سایر منابع:
سایر خبرها
از - نخل گردانی - در کارائیب تا - لطم زنی - زنان اعراب
مراسم نخل بندی و نخل گردانی در یزد که در اصطلاح محلی به آن "نقل" نیز گفته می شود، چند روز پیش از شروع ماه محرم، "باباهای" (خادمان) میدان، شروع به تزئین و آذین بستن نخل می کنند. آذین بندی نخل حداقل یک هفته به طول می انجامد. در طول این مدت، باباهای میدان، زیورآلات و وسایل مربوط به تزئین نخل را از انبار، بیرون آورده و تمام روز را با پاهای برهنه به این امر می پردازند. بستن نخل نیاز به مهارت و سلیقه خاص ...
حال و هوای عاشورایی بازیگران+تصاویر
شهرهای مختلف در این ایام دیدن کنم و بین مناطق مختلف، یزد یکدستی و تمیزی قابل توجهی داشت، همینطور جنوب هم با ساز ویژه ای که دارد جزو شهرهای خاص محسوب می شود. بلوکات در پایان با اشاره به توجه رسانه و برنامه سازان به برنامه هایی برای این مناسب ها خاطر نشان کرد: بعد از سریال شب دهم و زمانی برای عاشقی که سال گذشته درباره تعزیه بود ساخته شد. ما می توانیم برای عید، ماه رمضان، محرم و چنین مناسبت ...
آیین عزاداری در استان گیلان +عکس
حوالی ساخت 5 عصر از کوچه های مسجد بر شروع می شود و پس از آن صدای سنجهای محلات خانه بر، کشته سر و اسد محله نیز آغاز می گردد و طنینشان در هم می آمیزد و بدین ترتیب آغاز ماه محرم رسما اعلام می شود. مراسم علم بندی در روستاهای دیگر فومن نیز انجام می شود اما در ماسوله نظم و جلوه بیشتری دارد و استقبال بیشتری از آن می شود، به طوری که در شهرک 1000 نفری ماسوله، 6000 نفر برای این مراسم گرد هم می آیند ...
20جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا(ع)
شعار سال ، در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR بیست جمله ی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه السلام را منتشر کرد : در زندگی حسین بن علی علیه السّلام، یک نقطه ی برجسته، مثل قله ای که همه ی دامنه ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد، وجود دارد و آن عاشورا است . ...
کربلا، اثبات وابستگی جان آدمی با خداست+فایل صوتی
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، متن زیر سخنرانی علامه محمدتقی جعفری با موضوع حسین(علیه السلام)؛ قهرمان مدیریت در شب هشتم محرم سال 1373 است: دریافت بحثی که در این جلسه می خواھیم مطرح کنیم ، از یک جھت برای عده زیادی مورد سؤال است. آنان سؤال می کنند: ھدف حیات چیست که دفاع از شرف و کرامت آن ، موجب بروز حادثه خونبار دشت کربلا شده است؟ ھدف زندگی چیست؟ ...
بی رحم ترین بالگردهای جنگی
دو جایگاه نوک بال ها،نزدیک به 2000 کیلوگرم. چهار جایگاه زیر بال ها قابلیت کج شدن 10 درجه رو به پایین را دارند. همینطور در صورت لزوم قابلیت حمل مخزن تانک اضافی را دارد. گزارش شده هدایتگر لیزری این هلیکوپتر عملاً ضد پارازیت است و پس از شلیک سیستم موشک را به صورت اتوماتیک به سمت هدف هدایت می کند که باعث می شود. بعد از شلیک کاموف توانایی گریز از منطقه خطر را داشته باشد. کاموف توانایی حمل ...
شهادت 51 یار در تیرباران صبح/ تنها زن شهید در کربلا/ دستور شمر برای محاصره یاران
فرمانده ی جناح راست: زهیربن القین فرمانده ی سپاه دشمن: عمر بن سعد بن ابی وقاص فرمانده ی پیاده: شبث بن ربعی پرچم دار: درید غلام عمر سعد فرمانده ی سواره نظام: عروة بن قیس فرمانده ی ستون چپ: شمر بن ذی الجوشن فرمانده ی ستون راست: عمروبن حجّاج زبیدی شروع صبح: اذان علی اکبر(ع) نماز صبح امام، سخنرانی ابا عبدالله الحسین (ع) در جمع یاران، آرایش سپاه ...
پسران بد در فوتبال ایران
شرکت می کردند در این فصل با یک رفتار زننده از کاپیتان شان فصل را آغاز کردند. محرم نویدکیا که پیش از شروع لیگ به دلیل مشکلاتش با سپاهان در تمرینات این تیم شرکت نمی کرد ناگهان تصمیم به خداحافظی از سپاهان کرد و باعث یک هجمه سنگین از طرف هواداران این تیم روی مدیران باشگاه کرد. اما سرانجام با وساطت مدیران باشگاه و هواداران محرم نویدکیا بار دیگر در صدد آن است که برای زردپوشان دیار ...
در نگاه مردم با انصاف، پارساترین انسان زمان خویش بود
مدینه را ترک کرد و به مکّه رهسپار شد و چند ماه در مکّه ماند. در آن مدّت، با بسیاری از چهره ها تماس می گرفت و دیدگاه منفی خویش را نسبت به یزید و حکومت او اظهار می کرد. مردم کوفه که از شیعیان و هواداران آن حضرت و پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام بودند، او را به کوفه دعوت کردند تا در رکاب او بجنگند و یزیدیان را از بین ببرند. هزاران نامه دعوت، امام را واداشت که به آن دعوت ها پاسخ گوید ...
کتابشناسی عاشورا / از دعای عرفه امام حسین(ع) تا بر کدامین مصیبت باید گریست؟
...: نوحه به زبان لکی (اولین نوحه لکی در شهرستان دلفان استان لرستان) شاعر:امیدعلی چراغیان یوسف آباد، عصر جوان، 192 صفحه، رقعی (شومیز)، چاپ 1 سال 1394، 1000 نسخه، 70000 ریال. • تاثیرات فرهنگ عاشورا در نهضت امام رو ح الله لطف الله محمدنژاد، هاوژین، 56 صفحه، رقعی (شومیز)، چاپ 1 سال 1394، 1000 نسخه، 60000 ریال. • صد نغمه عاشورا: از مدینه به مدینه به ...
آرزو دارم در حال روضه خوانی امام حسین (ع) از دنیا بروم
...: سید احمد صالحی خوانساری از ذاکرین تهران است که از سن 16 سلگی شروع به مداحی کرده است گفت وگویی با ایشان داشتیم که در زیر آمده است. تسنیم: از اولین روضه ای که خواندید برایمان بگویید؟ صالحی خوانساری: یکی از افتخارات من در همه سالهایی که خادمی اهل را کرده ام این است که اولین روضه ای که خواندم روضه حضرت زهرا (س) در مسجد محلمان بود در آن زمان 16 ساله بودم. بعد از تمام شدن ...
آئین گل مالی رسم دیرینه لرستان در عاشورای حسینی
به گزارش دولت بهار به نقل از فارس از خرم آباد، با فرا رسیدن ایام محرم و صفر به ویژه روز عزای امام حسین و مصیبت ها حضرت زینب (س) یعنی روز عاشورا مردم لرستان غرق در عزا و ماتم می شوند و بر اساس رسم دیرینه خود که در عزای عزیزترین عزیزان خود را سر پا گل مالی می کنند، بار دیگر خاک عزا بر سر می گیرند. در روز عاشورا مردم لرستان از کودک و جوان، زن و مرد خود را همزمان با آغاز روز عاشورا خود را ...
تاسوعا؛ روز یقین و اثبات وفاداری
به گزارش ملیت به نقل از ایرنا، واژه تاسوعا از ریشه تسع به معنای نهم گرفته شده است و به نهمین روز محرم گفته می شود. تاسوعا آخرین روزی به شمار می رود که امام حسین(ع) و یاران ایشان، شبانگاه آن را درک کردند و روز بعد برای انجام قیامی ماندگار پا به میدان مبارزه با سپاه کفر نهادند. تاسوعا روز بزرگداشت مقام حضرت ابوالفضل عباس(ع) فرزند حضرت علی(ع) و ام البنین است. شیعیان جهان با گذر سده ها از ...
دهم محرم : امروز شهادت نامه عشاق امضا می شود
زینب (س) به در خیمه آمد و رو به عمر بن سعد بن ابی وقاص کرد و فریاد زد: وای بر تو ای عمر! آیا ابوعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟ عمر پاسخ زینب را نگفت، زینب فریاد زد: وای بر شما آیا یک مسلمان میان شما مردم نیست؟ کسی پاسخش را نداد، شمر بن ذی الجوشن به سوارگان و پیادگان فریاد زد: وای بر شما درباره این مرد چشم به راه چه هستید؟ مادرانتان در عزای شما بگریند؟ پس آن فرومایگان ...
لوکیشن روز واقعه در شهر بافق، خانه دوران کودکی امام جمعه ساخته شد/بیش از بیست سال ازساخت فیلم روز واقعه ...
عبدالله جوان نصرانی تازه مسلمان شده ای است که در روز عروسی خود با راحله، ندایی می شنود که کیست که مرا یاری کند؟ عبدالله پس از چند بار شنیدن آن صدا، منقلب شده و مجلس عروسی را ترک می کند. عبدالله به جست وجوی صدا برمی آید. آن هم در حالی که برادران متعصب راحله ترک مجلس عروسی را توهینی به خود دانسته و در پی اش روان می شوند.عبدالله در طول مسیرش با اتفاقاتی روبه رو می شود و به نشانه هایی برمی خورد که نشان ...
(اول و دوم محرم).ماه محرم رسید...ماه خون....ماه آزادی و آزادگی و ماهی که به بشریت درس استقامت وصبر داد
----باز نشر--- گردآوری و تنظیم: مجید کریمی /*/ محرم ماه شور و شعور و عشق و فریاد است.ای ماه خون، دوباره می آیی و سکوت تاریخ را در هم می شکنی و بغض ناله را از حنجره ها آزاد می سازی.بانگ کاروانت به گوش می آید و عاشقان را دوباره به مهمانی فرا می خوانی.سلام بر حسین سید و سالار شهیدان و یاران باوفایش. آن اصحاب شهادت طلبش که مصداق واقعی آگاهی و ایمان و شجاعت و فداکاری بودند، چه آن هایی که در رکابش به فیض شهادت رسیدند و چه آن هایی که پیش از عاشورا شهید شدند. با توجه به ورود امام حسین(علیه السلام) و یارانش در روز دوم محرم به کربلا و شهادتشان در روز دهم، شیعیان دهه اول این ماه را به یاد آنان و ذکر مصیبتشان به سوگواری و عزاداری ویژه ای می پردازند و در بزرگداشت شهدای کربلای سال 60 هجری هر روز از دهه اول ماه محرم اختصاص به یکی از بزرگان و شهیدان نهضت جاویدان و ماندگار عاشورا دارد. روز اول: مسلم بن عقیل (علیه السلام) روز دوم: ورود کاروان به کربلا روز سوم: حضرت رقیه (علیه السلام) روز چهارم: حضرت حر و طفلان حضرت زینب (علیه السلام) روز پنجم: حضرت عبدالله بن الحسن و اصحاب روز ششم: حضرت قاسم بن الحسن(علیه السلام) روز هفتم: حضرت علی اصغر (علیه السلام) و روضه عطش روز هشتم: حضرت علی اکبر(علیه السلام) روز نهم: حضرت عباس(علیه السلام) روز دهم: حضرت اباعبدالله (علیه السلام) و شام غریبان روز یازدهم: حرکت کاروان از کربلا روز دوازدهم: ورود کاروان به کربلا روزسیزدهم: مصائب امام سجاد و حضرت زینب(س) در کوفه و شام این ترتیب نامگذاری، معروف ترین شکل آن است که اکثر هیأت ها بر طبق آن عزاداری می کنند، ولی از آنجایی که این نوع نامگذاری دلیل خاصی ندارد، صورت های دیگری نیز برای آن دیده شده است، مثلاً جابجایی در روزها و یا ذکر مصیبت دیگر اصحاب امام مثل حبیب بن مظاهر و... و هدف از همه این برنامه ها زنده نگه داشتن حماسه ای است که آفریدند. روز هشتم ذی الحجه امام حسین(ع) از مکه معظمه عزم سفر کردند طی منازل مختلف از هشتم ذی حجه تا دوم محرم منازلی از قبیل : منزل صفاح –وادی عقیق و ذات عرق – وادی حاجز –خزیمیه – زرود –ثعلبیه – زباله ( و دیدار با هلا ل بن نافع و فرزدق -) - عقبه – شراف – ذوحسم – بیضه – عذیب هجانات – قصر مقاتل و دیداربا عمروبن قیس – قطقطانه را با کاروان حسینی طی نمودند. روز اول: به یاد مسلم بن عقیل - آغاز ایام حسینی -امام حسین علیه السلام در راه کربلا -قیام مردم مدینه بر علیه یزید مسلم پیشاهنگ نهضت کربلا و سفیر امام حسین (علیه السلام) به سوی مردم کوفه بود. او که در عرفه شهید شد تا دعای عرفه امامش را تفسیر کند و حماسه مسلم بودن و تسلیم نشدن را بیافریند. مسلم بن عقیل اسوه همه کسانی است که در زندگی به هدف هایی والاتر از دنیا اعتقاد دارند و ارزش هایی متعالی را می جویند. او الگوی عمل به وظیفه، اطاعت از امام و بنده بودن و بندگی کردن است. نام مسلم یادآور همه خوبی ها، رشادت ها و جوانمردی هاست. در حدیثی از پیامبر (ص) خطاب به امیر المؤمنان (ع) آمده است: من عقیل را دوست دارم، یکی به خاطر خودش و یکی هم به خاطر این که پدرش ابوطالب او را دوست می داشت. فرزند او کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد، چشم مؤمنان بر او اشک می ریزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود می فرستند به شهر کوفه گشتم بی کس و بی یار، می گریم غریبانه من سر بر دل دیوار، می گریم اگر این است رسم میهمانی کردن کوفی گذشت از من به حال سید ابرار می گریم ندای باغبان کاروان هر دم بگوش آید به حال زینب و این کوچه و بازار می گریم برای قتل من شوری به پا گردیده در کوفه به طفلان و جوانان شه ابرار می گریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه، میا کوفه ولی صد حیف بگذشت است کار از کار، می گریم روز دوم: کاروان اباعبداللَّه الحسین (ع) به کربلا رسید -ورود امام حسین علیه السلام به کربلا -نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه گرمای سوزان کویر، بدن های خسته کاروانیان را می آزارد و خورشید آرام، آرام خود را در تنگنای افق جای می دهد، کاروان توقف کرد، صدایی پرسید: این جا کجاست؟ پاسخ آمد: اینجا کربلاست! آری اینجا کربلاست، اینجا بهشت سرخ بدن های بی سر است، اینجا نگارخانه گل های پرپر است، اینجا حریم قرب شهیدان داور است. حسین(علیه السلام) آمد با اهل بیتش، عباس و زینبش، اکبر و اصغرش، رقیه و سکینه اش، ...، دل کویر در تب و تاب و چهره آسمان درهم شده است. زمین بغض خود را فرو می خورد و فرات آرام و بی صدا اشک می ریزد. امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به کربلا وارد شد.1 عالم بزرگوار “سید بن طاووس” نقل کرده است که: امام علیه السلام چون به کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است.2 در این روز “حر بن یزید ریاحی” ضمن نامه ای “عبیداللّه بن زیاد” را از ورود امام علیه السلام به کربلا آگاه نمود. . در این روز امام علیه السلام به اهل کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه که مورد اعتماد حضرت بودند را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به “قیس بن مسهّر” دادند تا عازم کوفه شود.3 اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود: “اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی ءٍ قَدیرٌ؛ خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی.”4 در اوایل ماه محرم سال 61 قمری، لشکریان عبیداللَّه بن زیاد به فرماندهی حُرّ بن یزید ریاحی با آن حضرت مواجه شده و مانع پیش روی آن حضرت به سوی کوفه شدند. گرچه حرّ بن یزید، مأموریت داشت با امام حسین (ع) برخورد شدید نماید ولیکن رفتار وی با امام بر رِفق و مدارا بود. از این رو حرّ و لشکریانش در نماز جماعت امام حسین (ع) شرکت می کردند و به خطبه های دلنشین وی گوش جان می سپردند و این دو سپاه چند روز بدون هیچ گونه مشکلی در کنار هم بودند. امّا عبیداللَّه بن زیاد که در جنگ با اباعبداللَّه الحسین (ع) اصرار فراوان داشت، نامه ای به حرّ بن یزید نوشت و وی را مأمور سخت گیری بر امام حسین (ع) نمود. حرّ بن یزید نیز طبق فرمان، راه را بر امام حسین (ع) و یارانش مسدود نمود و آنان را به سوی منطقه خشک و بی حاصلی به نام کربلا هدایت کرد و در آن جا آنان را در محاصره خویش قرار داد. قافله امام حسین (ع) چون به سرزمین کربلا رسیدند، آن حضرت پرسید: این زمین چه نام دارد؟ عرض کردند: کربلا. آن حضرت تا نام کربلا را شنید، فرمود: اَللّهمَّ اِنّی اَعوُذُ بِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَ الْبَلاءِ. و سپس فرمود: این، موضع کَرْب و بَلا و محلّ محنت و عِنا است. فرود آیید که این جا منزل و محل خیمه های ما است و این زمین، جای ریختن خون ما است و در این مکان قبرهای ما واقع خواهد شد. جدّم رسول خدا (ص) مرا به این امور خبر داد. به ناچار، آن حضرت و یاران و اصحابش در روز پنج شنبه دوم محرم الحرام سال 61 قمری در آن سرزمین فرود آمدند و حرّ بن یزید نیز با سپاهیانش در مقابل آن حضرت، خیمه زدند. به گوشم می رسد هر لحظه آوای خدا اینجا مران ای ساربان محمل که باشد کربلا اینجا دلا حجاج بیت الله خون، احرام بر بندید که کامل می شود با زخم تن حج شما اینجا شما حجاج بیت الله خون هستید و می بینم که جای موی سر، سرتان گردد جدا اینجا نه تنها حج ما قربانی پیر و جوان دارد شود قربانی شش ماهه تقدیم خدا اینجا ز شمشیر هزاران قاتل خونخوار می بینم هزاران بار گردد اکبرم جانش فدا اینجا به موج خون میان قتله گه با پیکر بی سر زنم از حنجر ببریده خواهر را صدا اینجا به پاس اجر سقایی و قانون علمداری شود با تیر و خنجر حق عباسم ادا پیدا کند این امت گم کرده ره تا راه خود اینجا درخشد راس هفتاد و دو مصباح الهدی اینجا ندای ارجعی را در یم خون می دهم پاسخ که می آید به گوشم از خدا دائم ندا اینجا 1٫ الامام الحسین و اصحابه، ص194؛ البدء والتاریخ، ج6، ص10٫ 2٫ اللهوف، ص35٫ 3٫ مقتل الحسین مقرّم، ص 184٫ 4٫ بحارالانوار، ج44، ص381٫ گردآوری وتدوین:مجید کریمی ...
آرشیوخبر:قرارداد همکاری انجمن های قطعه سازی ایران و فرانسه امضا شد/کاندیدای خودروی برتر جهان در بازار ...
شرکت از ادامه فعالیت در ایران سرباز زد. بنابراین باید دید تا چه اندازه همکاری پژو برای خودروسازان داخلی جذابیت دارد تا در این زمینه تصمیم گرفته شود اما شرکت رنو همکاری های خوبی با ایران داشته و این همکاری ها تداوم پیدا خواهد کرد. اظهارات آرش محبی نژاد درباره همکاری های قطعه سازان کشور با فرانسوی ها در زمینه حفظ منافع ملی است. از این رو میزان داخلی سازی قطعات در شروط این همکاری ها اهمیت زیادی ...
چهارم محرم"در روز چهارم محرم،ابن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای ...
در روز چهارم محرم،ابن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه السلام تشویق و ترغیب نمود. عبیداللّه به منبر رفت و گفت: ای مردم! شما آل ابی سفیان را آزمودید و آنها را چنان که می خواستید، یافتید! و یزید را می شناسید که دارای سیره و طریقه ای نیکو است! و به زیر دستان احسان می کند! و عطایای او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! و اینک یزید دستور داده است که بهره شما را از عطایا بیشتر کنم و پولی را نزد من فرستاده است که در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید.وی برای مردم شام نیز عطایائی مقرر کرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا کنند که مردم برای حرکت آماده باشند، و خود و همراهانش به سوی نخیله حرکت کرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شبث بن ربعی و شمر بن ذی الجوشن را به کربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین کمک نمایند. برخی از مورخین تعداد افرادی که به سپاه عمر بن سعد پیوستند را در 4گروه ذکر کرده اند که شامل: شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛ یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛ حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛ و مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر؛ این نیروها تا روز عاشورا در سپاه عمر بن سعد حضور داشته اند.در برخی از اسناد تاریخی هم تعداد لشکریانی که به عمربن سعد ملحق شدند را بیست هزار نفر ذکر کرده اند. حر بن یزید ریاحی آزاد مرد کربلا حر بن یزید بن ناجیه ریاحی، جد او، عتاب ، ندیم نعمان بن منذر ( پادشاه حیره ) و پسر عمویش، احوص، شاعر و از اصحاب رسول خدا بود.حر از سران کوفه بشمار میرفت. عبید ا...ابن زیاد او رابرای رویارویی با امام حسین علیه السلام فرا خواند و با هزار سوار به سوی کاروان او فرستاد. حر اولین کسی بود که راه را بر امام علیه السلام بست و از ورود او به کوفه یا بازگشتش به مدینه جلوگیری نمود. حر علی رغم این که برای رویارویی با امام آمده بود، رفتارش خالی از ادب نبود و هنگامی که دید عمر بن سعد برای جنگ با امام حسین علیه السلام مصمم است، به کاروان حسینی ملحق شد، توبه کرد و در سپاه امام جنگید تا به شهادت رسید. در تاریخ آمده است: حر به امام حسین علیه السلام گفت: هنگامی که عبیدالله بن زیاد مرا به سوی شما روانه ساخت و از قصر بیرون آمدم، از پشت سرم صدایی شنیدم که می گفت: ای حر! شاد باش که به خیر رو می آوری. وقتی پشت سرم را نگاه کردم، کسی را ندیدم. با خود گفتم من به پیکار حسین علیه السلام می روم و این چه بشارتی است؟! هرگز تصور نمی کردم که سرانجام از شما پیروی خواهم کرد. (ابصار العین، صفحات 115 و 116) بعد از توقفگاه عقبه ، کاروان امام حسین یکسره تا منزل شراف رفت. هنگام سحر، امام به جوانان فرمان داد آب فراوان با خود بردارند و به راه بیفتند. نیمه های روز، همچنان که راه می رفتند، یکی از همراهان امام گفت: الله اکبر امام حسین علیه السلام فرمود: چرا تکبیر گفتی؟ عرض کرد: نخلستان دیدم. گروهی از اصحاب گفتند: به خدا سوگند، ما هرگز در این سرزمین، درخت خرما ندیده ایم. امام فرمود: پس چه می بینید؟ گفتند: به خدا سوگند آنچه می بینیم، تعداد زیادی اسب است. فرمود: به خدا من نیز همان را می بینم. آن گاه فرمود: اینجا پناهگاهی نداریم که به آن پناه ببریم؟ برخی از اصحاب گفتند: بله، داریم. توقفگاه ذوحسم سمت چپ ماست. اگر به آن جا برویم، تپه ای است که می توان از یک سو با این لشگر مواجه شد. امام به راه افتاد و اصحابش نیز به دنبالش به سوی ذوحسم رفتند. چیزی نگذشت که گردن اسبان نیز از دور پیدا شد. لشگریان ابن زیاد، چون دیدند کاروان امام حسین علیه السلام، راه خود را کج کرده است، آنان نیز راه خود را کج کردند و برای تصرف ذوحسم شتاب کردند اما کاروان امام زودتر به انجا رسید و آن را تصرف کرد. عصر شده بود و امام حسین علیه السلام و لشگر حر در راه کربلا در برابر هم قرار گرفته بودند. امام به سپاهش فرمود آماده رفتن شوند، آن گاه به منادی خود فرمود برای نماز عصر اذان بگوید. پس از نماز، امام حسین علیه السلام رو به لشگریان حر کرد و پس از حمد و ثنای خدا فرمود: اگر از خدا بترسید و حق را برای اهل آن بدانید، خداوند خشنود خواهد شد. ما خاندان محمد صلی الله علیه و آله هستیم و از اینها به فرمانروایی بر شما سزاوارتریم. اینها مدعی چیزی هستند که به ایشان تعلق ندارد و به زور و ستم در میان شما رفتار می کنند. اگر فرمانروایی ما را خوش ندارید و می خواهید درباره حق ما نادان بمانید و نظرتان چیزی غیر از آن است که در نامه هایتان به من نوشتید و فرستادگان شما به من گفتند، اکنون باز می گردم. حرّ گفت: به خدا سوگند، من نمی دانم این فرستادگان و این نامه ها که می گویی چیست؟ امام به یکی از یارانش فرمود: ای عقبة بن سمعان! آن دو خورجین را که نامه های ایشان در آن است بیرون بیاور. عقبه نامه ها را آورد و جلوی امام خالی کرد. حر گفت: ما از آن کسان نیستیم که این نامه ها را به تو نوشته اند. ما فقط دستور داریم که از وقتی تو را دیدیم، از تو جدا نشویم تا به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم. امام حسین فرمود: این آرزویی بیش نیست و محال است من با تو نزد عبیدالله بروم. امام حسین علیه السلام پس از آن که نماز عصر را در ذوحسَمَ به جا آورد و با لشگریان حرّ احتجاج نمود، به اصحاب خود دستور داد: به سوی مدینه باز گردید. اما لشگر حر از بازگشت آنان جلوگیری کرد. حسین علیه السلام به حر فرمود: مادرت به عزایت بنشیند! از ما چه می خواهی؟ حرّ گفت: غیر از شما، هر کس از تبار عرب بود و چنین می گفت، من نیز می گفتم مادرش به عزایش بنشیند، ولی به خدا نمی توانم نام مادر تو را جز به نیکی ببرم. امام حسین فرمود: از من چه می خواهی؟ گفت: می خواهم شما را نزد امیر عبیدالله بن زیاد ببرم. فرمود: به خدا من همراه تو نخواهم آمد. حرّ گفت: من نیز به خدا سوگند، دست از تو بر نخواهم داشت. این سخنان سه بار میان امام و حرّ رد و بدل شد و سرانجام حر گفت: من دستور جنگ با شما را ندارم. اما دستور دارم از شما جدا نشوم تا با من به کوفه بیایید. اکنون که از آمدن به کوفه خودداری می کنید، پس راهی را در پیش بگیرید که نه به کوفه برود و نه به مدینه؛ و نه حرف من باشد، نه حرف شما؛ تا در این باره نامه ای به عبیدالله بنویسم. شاید خدا راهی پیش آرد که سلامت دین من در آن باشد و درباره ی شما مرتکب گناهی نشوم. اینجا بود که امام علیه السلام از راه قادسیه (که به کوفه می رفت) به سمت چپ حرکت کرد و حر و همراهانش نیز به دنبال او به راه افتادند. امام حسین علیه السلام پس از رویارویی با حرّ و لشگریانش و اصرار حر بر رفتن امام به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد و اصرار سرسختانه امام بر بازگشت به مدینه، تصمیم گرفت راه سومی را پیش گیرد. بنابراین حرکت کرد و حر و لشگریانش نیز در پی او به راه افتاد. حرّ پیوسته به امام علیه السلام می گفت: ای حسین! به خدا سوگند اگر جنگ کنی، کشته خواهی شد! امام حسین می فرمود: مرا از مرگ می ترسانی؟ آیا گمان می کنید اگر مرا بکشید، کارهای شما رو به راه و خاطرتان آسوده خواهد شد؟ اشتباه می کنید! من در پاسخ شما همان چیزی را می گویم که برادر اوس به پسر عمویش گفت. آن هنگام که اوس می خواست به یاری رسول خدا برود و پسر عمویش او را می ترساند و می گفت: کجا می روی؟ کشته خواهی شد. اوس در پاسخش سه بیت شعر خواند: من می روم و مرگ برای جوان ننگ نیست، آن هنگام که نیتش حق باشد و در حال ایمان به اسلام بجنگد. و در راه مردان صالح و شایسته جانبازی کند و از نابودشدگان در دین جدا گشته، به گنهکاری پشت کند. پس در این صورت اگر زنده ماندم، پشیمان نیستم و اگر مردم، بابت تو که زنده خواهی ماند و بینی ات به خاک مالیده خواهد شد، سرزنشی بر من نیست. حر بن یزید با شنیدن این حرف ها دانست که امام حسین تن به کشته شدن داده ولی تن به خواری و تسلیم شدن به ابن زیاد نداده است. از این رو خودش را کنار می کشید و با همراهان خود می رفت تا اینکه حسین علیه السلام به منزل عذیب الهجانات رسید. حر بن یزید ریاحی هنگامی که دید سپاه کوفه در جنگ با حسین علیه السلام مصمم است، به عمر بن سعد گفت: آیا با حسین جنگ خواهی کرد؟ عمر پاسخ داد: آری، به خدا سوگند جنگی کنم که آسان ترین اتفاقش افتادن سرها و بریده شدن دست ها باشد. حر گفت: آیا پیشنهادش راضی تان نکرد؟ ابن سعد گفت: اگر به دست من بود می پذیرفتم، ولی امیر تو، عبیدالله، نپذیرفت. حرّ که دید ابن سعد در جنگ با امام علیه السلام مصمم است، عقب رفت و در کنار لشگر ایستاد. مردی از قبیله ی او به نام قره بن قیس به او گفت: امروز اسب خود را آب داده ای؟ حر گفت:نه. گفت: نمی خواهی بدهی؟ من نیز اسبم را آب نداده ام و اکنون می روم آبش دهم. حرّ از آن جا که ایستاده بود کناره گرفت و اندک اندک به سوی سپاه حسین علیه السلام رفت. مهاجر بن ادس (که در لشگر عمر سعد بود) به او گفت: ای حرّ می خواهی چه کنی؟ می خواهی حمله کنی؟ حرّ پاسخی نداد و لرزه اندامش را فرا گرفت. مهاجر گفت: به خدا کار تو مرا به شک انداخته است. من در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم. هرگز ندیده بودم این گونه از ترس جنگ بلرزی. اگر به من می گفتند دلیرترین مردم کوفه کیست، تو را نام می بردم. پس این چه حالی است که در تو می بینم؟! حر گفت: به خدا سوگند خود را در میان بهشت و جهنم می بینم و جهنم را بر نمی گزینم گرچه پاره پاره شوم و مرا بسوزانند. این را گفت و اسب خود را هی کرد و به حسین علیه السلام پیوست. حّر هنگامی که دید سپاه کوفه در جنگ با امام حسین علیه السلام مصمّم است، به سپاه حسینی پیوست و به امام گفت: فدایت شوم ای پسر رسول خدا! من همان کسی هستم که تو را از بازگشت به وطنت بازداشتم و همراهت آمدم تا تو را ناچار کردم در این سرزمین توقف کنی. گمان نمی کردم پیشنهاد تو را نپذیرند و به این سرنوشت دچارت کنند. به خدا اگر می دانستم کار به این جا می کشد، هرگز به چنین کاری دست نمی زدم. اکنون از کرده ام به سوی خدا توبه می کنم. آیا توبه من پذیرفته است؟ حسین علیه السلام فرمود: آری، خداوند توبه تو را می پذیرد. اکنون از اسب پایین بیا. حر گفت: من سواره باشم برایم بهتر است از این که پیاده شوم. می خواهم همچنان که بر اسب خود سوار هستم، ساعتی با دشمن برای یاری ات بجنگم تا کشته شوم. سخنان حرّ خطاب به سپاهیان یزید حرّ پس از آنکه به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست و توبه کرد، در برابر لشگر عمر بن سعد ایستاد و گفت: ای مردم کوفه، مادرتان در سوگتان بگرید! این بنده ی صالح خدا را فرا خواندید و هنگامی که به سوی شما آمد، دست از یاری او برداشتید؟ شما که می گفتید در یاری او با دشمنانش خواهیم جنگید، اکنون رو در روی او ایستاده اید و می خواهید او را بکشید؟ راه نفس کشیدن را بر او بسته اید، از هر سو محاصره اش کرده اید و از رفتنش به سوی سرزمین ها و شهرهای الهی جلوگیری می کنید. حسین همچون اسیری است که در دستان شما گرفتار شده؛ نه می تواند سودی به خود برساند و نه زیانی را از خود دور کند. آب فرات را که یهود و نصاری و مجوس از آن می آشامند و سگان و خوک های سیاه در آن می غلتند، بر روی حسین و زنان و کودکان و خاندانش بسته اید، تا جایی که آنان از فرط تشنگی به حال بیهوشی افتاده اند. چه بد رعایت محمد صلی الله علیه و آله را درباره فرزندانش کردید! خدا در روز تشنگی محشر، شما را سیراب نکند! . ظاهرا حر با اذن امام حسین اولین فردی است که به میدان رفت و در خطابه ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجز او چنین بود: اضرب فی اعناقکم بالسیف انی انا الحر و ماوی الضیف اضربکم و لا اری من حیف عن خیر من حل بارض الخیف که حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از حسین و حق دانستن این راه بود. حسین بن علی بر بالین حر رفت و به او گفت: توهمانگونه که مادرت نامت را حر گذاشته است، حر و آزاده ای، آزاد در دنیا و سعادتمنددر آخرت! انت الحر کما سمیتک امک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخرة و دست بر چهره اش کشید.حسین با دستمالی سر حر را بست. پس از عاشورا بنی تمیم او را بیرون کربلا دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، جایی که در قدیم به آن نواویس می گفته اند. درباره فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها) در منابع تاریخی آمده است که عون و محمد فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند. ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد: به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند. جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند. بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند: اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است. نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید. منقول است حضرت زینب(سلام الله علیها) زمانی که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد. شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون می باشد. گردآوری وتنظیم:مجید کریمی ...
شهروندان علیه بازاریان/ رد پای اعضای شورای شهر در تجمع بازار/ همین هم برای سرگرمی و هیجان بود!
مردی سپید مو و چند نفر از بازاریان از صف آرایی عجیب بیرون زده است. صف آرایی که بعضی از منتقدان طرح ترافیک به عنوان یک مساله معمول شهری، تلاش می کنند با تاسی از مناسک محرم به جریان حق و باطل تبدیل کنند. سوال این است:شما برای برگزاری تجمع مجوز دارین؟ بازاری سپبد مو با اشاره به پرده های سیاه آویخته شده دور میدان شهرداری می گوید: مجوز؟ اربابمان حسین مگر با مجوز قیام کرد؟! ما هم مثل ...
نواهای صادق، مویان و با صلابت
سروی س هنر جوان ایرانی به نقل از موسیقی ایرانیان ؛ بخش موسیقی: هنوز بعد از سال ها، بعد از قرن ها، بعد از هزار و چهارصد سال می توان حقیقت را در زنجیر دید... حقیقت را پاره پاره بر خاک دید... حقیقت را بر سر نیزه دید ... هنوز بعد از قرن ها، حجت مسلمانی همه ی ما، حسین بن علی(ع) است* و تا ابد همین است. می گویند جاودانگی هر هنری در پیوند آن با معنویت است و تعزیه بزرگ ترین پاسبانِ موسیقی ایران ...
اکبری: عدم رعایت قوانین منجر به بازیکن سالاری می شود
پیمان اکبری در گفتگو با خبرنگار حوزه توپ و تور گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان ، پس از کسب نخستین پیروزی تیمش در رقابت های لیگ برتر والیبال ، با اشاره به دیدار با تیم آلومینیوم المهدی گفت: در شروع لیگ همه بازی ها سخت هستند، زیرا تیم ها هنوز هماهنگ نشدند و امروز شاهد بودیم که این نا هماهنگی در هر دو تیم وجود داشت. وی ادامه داد: اتفاق خوبی که در این مسابقه رخ داد این بود که بازیکنان من ...
تکایای قاجار هنوز نفس می کشند؟
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، در گذشته بیش از 50 تکیه وجود داشته که از جمله آن: تکیه آقا بهرام، افشارها، چهار حصار، چهل تن، خداآفرین، باغ خانه، رضا قلی خان، سادات اخوی، زرگرها، قومی ها، کرمانی ها، ملک آباد، منوچهرخان، سرپولک، عباس آباد و مهم ترین آنها تکیه دولت را می توان نام برد. هر کدام از این تکایا آداب عزاداری مختص به خود را در ایام محرم داشته است که البته هنوز در ...
ترویج سکولاریسم در هیئات مذهبی؛ خواسته شوم دشمنان سیدالشهدا(ع)
عنوان کرده و در قامت یک رهبر دینی غیور بر ساکتین و غافلین امت فریاد بر می آورد که؛ ألاتَرَونَ إلی الحقِّ لایُعمَلُ به و إلی الباطِلِ لایُتَناهی عَنهُ؛ آیا نمی بینید که کسی به حق عمل نمی کند و از باطل نهی کنندۀ نیست . این محقق و پژوهشگر حوزوی همچنین خاطرنشان کرد: اساساً بیان شعار معروف هیهات منا الذلة حضرت در روز عاشورا خود به واقع دربردارنده بالاترین درس و پیام، نه تنها برای مسلمین و ...
دویست و بیست و دومین شماره هفته نامه حیات طیبه منتشر شد
به گزارش ایثار دویست و بیست و دومین شماره نشریه حیات طیبه با مطالبی چون عبرت گیری از عاشورا یعنی نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوی و فرزند انقلاب گوشه گیر شود ، اگر این نهضت حسین (ع) نبود اسلام را وارونه به مردم نشان می دادند ، ولی فقیه ستون خیمه و امام حسین زمان ما است ، جشنواره داستانک های ایثار و شهادت ، فاجعه بسیار تلخ و حیرت انگیز منا نباید فراموش شود ، رو سفیدی ننه ... ، آن طفل 13 ساله ...
منابع مکتوب از سنج، دمام و علمداری در عاشورای بوشهر چه می گویند؟/ از صبحدم و نون پوشون تا نذری های زنانه ...
، چای و هیزم می آوردند و بعد از شروع مراسم چای درست می کردند و به سینه زنان و عزاداران می دادند. افراد پیر تماشاگر و جوان ترها به عزاداری مشغول بودند. (ص 663) سطور بیشتری از کتاب را که مطالعه می کنید واژه های خاص بوشهری پررنگ و رنگتر می شوند. واژه ای مانند سرخونی ما را به عمق فرهنگ بوشهر می برد. در تعریف این واژه آمده است: قبل از این که روحانی شروع به روضه خوانی کند، چند تن از افراد حاضر ...
جملاتی از بزرگان تاریخ درباره عظمت امام حسین (ع)
صفحات کربلا کرده ام. بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از امام حسین پیروی کند . توماس کارلایل (دانشمند انگلیسی) بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند . آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق و باطل روبه رو می شوند، اهمیّت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیّتی که داشت ...
امروز همه باید عاشورایی باشیم
عقیق : روزنامه جوان در یادداشتی از عباس حاجی نجاری نوشت: در میان نهضت ها و قیام های تاریخی، قیام امام حسین(ع) در محرم سال 61 هجری قمری یگانه حماسه ای است که تاریخ را متحوّل و مرزهای حق و باطل را روشن کرده است. این نهضت در زمانه ای آغاز شد که آموزه ها و تعالیم اسلامی وارونه معرفی می شد و جامعه دینی در مسیر انحراف از اهداف و زیرسازهای خود گرفتار آمده بود و به تدریج به دوره جاهلیّت پیشین ...
بذری که احمدی نژاد پاشید!
قابل اتکا در صنعت و با حکم احمد قلعه بانی (که بعدا رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور شد) به مدیر عاملی شرکت پارس خودرو رسید و کمی بعد یعنی دوم بهمن ماه 1386 مزه مدیر عاملی یکی از بزرگترین شرکت های خودروسازی خاورمیانه یعنی سایپا را هم چشید. این شیب صعودی و این تجربه کرسی های مختلف مدیریتی با ریاست سازمان ملی جوانان در مرداد 88 ادامه پیدا کرد. ریاستی که بعد از مدتی از آن برکنار شد و ...
واکنش رامبدجوان به حاشیه های اخیر/از تسلیت نگفتن ماه محرم تا مسائل مالی جمع آوری امضا برای فاجعه منا
کردن امضا!؟ آخه پولِ چی بگیرم؟ از کی بگیرم؟ واسه چی بگیرم؟ یا نکاتی به همین بی اساسی درباره ی خندوانه جوان این متن را با توصیه ای اخلاقی درباره ی ماه محرم به پایان رسانده است : بیایم در این شبها به جای معلم اخلاق شدن و دست آدمهای شارلاتانی مثل من رو برملا کردن، به عمق وجود خودمون بریم و سعی کنیم کمی از تلخیها و تیرگیهای روحمون رو با یاد سالار شهیدان کم کنیم. در ضمن مخلص تک تک شمایی که ماه و مهربونین هستم و به اونایی هم که دلخوریم رو ابراز کردم می گم که برادرتونم و حق برادری رو هم به جا می آرم تا ابد. ...
بازتاب های نامه رهبر انقلاب به رییس جمهوری
است که اگر چنان نبود؛ چنین نتیجه ای نیز دربرنداشت. با مداقه در متن نامه رهبر فرزانه انقلاب به رئیس جمهور، درمی یابیم که مقام معظم رهبری مظهر همه صفاتی هستند که یک رهبر مردمی و مقتدر باید داشته باشد. روزنامه ی کیهان اما از زاویه یی متفاوت و منحصربه فرد به این موضوع پرداخت. این روزنامه در ستون یادداشت روز خود با عنوان عصای موسی(ع) باطل السحر برجام آورد: سرانجام بعد از چند ماه بحث و بررسی ...