سایر منابع:
سایر خبرها
لقب بلبل خمینی (ره) را رادیو عراق به من داد
ها نمی شوم. بحث من بیشتر معطوف به ولایت و ارزش ها است. *در مورد کارهایی که به صورت موزیکال کار کردید توضیح دهید؟ بله اولین کاری که با موزیک اجرا کردم با مشورت انجام گرفت اما تعداد بسیاری هم اعتراض کردند که بعد از مدتی راضی شدند. در ابتدا برای انجام این کار با چند روحانی مشورت کرده و استخاره هم گرفتم. قصد داشتم یک کار نوینی را برای جوانان ارائه کنم. هر اندازه فضای مداحی در کشور ما ...
ناگفته هایی از سقوط C130 حامل فرماندهان ارتش و سپاه
جهان قرار دارد، اما سوانحی نیز داشته است که از جمله آن می توان به بیش از 10 سانحه در کشورمان اشاره کرد که 2 مورد مشهور آن، یکی در 7 مهر 1360 و دیگری 15 آذر 1384 رخ داد، در سانحه اول جمعی از فرماندهان ارتش و سپاه و در سانحه دوم تعداد زیادی از خبرنگاران به همراه برخی کارکنان ارتش به شهادت رسیدند. C-130 در همان سالهای ابتدای تولید، وارد ایران شد و تنها کمی بعد از ورود سری جدید آن، مدل های ...
روایت دختر 4 ساله که قربانی مصرف مواد پدرش شد
مرد از بین جمعیتی که مدام نفرینش می کنند، او را همراه یک سرباز به گوشه ای از راهرو می برند. حالا مرد روی صندلی نشسته و صورتش را پایین انداخته است. جمعیت مقابل در انتهای راهرو سیاه پوش هستند. زنی که بعد از دیدن مرد مدام فریاد می کشد در بین فریا دهایش اسم دخترانه ای را صدا می زند و بعد رو به مرد می ایستد و می گوید من هیلدا را از تو می خواهم، دختر مرا به من بده. مرد دست بسته آرام می گوید ...
دختر 24 ساله قربانی توطئه پسر گرگانی
چندین عکس دیگر نیز بین ما رد و بدل شد تا آنکه در نهایت پرویز مرا تهدید کرد که اگر به خواسته هایش توجه نکنم، تصاویری که از من دارد را در اینترنت و به خصوص در شهر کوچک محل زندگیمان منتشر خواهد کرد. این دختر جوان خاطرنشان کرد: پرویز از من خواست که به گرگان بیایم و من هم از ترس آبرویم مجبور بودم که به خواسته هایش توجه کنم اما زمانی که در گرگان به ملاقات او آمدم، ناگهان متوجه شدم پرویز تصاویر ...
سقوط سعود
جانشینی خود انتخاب می کرد! من با او زیاد بحث می کردم و مرتب به او تلقین می کردم که تو از همه بهتر می فهمی و عالمتری. بعد از مدتی یک روز به دروغ، خوابی برای او تعریف کردم و او را در صف پیامبر(ص) قرار دادم و گفتم پیامبر(ص) گفت تو همنام من و جانشین من در دنیا و آخرتی و اگر در زمان من زنده بودی، تو را جانشین خود می کردم. عبدالوهاب من را قسم داد که آیا راست می گویی؟ و من نیز قسم یاد کردم... دو سال با محمدبن ...
پیام خصوصی صدام به امام چه بود؟
...> بله، از شروع توافق ایران و عراق در الجزایر این قرار گذاشته شد و در سفارت یک واحد به عنوان واحد امنیتی شکل گرفت که مستقل و فوق العاده نیرومند بود. مثلا اگر سفیر ما در عراق بنا به ضرورت قصد دیدار با وزیر خارجه را داشت باید یادداشت نوشته و از قبل درخواست وقت کند و بعد به آنها وقت داده می شد اما مسوول امنیتی این گونه نبود و زنگ می زد و می گفت من آمدم. مستقیما پیامش را می رساند. پس اختیارات گسترده ...
حاج محمد طاهری فکر کرد شهید شده ام/آقا شعرم را اصلاح کردند
.... آن موقع محمد طاهری در سپاه فعالیت می کرد و برای کمک به مجروحان در منطقه حاضر شده بود. گفتم محمدرضا بگو این ها مرا ببرند بیمارستان بانک ملی که شنیدم بهتر رسیدگی می کنند. ما را فرستادند بیمارستان بانک ملی. همه بیمارستان مملوء از روضه بود و عجب حال و هوایی داشت. رهبر معظم انقلاب دغدغه فراوانی درباره هیئت ها به خصوص مقوله مداحی دارند ودر دیار هرساله خود با مداحان توصیه هایی ...
اعترافات بدل صدام از کمک های آل سعود
همراه همیشگی ام، محمد الجنابی، نیز حضور داشت. ما از جاده های کوت و بصره گذشتیم و، سپس، به طرف شرق به سمت العماره رفتیم. از آنجا با یک دستگاه لندکروز به خط مقدم، که در فاصلة پنجاه کیلومتری قرار داشت، منتقل شدیم. من لباس نظامی با درجة مارشالی پوشیده بودم. هنگامی که به سمت شهرستان مرزی دشت آزادگان، نزدیک روخانة کرخه، به راه افتادیم، ترس و وحشت مرا فراگرفت. نیروهای عراقی، پس از شکست در بستان، تا این ...
بازخوانی پرونده قتل عروس خطاکار
با همسرم اختلاف داشتم، بعد از مدتی تصمیم گرفتیم از یکدیگر جدا شویم. شب حادثه وقتی همسرم به خانه آمد متوجه شدم 10 میلیون پول نقد همراه خودش دارد. به همین خاطر وسوسه شدم و تصمیم گرفتم او را با قرص خواب آور بی هوش کنم تا پول هایش را به سرقت برده و از خانه فرار کنم. به همین خاطر با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم که برایم چند عدد قرص خواب آور بیاورد. وقتی دوستم قرص ها را به دستم رساند آنها را پودر کردم و در داخل کپسول های ویتامین ریختم و این کپسول را به همسرم دادم. بعد از اینکه قرص خورد حالش بد شد. ...
توسل خاص شهید هاشمی نژاد به ائمه (ع)/خبر شهادت ایشان را پیش از عزیمت به مکه مکرمه شنیدم
هاشمی نژاد آشنا کرد. رفتار و طرز برخورد آن شهید بزرگوار، مرا بسیار جذب کرد و از آنجا باب آشنایی بنده با ایشان باز شد. در قم منزلی داشتم که در مدتی که ایشان در قم بودند، آن را در اختیار او و آقای ابطحی قرار دادم. این خانه پشت منزل امام بود و آن دو که هنوز ازدواج نکرده و دوستان بسیار صمیمی بودند، در آنجا زندگی می کردند. خوشبختانه دوستی ما و شهید هاشمی نژاد ادامه یافت و جاهای ...
زندگینامه مهسا نظری عضو تیم ملی فوتسال بانوان ایران+عکس
رشته را ادامه دهد. از او علت را جویا می شوم که می گوید: از شرایط فوتبال خوشم نیامد و تصمیم گرفتم به فوتسال بیایم. فوتبال جذابیت فوتسال را نداشت و خیلی توی ذوقم خورد. شاید چون سطح فوتبال بانوان پایین بود و من متوقع بودم و سطح انتظاراتم بالا بود. حتی چند سال بعد باز پیشنهاد دادند ولی من ترجیح دادم در رشته خودم بمانم. سؤال می کنم فوتبال سخت تر است یا فوتسال که جواب او فوتسال است. شیربیگی می افزاید ...
غنچه های نشکفته مان پرپرشد
کاروانهای خود بازنگشته اند. فاجعه منا آنجا تلخ تر می شود که خبر درگذشت چهره های شاخص استان به گوش می خورد. حجت الاسلام نمازی مکی، محسن حاجی حسنی کارگر و محمدرضا حاجتمند. حجت الاسلام نمازی از قضات دادگاه ویژه روحانیت مشهد، محسن حاجی حسنی کارگر قاری بین المللی قرآن و محمد رضا حاجتمند از مدیران آموزش و پرورش استان بودند. نام بسیاری از کشته شدگان از جمله محسن حاجی حسنی کارگر تا روز ...
مردی که 20 بار عمل کرد و امام جواب نامه اش را داد/ امانت دار خوبی برای انقلاب باشیم
مرخصی به خانه آمدم تا به دلیل شرایط موجود، دوستان و فامیل ها و مسئولین مرا در خانه ملاقات کنند. به علت حال بد جسمانی این 10 روز مرخصی به پنج روز تبدیل شد و سریعاً به بیمارستان منتقل شدم. بعد از 2 سال به بیمارستان حضرت فاطمه زهرا در تهران منتقل شدم و در آنجا 6 بار مورد عمل جراحی قرار گرفتم. یک بار در بیمارستان نور افشار و یک بار در بیمارستان سمیه و یک بار در بیمارستان ساسان و یک بار هم در ...
تباهی، سرنوشت زن باردار!
این ماجرا بویی نبرده است؛ اما از یک ماه قبل متوجه شدم باردار هستم. با نگرانی موضوع را به او اطلاع دادم. تهدیدم می کرد که مرا می کشد و باید سقط جنین کنم. من که نمی دانستم چه خاکی باید به سرم بریزم، از ترس پا به فرار گذاشتم. از شهرستان به مشهد آمدم و اینجاسرگردان بودم که چند جوان مزاحمم شدند و پلیس سررسید و حالا منتظرم ببینم گام بعدی سرنوشت، مرا به کجا می رساند. منبع: شهرآرا ...
انتشار هم زمان نسخه چاپی و الکترونیک یک کتاب/ برو دیده بانی بگمار به چاپ دوم رسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نسخه الکترونیک (ای بوک) این کتاب نیز به صورت هم زمان در سایت طاقچه قرار گرفته است. برو دیده بانی بگمار مضمونی ضدنژادپرستانه دارد، داستانی است از زبان یک دختر جوان، با همان شخصیت های کشتن مرغ مقلد که ماجراهای بیست سال بعد را روایت می کند. جین لوییز دوران نوجوانی اش را به خاطر می آورد که چطور پدرش از یک سیاهپوست در برابر یک اتهام بی اساس دفاع کرد و ...
مادری که می خواهد تاریخ ساز شود
تیراندازی اسم و رسمی داشت. خیلی دوست داشتم در کنار او شلیک کنم اما متاسفانه از زمانی که من وارد اردوهای تیم ملی شدم خیرالله زاده تیراندازی را کنار گذاشت. البته او در حال حاضر در پست مدیریتی در این رشته فعالیت می کند. در رقابت های قهرمانی آسیا در مالزی بعد از چهار سال رکورد ایران و خیرالله زاده را شکستم و او نیز بعد از این رقابت ها اولین کسی بود که برای تبریک گفتن با منزل ما تماس گرفت. ...
دو چشم صدام را در کربلای3 کور کردیم
را از غرب آورد و تیپ 27 محمد رسول الله(ص) تشکیل شد. تیپ ثارالله به فرماندهی قاسم سلیمانی و با بچه های کرمان هم از این عملیات شکل گرفت. اینها از اول جنگ بودند ولی تیپشان از فتح المبین تشکیل شد. قرار شد هر شهر یا استانی تیپ داشته باشد. به هر حال بعد از طریق القدس که جنگ سختی برایمان بود به منطقه فتح المبین رفتیم. آقای حسن دانایی آن روز راهنمایمان در منطقه فتح المبین بود. سخت ترین نقطه را به ما دادند ...
خالِصی، شهیدی خالص و بی ریا/ صبحانه ای که خورده نشد
در پاسخ به فراخوان روابط عمومی دانشگاه برای ارسال عکس و خاطرات دوران دفاع مقدس، دکتر محمدکاظم کهدویی عضو هیأت علمی دانشکده زبان و ادبیات، دو خاطره خواندنی را همراه با تصاویری از آن دوران و همچنین دکتر علیرضا یاراحمدی عضو هیأت علمی دانشکده معدن و متالورژی تصویر و زندگینامه ای از همرزم شهیدش محمد برزگری را ارسال کردند. خاطره اول: بسم الله الرحمن الرحیم من المومنین رجال صدقوا ما ...
روایتی از دوران اسارت؛ روزهای الرشید
روی کاغذ فشار دادم و پررنگ نوشتم، من هنوز همان دختر شاد شما هستم . جواب نامه 24 ساعت بعد آمد. نامه کوتاه بود؛ خیلی کوتاه. نوشته بودند حالشان خوب است و دلشان برای من تنگ شده. یک عکس دسته جمعی هم فرستاده بودند. پشت عکس نوشته بودند، تقدیم به تو . این اسارت چقدر طول کشید؟ دهم بهمن 62 در بیمارستان سرخه حصار بودیم. بحث مبادله اسرا از طریق صلیب سرخ که پیش آمد، ما را به کشور ...
روایتی از مادرانه های سه خواهر که چهار شهید داده اند
ندیدن هایتان را به ما ایثار می کنید و دلتنگی هایتان را در ظرفی گلاب و خرما بر مزار شهدایتان فاتحه می خوانید. 4 پسرخاله شهید در یک قاب عکس به مناسبت هفته دفاع مقدس دنبال سوژه مناسبی می گردم و به سراغ آزاده جانباز مفید اسماعیلی که در قسمت تدوین و پژوهش بنیادحفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس فعالیت می کند می روم و می خواهم موضوع مناسبی از جنگ را در اختیارم قرار دهد. از زیر ...
زن نجات یافته: 2 بار مرگ را ملاقات کردم
آنجا که بعضی شبکه های اجتماعی مواردی خلاف واقع را منتشر کرده بودند، اولیای دم مشروط به حضور خبرنگاران در جلسه سازش و انعکاس واقعیات پرونده از متهم اعلام گذشت کنند. آنچه مادر مقتول گفت پس از اظهارات قاضی شهریاری بود که مادر مقتول در حالی که گریه می کرد، گفت: سه سال قبل پسرم را از دست دادم. بعد از مدتی متوجه شدم نازنین او را با خوراندن قرص برنج مسموم و بعد پول هایش را سرقت کرده است ...
محمد هاشمی از ناگفته های جنگ در صداوسیما می گوید
آن نیست. آقای انصاری گفتند ولی ما این گونه شنیده ایم. شما پیگیری کنید، ببینید جریان از چه قرار است. آقای علی جنتی که الان وزیر ارشاد هستند آن دوره مدیر شبکه یک سیما بودند. من با دفتر او تماس گرفتم و ماجرا را جویا شدم و به من گفتند که این قضیه صحت دارد و امشب این سریال تمام می شود. من با دفتر امام تماس گرفتم و توضیح دادم که به دلیل فشارها تصمیم بر این شده که در این قسمت سریال تمام شود. امام به من ...
بالغ بر 100 بار مورد عمل جراحی قرار گرفتم/ از مسئولان می خواهم در مسیر ولایت قدم بردارند
انفجار در یک منطقه عملیاتی از ناحیه صورت، دست و شکم مجروح و دچار سوختگی شدید شدم. نطنزنا: از حال و هوای آن موقع بگویید: در این انفجار تمامی گوشت صورتم ریخته و تمام انگشتان دستم قطع شد به طوری که تمام پزشکان از من قطع امید کرده بودن و این نامیدی در آن ها تا یک ماه ادامه داشت و آن ها علی رغم کارهای درمانی که روی من انجام می دادندبازهم تقریبا از اینکه من زنده خواهم مان امید آنچنانی ...
زندگینامه فرشته کریمی بهترین فوتسالیست زن آسیا+عکس
این موضوع گفت: ما به مالزی که رفتیم، سیم کارت نخریدیم چون اینترنت داشتیم و از طریق اپلیکیشن های مختلف با ایران ارتباط برقرار می کردیم. ولی چون فشردگی مسابقات بالا بود، در طول روز یکی دو ساعت بیشتر گوشی تلفن دستمان نبود. به ما می گفتند تلفن هایتان را خاموش کنید و حواستان به مسابقات باشد. آنجا که بودم، یک هفته می شد که با پدر و مادرم صحبت نکردم. ولی با خواهرهایم در تماس بودم. او ادامه داد: با ...
قتل دیوانه وار همسر به دلیل مسخره
.... یک ماهی در شهر های مختلف متواری بودم تا این که قصد خروج از کشور را داشتم توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدم. پشیمانی؟ مشخص است. من از دوست داشتن و عشق تنها به زیبایی ظاهری اکتفا کرده و حاضر شده بودم به خاطر رسیدن به این عشق ظاهری هر حقیقتی را نادیده بگیرم. اگر به نصیحت های مادرم گوش می دادم و با او لجبازی نمی کردم مهر قاتل بودن بر پیشانی ام نمی خورد./جام جم ...
محمد هاشمی و ناگفته هایش از جنگ در صداوسیما
آقای انصاری پشت خط بود و به من گفت ما شنیده ایم این سریال اشک تمساح امشب قرار است تمام شود. من در جریان این موضوع نبودم و به ایشان گفتم نه این سریال 13 قسمت است و امشب قسمت آخر آن نیست. آقای انصاری گفتند ولی ما این گونه شنیده ایم. شما پیگیری کنید، ببینید جریان از چه قرار است. آقای علی جنتی که الان وزیر ارشاد هستند آن دوره مدیر شبکه یک سیما بودند. من با دفتر او تماس گرفتم و ماجرا را جویا شدم و به من ...
غدیر سدی محکم در برابر تفکر اسلام سکولار
مورد محتوای این جمله تاریخی و شریف و پر مغز [مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاه] بایستی بیان بشود [اینکه] غیر از نصب امیرالمؤمنین به خلافت و امامت بعد از نبی اکرم و وصایت پیغمبر یک مضمون مهم دیگری در این بیان وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار بگیرد و آن، پرداختن اسلام به امر حکومت و امر سیاست امت و اهمیت این موضوع از نظر اسلام است. همان تفکر در طول تاریخ ادامه یافته و دشمنان حربه ای بهتر از این ...
بعد از جنگ جهاد را تعطیل نکردیم
ما تحمیل کردند، اول خیلی ناراحت بودیم، به مسجد می رفتیم و گریه می کردیم تا این که وقتی به خانه یکی از اقوام در سرآسیاب (از توابع شهریار) رفتم، متوجه شدم تعدادی مجروح خوزستانی آورده اند که وضعیت خوبی ندارند، بعد از برگشت از سرآسیاب در منزل شمسی خانم (مسئول زنان جهادگر ملارد) این موضوع را با برخی از زنان ملاردی در میان گذاشتم و پس از مشورت تصمیم گرفتیم وسایل لازم برای آن ها را تا حد امکان تهیه کنیم و ...
نهنگ سفید
همان طور شروع کرد و همان طور تمام. غلامحسین ساعدی که از دوستان صمد بود، به این موضوع این گونه نگاه می کند: نقش عمده ای که صمد داشت بعدا هم کلیشه برداری و نمونه برداری و تقلید از او شد، برای بار اول مثلا بعد از 28 مرداد یک معلم تبدیل شد به مبلغ. یعنی در واقع مبلغ و معلم را با هم ادغام کرد؛ مثلا یکبار آمده بود پیش من و می گفت؛ مثلا چکار بکنیم برای بچه ها و اینها. گفتم که خب خودت یک چیزی بنویس و ...
مرا بکشید اما چادر از سرم بر ندارید
. من، ابراهیم، حسن، محمد، حسین و فاطمه در روستا به دنیا آمدیم اما بعد از مهاجرت پدر به همراه ایشان به اصفهان مهاجرت کردیم. مادر خانه دار بودند و اهل روستای دهنو اصفهان. ایشان آخوندزاده بودند و پدرشان از معتمدین طلبه ای بودند که در تربیت بچه ها خیلی تلاش نمود. پدر در سال 1389 فوت کردند و از شش فرزند ایشان چهار نفر شهید شدند و حسین فوت کردند و من تنها بازمانده آن خانواده هستم. از شهید ...