زندگی در شکنجه گاه! / دختر مشهدی خواهرش را نجات داد!
سایر منابع:
سایر خبرها
دوست ندارم دختر خیابانی بشوم/ نگاه های هوس آلود شوهر عمه ام را به خوبی حس می کردم تا ...
می داد و او هم ما را کتک می زد! حتی مدتی در منزل شوهر عمه ام احساس بدی داشتم. فکر می کردم از نگاه های هوس آلود او می ترسم، وقتی موضوع را به پدرم گفتم او به شدت مرا کتک زد که تهمت ناروا به شوهر عمه ام می زنم! به همین دلیل از منزل شوهر عمه ام فرار کردم و به خانه یکی از دوستانم رفتم و چند روز در منزل آن ها ماندم ولی بعد با کمک خانواده دوستم به کلانتری رفتیم و مرا تحویل دایی ام دادند. با وجود این پدرم ...
دام شوم مرد متاهل برای خواهران دوقلو / فکر نمی کردم پسر عاشق پیشه یک تبهکار متاهل باشد!
به گزارش رکنا، ماجرای زندگیش را چنین آغاز کرد من و خواهرم دوقلو هستیم. زمانی که 5 ساله بودیم، مادرم از دنیا رفت. 2 سال بعد از فوت مادرم، پدرم ازدواج کرد و خوشی از زندگی ما رفت. پدرم بسیار مهربان و زحمتکش بود. او در یک رستوران آشپزی می کرد. نمی دانم با چه واژه ای او را توصیف کنم، دامنه لغات کوتاه است و کلماتی را که ترجمان احساساتم باشد پیدا نمی کنم. محل کار پدرم خیلی دور بود و او ناچار بود فقط شب ...
به همه شک کردم به جز خواهرم...
...> چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم برای برداشتن وسایل به خانه رفتم و آنجا بود که متوجه شدم شوهرم با خواهرم رابطه دارد. ...
مرگ زیر تیغ مستی!
از طاهر طلاق گرفتم دوسال بعد دوباره پدرم مرا به عقد موقت مردی درآورد که باز هم 13 سال از من بزرگ تر بود. اگرچه او خودش را جوانی مجرد معرفی کرده بود ولی خیلی زود متوجه شدم که او هم متاهل است و من زن دوم او هستم با وجود این سعی کردم سکوت کنم و به زندگی با او ادامه بدهم ولی متاسفانه ایوب هم به مواد مخدر اعتیاد داشت و انواع قرص های اعصاب و روان و مخدردار را نیز مصرف می کرد. بدتر از این موضوع، او مردی ...
شکایت نوعروس از خانواده داماد/ برادر و خواهر شوهرم مرا زیر مشت و لگد گرفتند
.... بالاخره به ازدواج با نادر رضایت دادم و پای سفره عقد نشستم. صیغه عقد در یکی از شهرهای خراسان رضوی جاری شد و ما شب را در شهر خودمان سپری کردیم. صبح روز بعد نامزدم از من خواست برای خرید لوازم عقد به مشهد بیاییم. من هم بلافاصله آماده شدم و راهی مشهد شدیم. او مرا به خانه مجردی خودش در منطقه قاسم آباد برد اما از آن چه می دیدم حیرت کردم. ناباورانه به شیشه های مشروبات الکلی می نگریستم که ...
قتل پدر به دست پسر کینه ای در شهرری + فیلم بازسازی صحنه جرم و گفتگو
بازسازی صحنه قتل را انجام داد سمت برادرانش رفت و از آنها به خاطر خطای مرگباری که مرتکب شده بود عذرخواهی کرد و طلب بخشش کرد. در ادامه گزارش گفتگوی خبرنگار ما را با متهم پرونده بخوانید. قتل پدر به خاطر کینه قدیمی در شهرری چند سال داری؟ 40 سال با پدر و مادرت زندگی می کردی؟ بله به خاطر اینکه مادرم اجازه نمی داد زندگی مستقلی داشته باشم.می گفت ...
پدرکُشی هولناک توسط دختر جوان؛ بخاطر او دچار افسردگی شدید شدم +اعترافات قاتل
حساب کاربری پدرم، توییت می زد که پدرم از سوی فرد ناشناسی تهدید به قتل شده است؛ او از چند وقت قبل، نقشه این قتل را طراحی کرده بود! وی ادامه داد: خواهرم به بهانه اینکه غذای گربه هایش تمام شده، مادرم را به بیرون فرستاد تا برایش گردن مرغ بگیرد سپس به من گفت تا صدای تلویزیون را زیاد کنم! او در ادامه چاقویی برداشت و ضربات مهلکی را به پهلوی پدرم وارد کرد. پسر مقتول گفت: پدرم پس از ...
10 سلبریتی هالیوودی که علیرغم داشتن یک کودکی سخت به موفقیت دست یافتند
: پدرم وقتی فوت کرد هیچ پس اندازی نداشت. فکر می کنم مادرم هم همینطور. برای همین گروه پینک فلوید به مادرم چند هزار دلاری دادند تا پولی دستش باشد. بعد از آن، خانواده ی نائومی در انگلیس خانه به دوش شدند و به همین دلیل او مجبور شد 9 بار مدرسه ی خود را عوض کند. این وضعیت تا چندین سال ادامه داشت تا اینکه زمانی که نائومی 14 ساله بود به همراه خانواده اش به استرالیا نقل مکان کرد. کریستینا آگیلرا ...
شلیک مرگبار به داماد خانواده با اسلحه
گلوله به شدت زخمی شده بود که به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد. با مرگ مرد میانسال ماموران به تحقیق پرداختند و دریافتند وی مقابل خانه اش در درگیری با 2 مرد جوان کشته شده است. با افشای این ماجرا ماموران در نخستین گام از بررسی ها به پرس و جو از مریم، همسر قربانی پرداختند. ردپای زن معتاد وی گفت: خواهرم میترا به مواد مخدر اعتیاد دارد وشوهرم ...
خانمم بهم شک کرده بود و هر چی قسم میخوردم قبول نمیکرد/ کار خدا را ببین آخرش مچ دست خودش رو با دوست پسرش ...
از روزی که فهمیدم همسرم نه تنها در دوران مجردی با جوانی غریبه رابطه داشته بلکه اکنون نیز با مرد دیگری ارتباط دارد دیگر خواب و خوراک ندارم زندگی ام تلخ و سیاه شده است به طوری که از چهار ماه قبل فقط از پله های کلانتری و دادگاه بالا و پایین می روم. افسوس آن تماس تلفنی را میخورم که زود قطع کردم!/ خودکشی شکوفه... به شوهرم خیانت کردم و احساس گناه می کنم| عذاب وجدان بعد از خیانت ...
مادر دهه هشتادی الگویی برای یک جامعه
انگار هفت هشت ماهه هست، بازی مادر و سه بچه بزرگ تر را بر هم می زند. قرار شد ما تماس تصویری را قطع کنیم تا مرد خانواده دست به کار شود و مادر و بچه ها میزبان اولین تصویر گزارش ما در حیاط خانه شوند. این روز ها که بسیاری از زوج های جوان منتظرند تا همه امکانات چفت هم شود و چند سال بعد از ازدواج تازه به فکر بچه دار شدن می افتند. شنیدن ماجرای زندگی فاطمه شریف زاده ؛ جوان ترین مادر ایرانی خالی از لطف ...
مرد عصبانی: زنم را کشتم چون خیلی وسواس داشت!
گفت مادرش به نام پروانه از خانه خارج شده و برنگشته است. او گفت: من و خواهرانم ازدواج کردیم و هرکدام زندگی مستقلی داریم. از صبح چندبار با خانه تماس گرفتم پدرم گوشی را برداشت و گفت که مادرمان برای خرید بیرون رفته و برنگشته است. مادرم از کرونا هراس داشت و ممکن نبود مدت طولانی بیرون بماند. با تلفن همراهش هم چندباری تماس گرفتم و جواب نداد. وقتی ماموران تحقیقات خود را شروع کردند متوجه شدند ...
مصریان باستان با خواهر و برادر و فرزندان خود ازدواج می کردند؟
با یکی از دختران خود به نام مریتامن ازدواج کردعکس: آسوشیتد پرس در میان زنان مصری، کلئوپاترای هفتم (که سلطنتش از سال 51 تا 30 قبل از میلاد ادامه داشت) با برادرش بطلمیوس چهاردهم ازدواج کرد. فرعون ها در مصر غالباً چندین زن داشتند و ازدواج هایشان با محارم نیز گاه فرزندانی برای آنها به همراه می آورد. نتایج یک تحقیق که پیشتر در نشریه علمی جاما منتشر شد نشان می داد ازدواج با محارم و ...
فکرش هم نمی کردم همسرم به من خیانت کنه/ اما از آن بدتر رابطه نامشروع با خواهرم و.. +جزییات
خوبی دارد آن قدر با لبخند و خنده های بلند مرا تحت تاثیر قرار داد که شیفته خوش اخلاقی هایش شدم. عیسی معتقد بود در تجارت تخصص و تبحر خاصی دارد و از سوی شرکت های بزرگ و معتبر دعوت به همکاری می شود ولی من تصمیم گرفتم قبل از ازدواج از مشاوران زبده راهنمایی بگیرم و ... شایان ذکر است، چند روز بعد به تقاضای مشاور کلانتری، عیسی نیز در دایره مددکاری کلانتری در حالی حضور یافت که ظاهری نامرتب و ...
خواب دختر از راز قتل پدر پرده برداشت
را به قتل برسانم تا راحت شویم. حتی چند بار خواستم خودکشی کنم که به خاطر مادر و برادرم که تنها حامی شان بودم، منصرف شدم. از روز قتل بگو؟ آن روز مادرم را فرستادم غذای گربه بخرد تا نقشه را اجرا کنم. به برادرم گفتم صدای تلویزیون را بلند کن. دستکش پوشیدم و چاقو ها را از آشپزخانه برداشتم، پدرم خواب بود، بالای سرش رفتم و دیوانه وار به بدنش ضربه می زدم. چرا برای خودت قاتل خیالی ساختی؟ ...
عطرت قبل از خودت به حرم برسد، شاید!
، شاید برکتی به زندگی اش بارید و بین همه تنگدستی هایی که دارد، شد مرهم حسرت و جواز زیارت کربلا آن برکت از غیب رسیده. مثلاً همین چند وقت پیش، جوانی به نام محمد در جمعی به نزدیکانش می گفت: مادرِم از بیست روز قبل، ساک دستی جمع و جوری بسته و گذاشته کنار در ورودی خانه و می گوید: اگر هم قسمت نشد، بالاخره آقا ما را هم جزو اربعینی ها حساب می کند. من هم با همین ساک وارفته، مثل آن پیرزن مفلسی هستم که آمد برای ...
لو رفتن خیانت شوهر به همسر باردارش در خواب
زن 19 ساله با بیان این که می دانم برای دومین بار طلاق خواهم گرفت و این ازدواجم نیز فرجامی نخواهد داشت توضیح داد: 6 سال قبل پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. آن زمان من 13 سال بیشتر نداشتم و در کنار مادرم ماندم چرا که پدرم مردی معتاد بود و به دنبال عیاشی و خوشگذرانی های خودش بود . مادرم نیز به خاطر همین موضوع از او طلاق گرفت. او زنی زحمتکش بود اما خواسته های بلند پروازانه داشت و براساس احساساتش ...
سالها برای شوهرم نقش بازی کردم اما آخرش متوجه شد / او حاضر نیست دیگه با من زندگی کند!
حاشا که نکرد هیچ زن 49 ساله با بیان این که در این سال ها همواره عذاب می کشیدم اما از افشای این راز به شدت وحشت داشتم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 19 ساله بودم که اصغر به خواستگاری ام آمد ولی پدر و مادرم بدون هیچ گونه تحقیق درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی خواستگارم مرا پای سفره عقد نشاندند تا دیر نشده ازدواج کنم. اما هنوز چند ماه بیشتر از ...
شوهرم پولدار بود، اما چیزهای دیگری از من می خواست...
، یکی از همکلاسی هایم مرا به گوشه حیاط مدرسه برد و مرا برای پسرخاله اش خواستگاری کرد. سحر مدعی بود پسرخاله اش در دوران نامزدی، همسرش را طلاق داده است و قصد ازدواج مجدد دارد. او طوری از خودروی چند میلیاردی او تعریف کرد که من ناخودآگاه هاج و واج ماندم و دیگر به ادامه حرف هایش توجهی نکردم. خیلی عاشقانه به او گفتم بگو به خواستگاری ام بیاید! روز بعد پدرم به سرکار نرفت و ...
شوهرم متوجه خیانت من شد
ابتلا به کرونا مواد مخدر مصرف کنیم! ما هم که برای فرار از این ویروس مرگبار دست به هرکاری می زدیم، توصیه احمقانه او را باور کردیم و بدین ترتیب طولی نکشید که من و جلال گرفتار اعتیاد شدیم. از سوی دیگر نیز ارتباط من و اصغر(فروشنده مواد مخدر) در فضاهای مجازی ادامه یافت و به ابراز عشق و علاقه انجامید، ولی مدتی بعد شوهرم از طریق پیامک های ارسالی من از این رابطه عاطفی باخبر شد و به شدت مرا کتک زد. من که ...
به خاطر آن نامرد بیخیال دوست پسرم شدم/ ناصر خیلی نامردی در حقم کرد و...
قاسم آباد مشهد گفت: پنج ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من هم مانند خیلی از کودکان دیگر فرزند طلاق نام گرفت. پدرم به خاطر لجبازی و زجر دادن مادرم حضانت مرا به او نداد به همین دلیل مجبور شدم دوران کودکی ام را در آغوش مادربزرگی سپری کنم که بسیار سختگیر بود. پدرم به خرید و فروش زمین و منزل اشتغال داشت و تنها به خوش گذرانی می پرداخت. البته دلیل اصلی طلاق مادرم نیز همین خوش ...
متهم: حق من نبود قاتل شوم!
چند ضربه دیگر به او زدم. وقتی مادرم به خانه برگشت به او گفتم مرد غریبه ای وارد خانه شده و پدرم را کشته است. بعد هم چند سناریوی دیگر برای پلیس تعریف کردم و قاتل های خیالی ساختم. چاقو ها را چه کردی؟ هنگام حادثه دستکش به دست داشتم. بعد از آن چاقو و دستکش را در کمدم پنهان کردم و بعد به خانه عمه ام بردم و در آنجا پنهان کردم که پلیس آن را کشف کرد. چه شد که تصمیم به ...
خواسته های غیر متعارف مرد از همسر جوانش /حیف اسم مرد که به همسرمن گفته بشه!
سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین ...
سرنوشت سیاه یک قاتل سریالی در غرب تهران / چرا جنایتکار شدم؟ + عکس و جزییات
...> وحید می گوید: 34ساله سن دارم...پدر ومادرم ایرانی هستند 4 ساله بودم که پدرم به دلیل بیماری سرطان در کام مرگ فرو رفت. من با دو برادر و یک خواهر با مادر در فراغ پدر با هم زندگی می کردیم که دایی ام بی رحمانه مادر و بچه ها را به یکی ازاتباع افغان به مبلغ 200 هزار تومان در سال 82 فروخت. از همان روز زندگی همه ی ما نابود شد. مادرم عنوان یک برده بعنوان زن دوم بود در جلاد خانه ناپدری به ...
ما کربلا نرفته ها!
به گزارش اصفهان زیبا ؛ خانه را مورچه زده بود. مامان می گوید: مورچه ها برایمان خوش یمن اند. وقتی مورچه های بال دار و بی بال هجوم بیاورند، یعنی می خواهند ما را مسافر کنند. من از مورچه ها بدم می آمد؛ حالا اما دوستشان داشتم. سر جانماز که مورچه می دیدم، کاری به کارش نداشتم؛ حتی اگر بعد از سجده می چسبید به پیشانی ام. خب، مورچه ها خوش یمن اند. مامان می گوید: این مورچه ها ما را می برند کربلا! ...
مرد خیانتکار از زنش رکب خورد / سرنوشت مرد شکاک که زندگی اش را باخت + جزییات
روز هیچ خبری از او نداشتم. داشتم دق می کردم. نمی توانستم واقعیت را به کسی بگویم. با خواهرم صحبت کردم و گفتم دعوای مان شده است. بالاخره طاقتم سرآمد و به او زنگ زدم. می گفت مرا نمی خواهد و این زندگی آخر و عاقبتی ندارد. کارمان به دخالت بزرگترها کشیده شد. مادرم، برادرم و خواهرم که نمی دانستند موضوع از چه قرار است همسرم را متهم می کردند و می گفتند تو زن زندگی نیستی و ... ...
وقتی زنم را در خانه ویلایی با 2 مرد غریبه دیدم مثل یک مرده متحرک شدم / مرد همسایه لو داد + جزییات
از خانه خارج شدم! تمام روز را در خیابان ها سرگردان بودم و به زندگی از دست رفته ام می اندیشیدم. شب هنگام وقتی به خانه بازگشتم سیما به پایم افتاد و ملتمسانه از من خواست او را ببخشم و از گناهش درگذرم! او گفت :مدتی قبل در فضای مجازی با پسری آشنا شدم که با وسوسه های مرا ترغیب به استعمال مواد مخدر کرد. من هم با پول هایی که برای مخارج زندگی از تو می گرفتم مواد مخدر می خریدم اما این ...
قتل همسر با همراهی برادر شوهر / رابطه نامشروع زن جوان با برادر شوهر رنگ خون به خود گرفت!
گرفتن به دلیل قبول نشدن در کنکور و چند سالی در پشت کنکور ماندن، سرانجام با فرشید که او نیز مانند خودم از جامعه ای نه چندان مرفه بود، برخلاف میل باطنیم به دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را نداشتم. اما چه سود که به هر دری که زدم راه به جایی ...
اولین سوال پلیس شهید در خواستگاری از همسرش
اکرم گودرزی به گفتگو پرداختیم. روایت های همسر شهید را پیش رو دارید. آوین و محمد طا ها من و همسرم نسبت فامیلی یا آشنایی قبلی با هم نداشتیم. با واسطه با هم آشنا شدیم. همان ابتدا وقتی مرا دید از من پرسید اهل حجاب هستید؟! اگر روزی من پول نداشتم چکار می کنید؟ اگر یک مدت چیزی نداشتیم بخوریم چه می کنید؟ بعد از اینکه حرف هایم را با او در میان گذاشتم، به من گفت قبل از عقد با هم یک ...