سایر منابع:
سایر خبرها
دوراهی عشق و زندگی
بتدریج در زندگی مان خودش را نشان داد. هر دوی ما فقط تظاهر به خوشبختی می کردیم و هر روز از هم دورتر می شدیم. پدر و مادرم هم متوجه این شرایط شده بودند اما برای اینکه آرامش ظاهری زندگی ما به هم نخورد هرگز حرفی نمی زدند. شرایط روز به روز سخت تر می شد تا اینکه مادر و پدرم را در فاصله دو سال از دست دادم و از همیشه تنهاتر شدم. داغ از دست دادن خانواده ام، ماندن در خانه ای بدون عشق را هر روز غیرقابل ...
اگر دادستان انفرادی تحمل کرده بود، موضع دیگری می گرفت
یک بیانیه ی یک صفحه ای منتشر می کند. خیلی هم مورد توجه جوان ها و ناراضیان قرار می گیرد. یک مدعای بزرگ را در یک صفحه انتشار می دهد. اما اگر یک پژوهشگر دینی بخواهد همین حرف را بزند روشش این است که می گوید کسانی ادعا کرده اند که قرآن کتاب قانون است. در میان آنها یک عده گفته اند یک دوازدهم قرآن آیات الاحکام است. برخی هم کمتر یا بیشتر را گفته اند. پس اول فقها و مفسرینی را ذکر می کند که در ...
عروس بی رحم پای چوبه دار
دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار در حالی پای میز محاکمه ایستادند که اولیای دم برای آنها حکم قصاص خواستند سپس شیرین به دفاع ایستاد و گفت: شوهرم ماجرای اختلاف هایمان را با پسرعمویش در میان گذاشته بود .به همین خاطرآن روز با محمود تماس گرفتم تا به خانه مان بیاید. می خواستم بدانم شوهرم چه حرف هایی درباره اختلاف های ما با هم به خانواده اش گفته است. دقایقی از آمدن ...
حسن باستانی راد و داریوش رحمانیان از کتاب خاطرات احمد زیدآبادی می گویند/ قصه مردی که تسلیم سرنوشت نشد
. مادرش برای جمع آوری هیزم به باغ پسته رفته بود و خواهرانش هم در پستوهای نمور و تاریک به قالی بافی مشغول بودند. پسرک با نخستین تقلا برای شکار دانه های توت با سر به عمق آب فرورفت. جریان آب او را به داخل کت پله کشاند. آن روز نوبت آبیاری علی نِذرعلی بود. او در همان لحظه که بچه داخل جوی آب سرازیر می شد؛ از پیچ کوچه وارد قلعه شد. او به سرعت خود را به کت پله رساند. بیلش را جلوی آب گرفت و کودک را از داخل ...
مگیر خرده که یک پا و یک عصا دارم...
همان وقتی که محمد روی تخت بیمارستان بود، همان روزهایی که هرجا می رفت با انگشت او را نشان می دادند و می گفتند این همان سرباز فدارکار است! از آن روزها، حالا یک سال و چهار ماه گذشته، وعده هایی که آن روزهای ابتدایی حادثه از قول بسیاری از مسئولان نقل شد، تنها در حد وعده باقی ماند و باختر را خیلی ها فراموش کردند. این را خودش می گوید وقتی بعد از 16 ماه با او تماس می گیریم و از حال و روز این روزهایش می پرسیم. او اما با وجود هم ...
زیباترین عکس یک شهید برای مادرش
دوره های آموزش رزمی را می گذراند. از طالقان به تهران بازگشتیم و روز بعد برای دیدارش به افسریه رفتیم و نام فامیلش را به نگهبانی که در آن مرکز دوره می دید اعلام کردیم. مصطفی را صدا کردند. از دور می دیدیم که با خجالت و نوعی ترس به سوی ما گام برمی دارد چون می دانست که حتی راضی به این مسئله هم نبودیم. مادر شهید مصطفی نظری در حال غبار روبی مزار فرزندش پرسیدیم: چرا کاری بی اجازه پدرت ...
زیباترین عکس یک شهید برای مادرش
به دیدار دایی اش رفت و از او خواسته بود که دعا کند که شهید شود. همان روز به عکاسی رفت و عکس ی را از خودش گرفت. وقتی عکس را به خانه آورد گفت: زیباترین عکس را برایتان گرفتم که تنها یادگاری باقی مانده از من برای شما باشد. پس از آن به سازمان انتقال خون رفت و خون هم اهدا کرد. من به او گفتم: اصلا صحبت شهادت را نکن که تحمل اش برایش بسیار سخت است اما تصمیم اش را گرفته بود. روز 16 فروردین به ...
دختری 20 ساله ام و با پای خودم به خانه مجردی رامین رفتم!
پدرم اصرار داشت به خاطر نسبت فامیلی و شناختی که از یکدیگر داریم با کرامت ازدواج کنم او می گفت اجازه نمی دهم با فرد دیگری به جز پسر عمه ات ازدواج کنی. این گونه بود که من از خانه فرار کردم و به مشهد آمدم. چند ساعت بعد از آن که به مشهد رسیدم با پسری به نام رامین آشنا شدم و به خانه مجردی او رفتم. انتظار داشتم او با من ازدواج کند ولی چند روز بعد فهمیدم رامین نامزد دارد. وقتی در خیابان به خاطر همین موضوع با یکدیگر مشاجره می کردیم مورد ظن ماموران قرار گرفتیم و دستگیر شدیم. حالا هم پشیمانم اما... ...
مردان خارجی قتل را گردن هم انداختند
که جسد مقتول در آن کشف شده بود، گریخته اند و از آنها خبری نیست. به این ترتیب آن دو کارگر به عنوان اولین مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه دو پسر جوان به نام های عزیز 17 ساله و نظیر 21 ساله در اردوگاه افغانستان واقع در ورامین در حالیکه قصد فرار به کابل را داشتند شناسایی و بازداشت شدند. متهمان با انتقال به پلیس آگاهی به قتل مرد میانسال با همدستی یکی از دوستانشان به نام محمد 17 ساله اعتراف ...
بیمارانی در قامت کیف پول!
پزشک می رفتم و دخترم را سقط می کردم حالا دخترم را نداشتم، اشک می ریزم و خدا را شکر می کنم که این اتفاق برای من نیفتاد، اما کسی چه می داند که تا به حال برای چند نفر این اتفاق شوم افتاده است. برای نشان دادن تصویر MRI دوباره پول گرفتند ارغوان نعیمی می گوید: متأسفانه الان پول و درآمد، جایگزین وجدان کاری و تعهد شده است. مطب متخصص مغز و اعصاب بودم برای مشکل دیسک کمر. خانمی مراجعه کرد و ...
مردی که برای وساطت وارد یک درگیری شده بود مرتکب قتل شد
. من رزمی کارم و با یک حرکت چاقویی را که در دست داشت از او گرفتم. ناگهان دو نفر دیگر به من حمله کردند. مقتول به من فحش ناموسی داد. عصبانی شدم و با چاقو به سر او زدم. بعد از قتل چه کردی؟ با همسرم به خانه آمدم. چون هیچ رد و سرنخی از من نداشتند در تمام این مدت در خانه ام بودم و حتی فکر فرار هم به سرم نزد. در تمام این مدت مثل همه آدم ها زندگی می کردم و کارم هم پیک موتوری بود. عذاب وجدان نداشتی؟ خیلی زیاد. یک لحظه آرامش نداشتم، اما ترس از اعدام و مجازات باعث شده بود که جرأت نکنم خودم را به پلیس معرفی کنم. انتهای پیام/ ...
شیشه زندگی ام ر ا شکست
جای دیگری منتقل کنم ولی با تعجب دیدم که پلیس کنار خودرو ایستاده است. بعد چه شد؟ وقتی پلیس را دیدم، خیس عرق شدم و از ترس به خود می لرزیدم. نمی دانستم چه کار کنم. پیش خود می گفتم فرار کنم، بعد می گفتم خودم را به پلیس معرفی کنم و حقیقت را بگویم ولی وقتی صحنه اعدام جلوی چشمم می آمد، بیشتر می ترسیدم و بی خیال این کار شدم. خانه مادرم رفتم و ماجرا را برای عمویم تلفنی تعریف کردم. او ...
پایان 4 سال فرار عامل قتل در شهربازی +عکس
چاقو داشت و به سمتم حمله کرد، ناراحت شدم و با هم درگیر شدیم. چاقویش افتاد و آن را برداشتم. خواستم او را بترسانم که چاقو ناخواسته به او اصابت کرد. مردجوان افزود: بعد همراه همسرم به خانه بازگشتم. چند روز از خانه بیرون نرفتم و بعد از آن به همان بوستان رفتم و پرس وجو که کردم متوجه مرگ آن جوان شدم. همسرم نمی دانست آن مرد را کشته ام. عذاب وجدان داشتم اما می ترسیدم خودم را تحویل پلیس دهم. در این سال ها ماجرای جنایت را از همسرم و بقیه خانواده پنهان کردم. این مدت در تهران بودم و کارم پیک موتوری است. متهم روانه بازداشتگاه اداره دهم پلیس آگاهی تهران شده و تحقیقات از او ادامه دارد. ...
پایان 5 سال فرار عامل جنایت پارک ارم
جوان مجروح جان باخته و پلیس در تعقیب قاتل است. این را که شنیدم خیلی اعصابم به هم ریخت. عذاب وجدان لحظه ای رهایم نمی کرد اما می ترسیدم خودم را معرفی کنم. با خود می گفتم اگر به زندان بروم قصاصم می کنند و تکلیف همسر و فرزندم چه می شود. همه اینها باعث شد که به فرار خود ادامه بدهم اما از آنجا که ماه همیشه پشت ابر نمی ماند در نهایت گیر افتادم.این متهم پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. ...
تأیید حکم قصاص تازه عروس به جرم قتل
مأموران به محل وقوع قتل و بررسی های اولیه مشخص شد پیرزن 70ساله ای به همراه نوه 29ساله اش در یک خانه به قتل رسیده اند. پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد بازپرس در محل حاضر شد و پدر مقتول که به واسطه تماس تلفنی پسرش به محل مراجعه کرده و پس از ورود به ساختمان با جسد او روبه رو شده بود، در اظهاراتش به بازپرس دادسرای جنایی تهران گفت: پسرم شب گذشته در منزل ما حضور داشت و امروز (روز حادثه ...
اعتماد بی جا دختر 15 ساله را 2 بار در دام سیاه آرش و سحر انداخت
متصاعد می شد. اوایل نسبت به این مسائل احساس خوبی داشتم اما کم کم با گذشت زمان دیگر نسبت به این وضعیت راضی نبودم و احساس کمبود شدیدی داشتم و نمی دانستم چگونه این وضعیت را برای نزدیکانم تشریح کنم چون با اخلاق تند مادرم که اصلا امکانش نبود و با پدرم نیز در مورد این مسئله خجالت می کشیدم درد و دل کنم، از این رو نهایتا تصمیم گرفتم با دوستم مهناز مشورت کنم. یک روز توی حیاط خانه موضوع ...
شرح ماجرای قتل دختر 6 ساله
. داوود پدر ندا ماجرای جانسوز قتل دخترش در روز وقوع حادثه را برای ما اینگونه روایت کرد:ندا فرزند سوم ما بود و چیزی نمانده بود تا با پایان 6 سالگی قدم در 7 سالگی بگذارد و راهی مدرسه شود.عصر آن روز وقتی به خانه رفتم مثل دیگر روز ها خسته بودم و بنابراین از ندا خواستم تا به نانوایی برود و پس از خرید نان به خانه برگردد.هیچگاه نمی دانستم که آن روز رفتن دخترم به نانوایی، دیگر هیچ بازگشتی به خانه ندارد. ندا ...
کارمندان سعید کریمیان در بزرگترین تلویزیون اینترنتی ایران مشغول کارند!
...> *از روزی که رفتی گویندگان جوان هم هدفت همین بود یعنی پیوستن به انجمن اصلی گویندگان؟ از روز اول می خواستم یک فرصتی را پیدا کنم که دیده بشوم و ببینند که ممکن است که کسی باشد که مثلا در انجمن گویندگان جوان هنر دارد و می تواند مدعی باشد. طی چهار سال خود را ثابت کردم. وقتی به مجموعه صدا و سیما آمدم چشم اندازم این بود که آن انرژی متراکم شده در وجودم را در اختیار این سیستم قرار بدهم. می ...
درس هایی که از یک سرباز وظیفه آموختم
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، امیرحسین یاسینی از رزمندگان ارتشی است که از ابتدا تا انتهای دفاع مقدس در جبهه های جنگ حضور داشت. وی که چند روز بعد از پذیرش قطعنامه 598 به اسارت دشمن درآمد، خاطرات تلخ و شیرینی از روزهای اسارت دارد که در نوع خود جالب و شنیدنی است، اما یاسینی در گفت وگو با ما ترجیح داد به خاطره سرباز شهیدی بپردازد که به قول خودش سه درس اساسی از او آموخته بود. سیدمهدی ...
اندر مصائب مهاجرت برای مسافرکشی در پایتخت
زیادی در نمی آوردم اما خب بخور و نمیر چیزی دستم رو می گرفت تا اینکه پسر عموم که راننده آژانس تو تهرانه گفت بیا اینجا برای مسافرکشی و من هم اومدم، درآمدم کمی بهتر شد اما روز بی دردسر ندارم. خانواده خودم رو که نمی بینم یک طرف ماجراست و باقی مشکلات طرف دیگه. از اون خواستم چندتا از مشکلات رو که باهاش دست و پنجه نرم می کنن مصداقی برام بگه، ادامه داد: یکی از موضوعاتی که دامن گیر خود من شد بحث ...
دستگیری عامل قتل در شهربازی ارم پس از 4 سال+عکس
کارآگاهان پس از تحقیقات گسترده، روز گذشته موفق به بازداشت قاتل در منزلش در خیابان قزوین تهران شدند و وی را دستگیر کردند. متهم این پرونده که 29 سال سن دارد، پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به قتل اعتراف کرد و در اظهاراتش مدعی شد که قصد قتل نداشته و در این مدت دچار عذاب وجدان بوده است. این متهم سرانجام با دستور قاضی مرادی؛ بازپرس امور جنایی تهران به اتهام قتل عمد بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت. ...
اخبار حوادث
بود ساعت حدود 10 شب قرص ها را داخل آب میوه ریخته و به پدرم دادند بعد از اینکه خوابید شوهرم او را سوار بر خودرو کرده و از خانه بیرون رفت. بعد از یکساعت برگشت و گفت کار را تمام کرده و برای اینکه کسی شک نکند فردای آن روز ناپدید شدن او را اعلام کردند. با توجه به اعترافات دختر مقتول همسر و داماد وی بازداشت شدند و در بازجویی ها به همدستی در قتل مرد میانسال اعتراف کردند. با توجه به اعترافات متهمان با ...
زندگی متفاوت شهید باکری به روایت همسرش+عکس
اما با اطرافیانتان با مهربانی و لطافت برخورد کنید. *از لای دو انگشتم دیدم دارد گریه می کند یکبار دیگر می خواستم عصبانی اش کنم، بعد از مدتها آمد خانه، کلا زندگی با مهدی اینگونه بود که چند روز می آمد خانه، بعد می رفت و تا چند هفته پیدایش نمی شد. تا دو سه روز اول بعد از رفتنش شارژ بودم، اما کم کم احساس دلتنگی اذیتم می کرد. معمولاً وقتی که می آمد ماشین سپاهی که دستش بود، زنجیری ...
از اینکه معلول به دنیا آمده ام، خوشحالم
معمولاً خانه نشین و گوشه گیر هستند، من از کمک دیگران بسیار هم استقبال می کنم و وقتی به کمک آدم های مهربان دور و برم به انتهای پله ها می رسم احساس موفقیت و رضایت می کنم و آنجاست که به خودم می گویم نسرین به خاطر همین نشستن روی ویلچر است که جذابی. همه اینها در حالی است که نسرین تا مقطع راهنمایی با واکر و بریس راه می رفت و از آن زمان به بعد به توصیه فیزیوتراپ ها باید روی ویلچر می نشست، اما ...
جزییات قتل در پارک ارم+ عکس
ترتیب با اعلام خبر قتل احمد، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. بررسی ها نشان داد ساعتی قبل مقتول همراه دو نفر از دوستانش در سوار شدن به اسکیت هوایی پارک ارم صف بودند که با چند پسر جوان دیگر مشاجره لفظی می کنند. یکی از دوستان مقتول گفت: عصر روز حادثه Incident Incident من و مقتول و دوست مشترکمان در حالی که ...
پسر شیشه ای پدرش را با ضربه چاقو به قتل رساند
...، برداشتم و پس از زدن چند ضربه به او با موتورسیکلت متواری شدم. وی افزود: پس از فرار به یکی از شهرهای شمالی کشور رفتم و آن جا بودم، ابتدا گمان می کردم پدرم زنده است اما پنج روز پس از حادثه متوجه مرگ پدرم شدم، در نهایت مدتی قبل خسته و دچار عذاب وجدان شدم و برای ترک اعتیاد به یک کمپ در حوالی جاجرود رفتم، در آن جا با خانواده تماس گرفتم و گفتم کجا هستم. متهم پس از این اظهارات با دستور سجاد منافی آذر بازپرس ویژه قتل پایتخت بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت. ...
تشنه آب
بودند و دیوار و سقف خانه ها خراب شده بود. هفت روز از طوفان روز پنجشنبه گذشته است و تا به حال جز بخشدار و رئیس اداره برق منطقه پای هیچ مسئولی به روستا باز نشده تا برآورد خسارت کنند، طوفان شدیدی که بیش از 75 پایه برق را در روستاهای اطراف اهواز شکست و 50 پایه دکل متعلق به همین 13 روستای زرگان معمر بود. 20 میلیارد به مزرعه پرورش اسب خسارت وارد شد و بیشتر از آن به مرغداری پسر عمویم. وقت ...
طعم زندگی در شام یکشنبه شب
ایران آنلاین /سال 2007، چاد هوستر رستوران کوچکی در دالاس خریداری کرد و به آرزویش رسید. او همیشه می خواست سرآشپز شود و رستورانی برای خودش داشته باشد. او با یادآوری آن روز به خبرنگار سی ان ان می گوید: از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. من موفق شده بودم به هدفم دست پیدا کنم. در نخستین سال کار در رستورانش، هوستر موفق به گسترش کسب و کارش شد و توسط مجله آشپزی محلی به عنوان سرآشپز آینده ...
من بیماری اعتیاد دارم
خورد انگار اشک آفریده می شد. اینجا فقط باید سکوت کنی و تماشاگر باشی.سالن شلوغ می شود. دیگر جای سوزن انداختن نیست. جوان های رها آخر سالن سرپا می ایستند با چه شوقی تا ببینند جشن تولد دوستانشان را. مراسم با صوت قرآن یکی از رها شدگان آغاز می شود. بعد از آن دست ها بر روی سینه می نشیند و همه با هم می خوانند. سر زد از افق مهر خاوران/ فروغ دیده حق باوران/ بهمن فر ایمان ماست. مجری خوش قامتی می ایستد سمت راست ...
یک میلیارد تومان برای رهایی از قصاص
از حد عصبانی شدم و این باعث شد او را کتک بزنم، هیچ وقت خودم را نمی بخشم...... و تا آخر عمرم عذاب وجدان خواهم داشت.... هیچ وقت فکر می کردی از قصاص نجات پیدا کنی؟ خیر چون من خودم را برای مرگ آماده کرده بودم و خودم را مستحق اعدام می دانم 9 سال و 10 ماه است که بازداشت هستم و هر روز در زندان مرگ را تجربه کرده ام. قضات پس از پایان اظهارات متهم وارد شور شده و با توجه به اینکه متهم نزدیک به 10 سال در زندان بوده است از نظر جنبه عمومی وی را به یک ماه حبس محکوم کردند و بدین ترتیب این متهم بزودی از زندان آزاد می شود. ...