سایر خبرها
به گزارش، ساعت 7 صبح بود، تلفن منزل مان زنگ خورد. یکی از پشت تلفن گفت: حاج قاسم سلام رساندند. گفتند برای ناهار به منزل شما می آیم. باورم نمی شد! هاج و واج مانده بودم. همان 7 صبح چادربه سر کردم و با پسرم حسین، روانه بازار شدم برای خرید میوه و سبزی تازه. این جملات، روایت زهرا غلامی همسر شهید مدافع حرم حاج اسماعیل حیدری است از روزی که به او خبر دادند سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه ...
بودیم و سرما سوز ملایمی داشت... عراقیا هم ول کن ماجرا نبودن.. کل خرمشهر سقوط کرده بود و از ای ور عراقیها اومده بودن تا پشت ذوالفقاری تو آبادان... شرایط و اوضاع و احوالمون خیییییلی خراب بود.... طرفای ساعت 5 بعد از ظهر بود که جلوی سنگر نشسته بودم و هی با بندهای پوتینوم ور می رفتم که یهو سایه یه نفر رو خوم(خودم) احساس کردوم.. سروم که بلند کردوم دیدوم خلیله.. لباس سیاه تنش بود و ریشاش بلند شده بود و ...
به گزارش، ماجرای این پرونده جنایی از ساعت 19:30 شب دوازدهم آذر گذشته زمانی آغاز شد که جوان 25 ساله ای به نام مرتضی – ش مقابل منزل مسکونی اش واقع در خیابان شهید فکوری 11 هدف شلیک گلوله جوان نقابدار قرار گرفت و در دم جان سپرد. با حضور قاضی ویژه قتل عمد در محل وقوع جنایت، بررسی های قضایی در حالی ادامه یافت که نتیجه تحقیقات میدانی نشان می داد؛ قاتل مسلح نقابدار با یک دستگاه پژو پارس سفید ...
... در اینجا قرار است تجربه ای دخترانه از سفر یک هفته ای به کازان را برایتان بنویسم، سفری پرخاطره، بی نظیر و البته پر چالش این سفرنامه در دو قسمت منتشر می شود و اکنون شما در حال خواندن قسمت اول آن هستید. شروع سفر سفر با ورود به هواپیمای آتا شروع می شود، تنها پرواز مستقیم از تهران به کازان هر پنجشنبه ساعت 6.30 صبح است هواپیمایی کوچک اما تمیز پروازی حدود 3 ساعت و بیست دقیقه ...
که باید به مأموریت برود. * چه زمانی متوجه شدید پسرتان با حاج قاسم به شهادت رسیده است؟ جمعه صبح نماز را خواندم و خوابیدم، ساعت 8 صبح یکی از دوستان وحید زنگ زد و مادرش گوشی را جواب داد و رفیق وحید به او گفت از پسرتان خبر دارید؟ مادرش گفت نه. گفت اگر خبری شد به من اطلاع دهید. بعد از تمام شدن تلفن خانمم، من پیام های موبایلم را نگاه کردم، نوشته بود حاج قاسم پرواز کرد... به ...