. همین پوشش را حفظ کنید که بسیار مهم است. در آن لحظه ای که این جملات را می فرمودند، حس کردم که مسئولیت و کوله بارم سنگین تر و وظیفه ام مهم تر شده است و دیگر فقط نمی توانم به خودم فکر کنم. به آقا گفتیم که با توجه به برخی مشکلات و هجمه ها، حفظ حجاب، کار راحتی نیست و ایشان گفتند که استقامت مهم است و همین استقامت ارزشمند است. ایستادگی کنید و همانطور که ما استقامت می کنیم شما هم ...
یکمین بار می گویم که مگر آقایان دیگر رفته بودند گل بچینند؟ در زندگی ام ذلت را تحمل نکرده ام، 21 ساله بودم وقتی تیمسار خسروانی به بچه ها گفت شما ننگ هستید انتظار داشتم یکی جواب بدهد اما نه ... هیچ کس جواب نداد، من هم جواب دادم. آقا، یعنی چه؟ من در این بازی دستم برای تیم شکسته، روزی که قهرمان تهران و جام اتحاد شدیم هم باعث ننگ بودیم؟ اگر آن روز شما رییس افتخارات ما بودید، امروز هم وقتی مایه ننگ باشگاه ...
رشته رزمی MMA پس از اتفاقاتی که رخ داد و از کشتی خارج شدم، نزدیکترین رشته ای که می توانستم در آن از کشتی هم استفاده کنم و دنیایی بزرگتر از کشتی داشت و هم حرفه ای بود، رشته رزمی MMA بود. من از قبل با این رشته آشنا بودم. کشتی گیرانی معروفی هم به این رشته رفته بودند که اتفاقا موفق هم بودند و من هم تصمیم گرفتم که فعالیت ورزشی خودم را در این رشته ادامه دهم. شما وقتی یک حرفه ای را ...
. در مربیگری موفق تر بودید یا در شغل دامداری؟ در هر دو شغل موفق بودم. در کار مربیگری با برق شیراز که کمترین بودجه و امکانات را داشت قهرمان جام حذفی ایران شدم و این تیم تا قبل از نابودی کامل هرگز به چنین جایگاهی برنگشت. با تیم فجر سپاسی هم یک بار قهرمان جام حذفی و 2 بار نایب قهرمان لیگ برتر شدم. در حرفه دامداری هم به نظم و انضباط خیلی اهمیت می دادم و یک دامداری بزرگ با رعایت ...
انسان بودم ولی عجیب آن که تا قبل از قدم گذاشتن در آن دادگاه متشنج، تا این حد با تأثر و ترسم از کاری که انجام داده بودم مواجه نشده بودم. گرچه در یک هواپیما بمب گذاری کرده بودم، نه انفجار را دیده بودم و نه محل سقوط هواپیما را و تا آن لحظه این حس عجیب را داشتم که از هر گونه جرمی مبرّایم؛ انگار اصلاً جرمی اتفاق نیفتاده یا تقصیر من نبوده است ولی وقتی آن جا مجبور شدم با خانواده های داغدار قربانیان روبه ...
داشتم زود و سریع خودم را به محل قرار رساندم. همه ایستاده بودند به نماز. نمی دانستم رکعت چندم است. از آخرین صف خانم ها دو سه تا صف رفتم جلو. جمعیت نشسته بود به تشهد خواندن. من ایستاده. نگاه می کردم. به صف اول. به آقا که با طمأنینه تشهد می خواندند. دلم می خواست زمان همان جا می ایستاد. منتظر بودم ببینم بعد از خواندن تشهد بلند می شوند یا نه. مکبر سمع الله نگفت. آقا سلام نماز را هم شروع کردند. خودم را ...
. مأمور ویژه خیلی محرم هم نبوده است زیرا در بسیاری از اسناد فقط سخن محرمانه یا جلسه محرمانه آقا را بدون اطلاع از جزئیات گزارش کرده است و گاهی حتی از پشت درِ اتاق استماع می کرده است مانند: روز چهارشنبه اول صبح ساعت 7، حسین مکی به اتفاق دو نفر به منزل آیت الله آمدند و قریب نیم ساعت صحبت کردند. کاشانی گفت: آقای مکی کار از کار گذشته حال بایستی از راهش داخل شد و به هو و جنجال پیش ...
سختی ها و مشکلاتی که داشت با فتح خرمشهر قهرمان تمام شد اما من هنوز نتوانسته بودم درست سر کلاس بروم. اواخر مرداد 61 گردان نور برای مأموریتی پدافندی در منطقه طلائیه آماده می شد. آقای معینیان فرمانده گردان بود و من مسئول مخابرات. در اواخر این ماموریت از ناحیه بینی و چشم مجروح شدم. با گردان کربلا عازم منطقه عملیاتی محرم شدم. هنوز مأموریت محرم و تپه های 175 تمام نشده بود که آماده ...
هواداران وعده اش داده بودم. قهرمان پاورلیفتینگ جهان با بیان اینکه در زمان بازیگری ملامت ها و سختی های زیادی را متحمل شده است، تصریح کرد: من که 20 سال در رشته پاور لیفتینگ حضور داشتم الان سخت است باور کنم این رشته را کنار گذاشته ام؛ من خودم عاشق رشته ام بودم. وی با ارائه آمار سابقه ورزشی خود، افزود: در این سال ها که ورزش می کردم بارها به مسابقات بین المللی ، آسیایی و جهانی ...
، یکی از دوستانم که کنارم نشسته بود فریاد زد که من افتادم! من هم خیلی هول شدم و ناخودآگاه دستم را دراز کردم که ایشان را بگیرم ولی خودم افتادم و با سر کشیده شدم روی زمین. چه بلایی سرتان آمد؟ ضربه مغزی شدم و یک سال درگیرش بودم و در نهایت هم به تنهایی و فقط باکمک خانواده ام این مشکل را پشت سر گذاشتم. یعنی هیچ کس از فدراسیون تا همکاران تان پیگیر درمان و هزینه های شما نشدند؟ به هیچ ...
آمستردام رفتم. در آن جا پول به یک نفر دادم تا کارهایم را پیگیری کند و در واقع وکیلم شود. خودم هم به ایران برگشتم، اما آن وکیل هم پولم را بالا کشید و دوباره سرم کلاه رفت. بعد از آن از دختران کلاهبرداری کردی؟ بعد از این کلاهبرداری بود که تصمیم گرفتم از راه نادرست پول دربیاورم. به سراغ دختران دم بخت رفتم و دست به کلاهبرداری از آنها زدم. با چه شگردی از دخترها پول می گرفتی؟ با آنها در ...
کرد . دوباره در صدر اخبار قرار گرفته ای ! (می خندد) ای آقا! مگر چه کار کرده ام؟ مگر حرف های خادم درباره خودت را نشنیده ای که گفته رجال سیاسی کشور باید از میثم نصیری یاد بگیرند ... چرا شنیده ام. من واقعا نمی خواستم از پول بیت المال برایم هزینه شود که بروم مانند المپیک، یک دور کشتی بگیرم و ببازم و برگردم . درباره اینکه خادم تو را مثال زده، چه نظری ...
خانه
