سایر خبرها
طبل می ساخت. نزدیک محرم که می شد، بچه ها درب خانه ما جمع می شدند تا درست کردن طبل را ببینند. خاطره دیگری هم از پدر دارد که در حدود سال 1330 که می خواست به مشهد برود، قبل از حرکتش، یک دهه چاووشی خواند. او دو تومان به چاووش داد تا چاووش روستا، 10 روز، غروب ها به خانه ما بیاید و بر بام خانه، چاووشی بخواند. عباسعلی از شیطنت دوره نوجوانی اش هم می گوید که پوست شکار خیلی خوش آب ورنگ و سالمی در ...
... منصور دار عشقم و دانم که عاقبت بر پای دار می کشد این پایداریم صبح روز عاشورای 1330 ق، واخمان افسر ددمنش روسی به محبوسین در باغشمال اعلام می کند که تا دو ساعت دیگر اعدام خواهند شد... در برخی منابع آمده است: سه ساعت بعدازظهر عاشورا قزاق ها و سالدات های روسی محبوسین را وارد میدان مشق (سربازخانه) کردند و دروازه ها را بستند و آنها را به پای چوبه دار بردند، اطراف چوبه دار ...
نور ملاحظه کردیم که دیگر صف مراجعه کننده وجود ندارد و با ساماندهی معبر منتهی به اداره گذرنامه، مراجعان پشت سرهم به گیت های مربوطه به داخل حیاط اداره گذرنامه و در ادامه ورودی سالن هدایت شده و عملا از معطلی زوار در صف ، دیگر خبری نیست. *فضای معنوی اداره گذرنامه با برپایی موکب و ایستگاه صلواتی و پخش نوحه برپایی ایستگاه های صلواتی هم در مسیر ورودی و هم در داخل مرکز گذرنامه و ...
، آقا که حکم ندادن. گفت: آقا به من حکم دادن. من از همه لحاظ آمادگی دارم و برای شما دغدغه ای نمی ذارم. منظورش این بود که ازدواج نکرده که فرزند و همسری از او باقی بماند. همین طور که پشت میز کامپیوترش نشسته بود، شروع کرد با انگشتش برای من نقشه کشیدن: این جا ایرانه، این جا پاکستانه، این جا عراق و... باز هم با دستش این ها را خط زد. گفت: این خط ها رو ما کشیدیم، اسلام مرز نداره. همینجور که امام ...