سایر منابع:
سایر خبرها
تشریح فعالیت های انجمن دانش آموختگان دانشگاه شهید بهشتی
دبیر انجمن دانش آموختگان دانشگاه شهید بهشتی از چاپ کتاب فارغ التحصیلان این دانشگاه برای نخستین بار در سال های اخیر خبر داد. مجتبی مشیری در گفتگو با خبرنگار دانشگاهی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با بیان اینکه هر یک از دانشکده های مختلف انجمن خود را دارند اما انجمن کل دانشگاه قصد دارد با کمک دانشگاه کتاب فارغ التحصیلان را چاپ و منتشر کند ادامه داد: دوران دانشجویی دورانی خوب و دوست ...
ساخت و ساز بی رویه ثبت جهانی دماوند را مشکل می کند
به گزارش خبرنگار مهر ، جشن تیرگان و روز ملی دماوند، از پیش از ظهر جمعه با حضور کارشناسان و صاحبنظران محیط زیست و میراث فرهنگی در شهر رینه آمل آغاز بکار کرد و در این جشن بر لزوم حفظ زست محیطی برای تسریع در روند ثبت جهانی دماوند تاکید شد. قله دماوند که اکنون در ردیف ثبت میراث جهانی قرار گرفته یکی از زیباترین قله های مخروطی جهان است و انجمن دوستداران دماوند کوه سالها در تلاش است تا این ...
آغاز جشن تیرگان و روز ملی دماوند در آمل
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان آمل، از دقایقی پیش با حضور جمعی از مسئولان استانی، محلی، دوست داران طبیعت، دانشجویان، اساتید و مردم علاقه مند به آداب و رسوم دیار کهن تبرستان، یازدهمین دوره جشن تیرگان و روز ملی دماوند با شعار پیش به سوی ثبت جهانی دماوند آغاز شده است. طبق برنامه قرار است معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این مراسم شرکت کند که ایشان ساعاتی دیگر در این جشن ...
جشن روز ملی دماوند آغاز شد
برنامه های سالنی و نقاشی کودکان را از جمله برنامه های این جشن است. محور اصلی میزگرد علمی زیست محیطی شامل "ثبت جهانی دماوند کوه"است. موسیقی اقوام، تئاتر حماسی، معرفی شخصیت های برجسته زیست محیطی در سال 93 از دیگر برنامه های این روز است. قله دماوند که اکنون در ردیف ثبت میراث جهانی قرار گرفته یکی از زیباترین قله های مخروطی جهان است و انجمن دوستداران دماوند کوه سالها در تلاش است تا این قله زیبا را از گزند حوادث دور نگه دارد. ...
جنیفر لوپز، از بازیگری تا خوانندگی
ساله به نام پیج پترسون دوست می شود. پترسون در یکی از مراسم های مربوطه در بیمارستان که در آن به جنیفر لوپز جایزه ای اهدا شد شرکت می کند ولی صبح روز بعد حالش رو به وخامت گذشته و در نوامبر 2004 از دنیا می رود. لوپز در این خصوص گفت که پترسون به او آموخت که فعالیت های بشردوستانه چقدر مهم است. در همین راستا نیز چهارمین آلبومش، تولد دوباره را به وی اهدا کرده است. شبکه ان بی سی در یکی از برنامه ...
ای دیو سپید پای در بند...
برای بیان چالش های پیش روی این جاذبه طبیعی منحصربه فرد استفاده می کنند. یازدهمین جشن تیرگان در آمل بهانه خوبی برای برگزاری نشست خبری کمیته اجرایی انجمن دوستداران محیط زیست "دماوند کوه" بود تا به بیان ویژگی ها و چالش های پیش روی دماوند بپردازند. دبیر اجرایی سمن های محیط زیست و منابع طبیعی مازندران درباره ویژگی های تاریخی و طبیعی دماوند می گوید: دماوند دارای ارزش های تاریخی و طبیعی بسیاری است که هر یک از آنها به تنهایی سهم ویژه ای در جهانی شدن آن دارند./ ایسنا ...
جشنواره روز ملی دماوند برگزار می شود
دماوند است به عنوان روز ملی دماوند نامگذاری شد و از آن سال تاکنون در این روز مراسم بزرگداشتی پای قله دماوند برگزار می شود. وی گفت: شعار امسال روز ملی دماوند ' پیش به سوی دماوند جهانی ' است و بر این اساس در تلاشیم تا دماوند را به عنوان میراث جهانی در یونسکو به ثبت برسانیم. این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه تاکنون اقدامات خوبی برای نجات دماوند انجام شده است افزود: سال گذشته ...
انقلاب اسلامی؛ انقلابی متفاوت
که برای پیشرفت شان باید از این راه کارها استفاده کنند و نوعی استقلال به دست آورند. در مقابل، ضمن این که از پیشرفت ها، علوم و تکنولوژی آن ها استفاده می کنند، بتوانند کشور خودشان را هم با انگیزه های مختلف آباد کنند؛ ولی تقریباً یک انگیزه مشترک البته به صورت اعلام نشده بین بیشتر این انقلاب کنندگان وجود داشت و آن این که هر گروه تحت عنوان یک حزب یا جمعیتی و به اسم منافع ملت، آزاد کردن ملت، ارزش های ...
این کارگاه ماسب همه دوست داران سینماست
دوم مردادماه در چهارمین قدم از هشت قدم تا دهمین جشنواره ملی فیلم مستند و کوتاه رضوی یزد، کارگاه تدوین در فیلم کوتاه با حضور عماد خدابخش برگزار می شود. این کارگاه در محل انجمن سینمای یزد واقع در مجمتع امام علی برگزار می شود. عماد خدابخش عضو خانه سینمای ایران است و تدوین 31 عنوان فیلم کوتاه داستانی از جمله تدوین فیلم سینمایی (مهمان) تدوین همزمان فیلم سینمایی (یک خانواده محترم)، تدوین فیلم بلند داستانی (آبروی آقای صادقی )، تدوین فیلم بلند داستانی (خط آفتاب)، تدوین فیلم بلند داستانی (جاده های فرعی) مستند نیمه بلند (قانون جنگل )، مستند نیمه بلند (124)، مستند بلند ( رفقا و برادران )، مستند بلند (سهراب سپهری) و مستند بلند (رفعت و دولت) را انجام داده است با توجه به نزدیک شدن برگزاری این کارگاه آموزشی، گفتگوی کوتاهی با عماد خدابخش انجام داده ایم تا با کم وکیف این کارگاه آموزشی بیشتر آشنا شویم . محور و موضوعات کارگاه تدوین چه خواهد بود ؟ در این کارگاه مشخصا در خصوص تدوین فیلم کوتاه، تفاوت تدوین در فیلم بلند وکوتاه، نمایش فیلم کوتاه و بررسی اینکه این فیلم ها از چه امکاناتی در تدوین استفاده کرده اند و چه نقاط ضعف وقوتی دارند، بحث و تبادل نظر خواهد شد. بحث دوم مربوط به روایت در فیلم داستانی کوتاه است. یک تدوین گر باید به مبحث روایت آشنا باشد تا بتواند وارد دنیای فیلمساز بشود. نمایش فیلم های منتخب جشنواره های مختلف به منظور بررسی عواملی مانند صدا که در تدوین تاثیرگذار هستند و ژانرهای مختلف فیلم کوتاه و تدوین در فیلم تجربی یکی دیگر از محورهای این ورک شاپ است. نرم افزارهای تدوین و تفاوت ها و شباهت های این نرم افزارها و انتخاب بهترین نرم افزار با توجه به امکانات مورد نیاز تدوینگر، نیز یکی دیگر از موضوعات قابل توجه در این کارگاه آموزشی خواهد بود. اهداف برگزاری این کارگاه آموزشی چیست ؟ درک تفاوت های تدوین خوب و بد به لحاظ زیبایی شناسی و خلاقیت و اینکه تدوینگر به عنوان اولین مخاطب یک فیلم بتواند خود را جای یک تماشاچی بگذارد و از تمام ابزارها و امکانات برای اثرگذاری بیشتر در مخاطب و جذابیت فیلم استفاده کند. در این کارگاه ، آموزش ها به صورت عملی نیز خواهد بود ؟ قرار است برای شرکت کنندگان در این ورک شاپ، چند پلان از یک فیلم انتخاب کنیم و در اختیار آن ها قرار بدهیم تا به صورت عملی، نقاط قوت و ضعف تدوین را ارزیابی کنند و در روز شنبه یک جلسه دو ساعته جمع بندی داشته باشیم و بتوانیم این ارزیابی ها را مورد تحلیل قرار دهیم . علاقه مندان برای شرکت در این کارگاه آموزشی ، در چه سطحی باید باشند ؟ آماتور یا حرفه ای ؟ افراد در تمام سطوح چه حرفه ای و چه آماتور می توانند حضور داشته باشند و حتی علاقه مندانی که کار تدوین را انجام نداده اند. در همان ابتدای کارگاه، سطحی برای شرکت کنندگان تعیین می شود تا مشخص شود کدام مبحث مورد استفاده بیشتر آن هاست و با توجه به همین سطح، در مورد اصول تدوین و استفاده از امکانات و تصاویر برای جذب مخاطب و تاثیرگذاری بیشتر، صحبت و به سوالات فنی آن ها پاسخ داده خواهدشد. ...
سلنا گومز، از خوانندگی تا فعالیت های خیرخواهانه
معروفی نبودم و فقط 2 دوست داشتم. دوران مدرسه مثل یک دوران ناجور و افتضاح در زندگیتان است! من هیچگاه در مدرسه اعتماد به نفس نداشتم!" در سال 2008، سلنا شروع به قرار گذاشتن با ستارهٔ دیزنی "نیک جوناس" کرد که باعث حضور سلنا در آهنگی از "جوناس برادرز" به نام "بسوزانش" شد؛ اما در سال 2009 این زوج رابطشان را بهم زدند. پس از اتمام این رابطه و در همان سال سلنا شروع به قرار گذاشتن با ستارهٔ ...
به یادبود استاد رضا سقایی: مزار اسطوره آواز لرستان گل باران می شود
بهترین دلیل این ادعا بزرگداشتی بود که طی سال جاری توسط انجمن موسیقی برای ایشان برگزار شد و مردم فهیم خرم آباد با حضور چند صدنفری خود در گرمای سوزان تابستان یاد و خاطره او را گرامی داشتند. رضا سقایی علیرغم اشرافش بر تحولات اجتماعی دوره های مختلف حیات خویش هیچ گاه مانند برخی شبه هنرمندان روشنفکر ماب نه بنام خلق خود را پیشرو دانست و نه روز دیگر زیر یوغ افراد سیاسی خود را بازیچه کرد. ...
دوبلور برنامه دیدنی ها کجاست و چه می کند؟
مجله زندگی ایده آل - الناز دیمان : صدای گرم و زیبای جلال مقامی برای چند نسل از مردم این سرزمین به یادماندنی و نوستالژیک است؛ نسل هایی که سال های اول زندگی شان مقارن شد با دوران دفاع مقدس؛ دورانی که تلویزیون محدود می شد به دو شبکه تلویزیونی که تنها چند ساعت در روز برنامه داشتند وتقریبا از برنامه های سرگرم کننده و سریال های جذاب خبری نبود. در این دوران جلال مقامی و غلامحسین میرزاده دست به کار شدند ...
آقای لاریجانی، هوای سازمان محیط زیست را داشته باشید
از حقوق مدنی شهروندان شیراز -انجمن دوستداران محیط زیست فارس -انجمن دانش آموختگان دانشگاه شیراز -انجمن توسعه سبز فارس -انجمن مهندسین مشاور محیط زیست فارس -انجمن قلات سبز ارسنجان -انجمن دوست داران محیط زیست لارستان -انجمن چالش بلوط آذربایجان غربی -انجمن علمی مهندسی شهرسازی دانشگاه پیام نور ارومیه ...
هویت تهران نابود شده است؟
می بینیم، دیگر کمتر از خانه های قدیمی که نشان از معماری و تاریخ شهر تهران در دورهای گذشته است، خبری است. وقتی تهران را از بالا نگاه کنی نوعی در هم ریختگی در شهر کاملا مشهود است در حالیکه نمای ساختمانها اولین منظره ای است که در ذهن و روح شهروندان یک شهر رسوخ می کند و همواره در ذهن باقی می ماند. از طرف دیگر مناطق تاریخی آن مانند منطقه 12 هر روز بیشتر درحال نابودی هستند و کمتر کسی هم نسبت ...
خطر تخریب در کمین قله دماوند
.... دبیر کمیته علمی شبکه سمن های محیط زیست و منابع طبیعی مازندران با اشاره به کشف تمدن 12 هزار ساله در اطراف قله دماوند و زیستن طرفداران آیین مغانی در آن، اظهار کرد: اسطوره های زیادی نیز به دماوند آمده و در آن جشن و پای کوبی داشتند. وی در پایان گفت: گسترش ویلاسازی، دامپروری غیرمجاز، چرای بی رویه، صعود غیراصولی و غیرمسئولانه کوهنوردان سبب تخریب در دماوند شده است البته متولی خاصی برای دماوند مشاهده نمی شود و طرح جامعی برای آن نداریم هرچند کمیته ملی ثبت جهانی دماوند با حضور مسئولان کشوری، استانی و سازمان های مردم نهاد تدوین شد. ...
پای دردل معاون امور عمرانی استانداری یزد
، آنهایی که از میان همه وظایف مهمشان تنها برگزاری جشن روز های مختلف! و دادن جعبه شیرینی به کارمندانشان را انجام می دهند، و در کنارش وظایف اصلی به زمین مانده است نمی شود بگویید مستقل هستند، بهرحال یک اداره باید سیاست های دولت را اجرا کند. حالا چقدر اداراتی که می گویید موفق هستند یا نه!؟ باید از حوزه های مربوطه شان سوال شود، من خیلی نمی توانم در مورد آنها اظهار نظر کنم، ولی ما هم بی نقص نیستیم ...
ستایش نامادری
به نام پروردگار عالم که چوپان من است ستایش نامادری نویسنده:سیروس قزلباش تقدیم به بانو (میم) ستایش برای جشن تولد 7سالگی اش لحظه شماری می کرد مادرستایش پیشنهاد داده بود تا جشن را در ویلای شخصی خودشان در ده بالای یزد برقرارکنند ومقداری وسایل جشن تولد وبادکنک وتزئینات آماده کرده بودند وچون ستایش گیتار زدن را دوست داشت مادر کیک به شکل گیتار برایش سفارش داده بود . ستایش دختری باموهای فر وجثه ای کوچک که دماغی گرد وچشمانی درشت داشت و دماغش با صورت گردش تناسب داشت وبشتر شباهت به مادر میداد. پدرستایش یک بازاری سرشناس بود که دارای چند کارگاه تولید ترمه بود که حتی به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میکرد ترمه بافی از چند نسل به او رسیده بود وی علم ترمه بافی را به روز کرده بود ودستگاهای جدید ونقش های کامپیوتری باعث شده بود که نه تنها در یزد بلکه درکشور هم به عنوان یک کارآفرین خوب وتولید کننده عالی شناخته شود. شهرتش اول ترمه باف بود که فامیلی خود را به دانافر تبدیل کرده بود.اقای دانافر مردنسبتا خوبی بود قدی تقریبا بلند با موهای صاف ولاغراندام وکمی سبزه با دماغی کشیده والبته انقدر ابروی پرپشتی داشت که ستایش گاهی به شوخی می گفت: – بابایی می خواهی ابروهاتو ببافم هاها – توکه بلد نیستی بگومامانت بیا ببافه هاهاها – شما پدرودختر چی میگن پشت سرمن. – هیچی بابا دخترت هوس کرده ابروهای بابایی را ببافه – راستی خوب گفت یادت باشه این ابروهای پرپیچ وخمو واسه جشن کوتاه کنی – باشه بابا باشه خانوم جون – البته بابایی یک روز قبل از جشن کوتاه کن چون زود دوباره در میان هاهاها – هاهاهاهاها دخترکم یکی ی دونه بابا ان خانواده خوشبخت بودند اما کسی که از فردای خودش خبر ندارد. آخرهفته بود آنها وسایل جشن تولد را در صندوق عقب ماشین شاسی بلند وسفیدخود جا دادند وبه همراه همسایه خود تصمیم گرفتند به ویلا بروند همسایه آنها اصالتا اهل شهرستان بافق بودکه سالیان سال به یزد مهاجرت کرده بودند دختر بزرگ همسایه سمیه نام داشت وهنوز ازدواج نکرده بود اما خواهرهای دیگرش ازدواج کرده وخانواده تشکیل داده بودند . قرار بود صبح زود ستایش وپدر ومادرش زودتربروند وهمسایه انها چند ساعت بعد حرکت کنند وبه ویلا بروند تا در چیدمان جشن تولد ستایش به انها کمک کنند. صبح اقای دانافر باهمسروستایش حرکت کردند وشهرستان تفت را پشت سر گذاشتند ودرحال بالا رفتن ازگردنه ده بالا بودند.ستایش عقب نشسته بود وکمربند را بسته بود پدر هم ازترس جریمه کمربندرا بسته بود اما مادر ستایش که زنی گوشت الود وچاق بود بابستن کمربند احساس خفگی میکرد بنابرین عادت نداشت کمربند را ببند. انها درحال رفتن به سمت ده بالا بودند باد نسبتا سردی در حال وزیدن بود پاییز نزدیک بود اخرهفته همیشه جاده تفت بخصوص ده بالا شلوغ واتومبیل های زیادی به ان سو در حرکت هستند وبه ندرت اتومبیلی از ده بالا می اید پلیس راهنماورانندگی هم قبل ازصبحگاه تا ساعت 9 صبح در جاده مستقر نمی شود جاده باریک وهر خودرویی سعی می کند از دیگری گوی سبقت را برهاند وپدر ستایش هم مرتب سبقت بیجا میگرفت وخوشحال می شد که با هر گاز دادنش ده ها ماشین را جا میگزارد مجری رادیو یزدگرچه لعن جدی به خود نمیگرفت اما گاهی رانندگان را به صبوری واحتیاط دعوت میکرد. اقای دانا فرباز درحال سبقت بود که کامیون خاورنارنجی رنگی که شاید متعلق به 40 سال پیش بوداز سمت ده بالا دود کنان باسرعت به سوی اتومبیل هایی که روبرویش بودند می تازاند.صدای اهنگ قدیمی راننده خاور را تا ده اتومبیل میشنید راننده درحالی که زیرشلورراهرایی برپا وزیرپوش رکابی برتن داشت یک پا روی گاز وپای دیگر جمع شده روی صندلی ودستها را در فرمان براق وبزرگ فروبرده بود وبا بازوهایش فرمان را مهار می کردهمانطور میگازاند وبالا خره بی احتیاطی وغرور راننده کامیون که دوست نداشت کسی در لاین او حرکت کند قرعه بدشانسی را برای خانواده ستایش ورق زد.در حرکتی ثانیه ای در حالی که پدر ستایش باز درحال سبقت بود وفکرمیکرد یک ماشین دیگر را هم می تواند رد کندهدف خاور تندروشد صدای برخورد دواتومبیل خرد شدن شیشه ها جاری شدن خون فریاد وجیغ وبا حسین ویا ابوالفضل در جاده میپیچید وچون کلید اربگ اتومبیل اقای دانافر در حال آف بود اربگ ها هم عمل نکرده بودندوکمربند خانم دانافرهم که بسته نبود جان ان زن مهربان گرفته شد هنوز صدای ترانه دلخراش خاور که معلوم نبود چی میخواند درحالی که اب از جلوبندیش می ریخت وبخار بالا گرفته بود در حال پخش بودوراننده خاور هم براثر دیررسیدن آمبولانس ووقانونهای دست وپاگیر که تا ساعتی طول کشید همسفر مادر ستایش شد... ستایش شوکه شد واز ترس بیهوش شده بود وپدرش حتی حس بازکردن کمربند را نداشت . بیمارستان ،سردخانه ؛بازداشت اقای دانافر،ازهمه بدتر مشکلات روحی روانی ستایش را رها میکنیم وبه یک سال بعد میرویم تا خواننده هم مثل من زیاد غم ها را مرور نکند... یکسال بعد ستایش با وجود عمه ها وفامیل وبخصوص سمیه دختر همسایه قبول کرده بود مادرش فرشته شده وبه اسمان رفته .سمیه خود را به انها خیلی نزدیک کرده بود ستایش را به پارک وسینما وبازارمیبرد وعمه ستایش هم به خانه انها امده بود واز ستایش نگهداری میکرد پدر ستایش افسرده شده بود ساعت ها در اتاق به عکس زن مرحومش خیره می شد خواهر ش تا می توانست با کمک سمیه همسایه انها از ستایش وپدرش مراقبت میکردند .خانه اقای دانا فر دریکی از جاهای خوب صفائیه بود . سمیه خود را در دل ستایش جا کرده بود وعمه ستایش هم مناسب میدید که برادش با سمیه ازدواج کند پدر ستایش میلی به ازدواج دوباره نداشت اما صحبت های دوست وفامیل وخواهروبرادر واشتیاق ستایش،بالاخره پذیرفت. وازدواج ارام وبی سروصدایی انجام شد ورسما سمیه همسر اقای دانافر شد ... چند روز گذشت که پدر ستایش در خواب کابوس میدید درخواب سمیه را میدید که با چشمان خونی باچاقو ستایش رادنبال میکند وقتی از خواب میپرید زود به اتاق دخترش میرفت دختر را که سالم میدید اهسته کنار تختش مینشست و انگشت هایش را در موهای خودش فرو میبرد واهسته اشک میریخت زنش هم وقتی قصد همدردی داشت اورا دور میکرد امازن چیزی در اب میریخت وبه پدر ستایش میداد خیلی در کارش وارد بود معلوم نبود چه دارویی به اومیدهد که تا صبح اورا خواب میکند .گاهی هم ستایش نیمه شب بیدار میشد ونامادری را میدید که به حیاط خانه میرود ووقتی برمیگردد چشمانش سرخ است... درهرتقدیربا وجود خوابهای وحشتناک که پدرمیدید بیشترموقع که سرکاربود به بهانه مختلف سراغ ستایش را میگرفت گاهی که بیرون میرفتند انها را تعقیب میکرد وبیشتروقتها ازخواهرش میخواست انجا بیاید اما خواهرش که عمه ستایش باشد به پدرستایش میگفت چون تصادف ومرگ همسر وفوت راننده کامیون برایش سخت بوده باعث کابوس وتوهم می شود ومیگفت که فشارروحی روانی باعث خواب بد دیدن ومشکوک شدن است ... به هرحال سال مادر تمام شده بود وستایش به نامادری عادت کرده بود .جشن تولد ستایش همان روزها بود اما به دلیل سال مادر ومراسم دیگرتولد اورا کمی عقب انداختند یک هفته نشده بود که ناگهان ستایش براثردل درد شدید راهی بیمارستان شد وبستری گردید ستایش را به اتاق عمل بردند تا دکتر معالج ستایش که یکی از نزدیکان انها بود اورا عمل کند .نامادری فرصت رامناسب دید با اتومبیل مشکی رنگ هاچ بک درحالی که عینک دودی زده بود وارد حیاط بیمارستان شد قبل از پیاده شدن در ایینه ماشین نگاهی به خودش انداخت تصمیم عجببی گرفته بود باید کار ستایش را تمام میکرد اهسته از ماشین خارج شد از دری که پرستاران ودکتران وارد میشوند وارد بیمارستان شد خیلی زود به اتاق دکتری رفت روپوش پزشکی برتن کرد دستکشی پوشید تا اثری ازخون روی دستش نماند ماسکی بر صورت زد به طوری که اصلا معلوم نبود او همان نامادری است کمی استرس داشت اما درنگ نکرد وقتی متوجه شد ستایش بیهوش است کنارتختش رفت استرس عجیبی داشت پیشانیش عرق کرده بود بوی اتر والکل ومواد ضد عفونی مرتب به مشامش می رسید صدای بوق بوق دستگاه پزشکی به گوشش می رسید نفس عمیقی کشید چاقویی برداشت واصالت بافقی بودنش را نشان داد باچاقو شکم دخترک بی مادر را پاره کرد دستکش هایش به خون اغشته شد روده دختر را بیرون کشید وتکه کرد وسوی انداخت نفس درسینه حبس شده بود چهره همسرش را پشت پنجره حس می کرد گاهی به چهره دخترک نگاه میکرد اما وقتی کارش تمام شد سراسیمه از اتاق بیرون رفت دراتاق کناری دستکش را درسطل زباله انداخت روپوش را اویزان کرد سراسیمه انجا را ترک کرد وبا ماشینش به بیابان رفت کنار بیابان ایستاد بیرون امد داشت گریه میکرد ازته دل فریاد می زد وعقده های دلش را خالی میکرد گاهی چهره مادرستایش را میان ابرهای سپید حس میکرد که به اولبخند میزند معلوم نبود چرا اینقدر اسم پروردگارعالم را می اورد معلوم نبود چه چیز ازخدای مهربانش می خواهد معلوم نبود چرا چهره مادر ستایش را با خنده حس میکرد ... از سوی دیگر تیم پزشکی بیمارستان که متوجه وضعیت بیمارشده بودند اقدام لازم را بعد از ان کار انجام دادند تکنسین بیهوشی با دستگاه کار میکرد پرستاران خون شکم را پاک کردند وکارهای لازم انجام شد وشکم دختر بخیه زده شد وتیم هرکاری ازدستشان برمی امد انجام دادند وستایش با مراقبت های ویژه بهبود یافت .نامادری وقتی فهمید خطر رفع شده دیوانه وار خنده میکرد مثل ادم های روانی رقص وشادی عجیبی میکرد وخود را به بیمارستان رساند ستایش هنوز بیهوش بود اما دیگر خطری تهدیدش نمی کرد ... چند روز بعد ستایش را به خانه اوردند عمه وبچه های عمه تا چند روز کنار ستایش بودند تا اینکه ستایش کاملا خوب شد ونامادری تصمیم گرفت با اینکه یک ماه از تولدش گذشته جشن مفصلی برایش بگیرد نامادری به پدر ستایش میگفت با جشن تولد روح مادرش شاد می شود بنابراین با کمک اقوام وسایلی تهیه وچون ستایش به گیتار علاقه داشت وکلاس گیتار میرفت نامادری هم مثل مادرستایش کیک به شکل گیتار برایش سفارش داده بود... جشن تولد در ویلای شخصی در ده بالا گرفته شد زیرا مادر ستایش خیلی انجا را دوست داشت . نامادری لباس زیبایی مثل پرنسس ها با کلایی مخروطی گرفته بود که ستایش خیلی در ان برازنده شده بود .مهمان زیادی حتی فامیل های نامادری هم از بافق برای تولد ستایش امده بودند. هشت تا شمع روی کیک گیتار را ستایش چند بارفوت کرد تا خاموش شدند این بار همه تولدت مبارک را خواندند نامادری گل های زرد فصلی را در گلدانی قرار داده بود که درعکس بسیار زیبا معلوم می شدند . هدیه ها یکی پس از دیگری باز میشد وستایش با هرهدیه لبخندی میزد بعد ازاینکه اخرین هدیه بازشد ستایش وپدر کمی درگوشی صحبت کردند وبعد ستایش جلو امد وبه نامادری گفت : – مادریک هدیه میخوام بهت بدم – عزیزم الان موقع گرفتن هدیه است نه دادن. – این فرق میکنه ی نامه هم نوشتم اگر بد خط نوشتم ببخشید – عزیزم دخترگلم مگه نمیدونی من هم خطم بده. همه خنده ای کردند وستایش پاکت را به نامادری داد وازش خواست بازش کند نامادری نگاهی به پدرستایش انداخت که با سرعلامت دادیعنی بخوان وچشمکی هم زد که ابروی شلوغش پایین بالا شدن .نامادری که ناخن بلندی داشت ولاک زرد خوش رنگی هم روی ناخن هایش برق میزد پاکت را باز کرد وگردنبندی زیبا از طلا در پاکت بود گردنبتد را در دست گرفت وشروع به خواندن نامه کرد بعد خواندن اشک سردی رد سپیدی که از ارایش صورتش تشکیل شده بود برگونه ها افتاد ارایش چشم با اشکها پاک شد نامه را کنارگذاشت دست را دراز کرد سوی ستایش واوهم خود را به بغل نامادری انداخت . مهمانان واقوام کنجکاوشدند وازپدر ستایش خواستند اگر اشکال نداره متن نامه ستایش را بخواند پدرهم جلورفت درحالی که با یک دست شانه همسرش را ماساژ میداد شروع به خواندن با صدای بلندکرد. به نام خدا مامان عزیزم .فرشته خوبم توجای خالی مادرم را که در اسمان فرشته شده را پرکردی این گردنبند مادرم است که باید به گردن تو اویزان شود راستشو بخواهی اول ازت خوشم نمی امد اما وقتی منوبا خودت همه جا میبردی وقتی در درس کمکم میکردی وقتی به مدرسه میبردیم وتا تعطیل میشدم تو حاضربودی موهاموهرروزصبح به ارامی مادرم شانه میکردی ومیبافتی .وقتی شب تو اتاقم می امدی فکرمیکردی خوابم وبوسم میکردی وهرموقع شب حیاط میرفتی ازپنجره نگاه میکردم که دستاتو بالا میگرفتی ودعا میکردی واشک می ریختی ...جای مامانمو پرکردی وازهمه مهمتر تو با مهارتی که داشتی اپاندیس مرا عمل کردی وروده عفونی مرا بریدی ومرا نجات دادی .تا ابد ازت ممنونم. توقابل ستایش هستی توهم بهترین مامان هم بهترین دکتر دنیایی .مامان دکتر.مامان خوبم... وقتی نامه تمام شد احساس مهمانان جریحه دارشد واشک ریختند .نامادری بهتربگویم خانم دکتر که چشم هایش ازاشک قرمز شده بود ستایش را به اغوش گرفت وپدرستایش هم هردو را بغل کرد واول بزرگترها بعد بچه ها شروع به دست زدن کردند .قاب عکس مادر اصلی ستایش درحال لبخند رضایت کننده روی دیوار بود . پایان ...
تازه ترین فتاوی رهبری درباره اینترنت، ماهواره، تحصیل در دانشگاه مختلط، خلوت با نامحرم، جادوگری، قمه زنی ...
به گزارش طلوع یزد ، تازه ترین فتواهای آیت الله العظمی خامنه ای مقام معظم رهبری مرجع تقلید شیعیان جهان که حاوی حاوی مهمترین مسائل مبتلابه روز مردم و موضوعاتی همچون استفاده از ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکت های صهیونیستی، بهائیت،احضار روح، زمین مصادره ای،اضافه کاری، موسیقی و... و همچنین موضوعات سنتی می باشد، منتشر شد. این فتاوی به صورت پراکنده در سایت دفتر مقام معظم رهبری ...
روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی /محمد رضا پهلوی در سفر ی که هر گز بازنگشت!!!
بازخوانی تاریخ جزییات آخرین لحظه های شاه در ایران فرح در خاطرات خود آخرین لحظات شاه در ایران را اینگونه روایت می کند : عزیمت اشک آلوده محمدرضا و من در 26 دی ماه 1357 انجام شد. دخالت امریکا در امور داخلی ایران به اندازه ای رسیده بود که دیگر حتی ما را هم در جریان امور قرار نمی دادند، مثلا ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به ایران آمده و فعالیت می کرد در حالی که ما اصلا اطلاع نداشتیم . وقتی محمدرضا فهمید ژنرال هایزر در تهران است بیشتر مشکوک شد و به من گفت: به محض اخذ رای اعتماد توسط بختیار کشور را ترک خواهیم کرد. ما در روزی که بختیار به مجلس رفته بود در فرودگاه بودیم و جریان مجلس را از طریق تلفن بی سیم گوش می کردیم. محمدرضا بیم آن را داشت که ما به سرنوشت ژنرال داوود خان رئیس دولت افغانستان که به اتفاق تمام اعضای خانواده اش اعدام شد دچار شویم. خوشبختانه محمدرضا با پیش بینی درست از ماه ها قبل همه اعضای خانواده دیبا و پهلوی را به خارج فرستاده بود فرزندانم در امریکا بودند بیشتر اعضای خانواده محمدرضا هم به جز والاحضرت شمس و شوهرش در امریکا بودند و جایشان امن بود. اما من و محمدرضا ماهها بود از وحشت این که به دست انقلابیون بیفتیم خواب راحت نداشتیم. روزی که برای خروج از کشور به فرودگاه رفتیم (26دیماه57) ارتشبد قره باغی آمد جلوی هلی کوپتر و احترام کرد .بعد سپهبد بدره ای جلو آمد و من و محمدرضا را بوسید. محمدرضا به قره باغی و بدره ای ، خسرو داد ، ربیعی و اسیر افسران عالی رتبه حاضر در پاویون سلطنتی گفت: ما برای مدت کوتاهی استراحت می کنیم تا ببینیم چه می شود؟ افسران حاضر مثل بچه های کوچک گریه می کردند. سپهبد ربیعی فرمانده نیروهای هوایی دست محمدرضا را گرفته بود و رها نمی کرد. عده ای خود را روی پای محمدرضا انداخته بودند. محمدرضا به عنوان آخرین دستورات به آنها گفت: ما در این شرایط احتیاج به نهایت میهمن پرستی شما داریم. قره باغی با صدای نسبتا بلند گفت: اعلیحضرت چه دستور می دهند؟محمدرضا گفت: ابتکار عمل به دست خود شما است همان که گفتم احتیاج به میهن پرستی در نهایت معنی آن داریم امیدواریم خودتان را نشان بدهید. محمدرضا از آن که مجبور به ترک وطن شده بود به شدت متاثر و ناراحت بود ساعت از یک بعد از ظهر گذشته بود که ما در میان بدرقه دکتر شاهپور بختیار (نخست وزیر) دکتر جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی) دکتر علی قلی اردلان (وزیر دربار) و فرماندهان عالی رتبه ارتش و گروهی از رجال و شخصیت های مملکتی فرودگاه مهر آباد تهران را ترک گفتیم. محمدرضا در گفتگوی کوتاهی که پای پلکان هواپیما با خبرنگاران انجام داد گفت: برای چند روز استراحت به اسوان (مصر) می رود او اضافه کرد همان طور که در موقع تشکیل این دولت گفته بودم مدتی است که احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم ضمنا گفته بودم بعد از این که خیال ما راحت شود و دولت مستقر شود به مسافرت خواهم رفت و این سفر اکنون آغاز می شود. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از سنا داده شد امیدوارم که دولت بتواند هم در جبران گذشته و هم در قانون گذاری آینده موفق شود و برای این کار ما مدتی به همکاری و حسن وطن پرستی به معنای اشد کلمه احتیاج داریم سخن دیگری غیر از حفظ مملکت و انجام وظیفه بر اساس میهن پرستی ندارم... محمدرضا همین اندازه گفت که خسته است و برای معالجه کشور را ترک می کند و از پاسخ به این پرسش که کی باز خواهد گشت خودداری نمود و گفت که این به وضع مزاجی اش بستگی خواهد داشت. محمدرضا در حالی که از پلکان هواپیما بالا می رفتیم گریه می کرد. در هواپیما خودش به کابین خلبان رفت و هدایت هواپیما را به عهده گرفت و تا فرودگاه اسوان بدون استفاده از خلبان اتوماتیک شخصا هواپیما را هدایت کرد. ما پنج روز در مصر بودیم اما امریکایی ها به ما دستور دادند تا خاک مصر را ترک کنیم در روز پنجم سفیر امریکا به دیدار محمدرضا در اسوان آمد و بدون مقدمه چینی ها تشریفاتی به صراحت گفت شما باید فردا صبح خاک مصر را ترک کنید. تاریخ اساطیر سرزمین آموزش آواز در باب ققنوس مرغ مشهور می گویند که موسیقی دانان هندی چندی از دستگاه های موسیقی خود را مدعی هستند که از ققنوس آموخته اند . مجمل احوال این حیوان آنکه ققنوس مرغی است در یکی از جزایر هندوستان ، طاق است ، او را جفت نباشد و هزار سال عمر می کند و چون نزدیک به مردن رسد ، سه روز قبل از موت ، هیزم بسیار جمع کرده ، بر سر هیمه نشیند ، و نزدیک هزار سوراخ در منقار اوست ، شروع به خواندن می کند ، و هر گونه آواز از منقار او بیرون آید ، و جمیع وحوش و طیور آن صحرا نزد آن مرغ جمع شوند ، بعضی از آواز او مدهوش شوند و برخی بمیرند . و چون وقت فوتش در رسد ، بال و پر بر هم زند ، و آتشی از بال او بجهد و به هیزم افتد و آن مرغ را بسوزاند و خاک و خاکستر گرداند ، آنگاه بادی بوزد و از زیر خاکستر ققنوسی دیگر پیدا شود . برهمن های هند و ریاضت کشان آن دیار به آن جزیره رفته و علم موسیقی را از آن مرغ فرا گرفته اند به نقل از کتاب ریاض السیاحه مستعلی شاه تلخک شیخ عطار و طنازی موقع شهادت نقل است که شیخ عطار در زمان فترت چنگیز خان به دست لکشر مغول اسیر شد و در قتل و عام شهید گشت و سسب شهادت او آن بود که طوطی روح مبارکش از زندان قفس بدن ملول شده ، می خواست که به شکرستان وصال رسد . گویند که مغولی می خواست که شیخ را به قتل برساند و مغول دیگر گفت : این پیر را مکش که خونبهای او هزار درهم بدهم . مغول خواست که ترک قتل شیخ نماید . شیخ گفت : مفروش که بهتر از این خواهندم خرید. شخصی دیگر گفت که این پیر را نکش که به خونبهای او یک توبره کاه می دهم . شیخ گفت : بفروش که به از این نمی ارزم ... سرباز مغول از این شوخی و حرکات شیخ خشمگین شده شمشیر کشید و شیخ شربت شهادت نوشید . به نقل از تذکره دولتشاه شاه تصمیم داشت رهسپار آمریکا شود اما مقامات آمریکائی به دلیل اوجگیری بحران سیاسی در روابط تهران و واشنگتن، مایل به پذیرائی از وی نبودند. اردشیر زاهدی از جمله کسانی بود که در آن روزها دائماً در تلاش برای یافتن جائی جهت اقامت شاه بود. او که در سنموریتس سوئیس و همچنین در کنار دریاچه ژنو، 2 خانه ویلائی داشت... از 26 دی 1357 که محمدرضا پهلوی در بحبوحه انقلاب اسلامی از ایران گریخت تا 5 مرداد 1359 که در بیمارستان رمادی قاهره درگذشت، در سرگردانی و آوارگی بود. او در اولین مرحله از سفر بدون بازگشت خود وارد آسوان مصر شد و به هنگام ورود به مصر مورد استقبال رسمی و تشریفاتی انورسادات رئیس جمهور این کشور قرار گرفت. سادات، میهمانان را به هتلی در یک جزیره مصنوعی در وسط رود نیل انتقال داد. شاه یک هفته در این هتل اقامت کرد. سپس در دوم بهمن 1357 با بدرقه رسمی سادات، مصر را به قصد مراکش ترک کرد. گرچه شاه به دعوت پادشاه مراکش به آن کشور رفت ولی در رباط از آن تشریفات رسمی که در مصر به عمل آمد خبری نبود. ملک حسن پس از دیداری کوتاه و رسمی با شاه، ترتیب انتقال وی و همراهانش را به کاخ جنانالکبیر در حومه پایتخت داد. شاه 67 روز در این کاخ که در وسط باغ بزرگی بنا شده بود، ماند. در طول این مدت از یکسو امامخمینی از نوفللو شاتو به تهران آمد و 10 روز بعد انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید و از سوی دیگر در مدت زمان دو ماهه اقامت شاه در مراکش، اکثر درباریان و اطرافیان شاه که وی را در خروج از ایران به مصر و از آنجا تا مراکش همراهی کرده بودند، به تدریج او را رها کرده و رهسپار اروپا و امریکا شدند. تنها جمعی از خدمه بودند که شاه را هنگام ترک مراکش همراهی کردند. از سوی دیگر دولت مراکش نیز به دلیل آنکه تصمیم گرفته بود روابط سیاسی با جمهوری اسلامی ایران را حفظ کند مایل نبود اقامت شاه طولانی شود. این موضوع را خود شاه و اطرافیانش نیز از فحوای مقالات مطبوعات مراکش فهمیده بودند. شاه تصمیم داشت رهسپار آمریکا شود اما مقامات آمریکائی به دلیل اوجگیری بحران سیاسی در روابط تهران و واشنگتن، مایل به پذیرائی از وی نبودند. اردشیر زاهدی از جمله کسانی بود که در آن روزها دائماً در تلاش برای یافتن جائی جهت اقامت شاه بود. او که در سنموریتس سوئیس و همچنین در کنار دریاچه ژنو، 2 خانه ویلائی داشت تصمیم گرفته بود شاه را به آنجا انتقال دهد اما دولتمردان سوئیس مایل نبودند روابطشان با دولت جدید ایران به خاطر وفاداری به رئیس یک دولت سرنگون شده به خطر بیفتد. محمدرضا پهلوی در شرائطی که نتوانسته بود کشوری را به عنوان پناهگاه بیابد، به پیشنهاد مشترک راکفلرو کیسینجر مجبور شد به باهاما در آمریکای مرکزی،1 برود. این سفر با هواپیمای اختصاصی شاه حسن مراکشی صورت گرفت زیرا خلبان معزی چند روز پس از آنکه شاه و همراهانش را به رباط رساند، با موافقت شاه، مراکش را به مقصد تهران ترک کرد. 2 هواپیما صبح روز 10 فروردین 1358 فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. در فرودگاه باهاما هیچ یک از مقامات دولتی برای پذیرائی از شاه حضور نیافتند و شاه و همراهان توسط رابرت آرمائو عضو ارشد سیا و دوست اشرف پهلوی به مقصد از پیش برنامهریزی شده هدایت شدند. شاه، همسرش و یک پیشخدمت به یکی از جزایر و بقیه همراهان به جزیره دیگر برده شدند. به شاه و فرح اجازه خروج از جزیره داده نشد. شاه 70 روز در این جزیره به سر برد. انتشار خبرهای مربوط به برقراری نظام جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1358، شناسائی جهانی جمهوری اسلامی ایران، اعدام هویدا و امرای ارتش شاه در ایران، ورود عرفات به تهران، تبدیل سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین، تعقیب بینالمللی شاه و تشدید بیسابقه مراقبتهای امنیتی برای حفظ جان شاه و ممانعت از ربوده شدن وی، بدترین خبرها و رویدادهائی بود که شاه طی 7 هفته اقامت خود در باهاما با آنها مواجه شده بود. علاوه بر این، در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از بیماران سرطان لنفاویش مطلع شد. 3 شاه و باقیمانده همراهان روز 20 خرداد 1358 با یک هواپیمای کرایهای از باهاما راهی مکزیک شدند و در یک خانه ویلائی که قبلاً برای اقامت آنان در نظر گرفته شده بود، مستقر شدند. گفته میشود وزارت خارجه مکزیک مایل به ورود شاه نبود اما خوزه لوپز پورتیلو رئیسجمهور آن کشور تحت فشار آمریکا مجبور شده بود، وی را در حومه مکزیکوسیتی برای مدتی اقامت دهد. شاه و معدود همراهان وی مدت 4 ماه در این اقامتگاه ماندند. در دوازدهمین روز اقامت آنان در مکزیک دوم تیر 1358 انورسادات از پارلمان مصر تقاضا کرد قطعنامهای تصویب کند و به شاه اجازه دهد تا به عنوان پناهنده سیاسی برای همیشه در مصر بماند. در پارلمان مصر از این پیشنهاد با کفزدنهای بسیار، استقبال شد. 4 هفته پس از ورود شاه به مکزیک بیماری وی تشدید شد. او یک تومور سرطانی بدخیم در ناحیه گردن داشت و از یرقان شدید نیز رنج میبرد. پس از 4 ماه اقامت در مکزیک وی مطلع شد که دولت کارتر با سفر او به آمریکا صرفاً با هدف معالجه بیماریش موافقت کرده است. از این رو در 30 مهر، مکزیکوسیتی را به مقصد بیمارستان نیویورک همان بیمارستانی که 17 ماه پیش امیراسدالله علم وزیر پیشین دربار به بیماری مشابهی در آن درگذشت 4 تر ک کرد و به مدت 54 روز در آنجا بستری شد در این مدت دو بار تحت عمل جراحی طحال و کیسه صفرا قرار گرفت. کمتر از دو هفته پس از ورود شاه به این بیمارستان، سفارت آمریکا در تهران به تصرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در آمد و این امر بیش از پیش کارتر را به صحت دیدگاههایش که مایل نبود شاه به آمریکا بیاید، متقاعد کرد. دستور مسدود ساختن دارائیهای ایران در بانکهای آمریکائی 22 آبان 1358 واقعه دیگری بود که اوضاع را پیچیدهتر کرد. مشاهده خشم ضد آمریکائی مردم ایران و اصرار آنان برای تحویل گرفتن شاه، از تلویزیون اتاق بیمارستان نیویورک از جمله مهمترین نگرانیهای شاه بود. علاوه بر این خبر آزاردهنده دیگر این بود که به شاه اطلاع داده شد به محض بهبودی نسبی باید خاک آمریکا را ترک کند. در همین حال سفیر مکزیک نیز به همراهان شاه اطلاع داد که بعد از تصرف سفارت امریکا در تهران، دولت مکزیکوسیتی به خاطر حفظ روابط سیاسی خود با حکومت تهران مایل به میزبانی مجدد شاه نمیباشد. بدترین لحظه شاه و همسرش زمانی بود که در 11 آذر 58 از بیمارستان نیویورک مرخص شدند ولی هنوز مقصدی برای سفر نداشتند. در نتیجه آنان با یک هواپیمای نیروی هوائی آمریکا به مقصد تکزاس پرواز کردند تا 2 هفته باقی مانده از روادید خود را در آنجا در داخل آپارتمانی کوچک بگذرانند. اما در حین راه به همراهان آمریکائی خبر رسید که آپارتمان مزبور هنور آماده نیست. در نتیجه شاه و همسرش به مکانی که بعداً معلوم شد، تیمارستانی برای نگهداری بیماران روانی است برده شدند. با ورود به این مکان همسر شاه برای نخستین بار با داد و فریاد به همراهان آمریکائی خود اعتراض کرد و گفت: آیا ما در اینجا زندانی هستیم؟ آیا کارتر ما را زندانی کرده است؟ ما در این جا دیوانه خواهیم شد؟ باید بیرون برویم و .......... 5 برای فرونشاندن اعتراضات همسر شاه تلفن در اختیار وی گذاردند و او توانست بستگان خود را در جریان قرار دهد. پس از چند ساعت آنان به آپارتمان مورد نظر در پایگاههای نظامی لک لند تکزاس برده شدند. مقامات آمریکائی با پایان مهلت اقامت شاه در آمریکا به وی اطلاع دادند که به دلیل عواقب ناشی از تصرف سفارت آمریکا در تهران امکان تمدید روادید وی وجود ندارد و به همین دلیل در پاناما جائی مناسب برای اقامت وی و همسرش در نظر گرفته شده است. شاه که غیر از پذیرفتن، چاره دیگری نداشت به اتفاق همسرش در 24 آذر 1358 با هواپیمای نیروی هوائی آمریکا از فرودگاه تکزاس به پاناما در آمریکائی مرکزی برده شدند. وقتی شاه و همسرش در فرودگاه پایگاه هوائی هوارد در پاناما سیتی از هواپیما خارج میشدند جز جمعی از سربازان گارد ملی پاناما، افسران امنیتی ، دستیاران عمر توریخوس 6 و سفیر آمریکا کسی در فرودگاه نبود. شاه، همسرش و پزشک مخصوص آنها با هلیکوپتر از فرودگاه به یک پایگاه در جزیرهای به نام کونتا دورا متعلق به پاناما انتقال داده شدند. توریخوس روز 25 آذر به ملاقات شاه آمد. او در پایان این ملاقات به یکی از مشاورینش گفت شاه مانند پرتقالی است که تا آخرین قطره آبش را گرفتهاند و تفالهاش حتی به درد غذای خوکها هم نمیخورد. این سرانجام کسی است که کشورهای بزرگ او را چلاندهاند، شیرهاش را کشیدهاند و تفالهاش را دور انداختهاند. 7 شاه و همسرش در پاناما با دو دردسر عمده مواجه شدند. نخست شدت گرفتن بیماری شاه که وی مایل نبود پزشکان پانامائی بدون اطلاع از ماهیت و عمق بیماریش معالجات را از صفر شروع کنند؛ او بویژه از نگرانی پزشکان پانامائی از عواقب جراحی خبر داشت. دیگری اطلاعاتی بود که براساس آن مقامات وزارت خارجه دولت ایران در تماس مداوم با مقامات پانامائی بودند تا بتوانند راهی برای استرداد شاه بیابند.8 راه رهائی از این دو دردسر، خروج شاه و همسرش از پاناما بود. با همه این مشکلات، شاه و همسرش 100 روز در پاناما ماندند و سپس به اصرار رئیس جمهور مصر و همسرش، روز سوم فروردین 1359 با یک هواپیمای پانامائی رهسپار قاهره شدند. این بار نیز در فرودگاه مصر انورسادات و همسرش استقبال رسمی از شاه به عمل آوردند. شاه روز 8 فروردین در بیمارستان معادی قاهره تحت عمل جراحی طحال و کبد قرار گرفت. آزمایشهای انجام شده بر روی بافتها نشان میداد سرطان بدخیم تمامی سیستم خون و کبد وی را فرا گرفته است. با ورود شاه به مصر مجلس نمایندگان این کشور نیز دستور رئیسجمهور در مورد تصویب طرح اعطای پناهندگی به شاه را به اجرا در آورد. ورود شاه همچنین از یکسو خشم مردم ایران علیه آمریکا و حکومت مصر را برانگیخت و از جانب دیگر سبب رنجش خاطر گروههای اسلامی مصر گردید و تظاهراتی را در قاهره و چند شهر دیگر با هدف واداشتن دولت به اخراج شاه براه انداخت. تشخیصهای گروهای مختلف پزشکی راجع به درمان شاه و تجویز راهحلهای مختلف، خود یکی از عوامل نگران کننده برای شاه بود. شاه در مصر دو بار مورد عمل جراحی قرار گرفت و بهبود نیافت. او در کاخ قبه که معمولا در اختیار سران کشورهای بازدید کننده از مصر قرار میگیرد برده شد. آخرین مصاحبه شاه قبل از مرگش، در خرداد 1359 در همین کاخ صورت گرفت. وی در این مصاحبه که با کاترین گراهام مدیر مؤسسه مطبوعاتی واشنگتن پست انجام داد، از بیمهری رهبران دولتها که مایل به پذیرفتن وی نبودند، از فرصتطلبی دولتمردان آمریکائی و انگلیسی و از اینکه در برابر انقلاب ایران دست به کشتار بیشتر و بیرحمانه تر نزد اظهار تاسف کرده است. حال عمومی شاه در اقامت دومش در مصر هفته به هفته و ماه به ماه وخیمتر شد. آزمایشات انجام شده در ماههای خرداد و تیر 1359 نشان میداد که عفونت تمامی بدن وی را احاطه کرده است. در اولین روزهای مرداد تیم پزشکی اعزامی از فرانسه نسبت به نجات جان شاه اظهار ناامیدی کرد و محمدرضا پهلوی 4 ماه پس از سفر دوم خود به مصر در 5 مرداد 1359 درگذشت .جسد شاه در مسجد زیدالرفاعی، جائی که معمولاً اجساد پادشاهان مصر در آن دفن میشد، به خاک سپرده شد. جنازه رضاخان پدر شاه نیز که در 1323 در آفریقای جنوبی درگذشت برای مدت 6 سال در مصر و در همین مسجد نگهداری میشد.9 شاه در حالی درگذشت که 9 ماه از گروگانگیری دیپلماتهای آمریکائی در تهران میگذشت و استرداد شاه به ایران از جمله شرائط آزاد کردن دیپلماتها اعلام شده بود. از این رو هیچ یک از کشورها حاضر به پذیرفتن شاه نبود. ...
آیت الله شهید مرتضی مطهری ، از تولد تا شهادت
مردم ، تعلیمات غلطی است که به این نام داده می شود. این دین مقدس در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر از ناحیة برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه می بیند. هجوم استعمار غربی با عوامل مرئی و نامرئیش از یک طرف ، و قصور یا تقصیر بسیاری از مدعیان حمایت از اسلام در این عصر از طرف دیگر، سبب شده که اندیشه های اسلامی در زمینه های مختلف ، از اصول گرفته تا فروع ، مورد هجوم قرار گیرد. بدین سبب این ...
خاطرات دکتر حسن روحانی ازعلمای نجف وسیاست های شاه و مواضع آیت الله بروجردی وتثبیت مرجعیت امام/وضعیت صدا ...
در حوزه ، روز به روز بیشتر می شد. وقتی بعد از تعطیلات تابستانی سال 1341 به قم برگشتیم و درس های حوزه در نیمه ی دوم شهریور آن سال شروع شد، این نگرانی ها به اوج خود رسیده بود. طولی هم نکشید که ماجرای انجمن های ایالتی و ولایتی آغاز شد. در مهر ماه همان سال که این تصویب نامه اعلام شد، بی درنگ با اعلامیه ی مراجع و مخالفت آنها روبه رو گردید. نکته ی بسیار مهمی که باید به آن اشاره کنم ، این است که ...
شگفتی های گردشگری به وسعت ایران
همگی مبین سابقه کهن این منطقه است.شهرستان رباط کریم شامل سه شهر رباط کریم، نصیر شهر و شهر جدید پرند و سه دهستان به نامهای منجیل آباد، امامزاده ابوطالب و وهن آباد است.قدمت آثار تاریخی و فرهنگی رباط کریم از هزاره سوم پیش از میلاد تا اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره معاصر است که هر یک از ابعاد مختلف باستان شناسی، تاریخی، معماری و مردم شناسی قابل توجه است. رود شور، رودخانه کرج و رودخانه فصلی سیاب، از ...
محفوظ کردن دشت شقایق دماوند/ جلوگیری از تردد خودروها در مسیر کوهنوردی
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان آمل، مسعود مولانا امشب در نشست خبری یازدهمین دوره جشن تیرگان و روز ملی دماوند با خبرنگاران انجمن صنفی خبرنگاران این شهرستان اظهار کرد: کوه دماوند در حوزه های مختلف در معرض تخریب است. وی افزود: چرای دام بی رویه منابع عظیم و نادر گیاهی و طبیعی را از بین می برد و معادن بی شمار معدنی و پوکه در دامنه دماوند آن را از داخل تهی می کند. مولانا با ...
ابتکار در مراسم آب پاشان و جشن تیرگان شرکت می کند
سلامت نیوز :جمعه این هفته با حضور رئیس سازمان محیط زیست مراسم پاسداشت دماوند و جشن تیرگان در شهرستان رینه لاریجان برگزار می شود. به گزارش برنا ،حسین عبیری گلپایگانی، یکی از مسوولان برگزاری جشن تیرگان و روز ملی دماوند گفت :از برگزاری این جشن از سال 1384 در نزدیک ترین جمعه به سیزدهم تیر (روز تیرگان) با هدف جلب توجه همگان به جایگاه دماوند خبر داد. وی با بیان این که این برنامه ...
هدیه یک ایرانی از فرانکفورت برای شهدا
معصومه رامهرمزی نویسنده دفاع مقدس از جمله نویسندگانی بود که سال گذشته در نمایشگاه کتاب فرانکفورت 2014 حاضر شد و در مراسم رونمایی از ترجمه انگلیسی کتابش یکشنبه آخر شرکت کرد. رامهرمزی سفرنامه ای از حضور در کشور آلمان نوشته است. تاکنون چهار بخش از این سفرنامه منتشر شده و اکنون قسمت پنجم آن منتشر می شود: روز پنجم: از پشت شیشه جوان هایی را می بینم که در گروه های چند نفره و با سر ...
از "جینگا" تا جشن خرمن؛ رسمی برای شکرگزاری
جشن خرمن یکی از جشن های سنتی شمال ایران است که مردان شرکت کننده در آن به اجرای برنامه هایی سُرنانوازی، خرمن کوبی یا "جینگا"، شکرگزاری، نیایش و رقص خرمن می پردازند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه مازندران، کشاورزی به تولید مواد غذایی و کالا از راه زراعت، جنگل داری و دامداری گفته می شود همان چیزی که به ظهور تمدن منجر شد از این رو کشاورزی یکی از سخت ترین مشاغلی است که حتی ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (137)
چهره های جامعه ما نیز از این قضیه مستثنی نیستند و بسیاری از ستارگان سینما، موسیقی، ورزش، سیاست و ... ما با داشتن یک یا چند صفحه در شبکه های اجتماعی مختلف قصد در ارتباط مستمر و دو طرفه با مردم دارند. در این سری مطالب ما تصمیم گرفته ایم گزیده ای از فعالیت چهره های ایرانی در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر و ... در اختیار شما عزیزان قرار بدهیم. ******* ...
گاف های ظریف در مجلس/ تنابنده: از برخی شوخی ها احساس گناه می کنم
های مختلف خواهیم بود. در اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاوزی ایران به داد و ستد و بالا رفتن واردات فکر نمی کنیم بلکه اعتقاد داریم که رشد اقتصادی زمانی محقق خواهد شد که سرمایه گذاری خارجی و صادرات غیرنفتی ما به کشورهای دنیا رشد پیدا کند که خوشبختانه این روند آغاز شده است. "آب خوش ظریف حال خوش منتقدان" ، عنوان گزارش آرمان از روز هسته ای مجلس با حضور ظریف و صالحی است: بهارستان روزگذشته در ...
گلریزان آل استار در ورزشگاه آزادی
که البته بعید به نظر می رسد چنین اتفاقی رخ دهد چون قبل از این هم با وجود فشارها چنین مجوزی صادر نشد. جشن هسته ای تکمیل می شود علیرضا منصوریان، سرمربی فعلی نفت و بازیکن اسبق تیم ملی که نماینده ستارگان ایران در نشست خبری روز گذشته این دیدار بود، در حاشیه این مراسم به عنوان سفیر ورزشی حمایت از بیماران MS معرفی و تندیس انجمن حمایت از بیماران به وی اهدا شد. او درباره برگزاری این دیدار ...
دستور دولت برای گرفتن یک ساختمان بزرگ از نهاد ریاست جمهوری/ مصرف سالانه 420 میلیون لیتر الکل در کشور
آهن را برای ادای توضیحات به این کمیته فراخواندند. برای ادعای پیکانی ها هم که باید به موضوع جالب تری اشاره کرد؛ روز گذشته ساعت 11:12 دقیقه خبرگزاری ایسنا در خبری اختصاصی عنوان کرد رأی کمیته استیناف به سود باشگاه پیکان صادر شده و این تیم در لیگ برتر باقی می ماند و باشگاه راه آهن به دسته پایین تر سقوط می کند؛ خبری اختصاصی که البته خیلی زود از روی خروجی سایت برداشته شد تا کلاف راه آهن سردرگم تر از چیزی ...