سایر منابع:
سایر خبرها
زنی رقیب عشقی خود را سالها بعد از ازدواجش کشت
را می شناخت. این مرد در ادامه گفت: چند روز قبل از حادثه من به یک سفر کاری رفتم. ستاره همراهم نبود. به او گفتم همکارانم متوجه می شوند بنابراین نمی توانم تو را با خودم ببرم. من و ستاره با هم بحث کرده بودیم و رابطه مان داشت کم رنگ می شد. داشتم به این فکر می کردم که به جای جدایی از نیلوفر، از ستاره جدا شوم که به من خبر دادند همسرم کشته شده است . با فاش شدن رابطه ستاره و فرید این زن ...
کفاشیان: پسرم بنز دارد نه مازراتی!/ تاج کارگزار باند اصفهانی هاست!
بود و ملاقات های مختلف و خوبی صورت گرفت. شب رفتم برنامه دیدم اصلا بحث چیز دیگری است و در این فضای خوب بحث ابهامات مالی را مطرح می کنند. به نظرم بهتر بود می ماندید و پاسخ سوالات را می دادید من هم انسان هستم و همیشه هم نمی توانم بخندم. و جایی که از نحوه برخورد و سوالات ناراحت شوم نمی مانم. با خودم گفتم اگر بمانم و در آن شرایط به سوالات پاسخ دهم ممکن است حرف هایی بزنم که در شآن ...
اعظمیان:فیلم من زندگی عاشقانه منوچهر مدق است
برای شما چه بود؟ شروع فعالیت من از اوایل دهه 70 در انجمن سینمای جوان اصفهان بود اما در این سال ها به دلایلی نتوانستم به راحتی کار کنم. از دوران دانشجویی چند فیلمنامه نوشتم و به دوستان داده بودم که خیلی خوش شان آمده بود. از اولین کارها تا به حال هم اصرار به ساخت آثاری در زمینه دفاع مقدس داشته اید. بله! در همان دورانی که مشغول تحصیل در دانشکده سینما تئاتر بودم، چند فیلمنامه ام ...
رضاییان: بازیکنی که روی او خطا شده نباید ضربه پنالتی بزند!
با وجود آنکه چند روز از بازی با سایپا گذشته ولی کماکان بحث بر سر پنالتی مشکوک سایپا و توپی که به تو اصابت کرد، ادامه دارد. چه فایده؟! مگر این بحث ها برای پرسپولیس امتیاز می شود؟ یک تصمیم اشتباه، تیمی بزرگ را وارد بحران می کند و آن وقت تمام دنیا هم بگویند پنالتی نبوده است، چه فرقی می کند؟ راهکار چیست؟ من که واقعاً نمی دانم چه بگویم؟ آن از بازی با ذوب آهن اصفهان که توپ به سینه محسن بنگر خورد و داور به اشتباه عل ...
بیرون زمین زلزله هستیم داخل زمین پس لرزه
.... ایگور که خودش هم دروازه بان حرفه ای بوده، می گوید: من چون قد کوتاهی داشتم، سقف پیشرفتم زیاد بلند نبود. مثلاً تیم های مطرح اروپا هرگز دنبال دروازه بان کوتاه قد نمی روند. من به آن سطحی که ممکن بود، رسیدم و بعد از پایان دوران فوتبالم، وارد مربیگری شدم. پانادیچ که اولین مربی اش فخرالدین داود بگوویچ، مربی دروازه بانی تیم ملی ایران در سال های 2001 تا 2006 میلادی بود، از فخرالدین به ...
نکونام:چون سوت و کارت دست داور است، باید با بازیکنان بد حرف بزند؟
) عذر خواستم و گفتم رضا بیشتر از من به این پنالتی نیاز داشت. نوروزی هم بعد از گل سریعاً از من تشکر کرد. خدا را شکر توپش گل شد. امیدوارم این پنالتی به او روحیه داده باشد. بعد از بازی دو طرف به داور اعتراض داشتند؛ او چطور قضاوت کرده است؟ شما که می دانید من کلاً درباره داوری حرف نمی زنم. در این بازی هم یکی، دو صحنه بیشتر نبود ولی من حرفم چیز دیگری است. بحث من روی اخلاق و رفتار داور ...
بازی ستاره ها، موج مثبتی را از ایران به دنیا فرستاد
تماشاگران ایرانی حرف می زند و انرژی ویژه ای که از آنها گرفته است. آقای سالگادو چند هفته از سفر به ایران گذشته. اگر بخواهید درباره این سفر یک جمله بگویید، چه خواهید گفت؟ خب وقتی وارد زمین شدم، هیجان بازی در لیگ قهرمانان اروپا را داشتم چون واقعاً تماشاگران ایرانی بازی را جذاب کرده بودند. کدام رفتار طرفداران برای شما جالب بود؟ اینکه تماشاچیان چقدر حرفه ای هستند ...
هاشمی درست می گوید؛ مصباح از سال 42 از مبارزه کنار کشید / هاشمی را روی صندلی آتش سوزاندند اما نه اقرار ...
سازمان شما کجا بودید؟ فراری بودم. از زندان که بیرون آمدم، فراری شدم. چند بار دستگیر شدید؟ یک بار. چه سالی؟ سال 50 وقتی سازمان لو رفت، من به خانه بهرام بازرگانی رفتم و دستگیر شدم. محکومیتم شش ماه بود. بعد از آزادی فراری شدم. سازمان تا سال 50 و 51 تا وقتی که رضا رضایی بود قوتی داشت. وقتی رضا رضایی شهید شد، تقی شهرام بالا آمد. وقتی تغییر ایدئولوژی ...
صالحی: دیگر چه باید می کردیم؟
پابرجا می ماند. اگر تحقیر این است که اب سنگین را ادامه می دهیم، اگر اینها تحقیر است، خب من دیگر چه بگویم، دیگر نمی دانم چه کار باید می کردیم. البته ما دوست داشتیم هرچه الان داریم را داشته باشیم و چیزی نیز اضافه می گرفتیم، مثلا، اراک مثل سابق باشد و اراک جدید هم بسازیم و نطنز دیگر هم بسازیم، همچنین تحریم ها را برطرف کنند، عذرخواهی هم کنند و دست ما را هم ببوسند؛ این که خیلی عالی بود، ای کاش ...
معین فر را نزدم، هویدا را نکشتم، اعدام نکردم
. من پشت تیربرق قایم شدم. سه ، چهار دقیقه با آجر صحبت کرد، بعد آجر را بوسید. من نتوانستم خود را کنترل کنم و پرسیدم داشتی با آجر حرف می زدی؟ مگر آجر هم شعور دارد؟ گفت برای تو نه. گفتم مگر آجر احساس دارد؟ گفت برای تو نه. این خانه معشوق من است. بعدها هم با آن دختر ازدواج کردند. اسلحه برای شما این حکم را داشت؟ بله، برای من این ابزار دفاع از هویت ملی یک ملت بود. نه خودم، من خودم ...
مدیرعامل مرکز گسترش از آسیفای ایران لوح تقدیر گرفت
خرسندی و از برگزارکنندگان قدردانی کردند. سعید توکلیان با حرفه ای خواندن تیم برگزاری همایش در سخنان کوتاهی بیان کرد: به نظرم این تیم حرفه ای قبل از برگزاری همایش تمرین هایش را انجام داده بود. بعد از سال ها به انیمیشن نگاه تخصصی و حرفه ای شد و این کار را هر کسی نمی توانست انجام دهد. خوشحالم از اینکه خیلی از دوستان انیماتور که زمانی در لانگ شات با هم قرار نمی گرفتند، سه روز در کنار هم حضور ...
من رحیمه 13 سالگی ازدواج کردم
، نشسته، سلام و علیکی می کند و تعارف به نشستن. به گزارش اعتماد، رحیمه یکی از صدها دختری است که در سنی نامربوط به عقد درآمده، به عقد مردی که نه او را می شناخت و نه علاقه ای به زندگی با او داشت. 19 سالش است به اعتبار حرف خودش و بی اعتبار شناسنامه ای که وجود ندارد. بیشتر از 16 سال نباید داشته باشد. دوسال پیش، به زور مادر و پدرش ازدواج کرده، آنهم نه به خاطر کم کردن یک نان خور از سر سفره ...
آشنایی با زندانیان سیاسی در آمریکا
شبانه روز در سلول را با روی کاغذ آوردن برنامه های آینده اش و ایده های درخشان دربارۀ اقتصاد سیاسی سپری می کرد. نام جورج جکسون، با به تحریر درآوردن کتابی با عنوان "خون در چشم من" (Blood in My Eye ) در سراسر دنیا پیچید. جورج در کتابش نوشت: "لحظه ای از تعصب دست بردار، بیا دور هم جمع شویم و موقعیت خود را درک کنیم. بفهمیم که فاشیسم همچنان اینجا هست. بیا بفهمیم که مردم می میرند در ...
دارایی 5 میلیارد تومانی رئیس فدراسیون فوتبال/ ماهی 8 میلیون تومان حقوق می گیرم!/ گودرزی گفت تاج را ...
...> رشیدپور:ماشین پسرتون چیه؟ کفاشیان: بنز است. مثلا اینطوری شده بود. البته به شما بگویم پسر من هیچ پولی ندارد ها.فقط ماشینش بنز است. ماشین را هم من برایش با مجوز گرفتم. تنها چیزی که در فوتبال به ما دادند، تیم که رفت جام جهانی به همه مجوز ماشین دادند.فکر کردند به من نمی دهند. پسرم گفت اگر دادند می دهی به من؟ من هم گفتم می دهم به تو. بعد مجوز را دادند و من گفتم بیا این هم مال تو. به همه دادند. به ...
پشت پرده مرکز آفرینش چه خبر است
بازنشستگی و پنج فرزند دانشجو نمی چرخید. سال 89 با حقوق 500هزار تومان بازنشسته شدم و این حقوق، امروز شده یک میلیون تومان. باید سر 57 سالگی دوباره دنبال کار می رفتم. یکی از دوستانم که خودش هم کارمند بهزیستی است این مرکز را به من معرفی کرد. من چند روز می رفتم که آنجا مشغول به کار شوم. می رفتم که ببینم اگر شرایط مرکز برایم مناسب بود ماندگار شوم. در همان چند روز هم غیر از رفتار خوب مسوولان با مددجویان چیزی ...
مادر شهید افغانستانی مدافع حرم: علی اکبرِ پدرش شد
خندد گفت اجازه شهادتم را از آقا امام رضا(ع) گرفتم . گفتم مادر اگر شما بروی من تنها هستم و دیگر کسی نیست مرا به اینجا بیاورد با لبخند به من گفت خدا هست . با خواهرهایش خیلی مهربان بود با خواهرهایش خیلی مهربان بود از کودکی آن ها را بیرون می برد، مدرسه می برد و می آورد. 13 سال تمام است که در این شهر هستیم زهرا و فاطمه را همه می شناسند و همه دیده اند مهدی همیشه کنارشان بوده است ...
نوار مغز سرم را من نخواندم
پول بگذار. حکمتش چیست؟ اگر مستمندی دستش را دراز کرد به او کمک کنی . چند سال پیش مداحی عجیب و سخیفی با عنوان "نوار مغز سرم " بین مردم دست به دست می شد و همان ایام هم به شما منتسب شد. شما هم فورا انتساب این مداحی به خودتان را تکذیب کردید. چه شد که این کار به شما نسبت داده شد؟ واقع مطلب را نمی دانم.شاید حسادت! حسادت چه کسی؟ نمی دانم . من فکر می کنم آن هایی ...
خاطره یک خادم امام رضا از قهر و آشتی یک زوج جوان!
قهروآشتی یکی از نزدیکان تلفنی گفت: همسرم باهام قهره. چیکارکنم آشتی کنیم؟ گفتم هیچکار بسپرش دست من. نپرسیدم چراقهره. باخودم گفتم چرایش به خودشان مربوطه. تلفن طرف که قطع شد به سراغ همسرش رفتم که در مغازه درحال پاسخ ارباب رجوع بود. چند جفت جوراب وخرت وپرت دیگر نیاز داشتم همه رابرایم آورد. درحال چیدن در نایلون بود که وقت را غنیمت شمردم . گفتم محمد آقا مگه آدم با خودش قهر می کنه ...
دختر شینا قصه مردانگی زنان جنگ است
نباید دست دست کنم. او به من اطمینان کرده بود و ریز و درشت زندگی اش را در اختیار من قرار داده بود، نباید این اطمینان بی سرانجام می ماند. من با اینکه به شدت بعد از فوت ایشان مریض شدم و ناراحت بودم، اما کار را شروع کردم. آغاز کار دشوار بود. وقتی قلم را به دست می گرفتم، حالم بد می شد. پنج ماه از شروع کار گذشت. با خودم گفتم که روایت این خاطرات پس از 27 سال، حتماً حکمتی دارد. من به خدا توکل ...
جیرانی: من و افخمی وسط ایستاده ایم؛ از برچسب و قضاوت نمی ترسیم
هیچ کس نمی پذیرفت که تو جزء هیچ کدام نیستی. ما از روز اول در برنامه هفت گفتیم که ما سیاسی نیستیم و قرار است که در وسط قرار بگیریم و تریبون همه سینمای ایران هستیم.اما دقت کنید به اینکه کارمان را کی شروع کردیم. در سال 89 در اوج درگیرها، اختلافات و دعواهای بعد از ماجرای سال 88 برنامه را شروع کردیم. اوج همه دعواها و درگیریهای و جدا شدن ها فضا مثل الان نبود که همه با هم دیگر دوست شدند و نزدیک ...
روایتی از آخرین دیدار پدر شهید جهان آرا با رهبر فرزانه انقلاب
گرفتار روزمرگی های همیشگی تمام ناشدنی بودم اما همه آن روز سخت را با عشق به آنچه قرار بود اتفاق بیفتد، گذراندم. عصر با عجله دنبال پدربزرگ رفتیم. سال هاست که پدربزرگ در آن محله قدیمی خالی از تجمل زندگی می کند و سال هاست دریافته ام که پدربزرگ برای مردم زندگی می کند و برای آنها نفس می کشد، می گفت: "بیمارستان نمی روم؛ اگر بروم باید چند روزی آنجا بستری شوم، آن وقت چه کسی کار مردم را انجام دهد ...
شعر برای شهریار نوعی سحر حلال بود
نظم و یک جلد به نثر ترجمه کند و درحال حاضر در انتظار آماده شدن مقدمات برای چاپ این اثر یازده جلدی است. همزمان با روز شعر و ادب فارسی گفتگوی مهر با این محقق را درباره محمد حسین بهجت تبریزی(شهریار) می خوانیم: جناب فاضلی در نگاه تفسیری شما منش شهریار در شعر را چگونه می دانید؟ به باور من در عصر حاضر که بازار شعر بسیار آشفته است و در مجالس مختلف می بینیم که آثاری به اسم شعر ارائه می ...
بانویی که در 38 سالگی حافظ کل قرآن شد
و آموخته های خود را به دیگران منتقل کنم تا سایر افراد نیز با بصیرت افزایی توفیق عمل به کلام خداوند را کسب کنند. کلاس های تدریس قرآن را توسعه دادم شما کلاس تدریس قرآن هم دارید؟ حدود 4 سال پیش کلاس تدریس قرآن داشتم؛ اول در مؤسسه فجر بعد سازمان تبلیغات اسلامی خمین. پس از آن کلاس ها را توسعه دادم به طوری که در کنار آن به تدریس قرآن در دارالقرآن آموزش و پرورش و سایر ...
گفتگو با شهرام قائدی بعد از کاهش وزن (عکس)
این نقطه از جایی که آمدم که بعد از 25 سال، سالن سینما ندارد، سالن تئاتر ندارد، هیچ گونه امکانات فرهنگی ندارد، واقعا یک معجزه بود. گاهی که به این مسائل فکر می کنم، هم حال می کنم هم تنم به لرزه می افتد. فرار از مخمصه با حرف مادر شهرام: مادر من یک مادر پیر فوق العاده مهربان است که گاهی صحبت هایی می کند که من به خنده می افتم و می گویم الهی دورت بگردم چرا آنقدر از جهان بی خبری ...
کامبیز درمبخش: می خواستم با دوربینم نقاشی کنم
هنوز در ایران به عنوان یک هنر شناخته نمی شود. مردم بیشتر طرف نقاشی و تابلوهای هنری می روند، در حالی که یک عکس می تواند یک اثر هنری خیلی خوب باشد. او افزود: عید سال گذشته یک دوربین کوچک دیجیتال گرفتم و بخش زیادی از این عکس ها سه ماه بعد از خرید این دوربین گرفته شد. حاصل،250 عکس است که چند نمونه از آن ها در اینجا به نمایش گذاشته است. آنچه که برای من در این عکس ها مهم است، خلاقیت آن هاست. فقط ...
رئیس خانه مداحان: حدادیان و ارضی با ما مشورت نمی کنند
نداده گذشت. او از مداحی هایش برای شخصیت های مختلف سیاسی از آیت الله مهدوی کنی گرفته تا میرحسین موسوی و محتشمی پورگفت. از اینکه مداح مراسم ختم مادر احمدی نژاد نیز بوده است. طاهری از گفت و گویش با "محمود کریمی" بعد از تیراندازی معروف حرف زد و گفت که تیراندازی کار کریمی نبوده و نوجوان همراه او دست به اسلحه شده است. رییس خانه مداحان البته دل پری هم از مداحان جوان با سبک های جدید مداحی داشت. از کسانی که ...
از خودم کلاهبرداری شده بود
پشیمان شدم و یک بار هم بعد از کلاهبرداری پیش یکی از مغازه داران رفتم و پولش را پس دادم. او هم گفت از من شکایتی ندارد. آیا سابقه داری؟ بله، در سال 90 هم به همین جرم دستگیر شدم. آن دفعه چند مورد کلاهبرداری داشتی، چطور دستگیر شدی و چه مدت زندان بودی؟ دفعه قبل 27 شاکی داشتم که پول همه را دادم و رضایتشان را گرفتم، با وجود این بیش از پنج ماه در زندان بودم. دفعه قبل با ...
روایتی از شادی شیعیان کشمیر با شنیدن آزادی خرمشهر
کاغذ پوستر که آماده شد، آن را وسط اتاق محل استراحتم پهن کردم؛ رویش نشستم و با قلم درشت نوشتم: خرمشهر آزاد هو گیا و پس از آن شروع کردم به نوشتن ریز اخباری که از بعد از ظهر ضبط کرده بودم. در اثنای کار، دوستم از خواب برخواست. نگاهی به ساعت کرد و بعد نگاهی به من انداخت. گفت: فلانی اگر کسی تو را در این حال و روز ببیند باور می کند که تو اینور دنیا، این ساعت از شب، مفت و مجانی برای انقلاب ایران کار می کنی؟ . ...
رقابت تنگاتنگ بین ژوله و حیایی در گروه مرگ خندوانه!
را در معرفی همان همدم درآورد و ادامه داد: ولی واقعا اینطور نیست که فوتبالیست در باغچه خانودگی اش بنشیند و قلیون پرتقالی سفارش بدهد و شروع به کشیدن کند، نه فقط دو سیب نعناع! بعدهم به سراغ بازیگری رفت و باز هم گفت نه از آن درست و حسابی ها، بلکه از همان هایی که پول می دهند نقش می خرند، بازیگر مقابل و همه چیز را می خرند، بعد هم می رفتم همه جایم را عمل می کردم، دماغ و گونه و .. و مدام از ...
امام جمعه دابودشت : نهضت ملی امر به معروف و نهی از منکر ایجاد شود
بسم الله الرحمن الرحیم خطبه اول : اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی لله . در این لحظات سراسر نور ، شور و شعف ، در ماه عظیم و پربرکت ذی الحجة، در این میعاد پر شور و شعور محضر شریف همه ی شما اعزه ی مکرم و با بصیرت ، برادران و خواهران ، خانواده ی معزز شهدا ، ابتدای امر خودم و بعد همه ی شما سروران عزیز و ارزشمند را به تقوای الهی دعوت می کنم . تقواست که موجب عزت ...