سایر منابع:
سایر خبرها
.... روی ایوان تا کفشش را می پوشید، با بی قراری پرسیدم : چرا باید بریم؟ قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد : زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر می کردم نشد. مجبور شدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا... که صدای مصطفی خلوت مان را به هم زد : شما اگه می خواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم. به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش ...
باید بقیه عمرت غذای آماده بخوری! گرگ گفت: ما چه جوری می تونیم با پلنگ رو هم بریزیم؟ روباه گفت: اینش با من! خلاصه روباه آرام آرام رفت جلو تا رسید به پلنگ و سلام کرد. پلنگ غرش ترسناکی کرد و گفت: تو با این قیافه مضحک از من چی می خوای؟ روباه گفت: من و این رفیق پیرم یک عمریست که در همسایگی شما هستیم و حق همسایگی به گردن شما داریم به این حساب شما باید توی این زمستان سخت ما را زیر سایه خودتان ...
... انگار ابر های اجابت سترونند / باران به وقت نافله مستجاب کو؟ کو نعره سواری از آن سو به انتقام / دستی از این قبیله به سرب مذاب کو؟ همچنین، در پایان زهرا حسین زاده، شاعر افغانستانی مقیم ایران، سروده خود را تقدیم کرد. سر تمام قلم های خود کلاه گذاشت به جای عکس خودش بین گنجه ماه گذاشت کبوتران گچی را در آفتاب نشاند برای یک یک آن ...
...> چل بار بگو: چل تا چل رو چل بار چلوندم و برای چا تا چل بفرست تا شب چله یه خبر چل کننده چلت کنه شب چله مبارک ****** قیمت پماد سوختگی شب یلدا(چله)خیلی خیلی بالا میره . اگه نگرفتی زود تر بخرش شاید هندوانه ای که گرفتی سفید در بیاد هااا اون وقت لازمت میشه!!! ****** تو خوبی! تو بهترینی! تو تکی! . ...
؟ زم: اون موقع یه نیازمندی بود برای یه دوستی بود توی ترکیه که میگفت استاد دانشگاهم. بعد از 7-6 ماه فهمیدیم که استاد دانشگاه یه پوششه. یعنی استاد دانشگاه بوده، ولی تو ... بوده؛ و دوست داشتن راجع به سوریه بدونن. رضوانی: از رستمی آمار یک شب از عملیات رو خواستی زم: میگم همون ماه اول بود دیگه. بهش گفتم بود اگه اینکار رو بکنی میتونم بهت پول بدم و اینا که ما تو آمد نیوز ...