سایر منابع:
سایر خبرها
ملاقلی پور: درباره حذف قندون جهیزیه از جشنواره فجر ساکت نمی نشینم
و محدود به زمان خاصی نمی شود. مقوله رابطه بین مستاجر و صاحبخانه مختص زمان خاصی نیست. به نظر من اگر فیلم قندون جهیزیه ده سال پیش هم ساخته می شد با مردم ارتباط برقرار می کرد و اگر ده سال بعد هم این فیلم ساخته شود باز با مردم ارتباط برقرار می کند! *ادامه ماجرای شما چه شد؟ در محله قیمت خانه ها را پرسیدم و دیدم حق با صاحبخانه است لذا باید خانه را عوض می کردیم. .درآمد چندانی هم ...
معمای گم شدن دو دختربچه در انزلی
...؛ با این حال به او اعلام شده که پرونده دخترش نه با عنوان ربوده شدن بلکه با عنوان مفقودی در اداره آگاهی این شهرستان در حال رسیدگی است. ماجرای گم شدن دنیا سه و نیم ساله از آنجا در میان سایر اخبار حوادث در بندر انزلی پررنگ شده که خردادماه سال گذشته نیز دختربچه 8 ساله ای به نام مائده کبرایی در راه بازگشت از مدرسه به خانه گم شد و با گذشت یک سال و دو ماه از این ماجرا هنوز از سرنوشت او خبری ...
شهرام شکوهی؛ از سکته قلبی تا جراحی قلب
خدا را شکر او از آن روزها فاصله گرفته و حال و احوال خوبی دارد. با این حال، در این مطلب با او از همان روزها حرف زده ایم و تجربه های جدیدی که در حوزه فعالیتش به دست آورده و همین طور آلبوم تازه ای که به بازار داده و فعالیت های تازه تری که در حوزه پوست، مو و زیبایی داشته است. شما 2 سال پیش جراحی قلب کردید. ماجرا از کجا شروع شد ؟ خرداد سال 92 بود که یک شب احساس درد شدیدی در قفسه ...
چرا به امام هشتم قبله هفتم می گویند؟
زمامداری هارون. 1- پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین بود. 2- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود. چرا به امام هشتم قبله هفتم می گویند؟ مدرس خاتون آبادی اصفهانی مؤلف کتاب جنات الخلود (تألیف شده در سال 1125 هجری) که از علمای برجسته عصر صفوی به شمار می رود، در این باره می نویسد: حضرت علی بن موسی الرضا(ع) را بدین ...
نقشه شوم زن و مرد شیاد برای دختر 15 ساله
روز در شبکه اجتماعی تانگو با هستی آشنا شدم و بعد از چند روز حرف زدن به من ابراز علاقه کرد. ابتدا موضوع را زیاد جدی نگرفتم، اما او هر روز پیام می داد و قصد داشت مرا ببیند تا این که فهمیدم از خانواده پولداری است و وضع مالی شان خوب است. فشار روی من زیاد بود. به همین خاطر موضوع را به سمیه گفتم و قرار شد با نقشه او، دختر نوجوان را از خانه فراری دهیم و به خانه سمیه بیاوریم و پس از سرقت پول ...
گفتم محمد! عزیزم شهادتت مبارک
بود که پدرش شهید شد. خدا کسی را نصیبم کرد که از همه نظر عالی بود؛ خیلی باایمان و صبور و مهربان بود؛ از ابتدای ازدواجمان مدام از عشق به شهادتش حرف می زد. تمام عکس هایی که در خانه بود زیرش امضا می زد و می نوشت شهید محمد غلام ن ژاد (محمد منتظر قائم). آن زمان فکر می کردم جنگ که نیست تا او شهید شود، ولی الان فهمیدم که هنوز در شهادت باز است. بعد از عقد با شهید محمد منتظر قائم خواب دیدم یک قطار با سرعت ...
برای بلوغ دخترتان آماده هستید؟
...> برخی دیگر فوری سرشان را زیر برف فرو می برند، خودشان را به نشنیدن، ندیدن و ندانستن می زنند. اتفاقاتی که درست دارد جلوی چشم شان می افتد را انکار می کنند یا می گذارند که فرزندشان خودش این مرحله را طی کند، استدلال هم می آورند که مگر کسی در مورد این چیزها با ما حرف زد؟! خودمان فهمیدیم و خودمان با آن کنار آمدیم. هستند والدینی هم که شورش را درمی آورند. روی همه چیز حساس می شوند، همه چیز را به بلوغ نسبت می ...
شهید گمنامی که با رؤیای دخترش شناسایی شد
.... وقتی که از شناسایی شهید حسینی از طریق خوابی که دخترش دیده بود آگاه شدیم، مقدمات تماس با سمیه سادات حسینی دختر شهید را فراهم آوردیم تا از نزدیک با کرامات یک شهید آشنا شویم. در این گفت و گو مهدی دررودی داماد شهید یاری رسان ما شد. خانم حسینی وقتی پدرتان شهید شدند شما چند سال داشتید؟ پدرم 22 اسفند ماه 1363 طی عملیات بدر و در منطقه هورالعظیم به شهادت رسیدند. آن زمان من ...
مصیبت عظمی یا خوشحالی عظیم؟!/ شهردار نمونه ای که آسمانی شد
های سازنده اش در جهاد سازندگی در سال 61 به عنوان شهردار کازرون انتخاب شد، شهرداری که در زمان خودش در سطح استان فارس نمونه بود و هنوز خاطرات ماندگارش در ذهن مردم کازرون باقی مانده است. رفتارش با تهی دستان و ضعفای شهر چنان با تواضع و فروتنی بود که کسی در مقابل ایشان احساس رئیس و ارباب رجویی نمی کرد. با اینکه در کازرون مسئولیت سنگینی داشت، اما وقتی جنگ شروع شد، یک پایش جبهه بود، یک پایش ...
لاله صبوری در یک نگاه
.... این روحیه ایشان باعث شده که من بتوانم بین زندگی شخصی و کاری ام بالانس ایجاد کنم. باور نمی کنند پسرم 25 ساله است بسیاری از افراد وقتی متوجه می شوند که من یک پسر 25 ساله دارم که مهندس است و دخترم هم 22 ساله است و سر کار می رود تعجب می کنند. بهاره رهنما مدتی قبل به من گفت به مردم و همکارها حق بده که از موقعیت کنونی تو تعجب کنند. رابطه بهداد و هلیا با عضو جدید خانواده ...
اظهارات مردی که دختر و همسرش را کشت!
نکشد اما همسرم گفت اگر من مخالفت کنم فرید و دخترمان از خانه فرار می کنند. وقتی این حرف را زد کینه همسرم را به دل گرفتم و تصمیم به جدایی گرفتم. روز حادثه وقتی وارد خانه شدم دیدم که دخترم در حال گریه است و مادرش بالای سرش ایستاده. نمی دانستم چه کار کنم. داشتم دیوانه می شدم. عصبانیتم فروکش نمی کرد. وقتی مشاجره مان بالا گرفت، به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و به آنها ضربه زدم که فوت شدند ...
گپی با جلال مقامی از دیدنیها تا سکته مغزی
فرق داشت. آن زمان تهران پر از باغ و گل بود و چشمه های آب هم در آن زیاد بود، ولی الان دیگر از این چیزها خبری نیست و آپارتمان های آسمانخراش همه شهر را گرفته اند و جایی برای تفریح و سرگرمی و نفس کشیدن نگذاشته اند. در زمان ما شاید آسایش مردم کمتر بود ولی آرامش مردم بیشتر بود. ما واقعا با همه کمبودهایی که بود، راحتی زندگی می کردیم و پرتوقع نبودیم. من همین الان هم متوقع نیستم چون گذشته خوبی ...
ازدواج موفق و پایدار از دیدگاه اسلام
...، بلکه در کانون خانواده تعقیب می نماید. در این جا نکته ای اجتماعی قابل ذکر است که اگر اسلام به محبت بر ایتام اهتمام دارد و مسلمانان را به آن ترغیب می نماید، هرگز آن را جز از طریق خانواده نمی طلبد. هر مسلمانی از نظر اخلاقی، موظف است یتیمی را در خانه و خانواده خود تربیت کند و در خانواده به او محبت نماید، نه آن که در خیابان با مشاهده یک یتیم دست ترحم بر سر وی بکشد. بی تردید، این شکل یتیم ...
چرا در اختیار همسرم محافظ و سلاح نگذاشتند؟
...، ولی به من چیزی نگفتند. بعد از دوسه روز، عکس آقای ل اجوردی را آوردند و از من پرسیدند حاضری همسر ایشان بشوی؟ نگاهی به عکس کردم و نتوانستم جواب بدهم. پدرم گفتند دخترم کوچک است و صدمه می خورد و خلاصه مخالفت کردند. یکی دو هفته از این موضوع گذشت و یک روز صبح پدرم از خواب بیدار شدند و به مادرم گفتند، من فکر می کنم در این ماجرا اشتباه کرده ام. دیشب خواب دیدم که در حسینیه ارشاد جمعیتی از علما هستند و ...
وقتی زیر سر مردان بلند می شود
و رفتارشان طوری بود که حس می کردم با حضورم خرج اضافه ای روی دست آنها گذاشته ام. همسر دومم قبل از من یک بار ازدواج و متارکه کرده بود. روز خواستگاری همه اینها را به من گفت و من هم شرایط را قبول کردم. بعد از ازدواج از همان اول با من سرد بود و هرچه به او محبت می کردم، انگار سنگ بود و نمی فهمید. یک سال همین طور گذشت و مدتی بود که یک شب در میان به خانه می آمد و رفتارش عوض شده بود. خوش برخورد و مهربان ...
شهید گمنامی که هویتش را در خواب به دخترش نشان داد+عکس
این بار مطمئن تر شدم و به همسرم گفتم من مطمئنم که این شهید پدرم هست. آخرین باری که رفت، به دلم الهام شده بود که بر نمی گردد همسر شهید سید علی اکبر حسینی می گوید: بعد از خواب دخترم حال و هوای عجیبی به همه ما دست داد تا جایی که هر روز منتظر خوش خبری بودیم و امروز آرزوی دیرینه من و فرزندانم برآورده شد. وی می افزاید: در تمام این سال ها در تنهایی هایم به یاد علی اکبر و ...