سایر منابع:
سایر خبرها
.... مادرم وقتی هنوز قدرت تکلم داشت مثلا ازش می پرسیدم "مامان من کی ام؟" می گفت: "پسرمی!" می گفتم : "اسمم چیه؟" می گفت: "برو...! نمی خواد منو امتحان کنی!" این پاسخ از زیرکی اش بود. اسم من را یادش نبود اما زیرکی می کرد. این را از مادرم گرفتم. مثلا در فیلم می بینیم که رضا کیانیان سرغذا می گوید: "این...چیز...همون که می ریزه... می ریزه ... می ریزه..." دختر می گفت : "سس؟ رب ؟ زیتون؟" و بالاخره می رسید ...
مذاکره کنه ولی با رعایت دو شرط:اول اینکه زیر بار حرف زور اسکندر نره و راضی به فروختن محصولات به همون قیمت نشه، دوم اعتمای به اسکندر نیست و خیلی رو حرفش نمیشه حساب کرد ،مش حسنم حرف پدر رو قبول کرد و بعد بلند شد تا بره با کدخدا اسکندر مذاکره کنه . خونه ی کدخدااسکندر اونطرف ده نزدیک رودخونه بود،یه خونه ی بزرگ که بادیش ماهواره رو پشت بومش کاملا ازدورمعلوم بود،مردم میگفتن همسایه ها شبا ...
. دوست نداشتم الان ازدواج کنم؛ من از عهده خودم هم برنمیام، چه برسه به یک نفر دیگه؛ ولی مجبورم. نه می تونم رو حرف پدرم حرف بزنم نه رو حرف مادرم. تا سوم راهنمایی خوندم و بابام دیگه نذاشت ادامه بدم. همیشه می گفت دختر همین که بلد باشه اسم و فامیل خودش رو بنویسه کفایت می کنه. همه امیدم به اینه که شوهرم بذاره برم مدرسه. بقیه اش رو سپردم دست خدا. روی پله کنار اتاق می نشیند و مشغول بازی با عروسک هایش می شود ...
کلاس ندیده .خوب جوجه دلال پیزوری محبوری دروغ بگی دروغ نگو دیدی مهندس قلابی دلالی حالا تبریزملکهات تموم شد رفتی مشهد ملکها را بفروشی خ... خودی دادا بهزاد... از این دروغها گوش مردم پره قیمت میدن رو ول کن عزیزم، چند معامله میشه؟ اون مهمه... این گرون میده، اون یکی ارزون میده اون معامله میشه. همه باهم قیمت رو بالا ببرن، خریدار نیست باز میکشه پایین! این اسم عرضه و تقاضا ...
این چهارچوب ها را گذاشته اند دستگاه موسیقی . قبل از اینکه دستگاه ها به وجود بیایند، تجربه های پراکنده ای وجود داشته که کم کم نظمی به خود گرفته. برای این نظم اسم گذاشته اند و از آن به بعد قرارداد کرده اند. ولی نمی شود گفت همه آنچه درون هنرمند موسیقی بوده منتقل شده است. می شود انواع و اقسام دیگر موسیقی را هم تصور کرد که هنوز محقق نشده و کسی آن را با همین صوت ها بیان نکرده است. می شود ...