده نبرید می بریدش، ببرید از وسط مردم نه ...
مهسان از زندان زنان آزاد می شود
بار متوجه شدم قصد آزار مرا دارد. به همین خاطر ترسیدم و با چاقو یک ضربه به دستش زدم. بلافاصله پشیمان شدم و او را به بیمارستان رساندم. در بیمارستان دست علیرضا بخیه شد اما وقتی همراه او به خانه اش برگشتم او خودش بخیه های دستش را باز کرد و خونریزی شروع شد.من هم از ترسم فرار کردم. در پایان آن جلسه هیئت قضائی مهسان را از قتل عمد تبرئه و به جرم قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کرد.حکم در دیوان ...
اشک های سوزناک پدر و مادر آتنا در غم فراق فرزند + فیلم
...> ساعتی از رفتن آتنا می گذشت و پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور اینکه او به خانه برگشته است، به کارش ادامه داد. از سوی دیگر مادر آتنا تصور می کرد که دخترش نزد پدرش است و همین باعث شد که تا چند ساعت بعد کسی متوجه ناپدید شدن دختربچه نشود. عصر آن روز وقتی مرد دستفروش بساطش را جمع کرد و راهی خانه شد، معلوم شد که آتنا گم شده و کسی از او خبر ندارد. دادستان پارس آباد می گوید: متأسفانه ...
ناگفته های مادر کیمیا / شوهرم تو غذا من و دخترم قرص خواب می ریخت تا ... + فیلم
دارد ادعا می کند شوهرش هر شب به او قرص خواب داده و بعد هم کیمیا را هدف آزار و اذیت شیطانی قرار داده است. نزدیک به دو ماه از کابوس های زندگی کیمیای 7 ساله می گذشت. دخترک باید به مدرسه می رفت اما به صلاحدید مادر به مدرسه نرفته بود و هر صبح و شب درکنج اتاق خانه با دست و پای بسته مورد آزار ناپدری قرار می گرفت. دخترک از تهدیدهای بابک می ترسید. شاید با خودش فکر می کرد اگر راز تلخ تجاوزهای ...
مردی دوستش را به آتش کشید و کشت
نفر از دوستانم مشترکمان تماس گرفتم و از آنها خواستم به خانه امین بیایند. امین اما مدام ناسزا می گفت و چند بار هم مرا کتک زده بود. وقتی ماجرا را به دوستانم گفتند آنها پیشنهاد دادن تا امین را ادب کنم. امین برای کشیدن شیشه به دستشویی رفته بود که من برای ترساندن و ادب کردن او گالن یک و نیم لیتری نزین را از روی جاکفشی برداشتم و به داخل دستشویی پاشیدم اما چون فندک امین روشن بود همه جا آتش گرفت.من و ...
چگونه نویسنده خوبی باشیم
کتاب خاص را می خواهد. آقای کتابفروش هم هر بار دست به سرش می کند و می گوید هفته دیگر سفارش می دهد. بازی شروع نشده، تمام شد بگذارید از این به بعد به مرد تی شرت زرد بگوییم آقای نویسنده. بله، رمان بر بلندای ناودون بالاخره چاپ شد. به همین راحتی، یعنی رفت ارشاد چند تا تذکر درباره بلندی بیش از حد ناودان و مسیر آب باران گرفت. بعد هم آقای سبیل چخماقی حساب کرد پول ویراستار زیاد می شود ...
سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع)،مرد آسمانی مدینه،چشمه جود و سخاوت و دریای عمیق علوم لدنی+صوت
زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود. اوضاع زمانه و سیره سیاسی امام صادق علیه السلام از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار، ده تن از امویان به نامهای: عبد الملک پسر مروان، ولید پسر عبد الملک (ولید اول) ، سلیمان پسر عبد الملک، عمر پسر عبد العزیز، یزید پسر عبد الملک (یزید دوم) ، هشام پسر عبد الملک ...
تظاهرات هزاران هندی در اعتراض به خشونت علیه مسلمانان
...> در بمبئی صدها نفر به همراه برخی هنرپیشه های بالیوود(سینمای هند) جمع شدند و در زیر باران به خشونت علیه مسلمانان اعتراض کردند. در دیگر شهرهای هند نیز تظاهرات های مشابهی برگزار شد. جمعه گذشته، 16 تیرماه، 20 مرد به 4 مسلمان در قطاری در حومه دهلی نو حمله کردند، یک نوجوان مسلمان را با ضربات چاقو از پای در آورند و دو نفر دیگر را مجروح کردند. یک مرد مسلمان را نیز به باد کتک گرفتند و ...
این جانباز را شناسایی کنید!
. مادرم آمد و در را باز کرد. همه اینها را در چند لحظه دیدم. سلام و احوالپرسی با مادرم کردند و گفتند: والله حاج خانوم! پسرتون مجروح شده! دستش ترکش خورده. تو بیمارستان بستریه!... مادرم گفت : نه! حتما" شهید شده شما دارید اینطوری به من میگید! بعد یکدفعه دیدم خانه مان شلوغ شد. همه آمدند خانه ما. همه دارند گریه می کنند. باز در همان حالت رؤیا دیدم که در سردخانه بیمارستانم. بیمارستان هم شلوغ است ...
بسته شعر ویژه شهادت امام صادق(ع)
... حق میدهیم مرد اگر گریه میکند تنها میانِ چند نفر گریه میکند با ترسِ دختران چقدر گریه میکند افتاده یادِ مادر و در گریه میکند تکرار شد مصیبت پروانه بازهم آتش به بیتِ اطهرش افتادُ گفت آه یادِ صدای مادرش افتادُ گفت آه عمامه اش که از سرش افتادُ گفت آه وقتِ فرار، دخترش افتادُ گفت آه ترسیده است دخترِ دردانه بازهم یک نانجیب خنجرِ ...
امام روح الله از جام زهر نوشت
سیاستهای غلط حاکمان دست نشانده به خاک مذلت نشسته اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه های مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زائران خانه خدا را فراموش می کنند؟ مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابو سفیان، اسلام ملّاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بیشعور ...
همسر شهیدی که به تازگی فرزندش را از دست داده
گفتند و خیلی هم پیگیر نشدم که واقعیت امر چه بود. عرض کردم که ایشان با سپاه و نیروی انتظامی به صورت مقطعی همکاری می کرد. حتی بعد از شهادتش متوجه شدم به سیستان هم رفته و در شناسایی مقر گروهک ریگی با نیروی انتظامی همکاری کرده است. صبح 25 اسفند 89 همسرم برای آخرین بار از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. آن روز من با مادرم تلفنی حرف می زدم که صدای زنگوله در را شنیدم و فهمیدم که احمد آقا از خانه خارج شده است ...
ماجرای نخلی که در برابر امام صادق(ع) خم شد
جان دادن نزد او نشسته بودم تا این که از هوش رفت، بعد که به هوش آمد، گفت: ای ابوبصیر! امام تو به قولش وفا کرد، سپس از دنیا رفت. من به مکه رفتم و خدمت امام صادق رسیدم، اجازه ورود خواستم، وقتی که وارد شدم، هنوز یک پای من در صحن منزل و پای دیگر در ایوان منزل بود که از داخل خانه فرمود: ابوبصیر! ما به عهدمان برای همسایه ات وفا کردیم. 19. از جمله به نقل از هشام بن احمر، می گوید: امام صادق نامه ...
گفتگو با قاتل برادرزن + عکس
راز جنایت را فاش نکردند؟ آنها هم صحنه را دیدند که چطور پسرشان به سمتم حمله کرد. او حتی دست مرا با چاقو زخمی کرد. خودشان همه این صحنه ها را دیدند. برای همین است که تا دستگیر شدم رضایت دادند چون هم مرا خوب می شناختند هم پسرشان را. برادرزنم اعتیاد داشت و بارها به زندان افتاده بود. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
مرگ یک زن در عملیات دستگیری زورگیران خشن +عکس
و وارد پارکینگ شد اما وقتی پیاده شد تا در پارکینگ را ببندد با 2مرد جوان روبه رو شد که چاقو در دست داشتند و شروع به تهدید و ضرب و جرح او کردند. آنها با تهدید چاقو مرد جوان را به خانه اش کشاندند تا نقشه ای را که در سر داشتند عملی کنند. یک ساعت بعد مرد جوان روبه روی افسر کلانتری141 شهرک گلستان ایستاده و از دقایق وحشتناکی می گفت که بر او گذشته بود. وی توضیح داد: سارقان با چاقو مرا زخمی ...
احتمال قتل های سریالی در پرونده جانی بندرعباس
اعترافات مردی که متهم است 2زن جوان را به قتل رسانده و با شیوه ای مشابه اجساد آنها را مثله کرده است، احتمال ظهور یک قاتل سریالی در بندرعباس را قوت بخشیده است. این مرد که حالا به جانی بندرعباس شهرت یافته وقتی به اتهام دست داشتن در قتل مدیر یک رستوران بازداشت شد اعتراف کرد که 5سال قبل نیز زن دیگری را به قتل رسانده بود. حالا کارآگاهان جنایی در حال بررسی این فرضیه هستند که آیا این مرد یک قاتل سریالی ...
قاتل نباید به زادگاهش بازگردد
خانواده مرد اعدامی برای رضایت آمدند؟ چند بار خانواده اش و بعد اقوام، فامیل و آشنایان آمدند. من حرف هایشان را شنیدم، اما همچنان اصرار بر قصاص قاتل دخترم داشتم. حتی تا لحظه ای که حکم متوقف شد، تصمیمم فقط قصاص بود و بس. دخترم مهربان و زبانزد فامیل بود. نمی توانستم تحمل کنم این همه دوری از او و مرگش را. پیش از این، مرد اعدامی پای چوبه دار رفته بود؟ در این ده سال فقط یک ...
آقای دکتر قلابی زندگی زنان را سیاه می کرد / او با ناهید در بلوار فردوس چه کرد؟ + عکس
ناهید است، اما با مرد ناشناسی روبه رو شدم. آن مرد مدعی بود دوست ناهید است و دنبال سند خودروی 206 دخترم آمده است. علتش را که پرسیدم، گفت مأموران راهنمایی رانندگی خودروی ناهید را متوقف کرده اند. به حرف هایش مشکوک شدم و او را از خانه بیرون کردم. حالا یک هفته از آن شب گذشته است و از دخترم بی خبرم. به دنبال این اظهارات تلاش برای پیدا کردن زن جوان آغاز شد تا اینکه مأموران پلیس جسد ناهید را حوالی بلوار ...
مهرم حلال ، جونم آزاد
یه پسر جوون بمن داشت نگاه می کرد دیگه جِری طاقت نیاورد و دست به یقه شدند خیلی شلوغ شد با وساطت محافظ فروشگاه ، جِری و پسر جون دعواشون تموم شد . بعدشو بگو ماری : چی شد بگو بهت حسودیم شد شِری : یهو جِری برگشت با عصبانیت با تَشَر گفت بریم خونه ، نمی دونی این مرد دیونه منه چه مرد ایده آلی . داستان بالا و اسامی آنها تخیلی بود و مربوط به خانم شِری و آقای جِری می شد که ...
قتل در اتابک، کشف جسد در جاجرود
روز 24 تیرماه موفق به دستگیری مهدی شدند. مهدی در اعترافاتش گفت: برای نصیحت کردن برادرزنم، به خانه پدرزنم رفتیم اما به محض ورود داوود با چاقو به من حمله ور شد؛ من نیز چاقویی را از لبه دیوار برداشتم ، او را زدم و سپس جنازه را به کمک همسرم به منطقه جاجرود انتقال دادیم. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . ...
مجموعه اشعار به مناسبت شهادت امام صادق (علیه السلام)
سرنگون زِ باد مخالف چراغشان آفت رسیده از در و دیوار باغشان آن آتشی که سرزده آمد سراغشان داغی نهاده بار دگر روی داغشان نقّاش سرنوشت قلم را چه بد کشید آتش دوباره از در و دیوار قد کشید شیخُ الائمه ی غم ایّام دیده را مرد مدینه مانده ی ماتم چشیده را این زاده ی حسین شه سر بریده را این پیرمرد خسته ی قامت ...
زن مرموزی که الهام بخش یک داستان پرفروش شد
.... بعد دستش را می گذارد روی قلبش و می گوید:"او قهرمان من است. کتاب های او همه زندگی من هستند." تلفن موبایل را از کیفش در می آورد و در حالیکه چشمانش از اشک پر شده با دستانی لرزان شروع می کند به نوشتن پیامک."باید به دوستهایم بگویم." وقتی وارد خانه فیلیز شدم و این ماجرا را برایش تعریف کردم او نیز بشدت احساساتی شد. سالهای سال او مجبور بود کتمان کند که دختر صباح الدین علی است ...
درددل های پدر پیر ملت
پدران شهید، از جانبازان بی پناه ما کشته ها گرفتند، و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردی و قساوت بر پیکر نیمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند. انتقام از چه کسانی و از چه گناهی؟ انتقام از کسانی که از خانه خویش به سوی خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از کسانی که سالها کوله بار امانت و مبارزه را بر دوش کشیده بودند. انتقام از ...
ناگفته های زندگی قاتل آتنا از زبان همسایه ها
آذرقلم : حدود 20 سال پیش هم یک بچه را به زور به خانه آورده بود. همسایه ها ریختند سرش و نزدیک بود او را بکشند. به گزارش آذرقلم، دادستان اردبیل اعلام کرده است پرونده قتل آتنا، دختر پارس آبادی، به صورت ویژه بررسی می شود و جزئیات این قتل و دیگر قتل هایی که متهم انجام داده، به مردم اطلاع رسانی می شود. گفته های دادستان در حالی است که روز شنبه رئیس قوه قضائیه در دستوری ویژه به دادگستری ...
کیمیا ی 7 ساله، قربانی جنایت های سیاه ناپدری
اما از وقتی به خانه جدید نقل مکان کردند، مادر متوجه رفتارهای عجیب، خرافات و توهمات شوهرش شد. آن طور که از اظهارات کیمیا و مادرش برمی آید این مرد به بهانه های مختلف آنها را کتک می زده و آزارشان می داده است. این زن که حدود 43 سال دارد ادعا می کند شوهرش هر شب به او قرص خواب داده و بعد هم کیمیا را هدف آزار و اذیت شیطانی قرار داده است. مادر کیمیا مدعی است از اعتیاد شوهرش خبر داشته اما از افکار شیطان ...
سرگذشت سیاه 4 برادر!
درس هایم نیز تاثیر می گذاشت و من مدام سرزنش می شدم، این بود که در دوران راهنمایی ترک تحصیل کردم و نزد پدر و مادرم ماندم. از آن روز به بعد همواره با دوستانم به گشت و گذار می رفتیم تا این که برای اولین بار طعم موادمخدر را چشیدم. آن زمان 16 سال بیشتر نداشتم و با دوستانم به پارک وکیل آباد رفته بودیم که هنگام پایین آمدن از کوه، پایم شکست.یکی از دوستانم مرا به خانه خودشان برد و برای آن که درد پایم کمتر ...
خشونت هایی به رنگ خون
لجبازی ها لحظاتی بعد شکل هولناکی به خود گرفت و ناگهان تیغه های خنجر و چاقو در تاریکی شب درخشید و با فریادهای توهین آمیز گره خورد، در همین حال سرنشینان خودروها چهره های خشم آلود خود را به یکدیگر نشان می دادند و چاقو به دست به طرف مقابل حمله می کردند.در این میان سرنشینان یک دستگاه پژو به سوی سرنشینان پژوی دیگر حمله ور شدند و درحالی که چاقوها را در هوا می چرخاندند، راننده 30 ساله را با واردآوردن چند ...
پدرم استاد فرشچیان را نابغه می دانست/ رتبۀ اصلی را خدا به بنده اش میدهد
مرغ هم کار می کردند. بعد از 2 ماه این کوبیدن تمام می شد، بعد کوبیدن دوم شروع می شد که یک صبح تا ظهر طول می کشید تا به نرمی مرکب در بیاید و بتوان با آن کار کرد و قلم زد. همه مراحلش خیلی زحمت داشت. من هنوز هم مقداری طلاکوبی دارم ولی هم برادرم مریض و افتاده شدند و هم خودم نمی توانم ولی اگر حالم خوب شود حتماً انجام می دهم. بجز خانواده مادری شما، فرد دیگری نیز هنر طلاکوبی را می دانست؟ ...
تاوان تلخ تابو
اسماعیل 42 ساله، پس از تعرض به آتنا، او را به قتل رسانده و جسدش را داخل بشکه ای مخفی کرده بود. آتنا اولین قربانی کودک آزاری نیست و آخرین آنها هم نخواهد بود. اواخر بهار سال گذشته بود که اتفاقی مشابه آنچه برای دختر هفت ساله اردبیلی افتاد، برای ستایش، کودک افغانستانی نیز رخ داد؛ زمانی که او به همراه پدر از خانه خارج شد تا بستنی بخرد. مرد جوان بعد از خرید بستنی، دخترش را روانه خانه در منطقه ورامین کرد و ...
بادبادک های رهاشده در توفان
تقلا کرده بود زنده بماند. زن از دور مثل شمعی در حال آب شدن بود، خمیده قامت، با گردنی کج و شانه هایی افتاده. داروهای افسردگی دیگر غمش را کم نمی کرد. شوهرش پارانوئید بود؛ پارانویا، بدبینی بیمارگونه ای است به همه چیز و همه کس. مرد حاضر نمی شد روانپزشک یا روان شناسی را ببیند. همه پنجره های خانه را با روزنامه پوشانده بود و می گفت توی دیوارها دستگاه های شنود کار گذاشته اند، اما بدترین زمان زندگی شان شب ...