سایر منابع:
سایر خبرها
سی امین شب شعر عاشورای کشوری در تالار حافظ شیراز برگزار می شود
کرده ایم اما همچنان مردمی، مستقل و غیر دولتی است. وی با اشاره به موضوع مراسم امسال افزود: امسال موضوع محوری برنامه، فضائل حضرت سیدالشهدا، امام حسین (علیه السلام) ست و برآنیم در سومین حرم حضرات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در ایران و دیار حضرت احمد بن موسی، شاهچراغ (علیه السلام) و سایر امامزادگان جلیل القدر (علیهم السلام) با زبان شعر به تماشای همه فضیلت ها و زیبایی ها در قامت نام ...
نیم نگاهی به کارکردها و جایگاه منبر (1)
نوازش کرد تا ساکت شد. حضرت فرمود: اگر من او را نوازش نمی کردم تا قیامت ناله می کرد. [1] قداست منبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) از همان صدر اسلام تلاش نمودند تا این رسانۀ سنّتی، قداست خود را حفظ کند. گرچه در برهه ای از زمان ها، نااهلان به این کرسی مقدّس تکیه زده اند، ولی همچنان منبر بر قداست خود باقی مانده است. خلیفه دوم در اولین روزهای ...
مقتل اربعین
چنانچه گذشت و آن مقدمات چون قطعی نیست بنابراین نتیجه قطعی هم بدست نمی دهد؛ ثانیا احتمال دارد همانگونه که بعضی گفته اند اهل بیت در همان سال 61 و قبل از رفتن به شام از مسیر کربلا عبور کرده و بر قبور شهیدان عزاداری کرده باشند چنانچه مرحوم سپهر مؤلف ناسخ التواریخ گفته است، مضافا بر این که مرحوم قاضی طباطبائی رحمة الله کتابی بنام تحقیق در روز اربعین امام حسین علیه السلام تألیف نموده و تمام ایرادهای وارده ...
کاروان اسرای کربلا از کدام منازل گذشتند
، تکرار شده اند. [5] اینک، نشانه های جزئیِ پیش گفته را بررسی می کنیم: 1. در معجم البلدان که یک کتاب کهن جغرافیایی است در معرّفی بخشی از شهر حَلَب در شام، آمده است: در غرب شهر و در دامنه کوه جوشن، قبر محسن بن حسین علیه السلام است که گمان دارند وقتی اسیران [کربلا] را از عراق به دمشق می بردند، او از مادرش سقط شده است و یا کودکی بوده است همراه آنان که در حَلَب، در گذشته و همان جا دفن شده ...
نُسَخ خطی گنج های پنهانی است که از ارزش آن ها غافلیم
ام گوشه ای از چگونگی بهره مندی از نسخ خطی را برای شناخت تاریخ و فرهنگ مان بیان کنم. این متن سخنرانی امروز من (اول آذر 94) در دانشگاه مذاهب است. به نظرم سخن گفتن در باره این موضوع در اصل سخن گفتن در باره یک امر بدیهی است اما ما گاهی نسبت به بدیهی ترین امور هم بی توجه ایم و لاجرم باید در باره آن یادآوری های لازم را داشته باشیم. بحث از اهمیت نسخه های خطی و جایگاهی است که آنها در روشن کردن ...
تکریم شاعر اهل بیت (ع) به منزله تکریم خوبی هاست/ شعر حاج علی انسانی، به منزله باده ای کهن در جام نو است ...
اندر کاران فرهنگی یاد کرد و اظهار داشت: این افراد وظیفه دارند چنین مسئولیتی را به نحو احسن انجام دهند و باید بدانند که این کار به منزله بی ریایی خواهد بود. چرا که شاعر به مدح ائمه اطهار علیهم السلام پرداخته است و تکریم او به منزله تکریم خوبی هاست. این شاعر پیشکسوت قلمرو شعر آئینی را فراتر از شعر ولایی دانست و افزود: هر شعری که به نحوی تحت تاثیر آیات قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام ...
آئین رونمایی از آخرین کتاب حاج علی انسانی " گلاب و گل "
. کتاب گلاب و گل مجلد دوم مجموعه شعرهای علی انسانی است که در حوزه ادبیات آیینی توسط مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر در 592 صفحه به چاپ رسیده است . این مجموعه شعر شامل 28 بخش است که در آن سروده هایی در رثای ساحت مقدس اهل بیت (ع) آمده است . در فضیلت طلایه دار نهضت حسینی حضرت مسلم بن عقیل (ع)، در وصف آزادگی و بصیرت حضرت حر، در ستایش از یادگار امام مجتبی حضرت قاسم بن الحسن ...
راز مشترک دو علامه در لزوم کسب اجازه از امام خمینی(ره)
در درس اساتید بزرگی چون حضرت آیت الله العظمی بروجردی، توفیق حضور در محضر انسان العین و عین الانسان، حضرت آیت الله علامه طباطبائی را می یابند و این حضور در درس به مرور تبدیل به رابطه ای نزدیک می گردد و آیت الله دوست محمدی می توانند دفعات بیشتری در طول هفته به صورت خصوصی محضر مبارک آیت الله علامه طباطبائی را درک کنند. مصاحبه ی زیر در دفتر حوزه ی علمیه ی حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام ...
بی اجازه آقای خمینی کاری نکنید
حضور در درس اساتید بزرگی چون حضرت آیت الله العظمی بروجردی، توفیق حضور در محضر انسان العین و عین الانسان، حضرت آیت الله علامه طباطبائی را می یابند و این حضور در درس به مرور تبدیل به رابطه ای نزدیک می گردد و آیت الله دوست محمدی می توانند دفعات بیشتری در طول هفته به صورت خصوصی محضر مبارک آیت الله علامه طباطبائی را درک کنند. مصاحبه ی زیر در دفتر حوزه ی علمیه ی حضرت موسی بن جعفر (علیهما ...
نگاهی به شعر عبدی کوفی
(3) این حدیث به صورت یا معشرالشیعه عَلِّمُوا اولادَکُم شعرَ العبدی نیز آمده است. (4) ثقة الاسلام ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینی، در کافی به اسناد خود از سفیان بن مصعب عبدی (یعنی خود شاعر) نقل می کند که گفت، خدمت حضرت ابی عبدالله جعفربن محمد الصادق (علیه السلام) رفتم. حضرت فرمود به اُمّ فَروِه بگویید بیاید و گوش کند که با جدّش چه کردند. آنگاه او پشت پرده نشست حضرت به من فرمود که انشاد کن و ...
نگاهی به شعر دعبل خزاعی
...> او در اصل شاعر هجاء، مدح و رثاست. هجای او متوجه ستمگرانی همچون؛ هارون الرشید، امین، مأمون، معتصم، واثق و متوکل است و مدح و رثای او نسبت به اهل بیت مکرم نبی اکرم: مولی الموالی علی بن ابی طالب، صدیقه طاهره، حسنین، امام سجاد، امام رضا و حضرت قائم - علیهم صلوات الله اجمعین - و سایر معصومین مکرمین است. جرجی زیدان بعد از آنکه دو بیت معروف دعبل را - که خود دعبل، خود را فرزند آنها می شمارد - نقل ...
نگاهی به شعر أبوتمّام الطائی
که شرح زندگی ابوتمام را نوشته، می نویسد: جماعتی از علما معتقدند که او اشعرالشعراست و تصریح کرده اند که او شیعه امامیه است. علامه جمال الدین بن مطهر حلی در خلاصة الاقوال فی احوال الرجال گوید: حبیب بن اوس ابوتمام طائی، امامی بوده و شعر زیادی راجع به اهل بیت (علیهم السلام) دارد. (21) شیخ ابوعلی رجالی در کتاب منتهی المقال فی احوال الرجال از ابن شهر آشوب در مناقب نقل کرده که او شعر ابوتمام را ...
نگاهی به شعر إبن الرومی
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: دکتر محمد شیخ الرئیس کرمانی بیشتر نویسندگان، ابن الرّومی را در شمار شعرای عصر دوّم عباسی آورده اند؛ زیرا قسمت اعظم عمرش را در آن عصر سپری کرده، ولی چون نهال وجود این شاعر متعهد در عصر مورد پژوهش، پا گرفته و در تشیع اعتقادی راسخ داشته و اشعاری دلپذیر و صریح در حمایت از اهل بیت (علیهم السلام) دارد، به این جهات دریغم آمد که ...
نگاهی به شعر محمدبن إدریس شافعی
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: دکتر محمد شیخ الرئیس کرمانی امام شافعی - بنیانگذار مذهب شافعی - شیعه امامی نبوده است؛ ولی عشق و ارادت او به اهل بیت (علیهم السلام) بویژه حضرت علی (علیه السلام) موجب شده که از احترام خاصی نزد شیعیان برخوردار باشد. اشعار پرشور او در اظهار خضوع و ارادت به اهل بیت (علیهم السلام) گرایش قویم شیعی او را نشان می دهد. بنا به ...
صندوقچه ای برای زائرین کربلا
یکشنبه ، 1 آذر 1394 ، 15:12 رویش نیوز-سرویس فرهنگی: با توجه در پیش بودن حرکت زائرین حرم حسینی به مناسبت زیارت اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، رویش نیوز در نظر دارد که بسته فرهنگی مناسبی برای این مسافرین آماده کند تا در طول این سفر همراه خود داشته باشند. نخستین بسته این مجموعه را می توانید در زیر ملاحظه و از منابع مناسب آن برای این سفر بهره برداری کنید. توصیه های ...
ماجرای شعرهایی که برای حضرت زهرا(س) در قرنطینه سروده شد
و سید میرمحمد که از امامزادگان بلافصل و از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) هستند، مشرف می شوند. *تسنیم: استقبال مردمی به چه نحوی ست؟ ورود عموم مردم به کنگره شعر عاشورا آزاد است. سالن برگزاری که چندین ساله در جهاد دانشگاهی برگزار می شود، گنجایش خوبی دارد در همان لحظات اول سالن پر می شود. مردم با شور خاصی روی زمین سالن برگزاری همایش هم می نشینند و بنده بارها دیده ام که ...
چهارم محرم"در روز چهارم محرم،ابن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای ...
در روز چهارم محرم،ابن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه السلام تشویق و ترغیب نمود. عبیداللّه به منبر رفت و گفت: ای مردم! شما آل ابی سفیان را آزمودید و آنها را چنان که می خواستید، یافتید! و یزید را می شناسید که دارای سیره و طریقه ای نیکو است! و به زیر دستان احسان می کند! و عطایای او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! و اینک یزید دستور داده است که بهره شما را از عطایا بیشتر کنم و پولی را نزد من فرستاده است که در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید.وی برای مردم شام نیز عطایائی مقرر کرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا کنند که مردم برای حرکت آماده باشند، و خود و همراهانش به سوی نخیله حرکت کرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شبث بن ربعی و شمر بن ذی الجوشن را به کربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین کمک نمایند. برخی از مورخین تعداد افرادی که به سپاه عمر بن سعد پیوستند را در 4گروه ذکر کرده اند که شامل: شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛ یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛ حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛ و مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر؛ این نیروها تا روز عاشورا در سپاه عمر بن سعد حضور داشته اند.در برخی از اسناد تاریخی هم تعداد لشکریانی که به عمربن سعد ملحق شدند را بیست هزار نفر ذکر کرده اند. حر بن یزید ریاحی آزاد مرد کربلا حر بن یزید بن ناجیه ریاحی، جد او، عتاب ، ندیم نعمان بن منذر ( پادشاه حیره ) و پسر عمویش، احوص، شاعر و از اصحاب رسول خدا بود.حر از سران کوفه بشمار میرفت. عبید ا...ابن زیاد او رابرای رویارویی با امام حسین علیه السلام فرا خواند و با هزار سوار به سوی کاروان او فرستاد. حر اولین کسی بود که راه را بر امام علیه السلام بست و از ورود او به کوفه یا بازگشتش به مدینه جلوگیری نمود. حر علی رغم این که برای رویارویی با امام آمده بود، رفتارش خالی از ادب نبود و هنگامی که دید عمر بن سعد برای جنگ با امام حسین علیه السلام مصمم است، به کاروان حسینی ملحق شد، توبه کرد و در سپاه امام جنگید تا به شهادت رسید. در تاریخ آمده است: حر به امام حسین علیه السلام گفت: هنگامی که عبیدالله بن زیاد مرا به سوی شما روانه ساخت و از قصر بیرون آمدم، از پشت سرم صدایی شنیدم که می گفت: ای حر! شاد باش که به خیر رو می آوری. وقتی پشت سرم را نگاه کردم، کسی را ندیدم. با خود گفتم من به پیکار حسین علیه السلام می روم و این چه بشارتی است؟! هرگز تصور نمی کردم که سرانجام از شما پیروی خواهم کرد. (ابصار العین، صفحات 115 و 116) بعد از توقفگاه عقبه ، کاروان امام حسین یکسره تا منزل شراف رفت. هنگام سحر، امام به جوانان فرمان داد آب فراوان با خود بردارند و به راه بیفتند. نیمه های روز، همچنان که راه می رفتند، یکی از همراهان امام گفت: الله اکبر امام حسین علیه السلام فرمود: چرا تکبیر گفتی؟ عرض کرد: نخلستان دیدم. گروهی از اصحاب گفتند: به خدا سوگند، ما هرگز در این سرزمین، درخت خرما ندیده ایم. امام فرمود: پس چه می بینید؟ گفتند: به خدا سوگند آنچه می بینیم، تعداد زیادی اسب است. فرمود: به خدا من نیز همان را می بینم. آن گاه فرمود: اینجا پناهگاهی نداریم که به آن پناه ببریم؟ برخی از اصحاب گفتند: بله، داریم. توقفگاه ذوحسم سمت چپ ماست. اگر به آن جا برویم، تپه ای است که می توان از یک سو با این لشگر مواجه شد. امام به راه افتاد و اصحابش نیز به دنبالش به سوی ذوحسم رفتند. چیزی نگذشت که گردن اسبان نیز از دور پیدا شد. لشگریان ابن زیاد، چون دیدند کاروان امام حسین علیه السلام، راه خود را کج کرده است، آنان نیز راه خود را کج کردند و برای تصرف ذوحسم شتاب کردند اما کاروان امام زودتر به انجا رسید و آن را تصرف کرد. عصر شده بود و امام حسین علیه السلام و لشگر حر در راه کربلا در برابر هم قرار گرفته بودند. امام به سپاهش فرمود آماده رفتن شوند، آن گاه به منادی خود فرمود برای نماز عصر اذان بگوید. پس از نماز، امام حسین علیه السلام رو به لشگریان حر کرد و پس از حمد و ثنای خدا فرمود: اگر از خدا بترسید و حق را برای اهل آن بدانید، خداوند خشنود خواهد شد. ما خاندان محمد صلی الله علیه و آله هستیم و از اینها به فرمانروایی بر شما سزاوارتریم. اینها مدعی چیزی هستند که به ایشان تعلق ندارد و به زور و ستم در میان شما رفتار می کنند. اگر فرمانروایی ما را خوش ندارید و می خواهید درباره حق ما نادان بمانید و نظرتان چیزی غیر از آن است که در نامه هایتان به من نوشتید و فرستادگان شما به من گفتند، اکنون باز می گردم. حرّ گفت: به خدا سوگند، من نمی دانم این فرستادگان و این نامه ها که می گویی چیست؟ امام به یکی از یارانش فرمود: ای عقبة بن سمعان! آن دو خورجین را که نامه های ایشان در آن است بیرون بیاور. عقبه نامه ها را آورد و جلوی امام خالی کرد. حر گفت: ما از آن کسان نیستیم که این نامه ها را به تو نوشته اند. ما فقط دستور داریم که از وقتی تو را دیدیم، از تو جدا نشویم تا به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم. امام حسین فرمود: این آرزویی بیش نیست و محال است من با تو نزد عبیدالله بروم. امام حسین علیه السلام پس از آن که نماز عصر را در ذوحسَمَ به جا آورد و با لشگریان حرّ احتجاج نمود، به اصحاب خود دستور داد: به سوی مدینه باز گردید. اما لشگر حر از بازگشت آنان جلوگیری کرد. حسین علیه السلام به حر فرمود: مادرت به عزایت بنشیند! از ما چه می خواهی؟ حرّ گفت: غیر از شما، هر کس از تبار عرب بود و چنین می گفت، من نیز می گفتم مادرش به عزایش بنشیند، ولی به خدا نمی توانم نام مادر تو را جز به نیکی ببرم. امام حسین فرمود: از من چه می خواهی؟ گفت: می خواهم شما را نزد امیر عبیدالله بن زیاد ببرم. فرمود: به خدا من همراه تو نخواهم آمد. حرّ گفت: من نیز به خدا سوگند، دست از تو بر نخواهم داشت. این سخنان سه بار میان امام و حرّ رد و بدل شد و سرانجام حر گفت: من دستور جنگ با شما را ندارم. اما دستور دارم از شما جدا نشوم تا با من به کوفه بیایید. اکنون که از آمدن به کوفه خودداری می کنید، پس راهی را در پیش بگیرید که نه به کوفه برود و نه به مدینه؛ و نه حرف من باشد، نه حرف شما؛ تا در این باره نامه ای به عبیدالله بنویسم. شاید خدا راهی پیش آرد که سلامت دین من در آن باشد و درباره ی شما مرتکب گناهی نشوم. اینجا بود که امام علیه السلام از راه قادسیه (که به کوفه می رفت) به سمت چپ حرکت کرد و حر و همراهانش نیز به دنبال او به راه افتادند. امام حسین علیه السلام پس از رویارویی با حرّ و لشگریانش و اصرار حر بر رفتن امام به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد و اصرار سرسختانه امام بر بازگشت به مدینه، تصمیم گرفت راه سومی را پیش گیرد. بنابراین حرکت کرد و حر و لشگریانش نیز در پی او به راه افتاد. حرّ پیوسته به امام علیه السلام می گفت: ای حسین! به خدا سوگند اگر جنگ کنی، کشته خواهی شد! امام حسین می فرمود: مرا از مرگ می ترسانی؟ آیا گمان می کنید اگر مرا بکشید، کارهای شما رو به راه و خاطرتان آسوده خواهد شد؟ اشتباه می کنید! من در پاسخ شما همان چیزی را می گویم که برادر اوس به پسر عمویش گفت. آن هنگام که اوس می خواست به یاری رسول خدا برود و پسر عمویش او را می ترساند و می گفت: کجا می روی؟ کشته خواهی شد. اوس در پاسخش سه بیت شعر خواند: من می روم و مرگ برای جوان ننگ نیست، آن هنگام که نیتش حق باشد و در حال ایمان به اسلام بجنگد. و در راه مردان صالح و شایسته جانبازی کند و از نابودشدگان در دین جدا گشته، به گنهکاری پشت کند. پس در این صورت اگر زنده ماندم، پشیمان نیستم و اگر مردم، بابت تو که زنده خواهی ماند و بینی ات به خاک مالیده خواهد شد، سرزنشی بر من نیست. حر بن یزید با شنیدن این حرف ها دانست که امام حسین تن به کشته شدن داده ولی تن به خواری و تسلیم شدن به ابن زیاد نداده است. از این رو خودش را کنار می کشید و با همراهان خود می رفت تا اینکه حسین علیه السلام به منزل عذیب الهجانات رسید. حر بن یزید ریاحی هنگامی که دید سپاه کوفه در جنگ با حسین علیه السلام مصمم است، به عمر بن سعد گفت: آیا با حسین جنگ خواهی کرد؟ عمر پاسخ داد: آری، به خدا سوگند جنگی کنم که آسان ترین اتفاقش افتادن سرها و بریده شدن دست ها باشد. حر گفت: آیا پیشنهادش راضی تان نکرد؟ ابن سعد گفت: اگر به دست من بود می پذیرفتم، ولی امیر تو، عبیدالله، نپذیرفت. حرّ که دید ابن سعد در جنگ با امام علیه السلام مصمم است، عقب رفت و در کنار لشگر ایستاد. مردی از قبیله ی او به نام قره بن قیس به او گفت: امروز اسب خود را آب داده ای؟ حر گفت:نه. گفت: نمی خواهی بدهی؟ من نیز اسبم را آب نداده ام و اکنون می روم آبش دهم. حرّ از آن جا که ایستاده بود کناره گرفت و اندک اندک به سوی سپاه حسین علیه السلام رفت. مهاجر بن ادس (که در لشگر عمر سعد بود) به او گفت: ای حرّ می خواهی چه کنی؟ می خواهی حمله کنی؟ حرّ پاسخی نداد و لرزه اندامش را فرا گرفت. مهاجر گفت: به خدا کار تو مرا به شک انداخته است. من در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم. هرگز ندیده بودم این گونه از ترس جنگ بلرزی. اگر به من می گفتند دلیرترین مردم کوفه کیست، تو را نام می بردم. پس این چه حالی است که در تو می بینم؟! حر گفت: به خدا سوگند خود را در میان بهشت و جهنم می بینم و جهنم را بر نمی گزینم گرچه پاره پاره شوم و مرا بسوزانند. این را گفت و اسب خود را هی کرد و به حسین علیه السلام پیوست. حّر هنگامی که دید سپاه کوفه در جنگ با امام حسین علیه السلام مصمّم است، به سپاه حسینی پیوست و به امام گفت: فدایت شوم ای پسر رسول خدا! من همان کسی هستم که تو را از بازگشت به وطنت بازداشتم و همراهت آمدم تا تو را ناچار کردم در این سرزمین توقف کنی. گمان نمی کردم پیشنهاد تو را نپذیرند و به این سرنوشت دچارت کنند. به خدا اگر می دانستم کار به این جا می کشد، هرگز به چنین کاری دست نمی زدم. اکنون از کرده ام به سوی خدا توبه می کنم. آیا توبه من پذیرفته است؟ حسین علیه السلام فرمود: آری، خداوند توبه تو را می پذیرد. اکنون از اسب پایین بیا. حر گفت: من سواره باشم برایم بهتر است از این که پیاده شوم. می خواهم همچنان که بر اسب خود سوار هستم، ساعتی با دشمن برای یاری ات بجنگم تا کشته شوم. سخنان حرّ خطاب به سپاهیان یزید حرّ پس از آنکه به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست و توبه کرد، در برابر لشگر عمر بن سعد ایستاد و گفت: ای مردم کوفه، مادرتان در سوگتان بگرید! این بنده ی صالح خدا را فرا خواندید و هنگامی که به سوی شما آمد، دست از یاری او برداشتید؟ شما که می گفتید در یاری او با دشمنانش خواهیم جنگید، اکنون رو در روی او ایستاده اید و می خواهید او را بکشید؟ راه نفس کشیدن را بر او بسته اید، از هر سو محاصره اش کرده اید و از رفتنش به سوی سرزمین ها و شهرهای الهی جلوگیری می کنید. حسین همچون اسیری است که در دستان شما گرفتار شده؛ نه می تواند سودی به خود برساند و نه زیانی را از خود دور کند. آب فرات را که یهود و نصاری و مجوس از آن می آشامند و سگان و خوک های سیاه در آن می غلتند، بر روی حسین و زنان و کودکان و خاندانش بسته اید، تا جایی که آنان از فرط تشنگی به حال بیهوشی افتاده اند. چه بد رعایت محمد صلی الله علیه و آله را درباره فرزندانش کردید! خدا در روز تشنگی محشر، شما را سیراب نکند! . ظاهرا حر با اذن امام حسین اولین فردی است که به میدان رفت و در خطابه ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجز او چنین بود: اضرب فی اعناقکم بالسیف انی انا الحر و ماوی الضیف اضربکم و لا اری من حیف عن خیر من حل بارض الخیف که حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از حسین و حق دانستن این راه بود. حسین بن علی بر بالین حر رفت و به او گفت: توهمانگونه که مادرت نامت را حر گذاشته است، حر و آزاده ای، آزاد در دنیا و سعادتمنددر آخرت! انت الحر کما سمیتک امک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخرة و دست بر چهره اش کشید.حسین با دستمالی سر حر را بست. پس از عاشورا بنی تمیم او را بیرون کربلا دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، جایی که در قدیم به آن نواویس می گفته اند. درباره فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها) در منابع تاریخی آمده است که عون و محمد فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند. ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد: به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند. جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند. بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند: اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است. نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید. منقول است حضرت زینب(سلام الله علیها) زمانی که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد. شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون می باشد. گردآوری وتنظیم:مجید کریمی ...
حجت الاسلام محمدی گلپایگانی: بزرگ ترین سرمایه را ما شیعیان داریم+ گزارش تصویری
: هر کسی چه مومن و چه منافق باشد من بالای سرش حاضر می شوم. دوست من باشد سفارش را می کنم. امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر از دوستان و شیعیان ما باشد همه ما به دیدن او می آییم. حیف است کسی از طبع شعر برخوردار باشد ولی اشعار این چنینی نداشته باشد. حسان بن ثابت 3 120 سال عمر کرده بود. 60 سال در جاهلیت و 60 سال در اسلام. وقتی اشعار در مدح سپاهیان اسلام می خواند پیامبر صلی الله علیه و آله ...
100 توصیه مهم رهبری به هیات های عزادارای
گفتم روی اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر می گذارد. دیگران هم از این گونه اشعار دارند. ( 11 /2 /1392) کتاب های معتبر: این همه مناقب اهل بیت (علیهم السّلام) در کتابهای معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفته های افرادی که خودشان سندند، ثقه و معتبرند.( 3/3 /1390) اشعار دینی و مذهبی: اگر بناست شعر محتوائی داشته باشد، بهترین محتواها ...
دانلود نوحه های یزدی " سینه زنی با نوحه ای متفاوت در یزد. محرم 1394
امامزاده با شور و حرارت ... که پر و بال ندارد زینب یا: ای بی برادر زینب، بی یار و یاور زینب، و یا چگونه من ... نوحه خوانی به اصطلاح سه سنگ همان ریتم 4 / 3 است که با اشاره نوح خوان، سینه ... 25 . خبرگزاری تسنیم - مداحی، اشعار و مقتل سوم محرم حضرت رقیّه(س) www.tasnimnews.com/.../1394/.../مداحی-اشعار-و-مقتل-سوم-محرم-حضرت-رقیّه-س 16 ا کتبر 2015 ... در روزشمار عاشقی ...
ضرورت و اهمیت عزاداری برای امام حسین(ع)
٫ حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به ابن شبیب می فرماید: ای پسر شبیب! محرم، ماهی است که مردم در دوران جاهلیت ستم و قتل را در آن حرام می دانستند، ولی گروهی از مسلمانان، این حرمت را نشناختند، فرزند پیامبر را به قتل رساندند و زنان و فرزندانش را به اسارت بردند. اگر خواستی بر کسی بگریی، برای حسین بن علی گریه کن؛ زیرا او را مانند گوسفند ذبح کردند. هم چنین هیجده تن از اهل بیت او را که در روی زمین ...
بصیرت، شرط اصلی مداحی و شاعری اهل بیت علیهم السلام است/از خدا عاقبت به خیری بخواهید + گزارش تصویری
این مسابقات شرکت کرده بود، به مداحی اهل بیت علیهم السلام پرداخت. سپس مرتضی امیری اسفندقه، شاعر پیشکسوت و داور بخش شعر مسابقات در دهمین سوگواره نواها و اشعار آئینی پشت تریبون قرار گرفت و طی سخنانی به فعالیت های بخش داوری مسابقات اشاره کرد و گفت: اگر قالب ها را با یکدیگر مقایسه کنیم، قالب غزل در مسابقات تفاوت زیادی با قالب قصیده دارد. پسند شخصی اساتید معیار نبوده، به طوری که اگر قالب غزل ...