سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از شهادت تک تک یاران امام حسین(ع)+فهرست اسامی
آن خطا نرفت . امام حسین علیه السلام او را دعا کردند. خودش گفت حتماً پنج نفر را کشته است . ابومخنف می افزاید: و کان فی أوّل من قتل .شعر او این بود: یا رب ّ انّی للحُسَین ناصر و لابن سعد تارک و هاجر خود این شعر اشاره به ترک سپاه ابن سعد توسط او و پیوستنش به امام حسین علیه السلام دارد. طبعاً در تقدّم و تأخر برخی از مبارزان و شهادت آنان اختلاف نظرهایی در منابع وجود ...
اشک حسینی را برای کفنم نگه می دارم
باشد و این رویه تا سال 1354 ادامه داشت، در این سال قسمتم شد که به مکه بروم، از آن زمان تا 1373 جزء خدمه به حج واجب می رفتم و عمره نیز 23 سفر به زیارت خانه خدا رفتم، با همین برنامه ای که جزء خدمه بودم و مداحی نیز می کردم که در بقیع، هتل، قبر حضرت همزه (ع) و بیت الاحزان که آن زمان هنوز بود می خواندم تا اینکه از سال 1373 دیگر به مکه نرفتم و بعد از آن نیز برنامه های خودم را داشتم که در مجالسی مثل هیأت ...
پلیسی که راز تنها بودنش را بر ملا نمی کند
گرفته تا گندمزار و باغ و گل و گیاه و قالی و هنر و... همه در یک چرخ دوّاری قرار می گیرند که شوق زیستن را به تو می دهند. هر کس به اندازه سهم خودش. من هم تا کاری را دوست نداشته باشم و پاسخ باورهایم را ندهد، تردید نکنید که انجام نخواهم داد. حالا دیگر مدت هاست که این سفر را آغاز کرده ام و در میانه راه هستم. دلخوشی های ظاهری مثل نیاز نام و نان و شهرت را پشت سر گذاشته ام... چه شده ...
شهاب حسینی: همسرم هیچ وقت از زندگی با من رضایتی را تجربه نکرده!
و خودش در مرغداری می خوابید ولی آنجا با تلویزیون 14 اینچ “چهارصد ضربه” و “جاده” می دید. به زودی یک ستاره نوظهور خواهید دید وی ادامه می دهد: همین آدم مدت زیادیست که با من کار می کند اما یک بار هم نگفت مرا ببین. یکدفعه خدا در ذهنم انداخت که این شخص را ببین و بعد شرایطی پیش آمد که او را برای بازی در یک فیلم پیشنهاد دادم و به شما قول می دهم به زودی یک ستاره نوظهور خواهید دید. دکتر ...
نیکی مظفری: از بچگی خوش لباس بودم
لباس ها برایم جالب بود و دوست داشتم خودم رنگ لباس هایم را انتخاب کنم. پدر و مادرم همیشه برای انتخاب هایم احترام قائل بودند و انتخاب را به عهده خودم می گذاشتند. البته گاهی پیش می آمد در آن سن کم یکسری لباس ها را انتخاب می کردم که بعد متوجه می شدم خیلی درخور موقعیت من نبود؛ به همین خاطر در آن لحظه از طرف پدر و مادرم راهنمایی می شدم. بچه خلاق خانواده بچه که بودم پیش می آمد مثلا از ...
دهم محرم، جان گدازترین تراژدی تاریخ
دهم محرم در تاریخ بشر، روزی است که شاید بتوان آن را تقابل حقیقی خیر و شر، فارغ از هر اسطوره و افسانه ای دانست. به گزارش ایسنا، آن روز روزی است که یک سوی میدان، مردی از پاکان عالم به همراه یاران خود قرار می گیرد و در سوی دیگر سپاهی که به خاطر چیزی جز کینه و هواهای دنیوی و نفسانی به جنگ با وی نیامده اند. این در حالی است که فرمانده خیر در پی محو بنیان باطل است و تلاش می کند که ...
سفر 31 روزه دور ایران برای سلفی گرفتن
تاکید می کند که این کار فقط یک دمو (پیش نمایش) بوده و فیلم اصلی که حدودا 7-8 دقیقه ای است، هنوز آماده نشده: من کلا ایران گردی را دوست دارم و بار اولم هم نبود. قبل از این سفر دو بار دیگر هم ایران گردی کرده بودم؛ اما برای بار سوم می خواستم یک کار جدید بکنم. آن زمان هم تب سلفی در ایران بالا بود؛ پس با خودم گفتم چرا از سفرم سلفی نگیرم؟ *سر زدن به 150 مکان تاریخی فقط در 31 روز! از او ...
اروپا در حال ساختن تاریخ است/ بلد نیستیم با خودمان شوخی کنیم
خود را به حساب خودفروشی نگذارید . البته از یک نکته مهم هم غافل نشویم که او با خودش شوخی می کند اما به شما اجازه نمی دهد با او شوخی کنید. یعنی نکته اصلی همان تفاوتی است که بین ما و مردم چک وجود دارد: شما در چک با اجتماع یا تاریخ نمی توانید شوخی کنید ولی با فرد می توانید. و بین ما اوضاع 180 درجه تفاوت دارد . * بعد از انقلاب و جدا شدن چک از اسلواکی، روشنفکران به پراگ به عنوان مهد ...
ماجرای خیانت یک خبرنگار به اسرای ایرانی
علی را به صحبت گرفتیم که: چی شد که به جبهه آمدی؟ علی گفت: من در کلاس درس بودم که مدیر مدرسه با فرمانده سپاه شهرمان و پدرم آمدند در کلاس و گفتند به دفتر بیا! رفتم به دفتر و فرمانده سپاه گفت: می خواستیم پدرت را به جبهه ببریم، پدرت گفته من زن و بچه دارم، این بچه را ببرید و ... حالا تو باید بیایی! بعد دست و چشمم را بستند و آمبولانس پس از بیست دقیقه جایی توقف کرد که صداهای وحشتناکی به گوش می رسید. مرا ...
گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی درباره خوشبختی
محدود است و از این روشنفکر بازی ها ندارم. از طرف دیگر مجبورم فشار خون، قند را با ورزش کنترل کنم. زندگی نسبتا سالمی دارم. هر جای دنیا که باشم نزدیک ترین پارک محل اقامتم را پیدا می کنم. همه شهرهای ایران رفته ام و پارک های شان را می شناسم؛ یزد، مشهد، بیرجند و زاهدان. چه جالب. من با شما یک وجه اشتراک دارم؛ مثل شما همه شهرهای ایران را رفته ام و بهترین رستوران ها را بلد هستم. مثلا ...
عباس غزالی ازدواج کرد +خصوصیات همسر این تازه داماد!
چند ماهی است که متاهل شده ام و البته همسرم در شاخه دیگری از هنر قدم برمی دارند و معمار هستند. شاید به نوعی ازدواج دومین نقطه عطفی در زندگی ام باشد که مرا بزرگتر هم کرده است و از این اتفاق احساس خوبی دارم. گفتگو با عباس غزالی تازه داماد هر نسلی از بازیگری به یک جوان یاغی و شورشی نیاز دارد و در سینما و تلویزیون ما که آثاری با رویکرد و محوریت جوانانی که دغدغه ای به جز عشق داشته باشند ...
دستی که متن تعزیه عاشورا را می گیرد، باید وضو داشته باشد
نظام آباد حاج مرتضی کمی مکث کرد، انگار که بخواهد چیزی را در ذهنش مرور کند و بعد ادامه داد: تعزیه خوانی های من ادامه داشت تا اینکه 17، 18 ساله شده بودم و باید برای زندگی ام برنامه میریختم، به هر طریقی بود می خواستم تعزیه خوان بمانم اما زندگی هم خرج و مخارج داشت، برای همین از خدا و امام حسین خواستم شغلی برایم پیدا شود و عهد کردم بعد از آن تا آخر عمرم هرجا تعزیه خوان خواستند به عشق امام ...
خاکسترنشینانی در انتظار مرگ یا معجزه ای برای ادامه زندگی
همین تصمیم گرفتم ترک کنم 14 سال پیش از همسرش جداشده است. مردی که در حال حاضر به اتهام حمل مواد مخدر محکوم به حبس ابد است. درباره جمعیت معتادان می گوید: اینجا تعداد معتاد ها رو به افزایشه، سال های اول که اینجا اومدم؛ معتادی نبود و با اینکه خودم معتاد بودم، دیدن یه معتاد اینجا برام عجیب بود، اما الان تعداد خیلی زیاد شده. به جمع آوری معتادان از پارک شوش اشاره می کند: یعنی سهم ...
اینجا بن بید، آخر دنیا+عکس
شد اما وقتی از یک نفر دیگر هم پرسیدم و همین جواب را شنیدم، تازه فهمیدم موضوع چیست. خورموج را پشت سر گذاشته و حالا دیگه به شهر شنبه رسیده بودم. یک ماشین شاسی بلند کرایه کردم و به راهم ادامه دادم. فکر کردم راننده مثل خودم کارمند است، اما بعد فهمیدم که کشاورز است و گوجه و بادمجون کشت می کند. از همان اول مسابقه بیست سوالی رو با راننده شروع کردم. خب،کنجکاو بودم که این آخر دنیا دقیقا چجوریه ...
خلعت امام حسین علیه السلام به مقبل
آمد . پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت مقبل میگوید : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود . مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند . مقبل گوید رفتم روی منبر ...
محمود رحمانی از سرنوشت عجیب و غریب مُلفِ گند می گوید / وقتی سوژه فیلم را کارگردانی کرد
حال نوعی از سینما را به شما آموزش داده بودم، اما حالا با نمایش فیلم ملف گند می خواهم نوع دیگری از سینما را به شما نشان بدهم. البته باید تاکید کنم ملف گند فیلم من نیست فیلم محمد کاراکتر اصلی اثر است. من فقط او را دیدم و نشان دادم، همین. چطور شد فیلمساز شدی؟ من در شهری درس خواندم (ایذه) که حتی سینما هم نداشت. پدر و مادرم به سفر حج که رفتند یک دوربین فیلمبرداری خریدند و ...
توصیه های مرحوم دولابی برای حضور در حرم حسینی
به اطراف توجّه کنی به طرف حرم برو! هر قدمی که به سمت حرم می داری، ملائکه نور روی سرت می ریزند. وقتی به حرم رسیدی، بالای کفش کن حرم، زیارت نامه ای نوشته شده است به این ترتیب صلی الله علیک یا ابا عبدالله و صلی الله علیک یا ابا عبدالله و صلی الله علیک یا ابا عبدالله که این خودش یک زیارت کامل است. گویا زائر می گوید: جانم به قربانت یا ابا عبدالله (ع) بعد می بیند مثل اینکه درست نشد و دلش آرام ...
اشعث نمونۀ یک آدم بیماردل بود که میل به دشمن داشت
فضایل اباالفضل العبّاس(ع) را به نمایش بگذارد و برای آینده الگویی بشود؟ یا اینکه بیشتر می خواست رذالت جبهۀ باطل را به نمایش بگذارد؟ آیا بیشتر می خواست صبر و مقاومت و شهادت طلبی و ایثار و جوانمردی و خداپرستی دوستان خودش را به نمایش بگذارد؟ البته هر دوی اینها بود. کربلا نمایشگاهی بود برای نشان دادن اوج جبهۀ حق و اوج جبهۀ باطل. ولی آدم هر چه به کربلا بیشتر نگاه می کند، می بیند که انگار اباعبدالله الحسین ...
آتیلا پسیانی از تلویزیون پول در می آورد و در تئاتر خرج می کند!
، توقع دارم از موضع تخصصی با هم بحث کنیم. نوع کاری که در تئاتر می کنم، نیاز به هیچ توضیحی ندارد. چون توضیحش در خودش هست. اگر کسی درباره آنتونن آرتو چیزی نداند مطلقا متوجه دیدگاه من درباره تئاتر نخواهد شد. تا این حد تخصصی فکر می کنم و به قول مخالفانم برج عاج نشین هستم. من خودم را فرزند خلف آرتو می دانم. می دانی که او در قرن نوزدهم در فرانسه می زیست و مخالف سفت وسخت تئاتر غرب بود که از واقعیت تقلید می ...
نفاق و خطرناک تر از نفاق
علی(ع) در جنگ تبوک شرکت نمی کند. درباره واقعه تبوک غیر از سوره منافقون و ممتحنه یک سوره مفتضحه داریم یعنی سوره ای که منافقین را مفتضح کرد که بعد ها اسمش را گذاشتند توبه. سوره ای قریب به 100 آیه که قریب به اتفاقش درباره جریان تبوک و منافقین است. این نشان می دهد چقدر جریان نفاق خطرناک است. چون در جریان سفر تبوک قرار بود مسافت طولانی بروند و امکان داشت توسط رومی ها قلع و قمع شوند پس جریان نفاق آمدند ...
فرهاد آئیش: حتی برای کار به رستوران هم رفتم
سر تعظیم به کلیشه ها فرود نمی آوردم، به دنبال امضای خودم بودم. کارگردانی، بازیگری، نویسندگی؟ طهماسبی: کارگردانی را دوست دارم، مضاف بر اینکه عمر بازیگری در زنان کمتر است و سناریوی کمتری برای زنان در سن من نوشته می شود. آئیش: تئاتر را دوست دارم، به خلوت نویسندگی علاقه دارم. سینما و تلویزیون برایم فرقی نمیِ کند، اینکه نقش چقدر چالش داشته باشد مهم است. اصولا کمدی را دوست ...
گانگستر بازی برای فرار از دست 6 آدم ربا
خودروهای اطراف علامت دادم و در یک حرکت خودم را از صندوق عقب به پایین پرتاب کردم. بعد از آن درحالی که زخمی شده بودم بدون این که فرصتی به آدم رباها بدهم از روی زمین بلند شدم و خودم را به اتوبان رساندم. ردپای دو برادر دوقلو با اعلام این شکایت، ردیابی های ماموران پلیس درباره شناسایی 6 آدم ربای خشن آغاز شد. در شرایطی که کارآگاهان درحال کار و بررسی این پرونده بودند، چند ساعت بعد خبر ...
این دل شده هیأت اباعبدالله(36)/ باید که از نیزه سرت را پس بگیرم
چند زن.... نه خدا حافظی مکن علی اکبر لطیفیان آرام تر برو که توانی نمانده است تا آخرین نگاه زمانی نمانده است بگذار تا که سیر نگاهت کنم حسین! یک لحظه بعد از تو نشانی نمانده است می خواستم فدای تو گردم ولی نشد بعد از شهید علقمه جانی نمانده است تو می روی ... پس که ؟ عنان گیر من شود وقتی که هیچ مرد جوانی ...
این دل شده هیأت اباعبدالله(37)/کهنه پیراهنت به غارت رفت
افتادگان پرچم توحید اگر اینگونه بر پا مانده است مرتضی اسدالهی صابر ماجرا هر چه بود پایان یافت هر کسی بود عازم کویش زنی انگار چشم در راه است از سفر، چه می آورد شویش ** لحظه ها بی قرار و دلواپس غصه هایش بدون حد می شد مرد او از سفر نیامده بود شب هم از نیمه داشت رد می شد ** ...
وقتی که قد سرو خم شد
هستم . جناب ابوالفضل سه برادر کوچکترش را مخصوصا قبل از خودش فرستاد،گفت:بروید برادران! من می خواهم اجر مصیبت برادرم را برده باشم.می خواست مطمئن شود که برادران مادری اش حتما قبل از او شهید شده اند و بعد به آنها ملحق بشود . نا بر این ام البنین است و چهار پسر،ولی ام البنین در کربلا نیست،در مدینه است.آنان که در مدینه بودند از سرنوشت کربلا بی خبر بودند.به این زن،مادر این چند پسر که ...
منظور قرآن از شجرة الملعونة چیست؟
از فرماندهان بود و پدرش، اباسفیان، همیشه او را به عنوان نماینده خودش در جنگ هایی که علیه مسلمان ها شرکت می کردند، قرار می داد. البته جالب است که برادران اهل جماعت، این قسمت را اصلاً نمی گویند. امّا مطالبی از این دست را بیان می کنند که معاویه، کاتب وحی بوده است و ... . البته من این مطلب را إن شاءالله در جلسات آینده، با توجّه به کتب خودشان بررسی می کنم که بیان کردند، اینکه معاویه، کاتب وحی بوده است ...
دردسر رابطه دوران مجردی برای زن جوان
همسرم از همان ابتدا موضوع را به من گفته بود شاید راحتتر با آن برخورد می کردم تا حالا که فهمیده ام از من پنهان کرده است. مرد جوان ادامه داد:این اتفاق زندگی مرا تغییر داده و باعث شده طرز فکرم نسبت به همسرم عوض شود. برای همین تصمیم خودم را گرفتم و می خواهم از این زن برای همیشه جدا شوم، تا به بدبینی هایم برای همیشه پایان دهم. من و همسرم اگر هم با هم زندگی کنیم، در آینده با مشکلات جدی مواجه ...
ازچوپان جاسوس تاحضور فسقلی درجبهه
دقیق بگویم، 80 درصد از نیروهای ما مجروح یا شهید شدند، شهید اسماعیل پناهی که از هم محلی های ما بود، رو کرد به من و گفت: با این وضعیت باید دست به ابتکاری بزنیم. گفتم: چه ابتکاری؟ گفت: هر کدام مان باید به جای چند رزمنده به سوی دشمن تیراندازی کنیم. خودش اولین کسی بود که وارد عمل شد، آرپی جی را برداشت و شروع کرد به سوی مواضع عراقی ها شلیک کردن، گلوله ها را از چند جای متفاوت شلیک می کرد تا ...
عبرتهای عاشورا در کلام رهبر معظم انقلاب
طول زمان دیده می شود، فرهنگ رزمندگی و جهاد است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، می تواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان ...
روحانی در پیشه رانندگی تریلی/ روایتی که مرا صاحب شغل کرد
حوزه علمیه هستند. دلم نمی خواست از فرصت که خانواده ام داشتند استفاده می کردم زیرا اگر قرار بود کسی هم از این فرصت ها استفاده کند جلوتر از من برادرم مهدی بود ایشان با وجود اینکه می توانست از پست و مقام برادر دیگرم استفاده کرده و به قول بعضی ها در پشت جبهه خدمت کند اما برای خودش تکلیف میدانست و دوست داشت که به جبهه برود و درخط مقدم خدمت کند. حتی بعد از شهادت دو برادرم پدرم حقوق بنیاد شهید ...