سایر منابع:
سایر خبرها
خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره عرب پرسید: واقعاً خدا از تمام اعمال خوب و بد انسان خبردارد و آنها را در قیامت به بنده اش نشان می دهد؟ گفت: آری.عرب گفت: فهیمیدم.سپس خداحافظی کرد و رفت.مسلمان نزد پیامبر رفت و داستان عرب را به حضرت گفت.حضرت فرمود: این مرد دانشمند برگشت . اولیا خدا و قرآن عبدالله بن مسعود می گوید: روزی پیامبر اکرم(ص) از من خواست آیاتی را برایش تلاوت کنم، گفتم: یا رسول ...
پیش آمده است، وارد عمل شد. وی با اشاره به اینکه همیشه باید در مقابل دشمن بیدار بود و هوشمندانه زندگی کرد، گفت: امریکا و رژیم صهیونیستی و کشور های مرتجع عرب سعی دارند با دستاویز قرار دادن هر موضوع داخلی و مشکلات مردم، نظام را تضعیف و کشور را دچار مشکل کنند. خطیب نمازجمعه تهران افزود:، اما همه آنان باید بدانند مردم ایران بیدار است و در مقابل توطئه های آن ها همیشه در صحنه ها حاضر می شود و ...
آیه قرآن: هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها ؛ اوست که شما را در زمین آفرید و شما را برای آباد ساختن آن برگماشت . (سوره هود، آیه 61) نیز پیامبر اسلام که می فرماید: کسب و کار پس از نماز واجب است . (بروجردی، 1386، ج22، ص 89) امام باقر(ع) نیز می فرماید: من با مردی که برای کار دنیای خود تنبل و کسل باشد، دشمن هستم و هرکس درباره دنیایش تنبلی کند، در مورد آخرتش تنبل تر ...
...؛ آن چنان که خدای متعال به پیامبرانش توصیه فرمود:: خذ ها بقوّه (1). برای این مسؤولیت، از خدا استمداد کردم و دو مرتبه هم استمداد میکنم و هر آن و هر آن، در حال استمداد از پروردگار هستم، تا بتوانم این مسؤولیت را در حد وسع خودم – که تکلیف هم بیشتر از وسع نیست – با قدرت و قوّت و حفظ شأن والای این مقام، حفظ نمایم و انجام بدهم. این تکلیف من هست، که امید دارم ان شاءاللَّه مشمول لطف و ترحم الهی ...
...> قضا را سلطان در آخر عهد دولت خود، جمله اصحاب مناصب دیوان قدیم را مبدل و عوض شدن فرمود؛ آن نیز برو مبارک نیامد، شاه را نمی شاید بندگان قدیمی خود را اصلا و ابدا آزردن و از علو و سمو درجه به حموله و سقوط انداختن، سامانیان این خصلت نداشتندی. (نیشابوری، 1332، ص 33) بستر علمی و ساختاری عصر برکیارق و تقویت جریانات شیعی (نیشابوری، 1332، ص 33)آغاز سلطنت برکیارق (485- 498ق) آغاز ...
.... شب ها مشغول کار بودم و شش صبح که می رسیدم خانه می خوابیدم تا بعد از ظهر. خدا رو شکر اوضاع زندگی مان بد نمی گذشت. تا اینکه زمزمه آغاز جنگ در سوریه شنیده شد. سال 92 یک روز صبح تازه رسیده بودم خانه و خواب بودم. با صدای پسرخاله ام بیدار شدم، داشت با پدرم در مورد اوضاع آنجا صحبت می کرد. خودش یکبار اعزام شده بود و می گفت درگیری خیلی شدید است و حضرت زینب(س) تنهاست. اگر نرویم بجنگیم تکفیری ها همه چیز ...
، فقط یک داستان اخلاقی است و خیلی نمی توان برای اینگونه داستان ها وجهی قائل شد. اگر همین رابطه طولی را مدنظر قرار دهیم، می بینیم که در داستان ادیسه، پسر ادیسه حیران است که در نبود پدر با این وضعیت چه کند؛ مادرش تنهاست و خواستگاران مترصد فرصت هستند. در این شرایط آتنا در هیبت یک مرد درآمده و با این پسر وارد گفت وگو می شود که چرا نشسته ای، برخیز و به دنبال پدرت برو و او را امیدوار می کند که می تواند ...
بود که گفتم قبول میکنم. چرا؟ چون دیدم بار بر زمین میماند. برای این که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آن جا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم. بعد هم گفتم پروردگارا! توکّل بر تو. خدا هم تا امروز کمک کرد. قبل از آن هم همین طور بود. من دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شدم و در هر دو دوره هم قبول نمیکردم. دوره ی اوّل ...